مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
محمود
حوزه های تخصصی:
جشن و شادی در شعر هریک از شاعران فارسی گوی انعکاسات مختلف داشته است. برخی چون منوچهری همواره به شادخواری و نشاط پرداخته اند ،و بنابراین دیوان اشعار ایشان مملو از دعوت به شادی و اشاره به جشن ها و رسوم مربوط بدین آداب است؛ و برخی چون خاقانی و مسعود سعد بیشتر به شرح غم و اندوه درونی خویش پرداخته اند و هرچند اشعار ایشان از اشاره به جشن های ایرانی خالی نیست، لکن نمی توان این شاعران را شاعرانی شاد دانست. از این میان فرخی سیستانی را می توان شاعری شادخوار دانست دلایل این امر را می توان چنین برشمرد:
1- شادی ذاتی شاعر
2- هم عصر بودن فرخی با سلطان محمود غزنوی که شاهی کامیاب بود و در کنار رزم و پیروزی به بزم و شادمانی توجه خاصی داشت.
در این مقاله سعی بر آن است تا با توجه به شعر فرخی به تحلیلی از روحیه وی دست زده افزون بر آن اشاره ای به رسوم و آداب ایرانی کرده، تاثیر فرهنگ ایرانی بر دیگر فرهنگ ها و قومیت ها را نشان دهیم و علاوه بر این با تفکیک جشن های ایرانی و اعیاد اسلامی در شعر شاعر، میزان دلبستگی وی به ارزش های ملی یا مذهبی و دلایل آن را بررسی نماییم.
قصه محمود و اوصاف ایاز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
در آثار عرفانی به مناسبت پیوند عشق و عرفان، شاعران و نویسندگان از حکایات و داستان های عارفانه بسیار استفاده کرده اند. بسیاری از این داستان ها تخیلی و ساخته ذهن و اندیشه ادیبان خوش ذوقی است که سعی نموده اند با هنر سخن ورزی خویش، نکاتی لطیف از راز و رمزهای عارفانه را برای خوانندگان و شنوندگان بیان نمایند. آنان در این مسیر گاهی از کاه،کوهی ساخته اند و با هنر خویش آن را به جان و کام مخاطب، دل نشین و دل نشان نموده اند. یکی از این داستان ها که از علاقه خاص محمود به یکی از غلامان وفادار خویش سرچشمه گرفته، داستان محمود و ایاز است که این حکایت بعد از ورود به آثار ادبی به ادب عرفانی نیز راه یافته و فراز و نشیب هایی را به همراه داشته است. اما چرا از بین این همه شخصیت های متعدد تاریخی و ادبی، قرعه فال به نام سلطان محمود غزنوی زده اند؟ ریشه این داستان پردازی را در کجا می توان جست؟ این گونه حکایات چقدر ریشه در حقیقت دارد؟در این مقاله به بحث و بررسی پیرامون این قصه و بهره گیری های عرفانی از آن پرداخته شده است.
قاسمشاهیان در شعر محمود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از اسماعیلیان ایران پس از الموت آگاهی های اندکی در دست است. جسته و گریخته نثری یا نظمی این جا و آن جا با ترس و دلهره در دل زمین یا شکافی در دیوار باقی مانده است. بیش تر دعا و مناجات است. کم تر به سالیان تیره نوری می تاباند اما شعری که محمود سروده از نوع دیگر است. شاعر شوریده است. ترس را فروخورده و از مهم ترین رازها پرده برداشته است. برای یک گروه کوچک مذهبی که در پس کوهی یا در حاشیه کویری پناه گرفته اند چه چیزهایی مهم ترین اسرار است؟ نام رهبرشان؟ نام زیستگاه ها و پناهگاه هایشان؟ نام رهبران محلیشان؟ سلسله مراتب ارتباطشان؟ این همه در شعر محمود آمده است. این شعر در اینجا به روش تک نسخه تصحیح شده و با روش تاریخی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است تا گستره جغرافیایی قاسمشاهیان، نام رهبران محلی، سلسله مراتب دعوت و باورهای روزگار شاعر، سدة 11ق./ 17م، به دست داده شود.
علل منازعات مذهبی و انحطاط خردگرایی در عهد سلطان محمود غزنوی
حوزه های تخصصی:
داستان عشق محمود به غلام خود، اَیاز از دریچه داستان های تمثیلی با محوریّت متون عرفانی
حوزه های تخصصی:
تمثیل، همچون ابزاری تأثیر گذار، همواره در متون ادبی و بویژه عرفانی سبب آفرینش آثاری ارشمند و بدیع است، گاه یک حقیقت تاریخی و کم نمود، مانند دلبستگی سلطان محمود به روی و موی غلام خود، اَیاز موجب آفرینش زیباترین جلوه هنری و فکری می شود. آنچه که بیش از همه بر غنای این داستان ها می افزاید، خلّاقیت و هنر آفرینی شاعران عارف مسلک، نظیر عطار و مولوی است که در تشریح اندیشه های بلند عرفانی خود، با بیان افسانه های تمثیلی و جذّاب به این عشق صوری، جنبه آسمانی و الهی دادند و محمود را تمثیلی از حضرت حق و ایاز را نمادِ بنده ای مجذوب دانستند که یک دم از حضور غافل نیست و رشک و غیرت او به محبوب هم مثال زدنی است و در عین حال، فراست و کیاست اَیاز سبب شد که به واسطه عبرت از گذشته بی مقدار خود، آفت غرور را از خود دور کند و با عنایت حضرت حق که محمود تمثیلی از آن است، به ارج و قربی برسد و گاه محمود، تمثیل انسان کامل است و اَیاز مثال سالک و توجّه بیش از حدّ سلطان به او حسادت اطرافیان را بر می انگیزد که یادآور ارتباط تنگاتنگ مولانا و شمس و حسادت اطرافیان است.