مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
قصه گویی
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر الگوی آموزش خوش بینی به روش قصه گویی بر تغییر سبک اسناد بدبینانه به خوشبینانه درکودکان دبستانی سال چهارم و پنجم ابتدایی بوده است. روش پژوهش مورد استفاده تجربی با طرح دو گروه آزمایش و کنترل با پیش آزمون، پس آزمون و آزمون پیگیری می باشد. از پرسشنامه سبک اسناد کودکان گازلو ((CASQ جهت جمع آوری اطلاعات استفاده شد. گروه نمونه از بین داوطلبان شرکت در کارگاه قصه گویی انتخاب شد و با روش همتا کردن بر اساس نمره ی پیش آزمون سبک اسناد، آزمودنیها به دو دسته همطراز تقسیم شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه نمونه شامل 30 نفر بوده است. طرح آزمایشی طی 12جلسه اجرا شد و دو هفته بعد از اتمام جلسات پس آزمون و 6 ماه بعد، آزمون پیگیری اجرا شد. نتایج نشان داد که الگوی آموزش خوش بینی به روش قصه گویی، باعث تغییر سبک اسناد بدبینانه به خوشبینانه در کودکان دبستانی شده است. همچنین کاربردپذیری این روش منجر به پایداری نسبی اثرات آن بعد از 6 ماه شده است. بنابر این می توان سبک تبیین کودکان را با استفاده از الگوی آموزش خوش بینی به روش قصه گویی تغییر داد و با آموزش خوشبینی به کودکان می توان بسیاری از مشکلات ناشی از اسناد بد بینانه را کاهش داد.
قصه گویی و تحول مفهوم خدا در کودکان ایرانی و لبنانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی تاثیر قصه گویی برتحول مفهوم خدا در کودکان ایرانی و لبنانی پرداخت. بدین منظور، 238 دختر (138 ایرانی و 100 لبنانی) و 222 پسـر (107 ایرانی و 115 لبنانی) از دانش آموزان 6 تا 11 ساله ایرانی و لبنانی به طور تصادفی انتخاب و به دو گروه کنترل و آزمایشی تقسیم شدند. بـرای گروه آزمایشی در هشت جلسه 45 دقیقه ای قصه گفته شد اما گروه کنترل جلسه ای نداشت. قبل و بعد از هشت جلسه قصه گویی، مصاحبه بالینی (لارنس، 1965) به منظور بررسی مفهوم خداوند انجام شد. تحلیل کوواریانس نشان داد که قصه گویی بر تحول مفهوم خداوند و همه مؤلفه های آن تاثیر مثبت داشت. نمره کل مفهوم خداوند در دانش آموزان دو جنـس و دو فرهنگ تفاوت معنادار نداشت؛ اما دانش آموزان ایرانی در دو مؤلفه وجود خداوند در زمان حال و علم مطلق خداوند و دانش آموزان لبنانی در مؤلفه نامرئی بودن خداوند، نمره های بالاتری کسب کردند. پسران، خداوند را قویتر از دختران توصیف کردند. در پس آزمون، پسران گروه آزمایشی نمره بالاتری نسبت به دختران و گروه کنترل، در مؤلفه ماهیت خداوند به دست آوردند.
تاثیر آموزش مهارت های اجتماعی مبتنی بر قصه در کاهش نشانه های اختلال سلوک کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی تاثیر آموزش مهارت های اجتماعی مبتنی بر قصه در کاهش نشانه های اختلال سلوک کودکان دبستانی (دختران 10 و 11 ساله) انجام شده است. براساس مطالعات، کودکان مبتلا به اختلال سلوک، در زمینه کاربرد مهارت های اجتماعی بسیار ضعیف عمل می کنند و این نقص به تداوم و تشدید مشکلات رفتاری آن ها می انجامد. این مطالعه از نوع تجربی حقیقی، با طرح پیش آزمون ـ پس آزمون با گروه کنترل است.گروه نمونه این پژوهش متشکل از 22 دختر دبستانی 10 و 11 ساله بودند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای در دو مرحله و سپس براساس نمره پرسشنامه علائم مرضی کودکان CSI-4 (فرم والد و معلم) و پرسشنامه ارزیابی رفتار راتر (فرم معلم و والد) انتخاب شدند. از این افراد 11 نفر به طور تصادفی در گروه آزمایش و 11 نفر دیگر در گروه کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش در طول 1 ماه، 12 جلسه تحت آموزش مهارت های اجتماعی با شیوه قصه گویی و فعالیت های مکمل قرار گرفت. داده های پس آزمون، سه هفته پس از اتمام جلسات جمع آوری و با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس بررسی شد. نتایج نشان دادند که براساس هر دو فرم دو پرسشنامه، آموزش مهارت های اجتماعی مبتنی بر قصه موجب کاهش نشانه های اختلال سلوک در آزمودنی ها می شود (005/0>P). این نتیجه با یافته های پژوهشگران دیگر تطابق دارد و قابلیت کاربرد قصه و ساختار آن را در آموزش و درمان مشکلات رفتاری کودکان نشان می دهد.
تأثیر آموزش خوش بینی به روش قصه گویی بر افزایش میزان خوش بینی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در چند سال اخیر، خوش بینی به عنوان یکی از مهمترین موضوعات روانشناسی مثبت از اهمیت ویژه ای برخوردار گشته است؛ به گونه ای که می توان گفت که خوش بینی همانند سلاحی است که باعث سلامت روانی و جسمانی، رضایت از زندگی، بهبود عملکرد خانوادگی، تحصیلی، شغلی و اجتماعی می شود. بنابراین هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تأثیر آموزش خوش بینی به روش قصه گویی بر افزایش میزان خوش بینی دانش آموزان دختر سال اول مقطع متوسطه ی شهر همدان بود. روش: روش مطالعه نیمه آزمایشی، به صورت پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری شامل کلیه ی دانش آموزان دختر سال اول مقطع متوسطه دبیرستانهای روزانه و دولتی شهر همدان و روش نمونه گیری از نوع خوشه ای چند مرحله ای بود. در چارچوب طرح آزمایشی، 48 نفر از دانش آموزان به صورت جایگزینی تصادفی در دو گروه 24 نفری(یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل) قرار گرفتند. در این پژوهش در مرحله پیش آزمون ، از پرسشنامه ی خوش بینی الری و فینچام(2000) استفاده شد و سپس طرح آزمایشی برای گروه آزمایش طی ده جلسه اجرا شد و پس از اتمام جلسات آموزشی، از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد و داده ها با استفاده از آزمون T برای مقایسه دو گروه مستقل تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش خوش بینی به روش قصه گویی، در افزایش خوش بینی دانش آموزان مؤثر بوده است. نتیجه گیری: می توان گفت که با توجه به ظرفیتها و نیازهای ویژه ی کودکان و نوجوانان، لازم است که در امر آموزش و درمان این قشر، از روشهای جدیدی همچون قصه گویی بهره گرفته شود.
اثر بخشی قصه گویی بر مؤلفه های هوش اخلاقی کودکان دختر پیش دبستانی در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: یکی از مهم ترین موضوعات در تربیت کودک، پرورش هوش اخلاقی اوست و قصه گویی به عنوان ابزاری جهت انتقال پیام های اخلاقی و رفتاری در جوامع گوناگون محسوب می گردد. از این رو هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر قصه گویی بر هوش اخلاقی دختران خردسال شهر اصفهان بود. روش: روش پژوهش آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون در دو گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش شامل تمامی کودکان دختر4 تا 6 ساله مهدهای کودک شهر اصفهان بود. پس از انتخاب 30 کودک از سه مهد کودک در منطقه 3 شهر اصفهان با روش تصادفی خوشه ای؛ در 2 گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند و پرسشنامه 77 سؤالی میکله بوربا توسط والدین آن ها تکمیل گردید. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که بین دو گروه از لحاظ متغیرهای همدلی، وجدان، احترام و بردباری تفاوت معنی دار وجود دارد (0/05p≤). نتیجه گیری: از این رو می توان از قصه گویی به عنوان یک روش آموزشی غیرمستقیم و متناسب با دنیای کودکی به صورت آزاد با روش های از پیش تعیین شده با توجه به آموزه خاص و هدفمند اخلاقی بهره گرفت.
اثربخشی آموزش مهارتهای زندگی به روش قصه گویی بر میزان کمرویی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش مهارت های زندگی به روش قصه گویی بر کاهش میزان کمرویی کودکان دبستانی پایه پنجم ابتدایی بود. تعداد 39 نفر از کودکان دبستانی پایه پنجم ابتدایی یکی از دبستان های شهر تهران به شیوه داوطلب انتخاب و بصورت تصادفی به گروه های آزمایش و کنترل گمارده شدند. با بهره گیری از یک طرح آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل ابتدا مقیاس کمرویی استنفورد بر روی هر دو گروه اجرا شد و سپس کاربندی آزمایشی آموزش مهارتهای زندگی به شیوه قصه گویی در طی 13 جلسه بر روی گروه آزمایش اجرا شد و دو هفته پس از اتمام جلسات پس آزمون بر روی هر دو گروه اجرا گردید. تحلیل کوواریانس تفاوت معناداری را میان میانگین های دو گروه نشان داد )05/0(p
بررسی تأثیر آموزش مهارت های اجتماعی از طریق قصه های قرآنی بر کودکان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
قصه گویی در طول تاریخ همواره مورد علاقه و توجه بشر بوده و برای او جذابیت خاصی داشته و یکی از ابزارهای مهم اصلاح رفتار محسوب شده است. قرآن کریم نیز به نیاز بشر و گرایش او به قصه توجه نشان داده و با تأکید بر علایق طبیعی انسان، بسیاری از مباحث ظریف اعتقادی، اجتماعی و اخلاقی را در قالب زیباترین داستان ها طرح و ارائه نموده است. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر آموزش مهارت های اجتماعی از طریق قصه های قرآنی بر کودکان صورت گرفته است. روش پژوهش، شبه آزمایشی با دو گروه آزمایش و کنترل و انجام پیش آزمون و پس آزمون بود. حجم نمونه، شامل 40 کودک 6-4 ساله، از سه مهد کودک در شهر خوی در سال 1391-1390 بودند که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. نتایج آزمون تحلیل کواریانس در سطح 05/0= α نشان داد که بین میانگین نمرات کودکان گروه آزمایش و کنترل در زمینه تأثیر قصه های قرآنی بر مؤلفه های مهارت های اجتماعی (رفتارهای نوع دوستانه، رفتارهای اجتماعی نامناسب، رفتارهای تکانشی، رابطه با همسالان، برتری طلبی و اطمینان زیاد به خود داشتن) تفاوت معنی داری وجود داشت.
تأثیر الگوی آموزش خوش بینی به روش قصه گویی بر کاهش افسردگی کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قصه گویی به عنوان روشی غیرمستقیم برای ارائه چهارچوبی برای آموزش و ارتقاء خودفهمی، کارآیی و وحدت دادن به تجارب، می تواند در سلامت کودکان و نوجوانان نقشی مؤثر داشته باشد. هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر الگوی آموزش خوش بینی به روش قصه گویی بر کاهش میزان افسردگی کودکان دبستانی سال چهارم و پنجم ابتدایی بود. از مقیاس افسردگی کودکان (CED-DS؛ وایزمن و اورواشل، 1980) جهت جمع آوری اطلاعات استفاده شد. ابتدا آزمودنی ها بر اساس نمره افسردگی به طور جفتی همتا شدند و سپس هر یک از جفت ها به تصادف در گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند. گروه نمونه شامل 31 نفر از داوطلبان شرکت در کارگاه قصه گویی، بودند. طرح آزمایشی طی 12 جلسه اجرا و دو هفته بعد از اتمام جلسات پس آزمون و 6 ماه بعد، آزمون پیگیری اجرا شد. نتایج نشان داد که تغییر سبک کودکان بر افسردگی آن ها مؤثر است و الگوی آموزش خوش بینی به روش قصه گویی، باعث کاهش میزان افسردگی کودکان و پایداری اثر آن بعد از 6 ماه شده است. بنابراین استفاده از این الگوی قصه گویی می تواند بر کاهش افسردگی کودکان تأثیر نسبتاً پایداری داشته باشد.
اثربخشی قصه گویی بر افسردگی و پرخاشگری کودکان پیش دبستانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با توجه به تاثیر قصه گویی بر مشکلات روان شناختی کودکان، این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی قصه گویی بر پرخاشگری و افسردگی کودکان پیش دبستانی انجام شد.
روش کار: جامعه ی آماری این پژوهش، شامل کودکان پیش دبستانی 6-4 ساله ی مهدکودک های شهرستان ساوه در سال 1392 بودند. با استفاده از نمونه گیری در دسترس 40 کودک با نمرات بالای پرخاشگری و افسردگی بر اساس پرسش نامه ی اختلالات رفتاری راتر، انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه برابر آزمون و شاهد تقسیم شدند. پس از انجام پیش آزمون، برنامه ی قصه درمانی به مدت 12 جلسه ی یک ساعته (دو بار در هفته) برای گروه آزمون اجرا شد. پس از اتمام جلسات، پس آزمون و یک ماه بعد نیز پی گیری انجام شد. داده ها با آمار توصیفی، روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار SPSS تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد که نمرات پیش آزمون افسردگی و پرخاشگری دو گروه تفاوت معنی داری نداشته (05/0<P) در حالی که میزان نمرات افسردگی و پرخاشگری در گروه قصه درمانی نسبت به گروه شاهد کاهش معنی داری نشان داد (01/0=P) که در پی گیری نیز ادامه یافت.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج، به نظر می رسد که قصه گویی در کاهش پرخاشگری و افسردگی کودکان پیش دبستانی تاثیر دارد و می توان از آن به عنوان یک روش اثربخش در بهبود اختلالات رفتاری کودکان استفاده کرد.
اثر بخشی آموزش الگوی خوش بینی به روش قصه گویی بر افزایش پیشرفت تحصیلی در کودکان دبستانی
حوزه های تخصصی:
قصه گویی به عنوان روشی غیرمستقیم برای ارایه چارچوبی برای آموزش و ارتقاء خودفهمی، کارآیی و وحدت دادن به تجارب، می تواند در سلامت کودکان و نوجوانان نقشی مؤثر داشته باشد. بنابراین هدف از پژوهش حاضر، اثربخشی آموزش الگوی خوش بینی به روش قصه گویی بر افزایش پیشرفت تحصیلی در کودکان دبستانی شهر سنقر بود. این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح دو گروه آزمایش و کنترل با پیش آزمون–پس آزمون و مرحله ی پیگیری می باشد. از نمرات پیشرفت تحصیلی کودکان برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد. گروه نمونه از بین داوطلبان شرکت در کارگاه قصه گویی انتخاب شد و با روش همتا کردن براساس نمره ی پیش آزمون پیشرفت تحصیلی، آزمودنی ها به دو دسته هم طراز تقسیم شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش وکنترل قرار گرفتند. گروه نمونه شامل 31 نفر بوده است. طرح آزمایشی طی 12 جلسه اجرا شد. و سه ماه بعد از اتمام جلسات پس آزمون و شش ماه بعد از پس آزمون، آزمون پیگیری اجرا شد. داده ها با آمار توصیفی، آزمون t مستقل و تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش الگوی خوش بینی به روش قصه گویی، باعث افزایش پیشرفت تحصیلی در کودکان دبستانی شده است. همچنین کاربرد پذیری این روش منجر به پایداری اثرات آن بعد ازشش ماه شده است. بنابراین می توان پیشرفت تحصیلی کودکان را با استفاده از آموزش الگوی خوش بینی به روش قصه گویی تغییر داد و با استفاده از این آموزش به کودکان می توان بسیاری از مشکلات ناشی از پیشرفت تحصیلی را که منجر به سایر مشکلات خواهد شد از بین برد یا حداقل کاهش داد.
تاثیر قصه گویی در کتابخانه های عمومی بر افزایش خلاقیت کودکان پیش دبستانی: یک پژوهش تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر قصه گویی بر میزان خلاقیت کودکان 5 تا 6 ساله عضو کتابخانه عمومی امام علی(ع) استان یزد صورت گرفته است. روش: روش پژوهش، تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و گزینش تصادفی است. جامعه آماری شامل نمونه ای 60 نفری از کودکان 5 تا 6 ساله عضو کتابخانه عمومی امام علی(ع) استان یزد است که از این تعداد 30 کودک به صورت تصادفی در گروه کنترل و 30 کودک در گروه آزمایش قرار گرفته اند. ابزار گردآوری داده ها آزمون تفکرخلاق تورنس فرم «ب» تصویری است و داده ها با استفاده از آرمون کوواریانس یک راهه و دو راهه تحلیل شده است یافته ها: میانگین خلاقیت کودکان گروه آزمایش که متغیر قصه گویی را دریافت کرده اند 34/0 بیشتر از میانگین خلاقیت گروه کنترل بوده است. بنابراین قصه گویی 34/0 بر روی افزایش خلاقیت کودکان پیش دبستانی موثر بوده است. در دیگر ابعاد خلاقیت، قصه گویی 21/0 بر روی افزایش ابتکار موثر بوده است و میزان بسط گروه آزمایش 19/0 در پس آزمون بیشتر از پیش آزمون بوده است. آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد که بین قصه گویی و افزایش خلاقیت کودکان پیش دبستانی رابطه معنی داری وجود دارد و قصه گویی موجب افزایش ابتکار و بسط ایده ها می شود. اصالت/ ارزش: این پژوهش با نشان دادن تاثیر قصه گویی که یکی از فعالیت های مهم بخش کودک کتابخانه های عمومی است بر افزایش خلاقیت کودکان، بر نقش کتابخانه های عمومی در پرورش خلاقیت نسل آینده تأکید می ورزد
تأثیر آموزش خوش بینی به روش قصه گویی بر تنیدگی تحصیلی و سلامت روانی دانش آموزان پسر پایه پنجم دوره ابتدایی شهر خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش خوش بینی به روش قصه گویی بر تنیدگی تحصیلی و سلامت روانی دانش آموزان پسر پایه پنجم دوره ابتدایی شهر خرم آباد بود. روش پژوهش حاضر از نوع طرح آزمایشی پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه پنجم دوره ابتدایی شهر خرم آباد در سال تحصیلی 95-1394 بود که از میان آنان 30 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی، به عنوان گروه آزمایش وگواه انتخاب شدند. به منظور سنجش تنیدگی تحصیلی و سلامت روانی دانش آموزان از پرسشنامه های تنیدگی تحصیلی انگ و هوان (2006) و سلامت روانی 28-GHQ گلدبرگ و هیلر (1979) استفاده گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و از آزمون های آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس چند متغیره و تحلیل کوواریانس یک متغیره) استفاده گردید. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که آموزش خوش بینی به روش قصه گویی باعث کاهش تنیدگی تحصیلی و افزایش سلامت روانی دانش آموزان در گروه آزمایش، در مقایسه با گروه گواه شد. مشاهدات حاضر مؤید اثربخشی آموزش خوش بینی به روش قصه گویی در کاهش تنیدگی تحصیلی و افزایش سلامت روانی در دانش آموزان است (001/0>p).
تأثیر قصه گویی بر گرایش منفی نسبت به والدین و پرخاشگری کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش تعیین تأثیر قصّه گویی بر تغییر گرایش نسبت به والدین و پرخاشگری کودکان دبستانی است. در این پژوهش که با روش آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه، از بین 10 مدرسه از5 منطقه شمال جنوب غرب شرق مرکز تهران 40 کودک که بر اساس تفسیر آزمون ترسیم خانواده توسط کارشناسان ارشد روانشناسی بی اطلاع از موضوع پژوهش دارای گرایش منفی نسبت به والدین و 40 نفر دیگر که در آزمون رفتاری کودکان راتر فرم معلم و پرسشنامه پرخاشگری شهیم در سه خرده مقیاس پرخاشگری – بیش فعّالی، ناسازگاری اجتماعی و رفتارهای ضد اجتماعی پرخاشگر تشخیص داده شدند در دو بخش مجزا مورد مطالعه قرار گرفتند. تحلیل داده ها با آزمون خی دو و آنکووا، وجود رابطۀ معنی دار بین قصّه گویی و تغییر گرایش نسبت به والدین را نشان داد ولی رابطۀ معنی داری بین جنسیت و تغییر گرایش نسبت به والدین دیده نشد بعلاوه تأثیر قصّه گویی بر کاهش خشونت معنادار بوده اما تفاوت معنی داری بین دو جنس از نظر نمرۀ پرخاشگری دیده نشد.
تاثیر آموزش هوش اخلاقی به شیوه ی قصه گویی بر بخشودگی بین فردی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۱
73 - 89
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعه ی حاضر بررسی تأثیر آموزش هوش اخلاقی به شیوه ی قصه گویی بر بخشودگی بین فردی دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی بود. این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون– پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی شهر اهواز در سال تحصیلی 97- 1396 بود که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای ابتدا از بین چهار ناحیه آموزش و پرورش شهر اهواز یک ناحیه به صورت تصادفی انتخاب و سپس از بین دوازده مدرسه دوره ششم ابتدایی ناحیه یک، یک مدرسه و سرانجام از بین چهارکلاس دو کلاس به صورت تصادفی انتخاب گردید و در دو گروه (20 نفر گروه آزمایش و 20 نفر گروه گواه) گمارده شدند. آموزش هوش اخلاقی به شیوه قصه گویی برای گروه آزمایش اجرا شد، در حالی که گروه گواه هیچ آموزشی دریافت ننمود. پس از اتمام جلسات، پس آزمون روی دو گروه آزمایش و گواه انجام شد. ابزار گرد آوری داده ها، پرسشنامه بخشودگی بین فردی احتشام زاده و همکاران (1389) بود. یافته ها نشان داد پس از آموزش هوش اخلاقی، در گروه آزمایش افزایش معناداری در بخشودگی بین فردی نسبت به گروه گواه ملاحظه شد .(p<0/001) در نتیجه می توان گفت که آموزش هوش اخلاقی به شیوه قصه گویی بر بخشودگی بین فردی دانش آموزان موثر است.
تأثیر قصه گویی بر هوش اخلاقی و مؤلفه های آن در دانش آموزان دختر کلاس اول ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: با آشنا کردن کودکان با اصول اخلاقی و متعهد شدن آنها به این اصول، می توان به داشتن جامعه ای بالنده، پویا و اخلاق مدار امیدوار بود. با توجه به اهمیت تحول اخلاقی کودکان در جامعه و همچنین علاقه ی وافر آنها به مقوله ی قصه گویی، هدف پژوهش حاضربررسی تأثیر قصه گویی بر هوش اخلاقی و مؤلفه های آن در دانش آموزان دختر کلاس اول ابتدایی بود. روش: روش پژوهش حاضر شبه آزمایشی همراه با پیش آزمون – پس آزمون بود. جامعه ی آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر 7 ساله کلاس اول ابتدایی در مناطق 2 و17 شهر تهران در سال 1395 بود. نمونه گیری در مناطق آموزشی به صورت تصادفی و در بین مدارس و کلاس های مورد نظر به صورت هدفمند انجام شد. در مجموع 108 دانش آموز انتخاب وتعداد 54 نفر آنها به مدت 9 هفته، و هر هفته 45 دقیقه تحت آموزش قرار گرفتند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه ی هوش اخلاقی بوربا ( درنجفی شیرازی، 1393) استفاده شد که توسط معلم دانش آموزان کامل شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که قصه گویی منجر به افزایش هوش اخلاقی و همه ی مؤلفه های آن در دانش آموزان دختر مقطع ابتدایی کلاس اول ابتدایی شده است (01/0 > p ). نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر می توان استنباط کرد که قصه گویی با انتقال پیام های اخلاقی در قالب نتیجه داستان به کودکان به تدریج باعث افزایش هوش اخلاقی در کودکان می شود.
تأثیر روش قصه گویی بر مهارت های اجتماعی کودکان مبتلا به نشانگان داون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: مهارت های اجتماعی بخش مهمی از حوزه تحول فردی است که در کودکان کم توان ذهنی با تأخیر و نارسایی معناداری همراه است. هدف این پژوهش، تعیین تأثیر روش قصه گویی بر مهارت های اجتماعی کودکان مبتلا به نشانگان داون بود. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. نمونه مورد مطالعه شامل 22 نفر از دانش آموزان مبتلا به نشانگان داون 6 تا 8 ساله شهر رشت در سال 95-1394 بود که به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایدهی شدند. برای گردآوری داده ها از مقیاس مهارت های اجتماعی گرشام و الیوت (1990) استفاده شد. شرکت کنندگان گروه آزمایش در 8 جلسه 60 دقیقه ای با روش قصه گویی آموزش دیدند ولی گروه گواه چنین مداخله ای را دریافت نکردند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون آماری تحلیل کوواریانس استفاده شده است. یافته ها: نتایج نشان داد که روش قصه گویی موجب بهبود مهارت های اجتماعی (همکاری، جرئت ورزی، و خودمهارگری) کودکان مبتلا به نشانگان داون شده است (0/01>p ). نتیجه گیری: روش قصه گویی موجب بهبود مهارت های زبانی و ارتباطی همچون دقت شنیداری، افزایش درک معانی واژه ها، توانایی گوش دادن و صحبت کردن می شود که در نتیجه مهارت های اجتماعی نیز به صورت مثبت تحت تأثیر قرار می گیرد.
تاثیر آموزش مفاهیم علوم به شیوه قصه گویی بر مهارتهای اجتماعی و هوش کلامی نوآموزان دو زبانه دوره پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۸
81 - 110
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش مفاهیم علوم به شیوه قصه گویی بر مهارت های اجتماعی و هوش کلامی نوآموزان دوزبانه دوره پیش دبستانی شهرستان کارون در سال 1397 بود. جامعه موردتحقیق کلیه نو آموزان دختر و پسر پیش دبستانی شهرستان کارون بود که طی آزمونی مقدماتی تعداد 30 کودک از آنانی که نمرات پایین تری در پرسشنامه مهارت اجتماعی ماتسون و هوش کلامی وکسلر کسب نمودند، به عنوان حجم نمونه به روش هدفمند و در دسترس انتخاب شدند. طرح پژوهش، شبه آزمایشی و از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. ابزار پژوهش پرسشنامه مهارت اجتماعی ماتسون و همکاران (1983)، مقیاس هوش وکسلر برای کودکان پیش آموزشگاهی (1964) و بسته آموزش مفاهیم علوم (تجربی-اجتماعی) از طریق قصه گویی بود. داده ها با آزمون کلموگروف- اسمیرنف، آزمون لوین و روش تحلیل کوواریانس چند متغیره (آنکوا و مانوا) و با استفاده از نرم افزار SPSS (نسخه 24) تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش مفاهیم علوم به شیوه قصه گویی بر مهارت های اجتماعی با سطح معناداری 0001/0 و خرده مقیاس-های آن (رفتار اجتماعی، رفتار غیراجتماعی، پرخاشگری و رفتار تکانشی، اطمینان زیاد به خود داشتن و ارتباط با همسالان) و هوش کلامی نوآموزان دوزبانه دوره پیش دبستانی شهرستان کارون تأثیر دارد. نتیجه گیری: نتایج حاصل از این پژوهش در سیستم آموزش وپرورش شهرستان کارون بخصوص مراکز پیش دبستانی، موردتوجه قرار گیرد و از نتایج آن در تصمیم گیری ها و برنامه ریزی ها استفاده شود تا با کاهش عوامل بازدارنده به تقویت مهارت های اجتماعی و هوش کلامی نوآموزان کمک شود.
اثربخشی آموزش هوش اخلاقی به شیوه قصه گویی بر بهبود حالت های خُلقی و رفتارهای یادگیری دانش آموزان دختر دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۱ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
175-194
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش تعیین میزان اثربخشی آموزش هوش اخلاقی به شیوه قصه گویی بر حالت های خُلقی و رفتارهای یادگیری دانش آموزان دختر پایه دوم ابتدایی بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با گروه گواه و طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری و جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر پایه دوم ابتدایی شهرستان اردکان در سال تحصیلی 1395-1394به تعداد 670 نفر بود. از میان آن ها 32 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس از سه مدرسه ابتدایی پانزده خرداد، مادر و وکیلی انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شد. گروه آزمایش در 12 جلسه 90 دقیقه ای در هفته دو بار تحت آموزش برنامه هوش اخلاقی بوربا (2005) و فرانک (2014) قرار گرفتند. داده ها با استفاده از نسخه معلم پرسشنامه های خُلق و خوی اجتماعی بأس و پلومین (1984) و رفتارهای یادگیری مک درموت، گرین، فرانسیس و استات (1999) جمع آوری و با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شد . یافته ها: نتایج نشان داد همه ابعاد حالت های خُلقی دانش آموزان گروه آزمایش شامل بعد هیجانی (677/6=F، 005/0=P)، فعالیت (074/19=F، 001/0=P)، اجتماع پذیری (517/3=F، 046/0=P) و کم رویی (643/5=F، 009/0=P) و رفتارهای یادگیری آن ها (759/3=F، 041/0=P) بعد از اجرای آزمایش به طور معنی داری بهتر از دانش آموزان گروه گواه شده و این بهبود در مرحله پیگیری نیز پایدار مانده است. نتیجه گیری : آموزش هوش اخلاقی با ارتقاء روابط بین فردی، اجتماع پذیری و فعالیت دانش آموزان، موجب بهبود در حالت های خُلقی و رفتارهای یادگیری آن ها می شود.
تأثیر آموزش به شیوه قصه گویی، کتاب خوانی و نمایش فیلم بر میزان انگیزش و علاقه مندی کودکان به مطالعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه تأثیر آموزش به شیوه های قصه گویی، کتاب خوانی و نمایش فیلم بر انگیزش و علاقه مندی به مطالعه در کودکان 7 تا 10ساله مراجعه کننده به کتابخانه های عمومی شهر کرمانشاه است. روش : طرح این پژوهش شبه آزمایشی با گروه پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری است . جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کودکان 7 تا 10ساله (عضو بخش کودک کتابخانه عمومی امیرکبیر کرمانشاه) که از بین آن ها 30 نفر به صورت هدفمند انتخاب شدند و در 3 گروه قرار گرفتند. داده ها با استفاده از دو پرسش نامه محقق ساخته میزان انگیزش و علاقه مندی کودکان به مطالعه و پرسش نامه والدین با همکاری استادان رشته علم اطلاعات و دانش شناسی و روان شناسی ساخته شده و روایی آن به تأیید 4 تن از اساتید علوم تربیتی و روان شناسی رسیده است و پایایی آن ها پس از محاسبه به روش آلفای کرونباخ به ترتیب 746/0 و 823/0 به دست آمد. پرسش نامه ها در فروردین و اردیبهشت 1396جمع آوری شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری (مانکوا) و تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها : یافته های پژوهش نشان داد که در هر سه گروه (قصه خوانی، کتاب خوانی و نمایش فیلم) میزان انگیزش و علاقه به مطالعه بلافاصله بعد از آموزش و یک ماه بعد از آموزش افزایش یافت، ولی روش قصه گویی در مقایسه با دو روش دیگر تأثیر بیشتری بر میزان افزایش انگیزش و علاقه به مطالعه کودکان داشت. اصالت/ارزش: ارزش این مقاله در نشان دادن اهمیت قصه گویی در علاقه مند کردن کودکان به مطالعه است، به طوری که نتایج پژوهش نشان داد هر سه روش قصه گویی، کتاب خوانی و نمایش فیلم می توانند روش های مؤثری برای افزایش انگیزش و علاقه مندی کودکان 7 تا 11ساله به مطالعه باشند، هرچند که روش قصه گویی اثربخشی بیشتری دارد. درمجموع، هر سه روش موجب علاقه مند کردن کودک به کتابخانه می شود. به همین دلیل، کودکانی که در جلسات قصه گویی، کتاب خوانی و نمایش فیلم حضور می یابند بیشتر به کتابخانه و مطالعه علاقه پیدا می کنند.
اثربخشی آموزش گروهی مهارت های اجتماعی مبتنی بر قصّه گویی بر مشکلات رفتاری برونی سازی شده کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش اثربخشی آموزش گروهی مهارت های اجتماعی مبتنی بر قصّه گویی بر مشکلات رفتاری برونی سازی شده کودکان بررسی شد. فهرست مشکلات رفتاری کودکان (CBCL؛ آشنباخ و رسکورلا، 2001/1384) در یک نمونه 267 نفری از مادران اجرا شد. 48 دانش آموزی که نمره بالایی در مقیاس برونی سازی شده فهرست مشکلات رفتاری کودکان داشتند، انتخاب شدند و به تصادف در دو گروه آزمایش (24 نفر) و کنترل (24 نفر) قرار گرفتند. کودکان گروه آزمایش در طی چهار هفته، هشت جلسه آموزش مهارت های اجتماعی مبتنی بر قصّه گویی دریافت کردند. کودکان گروه کنترل در این بازه زمانی هیچ مداخله ای دریافت نکردند. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان دادند که در گروه آزمایش، در مقایسه با گروه کنترل، رفتارهای پرخاشگرانه و قانون شکنانه در پایان دوره کاهش معناداری می یابد. یافته های این پژوهش واجد کاربردهای بالینی در قلمرو پیشگیری و درمان مشکلات رفتاری برونی سازی شده کودکان در فضاهای بالینی و مدارس است.