مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۲۱.
۲۲۲.
۲۲۳.
۲۲۴.
۲۲۵.
۲۲۶.
۲۲۷.
۲۲۸.
۲۲۹.
۲۳۰.
۲۳۱.
۲۳۲.
۲۳۳.
۲۳۴.
۲۳۵.
۲۳۶.
۲۳۷.
۲۳۸.
۲۳۹.
۲۴۰.
بافت تاریخی
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۷ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۵
31 - 55
حوزه های تخصصی:
ﺑﺎﻓﺖ ﻗﺪیﻢ ﺷﻬﺮﻫﺎ یﮑی ﺍﺯ ﻣﺴﺎﺋﻞ ﻣﻬﻢ ﺩﺭ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪﺭیﺰی ﺷﻬﺮی ﻣیﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ برای فراهم نمودن امنیت و کاهش بحران در آن، نیاز به رعایت اصول پدافند غیرعامل دارد. بافت های قدیم ا شهر دزفول، به دلیل قرار گرفتن در استان مرزی اهمیت بسیاری پیدا می کند و در طول دفاع مقدس آسیب زیادی دیده است. هدف اصلی پژوهش یافتن راهکارهای بهسازی بافت قدیم شهر بر اساس اصول ﭘﺪﺍﻓﻨﺪ ﻏیﺮﻋﺎﻣﻞ بوده است پژوهش حاضر با رویکرد توسعه ای – کاربری و ترکیبی از روش های تحقیق (توصیفی و تحلیلی) استفاده گردیده است. بدین صورت که معیارهای مورد نظر و تاثیر گذار با بهره گیری از پیشینه تحقیق استخراج و مطابق منطقه مورد مطالعه بومی سازی شد و در ادامه با استفاده از نرم افزار ArcGISو Expert Choice و استفاده از تلفیق تکنیک SWOT وAHP به پهنه بندی میزان آسیب پذیری در بافت فرسوده ی دزفول و ارائه ی راهبردهایی متناسب با اصول پدافند غیرعامل پرداخته شده است. نتایج تحقیق نشان داد که محله های رودبند، قلعه، چولیان، کلانتریان، مجدیان و علی مالک نسبت به محله های دیگر در معرض آسیب پذیری بیشتری قرار دارند و همچنین راهبردهای تدافعی از سایر راهبردها از اهمیت بیشتری برخوردار هستند. از طرف دیگر میانگین آسیب پذیری در بافت شهری دزفول برابر 05/0 درصد بوده است. لذا راهبردهای که وزن آن ها از بیشتر از میانگین است شامل ده مورد می باشند که از مهمترین آن ها می توان به مکان یابی کاربری های حساس با وزن 082/0 و ﺑﻬﺴﺎزی ﺷﺒﮑﻪﻫﺎی زﯾﺮﺳﺎﺧﺘﯽ با وزن 081/0 اشاره نمود و مابقی راهبردها دارای ارزش وزنی کمتری می باشند که دو راهبرد ﺣﻔﻆ وﯾﮋﮔﯽﻫﺎی ﻣﻄﻠﻮب شاخص ساختمان ها با وزن 017/0 و بهره گیری از وﯾﮋﮔﯽﻫﺎی ﻣﻄﻠﻮب منطقه برای کاهش بحران با وزن 018/0 کمترین وزن دهی را کسب نموده اند.
مدل سازی ساختاری-تفسیری سامان دهی بافت تاریخی شهر با رویکرد دارایی-مبنا (مورد: شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله ابعاد و شاخص های مؤثر بر سامان دهی بافت تاریخی ارومیه با رویکرد سیاست های دارایی مبنای توسعه اجتماعات محلی را از طریق مدل سازی ساختاری- تفسیری شناسایی و تحلیل می کند و درنهایت، به طراحی ارتباطات بین معیارها (سرمایه اجتماعی،کالبدی و مالی) و زیرمعیارهای آنها پرداخته است. با توجه به مؤلفه های مورد بررسی پژوهش حاضر، روش انجام تحقیق در این مقاله از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی (علی) است. ابتدا، از طریق مطالعه ادبیات و مطالعات دیگر شاخص های سیاست دارایی مبنای توسعه اجتماعات محلی برای سامان دهی بافت تاریخی، شناسایی شده است، سپس با استفاده از متدولوژی تحلیلی نوین مدل سازی ساختاری-تفسیری(ISM) روابط بین شاخص های سیاست دارایی مبنا برای سامان دهی تعیین و به صورت یکپارچه تحلیل شده است؛ درنهایت با استفاده از تحلیل MICMAC، نوع متغیرها با توجه به میزان اثرگذاری و اثرپذیری بر سایر متغیرها مشخص شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد، سه عامل میزان درآمد ماهانه، وضعیت مالکیت، و ارزش ملک مسکونی به ترتیب با میزان قدرت نفوذ 18، 18 و 16 بیشترین تأثیر و معیارهای کیفیت امکانات کالبدی و ثروت قابل تبدیل به پول هر دو با میزان قدرت نفوذ 7، کمترین تأثیر را در سامان دهی بافت تاریخی با رویکرد سیاست های دارایی مبنای دارند. همچنین در سطح ابعاد، نتایج نشان می دهد که اولین ابعاد مؤثر در سامان دهی بافت تاریخی ارومیه با رویکرد سیاست های دارایی مبنای توسعه اجتماعات محلی، ابعاد سرمایه مالی است. درنتیجه، هر گونه برنامه و اقدام برای سرآغاز و سامان دهی بافت تاریخی شهر ارومیه، باید به نقش کلیدی و پایه ای این عوامل توجه نماید.
امکان سنجی تحقق پذیری نظام برنامه ریزی و مدیریت یکپارچه ی بازآفرینی بافت های تاریخی (مطالعه موردی: کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۸ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۹
193 - 211
حوزه های تخصصی:
امروزه بافت تاریخی شهرها به رغم پیشینه ی درخشان، با مشکلات پیچیده و متعدد ناشی از بی هویتی شهر معاصر روبه رو بوده و از پرمسئله ترین نقاط شهری به شمار می روند که گستره ی مشکلات پیچیده ی آن تمامی شهر را دربر می گیرد. در این راستا، به منظور ارتقای بافت های تاریخی در دهه های اخیر رویکردهای متعددی ارائه شده است که سیر تکاملی آنها بازآفرینی بوده که نیازمند الگوی برنامه ریزی و مدیریتی یکپارچه می باشد. با توجه به اهمیت بافت تاریخی شهرها از منظر برنامه ریزی و مدیریتی، هدف از تحقیق حاضر امکان سنجی تحقق پذیری نظام برنامه ریزی و مدیریت یکپارچه ی بازآفرینی بافت های تاریخی در کلان شهر تبریز می باشد. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی بوده که به منظور تحلیل داده ها از مدل تحلیل عاملی Q و آزمون آماری T تک نمونه ای استفاده شده است. جامعه ی آماری تحقیق نیز شامل مدیران شهری و نخبگان دانشگاهی و کارشناسان آشنا به مسائل بافت های تاریخی است که حجم نمونه با استفاده از روش دلفی 100 نفر تعیین گردیده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که نظام برنامه ریزی و مدیریت یکپارچه ی بازآفرینی بافت های تاریخی در کلان شهر تبریز در ابعاد مختلف ساختار مدیریتی (تفرق های تصمیم گیری و عملکردی)، ظرفیت های سازمانی و بهره گیری از رویکردهای متنوع و مشارکت (عدم مشارکت مردم و نهادهای خصوصی و عدم مشارکت افقی (بین سازمانی) و عمودی (درون سازمانی) در سازمان ها) دارای کاستی های اساسی است. در این راستا، سه الگوی تأثیرگذار بر تحقق پذیری مدیریت یکپارچه ی بازآفرینی، مدیریت واحد و سیستمی، نونهادگرایی و مشارکت و تنوع گرایی می باشند که ارزش آنها بر اساس مدل تحلیل عاملی Q به ترتیب 843/3، 651/2 و 798/1 به دست آمده است.
توصیه های طراحی نما برای ابنیه نوساز واقع در حریم خانه های قاجاری ارزشمند شهری استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال بیستم اسفند ۱۴۰۲ شماره ۱۲۹
33 - 44
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: با وجود تأکیدات قانونی مکرر، طی چند دهه اخیر، ساخت و سازهای جدید در بافت های تاریخی شهرهای استان گیلان عموماً بدون رعایت هماهنگی لازم با معماری تاریخی این شهرها انجام شده که درنتیجه آن وحدت و یکپارچگی کالبدی این بافت ها به شدت مخدوش شده است. این پژوهش به این مسأله می پردازد که برای آنکه ساخت وسازهای جدید در حریم خانه های قاجاری ارزشمند شهرهای استان گیلان در هماهنگی با این آثار طراحی شوند، رعایت چه خصوصیاتی در طراحی نمای آنها توصیه می شود.هدف پژوهش: این پژوهش می کوشد تا به عنوان گامی در راستای تدوین ضابطه طراحی نما، برخی توصیه ها و احکام طراحی را که به نظر می رسد به حصول سازگاری بصری بین نمای ابنیه نوساز با ابنیه تاریخی مجاور کمک می کنند، تدوین کند. روش پژوهش: این پژوهش از ترکیبی از راهبرد تفسیری-تاریخی و استدلال منطقی استفاده می کند. داده های پژوهش از منابع آرشیوی و بازدید میدانی، شامل مجموعه ای از 74 خانه قاجاری ارزشمند واقع در شهرهای رشت، لاهیجان، لنگرود، انزلی، املش و رودسر گردآوری شده است.نتیجه گیری: با نگاه به ضوابط بالادستی حفاظت از بافت های تاریخی کشور و با مبنا قراردادن طبقه بندی سمس و درنظرگرفتن واقعیات محدوده پژوهش، رویکردهای طراحی قابل قبول در مورد ابنیه میان افزا برای محدوده پژوهش شامل «تکرار عین به عین» و «ابداع در چارچوب سبک مورد نظر» انتخاب شد. رویکرد «ارجاع دادن انتزاعی» نیز به صورت محدود مجاز در نظر گرفته شد. با بررسی خصوصیات هویت بخش در آثار معماری مورد مطالعه، سرفصل های مورد توجه در راهنمای طراحی نما شامل هشت عنوان تعیین شد: ابعاد کلی نما؛ ترکیب بندی کلی نما؛ بازشوها؛ بام؛ فضاهای نیمه باز؛ دروازه ها؛ مصالح، رنگ بندی و تزیینات؛ و دیوار محوطه. در پایان، احکام طراحی نما شامل 20 حکم و توصیه تدوین و ارائه شد.
طراحی فضای شهری خودمانی با تاکید بر خاطره انگیزی درگذر تاریخی گلچینان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۴۴
۴۹۸-۴۸۱
حوزه های تخصصی:
فضای خودمانی فضایی است که فرد ساکن محله در آن احساس تعلق می کند، فضا را از آن خود دانسته و خود را نیز جزئی از فضا می داند. چنانچه انسان در فضا احساس راحتی و تعلق داشته باشد، حضور وی در فضا پررنگ تر شده و زمینه خاطره سازی برای وی فراهم می شود. گذر گلچینان که در بافت تاریخی شهر یزد قرار دارد به دلیل مداخلات صورت گرفته، بخشی از خودمانی بودنش را از دست داده است. اما به دلیل قدمت تاریخی هنوز قابلیت درس گرفتن از آموزه های نهفته در آن وجود دارد. لذا این پژوهش با مرور بر ادبیات فضای خودمانی و خاطره انگیز و تدوین مبانی طراحی چنین فضاهایی، در پی بازگرداندن فضای مانوس و خودمانی گذشته در بافت های تاریخی بوده است تا بتواند فضایی خاطره انگیز را برای استفاده کنندگان ایجاد کند. روش به کار برده شده توصیفی و تحلیلی بوده و پژوهش از نوع کاربردی می باشد. در این راستا از تکنیک های برداشت میدانی و مصاحبه با اهالی ساکن، عکاسی و فیلمبرداری استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که وجود کاربری های قدیمی (زورخانه قدیمی، حسینیه ها، مساجد، گاراژها و...) هرچند کمتر از گذشته اما بهانه ای برای حضور، گردهمایی و خاطره انگیزی می باشند. وجود عناصر شاخص کالبدی (بادگیرها، ساباط ها، گنبدها، رواق ها و...)، هویتمندی فضا را رقم می زند و به آشنا بودن فضا در جهت خودمانی شدنش کمک می کند. در کنار این ها فضاهای گمشده و پنهان، مخروبه و متروکه شدن بناهای ارزشمند تاریخی، خودمانی بودن فضا را خدشه دار می کند. باز طراحی انجام شده در این گذر تاریخی مواردی را که منجر به از بین رفتن فضای خودمانی شده است، با درس گرفتن از خود بافت، برطرف ساخته است. استفاده از نتایج این پژوهش در بافت تاریخی یزد و موارد مشابه جهت ایجاد فضاهای خودمانی و خاطره انگیز، توصیه می شود.
تحلیل و ارزیابی عوامل مؤثر بر انسجام کالبد شهری در فضاهای عمومی واقع در بافت های تاریخی (نمونه موردی: مرکز محله شهیدگاه اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۷
۳۱۶-۳۰۱
حوزه های تخصصی:
شهرها و فضاهای شهری، همانند بسیاری از مصنوعات ساخت دست بشر، در گذر زمان دچار فرسودگی و تأثیرات ناشی از آن در کالبد و عملکرد خود می باشند. عدم تصمیم گیری به موقع سازمان های دولتی برای کاهش تأثیر فرسودگی بر کالبد و فقدان هماهنگی بین آن ها، در کنار کمرنگ شدن حس تعلق شهروندان به مکان، منجر به عدم حفاظت و نگهداری از بافت ها و در نتیجه تشدید فرسودگی آن ها گشته است. تمام این رویدادها عاملی برای از میان رفتن انسجام کالبدی در بافت و ایجاد حس عدم یکپارچگی در ذهن شهروندان می شود. با توجه به اینکه بافت های تاریخی هر شهر، حافظه تاریخی یک ملت و بخش های جدایی ناپذیر و هویت بخش آن شهر هستند، جاری ساختن مجدد زندگی شهری در آن ها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این امر می تواند از طریق بازنگری در فضاهای عمومی رهاشده در بافت های تاریخی و تجدید حیات آن ها به عنوان محل هایی برای برقراری تعامل اجتماعی شهروندان، صورت پذیرد. هدف از انجام این پژوهش، شناخت عوامل انسجام بخشِ به فراموشی سپرده شده یا کم اثر شده بافت های تاریخی، تحلیل آنها، ارائه راهکارهایی کارآمد برای پیوند فضاهای عمومی واقع در بافت های تاریخی با شهر به صورت یک کلیت یکپارچه با استفاده از عوامل منتج از پژوهش می باشد. به ویژه آنکه بازنگری توأم با تجدید حیات این فضاها، علاوه بر اعتلای مناسبات درون بافتی، می تواند به رونق صنعت گردشگری و مآلاً بهبود وضعیت اقتصادی- اجتماعی شهر منجر گردد. برای رسیدن به این منظور از روش های تحقیق اسنادی (کتب، مقالات و طرح های فرادست) و میدانی (گشت زدن و عکس برداری از محیط) بهره گرفته شده است که در انتها با تحلیل و نتیجه گیری از آن ها، به عوامل ناکارآمدی اصلی (از جهت انسجام و یکپارچگی کالبدی) مرکز محله شهیدگاه اردبیل به عنوان یک فضای عمومی واقع در بافت تاریخی ارزشمند، پرداخته شده و پس از تحلیل این عوامل، راهکارهایی برای بهبود وضعیت موجود، ارائه می گردد. شایان توجه است که رفع مشکلات یک بافت تاریخی و رسیدن به یک وضعیت مطلوب، نیازمند راهکارهایی بنیادی تر، با صرف زمان و هزینه بیشتر خواهد بود.
راهکارهای احیاء بافتهای تاریخی به مثابه هویت واجد ارزش شهری؛ مورد پژوهی: محور تاریخی تربیت تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۳۷
۵۶-۳۵
حوزه های تخصصی:
تاثیر مولفه های هویت کالبدی و فعالیتی بافتهای تاریخی در ایجاد تعاملات اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴۱
۲۴۶-۲۲۹
حوزه های تخصصی:
بافت تاریخی شهرها منعکس کننده شخصیت مدنی، فرهنگ و تعاملات شهری است. در این بافت ها علاوه بر کالبد به فضاسازی مطابق با کارکرد و عملکرد نیز پاسخگوی می شود. علاوه بر این، انگاره های کالبد و کارکرد ، به عنوان مؤلفه های مؤثر در مداخلات بافت های تاریخی مطرح اند. بنابراین شناخت این مولفه ها هم در جهت مداخله در بافتهای تاریخی و هم در جهت تعمیم انگارهای آن به سایر بخشها حائز اهمیت اند با نگاهی به بافت تاریخی، این نکته مشهود است که شکل گیری و حیات آن ها در تداومی تاریخی، فرهنگی، اجتماعی، و محیطی به صورتی منسجم و هماهنگ عیان گردیده است. ساکنان این بافت ها هویت خود را از طریق ارتباطات اجتماعی و مشارکت در ایجاد این فضاهای ماندگار دریافت می نموده اند. تاثیر چنین مکان های ماندگاری در شکل دهی به هویت فردی و اجتماعی و فرهنگی است. این مقاله مولفه های موثری نظیر: تعاملات اجتماعی، فعالیتها، دلبستگی را در پیوند اجتماعی افراد با بافت قدیم موثر ارزیابی می کند و در جهت پاسخگویی کالبدی و معماری به آنهاست. در این پژوهش با روش تحقیق توصیفی، تحلیلی و مطالعات کتابخانه ای و با چارچوب نظریه پیوند اجتماعی و مولفه های اصلی آن درصدد بررسی مفاهیم کالبدی در بافتهای تاریخی، به بررسی مفاهیمی نظیر مشارکت دلبستگی، تعهد و باور و موضع گیری جامعه شناختی آن، از منظر کالبدی و شناخت ویژگی های پیوند اجتماعی و لزوم احیای کالبدی آن در بافتهای تاریخی پرداخته می شود. تا بدین طریق به تفکیک مولفه های کالبدی و فعالیتی که در پیوند میان مردم و بافت قدیم موثر است بینجامد.
تحلیل یکپارچه تاب آوری کالبدی محدوده تاریخی بازارچه حسن آباد اصفهان در برابر زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۸۳
123 - 137
حوزه های تخصصی:
بافت های واجد ارزش تاریخی همواره چالش بزرگی در سیستم مدیریت شهری محسوب می شوند. به عنوان مثال، در بحث افزایش ایمنی، این بافت ها یا تحت مداخلات بزرگ مقیاس قرار گرفته و یا به عنوان محدوده ای دست نخورده، در طرح های بالادست به حال خود رها می شوند؛ چراکه ایمن سازی آن ها به شیوه های معمول همچون تعریض معابر به جهت تسهیل امدادرسانی و یا ساخت وسازهای جدید با بهره گیری از مصالح مقاوم به قیمت نابودی یکپارچگی، مرفولوژی و درنهایت اصالت بافت تاریخی تمام خواهد شد. پژوهش حاضر پس از بررسی ماهیت تاب آوری، ابعاد آن، تشریح تاب آوری کالبدی و عوامل مؤثر بر آن، به دنبال این است که میزان تاب آوری کالبدی این محدوده تاریخی را باز بررسی کند. چالش تطبیق اصول تاب آوری با این محدوده ها از جایی آغاز می شود که مبدأ شکل گیری بافت های تاریخی به پیش از تدوین این اصول بازمی گردد. با مطالعه اسنادی و تحلیل کیفی، تاب آوری کالبدی محدوده تاریخی بازارچه حسن آباد اصفهان با در نظر گرفتن شاخص های ویژه این دست بافت ها، همچون مصالح و فنون ساخت مورد ارزیابی قرار گرفت. سپس مطالعات در جدول سوات تحلیل و پس ازآن در قالب نقشه تحلیل یکپارچه تاب آوری کالبدی پیاده سازی شد. مشخص شد این محدوده از حیث «سطح اشغال ابنیه»، «تراکم ساختمانی» و «فضای باز شهری» بیشترین آسیب پذیری را داشته و در ابعادی همچون «نوع و عمر ابنیه» به شرط رسیدگی و عدم فرسودگی کالبدی، وضعیتی قابل قبول دارد. افزون بر این، ماحصل دیگر پژوهش حاکی از آن است که اصول معاصر تاب آوری لرزه ای، به دلیل خدشه به اصالت و مرفولوژی بافت های واجد ارزش تاریخی، قابلیت اجرای مستقیم بر این محدوده ها را ندارند. اما می توان با در نظرگیری متغیرهایی همچون کیفیت مصالح و ایستایی سازه و همچنین به روزرسانی برخی اصول همچون تأمین چند فضای باز کوچک تر به جای یک فضای باز اضطراری بزرگ، به ایمنی نسبی و درعین حال حفظ حداکثری اصالت این محدوده ها دست یافت و در پایان به منظور ارتقای تاب آوری کالبدی بافت تاریخی با حفظ حداکثری اصالت پیشنهاد هایی در سه حوزه مرمت شهری، مرمت معماری و مدیریت شهری ارائه شده است.
ارزیابی عناصر شهرهای اسلامی- ایرانی در برندسازی مکانی بافت های تاریخی (نمونه موردی: بافت تاریخی شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یک شهر اغلب دارای پندارهای قابل شناسایی خاص یا ارزش های درونی ادراک شده از ساکنان آن است. برندسازی شهری ریشه در خلق و برجسته کردن هویتی از ارزش های متنوع دارد که همواره با شنیدن نام یک شهر، تصویری در ذهن ما تداعی می شود؛ این تصویر می تواند شامل ابعادی چون تصویر اجتماعی، تصویر اقتصادی، تصویر کالبدی یا تصویری که از گذشته تاریخی آن شهر داریم، شود. هدف از پژوهش حاضر، بررسی عناصر شهرهای ایرانی-اسلامی در برندسازی مکانی در بافت تاریخی شیراز است. این پژوهش از نوع مطالعات توصیفی-تحلیلی است و تجزیه و تحلیل اطلاعات به روش توصیفی با استفاده از مدل های تصمیم گیری چندمعیاره تاپسیس انجام شده است. روش گردآوری داده ها به دو صورت اسنادی و از طریق فیش برداری (شامل کتاب، مقالات فارسی و لاتین، پایان نامه ها) و میدانی (پرسشنامه و برداشت میدانی) به دست آمده است. پس از تبیین شاخص های مرتبط با موضوع، پرسشنامه ای ساختاریافته در قالب طیف لیکرت تدوین و توسط کارشناسان تکمیل شد. در این پژوهش 9 مورد از عناصر بافت تاریخی شیراز که جزو عناصر سازنده شهر ایرانی-اسلامی هستند، مورد بررسی قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان می دهد، شاه چراغ با شاخص اولویت 85/0 رتبه اول، ارگ کریم خان نیز با شاخص اولویت 83/0رتبه دوم، بازار وکیل با شاخص اولویت 64/0 رتبه سوم و مدرسه خان با شاخص اولویت 11/0 رتبه نهم را در برندسازی مکانی بافت تاریخی شیراز دارند. براساس نتایج به دست آمده مسائل مربوط به دلپذیری، محرک بودن و هیجان انگیز بودن فضا در ایجاد تصویر ذهنی مطلوب تأثیر زیادی داشته است. شاه چراغ بزرگ ترین مزیت گردشگری شیراز است که بازدیدکنندگان می توانند با انجام برنامه ریزی و مهیاکردن شرایط محیطی مناسب از این موهبت ویژه استفاده کنند. با این حال تخریب های گسترده و ساخت وسازهای خارج از اصول شهرسازی می تواند ضربه جبران ناپذیری بر این پتانسیل ویژه برندسازی شیراز وارد سازد. در راستای برندسازی شهری شیراز، برخورد ضابطه مند و بر اساس اصول شهرسازی، شناسایی واقعیت های جامعه و تلاش برای رفع موانع و کمبودها و مشارکت و نظارت ذی نفعان، مشارکت و همکاری همه سازمان های تأثیرگذار اقتصادی، مدیریت شهری، سازمان های فرهنگی و آموزشی و سازمان های مردم نهاد ضروری هستند.
واکاوی شکنندگی در محلّات بافت تاریخی شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۱
97 - 126
حوزه های تخصصی:
محلّات بافت تاریخی شهرها، درگذر زمان دچار ازهم گسیختگی گردیده است، به طوری که شهرها را به شدت تحت فشار قرارداده و دچار نوعی شکنندگی زودرس کرده است. هدف این پژوهش، تحلیل شکنندگی در 24 محله بافت تاریخی شهر ارومیه می باشد. نوع تحقیق، کاربردی و روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است. داده های مورد تحلیل به طریق پیمایش و با ابزار پرسشنامه از نمونه آماری متشکل از تعداد 30 فرد خبره گردآوری شده اند. 14 شاخص بر اساس نظرات نخبگان و نیز موجود بودن اطلاعات انتخاب گردیده و در نرم افزار GIS لایه های اطلاعاتی برای آن ها ایجاد شده است. برای محاسبه وزن شاخص ها، از روش FUCOM و برای تحلیل داده ها، از روش تصمیم گیری CoCoSo استفاده گردیده است. نتایج نشان می دهد که در بافت تاریخی شهر ارومیه، 8 درصد محدوده در پهنه شکنندگی خیلی کم، 21 درصد در پهنه شکنندگی کم، 29 درصد در پهنه شکنندگی متوسط، 28 درصد در پهنه شکنندگی زیاد و 14 درصد در پهنه شکنندگی خیلی زیاد واقع گردیده است. محلّات درویشلر، آغداش، دوشابچی خانا، خان باغی و خانباباخان در پهنه شکنندگی خیلی زیاد، محلّات صحیه، جارچی باشی، تندیرچیلر، شورشورا و هزاران در پهنه شکنندگی زیاد، محلّات بازارباش، ارگ، دلگشا، یوردشاهی و نوگچر در پهنه شکنندگی متوسط، محلات یئدی درمان، آغ زمیلر، سیدجواد، مهدی القدم و یونجالیق در پهنه شکنندگی کم و محلات نائب عسگر، خطیب، قره آغاج و دوچیلر در پهنه شکنندگی خیلی کم واقع شده است.
راهبرد بازآفرینی شهر خلاق با محوریت بافت تاریخی فرهنگی شهر با استفاده از روش تاپسیس (مطالعه موردی: کلانشهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۵
269 - 284
حوزه های تخصصی:
شهرهای قرن بیست و یکم با سرعت بسیار زیادی در حال دگرگونی در شکل و اندازه خود می باشد. این دگردیسی در قرن حاضر باعث شتابزدگی رشد شهری بدون برنامه ریزی برای اصلی ترین عنصر شهر یعنی انسان شده است. اما آیا شهرها توانسته اند به تناسب این افزایش جمعیت، خود را وفق دهند و نیازهای انسان ساکن در بطن خود را جوابگو باشند. شهرهای امروز ایران نیز از این قاعده مستثنی نبوده بلکه بیش از سایر کشورها گاه درگیر این موضوع بوده است. از لحاظ تاریخی، خلاقیت همواره نیروی محرک شهرها بوده و شهرها به لحاظ وجود خلاقیت تداوم حیات داشته اند. شهر خلاق مکانی برای رشد خلاقیت افراد و فضایی باز برای پیشرفت و سرمایه گذاری خلاق و ایجاد رشد خلاق شهری در بستر آرامش و آسایش برای آینده گان است. شهر خلاق به دنبال زدودن خمودگی از فضاهای شهری است که انسان را با سرعت سرسام آوری به سمت پرتگاه زوال شهری و انسانی سوق می دهد. در این پژوهش دیدگاه فلوریدا در رابطه با شاخص های خلاقیت شهری با استفاده از 384 پرسش نامه که با استفاده از روش لیکرت طراحی شده است؛ ابتدا با روش SPSS مورد تحلیل قرار گرفت؛ برای وزن دهی شاخص های خلاقیت، مدل تحلیل شبکه ای ANP در نرم افزار Super Decision و برای تحلیل متغیرهای شاخص های خلاقیت شهری از مدل تصمیم گیری چند معیاره تاپسیس استفاده شد. ننایج نشان دهنده می دهد، با توجه به شاخص های دیدگاه فلوریدا، منطقه تاریخی فرهنگی هشت کلانشهر تبریز با امتیاز 9313/0 در مقدار CLi مدل تاپسیس دررتبه یک قرار دارد. نتایج حاصل از آنالیز پرسش نامه ها نیز نشان داد که منطقه تاریخی فرهنگی هشت کلانشهر تبریز با امتیاز 7941/3 در رتبه نخست مناطق شهری قرار گرفته است. بنابراین می توان نتیجه گرفت در شاخص های مورد بررسی پژوهش، منطقه تاریخی فرهنگی کلانشهر تبریز در رتبه نخست در میان سایر مناطق جای گرفته است.
تبیین پارادایم انتقادی و مدل نوین تحقق بازآفرینی پایدار شهری جهت کاربست در بافت تاریخی شیراز
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: تحولات دهه 2010م را می توان شروع نخستین گام های عملی به سوی ایجاد فصل مشترک فی مابین پایداری و بازآفرینی تلقی نمود. در بافت های تاریخی، موضوع پایداری و حفاظت با هدف ایجاد تعادل و به عنوان محرک هایی برای توسعه و بازآفرینی در برنامه ریزی شهرهای تاریخی مورد توجه قرار گرفته است. شهر شیراز که در بردارنده ی بافت تاریخی چشمگیر و شایستگی هایی از بعد چشم انداز شهری است نیازمند مدلی برای سنجش پایداری و بازآفرینی شهری است
روش بررسی: وشتار حاضر با هدف تدوین مدل مفهومی تحقق بازآفرینی پایدار شهری جهت کاربست در بافت تاریخی شیراز به دنبال پاسخ به سوال اصلی تحقیق است که با توجه به شاخص های پایداری و متون بازآفرینی شهری چگونه می توان مدلی مناسب برای تحقق بازآفرینی شهری پایدار اتخاذ کرد؟ نوشتار حاضر بر مبنای محتوای سوال تحقیق و نیل به هدف تحقیق، با رویکرد تحلیل محتوای کیفی و از نوع استقرائی انجام شده است. برای انتخاب شاخص های مربوط به بافت تاریخی شیراز، روند توسعه شاخص با ترکیب و تطبیق شاخص ها با روش سنجش شاخص های توسعه پایدار که توسط گوردن میشل (1996) ارائه شده، بدست آمد. بر اساس این سازگاری، فرآیند انتخاب شاخص های بافت تاریخی در این مقاله 11 مرحله دارد.
یافته ها و نتیجه گیری: نتایج حاصل از مدل تحقق و سنجش پایداری در بافت های تاریخی و ارتباط آن با بازآفرینی شهری حاکی از آن است که این روش سنجش در هر بافت تاریخی به مجموعه ای متفاوت از شاخص ها با توجه به ساختارهای کالبدی/عملکردی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی بستگی دارد که باید قابل سنجش بوده و در طی مشارکت طولانی مدت از شهروندان، تیم های درگیر پروژه های بازآفرینی و طی یک فرآیند بازخورد چرخه ای بدست آمده باشند تا اطمینان حاصل شود که شاخص ها معتبراند. با استفاده از مدل پیشنهادی یک رویکرد استراتژیک برای ایجاد محدوده های پایدار تاریخی مدرن می تواند براساس اطلاعات کیفی و کمی توسعه یابد. در نهایت پس از ارائه دستاورد علمی و پژوهشی، کاربرد مدل نوین تبیین شده در بافت تاریخی شیراز مورد شرح قرار گرفته است.
تحلیل پیکره بندی گذر بافت های تاریخی شهرها با روش چیدمان فضا (مطالعه موردی: محله شعربافان لاهیجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بافت های تاریخی شهرها از فرم های غالب و نوع فعالیت مردمانی که در آن می زیسته اند حکایت می کنند. ویزگی های معماری و شهری دوران پیشین را روایت کرده و هویت بخش شهرها هستند. کوچه ها و گذرهای تاریخی فضای واسط بین بنای معماری و فضاهای شهری هستند که از آن ها به فضای بینابینی یاد می شود.هدف: این مقاله ساختار فضایی گذر محله تاریخی شعربافان لاهیجان را در سه دوره زمانی متفاوت مورد بررسی و تحلیل قرار داده است.روش شناسی: این پژوهش ابتدا محله شعربافان بر اساس یک عکس قدیمی متعلق به دهه 20 شمسی توسط نرم افزار Cinema 4D شبیه سازی شد. در مرحله بعد، پلان محدوده شبیه سازی شده در نرم افزار Autocad ترسیم شده و از آن خروجی dxf گرفته شد. برای تحلیل و بررسی سازمان فضایی و نحو فضا، و دست یابی به انواع شاخص های آنالیز ترکیبی با استفاده از نقشه محوری، از میان نرم افزارهای موجود در این خصوص، با مطالعه و بررسی، نرم افزار UCL Depth Map برای این تحقیق، استفاده شده است. برای بررسی بیشتر، وضعیت گذر مذکور در نقشه های ترسیمی بر اساس نقشه های هوایی شهر در سال 1335 و طرح جامع سال 1392 نیز مورد مطالعه و تحلیل قرار گرفت. قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی شامل محله شعربافان لاهیجان می باشد .یافته ها و بحث: مقایسه نتایج تحلیل های حرکتی حاکی از آنست گذرهای بافت تاریخی شعربافان در گذشته از میزان خوانایی کمتری نسبت به دوره فعلی برخوردار بوده است. همچنین میزان یکپارچگی فضایی در تحلیل نقشه سال 92 انسجام فضایی گذرها را به میزان قابل توجهی نسبت به سال 1335 بیشتر نشان می دهد، این در حالی است که انسجام فضا در دهه 20 شمسی مطلوب بوده است. شایان ذکر است خوانایی فضا در مقیاس محلی در تمامی دوره ها از همبستگی بالایی برخوردار بوده و نشان دهنده سهولت ادراک فضا در مقیاس محلی است. تحلیل گراف ها و بررسی نرم افزاری ساختار فضایی نمونه ها نشان داد میزان درک بصری فضا در دوره معاصر نسبت به دوره های پیشین بیشتر شده است. در دوران معاصر که تصویر واضحی از گذشته تاریخی شهرها وجود ندارد، اسناد تصویری منابع مهمی برای درک گذشته تاریخی به شمار می روند.نتیجه گیری: نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که شبیه سازی فضاهای قدیم بر اساس اطلاعات موجود در عکس ها و با روش های رایانه ای، امکان تحلیل ساختار فضایی کالبد قدیم و مطالعه بیشتر در خصوص بافت های تاریخی شهرها را فراهم می آورد.
بررسی مخاطرات طبیعی و انسانی و آسیب پذیری بافت تاریخی در محله فردوسی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
113 - 128
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزان شهری بافت تاریخی را قلب تپنده شهرها می دانند. شهرها و به ویژه بافت های تاریخی آنها دائماً تحت تأثیر مخاطرات طبیعی و انسانی قرار دارند. هدف این پژوهش، بررسی آسیب پذیری محله فردوسی به عنوان نمونه ای از محلات بافت تاریخی شهر تهران است. داده ها از فایل های سیستم اطلاعات جغرافیایی و پیمایش به دست آمده اند. همچنین زمینه ها و اسناد تاریخی به عنوان بخشی از این مطالعه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. 10 کارشناس شهرداری برای هر یک از 29 شاخص در مقایسه با سطوح استاندارد نمره 1 تا 5 تعیین و میانگین این نمرات برای ارزیابی نقش هر پارامتر در آسیب پذیری این محله مورد تحلیل قرار گرفته است. یافته های تحقیق حکایت از پتانسیل بالای وقوع مخاطرات طبیعی و انسانی در منطقه مورد مطالعه دارد. فراوانی ساختمان های چند طبقه ناپایدار و شبکه های فرسوده برق و آب، نگهداری مواد اشتعال زا در انبارها و نبود شبکه فاضلاب برای نیمی از ساختمان ها از مهم ترین عوامل آسیب پذیری بافت مورد مطالعه هستند. مسائلی مانند ناامنی، سوء مصرف مواد مخدر در فضاهای عمومی، ازدحام بیش از حد و شلوغی هنگام روز نیز منجر به مهاجرت ساکنان محله گردیده است که در پی آن، با فعالیت های تجاری و انبارها جایگزین شده اند. مشکلات متعددی به آسیب پذیری بافت تاریخی این محله دامن می زنند و احتمال بروز چنین مشکلاتی در سایر بافت های تاریخی شهری تهران نیز زیاد است.
پیشنهاد و ضرورت به کارگیری زیست شبانه در بافت های تاریخی (نمونه موردی: ارگ تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مرمت و معماری ایران سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
55 - 66
حوزه های تخصصی:
چگونگی احیا و توسعه بافت های تاریخی شهرهای ایران امروزه به یک موضوع مهم و چالش برانگیز تبدیل شده است. یکی از پیشنهادات و راهکارها ایجاد زیست شبانه در بافت های تاریخی است. در حقیقت استفاده از بافت های تاریخی در ساعات مختلف امروزه مورد توجه پژوهشگران و مرمتگران قرارگرفته است. تجربه نشان داده است در بافت های تاریخی کشورهای مختلف که زیست شبانه جریان دارد، به دلیل حضور مردم در اوقات پس از کار و در ساعات شب در بافت تایخی اقتصاد رونق بیشتری داشته است. همچنین در این محلات با توجه به نورپردازی های مناسب و حضور انبوه مردم، جرم و جنایت و بزه کمتر است. در حقیقت نورپردازی مناسب در بافت های تاریخی کیفیت زندگی را افزایش می بخشد و ایمنی و جذابیت را در بافت ایجاد می کند. بافت های تاریخی تهران پتانسیل بسیار خوبی برای ایجاد زیست شبانه دارند. یکی از این بافت های تاریخی که برای احیا با رویکرد زیست شبانه بررسی و پیشنهاد شده است بافت تاریخی ارگ تهران در منطقه 12 تهران است. در این پژوهش از روش توصیفی - تحلیلی استفاده شده است. مدارک اولیه از طریق مطالعات کتابخانه ای و مشاهدات عینی جمع آوری شده است. با استفاده از یک جدول امتیازدهی کیفیت و کمیت عوامل مختلف پژوهشگرساز ارزیابی و تحلیل شده است و براساس این تحلیل ها پیشنهاداتی مطرح شده است. با توجه به مشاهدات و تحلیل ها با تغییر کاربری و نورپردازی مناسب و مبلمان مناسب بافت تاریخی ارگ تهران احیا و تبدیل به بافتی با زیست شبانه شده است. با ایجاد کاربری های 24 ساعته مثل رستوران، کافه ها و برگزاری جشن ها و نمایش های شبانه یا مبلمان مناسب بافت تاریخی ارگ احیا شده است. نورپردازی تاثیر مثبتی بر توسعه گردشگری شبانه ارگ تهران داشته است و پروژه های نورپردازی علاوه بر فعالیت زینتی یک روش موثر برای زیست شبانه و گذراندن اوقات فراغت در بافت ارگ تهران بود.
آینده نگاری و شناسایی سناریوهای بازآفرینی بافت های ناکارآمد شهری (مورد مطالعه: بافت تاریخی شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد شتابان و گسترش بی برنامه شهرها در دوره های مختلف، باعث پدید آمدن فضاهایی در شهرها شده است که از حیات اجتماعی و اقتصادی جا مانده اند و دچار بی قوارگی، نابسامانی کالبدی و افول حیات شهری هستند. یکی از عوامل اصلی پدید آمدن چنین فضاهایی که از آن ها به عنوان بافت های ناکارآمد یاد می شود، گسترش بی برنامه شهرها و عدم وجود برنامه ریزی و چشم انداز برای رشد و توسعه شهر در آینده بوده است. بنابراین در تحقیق حاضر، تلاش شده به کمک دانش آینده پژوهی و یکی از مهم ترین ابزارهای آن یعنی برنامه ریز بر پایه سناریو، به شناسایی پیشران های کلیدی بازآفرینی شهری و همچنین سناریوهای مختلف پیش روی بافت تاریخی شهر کرمان پرداخته شود. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و بر اساس روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی، از نظر ماهیت، بر اساس روش های جدید آینده پژوهی، تحلیلی و اکتشافی است. جمع آوری داده ها و اطلاعات به روش پیمایشی و تجزیه و تحلیل ماتریس تأثیرات متقاطع با استفاده از نرم افزارهای میک مک (MicMac) و سناریوویزارد (Scenario Wizard) انجام شده است. بر اساس یافته های تحقیق از 41 شاخص موردبررسی، 9 شاخص به عنوان پیشران های کلیدی بازآفرینی بافت تاریخی شهر کرمان شناسایی شدند. حفظ اصالت طرح و اثر، تنوع عملکردی و ایجاد سرزندگی، استفاده مجدد از ابنیه و معاصرسازی، پرداخت یارانه و تسهیلات بانکی، مشارکت مردم و بخش خصوصی، نقش فرهنگ و صنایع فرهنگی، ایجاد ابزارهای حقوقی و قانونی، ایجاد مدیریت یکپارچه بافت تاریخی و الگوی جامع برنامه ریز و مدیریت بازآفرینی به عنوان عوامل کلیدی و پیشران های بازآفرینی بافت تاریخی شهر کرمان شناسایی شدند. همچنین نتایج بخش سناریونگاری تحقیق نشان دهنده 4 سناریو با سازگاری بالا یا محتمل برای آینده بافت تاریخی شهر کرمان است. سناریو اول کاملاً مطلوب، سناریو دوم نیمه مطلوب، سناریو سوم بحرانی و سناریو چهارم آینده کاملاً بحرانی را برای بازآفرینی بافت تاریخی شهر کرمان ارزیابی می کند. با توجه به شناختی که از پیشران های کلیدی و سناریوهای پیش روی بازآفرینی بافت تاریخی شهر کرمان به دست آمد، می توان با برنامه ریزی آینده نگر و توجه به عوامل کلیدی و لایه های پنهان در حوزه های مختلف اجتماعی، اقتصادی، کالبدی، عملکردی، فرهنگی و نهادی - مدیریتی، ضمن برخورد با ابعاد مختلف ناپایداری و فرسودگی، چرخه افت و زوال را معکوس نموده و فرصتی جدید برای احیا و بازآفرینی بافت تاریخی شهری کرمان فراهم گردد.
گزارشی از بررسی باستان شناسی و نویافته های آثار تاریخی شهرستان بشرویه(مقاله علمی وزارت علوم)
شهرستان بشرویه در شمال غربی استان خراسان جنوبی قرار دارد که از نظر موقعیّت طبیعی، شمال و جنوب آن را به ترتیب کویر نمک و کویر لوت، شرق آن تپه های شنی و تل های ریگ روان و غرب آن را کوهستان های شتری در بر گرفته است. برای اوّلین بار تاریخ نویسان و سفرنامه نویسانی همچون مقدسی و ناصر خسرو در قرون 4 و 5 قمری به این حوزه اشاراتی نموده اند.طی بررسی باستان شناسی صورت گرفته در سال 1391 ش. در مجموع 165 اثر تاریخی در این شهرستان شناسایی و معرفی شده، که دارای تنوع زیادی می باشند. این آثار شامل قلاع باستانی، خانه های قدیمی، برج های دیدبانی، آب انبارها و حوض انبارها، مساجد، پل ها، کاروانسراها، آسیاب ها و محوطه های باستانی می باشند. در این بین محوطه باستانی کرند با قدمتی مربوط به دوران اشکانی، کهن ترین اثر تاریخی محسوب می گردد. همچنین قلعه دختر رقه و پل ترناو، که قسمتی از این آثار متعلق به دوران ساسانیان است، از جمله آثار زیبا و شاخص این شهرستان به شمار می روند. آثار باستانی بشرویه اکثراً در قرون میانی و متأخر دوران اسلامی بنا گردیده اند. طبق متون تاریخی و شواهد باستان شناسی، بشرویه در مسیر کاروان رو یزد به مشهد مقدس بوده و این مسیر سالانه تعداد زیادی از زوّار حرم امام رضا (ع) را به خود می دیده است. از این رو، دو کاروانسرای زیبا و بزرگ به همراه حجم وسیعی از حوض انبارها و آب انبارها، که در راستای نیاز بومیان و زوّار ساخته شده اند، در این شهرستان دیده می شود. در این پژوهش از روش های میدانی و کتابخانه ای با نمونه برداری غیراحتمالی استفاده شده است.
امکان سنجی بازآفرینی پیاده راه های گردشگری از منظر توسعه پایدار مورد مطالعه (بافت تاریخی شهر سمنان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بافت قدیمی هر شهر نشان دهنده تاریخ و هویت گذشته آن است یکی از اقداماتی که می توان برای حفظ آن انجام داد، تبدیل این معابر به پیاده راه است که می تواند مقصدی جذاب برای پیاده روی باشد وبه رشد و توسعه پایدار شهر کمک نماید. بنابراین توجه بیشتر مدیران شهری به فضاهای حرکت شهری مانند"پیاده رو"یکی از اساسی ترین بخش های سیاست های شهری برای رسیدن به توسعه پایدار خصوصاً در بافت قدیم دارای ارزش تاریخی شهرها است. در این مقاله با بررسی شاخص های مختلف پیاده راه ازمنظر توسعه پایدار در شهر سمنان شامل شاخص های توسعه پایدار، شاخص های گردشگری ،در فرآیند بازآفرینی پیاده راه ها براساس پرسشنامه های تدوین شده با روشهای آزمون فرضیه برابری میانگین یک جامعه t-test ، ضریب همبستگی پیرسون و سپس رتبه بندی شاخص ها براساس وزن آنتروپی و در نهایت با روش TOPSIS. تحلیل داده ها انجام می گردد و فرضیه ها مورد بررسی قرار می گیرد.و به منظور تحلیل ظرقیت پیاده رو ، سطح سرویس و خدمات پیاده روها از دستورالعمل 2016 HCM استفاده شده است . نتایج حاکی ازآن است شاخص ها در فرآیند بازآفرینی پیاده راه در شهر سمنان به درستی تعریف گردیده و می تواند موثر واقع شود. ولی سطح سرویس در این محدوده پایین است. و برای داشتن توسعه پایدار محور پیاده در این خیابان اهمیت پیدا می کند و سطح سرویس های بالاتری را می طلبد که با پیاده راه سازی خیابان امام این سطح سرویس به دست خواهد آمد.
آسیب شناسی عملکرد دفاتر بازآفرینی در فضاهای گردشگری؛ مطالعه موردی دفاتر تسهیلگری مناطق پیرامون حرم مطهر در شهر مشهد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
فضای گردشگری سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۹
133 - 150
حوزه های تخصصی:
بناها و بافت های تاریخی محلی برای انتقال پیام فرهنگ و تمدن هستند. فضاهای تاریخی، گویای آن است که همواره نگهداری و مرمت و توسعه بناهای تاریخی در حال انجام بوده است. بافت پیرامونی اطراف حرم مطهر در شهر مشهد، با دارا بودن آثار تاریخی و مذهبی ارزنده ای از جمله خانه های تاریخی، مساجد و... به علت قرار گیری در میان بافت فرسوده از مشکلات چون دید و منظر، مقاومت، دسترسی، نارسایی های مربوط به بافت فرسوده در زمینه تأسیسات شهری، عدم استحکام ابنیه و ... رنج می برند و نیازمند بازآفرینی هستند که این اقدام علیرغم تاسیس دفاتر بازآفرینی در محدوه مورد مطالعه توفیق چندانی برای حفظ و نگهداری از این آثار تاریخی به جای آورده نشده است. هدف پژوهش آسیب شناسی عملیاتی دفاتر تسهیلگری در محدوده بافت مرکزی شهر مشهد با تاکید بر گردشگری است. محدوده پژوهش بافت پیرامونی حرم مطهر در شهر مشهد بوده و روش آن کمی و کیفی بر اساس مصاحبه های انجام شده می باشد و مخاطبان از بین مدیران دفاتر تسهیلگری و همچنین مدیران بازآفرینی به تعداد 28 نفر انتخاب شدند. نتایج نشان داد دانش بازآفرینی کارشناسان و سایر دستگاه ها با ضریب اهمیت 184/0، نگاه بخشی مدیریت شهری به گردشگری ضریب 110/0، ضعف در منابع مالی بازآفرینی با ضریب 099/0، ضعف در تخصص کارشناسان بازآفرینی با ضریب 095/0، عدم تمایل به همکاری دستگاه ها با ضریب وزنی 086/0 و ضعف در نظام ارزیابی سازمان بازآفرینی به ترتیب اولویت به عنوان مهمترین عوامل آسیب شناسی عملکرد دفاتر توسعه محله در مناطق پیرامونی حرم شناخته شدند.