مطالب مرتبط با کلیدواژه
۷۸۱.
۷۸۲.
۷۸۳.
۷۸۴.
۷۸۵.
۷۸۶.
۷۸۷.
۷۸۸.
۷۸۹.
۷۹۰.
۷۹۱.
۷۹۲.
۷۹۳.
۷۹۴.
۷۹۵.
۷۹۶.
۷۹۷.
۷۹۸.
۷۹۹.
۸۰۰.
اضطراب
زمینه و هدف: مفهوم بندی های اولیه از اضطراب بیان می کنند که شناخت های ناسازگار موجب ایجاد و حفظ اختلالات اضطرابی می شوند. به طوری که افراد مضطرب در پردازش اطلاعات سوگیری نشان می دهند آن ها ترجیحا به محرک های تهدید آمیز توجه کرده و ابهام هیجانی را در جهت تهدیدآمیز تفسیر می کنند؛ لذا پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش ذهن آگاهی_ تعدیل سوگیری توجه برکاهش علائم اضطراب انجام شد ه است . روش پژوهش: روش تحقیق فعلی از نوع نیمه آزمایشی- طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دو گروه آزمایش و کنترل از دانشجویان دانشگاه کردستان بود؛ بدین جهت تعداد 31 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس از طریق فراخوان انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تخصیص یافتند. قبل و بعد از اجرای مداخله از آزمودنی ها آزمون اضطراب بک و آزمون اضطراب حالت - صفت اسپیلبرگر گرفته همچنین آزمایه ی پروب دات اجرا گردید. یافته ها: تجزیه و تحلیل یافته ها با استفاده از تحلیل واریانس تک متغیری اندازه گیری مکرر حاکی از تأثیر معنادار مداخله بوده و نشان داد که درمان ترکیبی اصلاح سوگیری شناختی با آموزش ذهن آگاهی منجر به کاهش نمرات اضطراب (بک،حالت،صفت) و همچنین کاهش سوگیری توجه به سمت تهدید می شود. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که ذهن آگاهی_ تعدیل سوگیری توجه به کار گرفته شده در این مطالعه از کارایی لازم برای کاهش اضطراب اجتماعی برخوردارند؛ بنا براین می توان گفت این درمان موثر است.
مقایسه میزان محرومیت کشیدگی جنسی در جامعه «ایرانی» و «امریکایی - اروپایی » و رابطه آن با اضطراب، افسردگی و انگیزه پیشرفت
زمینه و هدف: یکی از جنبه های مهم مفهوم سلامت، سلامت روان است و در این میان سلامت جنسی نه تنها نشانه ای از سلامت روانی است، بلکه اختلال در آن سلامت بدنی را نیز به شدت تحت تاثیر قرار می دهد . هدف این پژوهش، مقایسه میزان محرومیت کشیدگی جنسی در دو جامعه ایرانی و اروپایی- امریکایی و رابطه آن با میزان اضطراب، افسردگی و انگیزه پیشرفت بود. روش پژوهش: این پژوهش از نوع کاربردی و به روش علی مقایسه ای پس رویدادی انجام گرفت. برای این منظور تعداد 219 آزمودنی 25 تا 55 ساله، با سطوح تحصیلی متوسطه به بالا، شامل 61 مرد و 51 زن ایرانی و 50 مرد و 57 زن از کشورهای اروپایی- امریکایی، به روش داوطلبانه به پرسشنامه پاسخ دادند. در این پژوهش، از پرسشنامه محقق ساخته سنجش شدت عوامل بسترساز محرومیت جنسی، پرسشنامه انگیزه پیشرفت تحصیلی هرمنس (1970)، پرسشنامه افسردگی (بک، 1978) و مقیاس اضطراب تعامل اجتماعی (ماتیک و همکاران، 1998) استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره (مانوا) تحلیل شد. یافته ها: مقایسه میانگین و انحراف معیار شدت عوامل بسترساز محرومیت جنسی در دو گروه پژوهش نشان داد که میزان شدت این عوامل و در نتیجه میزان محرومیت مزبور در جامعه ایرانی، از جامعه امریکایی اروپایی بیشتر است (01/0> p ). همچنین نتایج تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که نمونه های ایرانی در تمام مؤلفه ها نمرات بیشتری داشتند (01/0> p ). نتیجه گیری: این نوع محرومیت محصول کهن الگوها و در نتیجه فرهنگ منحصربفرد ایرانی است تبعاتی در بینش ها و رفتارهای جامعه ایرانی دربرداشته و رابطه ای با دستورات و ارزش های دین اسلام ندارد. کاربرد یافته های این پژوهش، منظور نمودن مفاهیم به دست آمده در برنامه ریزی های بلند مدت آموزشی و فرهنگی است.
طراحی مداخله چندوجهی و ارزیابی اثربخشی آن در کاهش اضطراب کودکان
زمینه و هدف: اضطراب یکی ازشایع ترین اختلالات درون نمود دوران کودکی است و می تواند زمینه ای برای رشد و تداوم اضطراب و سایر مشکلات سلامت روان در مراحل دیگر زندگی گردد. لذا شناسایی و درمان کودکان مضطرب بسیار حایز اهمیت است. پژوهش حاضر با هدف طراحی یک مداخله چندوجهی و ارزیابی اثربخشی آن در کاهش اضطراب کودکان ، اجرا گردید. روش پژوهش: پژوهش حاضر دارای دو بخش کیفی و کمی می باشد. در بخش کیفی به منظور طراحی مداخله چند وجهی، از روش تحلیل مضامین، اساس محتوای مداخله چندوجهی شناسایی و طراحی گردید و روایی آن مورد تأیید قرار گرفت. در مرحله کمی پژوهش اثربخشی مداخله چندوجهی در کاهش اضطراب کودکان مورد ارزیابی قرار گرفت. روش پژوهش این بخش نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون، پس آزمون، پیگیری با گروه گواه انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کودکان 8-12سال مبتلا به اختلالات اضطرابی مراجعه کننده به مراکز مشاوره و خدمات روان شناختی شهر رشت و مادران آنها بود که به صورت تصادفی 40 کودک و مادران آنها به عنوان نمونه آماری انتخاب و در دو گروه آزمایش (10 دختر، 10 پسر و مادران آنها) و گروه گواه (10 دختر، 10 پسر و مادران آنها) جای دهی شدند. گروه آزمایش تحت درمان مداخله چندوجهی به مدت 24 جلسه (16 جلسه کودک، 8 جلسه مادر) 90 دقیقه ای قرار گرفت و گروه گواه در فهرست انتظار ماند و تا زمان پس آزمون هیچ مداخله روان شناختی دریافت نکرد. سپس برای هر دو گروه پس آزمون اجرا گردید و بعد از 4 ماه پیگیری انجام شد. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه ارتقا یافته اضطراب کودکان اسپنس نسخه کوتاه (2018)، استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها در این بخش به روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر انجام شد. . یافته ها: نتایج نشان داد که بین میانگین گروه های آزمایش و گواه در مرحله پس آزمون و پیگیری در اضطراب تفاوت وجود دارد (05/0> P ). به عبارتی برنامه مداخله چندوجهی موجب کاهش اضطراب در کودکان مضطرب گردید و این کاهش در دوره پیگیری هم ادامه داشت . نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که مداخله چندوجهی با درنظرگرفتن ابعاد مختلف کودک مداخله کارآمدی جهت کاهش اضطراب کودک می باشد.
پیش بینی اضطراب کرونا براساس خودبیمارانگاری در دانشجویان واکسینه شده
زمینه و هدف: سرایت پذیری بالاو بروز مرگ و میرهای ناشی از این ویروس و حتی اجرای طرح های قرنطینه، موجب افزایش آمار نابهنجاری های روانی بلاخص استرس و اضطراب در افراد گردیده است؛ لذا هدف از پژوهش حاضر، پیش بینی اضطراب کرونا براساس خود بیمارانگاری در دانشجویان واکسینه شده در مرکز واکسیناسیون می باشد. روش: روش پژوهش حاضر، کمی بوده و به صورت توصیفی-همبستگی اجرا شده است و از لحاظ نوع هدف این پژوهش کاربردی می باشد. جامعه مورد مطالعه این پژوهش کلیه دانشجویانی هستند که در پاییز 1400 به مرکز واکسیناسیون پاستور مراجعه کرده اند. از میان این افراد 400 نفر از افراد واکسینه شده ای که دوز دوم را دریافت نموده اند به صورت تصادفی ساده و بر اساس مقدار محاسبه شده به وسیله نرم افزار Gpower به عنوان نمونه انتخاب شدند. از آزمودنی، آزمون های پرسشنامه اضطراب کرونا (علی پور، قدمی، علیپور و عبدالله زاده، 1398) و پرسشنامه خودبیمارانگاری ایوانز (1980) گرفته شد. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان می دهد اضطراب کرونا براساس خودبیمارانگاری پیش بینی می شود. ضریب مسیر اثر خود بیمارانگاری بر اضطراب کرونا اثر مثبت و معنادار وجود دارد (001/0 P< ، 290/0 β= ). نتیجه گیری: در تبیین این یافته همچنین می توان گفت از آنجایی که در دوران همه گیری ویروس کرونا، رسانه ها نقش فعالی را اطلاع رسانی اخبار و حوادث ناشی از این همه گیری ایفا می کنند و این اطلاع رسانی ها تحریک بالای فیزیولوژیکی و در نتیجه هیجان های منفی افراد را به دنبال خواهد داشت که منجر به موفق نبودن افراد در تنظیم هیجان هایشان شده و خودبیمارانگاری را افزایش می دهد. به تبع خودبیمارانگاری نیز با افزایش اضطراب کرونا همراه می گردد. بنابراین دور از انتظار نیست که خودبیمارانگاری، اضطراب کرونا را در افراد واکسینه شده پیش بینی کند. از مهمترین محدودیت های پژوهش می توان به عدم دسترسی به جامعه گسترده تری از افراد در سایر مراکز واکسناسیون بود و به نظر می رسد که انجام پژوهش های دیگری در مورد افرادی که در سایر مراکز واکسناسیون حضور داشته اند می تواند نتایج این پژوهش را تکمیل و قابل تعمیم تر کند.
مطالعه اثربخشی تکنیک های مدیریت استرس (تنفس دیافراگمی،آلفای ذهنی)بر کاهش استرس و اضطراب (مورد مطالعه: دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر کرمانشاه)
منبع:
منابع و سرمایه انسانی دوره دوم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۵)
106 - 89
هدف این پژوهش، اثر بخشی تکنیک های مدیریت استرس(تنفس دیافراگمی، آلفای ذهنی) درکاهش استرس و اضطراب دانش آموزان دختر دوره متوسطه اول شهرکرمانشاه در سال تحصیلی 1401-1400 بوده است. به لحاظ ماهیت اهداف، این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی، با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه آزمایش وکنترل، با استفاده از روش نمونه گیری است. که نمونه گیری به صورت تصادفی خوشه ای انجام شد. سپس تعداد 60 دانش آموز دخترکه بالاترین نمره استرس و اضطراب را در پرسشنامه DASS گرفتند را در دو گروه کنترل به طور مساوی(30نفر در گروه آزمایشی و30نفر درگروه گواه) و تصادفی گمارده شدند. پرسشنامه هم به عنوان یک معیار برای غربال در گام نخست، و هم به عنوان پیش آزمون، مورد استفاده قرارگرفت و گروه نمونه از بین افرادی انتخاب شدند که در این پرسشنامه نمرات آنها یک انحراف معیار بالاتر از میانگین کسب کرده بودند.گروه آزمایشی طی8 جلسه 45 دقیقه ای آموزش مدیرت استرس را دریافت کردند.
خود-اندیشی با زبان غیر اول شخص: دور شدن از خود و مهار احساس ها، اندیشه ها، و رفتارها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۲
1 - 33
پژوهشهای پیشین نشان داده اند که اگر به احساسها، اندیشه ها، و رفتارهای خود از چشم انداز دیگران، و نه از چشم انداز خودمان، نگاه کنیم (یعنی از خود دور شویم)، آسانتر میتوانیم آنها را مهار کنیم، و پژوهش کنونی فرض کرد که اگر برای نام بردن از خود به جای ضمیرهای اول شخص (برای نمونه، «من»)، ضمیرهای غیراول-شخص (برای نمونه، «او») و نام خود را به کار ببریم، دور شدن از خود و در پی آن مهار خود آسانتر میشود. با هدف آزمون این فرضیه، یک آزمایش مقدماتی و یک آزمایش اصلی انجام شد. آزمایش مقدماتی نشان داد که گروه غیراول شخص بیشتر از گروه اول شخص گزارش داد که خود را از چشم انداز دیگران دیده است. در آزمایش اصلی 86 دانشجوی زن با میانگین سنی 21 سال از دانشگاه پیام نور قم با روش در دسترس نمونه گیری و با روش تصادفی به دو گروه اول شخص (که به رویدادهای اضطراب آور آینده با ضمیرهای اول شخص اندیشیدند) و غیراول-شخص (که به رویدادهای اضطراب آور آینده با ضمیرهای غیراول شخص و نام خود اندیشیدند) گمارده شدند. اضطراب صفتی با آزمون ترس از ارزیابی منفی (لیری، 1983) و اضطراب حالتی با آزمون پژوهشگرساخته اندازه-گیری شد. سپس آزمودنیها یک تعامل اجتماعی انجام دادند و پنج داور به عملکرد اجتماعی آنها نمره دادند. تحلیلهای کوواریانس با اندازه گیری مکرر نشان دادند که اضطراب حالتی گروه غیراول شخص پس از تعامل اجتماعی تندتر از گروه اول شخص کاهش یافت و گروه غیر اول شخص نمره های بهتری در عملکرد اجتماعی گرفت.
نقش واسطه ای خود شفقتی رابطه میان تصویر بدنی و شدت اضطراب و افسردگی در زنان باردار(مقاله علمی وزارت علوم)
بارداری و مادر شدن از وقایع لذت بخش و تکاملی زندگی زنان محسوب می شود، اما گاهی به دلیل تغییرات متعدد فیزیولوژیک و روانشناختی ممکن است همراه با اضطراب و افسردگی باشد. از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای خودشفقتی در رابطه ی میان تصویربدنی و شدت اضطراب و افسردگی زنان باردار انجام شد. روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود. جامعه ی آماری را کلیه زنان بارداری که در سه ماهه سوم بارداری قرار داشتند و جهت دریافت مراقبت های دوران بارداری به درمانگاه های زنان بیمارستان های شهر تهران مراجعه کردند تشکیل دادند، که از این میان 140 نفر به روش نمونه گیری دردسترس از سه بیمارستان قدس، هدایت و الغدیر انتخاب شدند و مورد بررسی قرار گرفتند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات پرسشنامه ی خودشفقتی نف (2003)، فرم کوتاه اضطراب بارداری (1990)، افسردگی ادینبورگ (1987) و تصویربدن در بارداری (2017) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون چندگانه و برنامه الحاقی پردازش گر هایس استفاده شد. نتایج حاصل از آزمون ضریب هبستگی پیرسون نشان داد تصویربدنی همبستگی مثبت معنادار با شدت اضطراب و افسردگی دارد و خودشفقتی با تصویربدنی، شدت اضطراب و افسردگی همبستگی منفی معناداری دارد (0.01>P). همچنین نتایج رگرسیون خطی چندگانه، نقش واسطه ای معنادار خودشفقتی در رابطه ی میان تصویربدنی و شدت اضطراب و افسردگی زنان باردار را تایید کرد (P<0.01 و 0.33= R2). باتوجه به یافته ها، توصیه می شود در برنامه ریزی های بهداشتی درمانی جهت بهبود سلامت روان زنان باردار به افزایش خودشفقتی و کاهش نارضایتی از تصویربدنی توجه جدی معطوف شود.
شناسایی اثربخش ترین مداخلات روانشناسی برای پیشگیری از اضطراب و افسردگی: یک مطالعه مروری
مقدمه: طی مطالعات انجام شده یکی از شایع ترین اختلالات روانشناختی، اضطراب و افسردگی شناخته شده است. پیامدهای اختلالات حاضر چالشهایی در زندگی افراد ایجاد می کند و درمان اختلالات حاضر نیز درمانگران را با چالش عود مواجهه می کند. از این رو پیشگیری یکی از راهکارهای مهم در این زمینه است. هدف از مطالعه حاضر شناسایی مداخلات روانشناختی شایع و اثرگذار برای پیشگیری از اضطراب و افسردگی است. روش شناسی: مطالعه حاضر به شیوه مطالعه مروری انجام شد. جستجوی پایگاههای اطلاعاتی PubMed, Scopus, PsycINFO Web of Science, ProQuest, Google Scholar, Ovide, Elsevier, با استفاده از کلمات کلیدی \"پیشگیری\"، \"مداخله\"، \"اضطراب\" و \"افسردگی\" در بازه زمانی 2010 تا 2020 انجام شد. یافته ها: از 378 مقاله انتخاب شده پس از اعمال معیارهای ورود و خروج 18 مطالعه استخراج شد. 18 مطالعه انتخاب شده به شیوه سیستماتیک ریو و متاآنالیز انجام شده بود که در مجموع 422 مقاله را مورد بررسی قرار داده بودند. مطالعات حاضر نشان داد که مداخله شناختی – رفتاری CBT شایع ترین رویکرد روانشناختی برای پیشگیری از افسردگی و اضطراب است. نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان داد که مداخلات پیشگیرانه بر پایه مدرسه در مرحله کودکی و نوجوانی به شیوه مداخلات شناختی-رفتاری و بسته های ارتقاء تاب آوری در پیشگیری از اضطراب و افسردگی در این دوران اثربخش بوده است. مداخله حاضر در دوران بزرگسالی نیز اثربخش بوده است. رویکرد شناختی-رفتاری بر پایه اینترنت و تکنولوژی های نوین یکی از رویکردهای نوین و شایع در مطالعات حاضر است. لذا ضرورت توجه به مداخلات روانشناسی پیشگیرانه در مطالعات داخل کشور و مراکز ارتقاء سلامت روان مورد توجه است.
اثر بخشی درمان گروهی ذهن آگاهی بر اضطراب و خودباوری مبتلایان به دیابت نوع2
هدف از پژوهش حاضر اثربخشی درمان ذهن آگاهی بر اضطراب و خودباوری مبتلایان به دیابت نوع2می باشد. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری دو ماهه همراه با گروه گواه و جامعه آماری 222 نفر بیمار دیابتی مراجعه کننده به کلینیک دیابت ،بیمارستان ۵۵۰ ارتش در زمستان1398 بود که از میان آنها 30 نفر(مرد) به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شد و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطّلاعات آزمون خودباوری بک سال( 1985) و مقیاس اضط راب هامیلت ون (1960 ) بود.برای هر دو گروه پیش آزمون و پس آزمون انجام شدو گروه آزمایش 10 جلسه تحت درمان ذهن آگاهی قرارگرفتند و پس از آن پس آزمون انجام شد. نتایج نشان داد که درمان گروهی ذهن آگاهی بر اضطراب وخودباوری مبتلایان به دیابت نوع 2 موثر است.و پیشنهاد می شود که از مشاوره روانشناختی جهت درمان و بهبودی بیماران دیابتی استفاده شود.
اثر بخشی ذهن اگاهی بر کاهش پرخاشگری و اضطراب در بیماران مبتلا به فشار خون
فشار خون بالا یکی از مهمترین عوامل تهدید کننده سلامت انسان ها به خصوص در کشورهای در حال توسعه از جمله ایران است. و همچنین یک بیماری چند عاملی است که ناشی از تعامل عوامل مختلف محیطی و ژنتیکی است. هدف تحقیق حاضر بررسی اثربخشی ذهن آگاهی در کاهش پرخاشگری و اضطراب بیماران مبتلا به فشار خون شهر ارومیه می باشد. این پژوهش از نوع تحقیقات نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل کلیه بیماران مبتلا به فشار خون شهر ارومیه در سال 1397 بودند. برای انتخاب نمونه با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 30 نفر از افرادی که شرایط ورود به مطالعه را داشته باشند، انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) به صورت تصادفی جایگزین شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های پرخاشگری باس و پری(1992) و اضطراب زانک (1983) استفاده شد. فرضیه های پژوهشی با استفاده از نرم افزار SPSS-21 و ازمون آماری کواریانس تحلیل شدند. نتایج نشان داد که میانگین گروه آزمایش در مولفه های پرخاشگری (49/46) به صورت معنی داری کمتر از میانگین گروه کنترل می باشد. میانگین گروه کنترل در این پرخاشگری (16/58) می باشد. با توجه به این یافته ها فرضیه اول پژوهش تایید قرار گرفت همچنین میانگین گروه آزمایش در اضطراب (24/27) به صورت معنی داری کمتر از میانگین گروه کنترل می باشد. میانگین گروه کنترل در این مولفه ها به ترتیب (02/35) می باشد. با توجه به این یافته ها فرضیه دوم نیز مورد تایید قرار گرفت. بنابراین می توان نتیجه گرفت که تحقیق حاضر نمایانگر تأثیر ذهن آگاهی در کاهش پرخاشگری و اضطراب می باشد. چرا که در نتیجه آموزش ذهن آگاهی، عواطف و هیجان های منفی و نشانه های روانشناختی کاهش می یابد.
مروری بر تکامل سایکودراما در کاهش اضطراب و افزایش عزت نفس
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال ششم فروردین ۱۴۰۲ شماره ۵۸
20 - 28
نظریه اصلی نمایش درمانی که توسط مورنو در سال 1921 ارائه شد، توسط چندین نویسنده در سه دهه گذشته تعدیل و بازتفسیر شده است که در مقاله مروری کوتاه ارائه شده به بررسی اثرات مثبت تکنیک نمایش درمانی بر افزایش عزت نفس و کاهش اضطراب در دهه اخیر پرداخته شده است. تاکید مقالات عنوان شده بر اجرای پروتکل نمایش درمانی بر افراد مختلف و نتایج حاصل از آن نشان دهنده موثر بودن این درمان گروهی، غیر دارویی و بازی محور است. بنابراین می توان از این تکنیک درمانی جهت همراهی بیش تر و عدم ریزش مراجعین در اتاق درمان استفاده کرد.
رابطه سرمایه روانشناختی معلمان با استرس شغلی، فرسودگی شغلی و اضطراب معلمان ورزش (مطالعه موردی معلمان شهرستان تهران و البرز)
هدف: هدف این پژوهش رابطه سرمایه روانشناختی با فرسودگی شغلی، استرس شغلی و اضطراب معلمان ورزش بود. روش ها: روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه معلمان ورزش شهرستان البرز و تهران در سال تحصیلی 1399-1400 به تعداد 1100 نفر می باشد که 290 نفر با استفاده از جدول کرجسی و مورگان به عنوان حجم نمونه به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند. برای تحلیل یافته ها از آزمون همبستگی و رگرسیون خطی ساده استفاده شد. نتایج: نتایج نشان داد که اثر متغیر سرمایه روان شناختی بر استرس شغلی معنادار می باشد (05/0>p). همچنین نتایج آزمون فرضیه های فرعی نشان داد که اثر ابعاد سرمایه روان شناختی بر استرس شغلی معلمان ورزش شهرستان البرز معنادار می باشد. هم چنین اثر متغیر سرمایه روان شناختی بر فرسودگی شغلی و اضطراب معنادار می باشد. نتیجه گیری: بنابراین با عنایت به اهمیت سرمایه ی روان شناختی معلمان، لزوم توجه به کاهش استرس شغلی، فرسودگی شغلی و اضطراب معلمان ورزش به سازمان آموزش و پرورش پیشنهاد می شود. هم چنین با توجه به نتایج، تدوین یک برنامه آموزشی برای معلمان ورزش جهت آموزش راهکارهای تقویت ابعد سرمایه روان شناختی توصیه می شود.
بررسی میزان اضطراب کتابخانه ای دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال ورودی سال 89 90(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
دانش شناسی سال پنجم بهار ۱۳۹۱ شماره ۱۶
61 - 71
هدف: پژوهشحاضربه تعیین اضطراب کتابخانه ای و بررسی راه های کاهش آن در انواع جنسیت و مقاطع تحصیلی کارشناسی و کارشناسی ارشد در دانشکده های مختلف دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال می پردازد.
روش پژوهش: روش پژوهش پیمایشی توصیفی است. برای بررسی اضطراب کتابخانه ای از پرسش نامه باستیک استفاده شده و جهت بررسی متغیرهای پژوهش از آزمون لونبرای برابری همگونی واریانس ها، آزمون T برای مقایسه میانگین دو متغیر مستقل، آزمون ANOVA برای برابری میانگین یک متغیر در چند گروه مستقل مورد استفاده قرار گرفته است.پس از نمونه گیری به روش تصادفی ساده،ازبین 4589 نفرورودی سال اول تعداد 354 نفر دانشجوی دختر و پسر مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد انتخاب شدند.
یافته های پژوهش: یافته ها درزمینه بررسی تفاوتهای جنسیتی نشان داد که اضطراب کتابخانه ای خانم ها از آقایان بیشترو به ترتیب 996/2 و8416/2درصد است ولی از نظر سنی و سطوح آشنایی با رایانه اضطراب آنها تقریبا یکسان است. مقطع تحصیلی نیز تاثیری بر اضطراب ندارد ولی در سیستم کتابخانه ی قفسه بسته به نسبت قفسه باز که به ترتیب9892/2 و 8580/2درصد است و نظام مخزن کارتی به نسبت رایانه ای که به ترتیب 0049/3 و8814/2درصد است اضطراب بیشتری وجود دارد. بیشترین میانگین اضطراب دردانشکده فنی مهندسی و دانشکده شیمی و کمترین اضطراب دردانشکده علوم انسانی و علوم و فنون دریایی است. عضویت در کتابخانه قبل و بعد از ورود به دانشگاه تاثیری بر اضطراب کتابخانه ای ندارد.
نتایج پژوهش: بر اساس یافته ها و با در نظر گرفتن نمره اضطراب کتابخانه ای که در این پژوهش تعریف شده است، اضطراب کتابخانه ای دانشجویان ورودی نیم سال اول 89 90در مقاطع تحصیلی کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال در سطح متوسط قرار می گیرد.
نقش میانجی امید در رابطه بین هوش معنوی و اضطراب ناشی از بحران کرونا(مقاله ترویجی حوزه)
این پژوهش با هدف بررسی رابطه اضطراب ناشی از کرونا و هوش معنوی با نقش واسطه ای امید به زندگی اجرا شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمام افرادی بود که در ایران اثرات اپیدمی کرونا ویروس را درک کرده بودند. از جامعه مذکور 217 نفر از افراد در استان های مختلف به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های اضطراب کرونا، علی پور و همکاران (1399)، هوش معنوی عبدالله زاده (1396) و امید به زندگی اشنایدر (1996) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از روش چهار مرحله ای بارون و کنی و روش بوت استراپ استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد: الف) بین اضطراب کرونا و هوش معنوی رابطه منفی معنی داری وجود دارد؛ ب) بین امید و هوش معنوی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد؛ ج) بین اضطراب کرونا و امید رابطه منفی معنی داری وجود دارد؛ د) بین اضطراب کرونا با هوش معنوی و امید، رابطه منفی و معنی دار وجود دارد؛ ه ) نتایج تحلیل مسیر نشان داد هوش معنوی از طریق امید بر اضطراب کرونا اثر دارد و 78/0 از ارتباط بین هوش معنوی و اضطراب کرونا از مسیر امید انجام می شود.
تاثیر یک دوره تمرینات شنا و داروی ماینوسایکلین پس از عفونت دوران کودکی بر سطح اضطراب و سطح مالون دی آلدئید در هیپوکامپ و پرفرونتال کورتکس موش ها نژاد NMRI(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: عفونت در دوران نوزادی سطح اضطراب را افزایش می دهد. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تاثیر یک دوره تمرینات شنا و داروی ماینوسایکلین پس از عفونت دوران کودکی بر سطح اضطراب و سطح مالون دی آلدئید در هیپوکامپ و پرفرونتال کورتکس موش ها نژاد NMRI بود. روش پژوهش: به منظور القا عفونت، در روز سوم و پنجم پس از تولد حیوانات به مدت 15 روز لیپوپلی ساکارید دریافت کردند. حیوانات به 5 گروه گروه کنترل (Control)، لیپوپلی ساکارید (LPS)؛ لیپوپلی ساکارید+مینوسیکلین (LPS+Min)؛ لیپوپلی ساکارید+ورزش (LPS+Ex) و لیپوپلی ساکارید+ورزش+مینوسیکلین (LPS+Ex+Min) تقسیم -شدند. طول دوره 4 هفته و دوز ماینوسایکلین 20 میلی گرم بر کیلوگرم بود. از تست اضطراب فضای باز جهت اندازه گیری سطوح اضطراب استفاده شد. آنالیز واریانس یک طرفه با آزمون تعقیبی توکی در سطح معنی داری 05/0 استفاده شد. یافته ها: سطوح MDA در گروه LPS در هر دو بخش هیپوکامپ و پری فرونتال بالاترین مقدار در مقایسه با گروه Control داشت (05/0 ≥P). درصد تغییرات MDA هیپوکامپ گروه LPS+Min+EX نسبت به گروه کنترل 14 درصد کاهش و MDA پری فرونتال گروه LPS+Min+EX نسبت به گروه کنترل 20 درصد افزایش داشت. زمان سپری شده و تعداد ورود در تست اضطراب فضای باز در گروه LPS+Min+Ex در مقایسه با سایر گروه ها افزایشی و در گروه LPS کاهشی بود (05/0 ≥P). نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد ورزش شنا و داروی مینوسیکلین می تواند عوارض ناشی از اضطراب ناشی از عفونت دوران کودکی را با تغییرات MDA تغییر دهد.
بررسی مسائل روانشناختی ورزشکاران حرفه ای در همه گیری کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی ورزشی زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۲
81 - 104
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی پیامدهای روان شناختی بحران های سلامتی در سبک زندگی ورزشکاران (موردمطالعه: همه گیری ویروس کرونا) است. نوع تحقیق کاربردی و ازنظر شیوه گردآوری داده ها توصیفی- پیمایشی و بر اساس رویکرد تحقیق، آمیخته (کیفی- کمی) است. برای استخراج متغیرها، با استفاده از روش هفت مرحله ای فراترکیب سندلوسکی و باروسو، پیامدها شناسایی شدند و در بخش بعدی، با استفاده از پرسشنامه ی محقق ساخته (به صورت مقایسه دوبه دویی)، با نظرسنجی از خبرگان (13 نفر) و تحلیل در نرم افزار میک مک، داده ها تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد که مهم ترین پیامد روان شناختی بحران های سلامتی مؤثر در سبک زندگی ورزشکاران در این پژوهش، به ترتیب مربوط به افسردگی، اضطراب، خشم، وسواس، بی-خوابی، استرس، بی حوصلگی، محدودیت در ارتباط با خانواده، هم تیمی ها و مربیان و ترس از سرایت بیماری به دیگران می باشد.
اثربخشی نمایش درمانی برمیزان اضطراب کودکان کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هنر را می توان یکی از کارآمدترین ابزار و روش های تربیت آدمی در عصر امروز به شمار آورد که نتایج و آثارش در زمینه خلاقیت و سلامت روانی در کودکان را می توان دید. هدف پژوهش حاضر تعیین اثر بخشی نمایش درمانی بر میزان اضطراب کودکان کار بود. پژوهش حاضر از نظر روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و همچنین مرحله پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری مشتمل بر تمامی کودکان کار 12-8 سال شهر اهواز که در سال 1400- 1399 زیرنظر بهزیستی بودند. پرسشنامه مقیاس اضطراب کودکان اسپنس به عنوان پیش آزمون میان همه داوطلبین توزیع و تکمیل گردید و 30 کودک که دارای بیشترین نمره اضطراب در بین آزمودنی ها بودند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش در 13 جلسه 90 دقیقه ای تحت نمایش درمانی قرار گرفتند و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. پس از اتمام جلسه سیزدهم پس آزمون از هر دو گروه آزمایش و کنترل گرفته شد و آزمون پیگیری یک ماه بعد در هر دو گروه اجرا شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس با استفاده از نرم افزار SPSS-23 استفاده شد. نتایج نشان داد که نمایش درمانی هم در مرحله پس آزمون و هم در پیگیری در گروه آزمایش بر خلاف گروه کنترل، به طور معنی داری اضطراب کودکان کار را کاهش داده است. بر این اساس روش نمایش درمانی در کاهش اضطراب کودکان کار مؤثر است.
رابطه بدرفتاری های دوران کودکی و سلامت روان با میانجی اجتناب تجربه ای در دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف تعیین رابطه بدرفتاری های دوران کودکی و سلامت روان به واسطه نقش میانجی اجتناب تجربه ای در دانشجویان دختر انجام شد. روش پژوهش، توصیفی- همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه ی آماری شامل کلیه دانشجویان دختر مقطع کارشناسی دانشگاه رازی کرمانشاه در سال تحصیلی 99-1398 بودند که از بین آنها 366 دانشجو با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند و مقیاس خودگزارشی کودک آزاری (CASRS)، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS-21) و پذیرش و عمل-نسخه دوم (AAQ-II) را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر از طریق نسخه 26 نرم افزار های SPSS و AMOS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشانگر معناداری نقش میانجی اجتناب تجربه ای برای ارتباط بدرفتاری دوران کودکی با افسردگی (22/0 :β)، اضطراب (12/0 :β) و استرس (17/0 :β) بود. مطابق با نتایج پژوهش حاضر، بدرفتاری های دوران کودکی زمینه ساز استفاده از راهبرد اجتناب تجربه ای است که همین امر منجر به افزایش میزان افسردگی، اضطراب و استرس در قربانیان بدرفتاری دوران کودکی می شود.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری، هیپنوتراپی شناختی و حساسیت زدایی و بازپردازش از طریق حرکت چشم بر بهبود اضطراب و حافظه سرگذشتی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری، هیپنوتراپی شناختی و حساسیت زدایی و بازپردازش از طریق حرکت چشم بر کاهش اضطراب و حافظه سرگذشتی زنان سیل زده شهر پل دختر انجام شد. پژوهش از نوع کاربردی و به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون– پس آزمون چهار گروهی انجام گرفت. جامعه آماری، شامل همه زنان میانسال سیل زده شهر پل-دختر استان لرستان بود که طی دو ماهه نخست سال 1398 به مراکز سلامت و روانشناختی مراجعه کرده بودند. از بین آن ها 60 نفر که دارای بیشترین میزان اختلال استرس پس از سانحه بودند، در سه گروه آزمایش (N = 45; Mage = 42.02, SD = 7.03) و یک گروه کنترل (N = 15; Mage = 41.50, SD = 7.91) به تصادف گمارده شدند. ابزار اندازه گیری پژوهش شامل آزمون حافظه سرگذشتی ویلیامز و برودبنت (1986) و مقیاس اضطراب بک و استر (1990) بود. داده های آماری به کمک تحلیل کوواریانس چندمتغیره، آزمون تعقیبی بن فرونی و آزمون L-Matrix مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد هر سه مداخله درمان شناختی رفتاری، هیپنوتراپی شناختی و EMDR بر کاهش اضطراب و افزایش حافظه سرگذشتی واژه های مثبت نسبت به گروه کنترل مؤثر بودند (01/0>p). علاوه بر این، نتایج L-Matrix نیز نشان داد درمان شناختی رفتاری و هیپنوتراپی شناختی تأثیر بیشتری نسبت به EMDR بر افزایش حافظه سرگذشتی در زنان سیل زده داشتند از این رو می توان نتیجه گرفت، هیپنوتراپی شناختی رفتاری و در پی آن درمان شناختی رفتاری و EMDR بر کاهش اضطراب و افزایش حافظه سرگذشتی واژه های مثبت زنان سیل زده از اثربخشی مطلوبی برخودارند.
تأثیر آموزش انگیزش تحصیلی بر ابعاد شناختی-انطباقی/غیرانطباقی، رفتاری-انطباقی/غیرانطباقی انگیزش و عملکرد تحصیلی دانش آموزان سال دوم دبیرستان های پسرانه شهر بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش انگیزش تحصیلی بر ابعاد شناختی-انطباقی، شناختی-غیرانطباقی، رفتاری-انطباقی و رفتاری-غیرانطباقی انگیزش و عملکرد تحصیلی دانش آموزان سال دوم دبیرستان های پسرانه شهر بوشهر بود. آموزش انگیزش تحصیلی (طی 16 جلسه آموزشی) به عنوان متغیر مستقل و خوداثربخشی، تبحرگرایی، ارزش گذاری، پایداری، برنامه ریزی، مدیریت تکلیف، اضطراب، اجتناب از شکست، کنترل نامطمئن، خودناتوان سازی، عدم التزام تحصیلی و عملکرد تحصیلی به عنوان متغیرهای وابسته بودند. پژوهش حاضر یک طرح آزمایشی میدانی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه انگیزش و التزام تحصیلی دانش آموزان دبیرستانی مارتین، پرسشنامه راهبردهای یادگیری خودگردان زیمرمن و مارتینز-پونز و پرسشنامه راهبردهای انگیزشی یادگیری ایکلس بودند. نمونه پژوهش شامل 60 دانش آموز پسر سال دوم دبیرستانی شهر بوشهر در سال تحصیلی 88-1387 بود، که با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله یی انتخاب و به دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. نتیجه ی تحلیل کوواریانس چندمتغیری (مانکوا) نشان داد که آموزش انگیزش تحصیلی باعث افزایش معنی دار خوداثربخشی، تبحرگرایی، ارزش گذاری، پایداری، مدیریت تکلیف و عملکرد تحصیلی و کاهش معنی دار اضطراب، اجتناب از شکست و کنترل نامطمئن می شود. اما، در متغیرهای برنامه ریزی، خودناتوان سازی و عدم التزام تحصیلی تغییر معنی داری صورت نگرفت.