مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
۱۳۳.
۱۳۴.
۱۳۵.
۱۳۶.
۱۳۷.
۱۳۸.
۱۳۹.
۱۴۰.
TOPSIS
حوزههای تخصصی:
ناآگاهی از شرایط فیزیوگرافی، هیدرولوژیکی و دینامیکی رودخانه ها سبب گسترش سیلاب ها شده است که موجب وارد آمدن خسارات جانی و مالی زیادی در سالهای اخیر شده است. هدف از این پژوهش، شناسایی پهنه های در معرض خطر سیلاب با به کارگیری مدل TOPSIS است. اساس این مدل استخراج ایده آل پوینت های مثبت و منفی و تعیین فاصله هر یک از معیارها به منظور تعیین طبقات مختلف پتانسیل سیل خیزی و انتخاب بهترین گزینه مکانی از نظر مخاطرات سیل است. لذا 9 لایه موثر در وقوع سیلاب که در مدل تاپسیس استفاده می شود در سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) و با استفاده از نرم افزار ARCGIS 10.5 آماده سازی و با استفاده از این مدل نقشه نهایی پهنه بندی خطر سیلاب تهیه و طبقه بندی شده است. نتایج به دست آمده با مشاهدات میدانی به دقت ارزیابی شد. حوضه آبریز آیدوغموش به عنوان یکی از زیر حوضه های قزل اوزن با طولی در حدود 80 کیلومتر دارای 170 میلیون مترمکعب آبدهی سالانه است؛ برای توزیع فضایی پهنه های مستعد سیل خیزی، از ابزارFUUZY OVERLAY از مجموعه ابزارهای Spatial Analyst Tools مربوط به نرم افزار ArcGIS استفاده شده است. نتایج این در پنج طبقه تهیه گردید. پهنه با خطر زیاد 7.95 و پهنه ای با خطر خیلی زیاد 4.88 درصد را به خود اختصاص داده است که بیشترین میزان سیلاب در پایین دست حوضه آبخیز که از میزان شیب کاسته می شود رخ می دهد؛ از نظر زمین شناسی نیز این حوضه جزء واحد زمین ساختی البرز- آذربایجان محسوب می شود.
سنجش توزیع فضایی مؤلفه های صنعتی ازنظر برخورداری از سطوح توسعه. نمونه موردی: شهرستان های استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال هشتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۸
115 - 132
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر دستیابی به رشد و توسعه پایدار، یکی از مباحث عمده کشورها به ویژه کشورهای درحال توسعه است. کشورهای درحال توسعه به منظور جبران عقب ماندگی ها، رهایی از فقر سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و غیره و برای رسیدن به توسعه ای معتدل و همه جانبه که بتواند به بهبود وضع زندگی همه مردم منجر شود، به شناخت صحیح پتانسیل ها، توان ها و محدودیت ها در تمامی زمینه ها و مناطق خود نیاز دارند. در این زمینه، بخش صنعت یکی از مهم ترین عواملی است که تأثیر و توان زیادی در تمرکز جمعیت و فعالیت های مختلف و درنتیجه تسریع روند رشد و توسعه دارد. پژوهش حاضر با استفاده از 22 شاخص مربوط به بخش صنعت و معدن بدنبال سنجش توزیع فضایی مؤلفه های صنعتی شهرستان های استان اردبیل ازنظر برخورداری از سطوح توسعه با استفاده از تکنیک ادغام می باشد. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی می باشد. داده های این پژوهش به روش اسنادی و میدانی جمع آوری شده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها ابتدا از مدل های تاپسیس، الکتر و ساو استفاده شده درنهایت از تکنیک کپلند جهت ادغام بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بین شهرستان های استان ازلحاظ برخورداری از شاخص های صنعتی اختلاف قابل ملاحظه ای وجود دارد. نتایج حاصل از تکنیک تلفیقی کپلند نشان می دهد که شهرستان های اردبیل، مشگین شهر و خلخال توسعه یافته، شهرستان های نمین، کوثر و پارس آباد نسبتاً توسعه یافته و شهرستان های نیر، گرمی و بیله سوار جزء شهرستان های محروم استان می باشند.
بررسی رتبه بندی کارکنان شعب بانک صادرات شهر تهران از طریق آموزش ضمن خدمت با استفاده از تکنیک های تصمیم گیری چندمعیاره TOPSIS و SAW
منبع:
جهان نوین سال چهارم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۶
53-64
حوزههای تخصصی:
توجه به نیروی انسانی و ایجاد بستری مناسب جهت آموزش نیروی انسانی توانسته به خوبی اهداف مد نظر سازمان را محقق نماید. برای داشتن یک آموزش اثربخش و مناسب می بایست به سمت آموزش های انعطاف پذیر، ایجاد مسئولیت در قبال آموزش ها، برنامه های خودآموزشی حرکت نمود. آموزش ضمن خدمت برای سازمان هایی همچون بانک ها و مؤسسات مالی که اصلی ترین خدمات را به صورت رابطه مستقیم مشتری کارکنان ارائه می دهند از اهمیت زیادی برخوردار است. در این تحقیق سعی شده تا ۴ شعبه منتخب بانک صادرات شهر تهران را به لحاظ شاخص های تأثیرپذیر از آموزش ضمن خدمت رتبه بندی نماید. ابتدا عوامل تأثیرپذیر کارکنان با اجرای دوره های آموزش ضمن خدمت و سپس با استفاده از پرسشنامه و ماتریس تصمیم گیری، دو تکنیکSAW وTOPSIS اعمال گردید تا گزینه مورد نظر رتبه بندی گردد. نهایتاً نتایج حاصله نشان داد که رتبه بندی هر دو تکنیک یکسان بوده است.
اولویت بندی اقدامات کلیدی جهت افزایش مشارکت عمومی در مدیریت سوانح طبیعی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۹
215 - 227
حوزههای تخصصی:
سوانح طبیعی از گذشته تا کنون در کشور ایران، تلفات جانی و خسارات مالی فراوانی را به بار آورده است. در این مقاله به لزوم اهمیت مشارکت عمومی نهادها و مردم در مدیریت این سوانح پرداخته شده است. ازاین رو ده نوع از اقدامات کلیدی در جهت افزایش موفقیت در مشارکت عمومی و همچنین سه معیار مرتبط با سرعت، کیفیت و اثربخشی که هر سه جزو معیارهای مثبت می باشند، در نظر گرفته شده است. جهت انجام فرآیند تصمیم گیری با استفاده از روش تصمیم گیری چندمعیاره آن ها را رتبه بندی نموده تا در مرحله آخر بهینه ترین روش موجود انتخاب شود. برای این منظور از روش آنتروپی شانون برای وزن دهی به معیار ها و جهت رتبه بندی گزینه ها از روش TOPSIS استفاده شد. یافته ها برای ده نوع از این اقدامات کلیدی، نشان می دهد پشتیبانی حاکمیت و تعهد قابل اعتماد در رتبه اول، لزوم تعریف اهداف و منافع مشترک در رتبه دوم، تضمین اتحاد بین نهادها و مردم در رتبه سوم، تضمین رهبری مؤثر حاکمیت در رتبه چهارم، پیدا کردن رویکردهای مشترک در راه رسیدن به اهداف در رتبه پنجم، اطمینان از ارتباط شفاف و مؤثر در رتبه ششم، شفاف سازی نقش ها و مسئولیت ها در رتبه هفتم، سرمایه گذاری در جهت اجرای دقیق فرآیندها در رتبه هشتم، افزایش زمان کارکنان دولت برای تسهیل و پشتیبانی از فرآیندها در رتبه نهم و مدیریت و نظارت بر مشکلات در روابط مشارکتی در رتبه دهم قرار گرفته اند.
انتخاب بهترین گونه پیکان ماسه ای برای تثبیت ماسه با استفاده از رویکرد ترکیبی نوین AHP-TOPSIS (مطالعه موردی: ریگ نجارآباد، شمال شرق طرود)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال سوم پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲
97 - 119
حوزههای تخصصی:
فرسایش بادی و به تبع آن تخریب اراضی و هجوم ماسه های روان به زیرساخت ها، مناطق مسکونی، راه های ارتباطی و تأسیسات کشاورزی و صنعتی به عنوان یکی از مهم ترین مسائل محیطی در بعضی از بخش های ایران و بخصوص در شمال شرق روستای طرود است، از این رو ارائه راهکارهای مدیریتی برای تثبیت ماسه های روان ضروری می باشد. در این پژوهش به ارائه مدل ترکیبی نوین AHP-TOPSIS برای انتخاب بهترین گونه گیاهی پیکان ماسه ای در ریگ نجار آباد پرداخته شده است. حقیق حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی مبتنی بر روش های میدانی و کتابخانه ای است. بدین صورت که پس از مشخص کردن منطقه مورد مطالعه با استفاده از تصاویر ماهواره ای و عکس های هوایی، به بازدید از منطقه پرداخته شد و با استفاده از ترانسکت، پیکان های ماسه ای مشخص و پارامترهای مورد نیاز در آنها اندازه گیری شد، درگام بعد اقدام به انتخاب بهترین گونه با روش ترکیبی گردید که شامل طراحی ساختارسلسله مراتبی از موضوع، تهیه پرسشنامه و قرار دادن آنها در اختیار خبرگان برای بدست آوردن ارزش معیارها و نهایتا رتبه بندی گونه ها با استفاده از روش TOPSIS است. نتایج بیانگر این است که روش ترکیبی کارایی بالاتری از روش TOPSIS دارد. نتایج نشان می دهد که پیکان ماسه ای گونه قیچ با کسب بالاترین امتیاز (۱) بیشترین کارایی و بهره وری را در تثبیت ماسه های روان دارد و گونه های اشنان، گل گزی و خارشتر به ترتیب با (۱۸۷/۰، ۰۸۰/۰، ۰۲۸/۰) در رتبه های بعدی قرار دارند. نتایج حاصل از این پژوهش در رویکرد مدیریت مناطق بیابانی و همچنین در پروژه های تثبیت ماسه های روان مفید خواهد بود.
ارزیابی و پهنه بندی توانمندی مناطق مستعد توسعه تفرج آبی با تلفیق AHP ،TOPSIS و GISدر منابع آبی شهرستان دورود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۸۰
133 - 155
حوزههای تخصصی:
شهرستان دورود در شرق استان لرستان می باشد که به عنوان سرزمینی سرشار از منابع طبیعی، تاریخی و فرهنگی از یک سو و دارا بودن آب و هوای چهار فصل، رودخانه های پرآب و چشمه های جاری، کوهستان های برف گیر و نظایر آن جزء یکی از مهمترین مناطق جاذب گردشگر در استان لرستان شناخته شده است. این موقعیت ممتاز در گردشگری می تواند بسترهای لازم را برای سرمایه گذاری و جذب گردشگر، ایجاد اشتغال و درآمد و ارتقا رفاه اجتماعی فراهم نماید. در این پژوهش با استفاده از ارزیابی چند معیاره، پهنه های مناسب برای تفرج آبی در منابع آبی ساکن و خروشان در شهرستان دورود شناسایی شدند. معیارهای محیط زیستی تأثیرگذار در پهنه بندی گردشگری آبی در 5 گروه معیار شامل معیار های فیزیکی، اکولوژیکی، زیرساختی- کالبدی، ایمنی و اقتصادی- اجتماعی و 27 زیرمعیار برای تفرج آبی در منابع آبی ساکن و 26 زیرمعیار برای تفرج آبی در منابع آبی خروشان تدوین شدند و براساس مدل ارزیابی چند معیاره، پهنه های مناسب گردشگری تعیین گردید. در نهایت با استفاده از مدل TOPSIS پهنه های مناسب برای گردشگری اولویت بندی گردیدند. نتایج حاصل از مدل تاپسیس نشان داد که پهنه های سد مروک، سراب و آب بندان ماهی همیانه، آب بندان حشمت آباد 2 به ترتیب دارای بالاترین اولویت پهنه ها برای تفرج آبی در منابع آبی ساکن شناخته شدند. همچنین بالاترین اولویت برای تفرج آبی در منابع آبی خروشان مربوط به پهنه های رودخانه سزار، گهر رود 1 و گهر رود 2 می باشد. نتایج حاصل از روش مقایسات زوجی نشان می دهد که 69/8 درصد از مساحت کل منطقه برای تفرج آبی متمرکز در منابع آبی ساکن، 16/7 درصد برای تفرج آبی گسترده در منابع آبی خروشان، توان بالا داردوشهرستان دورود با توجه به منابع آبی فراوان، قابلیت و ظرفیت بالایی در زمینه تفرج های آبی دارد.
تحلیل مکان مبنا و چندجانبه نوع کشت بهینه در قطعات مزروعی دشت قیقاج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اطلاعات جغرافیایی سپهر دوره ۳۱ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۲۲
87 - 110
حوزههای تخصصی:
تخصیص بهینه منابع آب به کشاورزی مخصوصاً در مناطق خشکی چون ایران امری ضروری است. یکی از عوامل مهم در تخصیص بهینه منابع آب، تعیین الگوی بهینه کشت در مزرعه است. در پژوهش حاضر، هم خصوصیات فیزیولوژیکی زمین در تناسب کشت مد نظر بوده است و هم جنبه های اقتصادی کشت و هم میزان امکان پذیر بودن کشت هر محصول در هر قطعه زمین از نظر تمایل کشاورزان به آن. به این منظور از تکنیک های مختلف برنامه ریزی خطی و تصمیم گیری چندمعیاره در کنار مدل تحلیلی SWOT استفاده شد. منطقه مورد مطالعه این تحقیق دشت قیقاج در استان آذربایجان غربی می باشد. در ابتدا هشت محصول مناسب کشت در این منطقه شناسایی و تناسب هر یک از زمین ها براساس خصوصیات فیزیولوژیک زمین، برای این محصولات بررسی شد. استفاده تلفیقی از دو مدل تصمیم گیری چندمعیاره AHP و TOPSIS براساس نُه شاخص مهم تأثیرگذار در محصول، نشان داد که در بین این محصولات، کشت گندم، کلزا و جو در این منطقه ایده آل می باشد. سپس برای بهینه سازی کشت از برنامه ریزی خطی با اعمال محدودیت های موجود تحت چهار سناریوی مختلف با هدف به حداکثر رساندن سود اقتصادی، استفاده شد. نتایج پیاده سازی سناریوها نشان داد که با حذف برخی از محصولات آب بر نظیر سیب زمینی و ذرت دانه ای که رتبه های پایینی را در رده بندی تناسب کشت کسب کرده اند، سود اقتصادی افزایش و مصرف آب کاهش می یابد. مرحله انتهایی کار تعیین کشت مناسب برای هر قطعه زمین است. بنابراین با در اختیار داشتن نتایج روش ها که حاصل تصمیم گیری چندمعیاره، بررسی فیزیولوژیکی و چهارسناریوی برنامه ریزی خطی بود و اولویت های کشت در منطقه و مساحت های مناسب کشت هر محصول را دربرداشت، با اتخاذ رویکردی عمل گرایانه و تحلیلی همه جانبه و بهره گیری از نظر کارشناسان، مدل تحلیلی SWOT به خدمت گرفته شد و محصول مناسب برای کشت به هر یک از قطعات زمین تخصیص یافت، به صورتی که در آن سابقه و اولویت کشت کشاورزان بر اساس دانش کشت هم در نظر گرفته شد. الگوی مناسب به دست آمده نسبت به وضع موجود موجب 2,052,120,000 ریال افزایش سود و 90.770.6 متر مکعب کاهش مصرف آب می شود. از مزایای اصلی روش استفاده شده، بهره گیری هم زمان از نتایج مدل های تصمیم گیری چندمعیاره، برنامه ریزی خطی و شرایط کشت در منطقه در راستای پیشنهاد یک الگوی کشت عملیاتی و همه جانبه است.
سنجش زیست پذیری محلات شهری در راستای توسعه پایدار (مطالعه موردی: یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زیست پذیری از جمله رویکردهایی است که به دنبال ایجادِ یک محیط امن و سالم برای جوامع انسانی است.امروزه شهرها با چالش های بسیاری در زمینه های اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی مواجه شده اند. در عین حال افزایش جمعیت به همراه نسبت روزافزون شهرنشینی پیامدهای زیان باری برای شهرها به ارمغان آورده است. تداوم این گونه رشد شهرنشینی با مشکلات اجتماعی، اقتصادی، و زیست محیطی، بحران آفرین و هشداری بر ناپایداری شهرها می باشد. در این میان مشکلاتی دیگر کیفیت زندگی و به تبع آن زیست پذیری در شهرها را به شدت کاهش می دهد. بنابراین ضرورت و اهمیت بحث زیست پذیری و توسعه پایدار امروزه در شهرها کاملا نمایان است . هدف این پژوهش ارزیابی زیست پذیری محلات شهر یاسوج با تاکید بر توسعه پایدار است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی با هدف کاربردی است. داده های مورد نیاز برای تحلیل از طریق پرسشنامه گردآوری شدند سپس با بهره گیری از نرم افزارهایی spss ، ArcMap ، Excel و مدل آنتروپی شانون و TOPSIS مورد تجزیه تحلیل قرار گرفته اند. نتایج محاسبات و ارزیابی نشان می دهد که تمامی محلات شهر یاسوج از زیست پذیری یکسانی برخوردار نیستند. بیشترین سطح زیست پذیری را محله زیر جمعه بازار بیشترین میزان زیست پذیری و محله ارم کمترین میزان زیست پذیری را دارند.
طراحی مدلی برای استراتژی برندسازی صادرات بین المللی در کسب و کار؛ مورد مطالعه: شرکت بوتان
منبع:
پژوهش های علوم مدیریت سال چهارم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۱
147 - 170
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق شناسایی مدلی برای صادرات محصولات شرکت بوتان است. تحقیق حاضر از نظر روش گردآوری داده ها از نوع پیمایشی- اکتشافی و در بعد جمع آوری از نوع مقطعی است. رویکرد این تحقیق نیز پیمایشی- اکتشافی است .بدین منظور با استفاده از تکنیک AHP ، اوزان فاکتورهای SWOT (نقاط قوت و ضعف و فرصت و تهدید ) استخراج و با کمک ماتریس آن استراتژیها تدوین شده، سپس این استراتژیها با کمک دو تکنیک QSPM و TOPSIS فازی اولویت بندی گردید و اهداف کمی و کوتاه مدت تعیین شده است .جامعه آماری این تحقیق شرکت بوتان در استان تهران و نمونه تحقیق خبرگان و مدیران این شرکت به تعداد 10 نفردر نظر گرفته شده است.پرسشنامه تحقیق بر اساس اهداف و چشم انداز شرکت طراحی و تدوین گردیده و نتایج این تحقیق حاکی از آن است که قوت ها نسبت به ضعفها امتیاز بالاتری دارند .و نتایج اولویت بندی استراتژی ها با تکنیک QSPM و TOPSIS تقریبا مشابه هم بوده است نتایج تحلیل فرضیه ها بر اساس نرم افزار لیزرل نشان دهنده تایید دو فرضیه تاثیر عوامل اقتصادی،سیاسی و اجتماعی بر صادرات محصولات شرکت بوتان و رد فرضیه تاثیر عوامل فرهنگی است.
ارزیابی و سنجش شاخص های مسکن اسلامی- ایرانی در محلات قدیم و جدید شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۸۱
133 - 149
حوزههای تخصصی:
یکی از دغدغه های بشر از نخستین روزهای خلقت تاکنون موضوع مسکن و سرپناه بوده است؛ موضوعی که اندیشمندان غربی و غیراسلامی نگاهی ظاهری و ساکن به آن دارند. دین مبین اسلام شاخصه های اساسی مسکن را به منظور هویّت دهی و کمک به آرامش قلبی انسان و رسیدن او به کمال الهی ارائه می نماید. مسکن ایرانی-اسلامی نیز به سبب تفکر عمیق مبتنی بر حقیقت والای انسانی و به دلیل تغییر در نگرش و سبک زندگی افراد در بعد فرهنگی و سنت های مسکونی قومی و محلی کشورمان امروزه بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته و اهمیت اصلاح روش مسکن سازی با استفاده از مفاهیم قرآن و سنت اهل بیت(ع) را الزامی نموده است لذا ارزیابی و سنجش شاخص های مسکن ایرانی-اسلامی به جهت آسیب شناسی و اصلاح روش مسکن سازی امروزی ضروری می نماید. پژوهش حاضر با هدف تحلیل و ارزیابی شاخص های مسکن ایرانی-اسلامی در محلات شهر ارومیه انجام گرفته است. دراین پژوهش ابتدا شاخص های مسکن ایرانی اسلامی از آیات و احادیث و منابع مرتبط استحصال و دسته بندی گردیده است که از نظرات کارشناسان حوزوی و دانشگاهی نیز بهره گیری شده است. سپس برای ارزیابی و تحلیل از دو رویکرد سنجش و تحلیل محلات بر اساس شاخص ها و سنجش و تحلیل شاخص ها در محلات با به کارگیری مدل های ارزیابی چند معیاره فرایند تحلیل سلسله مراتبی و تاپسیس استفاده شده -است. در وهله بعدی با تحلیل نتایج دو رویکرد به آسیب شناسی شاخص های مسکن ایرانی-اسلامی در محلات قدیم و جدید اقدام گردیده است. نتایج نشان می دهد که محله بهداری نسبت به محله مهدی القدم از نظر شاخص های مسکن ایرانی-اسلامی در وضعیت مطلوب تری می باشد. با توجه به نتایج تحلیل شاخص ها در محلات، شاخص مقاومت و ایمنی در وضعیت نسبتا مطلوب،و شاخص های دسترسی مسکن، اِشرافیت و فضای سبز در محله در وضعیت نامطلوبی قرار دارند. درنهایت برای رفع ضعف ها،به ارائه راهکارها و پیشنهادات پرداخته شده است.
تحلیل و سطح بندی پتانسیل های اکوتوریسم و تأثیر آن در توسعه پایدار، با استفاده از مدل چند متغیره topsis (منطقه موردی: استان مازندران)
منبع:
فضای گردشگری سال دوم پاییز ۱۳۹۲ شماره ۸
99 - 112
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری به ویژه بوم گردی، به عنوان رویکردی جدید برای توسعه هم زیستی انسان و طبیعت، به منظور بهره وری اقتصادی، امروزه درتوسعه مناطق جایگاه چشمگیری یافته است.استان مازندران به سبب طبیعت بکروزیبا، در این راستا از مزیت قابل توجهی برخوردار است.هدف از این مطالعه معرفی استان مازندران به عنوان یکی از قطب های طبیعت گردی می باشد. یافته های تحقیق حاکی از توانایی های این منطقه در زمینه صنعت نوپای اکوتوریسم از جمله موقعیت جغرافیایی خاص خود و داشتن آب و هوایی مطبوع به ویژه درفصل بهار و تابستان و بهره مندی از مناظر چشم نواز طبیعی، ظرفیت تبدیل شدن به یکی ازقطب های طبیعت گردی ر ادارا می باشد .مانع اساسی و ضعف بزرگ در راه رسیدن به این هدف، به تعدد تصمیم گیران، مسائل مدیریتی و ضعف در زیرساخت ها برمی گردد. هدف اصلی این پژوهش شناسائی و تحلیل جاذبه ها و شناخت قابلیت های اکوتوریسم استان مازندران در شاخه های گوناگون این صنعت و سپس سطح بندی استان بر اساس9 شاخص اصلی جهت جذب اکوتوریست می باشد.روش تحقیق در این پژوهش، بر اساس هدف کاربردی و بر اساس ماهیت، توصیفی و موردی می باشدکه ضمن جمع آوری اطلاعات اکوتوریسم استان و دسته بندی آن، توسط مدل TOPSIS به سطح بندی توانمندی های استان پرداخته شده است.بر اساس امتیاز نهائی تاپسیس از لحاظ توان های اکوتوریسم شهرستان های )ساری، چالوس، سوادکوه، رامسر، نور)در سطح خوب و شهرستان های )جویبار، نوشهر، نکا، قائم شهر(در سطحی ضعیف قرار گرفته اند. نتایج حاصله در این پژوهش بیانگر آن است که در اکثر موارد، استان از لحاظ شاخص های اکوتوریسم در وضعیت خوبی قرار گرفته است
عوامل مؤثر برحضور گردشگران در رویدادهای ورزشی با استفاده از روش TOPSIS(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
فضای گردشگری سال ششم بهار ۱۳۹۶ شماره ۲۲
127 - 138
حوزههای تخصصی:
امروزه حضور گردشگران در رویدادهای ورزشی ضامن بقا و ادامه حیات سازمان دهندگان و رویدادهای ورزشی است. شناخت عوامل مؤثر بر حضور گردشگران در رویدادهای ورزشی می تواند به برنامه ریزی برای حضور آنها کمک فراوانی کند. بنابراین هدف از پژوهش حاضر شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر حضور گردشگران در رویدادهای ورزشی است. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر جمع آوری داده ها توصیفی- پیمایشی به شمار می آید. جامعه آماری این پژوهش را کلیه گردشگران شرکت کننده در مسابقات تیم ملی فوتبال تشکیل دادند. حجم نمونه 319 نفر از گردشگران بودند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه ویمبلدون بود که میرزایی(1388) در تحقیق خود از آن استفاده کرده بود. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از روش های آنتروپی شانون و تاپسیس با نرم افزار Excell انجام شد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که در بین عوامل مؤثر بر حضور گردشگران در رویدادهای ورزشی عوامل سرگرمی، اجتماعی شدن و آرامش (عوامل سوق دهنده) و انگیزه های طرفدار و مقصد (عوامل جلب کننده) مهمترین عوامل برای حضور در رویداد ورزشی بودند و عوامل مشکلات اقتصادی و مشکلات شخصی (عوامل بازدارنده) نیز عوامل مؤثر برای عدم حضور در رویداد ورزشی بودند. عوامل سوق دهنده (سرگرمی، اجتماعی شدن و آرامش) اهمیت بیشتری نسبت به عوامل جلب کننده (انگیزه های طرفدار و مقصد) جهت حضور گردشگران در رویدادهای ورزشی هستند؛ این بدین معنی است که گردشگران بیشتر به وسیله دور شدن از محیط کنونی (عوامل مرتبط با مبدا) نسبت به جذابیت های مقصد و رویداد (عوامل مرتبط با مقصد) جذب رویدادهای ورزشی می شوند. اگرچه ممکن است عوامل سوق دهنده و جلب کننده یک جاذبه قوی برای حضور در رویداد ورزشی باشند؛ اما تضمینی برای حضور در رویداد نیست، خصوصاً اینکه عوامل بازدارنده می توانند با احتمال قویتری حضور در رویداد را تحت تأثیر قرار دهند. در نهایت باید خاطر نشان کنیم که یک عامل منفرد به ندرت دلیل منحصر به فردی برای حضور در رویداد شناخته می شود؛ بلکه مجموعه ای از عوامل برای سفر، نسبت به عوامل دیگر برتری دارند
تحلیل و سطح بندی شهرستان های استان کرمان بر اساس شاخص های آموزشی با استفاده از مدل TOPSIS(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال دوازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۴
65 - 84
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی منطقه ای با هدف توسعه و کاهش نابرابری ها، از موضوعات مهم در کشورهای در حال توسعه محسوب می شود. شناخت و تجزیه و تحلیل وضع مناطق در زمینه های مختلف، نخستین گام در فرایند برنامه ریزی توسعه منطقه ای است. با این کار تنگناها و محدودیت های مناطق، مشخص شده و می توان برای رفع آنها اقدام کرد. به عبارتی برای تخصیص اعتبارات و منابع میان مناطق مختلف، شناسایى جایگاه آن منطقه در بخش مربوطه و رتبه بندى سطوح برخوردارى از مواهب توسعه ضرورى است. هدف این پژوهش تحلیل و سطح بندی شهرستان های استان کرمان در بخش شاخص های فیزیکی آموزشی است. مسأله اساسی تحقیق این است که شهرستان های استان از نظر آموزشی در شرایط نابرابری قرار دارند و تعیین میزان این نابرابری می تواند کمک مؤثری در جهت محرومیت زدایی شود. روش تحقیق در این مقاله توصیفی - تحلیلی است. داده های تحقیق از سالنامه آماری و همچنین نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1390 انتخاب شده اند، این داده ها بر اساس 21 شاخص که عمدتاً شاخص های فیزیکی مؤثر در بخش آموزش است مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج تحقیق نشان می دهد شهرستان های استان کرمان در چهارسطح وراتوسعه، فراتوسعه، میان توسعه و فروتوسعه قابل دسته بندی هستند و دسته بندی شهرستان ها نشان می دهد که بیش از 39 درصد از شهرستان ها در سطح فروتوسعه، و حدود 21 درصد میان توسعه، 30 درصد فراتوسعه و 8 درصد در سطح وراتوسعه قرار دارند.
An Analysis of the Infrastructure for the Development of Rural Ecotourism in Ardabil Province(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- Ecotourism is a foundation of sustainable development of societies and a way for conserving natural landscapes and reservoirs. In this regard, rural tourism, especially rural ecotourism, is a sort of tourism that can be highly effective in the revival of villages considering the natural and cultural capacities of these areas. So, this research analyzes the infrastructure for the development of rural ecotourism in Ardabil province, Iran. Design/methodology/approach - The research is an applied study in goal and an analytical study in nature. The research realm includes 311 villages with a population of over 500 people in Ardabil province. The research adopted the TOPSIS model. The criteria used to measure the ecotourism potential included healthcare, transportation infrastructure, business and services, information technology, energy, and cultural, sports, and religious infrastructure. Weights were assigned by experts to the criteria based on their importance. Finding- The results showed that the villages with the highest potential for the development of rural ecotourism in the counties of Ardabil, Bileh Savar, Parsabad, Khalkhal, Sareyn, Kowsar, Germi, Meshgin Shahr, Nir, and Namin included Somarin, Gug Tappeh, Shahrak-e Gharbi, Shal, Ardi Musa, Zarjabad, Qarah Aghaj-e Pain, Alni, Virseq, and Anbaran-e Olya. In this regard, the village of Anbaran-e Olya in Namin exhibits the best performance across the province with a CL score of 1. Out of all studied villages, 86 percent were placed in the moderate and low category, 2 percent in the very high category, 8 percent in the high category, and 4 percent in the very low category. Research limitations/implications - The main limitation of the research is the lack of access to up-to-date information. Practical implications - Given the results, it is recommended to invest in villages that have the potential for ecotourism, thereby contributing to attracting tourists and converting them into rural tourism hubs. Originality/value - The analysis of the potential of Ardabil province, which is a tourist destination, for the development of rural ecotourism can help identify touristy villages to focus on their prosperity.
ارزیابی و تحلیل ریسک آسیب پذیری اقتصادی و اجتماعی سکونتگاه های روستایی در برابر زلزله (مطالعه موردی: روستاهای بخش مرکزی شهرستان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پهنه ایران به دلیل قرار گیری روی کمربند زلزله همواره در معرض خطر وقوع زلزله بوده است. شکل گیری گسل های بزرگ و وجود میدان های تنش فعال، ایران را مستعد وقوع زلزله ها کرده است. تحقیق حاضر، با توجه به ماهیت مسئله و موضوع مورد بررسی از لحاظ هدف کاربردی و از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و هدف آن ارزیابی و تحلیل آسیب پذیری سکونتگاه های روستایی بخش مرکزی اردبیل در برابر زلزله می باشد، جامعه آماری پژوهش 34 روستای بخش مرکزی است که دارای 28272 نفر جمعیت و 8151 خانوار می باشد. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران، 356 نفر برآورد گردید. جهت ارزیابی آسیب پذیری روستاهای مورد مطالعه از دو شاخص و 14 نماگر بر اساس مطالعات سایر محققین بهره گرفته شد. روایی صوری پرسشنامه توسط متخصصین مورد بررسی قرار گرفت و پایایی کل آن بر اساس آلفای کرونباخ 87/0 برآورد گردید، نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که از نظر سطح آسیب پذیری لرزه ای با استفاده از مدل Topsis ، بیش از 73 درصد روستاها با ریسک آسیب پذیری اقتصادی و اجتماعی بالا و بسیار بالا در برابر خطر زلزله قرار دارند. محاسبه آسیب پذیری کلی روستاها در منطقه مورد مطالعه نشان می دهد که 41 درصد روستاها آسیب پذیری متوسط و 59 درصد آسیب پذیری بالا و بسیار بالا قرار دارند. ارزیابی آسیب پذیری سکونتگاه های روستایی منطقه، بیانگر آسیب پذیری بالا و خیلی بالا در روستاهای محدوده مورد مطالعه بوده و این تهدیدی جدی برای افزایش خطر در منطقه می باشد.
ارزیابی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر اثربخشی آموزش برخط به طریق TOPSIS (مطالعه موردی: وبینارهای تخصصی گروه های آموزشی در آموزش و پرورش خراسان شمالی)
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر ارزشیابی اثربخشی دوره های برخط در وبینارهای تخصصی گروه های آموزشی در آموزش و پرورش خراسان شمالی است. روش پژوهش: راین پژوهش به روش پیمایشی ان جام ش ده است و جامعه آماری این تحقیق، 180 معلم فراگیر دوره برخط است. نمونه آماری بر اساس جدول کرجسی و م ورگان 118 نفر انتخاب گردید. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه محقق ساخته است. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح (آمار توصیفی و آمار استنباطی) آزمون t تک نمونه ای صورت گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که عناصر محتوا، طراحی صفحات، سازماندهی مواد آموزشی، انعطاف پذیری، حجم کاری و روش های ارزشیابی، بر اثربخشی آموزش برخط در وبینارهای تخصصی گروه های آموزشی در آموزش و پرورش خراسان شمالی تأثیر معنادار دارد؛ همچنین در عناصر فعالیت های یاددهی-یادگیری، بازخورد ارائه شده، ک مک رسانی ب ه شرکت کنندگان و توانایی ایجاد انگیزه در شرکت کنندگان معنادار نیست می توان چنین استنباط کرد که این عناصر در حد متوسطی از اثربخشی قرار دارند. نتیجه گیری: اولویت بندی با TOPSIS نشان داد که به ترتیب محتوای آموزشی، سازماندهی مواد آموزشی، کمک رسانی، انعطاف پذیری، انگیزه، حجم مناسب، روش های ارزشیابی، فعالیت های یاددهی-یادگیری، طراحی مناسب صفحات و بازخورد عوامل مؤثر بر اثربخشی آموزش برخط می باشند.
مکان یابی بهینه فروشگاه های خرده فروشی زنجیره ای جدید بر مبنای ژئومارکتینگ (بازاریابی مکان محور) با رویکرد ترکیبی TOPSIS و GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال ۲۶ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۰۵
53 - 90
هدف تحقیق حاضر تعیین مکان بهینه فروشگاه های خرده فروشی زنجیره ای جدید بر مبنای ژئومارکتینگ (بازاریابی مکان محور) با رویکرد ترکیبی TOPSIS و GIS می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل خبرگان و مشتریان در صنعت خرده فروشی (فروشگاه های جانبو، افق کوروش، هفت، رفاه، شهروند و اتکا) شهر تهران است. در بخش خبرگان با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای از هر خوشه، دو الی سه فروشگاه از مناطق شمال، شرق، غرب، مرکز و جنوب تهران گزینش و سپس از میان خوشه ها به صورت هدفمند 14 نفر خبره انتخاب شدند. در بخش مشتریان نیز 384 نفر از مراجعه کنندگان به فروشگاه های زنجیره ای با استفاده از روش نمونه گیری غیرتصادفی از نوع در دسترس انتخاب و پرسشنامه ها میان آن ها توزیع گردید. پس از آن، در فاز کمی برای رتبه بندی در بخش خبرگان از روش AHP؛ و در بخش مشتریان از آزمون رتبه بندی فریدمن با نرم افزار SPSS بهره گرفته شد. بعد از جمع آوری داده های مورد نیاز و تحلیل های مکانی، با نرم افزار ArcMap تولید نقشه های مرتبط با مولفه ها و شاخص های مکان یابی صورت گرفت. در ادامه، یک مطالعه موردی مشتمل بر سه مکان پیشنهادی در منطقه 18 شهر تهران برای تأسیس یک فروشگاه جدید مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت، رتبه بندی فروشگاه های پیشنهادی با استفاده از روش TOPSIS بر مبنای ماتریس تصمیم مستخرج از نظرات خبرگان و مشتریان و نقشه های مبنای GIS صورت گرفت. لیکن، با توجه به مطالعه موردی صورت گرفته از منظر خبرگان و مشتریان مشخص شد مکان شماره دو مستقر در خیابان رجایی در شهر تهران جهت افتتاح فروشگاه جدید مناسب می باشد.
بررسی مقایسه ایی عملکرد شرکت های سیمانی در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از رویکرد ترکیبی (AHP– TOPSIS)
منبع:
پژوهش های علوم مدیریت سال چهارم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۳
97 - 115
ارزیابی عملکرد بر پایه سنجش فعالیت های مختلف شرکت ها از جمله فعالیت مالی است. نتایج ارزیابی عملکرد مالی و مقایسه آن با شرکت های مشابه، می تواند به سرمایه گذاران و تامین کنندگان مالی در اخذ راهبرد درست در ورود، ماندن یا خروج از شرکت کمک کند و از طرف دیگر به مدیریت شرکت در ارزیابی درست و روشن از جایگاه شرکت در بازار کمک می کند. ارزیابی کمک می کند تا سنجش یک شرکت محدود به سود تنها نباشد. کیفیت و دوام سودآوری توام با رشد مثبت آن تامین کننده منافع سهامداران است. ارزیابی عملکرد و رتبه بندی کمک می کنند تا نقش عامل انسانی بعنوان رویکردهای قضاوتی و شهودی در ارزیابی شرکت ها کم رنگ تر و در نتیجه کارایی و اثر بخشی راهبردهای بلند مدت افزایش یابند. در این پژوهش عملکرد مالی شرکت های صنعت سیمان در بورس اوراق بهادار تهران در یک دوره 5 ساله از 1396 تا 1400 بررسی و در ادامه پس از ساخت سلسله مراتب، وزن معیارها با استفاده از روش AHP محاسبه و نتایج رتبه بندی با استفاده از روش TOPSIS مشخص شد که شرکت های داراب ، ممتاز کرمان و ساوه دارای رتبه بالاتر نسبت به سایر شرکت های سیمانی از نظر عملکرد مالی بر اساس معیارهای انتخاب شده هستند.
ارائه راهکارهای سیاستی توسعه تأمین مالی صادرات ایران و اولویت بندی آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اقتصادی کاربردی ایران سال ۹ بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۳
173 - 197
حوزههای تخصصی:
یکی از الزامات افزایش رقابت پذیری کالاهای صادراتی در بازارهای جهانی، توسعه یافتگی بازارهای مالی در تأمین منابع مالی موردنیاز صادرکنندگان است؛ چراکه رقبای کشور در بازارهای جهانی از تعدد و تنوع بالایی در این روش ها برخوردارند. ازاین رو، عدم توجه جدی به این موضوع می تواند در رشد و توسعه صادرات غیرنفتی نیز محدودیت های جدی وارد سازد. تأمین مالی فعالیت صادرکنندگان در قالب ترتیبات مالی، بیمه ای و ضمانتی با توجه به بالا بودن ریسک های تجاری و غیرتجاری عمدتاً از طریق نهادهای دولتی در دو قالب تأمین مالی قبل از حمل و تأمین مالی پس از حمل انجام می شود. بااین حال، بررسی ها نشان می دهد چالش های متعددی در محورهای ساختاری (چارچوب های نهادی و پایه)، رفتاری (عملکرد تأمین مالی صادرات) و محیطی (خارج از کنترل بنگاه) در تأمین مالی صادرات غیرنفتی وجود دارد. با توجه به تفاوت در دامنه اثرگذاری، قابلیت اجرایی سازی و هزینه های هر یک از راهکارهای پیشنهادی مرتبط با این چالش ها، اولویت بندی راهکارهای عمده ترین چالش های تأمین مالی صادرکنندگان غیرنفتی در محورهای مورداشاره، هدف اصلی این مقاله بوده است. به همین منظور، در این مطالعه پرسشنامه ای حاوی راهکارهای سیاستی پیشنهاد شده و در اختیار 45 نفر از خبرگان سیاست گذاری حوزه صادرات و تأمین مالی قرار گرفته است. پس از تأیید روایی و پایایی پرسشنامه، اولویت بندی راهکارهای پیشنهادی از طریق تجزیه وتحلیل آماری و روش TOPSIS صورت گرفته است. در نتیجه مهم ترین و با اولویت ترین راهکارهای سیاستی پیشنهادی تأمین مالی صادرات غیرنفتی، مرتبط با عامل رفتاری بوده و شامل افزایش سرمایه در گردش واحدهای صادراتی؛ افزایش سرمایه بانک توسعه صادرات ایران و صندوق ضمانت صادرات ایران از منابع دولتی؛ ایجاد و گسترش خطوط اعتبارات صادراتی ارزان قیمت بانک مرکزی به بانک توسعه صادرات ایران؛ و کاهش نرخ کارمزد اعتبارات، ضمانت نامه ها و بیمه نامه های صادراتی بوده است.
سنجش سطوح توسعه روستایی دهستان های شهرستان روانسر به روش TOPSIS*
تمرکز شدید و نابرابری در توزیع امکانات و خدمات روستایی که معلول سیاست های تمرکز گرایی و رشد قطبی طی دهه های گذشته، موجب گردیده، مراکز روستایی شهرستان روانسر متناسب با امکانات و توان های محیطی، توسعه نیابند. بی شک روند توسعه آن ها با مشکلاتی اساسی روبروست. بنا به ضرورت چنین شرایطی، نواحی روستایی شهرستان روانسر نیاز به مطالعات عمیق و جدی در زمینه شاخص های توسعه دارد. تا جایگاه روستاها در زمینه برخورداری از امکانات و خدمات روشن و کمبودها و نارسائی های خدماتی آن ها مشخص گردد. در این راستا هدف کلی مقاله بررسی تعیین میزان توسعه یافتگی دهستان های شهرستان روانسر است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و موردی است. دراین تحقیق از 24 شاخص کمی و کیفی، بعد از وزن دهی به آن ها با استفاده از روش آنتروپی شانون6 دهستان شهرستان روانسر را با روش TOPSIS خطی، درجه توسعه یافتگی آن ها مشخص گردیده است. نتایج کاربردی این پژوهش می تواند راهبردهایی زمینه شیوه تصمیم گیری، سیاست گذاری و برنامه ریزی های ناحیه ای دراختیار مسئولین اجرایی استان و شهرستان قرار دهد. نتایج پژوهش نشان می دهد فقدان خدمات و توزیع نابرابر آن، نه تنها نابرابری ها را شدت بخشیده بلکه روند مهاجرت ها را گسترش داده است. همچنین نتایج تحقیق نشان داد، 7 آبادی معادل4.9 درصد به عنوان روستاهای برخوردار، 26.8 درصد از کل آبادی ها نیمه برخوردار و 68 درصد از آبادی ها غیر برخوردار می باشند. به منظور توانمند سازی مراکز دهستان های تابعه شهرستان روانسر، اولویت اول در برنامه ریزی ها در بخش تأمین نیازهای زیستی مانند:آبسالم،مسکن مناسبات،توانمند سازی بخش کشاورزی می تواندسطح درآمد روستایی ان را بالا برده و از روند مهاجرتی تا حد قابل توجهی کاهش دهد.