مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
مورفومتری
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال دوم پاییز ۱۳۹۲ شماره ۷
7 - 20
حوزههای تخصصی:
با افزایش جمعیت، توسعه و گسترش شهرنشینی، انسانها به تدریج از طبیعت دور شده و تراکم بیش ازحد جمعیت و ایجاد محیطهای انسان ساخت، نیازهای زیست محیطی، جسمی و روحی انسان را بیشتر بروز داده است. برای رفع این نیازها، انسان شهرنشین اقدام به ایجاد پارکها در داخل شهرها کرده است. هدف تحقیق حاضر اولویت بندی شاخص های رضایت مندی شهروندان از پارکها و فضاهای سبز شهری با استفاده از مدل topsis در پارکهای (محمدیه، ساحلی و ملت) شهر بوکان می باشد. روش انجام پژوهش به صورت توصیف. تحلیلی و پیمایشی است. قسمت اعظم اطلاعات به صورت تکمیل پرسشنامه بین مراجعان به پارک اخذ شده و در نهایت تجزیه و تحلیل نهایی برروی آن صورت گرفته است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد که اکثر معیارها از حد ایده آل مثبت به یک اندازه فاصله دارند و فاصله آنها از 5/0 تا 6/0 می باشد. در رتبه بندی نهایی عنصر فضای سبز در رتبه اول رضایت مندی از عناصر پارکهای شهری قرار گرفته است. همچنین شاخص امنیت رتبه 14 را کسب کرده که کم اهمیت ترین عنصر می باشد. همچنین بین وضعیت شغلی و زمان استفاده از پارک رابطه معناداری وجود دارد. اما بین کارکرد پارکهای شهر و نوع جنیست رابطه معناداری وجود ندارد. بنابراین ایجاد حس مشترک برای نگهداری و توجه ویژه به پارک ها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. چرا که در نهایت انسان های اجتماع هستند که از این فضاهای شهری استفاده می کنند.
شناسایی و بررسی خصوصیات مورفومتریک و خاک دولین ها در شمال ایران (مطالعه موردی: منطقه گرازبن از جنگل آزمایشی خیرود کنار، نوشهر مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دولین ها فرورفتگی های شاخص مناطق کارستی شناخته می شوند و آب جاری در سطح زمین را از طریق این فرورفتگی ها به سیستم زهکشی زیرزمینی انتقال می دهند. پژوهش حاضر مطالعه ای میدانی مبتنی بر تکنیک مورفومتری است که هدف آن، شناسایی دولین ها، اندازه گیری ابعاد و تحلیل و توصیف شکل دولین ها در منطقه مورد مطالعه است. ویژگی های مورفومتری مثل طول, عرض و عمق دولین ها اندازه گیری شد و برای تشخیص میزان تراکم و طبقه بندی نوع شکل دولین ها از شاخص های مورفومتریک استفاده شده است. همچنین برای بررسی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک از سه قسمت بیرونی، دیواره و کف دولین ها در عمق 15 سانتی متری نمونه خاک برداشت شد و نمونه ها برای اندازه گیری پارامتر های بافت خاک، میزان آهک و PH در آزمایشگاه مورد بررسی قرار گرفتند که نتایج آن نشان دهنده تفاوت معنی داری بین پارامترهای بافت و آهک خاک در سه موقعیت متفاوت دولین ها است. نتایج بدست آمده از شاخص های مورفومتریک حاکی از توزیع نامنظم دولین ها در منطقه مورد مطالعه است محورهای طولی و عرضی دولین ها عدم تقارن خاصی را نشان می دهد و شکل دولین ها بیشتر نیمه مدور و بیضوی بوده و حفره های کف دولین به خوبی توسعه نیافته و در منطقه شاهد دولین های انحلالی هستیم. ارزیابی ویژگی های و تراکم بالا و انحلالی بودن دولین های منطقه مورد مطالعه نشان دهنده توسعه یافته بودن ژئومورفولوژی کارست منطقه گرازبن است.
شاخص های مورفومتری تاقدیس های عسلویه، وراوی و کنگان در زاگرس فارس و ارتباط آنها با فعالیت تکتونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاقدیس ها برجسته ترین لندفرم های سطحی هستند که هندسه و موفولوژی آنها بازتاب ساز و کار تشکیل آنها و کلیدی برای ارزیابی وجود گسلهای عمقی موثر در تشکیل آنهاست که از مهمترین چشمه های لرزه ای هستند. هدف این پژوهش، ارزیابی مورفومتری تاقدیسهای عسلویه، وراوی و کنگان واقع در زاگرس و بررسی ارتباط آن ها با تکتونیک فعال است. داده های مورد نیاز ازمدل رقومی ارتفاع، نقشه های زمین شناسی و تصاویر ماهواره ای و انجام مطالعات میدانی استخراج شد. نتایج به دست آمده در این پژوهش بیانگر عدم تقارن نیمرخ عرضی هر سه تاقدیس می باشد که ناشی از ارتباط تشکیل این تاقدیس ها با گسل های طولی موجود در هسته تاقدیس ها و به موازات محور آنهاست. نتایج حاصل از اندازه گیری شاخص های نسبت جهت، سینوسیته جبهه چین، خط الراس تاقدیس، و بررسی الگوهای زهکشی و لندفرم های تکتونیکی مانند پرتگاههای گسلی، سطوح مثلثی شکل، دره های خطی نیز تایید کننده فعالیت تکتونیکی زیاد هر سه تاقدیس و احتمال وجود مخاطره لرزه ای ناشی از حرکت گسل های عمقی یا قطعاتی از آنها است.
تحلیل مورفومتری گالی ها در منطقه صلوات آباد بیجار، استان کردستان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال نهم زمستان ۱۳۹۱ شماره ۴ (پیاپی ۳۶)
79 - 90
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین منابع هر کشوری خاک می باشد. امروزه فرسایش خاک و تولید رسوب معضلی است که روزبه روز روند افزایشی پیدا می کند و موجب از دست رفتن خاک سطحی دامنه ها، انباشت رسوب در مخازن سدها،رسوب گذاری در کانال ها و خسارت هنگفت به اقتصاد کشور می شود. در این تحقیق گالیهای منطقه صلوات آباد- بیجار که یکی از سرشاخه های قزل اوزن و سفیدرود می باشد، مورد تحقیق و مطالعه قرار گرفت. با استفاده از نقشه برداری زمینی ابعاد گالی های بر روی زمین اندازه گیری شد. پارامترهای شیب، عرض، عمق، نسبت عرض به عمق، زاویه کف کانال و شکل گالی از مقاطع عرضی برداشت شده محاسبه گردید. سپس داده های مذکور با استفاده از نرم افزار spss خوشه بندی شدند
و با آنالیز واریانس تأثیر هر متغیر در خوشه ها مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.بر اساس خوشه بندی انجام شده گالی ها در سه خوشه تقسیم بندی شدند.نتایج آزمون همگنی نشان میدهد که از بین عوامل مختلف فقط شیب در خوشهبندیگالی- های منطقه تأثیرگذار بوده است و بقیه پارامترها به عنوان عامل مستقیم در گالیها تأثیرگذار نبوده اند.برای بررسی تفاوت یا عدم تفاوت هر یک از متغیرها با سنگ شناسیمنطقه از آزمون یومن ویتنی استفاده شد که از پارامترهای فوق عامل شیب و عمق گالی تفاوت معنیداری را با سنگشناسی نشان میدهند. همچنین تفاوت بین تعداد گالیهای محدوده مورد مطالعه با فاکتورهای شکل دامنه، کاربری اراضی، شیب و جهت دامنه با استفاده از آزمون کروسکال-والیس مورد بررسی قرار گرفت، نتایج این آزمون نشان داد که بین تعداد گالیها با عامل های نامبرده در سطح معنی داری 0/05 تفاوت مشخصی وجود دارد.
بررسی ویژگی های فرمی سطح زمین براساس شاخص های مورفومتری و با استفاده از GIS، مطالعه موردی: حوضه آبخیز فهلیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال نوزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۸
102 - 117
حوزههای تخصصی:
تحلیل ویژگی های فرمی سطح زمین که می تواند متأثر از عوامل اقلیمی، هیدرولوژیکی، خصوصیات ذاتی سازندها و فعالیت های نئوتکتونیک باشد نقش مهمی در شناخت خصوصیات فیزیکی حوضه آبخیز دارد. از طرفی شناخت خصوصیات فیزیکی حوضه آبخیز از اولین گام هایی است که در بررسی های مورفولوژیکی و هیدرولوژیکی ضرورت دارد. این پژوهش سعی دارد که با استفاده ازشاخص های مورفومتریک وضعیت شکلی سطح زمین در حوضه آبخیز فهلیان را مورد بررسی قرار دهد. به همین منظور 6 شاخص های ژئومورفومتریک؛ انحنای کل، انحنای نیمرخ، انحنای سطح، شاخص TRI، شاخص TPI و شاخص TWI انتخاب و با استفاده از روابط مربوط به هر شاخص و با بهره گیری از اکستنشن های مربوطه در نرم افزار ArcGis 3/10 نقشه های هریک از این شاخص ها تهیه شد. نتایج حاصل از محاسبه انحنای کل نشان می دهد که بیش از نیمی از سطح حوضه 52/80دارای انحنای مقعر و 47/20 درصد آن از انحنای محدب برخوردار می باشد. همچنین حد پایین و بالا برای انحنای سطح به ترتیب 2/99- و 3/96 و برای انحنای نیمرخ به ترتیب 4/87- و 4/2 بدست آمد. بر همین اساس حد پایین و بالای شاخص TPI که حالت گودی و برآمدگی را از یکدیگر تفکیک می کند، به ترتیب 4/2-> و 6 < محاسبه شد. مقادیر شاخص TRI که به نوعی اختلاف ارتفاع یک پیکسل با هشت پیکسل مجاور خود می باشد از 0 تا 14< محاسبه شد. و در نهایت مقادیر شاخص TWI که نشان دهنده وضعیّت رطوبت خاک می باشد به ترتیب از1/5-> تا 5/5< محاسبه گردید. درصد مساحت هر یک از مقادیر این شاخص ها در سطح حوضه که در نتایج حاصل از این تحقیق بدست آمد می تواند در برنامه ریزی مختلف مربوط به حوضه آبخیز از جمله فرسایش و رسوب، طبقه بندی لندفرم ها، شناسایی و معرفی مناطق درگیر با خطر زمین لغزش ، مطالعه سیلاب، بررسی و مطالعه منابع آب زیرزمینی و ... مورد استفاده قرار گیرد..
پارامترهای مورفومتری سیرک های یخچالی در ارتفاعات مرکزی استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال نوزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۷۱
129 - 149
حوزههای تخصصی:
شناخت و تحلیل مورفومتریک و آلومتریک سیرک های یخچالی، برای برنامه ریزی محیطی ضروری است. با تحلیل مورفومتری و آلومتری سیرک های یخچالی می توان به تغییرات محیطی و نوسانات آب و هوایی در طی دوره ی کواترنر پسین پی برد. هدف اصلی این پژوهش؛ شناسایی، طبقه بندی و تحلیل پارامترهای مورفومتریک سیرک های یخچالی ارتفاعات مرکزی استان کرمان بر اساس تکنیک-های ژئوماتیک و روش های جدید است. در ابتدا با استفاده از مدل رقومی ارتفاعی (DEM) و با توجه به منحنی های میزان خط الرأس-های اصلی، فرعی و خط القعرهای منطقه بر روی نقشه به دقت ترسیم شدند. همچنین در ارتفاعات بالای سه هزار متر این منطقه، تعداد 884 سیرک یخچالی شناسایی و در روی نقشه شیب کلاس بندی شده به دو فرمت خطی و پلیگونی ترسیم شدند. با برازش مدل های توانی بر پروفیل طولی سیرک ها به استخراج ضرایب و پارامترهای آماری سیرک های منطقه اقدام گردید. عملیات رده بندی سیرک های یخچالی بر مبنای روش های ویلبورگ و رودبرگ، ایوانس و کوکس انجام گرفت. برای مورفومتری این سیرک ها از پارامترهایی چون (L)، (W)، (H)، (L/W)، (L/H)، (W/H) و اندازه سیرک استفاده شده است. بر اساس نتایج تحقیق تعداد 185 سیرک رده N2, N1 وN3 و تعداد 699 سیرک رده N4 و N5 در محدوده مورد مطالعه وجود دارد. میانگین ضریب b برای محور طولی سیرک-های ردهN2, N1 وN3 ارتفاعات بیدخوان، لاله زار، هزار، جوپار و جبال بارز کمتر از 1 است که B<1است و رفتار آلومتری برای سیرک های این ارتفاعات منفی است. میانگین ضریب b برای سیرک های این رده در ارتفاعات پلوار برابر با 1/0171 است که 1< B است و تا حدودی وضعیت آلومتری برای این سیرک ها برقرار است.
برآورد دامنه فعالیت زمین ساختی تاقدیس خویز از طریق معیارهای مورفومتری (زاگرس خوزستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۷
1 - 14
حوزههای تخصصی:
مطالعه الگوی هندسه چین خوردگی ها و تحلیل دگرریختی آن ها، یکی از مهم ترین موضوع های زمین شناسی کمربندِ کوهزایی زاگرس به شمار می آید. تاقدیس خویز در استان خوزستان و در کمربند رانده و چین خورده زاگرس در فرادیواره گسل پیشانی کوهستان واقع شده است. این تاقدیس یکی از تاقدیس های مهم زاگرس به شمار می رود؛ اهمیت آن به دلیل وجود رودخانه دائمی مارون است که از میانه تاقدیس عبور کرده و تاقدیس خویز را به دو نیم تقسیم کرده است. این تاقدیس با استفاده از اشکال مورفومتری نظیر رویه ها ی سه گوش، دره های ساغری و شاخص تابیدگی جبهه کوهستان، از نظر مورفوتکتونیک مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته است. هدف از انجام این پژوهش، بررسی وضعیت تاقدیس خویز از نظر میزان فعالیت زمین ساختی به خصوص فعالیت های عهد حاضر است؛ به کمک نتایج این پژوهش می توان وضعیت سازه های احداث شده بر روی این تاقدیس و در مجاورت آن، به خصوص سد مخزنی مارون را از نظر مخاطرات زمین شناسی مورد ارزیابی قرار داد. این اشکال و شاخص ها در دو یال تاقدیس به صورت جداگانه مورد مطالعه قرار گرفت؛ بر اساس نتایج این مطالعه مشخص شد که شاخص های مورفوتکتونیکی ذکرشده رابطه مستقیمی با میزان فعالیت زمین ساختی داشته و بر این اساس می توان اظهار داشت که تاقدیس خویز از نظر فعالیت نسبی زمین ساختی در وضعیت فعال قرار دارد و همچنین یال شمال شرقی آن نسبت به یال جنوب غربی، فعالیت بیشتری از خود نشان می دهد. این مسئله می تواند به علت وجود تاقدیس زیرسطحی منصورآباد در جنوب غرب تاقدیس خویز و با فاصله ای کمتر از یک کیلومتر از آن باشد که منجر به تشکیل پس راند در یال شمال شرقی تاقدیس خویز و ایجاد فعالیت زمین ساختی بیشتر در این یال شده است.
تحلیل مورفومتری پیکان های ماسه ای حاصل از گونه خارشتر (Alhagi maurorum) در غرب دشت لوت (شرق شهداد)
حوزههای تخصصی:
وسعت زیادی از پهنه ایران را سطوح نسبتاً هموار و کم ارتفاعی تشکیل می دهد که به دلیل ارتفاع اندک و سایر عوامل اقلیمی، از شرایط اقلیمی خشک و نیمه خشک برخوردارند. فقر پوششگیاهی و همواری نسبی، موجب غلبه فرآیندهای کندوکاو و تراکم بادی در این مناطق شدهاست. میزان فرسایش بادی و حجم نقل و انتقال مواد، وابسته به ویژگی های باد اعم ازسرعت، جهت و فراوانی آن است. قدرت حمل مستقیم باد محدود به ذراتی می گردد که قطرآن ها کمتر از 2 میلی متر باشد. این پژوهش سعی دارد که به بررسی ویژگی های ژئومورفولوژیکی پیکان های ماسه ای گونه گیاهی خارشتر (Alhagi maurorum) در غرب دشت لوت (شرق شهداد) بپردازد. تحقیق از نوع توصیفی – تحلیلی مبتنی بر روش های میدانی و کتابخانه ای است. بدین صورت که پس از مشخص کردن محدوده مورد مطالعه، با استفاده از ترانسکت، پیکان های ماسه ای مورد نظر مشخص و سپس به بررسی مورفومتری، و گرانولومتری نمونه ها در آزمایشگاه پرداخته شد. نتایج نشان می دهد که همبستگی بسیار تنگاتنگی بین طول پیکان ماسه ای با ارتفاع گیاه و تپه ماسه ای وجود دارد، به طوری که در سطح 99 درصد معناداری می باشند. همچنین نتایج حاصل از گرانولومتری ماسه ها نشان می دهند که در هر سه نمونه گرفته شده از قاعده، وسط و راس پیکان، رسوبات درشت دانه با اندازه های بیشتر از 250 میکرون وجود ندارد. در بین رسوبات با اندازه 250 میکرون ملاحظه می گردد که در قاعده پیکان نسبت به وسط و راس آن، رسوبات درشت دانه بیشتری وجود دارد.
تحلیل مورفولوژی برخان های غرب لوت با استفاده از خصیصه های مورفومتری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ششم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
175 - 197
حوزههای تخصصی:
یکی از خصیصه های مهم برخان ها، پویایی و امکان جابجایی آن ها تحت شرایط مختلف است که این ویژگی دارای تبعات و تهدیدهایی برای مراکز انسانی می باشد. در این پژوهش به تحلیل مورفولوژی برخان های غرب لوت با استفاده از خصیصه های مورفومتری اقدام گردید و در این راستا به بررسی مؤلفه های مورفومتری 7 برخان در منطقه پشوئیه در غرب بیابان لوت و میزان استعداد آن ها برای جابجایی پرداخته شد. روش کار بدین گونه بود که طی بازدید میدانی، از نقاط مختلف هر برخان، شامل بازوی راست و چپ، رأس برخان، دامنه ی رو به باد و پشت به باد آن، نمونه های مورد نظر برداشت و با استفاده از ظروف مخصوص به آزمایشگاه منتقل شد. از این رو، ارتفاع، عرض پهلوی راست، عرض پهلوی چپ، طول بازوی راست، طول بازوی چپ، طول دامنه ی رو به باد، طول دامنه ی باد پناه، پهنای برخان، شیب دامنه رو به باد، شیب دامنه پشت به باد و مساحت برخان، اندازه گیری و مورد تحلیل و تفسیر قرار گرفت و همبستگی آنها محاسبه شد، سپس مولفه های موفومتری که از قسمت های مختلف برخان انجام گرفته بود، در نرم افزار spss مورد تحلیل و تفسیر قرار گرفت. در نهایت همبستگی آن ها محاسبه شد. به منظور تکمیل مطالعات از نقشه های 1:250000 و 1:50000 توپوگرافی و عکس های هوایی مربوط به منطقه و همچنین تصاویر Google Earth استفاده شد. از مورفومتری برخان ها این نتایج حاصل شد که با کاهش میزان درصد شیب، کاهش ارتفاع پیشانی برخان را خواهیم داشت. مطالعات نشانگر این است که بزرگترین برخان، برخان پنجم است که دلیل آن، قدمت و موقعیت قرارگیری آن بوده و کوچکترین آنها به دلیل انشعاب آن از برخان نامتقارن مجاور و جوان بودنش، برخان ششم می باشد. در بخش اعظم برخان ها، به دلیل وجود ارتفاعات در سمت راست برخان ها و جهت وزش باد از سمت شمال و شمال غرب، موجب رشد کم بازوهای راست و افزایش طول بازوهای چپ شده است. با توجه به محاسبه همبستگی اجزای مختلف برخان ها، اجزای برخان ها دارای همبستگی بالای 95 درصد هستند که خود نشان از رشد هماهنگ اجزای برخان در راستای باد منطقه و همچنین هماهنگی بین بزرگی و کوچکی آن ها و رشد اجزای آن دارد.
مورفومتری و ارزیابی فعالیت های نئوتکتونیک در حوضه آبریز صدرآباد – تفت با استفاده از شاخص های ژئومورفیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲
109 - 131
حوزههای تخصصی:
حوضه آبریز صدرآباد یکی از حوضه های آبریز شیرکوه بوده که در دامنه های غربی آن قرار دارد. این حوضه دارای گسل های متعدد بوده که به نظر در کواترنر فعالیت داشته و احتمالا موجب تغییر در سطوح رسوبهای جدید شده است. این پژوهش به دنبال بررسی عملکرد گسل ها در کواترنر با استفاده از هفت شاخص ژئومورفیک شامل گرادیان طول رودخانه، عدم تقارن حوضه آبریز، سینوزیته جبهه کوهستان، تقارن توپوگرافی معکوس زهکشی، پیچ و خم رودخانه اصلی، انتگرال هیپسومتریک و شکل حوضه است. یافته های پژوهش نشان می دهد که بر اساس شاخص های به کار گرفته شده در پلیو-کواترنر گسلها فعالیت داشته و تغییرات زیادی را در نیمرخ طولی رودخانه، بالا آمدگی کوه ها، شکل حوضه و تغییرات در سطح رسوب ها بوجود آورده اند. برای مثال، شاخص SL حاکی از تغییرات عمودی قابل توجه در نیمرخ طولی رودخانه اصلی بویژه در بخش های میانی حوضه دارد به گونه ای که مقدار آن در این بخش به حدود 750 می رسد. نیمرخ طولی رودخانه نیز چنین وضعیتی را نشان می دهد. شاخص Smr مقدار 8/1 را نشان می دهد. محاسبه شاخص Bs مقدار 1/2 را در حوضه صدرآباد نشان داد که بیانگر کشیدگی حوضه در اثر عملکرد گسل هاست. همچنین بررسی شاخص Itsf در 20 مقطع اندازه گیری شده در امتداد طول حوضه مقدار 27/0 را نشان داد که بیانگر عدم تقارن حوضه است. شاخص Smf برای جبهه کوهستان های شرقی مقدار 8/1 را نشان داد که مقدار بالایی به شمار می رود. نتایج مشاهدات زمینی نیز حاکی از تغییر در رسوبات آبرفتی کواترنر، تراورتن ها و بریدگی و شکستگی در امتداد نیمرخ طولی رودخانه می باشد.
سنجش پتانسیل سیل خیزی زیر حوضه ها بر اساس پارامترهای مورفومتری و آزمون همبستگی (مورد: حوضه آبریز زاب تا میرآباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۷۹
127 - 139
حوزههای تخصصی:
اولویت بندی زیر حوضه ها از نظر پتانسیل سیل خیزی تأثیر مهمی در مدیریت حوضه آبریز دارد. هدف از اولویت بندی سیل خیزی در زیر حوضه ها ارائه الگویی برای کنترل و کاهش خطرات سیل و ارزیابی نقش هر یک از زیر حوضه ها در دبی اوج هیدروگراف سیلاب خروجی از حوضه می باشد. در این پژوهش پتانسیل سیل خیزی زیر حوضه های رودخانه زاب بر اساس پارامترهای 12 گانه مورفومتری ، اولویت بندی زیر حوضه های آبریز زاب بر اساس روش ترکیبی آنالیز مورفومتریک و همبستگی آماری انجام شد. در ابتدا مقادیر 12 پارامتر مورفومتری و شاخص (Cv) محاسبه شده است. سپس ارتباط بین پارامترهای مورفومتریک و تعیین وزن تأثیر هر یک از آنها با استفاده از تای کندال و آنالیز مجموع وزنی (WSA) تحلیل شد. در نهایت شاخص اولویت بندی زیر حوضه های آبریز (SWPI) بر اساس روش ترکیب خطی وزنی (WLS) برای هر یک از زیر حوضه ها محاسبه شد. به منظور اعتبار سنجی نتایج از داده های موقعیت سیل های مخرب گذشته در حوضه آبریز زاب استفاده گردید. نتایج نشان داد که در روش پتانسیل سیل خیزی که بر اساس 12 پارامتر مورفومتری محاسبه شده زیر حوضه های شین آباد و صوفیان دارای پتانسیل زیاد سیل خیزی، زیر حوضه زاب کوچک دارای پتانسیل متوسط و زیر حوضه های کوپر و لاوین چای دارای پتانسیل کمی برای سیل خیزی می باشند. در واقع 83/33% مساحت حوضه زاب دارای پتانسیل خطر زیاد، 28/14% دارای پتانسیل خطر متوسط و 88/51% دارای پتانسیل خطر کم می باشد. نتایج حاصل از پارامترهای مورفومتری و همبستگی آماری نشان داد به ترتیب زیر حوضه های شین آباد و صوفیان با مقادیر 67/24 و 46/23 اولویتدارترین زیر حوضه ها شناسایی شدند. مقایسه نتایج دو روش با شرایط مورفومتری و ژئومورفولوژی زیر حوضه ها نشان می دهد نتایجی که با تکیه بر 12 پارامتر مورفومتری حاصل شده است تطبیق بیشتری با شرایط ژئومورفیک حوضه دارد
نقش خصوصیات خاک و آستانه توپوگرافی بر فرسایش خندقی در حوضه آبخیز رودخانه شور (شهرستان مُهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تاثیر ویژگی های خاک و آستانه توپوگرافی بر فرسایش خندقی درحوضه آبخیز رودخانه شور (شهرستان مهر) بوده است. بدین منظور، 15 خندق به صورت تصادفی برای نمونه برداری و مورفومتری انتخاب شد. سپس با استفاده از تحلیل خوشه ا ی، خندق ها بر اساس ویژگی های ژئومتری به روش Ward و مقیاس مجذور فاصله اقلیدسی خوشه بندی شدند. از رگرسیون چند متغیره برای نمایش تاثیر ویژگی های خاک استفاده شد. همچنین برخی ویژگی های خندق ها نظیر شیب متوسط و مساحت حوضه آبخیز راس خندق ها به وسیله نرم افزار Arc-GIS بر روی نقشه های توپوگرافی مشخص شد. با توجه به نتایج تحلیل خوشه ا ی، خندق ها در سه گروه طبقه بندی شدند و برای آنالیزهای آماری از گروه یک استفاده شد. نتایج نشان داد در گسترش طولی و سطح مقطع خندق ها به ترتیب میزان ماسه (299/9) (162/7)، نسبت جذب سدیم(967/7) (769/5) و مواد خنثی شونده (185/6) (240/5) ضریب تاثیر بیشتری در ایجاد و گسترش خندق داشته اند. این در حالی است که وجود مواد آلی به ترتیب با مقادیر (058/3-) (390/-) و پتاسیم (410/-) (030/-) مانع از گسترش فرسایش خندقی در منطقه می گردد. با توجه به نتایج فرمول آستانه توپوگرافی منطقه (S=6759.756A^(-.556)) فرآیند رواناب سطحی به عنوان فرآیند غالب هیدرولوژیکی موثر بر گسترش فرسایش خندق ها شناخته شد. این نتایج نشان دهنده ی تاثیر نوع سازند زمین شناسی (نسبت جذب سدیم، مواد خنثی شونده و ماسه) و ویژگی های حوضه آبخیز راس خندق در تولید رسوب ناشی از فرسایش خندقی است که برآیند این عوامل موجب گسترش طولی و سطح مقطع خندق ها در منطقه مورد مطالعه می گردد.
پهنه بندی مخاطرات لرزه ای شهرهای مرزن آباد و طالقان براساس ارزیابی شاخص های مورفوتکتونیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه کالبدی سال هفتم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۲۵)
107 - 116
حوزههای تخصصی:
مورفوتکتونیک علمی است که تاثیر تکتونیک فعال را با استفاده از شاخص های ژئومورفیک به عنوان سنجش و توصیف کمی اشکال و چشم اندازهای زمین مشخص می کند؛ بر همین اساس اندازه گیری های کمی، شرایطی را فراهم می آورد تا با استفاده از آن ها به شناسایی وضعیت مناطق دارای تکتونیک فعال پرداخته شود. در این مطالعه با استفاده از شاخص های کمی مورفومتری حاصل از مطالعات مورفوتکتونیک بخشی از البرز مرکزی (شهرهای مرزن آباد و طالقان)، مورد بررسی قرار گرفته و پنج شاخص ناهنجاری سلسله مراتبی (a∆)، شاخص انشعابات (R)، شکل حوضه (Ff)، تراکم زهکشی (Dd) و ضریب ناهمواری (Bh) در 19 حوضه زهکشی محاسبه شده است. در این مناطق هر یک از این شاخص ها به پنج گروه بسیار بالا، بالا، متوسط، کم و بسیار کم طبقه بندی شده اند و در نهایت شاخص تکتونیک فعال نسبی (Iat) به دست آمده است. براساس نتایج حاصل از این پژوهش، حوضه هایی گسل های خزر، شمال البرز، دزدبن و راندگی های کندوان و شمال طالقان در گروه های بسیار بالا و بالا قرار گرفته اند که بیانگر تأثیر این گسل ها بر تکتونیک فعال منطقه است. در اثر بالا بودن این مقادیر، انتظار می رود که ریسک لرزه خیزی منطقه نیز در اثر گسیختگی گسل ها افزایش یابد. تراکم کانون لرزه ای زمین لرزه های اخیر در منطقه تصدیقی بر اثبات این موضوع است.
مقایسه کمّی شاخص های مورفومتریکی و تغییرات شیب قاعده مخروط افکنه های مناطق خشک با تأکید بر ایران مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مخروط افکنه ها به دلایل مختلف ازجمله خاک حاصلخیز،منابع آبزیرزمینی، توپوگرافی ملایم و از طرفی مخاطرات طبیعی متعدد مانندفرونشست، زمین لرزه وسیلاب،همواره موردتوجه انسان هابوده اند.بنابراین درک صحیح ودقیق این لندفرم ازجنبه های گوناگون از اهمیت ویژه ای برخوردار است.در این تحقیق ویژگی های کمی مورفومتریک و تغییرات شیب قاعده 40 مخروط افکنه در ایران مرکزی مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت. براین اساس ابتدا مخروط افکنه های مورد بررسی توسط تصاویر ماهواره ای شناسایی شده و محدوده هرکدام از آنها تعیین گردید.درمراحل بعدی،شیب کلی مخروط افکنه(SO)،شیب بخش بالایی قاعده(SA)،شیب بخش پایینی قاعده(SB)،نسبت شیب بخش بالایی به بخش پایینی(RS)،زاویه جاروب (AF) و طول مخروط افکنه (L) برای تمامی مخروط هامحاسبه گردید. تفاوت در شاخص های محاسبه شده علاوه بر مشخص کردن شرایط اقلیمی و فرآیندهای رسوبی مسلط بر مخروط افکنه، عاملی برای تشخیص مخروط افکنه ها از سایر عوارض تراکمی پدیمنت محسوب می شود. نتایج نشان داد که نیمرخ طولی اکثرمخروط افکنه های موردمطالعه باتوجه به ویژگی های شیب، صاف است.شباهتشاخص SA و SOنشان دهنده حفظ شیب مخروط افکنه هادرشرایط اقلیمی خشک و عدم وقوع فرآیندهای فرسایشی است. مقادیر شاخص RS نشان داد که تفاوت چندانی در شیب بخش بالایی و پایینی قاعده مخروط افکنه های مورد مطالعه وجود ندارد. این موضوع نیز حاکی از عدم وجود فعالیت های فرسایشی قابل توجه در قاعده مخروط افکنه های مورد مطالعه است. همچنین نتایج نشان داد که در مخروط افکنه هایی که طول آنها زیاد و زاویه جاروب آنها کوچک است، فرآیندهای رودخانه ای تسلط دارند.
شناسایی، طبقه بندی و تحلیل شاخص های مورفومتری سیرک های یخچالی حوضه سیلوه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مطالعه سیرک های یخچالی بررسی آلومتریک و مورفومتریک سیرک ها کمک زیادی به شناسایی ماهیت و چگونگی فرآیندهای اثر گذار در طی دوره های مختلف بر روی این لندفرم ها یخچالی می کند. هدف از این پژوهش شناسایی، رده بندی و همچنین تحلیل شاخص های مورفومتری، آلومتری و ایزومتری سیرک های یخچالی ارتفاعات حوضه سیلوه در خط مرزی کشورهای ایران و عراق در استان آذربایجان غربی است. بر این کار از مدل رقومی ارتفاعی و انطباق آن با نقشه شیب طبقه بندی شده در محیط نرم افزاری استفاده شده است. برای شناسایی و رده بندی سیرک های یخچالی منطقه از روش های رودبرگ - ویلبورگ و ایوانس وکوکس استفاده شده است. برای مورفومتری و آلومتری سیرک های این محدوده از شاخص هایی چون (W), (L), (H), (W/H),(L/H),(L/W), و اندازه سیرک ها استفاده شده است. بر اساس نتایج تحقیق 33 سیرک یخچالی در ارتفاعات حوضه سیلوه شناسایی گردید که 2 سیرک در ردهN2 ،11سیرک در رده N3، 15 سیرک در رده N4 و 5 سیرک در رده N5قرار می گیرند. بررسی آلومتریک سیرک های حوضه نشان می دهد که ضریب b برای محور طولی سیرک های رده N3,N2 برابر با 88/0 و برای سیرک ها ردهN4, N5 برابر با 90/0است که B<1 است. در نتیجه رفتار آلومتریک سیرک های این منطقه منفی است و در مجموع سیرک های مورد بررسی این ناحیه از درجه تکامل کمتری برخوردار بوده و یخچال های کواترنر در این حوضه عملکرد ضعیفی داشته اند.
ارزیابی فعالیت های نئوتکتونیکی در گستره آتشفشانی-رسوبی راوه-راهجرد (سلفچگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۵
25 - 39
حوزههای تخصصی:
تکتونیک ژئومورفولوژی یکی از دانش های مورداستفاده مهم در بررسی زمین ساخت جنبا است. تحلیل های کمی مبتنی بر شاخص های مورفومتری تعریف شده از روش های در دسترس و نسبتاً ارزان محسوب می شود که برای درک تفاوت ها در میزان فعالیت زمین ساختی در چشم اندازهای جوان کاربرد دارد و با توجه به سرعت بالا و هزینه پایین در استفاده از این گونه روش ها، از جایگاه ویژه ای برخوردار است. این شاخص ها به صورت ابزار شناسایی پایه برای تشخیص تغییر شکل های تکتونیکی یا تخمین ناپایداری نسبی فعالیت های تکتونیکی در منطقه ای ویژه به کار می روند. البته این بررسی ها در مناطق متشکل از سنگ های آتشفشانی از حساسیت بیشتری به ویژه در تعریف دقیق مرز زیرحوضه ها برخوردار است. در این مطالعه گستره ای متشکل از رخنمون سنگ های آتشفشانی و نهشته های جوان که در جنوب سلفچگان و در مرز استان های قم-مرکزی قرار دارد، برای مشخص کردن فعالیت های نئوتکتونیکی بر اساس شش شاخص مورفومتری گرادیان طولی رودخانه (SL)، نسبت پهنای کف دره به عمق (Vf)، انتگرال هیپسومتری (Hi)، شکل حوضه آبریز (Bs)، عدم تقارن حوضه زهکشی (Af) و تقارن توپوگرافی عرضی (T) موردبررسی قرار گرفت. درنهایت پس از محاسبه شاخص ها با میانگین گرفتن از آن ها و محاسبه شاخص فعالیت نسبی (Iat) گستره از لحاظ فعالیت به چهار رده تقسیم شد که در این تقسیم بندی رده های 1 تا 4 به ترتیب بیانگر بیشترین تا کم ترین فعالیت زمین ساختی است که بر این اساس مشخص شد که 86/2 درصد حوضه ها در رده 2، 43/51 درصد حوضه ها در رده 3 و 71/45 درصد حوضه ها در رده 4 جای می گیرند.
شناسایی، تراکم و خصوصیات فیزیوگرافی دولین ها در طبقات ارتفاعی مختلف (مناطق کارستی زاگرس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸۴
25 - 34
حوزههای تخصصی:
دولین یکی از شاخص ترین و اساسی ترین اشکال سطحی و مورفولوژیکی کارست، درنتیجه تأثیر شیمیایی آب بر سنگ های آهکی است که در شکل ها و اندازه های مختلفی به وجود می آید. دولین ها ازلحاظ ویژگی های مورفولوژیکی متفاوت هستند. در تحقیق حاضر پس از شناسایی دولین ها در زاگرس، پراکندگی و تغییر ویژگی های مورفولوژیکی آن ها مانند طول، عرض، مساحت و عمق در ارتباط با ارتفاع و اقلیم، با استناد به منابع اسنادی همچون نقشه های زمین شناسی 1:100000، لایه مدل رقومی ارتفاع باقدرت تفکیک 5/12 متر، تصاویر ماهواره ای، نقشه های توپوگرافی 1:50000 و پایگاه داده های اسفزاری 49ساله دما و بارش، در نرم افزارهای Arc GIS، Mapper Global و Excel مورد بررسی و تجزیه وتحلیل قرار گرفت. بررسی پارامترهای مختلف دولین های زاگرس در طبقات ارتفاعی و اقلیمی مختلف دال بر این است که شکل و عمق آن ها از تغییرات اقلیمی کواترنری متأثر شده است. در ارتفاعات پایین تر که آب بیشتر از دمای کم در انحلال نقش داشته، دولین ها شکل نزدیک به دایره دارند و در مناطق مرتفع تر کشیده می شوند و هرچه دما پایین تر و احتمال تبدیل دولین به سیرک یخچالی-دولین بیشتر باشد، دولین شکل کشیده تری به خود گرفته است. همچنین ضریب فشردگی دولین ها دال بر این است که کشیدگی و طول آن ها با افزایش ارتفاع بیشتر می شود؛ به این صورت که در فاصله ارتفاعی 1000-500متر، نسبت دایره ای به ازای هر 1000متر افزایش ارتفاع، 8/0 بیشتر می شود و ضریب فشردگی 9/0 کاهش می یابد. در فاصله ارتفاعی 1000-2000 متر، با افزایش هر 100متر، نسبت دایره ای 44/0 و ضریب فشردگی 1/0 کمتر می شود. در طبقه 3700-3000 متر، نسبت دایره ای با افزایش هر 1000متر ارتفاع، 2/1 کاهش و فشردگی 3/1 افزایش می یابد.
بررسی تأثیر تکتونیک در ویژگی های کمّی شبکه زهکشی (مطالعه موردی: چهار حوضه زهکشی در شمال شرق کشور )(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۳ تابستان ۱۳۹۲ شماره ۱۲
85 - 102
حوزههای تخصصی:
اغلب لندفرم های سطح زمین به آرامی و طی هزاران یا میلیون ها سال تکامل می یابند. از آن جا که تغییرات لندفرم ها در مقیاس عمر بشر قابل تشخیص نمی باشند، ارزیابی شواهد ژئومورفولوژیک می تواند نقش مهمّی در شناسایی حرکات تکتونیکی مناطق ایفا کند. رودخانه ها و شبکه زهکشی از جمله مهم ترین عوارضی هستند که نسبت به تغییرات زمین ساختی بسیار حسّاس می باشند. جهت بررسی تأثیر تکتونیک های فعّال بر مورفومتری شبکه زهکشی، ابتدا 4 حوضه آبخیز در رشته کوه آلاداغ- بینالود و کوه های جغتای در استان های خراسان شمالی و رضوی انتخاب شد. سپس شاخص های ناهنجاری سلسله مراتبی(∆a)، تراکم ناهنجاری سلسله مراتبی(ga)، پارامترهای شاخص انشعابات(R)، شاخص درصد عدم تقارن حوضه(PAF)، نسبت شکل حوضه(BS) و نسبت طول آبراهه اصلی به متوسّط عرض حوضه(LSBW) در آن مورد محاسبه قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که رابطه مستقیمی بین∆a و ga (r= 0/888)، ∆a و PAF ، ∆a و Bs ، ∆a وLSBW ، ga و PAF ، ga و Bs ، ga و LSBW وجود دارد. ضریب همبستگی بین زوج های ∆a-PAF ، ∆a-Bs ، ∆a-R ، ∆a-LSBW ، ga-PAF ، ga-Bs ، ga-R ، ga-LSBW به ترتیب 957/0 ، 946/0 ، 317/0 ، 856/0 ،897/0، 764/0، 491/0 و 656/0 به دست آمده است. همچنین ضریب همبستگی مناسبی بین R و دیگر پارامترها وجود دارد. بررسی روابط بین پارامتر ها نشان دهنده کارآیی بالای شاخص ∆a وga در مقایسه با شاخص R برای شناسایی تکتونیک فعّال حوضه های زهکشی می باشند. به طور کلّی، براساس شاخص های مذکور، تمام حوضه های مطالعاتی از نظر تکتونیکی فعّال هستند. با این حال، بیشترین فعّالیت تکتونیکی به ترتیب در حوضه های شماره 2 و 1 و 4 و کم ترین مربوط به حوضه شماره 3 می باشد.
تأثیر ویژگی های هیدروژئولوژی بر مورفومتری نبکاها (مطالعه ی موردی: چاله دراَنجیر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۸ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳۰
76 - 93
حوزههای تخصصی:
نبکاها تأثیر قابل توجهی در کنترل فرسایش بادی و ثبات محیط زیست مناطق بیابانی دارند. مورفومتری متفاوت نبکاها در دو سایت هم جوار در چاله دراَنجیر، سؤال هایی را در مورد عوامل اصلی کنترل کننده ی این اشکال مطرح می کند. ویژگی خاص منطقه، تنوع ویژگی های آب زیرزمینی و تفاوت مکانی مورفومتری نبکاها این فرضیه را مطرح می کند که تفاوت خصوصیات هیدروژئولوژی تأثیر مستقیمی بر مورفومتری نبکاها داشته است. برای دست یابی به این هدف، تکنیک های سنجش ازدور، داده های میدانی و آنالیزهای ژئوشیمی به کار گرفته شده اند. در این راستا، ابتدا دو سایت هم جوار که دارای گونه های متفاوت نبکا بودند، تفکیک شدند. در مرحله ی بعد مؤلفه های مورفومتری نبکاها در هر سایت اندازه گیری شدند. سپس با مغزه گیری توسط اوگر دستی، 8 گمانه تا عمق متوسط 2/06 متر حفاری و نمونه های رسوب در فواصل 20 سانتی متر برداشت گردیدند. حفاری با اوگر تا سطح ایستابی (متوسط عمق 2/06 متر) انجام و عمق آب زیرزمینی برای هر گمانه اندازه گیری شد. همچنین در هر گمانه، 300 میلی لیتر آب برای آنالیز شیمیایی توسط دستگاه نمونه بردار آب، برداشت گردید. در مجموع 46 نمونه رسوب از سایت اول، 58 نمونه رسوب از سایت دوم و 8 نمونه آب از 8 گمانه استخراج شد. بعد از انتقال نمونه ها به آزمایشگاه ژئومورفولوژی، ابتدا آنالیز شیمیایی نمونه های آب با استفاده از دستگاه مولتی پارامتر مدل HI9811-5 انجام گردید. سپس با تهیه ی عصاره ی اشباع نمونه های رسوب، مقادیر TDS، EC و pH هر کدام از نمونه ها اندازه گیری شد. نتایج مؤید آن است که در سایت اول میانگین سطح ایستابی، میانگین TDS و EC به ترتیب 1/69 متر، ppm18850 و µS/cm37750 و در سایت دوم 2/44 متر، ppm27500 و µS/cm 54950 است. همچنین آنالیز شیمیایی نمونه های رسوب حاکی از آن است که میزان شوری رسوبات به ترتیب تحت تأثیر سطح ایستابی و کیفیت آب زیرزمینی است. در مجموع یافته ها نشان می دهند که شرایط هیدروژئولوژی در سایت های موردمطالعه نه تنها مهم ترین عامل شکل گیری نبکاها است، بلکه ویژگی های مورفومتری نبکاها را نیز کنترل می کند.
ارزیابی تأثیر مورفومتری لندفرم ها بر روی سیل خیزی حوضه های آبریز (مطالعه ی موردی: حوضه های شمالی کوهستان سبلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۵ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۱۶
177 - 197
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مطرح در هیدرولوژی یک منطقه تولید رواناب و مساله سیل خیزی است. لندفرم ها با توجه به مورفومتری که دارند نقش مهمی را در ایجاد رواناب و سیل خیزی ایفا می کنند. در این پژوهش با استفاده از استخراج لندفرم ها و لایه های کاربری زمین، پوشش گیاهی، جنس سازندها، بارش و کاربری زمین اقدام به پهنه بندی سیل خیزی در دامنه های شمالی سبلان شده است تا از این طریق اثرات مورفومتری لندفرم ها در هیدرولوژی منطقه بررسی شود. برای استخراج لندفرم ها از روش شی گرا در محیط نرم افزار Ecognition استفاده شد. ترکیب این لایه با لایه های کاربری زمین، تراکم پوشش گیاهی، جنس سازندها، بارندگی و تراکم شبکه ی آبراهه با استفاده از روش منطق فازی صورت گرفت و نقشه ی پهنه بندی پتانسیل سیل خیزی برای منطقه به دست آمد. نتایج کار نشان داد در بین 14 لندفرم استخراج شده برای منطقه سه لندفرم دره های کوچک کوهستانی، شانه خط الراس و دامنه ی مستقیم، بیشترین تأثیر را در سیل خیزی دارند و به ترتیب 3/67 ، 9/62 و 2/53 درصد از سطح آنها به عنوان زمین های با سیل خیزی زیاد و خیلی زیاد پهنه بندی شده است. در مقابل لندفرم های از نوع دشتی و چاله ها به صورت مناطق کم خطر از نظر سیل خیزی پهنه بندی شداند. با توجه به نتایج به دست آمده از پژوهش می توان گفت تولید رواناب و سیل خیزی در سطح زمین به شدت تحت تأثیر مورفومتری لندفرم ها قرار دارد که در کنار سایر پارمترهای محیطی می تواند در مطالعه هیدرولوژی مناطق بسیار مفید باشد.