مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
رباعی
منبع:
جستارهای نوین ادبی زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۱۹
77 - 100
شهرت حکیم عمر خیام نیشابوری (440- 517ق) در منابع کهن بیشتر در مقام فیلسوف، حکیم، طبیب، عالم جبر و هندسه، ریاضی دان و منجمی پُرآوازه مطرح بود. اگرچه در برخی منابع سده ششم تا هشتم هجری رباعیاتی از خیام به عربی و فارسی نقل شده، اما آوازه او در مقام شاعری رباعی گوی از اوایل سده 19م/ 13ق با ترجمه فیتزجرالد انگلیسی آغاز می شود و به دنبال آن موجی از ستایش و استقبال از شعر و اندیشه خیام در ایران و جهان غرب به راه می افتد. سرزمین آناطولی (ترکیه امروزی) نیز از این موج بی نصیب نمی ماند.بیشتر شاعران ترک زبانی که از دوره سلجوقی و به-ویژه عثمانی شیفته زبان و ادب فارسی بودند و نیز شماری از ادیبان و شاعران نوگرای عصر جمهوری، متأثر از رباعیات و اندیشه خیام، افزون بر ستایش او، به شیوه خیام رباعی سرودند و یا رباعیات او را ترجمه کردند و بر آن شرح نوشتند. در این جستار حضور خیام و تأثیر رباعیات او در حوزه آناطولی در سه بخش بررسی می شود: خیام و شاعران عثمانی؛ ترجمه رباعیات خیام به زبان ترکی از آغاز تا کنون با تکیه بر ترجمه حسین دانش و رضا توفیق؛ خیام از نگاه برخی منتقدان ترک.
تأثیر فلسفۀ خیامی بر تکوین شخصیت زوربای یونانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه متون ادبی دوره عراقی دوره ۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
99 - 116
حوزه های تخصصی:
خیام نیشابوری یکی از پرآوازه ترین شاعران حوزۀ زبان فارسی است که به شهرتی عالمگیر دست یافت و رباعیاتش به زبان های مختلف ترجمه شد. شمارگان بالای انتشار این اثر، باعث شد که شاعران و نویسندگان بسیاری در اقصی نقاط جهان، از فلسفۀ لذت گرایانه و اخلاقیات خاص او تأثیرپذیر شوند. یکی از این نویسندگان که تحت تأثیر فلسفۀ خیامی قرار گرفته، نیکوس کازانتزاکیس یونانی است. کازانتزاکیس در پروردن شخصیت رمان خود؛ یعنی زوربای یونانی ، به اندازه ای از فلسفه و اخلاقیات خیام تأثیر پذیرفته که گویی قهرمان رمان او، همان خیام نیشابوری است که در شمایل پیری جهاندیده و لذت گرا ظهور یافته است. پس از تطبیق اخلاقیات و تفکرات خیام و زوربای یونانی بر مبنای نقد تطبیقی آمریکایی، این نتیجه حاصل شد که مهم ترین اشتراکات فلسفی و شخصیتی آن دو از این قرار است: مرگ اندیشی، غنیمت شمردن دَم، سفارش به تساهل و خوش باشی، ستایش رقص و شراب و معشوق، ستیز با زهدفروشان ریاکار، حیرت و شکاکیّت، چند و چون در کار خالق هستی، مادّه گرایی، نفرت از نوع بشر و... .
ساخت کلان رباعیات نیما یوشیج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساخت کلان به ساختار زیرین و بنیادینی اطلاق می شود که نظام و سازمان متن یا گفتمان را تبیین و تفسیر می کند. در بررسی و توصیف ساخت کلان رباعیات نیما، که برپایه طرح ساخت گفتمانی و متنی لطف الله یارمحمدی درباره رباعیات خیام صورت گرفته و مبتنی بر سه سازه «توصیف»، «توصیه» و «تعلیل» است، علاوه بر این سه سازه، سازه های «تمنا و آرزو»، «تأسف»، و «تعجب» نیز قابل تشخیص است. براساس این طرح، رباعیات نیما را می توان به سه دسته رباعیات تک سازه ای، دوسازه ای و سه سازه ای تقسیم کرد. رباعیات تک سازه ای بیش از نیمی از کل رباعیات نیما را به خود اختصاص داده است. سازه اصلی و محوری در رباعیات نیما سازه توصیف است که بیشترین بسامد را دارد و در آن نیما به توصیف احوال خود، به ویژه احوال عاطفی خویش، در قالب گفت وگوهایی عاشقانه با معشوق پرداخته است. همچنین، توصیف طبیعت، انسان، جهان و دیگر مقوله های کلی از دیگر عناصر سازه توصیف در رباعیات او به شمار می آید. ازآنجاکه در دستگاه ارتباطی رباعیات نیما، جزء فرستنده در مرکز و کانون توجه قرار دارد، گفتمان رباعیات او از نوع توصیفی است. نگاه نیما در این اشعار به مقوله هایی همچون عشق، انسان و جهان، غالباً مبتنی بر نگرش سنّتی است و فقط در رباعیاتی که در آنها به توصیف طبیعت پرداخته، نشانه هایی از بینش نو و تازه او دیده می شود.
اندیشه دینی قاصر در نسخه خطی عتاب الغافلین و انعکاس آن در نگاره هایی با مضمون نماز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۰
602 - 622
حوزه های تخصصی:
عتاب الغافلین، به نظم و نثر، اثر میرزا غلامرضای قاصر کرمانی، شاعر عصر بازگشت ادبی است. این اثر محتوی 326 رباعی است. رباعیات قاصر کرمانی اغلب سرتیتر دارند و تمامی سرتیترهای رباعیات در فضائل و رذایل اخلاقی هستند. مضامین رباعیات تحت تأثیر اندیشه دینی و مذهبی قاصر قرار دارد و هدف قاصر در رباعیات توجه به جنبه تربیتی و آموزشی در این قالب ادبی است. یکی از مضامین مذهبی در ادب و هنر اسلامی، مضمون نماز است که در نگاره های اسلامی نیز موردتوجه بوده است. این پژوهش به روش تحلیل توصیفی- تحلیلی درصدد پاسخگویی به این پرسش است که در رباعیات قاصر، کدام قسم از فضائل اخلاقی مورد تأیید است؟ و رذایل اخلاقی کدام هستند؟ در نگاره های اسلامی مضمون نماز چه بازتابی داشته است؟ براساس دستاورد تحقیق، در این کتاب میزان پرداخت به فضایل اخلاقی به مراتب بیشتر از رذایل اخلاقی است. در واقع تأکید بر فضائل اخلاقی، خود به خود منجر به رد و نکوهش رذیلت ها می شود. آبشخور تعالیم اخلاقی قاصر کرمانی دین و تعالیم الهی است، لذا هدف نظام اخلاقی قاصر کرمانی یک نظام دینی است؛ از این رو شاعر کوشیده است تا جهت تبیین بهتر مفهوم اندرزی و حکمی رباعیات در ذهن مخاطب به آیات قرآن و احادیث نبوی استشهاد کند. مضمون نماز به عنوان یکی از مهم ترین مضامین دینی و اخلاقی اسلامی در نگاره های اسلامی بازتاب روشنی داشته است.اهداف پژوهش: برسی اندیشه دینی قاصر کرمانی در نسخه خطی عتاب الغافلین.بررسی اندیشه دینی قاصر کرمانی در نماز با تأکید بر نگاره های اسلامی.سؤالات پژوهش:اندیشه دینی قاصر کرمانی در نسخه خطی عتاب الغافلین چگونه است؟جایگاه نماز در مضامین نگاره های اسلامی چگونه است؟
چارانک سرایی- انواع بدعت ها و بدایع در ژانر رباعی
منبع:
پژوهش های نوین ادبی سال ۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
43 - 64
حوزه های تخصصی:
پس از نوآوری هایی که در غزل معاصر موسوم به غزل دهه هفتاد رخ داد؛ رباعی نیز تن به بدعت و تازگی حاصل از فضای ادبی معاصر داد و نوع تازه ای از آن پدید آمد. چارانک یا مینی رباعی مجموعه رباعی است که از تعداد مشخص مصرع ها در رباعی فراروی کرده و با حفظ و همراهی اصل فشردگی درونی و فرم ذهنی درصدد نوآوری در ژانر رباعی برآمده است. این نوشتار که به روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتاب خانه ای تدوین شده، بر آن است ضمن بررسی نوآوری ها در ژانر رباعی، انواع چارانک را در آثار منتشره مورد مورد توجه قرار دهد و با تحلیل و بررسی انواع اشکال نوشتاری چارانک دو مؤلفه فشردگی درونی و فرم ذهنی را بررسی و مشخص نماید. نتیجه اینکه این تحولات در ساحت رباعی تا زمان ارائه چارانک در رباعی بی سابقه و نوعی بدعت گرایی به شمار می آید.
رباعیات فارسی در پنج دستنویس کهن
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۴ مهر و آبان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۲۰۲)
25 - 48
حوزه های تخصصی:
یکی از منابع ارزشمند اشعار کهن پارسی، یادداشت هایی است که دارندگان نسخه های خطی در اوراق سفید اول و آخر دستنویس ها، فواصل رسالات، و هامش اوراق کتابت کرده اند. هرچه تاریخ نسخه ها و به طریق اولی تاریخ کتابت این یادداشت ها قدیمی تر باشد، بر ارزشمندی آن ها افزوده می شود. در مقاله پیش رو، 57 رباعی از پنج دستنویس کهن استخراج و با توضیحات لازم عرضه شده است. این رباعیات به نام خیام، مهستی گنجوی، اوحد الدین کرمانی، کمال اسماعیل اصفهانی و دیگران ثبت شده و برخی از رباعیات نیز فاقد نام گوینده است. دو رباعی در این منابع، ترجمه اشعار عربی ویا بالعکس است و از منظر ادبیات تطبیقی در خور اهمیت و استناد است.
نسخه نویافته رباعیات اوحدالدین کرمانی
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۴ آذر و دی ۱۴۰۲ شماره ۵ (پیاپی ۲۰۳)
195 - 217
حوزه های تخصصی:
شیخ اوحدالدین کرمانی (561-635ق) از چهره های شاخص تاریخ تصوّف ایران و شعر صوفیانه فارسی است که حدود دو هزار رباعی به او منسوب است. وی بیشترِ عمر خود را در آناتولی گذراند و مریدان بسیار پرورش داد. برخی از مریدان او در نیمه دوم قرن هفتم هجری به گردآوری و تدوین رباعیاتش پرداختند. مؤلف نزهه المجالس که هم عصر اوحد کرمانی بود، 53 فقره از رباعیاتش را کتاب خود نقل کرد. از جمله نسخه های کهن رباعیات او، دستنویس شماره 2910 کتابخانه ایاصوفیاست که در آن 1641 رباعی اوحد در 12 باب گردآوری و در حدود 706 ق کتابت شده است. نسخه دیگر رباعیات شیخ که در بردارنده 1136 رباعی است و انیس الطالبین و جلیس الصالحین نام دارد، گردآورده فرزند یکی از مریدان شیخ در نیمه دوم قرن هفتم هجری است و در کتابخانه دانشگاه استانبول نگه داری می شود. این نسخه نیز تبویب موضوعی دارد (76 باب). در مقاله حاضر، نسخه کهن دیگری از رباعیات اوحد کرمانی را معرفی می کنیم که در اواخر قرن هفتم یا اوایل قرن هشتم به صورت موضوعی تدوین شده و دارای 1349 رباعی است. این نسخه، متعلق به مجموعه کمانکش امیرخواجه در کتابخانه حاجی سلیم آقای شهر استانبول است.
رباعی «کم گوی و به جز مصلحت خویش مگوی...» از خواجه نصیرالدین طوسی نیست
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۴ آذر و دی ۱۴۰۲ شماره ۵ (پیاپی ۲۰۳)
234 - 241
حوزه های تخصصی:
در بسیاری از صفحات مجازی و به تبع آن در کتاب فارسی پایه نهم، رباعیِ «کم گوی و به جز مصلحت خویش مگوی...» به غلط به خواجه نصیرالدین طوسی نسبت داده شده است. یادداشت پیشِ رو می کوشد تا سیر انتساب های این رباعی به شاعران مختلف را در طول تاریخ ادب فارسی نشان دهد و در نهایت سراینده اصلی آن را مشخص کند.
انتساب سه رباعی از عارف ایجی به خیالی بخارایی در تذکره لطائف الخیال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای نوین ادبی زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۲۳
1 - 20
حوزه های تخصصی:
یکی از شاعران فصیح دوران صفوی که صاحب لطائف الخیال (تألیف: 1076 - 1078 ق.) از او یاد کرده، عارف ایگی/ ایجی (976 1035 ق.) است. مؤلّف لطائف الخیال پس از ذکر عارف ایجی اصفهانی، از خیالی اصفهانی، که از رهگذر اشعاری که از او آورده، پیداست مراد او، خیالی بخارایی/ هروی (م: حدود 850 ق.)، از شاعران غزلسرای سده نهم هجری و معاصر الغ بیگ (حک: 850 853 ق.) بوده، سخن گفته و یازده بیت از غزلیات و سه رباعی را به نام خیالی اصفهانی آورده است، حال آنکه نگارنده دریافت که شش بیت، یعنی سه رباعی، از مجموع این هفده بیت، در منابع به نام عارف ایجی آمده است. در نوشتار حاضر، با روش توصیفی تحلیلی به این مسئله کانونی، یعنی واکاوی انتساب اشتباه سه رباعی از عارف ایجی به خیالی اصفهانی از سوی صاحب لطائف الخیال، پرداخته شده است، تا به دو پرسش ، یعنی تبیین ضرورت مشخّص کردن انتساب سه رباعی از عارف ایجی به خیالی بخارایی در این تذکره و نیز دلایلی که می توان بر نادرستی نسب خیالی اصفهانی در لطائف الخیال ارائه داد، پاسخ داده شود. همچنین در بخش سوم مقاله، به هدف پژوهش حاضر، یعنی بررسی کامل اشعار خیالی اصفهانی در این تذکره، پرداخته شده و از رهگذر منابع نشان داده شده که جدای از یازده بیت که از خیالی بخارایی است و به اشتباه به نام خیالی اصفهانی آمده، سه رباعی هم از عارف ایجی، در لطائف الخیال به خیالی اصفهانی نسبت داده شده است.
مادّه تاریخ در قطعات و رباعیات میرزا سیّد یحیی مدرّس متخلّص به فدایی یزدی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
توجه به حروف الفبا برای ترتیب و تنظیم مادّه تاریخ و محاسبات نحوی به حساب جمّل و حروف ابجد از دیرباز مورد توجه و استفاده بوده است. استفاده از حروف الفبا برای انعکاس و بیان موّاد تاریخ نیازمند به هنرمندی و تسلّط خاصی است. یکی از شاعران صاحب ذوق که در دیوان ارزشمند خود به آن نظر داشته است میرزا سیّد یحیی مدرّس متخلّص به فدایی یزدی (ف 1282ه.ق)از شاعران دوره بازگشت است. هدف از نگارش این مقاله آشنایی با تاریخچه مادّه تاریخ، سپس محاسبه آن در دو قالب قطعه و رباعی با ذکر مثال هایی از آن در دیوان فدایی یزدی است. این پژوهش به شیوه تحلیلی و با ابزار کتابخانه ای انجام شده و محدوده مورد مطالعه آن در قالب قطعه از نسخه خطّی معتبری به خط خود شاعر محفوظ در کتابخانه شخصی سیّد یحیی مدرّسی وامق و در قالب رباعی از نسخه خطّی معتبر در کتابخانه آیت الله مرعشی استفاده شده است. فدایی یزدی در تاریخواژه های منظوم خود از اشکال کاربرد مادّه تاریخ به ذکر تاریخ درجمله ها و واژه های معنی دار پرداخته و آن را برای بیان موضوعاتی چون ولادت، ساخت بنا، تألیف کتاب، ذاکری و ارتحال اشخاص به کار برده است که در این میان نخست مادّه تاریخ درباره ارتحال اشخاص به خصوص فوت علما و بعد ولادت بسامد بالایی دارد. وی از مجموع 88 قطعه، در 32 قطعه به آوردن مادّه تاریخ نظر داشته و کاربرد آن در قالب رباعی اندک است.
رباعیات ابوالحسن طلحه
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ خرداد و تیر ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۰۶)
217 - 245
حوزه های تخصصی:
شهاب الدین ابوالحسن طلحه مروزى، از رباعى سرایان مهم اواخر قرن پنجم و نیمه اول قرن ششم هجرى است. نام او نخستین بار در تذکره سدیدالدین محمد عوفى در بخش شعراى خراسان یاد شده است. عوفی هجده فقره از رباعیاتش را نقل کرده است و سایر تذکره نویسان همین اطلاعات و اشعار را در کتب خود آورده اند. سیفی نیشابوری در اواخر قرن ششم هجری در کتاب رسائل العشّاق به رباعیات ابوالحسن طلحه استناد کرده و 34 فقره آن را در لابه لای مطالب کتاب گنجانده است. نزههالمجالس جمال خلیل شروانی نیز یکی از منایع مهم رباعیات ابوالحسن طلحه است. در مقاله حاضر، اطلاعات اندکِ موجود در مورد زندگی این شاعر و 85 فقره از رباعیات منسوب به او، از سه منبع فوق و پنج منبع دیگر فراهم آمده است. موضوع اغلب رباعیات ابوالحسن طلحه، عشق و گزارش حالات عاشق و معشوق است.
بررسی دو پاره از یک جُنگ کهن و رباعیات فارسی آن (دستنویس شماره 3775 کتابخانه اسماعیل صائب و نسخه شماره F.738 کتابخانه دانشگاه استانبول)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۴
115-135
حوزه های تخصصی:
در طول تاریخ زبان و ادبیات فارسی، رباعی از مقبولیت و محبوبیت خاصی در میان مردم عادی و اهل ادب برخوردار بوده است. بخشی از چالش ها و پیچیدگی هایی نیز که این قالب در سیر تاریخی خود با آن روبه رو بوده، برخاسته از همین محبوبیت است. یکی از این چالش ها، مشکل «سرگردان» بودن برخی از رباعیات است؛ یعنی رباعیاتی که به بیش از یک شاعر منسوب است. بررسی رباعیات سرگردان جز به یاری تمام منابع کهنِ موجود امکان پذیر نیست. در ادوار مختلف، ادب دوستان در جوامع فارسی زبان گزیده هایی از انواع نظم و نثر گرد آورده اند. قالب رباعی در این مجموعه ها و گزیده ها غالباً جایگاهی خاص داشته است. دو دستنویس بررسی شده در پژوهش حاضر نمونه هایی ارزشمند از این دست منابع هستند. این دو دستنویس درواقع دو پاره جداافتاده از یک جُنگ هستند که آن را شخصی به نام یونس بن ابی بکر که احتمالاً از اهالی آناتولی بوده، در سال 681ق گردآوری و کتابت کرده است. در پژوهش حاضر تمام رباعیاتِ دو پاره باقی مانده از این جُنگ (59 رباعی) تصحیح شده و با جست وجوی این رباعیات در دیگر منابع کهن، گزارشی جامع از وضعیت انتساب آنها ارائه شده است. در این مقاله نشان داده شده که از میان چهار رباعیِ با نام جُنگ، سه رباعی که به نام مهستی، عیوقی و کمال اسمعیل است، تنها در این منبع به این شاعران نسبت داده شده و این مسئله بر اهمیت این جُنگ می افزاید. از دیگر دستاوردهای این پژوهش ارائه نمونه هایی از اخذ و اقتباس رباعی سرایان از یکدیگر و بیان تأثیر این مسئله بر سرگردانی برخی از رباعیات است.