مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
کلانشهر مشهد
حوزه های تخصصی:
به طور کلی وجود کلانشهرها با مراکز متعدد کار و فعالیت باعث شده است که حجم بالایی از سفرها به طرف این مراکز گسیل شود. تجمع و پراکندگی این مراکز موجب افزایش و کاهش سفر وسایل نقلیه می شود. اتخاذ سیاست های مکان یابی و ارتباطی مراکز کار و فعالیت شهری باعث می شود که شهرها بتوانند روند توسعه را با لحاظ نمودن توزیع عادلانه خدمات و برابری های فضایی طی نمایند. هدف این پژوهش شناسایی و تعیین الگوی سازمان فضایی مراکز کار و فعالیت و نحوه ارتباط عملکردهای خدماتی آن با یکدیگر می باشد، به نحوی که تک مرکزیتی و چند مرکزیتی بودن شهرها می تواند تاثیر شگرف بر نظام توزیع مراکز خدماتی ایفا نماید و موجب تغییرات گسترده در رفتار سفر شهروندان گردد. روش تجزیه و تحلیل داده ها ترکیبی از دو روش کمی و کیفی می باشد و در بخش کمی آن تجزیه و تحلیل با استفاده از آمار توصیفی(نمایش هندسی و تصویری پراکندگی، اندازه های گرایش به مرکز) و مدل دسترسی هنسن صورت می گیرد. در حوزه های مورد مطالعه شاهد اختلاف زیاد در سطوح کاربری ها می باشیم، به طوری که کاربری آموزش عالی در حوزه غربی کلانشهر مشهد، 84 درصد از سطح کاربری آموزش عالی را در خود گنجانده است و سهم حوزه شرقی تنها 3 درصد می باشد. در مورد کاربری های درمانی، تجاری و فضای سبز تجهیز شده نیز مسئله به همین شکل می باشد. تنها در مورد سطوح اداری تعادلی نسبی مشاهده می شود.در نهایت شهر به سه حوزه متعادل برنامه ریزی تقسیم گردید و با لحاظ نمودن اشتغال، پتانسیل توسعه و مسافت، میزان سطوح کاربری های تعیین کننده در سازمان فضایی مراکز کار و فعالیت بدست آمد.
چالش های محیط زیست هوشمند در کلانشهر مشهد با استفاده از مدل DPSIR(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر سعی دارد نقش عوامل موثر در پیاده سازی محیط زیست هوشمند در کلانشهر مشهد را در سه بخش میزان تاثیرگذاری در صورت وقوع، احتمال وقوع گزینه در آینده و تشریح وضعیت موجود بررسی کند. روش پژوهش با استفاده از روش ترکیبی چند جانبه و با گردآوری اطلاعات اسنادی و ابزار پرسشنامه و مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام گرفته است و مبنای تحلیل براساس اجزای مدل DPSIR[1] بوده است. مشارکت کنندگان در این پژوهش شامل 30 نفر از خبرگان در بخش کمی و 9 نفر از متخصصان در بخش مصاحبه های کیفی که با روش گلوله برفی انتخاب شده اند، بوده است. داده های جمع آوری شده با استفاده آزمون T-testدر نرم افزار SPSSمورد تجریه و تحلیل واقع شده است. نتایج نشان میدهد که میزان تاثیرگذاری در صورت وقوع به غیر از بعد مدیریت پسماند در سایر ابعاد شامل مدیریت آب، مدیریت یکپارچه زیست محیطی، زیبا سازی شهری، فرهنگ و هویت، ساختمان هوشمند، مدیریت فاضلاب و توسعه برق سبز بالا بوده است و در احتمال وقوع آینده، گزینه بعد فرهنگ و هویت وضعیت نسبتا مطلوبی را نسبت به سایر ابعاد به خود اختصاص داده است. در تشریح وضعیت موجود شاهد وضعیت نامطلوب محیط زیست هوشمند در کلانشهر مشهد هستیم. در این پژوهش همچنین راهکارهای پیشنهادی جهت رسیدن به وضعیت مطلوب پیشنهاد گردیده است.
[1] Drivers, Pressures, State, Impact, Response
تحلیل و تبیین شاخص های منظر کالبدی و تغییرات آن در روستاهای حاشیه کلانشهرها (مورد مطالعه: روستاهای حاشیه شمالی کلانشهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آنجا که محیط روستا یکی از عناصر سازمان فضایی است و منظر روستا با ابعاد مختلف کالبدی_عملکردی از اهمیت و جایگاه خاصی در سازمان بصری محیط روستایی برخوردار است و از سوی دیگر با تغییرات سبک زندگی و نیازمندی های روستاییان در سال های اخیر به تشدید و تسریع فرآیند تغییر منظر انجامیده و مدیریت و برنامه ریزی این فضاها بویژه در پسکرانه های کلانشهر، نیازمند توجه بیشتری است. پژوهش کاربردی حاضر با روش توصیفی-تحلیلی به دنبال شناسایی شاخص های تبیین منظر و میزان تغییرات آن در روستاهای حاشیه کلانشهر مشهد است. برای گردآوری داده ها از روش های کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه و مشاهده) بهره گرفته شده است و تجزیه تحلیل داده ها توسط آزمون های (کروسکال-والیس، ویلکاکسون و فریدمن) انجام شده است. نتایج بررسی ها حاکی از آن است که از بین مؤلفه های منظر، مؤلفه هویت منظر بیشترین تغییر را داشته است. در واقع وقوع تغییرات کالبدی در روستاها، سبب کاهش حس خاطره انگیزی، سرزندگی و شادابی، میزان تجانس و هماهنگی فضاهای مختلف، کمرنگ شدن ارزش های فرهنگی بومی شده است و در نهایت بیشترین تغییر در «بعد هویت منظر روستاها» را در پی داشته است. نتایج آزمون فریدمن، بیانگر بالاترین تغییر در شاخص کاربری اراضی از میان کل شاخص های منظر است. بنابراین، توجه به تغییرات منظر به عنوان مهم ترین پیامد تغییر کاربری اراضی قابل توجه است.
ارزیابی انواع تفرق ها و تأثیر بر مدیریت یکپارچه حریم کلان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
مسئله ای که امروزه مدیریت حریم کلانشهرها با آن روبه رو هستند، وجود تفرق های مدیریت شهری، عدم هماهنگی بین سازمانهای خدماتی در عرصه های برنامه ریزی، سیاست گذاری، نظارت، اجرا و غیره است. در این راستا، مدیریت یکپارچه شهری به عنوان یک نهاد مدیریتی فراگیر و درگیر با موضوعات و پدیدههای بسیار گسترده و متنوع شهر و شهرنشینی ضروری است تا نهایتا دستیابی به توسعه پایدار در حریم کلانشهر مشهد میسر گردد، تا تفرق در سطوح مختلف سیاسی، فضای، عملکردی، اجتماعی، اقتصادی و غیره به حداقل ممکن برسد. این پژوهش به سبب اهمیت اساسی موضوع با روش توصیف- تحلیلی و به لحاظ هدف کاربردی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و اسنادی تدوین شده است. هدف از این پژوهش بررسی انواع تفرق ها و تاثیر آنها بر مدیریت یکپارچه حریم کلانشهر مشهد می باشد. جامعه اماری مشتمل بر 35 از متخصصان، کارشناسان، اساتید دانشگاه و خبرگان جامعه بوده است. برای تجزیه و تحلیل یافته ها از روش دیمتل و ویکور فازی بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از تصمیم گیریهای چنده معیاره نشان میدهد که معیار تفرق در بسترها و امکانات مدیریت شهری با کسب امتیاز 0.491 به عنوان اثرگذارترین تفرق پیش روی مدیریت یکپارچه شناسایی شد و از سوی دیگر تفرق قلمرویی به عنوان اثرپذیرترین معیار پیش روی مدیریت یکپارچه حریم کلانشهر مشهد می باشد.
ارائه راهکارهای موثر بر ارتقای عدالت فضایی در سکونتگاه های غیر رسمی کلانشهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
مقدمه: حاشیه نشینی پدیده ای است که به دنبال تحولات ساختاری و بروز مسائل و مشکلات اقتصادی اجتماعی مانند جریان سریع شهر نشینی و مهاجرت های روستایی لجام گسیخته در شهرهای امروز پدیدار گردیده است. در بافت های حاشیه نشین شهرهای امروز ، به علت تفاوت های ناشی از زیرساخت های طبیعی و الگوی برنامه ریزی فضایی، شاهد فضاهای نابرابر شهری می باشیم. هدف پژوهش: پژوهش حاضر با هدف سنجش وضعیت عدالت فضایی در پهنه های حاشیه کلانشهر مشهد صورت پذیرفته است. روش شناسی تحقیق: پژوهش به شیوه توصیفی– تحلیلی با استفاده از مدل F’ANP صورت پذیرفته است. قلمروجغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی در پژوهش شامل سکونتگاه های غیر رسمی کلانشهر مشهد می باشد. یافته ها و بحث: براساس مطالعات صورت گرفته سه معیار آرامش، ارتباط فضایی و کیفیت فضایی معیارهای موثر در تحقق عدالت فضایی در پهنه های شهری می باشد. نتایج: از میان پهنه های هشت گانه حاشیه ای کلانشهر مشهد، هسته جمعیتی گلشهر به لحاظ وضعیت عدالت فضایی در سطح بسیار ضعیف و هسته جمعیتی جاده قوچان در سطح بندی انجام شده وضعیت عدالت فضایی بسیار زیاد را به خود اختصاص داده است.
تحلیل ریسک اهمیت مراکز حیاتی، حساس و مهم کلانشهر مشهد با استفاده از مدل ANP
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۱ بهار ۱۳۹۲ شماره ۱
11 - 28
حوزه های تخصصی:
اکثر حملات و بمباران هایی که در جنگ های شش دهه اخیر در دنیا اتفاق افتاده، متمرکز بر دارایی های دشمن بوده و همواره متخاصمان در نبرد با یکدیگر سعی داشته اند تا توان عملیاتی و خدمات ضروری دشمن خود را به هر طریقی از جمله بمباران و از بین بردن نیروگاه های برق، سد های ذخیره آب، تصفیه خانه های آب، مراکز استحصال گاز، مراکز فرماندهی و تصمیم گیری و ... به حداقل کاهش داده تا بتوانند از خلاء موجود استفاده کرده و بر دشمن غلبه نمایند. از این رو کشورها سعی دارند تا در راستای اقدامات دفاعی و پدافندی خود حداکثر حفاظت را از این مراکز داشته باشند. در این نوشتار با روشی توصیفی تحلیلی و با استفاده پرسشنامه کارشناسان به تعداد 50 عدد سعی شده است: اولاً مراکز با اهمیت ویژه را در کلانشهر مشهد شناسایی و در قالب سه گروه حیاتی، حساس و مهم تقسیم بندی شوند، دوماً ارزش ریسکی هر کدام از این مراکز را نیز از نظر اهمیت حمله به آن ها، به روش تحلیل شبکه ای (ANP) تببین شد تا مشخص شود هر کدام از این دارایی ها نسبت به یکدیگر دارای چه درجه ای از اهمیت می باشند. در نهایت با استفاده از تحلیل داده در نرم افزار Super Decisions مشخص گردید در گروه مراکز حیاتی در کلانشهر مشهد فقط یک مرکز وجود دارد که با امتیاز 1 بیشترین اهمیت امنیتی را داراست، بعد از آن در گروه مراکز حساس 22 مکان وجود دارد که حرم مطهر امام رضا (ع) و نیروگاه توس به ترتیب با امتیازات 92/0 و 89/0 بیشترین اهمیت را در این رده داشته و در گروه مراکز مهم نیز 20 مکان وجود دارد که تاسیسات شرکت گاز، سیلوی غلات و سد کارده به ترتیب با 87/0، 80/0 و 78/0 در رتبه های اول تا سوم قرار گرفتند.
تحلیل و بررسی الگوی توسعه فضایی کلانشهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶
۲۲-۷
حوزه های تخصصی:
در دنیای امروز ابزارها و تکنیک های برنامه ریزی شهری پیشرفت بسیار زیادی داشته اند؛ لذا، نظریه پردازان برنامه ریزی شهری از مدل های مختلفی جهت سنجش رشد و توسعه کلانشهرها استفاده می کنند. در پژوهش حاضر که از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد، محققین با استفاده از روش های کمی تراکم جمعیت، اندازه متروپل، مدل آنتروپی و مدل هلدرن، با هدف شناخت الگوی توسعه فضایی کلانشهر مشهد، پرداخته اند. نتایج به دست آمده نشان می دهد که از میزان رشد پراکنده کلانشهر مشهد کاسته شده و این کلانشهر به سمت فشردگی در حال حرکت می باشد. همچنین اندازه متروپل نشان می دهد که مساحت کلانشهر مشهد طی دوره 1270 تا 1390، 47 برابر و جمعیت این کلانشهر 56 برابر شده است. نتایج معادله هلدرن نیز مشخص می کند، به طور میانگین یک دهم رشد کالبدی شهر نه بر اثر رشد و افزایش جمعیت بلکه بر اثر عواملی جدای از رشد جمعیت که هلدرن آن را پراکنش افقی می نامد، صورت گرفته است. به عبارت دیگر، در فرایند رشد شهری، کلانشهر مشهد در دوره (1355-1390)، 9 درصد از میزان اسپرال یا گسترش کالبدی شهر کاسته و بر عامل جمعیتی افزوده شده است. نتایج بررسی و تحلیل فرایند توسعه کلانشهر مشهد در نیم قرن اخیر، گویای این واقعیت است که طرح ها و پروژه های برنامه ریزی شهری پاسخگوی تحولات و پیامدهای حاصله نبوده و نوعی شهرسازی نااندیشیده و ناموزون در حال وقوع است. چنین شکلی از توسعه، الگویی از یک شهر بیمار است که انسجام کالبدی/ فضایی خود را از دست داده است.
تحلیل فضایی شاخص های شهر هوشمند مبتنی بر اینترنت اشیا در کلانشهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی فضایی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۱)
71 - 96
حوزه های تخصصی:
شهر هوشمند یک اکوسیستم پیچیده فشرده از فناوری اطلاعات و ارتباطات است که در آن هدف جذاب تر و پایدارتر کردن شهرها و مکان های بی نظیر برای نوآوری و کارآفرینی است. فراگیر شدن حسگرهای دیجیتال و سیستم های کنترل دیجیتال برای مدیریت زیرساخت های شهری کاربردهایی متعدّدی را ممکن کرده است که در این میان، اینترنت اشیا به عنوان راهکاری برای ارائه خدمات جدید و افزایش سطح تعاملات تجلی یافته است که با پیشرفت و توسعه این فناوری مادر همه جوانب زندگی بشر متحول خواهد شد. هدف از پژوهش حاضر تحلیل فضایی شاخص های شهر هوشمند مبتنی بر اینترنت اشیا در سطح منطقه های سیزده گانه کلا نشهر مشهد است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی، به لحاظ ماهیت و روش، توصیفی_تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات در آن اسنادی (کتابخانه ای) و میدانی (پرسشنامه) است. حجم نمونه آماری شامل شهروندان ساکن منطقه های سیزده گانه کلانشهر مشهد است که با توجه به جمعیت 3062242 نفر در سال 1395، 171 پرسشنامه برآورد و به دنبال آن پرسشنامه ها با توجه به جمعیت هر منطقه به روش تصادفی توزیع شده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها و اطلاعات از نرم افزار SPSS، روش های تصمیم گیری چند معیاره مانند MEREC وCOCOSO و روش معادله های ساختاری (Smart PLS) بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که منطقه های 9، 1 و 4 به ترتیب بالاترین و منطقه های 3، 12 و 10 پایین ترین سطح برخورداری از شاخص های شهر هوشمند مبتنی بر اینترنت اشیا را در شهر مشهد دارند. بر اساس نتایج آزمون معادله های ساختاری PLS متغیر دولت هوشمند با ضریب تأثیر کل (523/1) بیشترین تأثیر را بر شهر هوشمند مبتنی بر اینترنت اشیا داشته است و سپس به ترتیب مؤلفه های اقتصاد هوشمند (256/1)، شهروند هوشمند (895/0)، محیط هوشمند (687/0)، تحرک هوشمند (622/0) و زندگی هوشمند (160/0) بر شهر هوشمند مبتنی بر اینترنت اشیا مؤثر بوده است.
تبیین سناریوهای استقرار شهر هوشمند مبتنی بر اینترنت اشیا درکلانشهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۱
127 - 160
حوزه های تخصصی:
شهرهای هوشمند، به عنوان حوزه های شهری به هم پیوسته، توسعه یافته و ساخته می شوند و در آن عناصر تعبیه شده می توانند، بین خود و با کاربران ساکن در آن ها تعامل داشته باشند. در ساخت شهرهای هوشمند، اینترنت اشیا پتانسیل جمع آوری اطلاعات در مورد محیط شهری، ارائه خدمات جدید به شهروندان، تسهیل زندگی روزمره آن ها و افزایش قابلیت زندگی در شهر را دارد. در پژوهش حاضر، تلاش شده با مشارکت مدیران، مسئولان و خبرگان دانشگاهی، پیشران های کلیدی تاثیرگذار بر شهرهوشمند مبتنی بر اینترنت اشیا، شناسایی و در نهایت سناریوهای مؤثر بر شکل گیری شهر هوشمند مبتنی بر اینترنت اشیا تدوین شود. پژوهش، از نظر هدف کاربردی و از نظر روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی است. روش گردآوری داده ها و اطلاعات، کتابخانه ای، اسنادی و پیمایشی (مصاحبه) است. بابررسی منابع علمی 26 عامل مؤثر بر شهر هوشمند مبتنی بر اینترنت اشیا، شناسایی شد که در 6 بُعد دسته بندی شدند و در مجموع با 25 نفر، شامل مدیران سازمان های مرتبط و متخصصان دانشگاهی، مصاحبه انجام شد. تجزیه و تحلیل داده ها براساس تکنیک آینده پژوهی بوده است. از جمله: تحلیل ساختار، تحلیل اثرات متقابل براساس نرم افزارهای میک مک و سناریو ویزارد. نتایج نشان داد تعداد 8 سناریو ممکن، پیش روی استقرار شهر هوشمند مبتنی بر اینترنت اشیا وجود دارد که تعداد 1 سناریو در حالت سازگاری قوی و پایدار (ناسازگاری صفر) و 7 سناریو در حالت سازگاری ضعیف قرار دارند. سناریو اول که یک سناریو با جهت مثبت است، دارای امتیاز اثر متقابل 123 و ارزش سازگاری 2 است، در حالی که سناریو دوم که گویای شرایط نامطلوب برای آینده شهر هوشمند مبتنی بر اینترنت اشیا در کلانشهر مشهد است، دارای مجموع امتیاز اثر متقابل 20- و ارزش سازگاری 1- می باشد. سناریو سوم نیز دارای ارزش سازگاری 1- بوده و با امتبار مجموع اثر متقابل 27 می تواند از سناریوهای محتمل برای آینده شهر هوشمند مبتنی بر اینترنت اشیا در کلانشهر مشهد باشد.
بررسی تاثیر عملکرد دهیاری ها بر رضایت روستاییان از کیفیت محیط کالبدی سکونتگاه های پیراشهری کلانشهر مشهد
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۴
1182 - 1203
حوزه های تخصصی:
دهیاری یک نهاد عمومی و غیردولتی است که وظیفه مدیریت روستایی کشور را بر عهده دارد و در سه جنبه اجتماعی، اقتصادی و محیطی-کالبدی دارای وظایفی می باشد که از وظایف محیطی-کالبدی آن صدور پروانه برای ساختمان ها و همکاری با بنیادمسکن در جهت تهیه طرح هادی و ارائه پیشنهادات لازم است همچنین لازم به ذکر است که در برهه هایی از تاریخ توسعه روستایی کشور، به کارگیری سازمان ها و نهادهای محلی به عنوان یکی از رویکردهای مدیریتی جوامع روستایی مورد توجه واقع شده است. در این راستا نهاد دهیاری در بسیاری از نواحی تشکیل شده است و نقش بسیار موثری در تسهیل خدمات دهیاری ها داشته است. یکی از مهم ترین اهداف پژوهش آن است که عملکرد دهیاران و نقش آن ها را در بهبود وضعیت کالبدی و محیطی روستا مورد سنجش و بررسی قرار دهد. روش تحقیق در این پژوهش به لحاظ هدف از نوع کاربردی است و به لحاظ ماهیت جزء تحقیق های توصیفی- تحلیلی و پیمایشی طبقه بندی می گردد. برای گردآوری اطلاعات از روش اسنادی و میدانی بهره گرفته شده و بر اساس آن با توجه به حجم نمونه جامعه آماری(997 خانوار) حجم نمونه خانوارهای مورد پرسشگری بر پایه فرمول کوکران برابر 130 خانوار بوده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که رابطه قوی بین عملکرد دهیاران و رضایت از کیفیت محیط کالبدی با آماره 718/0 و در سطح معناداری کمتر از 05/0 وجود دارد و بر پایه نتایج آزمون رگرسیون گام به گام پیش رونده که عملکرد دهیاران 2/62 درصد تغییرات رضایت از محیط کالبدی را در روستاهای مورد مطالعه را تبیین نموده و در بین مولفه های عملکرد دهیاران، ایجاد اماکن و فضاهای فرهنگی - ورزشی – گردشگری با ضریب بتای 70/0 در گام اول و 43/0 در گام چهارم بیشترین اثرگذاری را بر رضایت روستاییان داشته است.