آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۹

چکیده

مطالعه حاضر سعی دارد که با در نظر گرفتن شرایط اجرای توافق پاریس، مشخص سازد که چگونه سود صنعت سیمان تحت تأثیر قرار می گیرد و عوامل مؤثر بر آلودگی و کاهش آلودگی ناشی از تولید سیمان را مشخص نماید. به منظور نیل به این اهداف با استفاده از روش شاخص میانگین لگاریتمی دیویژیا (LMDI) در طی دوره 1392-1390 برای صنعت سیمان مشتمل بر 68 کارخانه سیمان در کشور ایران مورد بررسی قرار گرفته است. با برآورد مدل تجربی، نتایج نشان دهنده ی این موضوع است که می توان کاهش آلودگی های زیست محیطی ناشی از صنعت سیمان را با استفاده از تکنولوژی های نوین، سوخت های جایگزین و کاهش استفاده از برق فراهم کرد. و نتایج بیانگر هفت عامل تجزیه برای انتشار آلودگی است که عبارت است از تأثیر فعالیت، تأثیر تجارت، تأثیر سهم کلینکر، تأثیر سوخت مرکب، تأثیر کارایی الکتریکی و حرارتی و تأثیر انتشار کربن است. می توان بین دو اثر اول که گزینه کاهش آلودگی غیرفنی هستند با سایر اثرات که گزینه های کاهش آلودگی فنی هستند تمایز قائل شد. همچنین نتایج حاکی از آن است که مازاد سهمیه ای در تولید شرکت های سیمان ایران ایجاد نشده و سود نداشته اند، که برخلاف کشورهای اروپایی که دارای مازاد سهمیه و سود یا به عبارتی رانت کربن هستند در کشور ایران این رانت وجود ندارد زیرا سهمیه مازاد تولید که رایگان حاصل می شود، ایجاد نشده که منجر به درآمد بیشتر و ایجاد ثروت شود.  

Estimation Carbon Rent in the Cement Industry of Iran: Abatement advantage under Paris Agreement (Experience-based European Union Emissions Trading System)

The present study aims to determine how cement industry profit is affected by considering conditions of implementation of the Paris Agreement. It also aims to determine factors affecting pollution and reduced pollution caused by cement production. In order to achieve these goals, the case study of Iran has been investigated during 2011-2013 using logarithmic mean Divisia index (LMDI). By estimating experimental model, the results represented that environmental pollutions caused by the manufacturing industry can be reduced using new technologies, and alternative fuels. Results also indicate seven factors in the decomposition for pollution emission, including the activity effect, the clinker trade effect, the The clinker share effect, The fuel mix effect, The thermal and electrical energy efficiency effect, and the electricity carbon emission factor effect. We can make distinction between the first two effects that are options for non-technical pollution reduction and other effects that are options for technical pollution reduction. Additionally, results suggest that cement companies of Iran have not created surplus quota and they have not surplus production and profit. This indicate that, unlike European countries that have surplus quota and profit or carbon rent, Iran does not have it, since surplus production quota generated freely has not been generated to lead increased income and wealth creation.

تبلیغات