مطالب مرتبط با کلیدواژه
۵۰۱.
۵۰۲.
۵۰۳.
۵۰۴.
۵۰۵.
۵۰۶.
۵۰۷.
۵۰۸.
۵۰۹.
۵۱۰.
۵۱۱.
۵۱۲.
۵۱۳.
۵۱۴.
۵۱۵.
۵۱۶.
۵۱۷.
۵۱۸.
۵۱۹.
۵۲۰.
تحلیل عاملی
حوزههای تخصصی:
توجه به موضوعات مرتبط با ارزیابی، تصمیم گیری و انتخاب، امروزه یکی از مسائل مورد مناقشه بوده و در اغلب موارد نه تنها به تمامی عوامل مؤثر در ارزیابی و انتخاب توجه نمی شود، بلکه مجموعه عوامل و متغیرهای در نظر گرفته شده، مورد اتفاق نظر متخصصین و صاحب نظران نیز قرار ندارند. از این جهت، در این تحقیق، به موضوع شناسایی عوامل و متغیرهای مؤثر در افزایش بهره وری در حوزه مرمت و استفاده مجدد از بناهای تاریخی پرداخته شده و پژوهش بر پایه این سؤال شکل گرفته است که به منظور افزایش بهره وری در ارزیابی و انتخاب پروژه های مرمتی و استفاده مجدد از بناهای تاریخی ایران، به چه عواملی باید توجه نمود و درجه اهمیت هر کدام از عوامل چگونه است؟ بر این اساس، هدف از انجام تحقیق حاضر، شناسایی عوامل و متغیرهای مؤثر در ارزیابی و انتخاب پروژه های مرمتی و استفاده مجدد از بناهای تاریخی با رویکرد افزایش بهره وری و تعیین درجه اهمیت آنها در نظر گرفته شد. در این پژوهش با بهره گیری از روش انجام تحقیق پیمایشی و از طریق تهیه پرسش نامه، دیدگاه ها و نظریات متخصصین و صاحب نظران در ارتباط با موضوع تحقیق جمع آوری شدند و پس از انجام اعتبارسنجی های لازم با استفاده از روش تحلیل عاملی، این امکان فراهم شد تا متغیرها و عوامل مؤثر در افزایش بهره وری در حوزه مرمت و استفاده مجدد از بناهای تاریخی ایران (با کاربری مسکونی دوره قاجار) استخراج شوند. هر عامل بسته به وسعت و اهمیت خود متشکل از چندین متغیر مستقل دیگر به دست آمد و درجه اهمیت هر کدام مشخص شد. بررسی نتایج استخراج شده از پرسش نامه تحقیق و تجزیه و تحلیل به عمل آمده از آنها، هشت عامل (مفهوم) اصلی را در ارتباط با افزایش بهره وری در بناهای تاریخی به این شرح مشخص ساخت؛ 1. حفاظت از ارزش ها، 2. مدیریت بهر ه برداری، 3. پشتیبانی، 4. تعیین کاربری (احیا)، 5. اصول عمومی حفاظت، 6. مراقبت و نگهداری، 7. سازگارسازی و 8. اجرا (مرمت). در این میان، عامل حفاظت از ارزش ها، بیشترین درجه اهمیت را در بین عوامل شناسایی شده به دست آورد و در نهایت با به دست آمدن ضریب پایایی هر کدام از عوامل، این امکان فراهم شد تا در ارزیابی و انتخاب پروژه های مرمتی و افزایش بهره وری در آنها، مجموع عوامل مورد اتفاق نظر متخصصین به دست آورده شوند.
تعیین عوامل مؤثر در پتانسیل سیل خیزی حوزه آبخیز دره شهر بر اساس مناطق همگن هیدرولوژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال سوم تابستان ۱۳۹۲ شماره ۸
119 - 137
حوزههای تخصصی:
برآورد معتبر پتانسیل سیل خیزیدر مناطق خشک و نیمه خشک با فقدان یا کمبود داده ها برای مدیریت سیل بسیار مهم است.یکیازروش ها در برآورد پتانسیل سیل خیزی،روش شماره منحنی (CN)مربوط به سازمان حفاظت خاک آمریکا (SCS)است که در مقیاس زیرحوضه مورد استفاده قرار می گیرد. در این پژوهشپتانسیل سیل خیزی و شناخت عوامل مؤثر دررخداد آن در زیرحوضه ها و مناطق همگن هیدرولوژیک حوضه دره شهر مورد بررسی و مقایسه قرار گرفته اند. به این منظور منطقه مورد مطالعه بر اساس 23 پارامتر مختلف با استفاده از تحلیل خوشه ای به سه منطقه همگن هیدورلوژیک همگن بندی شد. سپسبرای برآورد رواناب و دبی حداکثر هر کدام از زیرحوضه ها و مناطق همگن از روش شماره منحنی استفاده شد.لایه ها و اطلاعات مورد نیاز شامل لایه کاربری اراضی،گروه های هیدرولوژیک خاک و حداکثر بارش 24 ساعته،مقادیرCN و نفوذ (S)، ارتفاع رواناب (Q) و دبی حداکثر (Qmax) برای هرکدام از زیرحوضه ها و مناطق همگن هیدرولوژیک محاسبه شد.در نهایت جهت شناخت عوامل موثر بر دبی حداکثر هر کدام از زیرحوضه ها و مناطق همگن هیدرولوژیکتحلیل عاملی بر اساس 20پارامتر انجام گردید.
بررسی الگوی تطبیقی گسترش نابرابری های اجتماعی در مناطق حاشیه نشین شمال شهر تبریز طی بازه زمانی 1375-1385(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال پنجم بهار ۱۳۹۴ شماره ۱۵
177 - 194
حوزههای تخصصی:
حاشیه نشینی در ایران همانند بسیاری از کشورهای در حال توسعه، نمودی از روند رو به رشد نابرابری های فضایی در شهرهاست. این شیوه سکونت، در شهر تبریز - به عنوان یکی از کلان شهرهای کشور- با سرعت فزاینده ای افزایش می یابد. بنابراین شناخت نارسایی ها و کمبودها در سطح مناطق حاشیه نشین ضرورتی اجتناب ناپذیر می باشد. باتوجه به اهمیت تحلیل فضایی نابرابری ها در مناطق حاشیه نشین شهری، هدف این پژوهش تحلیل توزیع نابرابری های اجتماعی و نشان دادن حرکات این نابرابری ها از حاشیه جغرافیایی به متن یا برعکس در مناطق حاشیه نشین شمال شهر تبریز می باشد. روش پژوهش کاربردی از نوع توصیفی، تحلیلی و تطبیقی است که از مدل تحلیل عاملی در محیط نرم افزار کامپیوتری SPSS استفاده شده است. در این پژوهش 15 شاخص اجتماعی به 4 عامل ترکیبی در سال 1375 و 3 عامل در سال 1385 تبدیل شده و نتایج با بهره گیری از مدل تحلیل عاملی برای ارزیابی نابرابری های اجتماعی استفاده شده است. بر اساس یافته های اولیه در مورد شاخص های اجتماعی از 2090 بلوک در سال 1375 تعداد 36 بلوک معادل 73/1 درصد خیلی مطلوب، 311 بلوک معادل 1/10 درصد مطلوب، 1312 بلوک معادل 76/62 درصد وضعیت متوسط، تعداد 412 بلوک معادل 71/19 درصد نامطلوب و تعداد 119 بلوک معادل 6/5 درصد بسیار نامطلوب شناخته شده اند. همچنین بر اساس یافته های اولیه از 2116 بلوک در محدوده مورد مطالعه در سال 1385 نیز تعداد 71 بلوک معادل 35/3 درصد خیلی مطلوب، 1031 بلوک معادل 73/48 درصد مطلوب، 816 بلوک معادل 56/38 درصد وضعیت متوسط، تعداد 153 بلوک معادل 23/7 درصد نامطلوب و تعداد 45 بلوک معادل 13/2 درصد بسیار نامطلوب شناخته شده اند. آمارها بیانگر آن هستند که شاخص های اجتماعی در محدوده مورد مطالعه از سال 1375 تا 1385 ارتقای کمی و کیفی پیدا کرده است. از جمله روش های اجرایی برای ارتقای این شاخص ها می توان از زمینه سازی برای مشارکت زنان در فعالیت های مختلف اقتصادی – اجتماعی و آموزش های فنی و حرفه ای برای مهاجران اشاره نمود.
کاربرد تحلیل عاملی و مدل تخمین تراکم کرنل در ارزیابی توسعه مکانی – فضایی مناطق روستایی شهرستان روانسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال پنجم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱۶
89 - 103
حوزههای تخصصی:
سکونتگاه های روستایی به عنوان کوچکترین واحد جغرافیایی، تحت تأثیر عوامل مختلفی مانند عوامل طبیعی، اجتماعی، فرهنگی، تاریخی و اقتصادی در بستر جغرافیایی و در قالب روابط انسان و محیط شکل گرفته اند. لذا با توجه به تنوع بستر جغرافیایی آنها، شکل های متنوعی از روستاها به وجود آمده و تفاوت های موجود در آنها، با وجود همگنی ها برای توسعه روستایی قابل مطالعه و بررسی است، همچنین توسعه روستایی، راهبردی است که به منظور بهبود زندگی اقتصادی و اجتماعی گروه خاصی از مردم (روستاییان فقیر) طراحی شده است، و جزئی از برنامه های توسعه هر کشور است که برای دگرگون سازی ساخت اجتماعی- اقتصادی جامعه روستایی بکار می روند. بنابراین با توجه به اینکه مشاغل اصلی شهرستان روانسر کشاورزی می باشد و بیشتر مردم آن کل یا بیشتر اوقات زندگی شان در روستاها به سر می برند مشخص کردن عوامل تأثیرگذار بر توسعه یافتگی و نیافتگی آن ضروری می باشد. لذا هدف از این پژوهش که از نوع توصیفی-تحلیلی و کاربردی است تعیین سطح توسعه یافتگی روستاهای شهرستان روانسر است، بنابراین با استفاده از روش تحلیل عاملی با 37 شاخص سطح توسعه مکانی-فضایی روستاهایی شهرستان روانسر تجزیه و تحلیل شده، که به 5 عامل تقلیل یافته و عامل اول که اقتصادی - اجتماعی بوده بالاترین درصد واریانس ها را به خود اختصاص داده است، و بیشترین تأثیر را در سطح توسعه یافتگی روستاهای شهرستان روانسر دارد، و همچنین با مدل تخمین تراکم کرنل سطح توسعه یافتگی سنجیده شده است، که نتایج نشان داد روستاهای جنوبی و جنوب غربی شهرستان روانسر توسعه یافته تر از دیگر قسمت های آن می باشد.
واکاوی عوامل تاثیرگذار بر خشکسالی هیدرولوژیک. مطالعه موردی: حوضه های آبخیز استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال پنجم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱۶
151 - 164
حوزههای تخصصی:
برای برنامه ریزی مدیریت بهینه منابع آب به ویژه در حوضه های آبخیز بزرگ، شناخت روابط هیدرولوژیکی جهت تشخیص عوامل تأثیرگذار بر خشکسالی هیدرولوژیک امری ضروری به نظر می رسد. خشکسالی از جمله عوامل طبیعی است که طی چند دهه گذشته خسارات زیادی را متوجه جوامع و محیط زیست ایران و حتی جهان نموده است. این تحقیق به بررسی عوامل تأثیرگذار بر خشکسالی هیدرولوژیک حوضه آبخیز استان لرستان می پردازد. ابتدا 25 ایستگاه مناسب با توجه به پراکنش جغرافیایی و تنوع مساحت این استان در نظر گرفته شدند. اطلاعات فیزیوگرافی ایستگاه ها با استفاده از نقشه های توپوگرافی استخراج، سپس تجزیه و تحلیل عاملی روی 15 متغیر نمونه برداری شده از ایستگاه ها در نرم افزار آماری R-3-1-1 انجام شده است. نتایج نشان دادند که متغیرهای بارش، مساحت، تراکم زهکشی، و درصد اراضی فقیر از عوامل اصلی بوده و در مجموع 684/84 درصد از کل تغییرات در داده ها را بیان می کنند. سپس متغیرهای چهارگانه استخراج شده با تحلیل خوشه ای گروه بندی شدند و در نهایت دو گروه همگن بدست آمدند. به منظور بررسی صحت تحلیل خوشه ای در تعیین مناطق همگن از تحلیل ممیزی استفاده شد. تحلیل ممیزی صورت گرفته برای دو گروه همگن بر اساس متغیرهای چهارگانه یک تابع متمایز کننده ایجاد گردید. نتایج ضرایب تابع متمایز کننده در حالت استاندارد نشان دادند که در تابع ایجاد شده متغیر بارش با بارندگی متوسط با بیشترین بار وزنی 979/0، و متغیر مساحت با بار وزنی877/0، مهمترین متغیرهای متمایز کننده گروه های همگن از یکدیگر می باشند. در نهایت مقادیر همبستگی برآورد شده نشانگر آن است که دو گروه همگن از یکدیگر مجزا می باشند.
واکاوی و تبیین اثرات گردشگری بر کیفیت زندگی. مطالعه موردی: شهربابک-کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال ششم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۰
161 - 174
حوزههای تخصصی:
امروزه با توسعه جوامع و بهبود سطح زندگی، موضوع کیفیت زندگی اهمیت قابل ملاحظه ای یافته است. چرا که هدف نهایی توسعه، دست یابی به یک زندگی مطلوب است. بنابراین پژوهش در مورد کیفیت زندگی و عوامل مؤثر بر ارتقای آن در پیش برد برنامه های توسعه پایدار مناطق شهری و روستایی انکار نشدنی است. بر این اساس، هدف از این پژوهش بررسی اثرات گردشگری بر کیفیت زندگی شهری می باشد چرا که گردشگری به عنوان صنعت هزاره سوم یکی از پردرآمدترین صنایع دنیا و عاملی بر رونق اقتصادی، رفاه و توسعه یک کشور است. روش تحقیق در این بررسی از نوع توصیفی- تحلیلی بوده که آمار و اطلاعات آن از طریق روش های میدانی به دست آمده است. جامعه آماری این پژوهش شامل شهروندان ساکن در شهر بابک می باشند که با استفاده از فرمول کوکران، نمونه ای به حجم 381 نفر با روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب گردیده است. همچنین آزمون پیش آهنگی برای بدست آوردن ضریب اعتبار پرسشنامه انجام گرفت که ضریب اطمینان آلفای کرونباخ آن 81/0 به دست آمد که حاکی از مناسب بودن ابزار پژوهش می باشد. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده گردیده است. نتایج تحقیق حاصل از خروجی آزمون T در سطح 95 درصد اطمینان نشان می دهد که منطقه مورد مطالعه از سطح کیفیت زندگی مناسبی برخوردار می باشد. همچنین نتایج آزمون تحلیل عاملی تأییدی نشان از اثربخشی گویه های کیفیت زندگی از فعالیت های گردشگری دارد. بر اساس آزمون همگونی کای دو مشخص گردید که مابین گردشگری و مؤلفه های کیفیت زندگی در سطح 99 درصد رابطه معنادار و مستقیمی پابرجاست.
بررسی و ارتباط خشک سالی و ترسالی های غرب ایران با الگوهای سینوپتیکی جو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال ششم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲۲
175 - 192
حوزههای تخصصی:
الگوهای سینوپتیکی جو عامل اصلی توزیع زمانی و مکانی بارش می باشد. خشکسالی یکی از بلایای طبیعی است که هر ساله خسارات فراوانی به بار می آورد. این پدیده در نتیجه ناهنجارهای شدید و مکرر زمانی- مکانی در الگوهای گردش جوی به وجود می آید. از این رو، مطالعه و شناسایی الگوهای سینوپتیکی پدیده مذکور ضرورتی اجتناب ناپذیر است. در این مطالعه، ابتدا بارش های سالانه ۱۷ ایستگاه منتخب در غرب کشور استاندارد زمانی شد .پس از تعیین آستانه زمانی و مکانی بارش، فراگیرترین خشکسالی ها و ترسالی ها در منطقه با استفاده از شاخص SPI شناسایی شد. در ادامه، به منظور شناسایی و طبقه بندی الگوهای سینوپتیکی عوامل به وجود آورنده ی دوره های تر و خشک از روش آماری Principal Component Analysis و Cluster Analysis استفاده گردید. سپس داده ای ارتفاع ژئوپتانسیل سطح ۵۰۰ هکتوپاسکال و فشار تراز دریا از تارنمای مرکز ملی پیش-بینی محیطی(NCEP/NCAR) اخذ و نهایتاً نقشه مرکب مربوط به هر خوشه تهیه و تحلیل سینوپتیکی شد. نتایج بدست آمده نشان می دهد که برای دوره ی خشک می توان به پشته در تراز ۵۰۰ هکتوپاسکال در شرق اروپا اشاره نمود که سبب نزول و سرازیر شدن هوای سرد عرض های بالا به منطقه شده و مانع از صعود توده هوا شده است. الگوی سطح زمین نیز می توان به یک سلول پرفشار اشاره نمود که از شرق اروپا وارد منطقه شده و حرکات جوی نزدیک به سطح زمین را تحت تاثیر خود قرار می دهد. الگوهای مربوط به دوره های تر در تراز ۵۰۰ هکتوپاسکال می توان به ناوه عمیق در غرب خاورمیانه اشاره کرد که رطوبت دریای سرخ را وارد منطقه می نماید. از طرفی الگوهای سطح زمین تشکیل یک کم فشار بر روی زاگرس می باشد که شرایط را برای صعود و ناپایداری محیا می کند.
موانع و محدودیت های توسعه پایدار گردشگری در شهر ساحلی تنکابن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال هشتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۷
65 - 76
حوزههای تخصصی:
از جمله عوامل گوناگونی که می تواند توسعه پایدار شهری را تحت تأثیر قرار دهد، گردشگری و پیامد های حاصل از آن می باشد، به طوری که بررسی جامع پیامدهای گسترش گردشگری در یک منطقه شهری، مستلزم بررسی آن در قالب توسعه پایدار شهری است. در این راستا، مقاله حاضر سعی در شناسایی و واکاوی موانع و محدودیت های توسعه پایدار گردشگری در شهر ساحلی تنکابن را دارد. روش پژوهش در تحقیق حاضر، توصیفی- تحلیلی و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسش نامه می باشد. تعداد نمونه ها با استفاده از فرمول کوکران 323 نفر از سرپرستان خانوار شهر تنکابن بدست آمده است که بصورت تصادفی ساده انتخاب شده اند. به منظور سنجش موانع و محدودیت های توسعه پایدار گردشگری در شهر ساحلی تنکابن، با استفاده از مدل تحلیل عاملی، 38 متغیر در قالب چهار ُبعد توسعه پایدار (اقتصادی، اجتماعی، زیست-محیطی و کالبدی) مورد آزمون قرار گرفتند. در نهایت موانع و محدودیت ها به صورت جدا گانه در هفت عامل دسته بندی گردیده اند که نتایج نشان می دهند؛ موانع پایداری 75/74 درصد از واریانس کل را به خود اختصاص داده اند که ُبعد زیست محیطی با 12/16درصد از واریانس مقدار ویژه به عنوان مهم ترین مانع شناخته شده است. همچنین نتایج حاصل از چرخش عامل ها به روش واریماکس نشان می دهد که از 38 متغیر وارد شده در تحلیل عاملی اکتشافی، تنها 25 متغیر که دارای بار عاملی بالای چهار درصد بوده باقی مانده اند. واژگان کلیدی: توسعه پایدار شهری، گردشگری، شهر ساحلی تنکابن، تحلیل عاملی.
توسعه گردشگری مناطق روستایی با تأکید بر اولویت های سرمایه گذاری در زیرساخت ها. مطالعه موردی: استان آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۱
35 - 54
حوزههای تخصصی:
گردشگری روستایی، یکی از مفاهیم و اشکال توسعه پایدار روستایی است که در آن از منابع موجود در مناطق روستایی استفاده می شود. اما انزوای جغرافیایی و محرومیت در برخورداری ها باعث شده تا ظرفیت های فراوان این مناطق راکد مانده و کمکی به تقویت بنیان های اجتماعی و اقتصادی جوامع محلی نکند. در این راستا، هدف این پژوهش شناسایی و اولویت بندی ضرورت های سرمایه گذاری در زیرساخت های روستاهای گردشگر پذیر استان استان آذربایجان شرقی، نقش سرمایه گذاری در توسعه گردشگری مناطق روستایی و همچنین رتبه بندی این روستاها از نظر اولویت های سرمایه گذاری است. بنابراین پژوهش حاضر از نوع کاربردی و با رویکرد توصیفی- تحلیلی است. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش روستاهای دارای جاذبه ی گردشگری استان آذربایجان شرقی بوده است که از این تعداد 48 روستا به روش تصادفی ساده انتخاب شده است. نتایج حاصل از یافته های پژوهش با استفاده از تحلیل عاملی، 71 متغیر را در قالب هشت عامل بارگذاری نمود. همچنین بررسی ها نشان داد که سرمایه گذاری در زیرساخت ها منجر به افزایش بازدید گردشگران از این روستاها شده است. نتایج حاصل از پیاده سازی مدل ویکور در زمینه ی رتبه بندی متغیرها از نظر میزان ضرورت سرمایه گذاری نشان می دهد که بیشترین ضرورت سرمایه-گذاری در رابطه با متغیرهای رفاهی و خدماتی است. همچنین نتایج مدل در زمینه ی رتبه روستاها نیز نشان داد که با وجود برخورداری نسبی روستاهای جنوبی استان ازنظر زیرساخت های گردشگری در مقایسه با روستاهای شمالی، به دلیل مراجعه بیشتر گردشگران به روستاهای جنوبی، بیشترین کمبود از نظر امکانات و زیرساخت ها نیز در روستاهای گردشگرپذیر جنوب استان مشاهده می شود. بنابراین جهت بهره مندی از مزایای گردشگری در جهت توسعه ی این مناطق، برنامه ریزان بایستی توجه خاصی به سرمایه گذاری های در زیرساخت هایی با کارکرد رفاهی و خدماتی و مطابق با نیاز گردشگران و به تناسب نیاز های محلی گردشگران اهمیت داده شود.
تعیین عوامل مؤثر در پتانسیل سیل خیزی مناطق همگن هیدرولوژیک. مطالعه موردی: حوضه های آبخیز سه هزار و دوهزار (چشمه کیله) تنکابن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۸
235 - 258
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر به دلیل وقوع سیلاب های مکرر در حوضه آبخیز رودخانه های سه هزار و دوهزار تنکابن (چشمه کیله) و متعاقب آن ایجاد خسارات ناشی از سیل در محدوده شهری تنکابن، لزوم توجه به پهنه بندی خطر سیل خیزی را به ویژه در زمین های حاشیه رودخانه های اصلی حوضه مورد بررسی بیش از پیش نمایان ساخته است. در این پژوهش، با رویکردی مبتنی بر دیدگاه سیستمی در یک حوضه آبخیز، در ابتدای کار بر اساس ویژگی های توپوگرافی، زمین شناسی، فیزیوگرافی، پوشش اراضی و هیدرواقلیمی، با استفاده از تحلیل خوشه ای اقدام به شناسایی مناطق همگن هیدرولوژیک گردید؛ با انجام این مرحله، سه منطق همگن هیدرولوژیکی در حوضه آبخیز تعیین شد. در گام دوم، با بهره گیری از 4 معیار توپوگرافی، زمین شناسی، پوشش اراضی و هیدرواقلیم و به کار بردن روش تحلیل سلسله مراتبی فازی، اقدام به پهنه بندی پتانسیل سیل خیزی در مناطق همگن هیدرولوژیک شد. نقشه پهنه بندی پتانسیل سیل خیزی در منطقه مطالعاتی نشان داد که بیشترین مساحت از منطقه مطالعاتی در طبقه سیل خیزی متوسط قرار دارند؛ در نهایت، به منظور تعیین مهم ترین عوامل مؤثر در پتانسیل سیل خیزی حوضه از تحلیل عاملی استفاده گردید. یافته های تحلیل عاملی بیانگر آن است که در مناطق همگن هیدرولوژیک، بر اساس 2 عامل و 20 متغیر، 100 درصد واریانس داده ها توجیه شده است که عامل دوم با بار عاملی 995/0، 1/51 درصد از واریانس کل را توجیه می کند. در عامل دوم پارامترهای مساحت، طول آبراهه اصلی، تراکم شبکه زهکشی، نسبت انشعاب، ضریب شکل هورتن، زمان تمرکز، درصد اراضی جنگل، درصد اراضی مرتع و درصد اراضی با نفوذپذیری زیاد، همبستگی بالایی (بیشتر از 75/0) را با پتانسیل سیل خیزی نشان داده اند که در این میان مهم ترین پارامتر مؤثر در سیل خیزی مناطق همگن هیدرولوژیک مورد بررسی، عامل مساحت با بار عاملی 997/0 است.
شناسایی و تحلیل فضایی پهنه های فقر شهری. مطالعه موردی: شهر زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال یازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۰
55 - 70
حوزههای تخصصی:
فقر شهری یکی از مسائل و چالش های اساسی شهرهای بزرگ و به ویژه کلان شهرهای ایران است. پدیده فقر مسئله ای چندبُعدی است و به دلیل ماهیت مکانی، در شهر نمود فضایی پیدا می کند و به صورت پهنه های فقیرنشین گسترش می یابد. یکی از راهکارهای کاهش آسیب های ناشی از فقر در شهرها، شناسایی و تحلیل پراکنش فضایی فقر است. هدف اصلی این پژوهش شناسایی و تحلیل فضایی پهنه های فقر در شهر زاهدان است. در این پژوهش از داده های سرشماری آماری سال 1395 شهر زاهدان و مؤلفه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و کالبدی برای شناسایی و تحلیل فقر استفاده شده است. برای شناسایی پهنه های فقر از روش تحلیل عاملی، مدل تخمین تراکم و مدل موران در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی استفاده شده است. یافته ها نشان می دهند که از مجموع 4529 بلوک، 537 (85/11درصد) بسیار فقیر، 1532 (83/33 درصد) فقیر، 1666 (78/36درصد) متوسط، 752 (60/16درصد) مرفه و 42 (92/0درصد) خیلی مرفه اند. از نظر جغرافیایی، بیشترین تعداد پهنه های فقیر و خیلی فقیر در قسمت های شمال و شمال شرقی شهر قرار گرفته اند. در نتیجه اختلاف فضایی معناداری از نظر پراکنش شاخص های فقر در شهر زاهدان مشاهده می شود. یافته های این پژوهش می تواند به سیاستگذاران و مدیران شهری و منطقه ای کمک کند تا راه حل های مناسب اجرا کنند و منابع محدود شهری را به صورت مطلوب و هدفمند تخصیص دهند. تحقیقات آتی می توانند با استفاده از روش های تحلیل فضایی، گسترش فقر در شهرها را مدلسازی کنند
بررسی تطبیقی پراکنده رویی در سه شهر میانی ایران؛ نمونه موردی: شهرهای اردبیل، سنندج، کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرن بیستم در دستور کار حکومت های بسیاری از کشورها قرار گرفته است. چنین الگویی موجب شکل گیری نوعی از گسترش می شود که به دلیل عدم اختلاط کاربری ها، فقدان مرکزیت و ضعف و ناکارآمدی در دسترسی، از یک سو به اتلاف منابع و انرژی دامن می زند (مانند زمین برای ساخت وساز، و انرژی برای حمل ونقل بین نقاط)؛ و از سوی دیگر آلاینده های مختلف محیطی تولید می کند. به نظر می رسد مفهومِ پراکنده رویی، با تعاریف اغلب متکی بر منابع کشورهای غربی، در ایران در قالب الگوهای متفاوتی ظاهر بشود. هدف این مقاله اندازه گیری و تعریف مشخصه های پراکنده رویی شهری در سه شهر میانی اردبیل و کاشان و سنندج، براساس چارچوب نظری مرجح در شرایط ایران است. در این مطالعه از داده های تحت سیستم اطلاعات جغرافیایی، روش تحلیل عاملی و SPSS استفاده شده است. به نظر می رسد در الگوهای پراکنده رویی شهری در شهرهای میانی، برخلاف کشورهای توسعه یافته غربی که در آنها توسعه کم تراکم مشخصه اصلی است، فقدان مرکزیت و ضعف اختلاط کاربری عمده ترین مشخصه های تعریف این پراکنده رویی اند.
شناسایی عوامل مؤثر بر پراکنده رویی شهری و ارتباط آن با ساختار فضایی شهر؛ نمونه مورد مطالعه: شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال چهارم پاییز و زمستان ۱۳۹۰ شماره ۷
89 - 112
حوزههای تخصصی:
پراکنده رویی پدیده ای است که در نیمه دوم قرن بیستم شکل گرفته و امروزه به عنوان یکی از موضوعات محوری در بسیاری از کشورها مطرح است. پراکنده رویی پیامدهای مثبت و منفی فراوانی را به همراه داشته است و می توان گفت که با توجه به ساختارهای گوناگون و ویژگی های متفاوت جغرافیایی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و جز اینها، دلایل پراکنده رویی از شهری به شهر دیگر متفاوت است. ارومیه از شهرهایی است که در سال های اخیر با سرعتی شتابان گسترش یافته است. به منظور بررسی میزان پراکنده رویی در ارومیه، پس از مروری بر متون نظری و تجربی مرتبط، بر اساس تلفیقی از نظریات اوینگ و دیگران (2002)، تورنس (2008) و فرنکل و اشکنازی (2007)، با استفاده از 19 متغیر نشانگر پراکنده رویی و انجام تحلیل عاملی در 30 ناحیه ارومیه، در نهایت این شش عامل، که پراکنده رویی را در این شهر تبیین می کنند، معرفی شده اند: اختلاط کاربری، تراکم، بی قاعدگی نواحی ساخته شده، مرکزیت، دسترسی، و فضای فعالیت. مقایسه پراکنده رویی با روند گسترش کالبدی ارومیه در سال های مختلف، نشان می دهد نواحی ای که در دوران آغازین شکل گیری شهر به وجود آمده اند، پایین ترین میزان پراکنده رویی را دارند؛ و با هرچه نزدیک تر شدن به نواحی ساخته شده در سال های اخیر، می توان دید که عمدتاً روند گسترش شهر به سمت پراکنده رویی بیشتری میل می کند. همچنین بررسی ساختار تک مرکزی شعاعی ارومیه و مقایسه آن با پدیده پراکنده رویی، مشخص می سازد که گسستگی ایجادشده در ساختار فضایی ارومیه باعث شده است که عمدتاً در نواحی خارج از ساختار شهر پراکنده روییِ زیادی مشاهده شود.
سنجش فضایی کیفیت مسکن در شهر سبزوار، با استفاده از روش تحلیل عاملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۱ شماره ۸
95 - 110
حوزههای تخصصی:
پرداختن به شاخصه های مسکن به عنوان اصلی ترین ابزار برنامه ریزی را می توان از حساس ترین مراحل برنامه ریزی دانست. عرصه مسکن به منظور تأمین رشد اجتماعی، علاوه بر خود واحد مسکونی، محیط پیرامون آن را نیز در بر می گیرد. در مقاله حاضر سعی بر این است که به ارزیابی کیفیت مسکن در شهر سبزوار بر اساس آمار موجود پرداخته شود. به منظور این ارزیابی، در ابتدا شاخص های کیفی و کمّی مسکن مورد بررسی قرار گرفتند و سپس از بین شاخص های تأثیرگذار بر کیفیت مسکن بر اساس اطلاعات موجود، 16 شاخص تعیین شدند و به روش تحلیل عاملی (FA) و کم کردن تعداد متغیرها به چند عامل و تهیه نقشه به تفکیک هر عامل در محیط GIS، وضعیت هر عامل در نقاط مختلف شهر تعیین گردید. پس از بررسی کیفیت مسکن به تفکیک هر عامل، لایه ها در محیط GIS بر روی هم قرار گرفتند و در نهایت کیفیت مسکن در نقاط مختلف شهر ارزیابی گردید. نتایج تحقیق حاکی از آن است که رابطه معناداری بین کیفیت مسکن و نوع بافت محله ها در شهر سبزوار وجود دارد. کیفیت مسکن در بخش های جنوبی (بافت فرسوده)، بخش های شرقی و جنوب شرقی (بافت غیررسمی) و بخش های شمال شرقی (بافت روستا شهری)، نازل تر از دیگر نقاط شهر است. با استفاده از رگرسیون، مشخص شد که بین کیفیت عرصه مسکن و انواع بافت های موجود شهر به میزان 77 درصد ارتباط معنادار وجود دارد.
تحلیلی بر رضایتمندی سکونتی در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۱ شماره ۸
111 - 130
حوزههای تخصصی:
شهر یزد در جریان توسعه در سال های اخیر، با فرم های مختلفی از توسعه در نواحی مختلف مواجه شده است. به طور کلی، فرم های مختلف توسعه شهری در شهر یزد را می توان به سه بخش درونی و میانی و بیرونی تقسیم کرد. هدف از این تحقیق، شناسایی عوامل مؤثر بر کیفیت محیط مسکونی در شهر یزد و ارزیابی کیفیت محیط مسکونی در هریک از سه نوع بافت مذکور است. روش تحقیق این پژوهش تحلیلی اکتشافی، و بر اساس تکنیک تحلیل عاملی و خوشه ای است. فرضیه تحقیق این گونه بیان شده است: «فرض می شود کیفیت محیط مسکونی در بخش درونی شهر یزد نه چندان مناسب، ولی در بخش بیرونی مناسب تر از دیگر نواحی شهر یزد باشد». یافته های تحقیق نشان می دهند که به دلیل ناسازگاری شرایط کالبدی بافت تاریخی با نیازهای امروزی، کیفیت محیط مسکونی این ناحیه در پایین ترین حد به نسبتِ دیگر نواحی بوده است. رشد منطقی و بدون شتاب بخش میانی، با رعایت معیارهای سنتی طراحی و نزدیکی این بخش به بسیاری از خدمات موجود در مرکز شهر، آن را به بهترین و مطلوب ترین محیط مسکونی بدل ساخته است. این در حالی است که در بخش بیرونی شهر، به دلیل پراکنده رویی و دوری مراکز خدمات از هم، رضایتمندی کمتری از محل سکونت وجود دارد.
ارائه الگوی تعیین تراکم مسکونی منطقه 22 شهر تهران؛ بر اساس اصول رشد هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دغدغه های ناشی از پراکنش شهری و گسترش افقی شهرها موجب شده است تا کشورهای مختلف در سراسر جهان تمهیداتی را به منظور مهار این بحران بیندیشند. این تمهیدات مشتمل بر سیاست های بلندمرتبه سازی و انبوه سازی، وضع قوانین و مقررات استفاده بهینه از زمین، و در رأس آنها سیاست های افزایش تراکم جمعیتی و ساختمانی بوده است. اتخاذ راهکارهای جدید به شکل گیری اصطلاحات تازه ای چون متراکم سازی شهری، شهر پایدار، شهر فشرده، و رشد هوشمند منجر شده است. در این پژوهش به تبیین معیارهای مؤثر در تعیین تراکم شهری و ارائه الگویی برای تعیین تراکم مسکونی منطقه 22 شهر تهران پرداخته می شود. بدین منظور با استفاده از سنجه های تراکم حاصل از بررسی مباحث نظری و پژوهش های انجام شده، و نیز تحلیل عاملی و تطبیق نتایج حاصل از آن با اصول رشد هوشمند، در نهایت شش عامل به عنوان عوامل تبیین کننده الگوی تراکم مسکونی در منطقه 22 معرفی شده اند، که عبارت اند از: تراکم جمعیتی، تراکم ساختمانی، میزان فشردگی بافت مسکونی (نحوه پراکنش قطعات مسکونی)، موقعیت و میزان خدمات عمومی، وضعیت شبکه معابر، و وجود فضاهای سبز و باز. بررسی نواحی چهارگانه این منطقه، بر اساس الگوی تعریف شده، نشان می دهد که از نظر الگوی تراکم، ناحیه 4 بیشترین انطباق را با اصول رشد هوشمند دارد، و ناحیه 3 کمترین انطباق را.
مدل تحلیلی تراکم ساختمانی پایدار؛ موردپژوهی: منطقه یک شهر ارومیه (محدوده خیابان دانشکده)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۲ شماره ۱۰
47 - 68
حوزههای تخصصی:
امروزه دستیابی به توسعه پایدار و تراکم ساختمانی مناسب و پایدار در سطح شهرها به منظور ارتقای کیفیت زندگی و بهبود محیط زیست شهری از ضرورت های توسعه شهری محسوب می شود. توسعه روزافزون جمعیت شهرنشین، محدودیت منابع و لزوم بهره وری عقلایی از امکانات موجود، اهمیت توجه به مقوله تراکم در شهرها را دو چندان می نماید. زیرا تعیین تراکم جمعیتی و ساختمانی از مهمترین ابزارهای شهرسازی در راستای تعادل بخشی و ایجاد نظم در سیستم های پیچیده شهری است. شناسایی مؤلفه ها و عوامل مؤثر بر تراکم ساختمانی از ابعاد مختلف و کندوکاو در ارتباط متقابل این مؤلفه ها با معیارهای توسعه پایدار شهری به منظور تدوین مدل تحلیلی تراکم ساختمانی پایدار و آزمون آن در محدوده مورد مطالعه از اهداف اصلی تحقیق حاضر بوده است. روش تحقیق در این مطالعه تحلیلی- ارزیابی بوده و جهت تحلیل داده ها نیز از تکنیک های سوات و تحلیل عاملی استفاده شده است. ارزیابی ها و نتایج تحلیل حاکی از آن است که با توجه به متوسط کل تراکم ساختمانی پایدار پیش بینی شده، قابلیت افزایش تراکم ساختمانی در محدوده وجود دارد، ولی نکته مهم و قابل توجه توزیع مناسب تراکم ساختمانی در سطح محدوده با در نظر گرفتن مشخصات بخش های مختلف منطقه است. همچنین نتایج تحلیل ها از همبستگی و تأثیرپذیری بالای تراکم ساختمانی پایدار با مؤلفه های اقتصادی و کالبدی حکایت می کنند.
تحلیل عوامل مؤثر بر پیاده روی دانش آموزان دختر به مدرسه؛ مطالعه موردی: منطقه 7 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال ششم بهار و تابستان ۱۳۹۳ شماره ۱۲
43 - 59
حوزههای تخصصی:
آگاهی از شیوه سفر دانش آموزان به مدرسه به منظور بهره مندی از مزایای سلامتی پیاده روی، کاهش درصد بیماری چاقی و افزایش سطح مصرف انرژی در دانش آموزان، کاهش شاخص توده بدن و کاهش مضرات ازدحام و آلودگی وسایل نقلیه، دارای اهمیت است. این مقاله به تحلیل عوامل مؤثر بر پیاده روی دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی مدارس منطقه 7 شهر تهران و ارائه راهکار های ارتقای فعالیت پیاده روی می پردازد. برای این منظور 20 متغیر مؤثر بر انجام فعالیت پیاده روی دانش آموزان انتخاب و با انجام تحلیل عاملی، 8 عامل تبیین کننده علل پیاده روی دانش آموزان به مدرسه تعیین شد که عامل وضعیت مسیرهای پیاده با تبیین 14.4 درصد از واریانس، بیشترین نقش را داشت. سپس به منظور تعیین میزان تأثیر هر یک از این عوامل بر احتمال انتخاب شیوه پیاده روی یا وسیله نقلیه، تحلیل رگرسیون لجستیک انجام گردید که مطابق با نتایج، با افزایش هر یک از متغیرهای وضعیت اقتصادی خانوار، هزینه سفر و نقش مسیر محل کار والدین در پیاده روی دانش آموز، احتمال انتخاب فعالیت پیاده روی کاهش می یابد. در این راستا می توان ایجاد شبکه اجتماعی ارتباط مجازی میان والدین دانش آموزان، مدارس و اداره سلامت، در نظر داشتن آستانه فاصله مناسب برای پیاده روی دانش آموزان در تهیه طرح ها، مدیریت زمان سفر و انجام برنامه پیاده روی گروهی دانش آموزان با همراهی بزرگسالان را در نظر داشت.
تحلیل تطبیقی نابرابری های منطقه ای بین استان های همجوار؛ بررسی موردی: استان های همدان و مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال هشتم پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱۵
113 - 138
حوزههای تخصصی:
نابرابری های منطقه ای یا عدم تعادل در ساختار فضایی مناطق یکی از مسائل کشورهای در حال توسعه است. از این رو دستیابی به توسعه عادلانه از آرمان های اساسی همه کشورها و از جمله ایران بوده و در اسناد فرادستی بر ضرورت کاهش نابرابری های منطقه ای تأکید شده است. بنابراین هدف تحقیق حاضر بررسی وضعیت و تحلیل نابرابری های منطقه ای بین دو استان همدان و مرکزی است که با وجود همجوار بودن تفاوت های عمده ای با یکدیگر دارند. در این زمینه سنجش نابرابری های منطقه ای مورد توجه قرارگرفته است. با در نظرگیری رویکرد توسعه پایدار، شاخص های سنجش نابرابری های منطقه ای استخراج و با استفاده از دو مدل تحلیل عاملی و تحلیل خوشه ای، میزان نابرابری بین دو استان همدان و مرکزی تحلیل شده است. نتایج حاصل از بررسی ها نشان می دهد که تفاوت چشمگیری بین سطح توسعه دو استان همدان و مرکزی وجود دارد. بر اساس بررسی سه مؤلفه اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و زیست محیطی استان مرکزی توسعه یافته تر از استان همدان بوده، میزان نابرابری بین آن ها نیز قابل توجه است. به طور کلی می توان گفت شهرستان هایی با اقتصادی مبتنی بر صنعت و خدمات توسعه یافته تر از شهرستان های با ماهیت کشاورزی هستند.
بررسی میزان پاسخگویی فضاهای شهری به نیازهای گروه سنی نوجوان بررسی موردی: خیابان آزادی کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال نهم پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۱۷
139 - 154
حوزههای تخصصی:
توجه به نوجوانان در میان سایر استفاده کنندگان از فضای شهری، اهمیتی مضاعف دارد زیرا آنها در این سن علاقه مندی بسیاری به روابط دوستی و سپری کردن زمان در فضاهای محله دارند. اما متأسفانه در سال های اخیر با توسعه تکنولوژی و تحول الگوی گذران اوقات فراغت نوجوانان، زمان کلی حضور در فضاهای شهری و تجربه فضاها و روابط عینی برای آن ها محدودتر شده است. لذا در پژوهش حاضر، با هدف بررسی میزان پاسخگویی خیابان آزادی به عنوان یک فضای شهری مهم به نیازهای نوجوانان، پس از تدوین چارچوب نظری پژوهش، با تکمیل 250 نمونه پرسش نامه به بررسی نظرات نوجوانان محله رجایی شهر نسبت به عملکرد خیابان آزادی پرداخته شد و داده ها به صورت توصیفی و تحلیلی (تحلیل عاملی اکتشافی) آنالیز گردید. نتایج این بررسی نشان می دهد که بیشترین رضایت نوجوانان از نزدیکی خیابان آزادی به مدارس آنها، وجود مراکز خرید و کاربری های تجاری خرده فروشی در آن و مناسب بودن نورپردازی شبانه خیابان است. کمترین رضایت نیز از وجود امکانات ورزشی، آّب و آب نماها، مسیرهای دوچرخه و امکان مشارکت در فعالیت ها یا نگهداری خیابان است. علاوه بر این، طبق نتایج تحلیل عاملی، هشت عامل در عملکرد و پاسخدهی فضا موثر شناخته شد که از میان، «جذابیت و پویایی»، «آرامش و آسایش» و «صمیمیت و خودمانی بودن» این خیابان، درصد بیشتری از واریانس مدل را تبیین می کنند.