مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
استان لرستان
شرکت های تعاونی در زمینه های رشد اقتصادی، فقرزدایی، اشتغال مولد، یکپارچگی اجتماعی، تقویت کارآفرینی و مدیریت و تمرکز سرمایه های کوچک در قالب سرمایه های متوسط و کلان ایفای نقش می کنند و به عنوان یکی از جدیدترین راه های توسعه پایدار در برنامه های توسعه کشور مطرح هستند. در واقع می توان گفت شرکت های تعاونی تولید روستایی از مؤثرترین شبکه های موجود در سطح روستا هستند که به طور مستقیم به کشاورزان و توده های روستایی خدمت و در تحقق برنامه های کلان کشور نقش مهمی ایفا می کنند. لذا موفقیت تعاونی ها می توانند نقش آن ها را در توسعه روستایی پر رنگ تر نماید در این راستا این پژوهش در پی شناسایی عوامل موفقیت تعاونی های تولید در مناطق روستایی استان لرستان بر اساس مدل EFQM انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل اعضای شرکت های تعاونی تولید روستایی فعال استان لرستان که 2602 نفر در 7 تعاونی تولید روستایی در چهار شهرستان دورود، بروجرد، خرم آباد و الیگودرز، در 41 روستا، می باشد. با استفاده از جدول کرجسی مورگان 335 نفر به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شد. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار، SPSS 20 انجام شد. یافته ها نشان داد که در بین عوامل EFQM (رهبری، خط مشی و استراتژی، کارکنان، شراکت و منابع، فرایندها، نتایج مشتری، نتایج کارکنان، نتایج جامعه و نتایج کلیدی عملکرد) معیارهای رهبری، خط مشی و استراتژی، کارکنان، شراکت و منابع، نتایج کارکنان، نتایج جامعه، نتایج کلیدی عملکرد تأثیر مثبت و معناداری بر روی موفقیت تعاونی ها دارند که قادرند3/60 درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین کنند.
شناسایی و اولویت بندی پیشایندها و پسایندهای سایش اجتماعی در سازمان ها با استفاده از رویکرد دلفی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال بیستم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۶۶)
781 - 799
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تبیین پیشایندها و پسایندهای سایش اجتماعی با استفاده از رویکرد دلفی فازی بین مدیران و استادان دانشگاه های استان لرستان انجام گرفت. این پژوهش در زمره پژوهش های آمیخته با رویکرد کمّی و کیفی در رهیافت قیاسی استقرایی است که از نظر هدف کاربردی و از حیث ماهیت و روش توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر را مدیران و استادان دانشگاه های استان لرستان تشکیل دادند که 30 نفر از خبرگان آ ن ها بر اساس اصل کفایت نظری و با استفاده از روش نمونه گیری هد فمند انتخاب شدند. در بخش کیفی پژوهش برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شد که روایی و پایایی آن با استفاده از ضریب روایی محتوا و آزمون کاپای کوهن تأیید شد. علاوه بر این، در بخش کمّی برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه مقایسه زوجی استفاده شد که روایی و پایایی آن با استفاده از روایی محتوا و آزمون مجدد تأیید شد. در بخش کیفی، داده های به دست آمده از مصاحبه با استفاده از نرم افزار اتلس تی روش کدگذاری تحلیل شد و پیشایندها و پسایندهای سایش اجتماعی سازمانی شناسایی شدند. همچنین در بخش کمّی پژوهش، با استفاده از رویکرد دلفی فازی، اولویت بندی پیشایندها و پسایندهای سایش اجتماعی سازمانی انجام پذیرفت و مهم ترین عوامل و پیامدهای آن مشخص شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که از میان پیشایندهای سایش اجتماعی سازمانی عدم ارائه اطلاعات به دیگران جهت انجام دادن امور و ایجاد موانع در برقراری ارتباط با هم، برخورد سرد با همکاران، و تحقیر فرد مهم ترین پیشایندها و عوامل به وجودآورنده سایش اجتماعی سازمانی است. همچنین نتایج نشان داد حسادت سازمانی، فشار روحی، عدم رضایت شغلی از پسایندها و پیامدهای مهم سایش اجتماعی سازمانی است.
واکاوی تجارب معلم ها و دانش آموزان استان لرستان پیرامون آموزش مجازی در بستر شبکه شاد (مطالعه کیفی با روش نظریه داده بنیاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
از زمان گسترش ویروس کرونا در سطح جهان به تبع سایر بخش های مختلف، نظام آموزش و پرورش و امر تحصیل نیز با چالش و مشکلات بسیاری مواجه شده، به طوری که امروزه آموزش برخط جایگزین آموزش حضوری در سایر مدارس و مؤسسات آموزشی و علمی شده است. در استان لرستان نیز همچون سایر مناطق شهری و روستایی ایران، امر آموزش در بستر شبکه شاد در حال تداوم است. در جهت مداقه در تجارب ذینفعان تعلیم و تربیت مجازی، این پژوهش به دنبال فهم تجارب معلم ها و دانش آموزان درباره آموزش مجازی در شبکه شاد است.روش مورد استفاده در این پژوهش، نظریه داده بنیاد است. داده های این پژوهش از طریق مصاحبه عمیق و شیوه نمونه گیری هدفمند نظری با 22 نفر از ذینفعان مرتبط با این پدیده گردآوری و جهت تحلیل داده ها از پنج شیوه کدگذاری باز و تشخیص مفاهیم، توسعه مفاهیم در جهت ابعاد و ویژگی ها، تحلیل داده ها برای زمینه، وارد کردن فرایند به تحلیل و یکپارچه سازی مقولات استفاده شد. بعد از کدگذاری، دوازده مقوله اصلی از داده ها پدیدار شد که هریک از مقوله ها به صورت کامل با استناد به متن مصاحبه ها مورد تحلیل قرار گرفته اند. پاردایم ظهوریافته شامل سه بُعد شرایط، کنش تعامل ها و پیامدهاست که در بُعد شرایط شامل تعطیلی مدارس به دلیل گسترش ویروس، اجباری شدن آموزش برخط، غفلت از روش تدریس برخط در برنامه درسی تربیت معلم، چالش فرهنگیان برای ضبط صدا و تصویر در خانه، شکاف دانش والدین و محتوای کتب دانش آموزان و در بُعد کنش تعامل شامل چالش خانواده در تأمین تجهیزات مجازی، چالش تأمین هزینه بسته های اینترنت، گریز مستمر دانش آموزان از شبکه شاد به سایر شبکه های اجتماعی و در بُعد پیامدها شامل یادگیری پایین، تغییر کیفیت تعامل دانش آموز و معلم در کلاس برخط شکل گرفته اند.
تحلیلی بر نابرابری مسکن روستایی در استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۵ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۱۵۶
۹۶-۸۱
حوزه های تخصصی:
تجلی و نمود نابرابری در مسکن روستایی را می توان در ظهور بدمسکنی، بی مسکنی و تکوین و گسترش نواحی حاشیه نشینی در کلانشهرها دانست که در صورت عدم پیشگیری در مبدأ یعنی روستاها روز به روز بر مشکلات و ابعاد بد آن در مقصد یعنی کلانشهرها خواهد افزود. یکی از راه های نشان دادن وضعیت نابرابر مسکن استفاده از شاخص های مسکن می باشد. پژوهش حاضر به صورت کمی- تحلیلی - تکنیکی با استفاده از مدل ویکور و شاخص ویلیامسون بر پایه مجموعه شاخص های کمی و کیفی (17 شاخص) به سنجش نابرابری مسکن روستایی و بررسی شکاف درون منطقه ای در بین شهرستان های استان لرستان با استفاده از داده ها و اطلاعات گردآوری شده از مرکز آمار ایران و بنیاد مسکن انقلاب اسلامی در سال 1390 پرداخته است. آنچه که یافته های تحقیق حاضر به ما می نمایاند این است که استان لرستان با داشتن سهم 1/2 درصدی از مسکن کل کشور در سال 1390 دارای سهم 8/1 درصد مسکن شهری و 8/2 درصد مسکن روستایی بوده است. تعداد واحدهای مسکونی روستایی در استان لرستان در سال 1390 برابر با 145091 واحد بوده که نسبت به سال 1385 با 210622 واحد مسکونی دارای رشد سالیانه 15/5 درصدی بوده است. نتایج حاصل از به کارگیری مدل ویکور جهت بررسی شاخص های مسکن نشان می دهد که مسکن روستایی در شهرستان های دورود، بروجرد و خرم آباد به ترتیب با 1، 0.781 و 0.767 دارای بالاترین مقدار Qi در رتبه های اول تا سوم قرار گرفته و شهرستان های کوهدشت(0.147)، پلدختر(0.025) و دوره چگنی(0) دارای پایین ترین مقدار Qi در رتبه های هشتم تا دهم قرار گرفته اند. نتایج حاصل از به کارگیری شاخص ویلیامسون جهت بررسی شکاف درون منطقه ای در بین شهرستان های استان حاکی از وجود نوسانات زیاد شاخص ویلیامسون در طی دوره 1385 تا 1390 در بین شهرستان های استان می باشد، بدین معنا که شهرستان های استان در طی این دوره به لحاظ شاخص ویلیامسون از یکدیگر فاصله گرفته اند.
تحلیل اثرات تغییرات الگوی مسکن بر کارکرد زنان روستایی (مطالعه موردی: روستاهای استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۷ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۱۶۳
۷۴-۶۱
حوزه های تخصصی:
روستاها به واسطه کارکرد اساسی خود که تأمین کننده بسیاری از نیازهای زیستی، سکونتی و اقتصادی جامعه روستایی هستند، از خصیصه پویایی و تغییر دائمی برخوردارند. این خصیصه از پویایی افراد و گروه های جامعه روستایی و تمایلات آنان در شکل دادن به کالبد و فضای روستا ناشی می شود. الگوی خانه های روستایی تجلیگاه شیوه های زیستی- معیشتی و نیروهای تأثیرگذار بر روندهای اجتماعی و اقتصادی در شکل بخشی به آن هاست. از جمله مسائل مهم در این زمینه که محوریت تحقیق حاضر را تشکیل می دهد نقش زنان و تأثیرپذیری کارکردهای اقتصادی ، تولیدی و تدارکاتی آن ها از الگوی مسکن است. تحقیق حاضر بر این فرضیه استوار است که با مرور زمان و دخالت برخی عوامل در ساخت مساکن روستایی به تدریج فضا بندی خانه های روستایی به شدت از شیوه های ساخت وساز و معماری شهری تبعیت نموده و کارکردهای معیشتی و تدارکاتی خود را ازدست داده اند و این مسئله تأثیر قوی بر کارکرد اجتماعی و مشارکت زنان در اقتصاد خانوار بر جای گذاشته است. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و از نظر ماهیت و روش به صورت توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری این تحقیق 169875 خانوار روستاهای استان لرستان است که پرسشنامه ها به صورت نمونه توسط 420 خانوار تکمیل گردید. پردازش داده ها با نرم افزار SPSS و آزمون های یومن ویتنی، فریدمن، کندال و مدل تحلیل مسیر صورت گرفت. نتایج حاصل از این تحقیق مؤید این نکته است که تغییر در الگوی مسکن روستایی به تبعیت از زندگی شهری و مسکن شهری منجر به تغییر در اجزا و فضاهای مسکن روستایی شده است و این تغییرات نیازهای فضایی برخی فعالیت ها و کارکردها را از بین برده اند. همچنین در نتیجه این تغییرات محدودیت های فعالیتی برای زنان روستایی به وجود آمده که موجب به حاشیه رانده شدن آن ها گردیده است. در این راه شناخت قابلیت های فردی- اجتماعی و توانمندی های اقتصادی زنان روستایی در راستای سازمان دهی آن ها و بهره وری شایسته از آن ها همراه با زمینه سازی و بسترسازی ساختارها در الگوهای جدید مساکن روستایی می تواند کمک بسیار زیادی به احیای نقش زنان در توسعه روستایی بنماید.
تحلیل عوامل موثر بر احداث اقامتگاه های بوم گردی در دهستان گودرزی شهرستان بروجرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهندسی جغرافیایی سرزمین دوره ششم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۲)
429 - 447
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اقامتگاه های بوم گردی چند سالی است در روستاهای مختلف کشور شکل گرفتند و سازمان های متولی از آن ها حمایت می کنند. از سویی نیز مشکلات شهرنشینی و فطرت طبیعت دوست آدمی، او را به دامان طبیعت و مناطق آرام می کشاند و این اقامتگاه مکانی مناسب برای پاسخ به این فطرت طبیعی انسانی است؛ بنابراین این عامل فرصت خوبی است تا اسباب توسعه روستایی با گردشگری و خدمات آن فراهم آید.
هدف : تحلیل عوامل موثر بر احداث اقامتگاه های بومگردی در دهستان گودرزی شهرستان بروجرد است.
روش شناسی: روش تحقیق توصیفی تحلیلی از نوع پیمایشی است که با ابزار پرسشنامه اطلاعات لازم جمع آوری شده است. جامعه آماری شامل 1745 خانوار از مردم بومی دو روستای ونایی و کرکیخان در دهستان گودرزی استان لرستان است که حجم نمونه توسط فرمول کوکران برابر با 322 نفر در نظر گرفته شده است. نمونه گیری شامل روش نمونه گیری تصادفی سیستماتیک است.
قلمرو جغرافیایی: این تحقیق در دو روستای دارای جاذبه های گردشگری ونایی و کریکخان در شهرستان بروجرد است.
یافته ها: یافته های تحقیق نشان می دهند که احداث اقامتگاه بوم گردی از نظر اقتصادی(با میانگین22/3)، اجتماعی و فرهنگی(با میانگین09/3) و کالبدی(با میانگین13/3) منجر به توسعه گردشگری روستایی در دهستان مزبور می شود. همچنین یافته ها نشان می دهند که عدم تعادل جمعیتی و ناهنجاری های اجتماعی و مشکلات زیست محیطی از جمله تاثیرات منفی احداث اقامتگاه های بومگردی است. در ادامه نیز مشخص شد که 5 مولفه اشتغال زایی(با وزن 293/31)، افزایش تولید و درآمد(با وزن663/15)، تقویت هویت محلی(با وزن811/11)، بهبود نگرش و آگاهی جامعه(با وزن 480/9) و کالبدی- معماری(با وزن855/6) از جمله مولفه های موثر در توسعه اقامتگاه های بومگردی است.
نتیجه گیری: نتایج تحلیل نشان داد که از عوامل مثبت سرمایه گذاری در خصوص احداث اقامتگاه، بالا بردن سطح ایمنی و امنیت در محدوده مورد مطالعه، معرفی جاذبه ها. استقبال اهالی از ایجاد اقامتگاه و اشتغال زایی در روستا، در نظر گرفتن امکانات اولیه گردشگری روستا، تشویق سازمان های مربوطه در خصوص احداث اقامتگاه و گسترش گردشگری در دهستان موثر هستند و از عوامل منفی وجود برخی تعصبات بین روستاییان، روند پیچیده و سخت اداری، بی توجهی مسئولان نسبت به ویژگی های گردشگری روستا، روند نزولی هزینه های مرتبط با مسافرت در سبد هزینه های خانوار شهری و روستایی استان مطرح هستند.
آشکارسازی واداشت های بازتاب سطحی پوشش اراضی استان لرستان با استفاده از محصولات سنجنده MODIS(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال نهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
۱۴۰-۱۲۷
حوزه های تخصصی:
مداخلات انسان در عرصه های طبیعی به صورت تغییر در کاربری اراضی منجر به ایجاد دومینویی از ناهنجاری ها و سپس مخاطرات محیطی شده است. این تغییرات گسترده و انباشتی در پوشش و کاربری اراضی، خود را به شکل ناهنجاری هایی از قبیل شکل گیری رواناب های شدید، فرسایش خاک، گسترش بیابان زایی و شور شدن خاک نشان داده است. هدف اساسی این تحقیق آشکارسازی واداشت های رادیانسی سطحی (آلبیدو) فصلی ساختار پوشش اراضی استان لرستان است. در این راستا از داده های طبقات پوشش اراضی محصول کامپوزیت MCD12Q2 سنجنده MODISاستفاده شد. داده های رادیانسی شامل داده باز تحلیل آلبیدو سطحی بود که از پایگاه کوپرنیکس نسخه ERA5، اخذ شد، به منظور آشکارسازی واداشت های رادیانسی هرکدام از پوشش های اراضی استان به تفکیک فصلی از تکنیک ماتریس تحلیل متقاطع (CTM) استفاده شد. نتایج نشان داد به طورکلی در سطح استان لرستان 5 کد پوشش اراضی شامل: اراضی جنگلی، مراتع، اراضی کشاورزی، اراضی مسکونی و اراضی بایر قابل آشکارسازی هستند. همچنین نتایج این تحقیق بیانگر آن بود که که پوشش اراضی در فصل های پاییز، بهار و تابستان، واداشت و تأثیر معنی داری در میزان آلبیدوی سطحی در سطح استان اعمال نکرده اند، میزان آلبیدوی دو فصل بهار و پاییز در حالت کمینه قرار داشت که به میانگین آلبیدوی جهانی تقریبا 2/0 بسیار نزدیک است. اما در فصل زمستان اولاً میزان آلبیدوی سطحی در همه پوشش های اراضی استان (به جز طبقه اراضی جنگلی) به صورت قابل توجهی نسبت به سایر فصول افزایش پیدا کرده اند و دوما تفاوت قابل توجهی نیز بین پوشش های مختلف اراضی از لحاظ واد اشت آلبدو، آشکار شد. در این خصوص بیشترین میزان تغییر در آلبیدو مربوط به دو پوشش مراتع و اراضی بایر بود که در فصل زمستان میزان آلبیدوی این دو پوشش به ترتیب مقدار عددی 36/0 تا 38/0 رسیده است در حالی که اراضی جنگلی استان در فصل زمستان کمترین میزان آلبیدوی سطحی را از خود نشان داده است.
آشکارسازی تغییرات ارتفاع لایه مرزی در طبقات مختلف کاربری اراضی، مطالعه موردی: استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معلق و کیفیت هوای نزدیک به سطح زمین می باشد. هدف اساسی این تحقیق آشکارسازی ارتباط بین تغییرات پوشش اراضی و تغییرات ارتفاع لایه مرزی طی 3 دهه اخیر در سطح استان لرستان می باشد. در این راستا دو دسته داده ها استفاده گردید که شامل طبقات پوشش اراضی سنجنده MODIS و ارتفاع لایه مرزی پایگاه اقلیمی ECMWF نسخه ERA5 می باشد. این داده ها در مقیاس ماهانه (ماه ژانویه) برای بررسی دوره سرد و (ماه جولای) برای بررسی دوره گرم انتخاب و به صورت 7 دوره زمانی با گام های ۵ساله طی دوره آماری 1990-2020 بررسی شد. در این تحقیق از تکنیک تحلیل ماتریس متقاطع، در محیط ARC-GIS، استفاده شد و میانگین ارتفاع لایه مرزی روی هر کاربری به تفکیک دوره سرد و گرم سال و در 7 گام زمانی ۵ساله استخراج و مقایسه گردید. نتایج نشان داد اولاً ارتفاع لایه مرزی دوره گرم سال، به صورت قابل توجهی بیشتر از دوره سرد سال است و دوم الگوی فضایی کمینه و بیشینه ارتفاع لایه مرزی در دوره سرد و گرم سال در سطح استان متفاوت است، در دوره سرد سال، بیشینه ارتفاع لایه مرزی در بخش های غرب و جنوب غرب (اراضی کم ارتفاع با پوشش جنگلی)، درحالی که در دوره گرم سال بیشینه لایه مرزی در اراضی بایر و کوهستانی شرق استان متمرکز است. علاوه برآن مشاهده شد در دوره گرم سال، اراضی کشاورزی با ارتفاع لایه مرزی 1263 و اراضی مرتعی با ارتفاع لایه مرزی، 1243، در میان طبقات کاربری مورد بررسی بالاترین ارتفاع لایه مرزی را داشته اند، درحالی که در دوره سرد سال، اراضی شهری و مسکونی با ارتفاع 192 متر، بالاترین ارتفاع لایه مرزی را داشته است و به صورت میانگین فضایی ارتفاع لایه مرزی استان یک روند افزایشی داشته است.
ارزیابی و تحلیل عوامل موثر بر تخریب جنگل های بلوط شهرستان چگنی استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محیط پر از جنگل بلوط شهرستان چگنی سال ها است که مورد بی مهری مردم و مسئولین قرار گرفته و سطح زیر پوشش این جنگل ها به دلایل مختلف نظیرآتش سوزی، قطع درختان توسط جوامع بومی(تهیه ذغال) و خشکسالی و دیگر عوامل طبیعی کاهش یافته است، به دلیل اهمیت این موضوع، پژوهش حاضر با هدف ارزیابی و تحلیل عوامل موثر بر تخریب جنگل های بلوط شهرستان چگنی استان لرستان انجام شده است؛ روش به کار گرفته شده توصیفی- تحلیلی مبتنی بر منابع کتابخانه ای و پرسشنامه محقق ساخته است. جامعه آماری مورد مطالعه؛ کارشناسان موضوع مورد مطالعه بوده و برای تجزیه و تحلیل مدل اندازه گیری(رابطه بین شاخص ها و متغیر مکنون) و مدل ساختاری(رابطه بین متغیرهای مکنون) از نرم افزار AMOS استفاده شده است، نتایج تحقیق نشان داد؛ عوامل محیطی(خشکسالی و تغییرات اقلیمی، کمبود منابع آب های زیرزمینی، آتش سوزی و ...)، مدیریتی(عدم نظارت کافی بر تغییر کاربری اراضی جنگلی توسط بومیان، کمبود امکانات آتش نشانی هنگام وقوع آتش سوزی، عدم برخورد قاطع با متخلفان و ...)، اجتماعی و اقتصادی(میزان آگاهی از نقش و اهمیت منابع طبیعی و جنگل ها، چرای بیش از حد دام، میزان سواد جوامع بومی، شیوه معیشت جوامع بومی و ...) به طور مستقیم بر تخریب جنگل های بلوط شهرستان چگنی اثرگذار هستند. همچنین نتایج معیارهای ارزیابی و سنجش مدل اندازه گیری، ساختاری و برازش کلی مدل در بخش کمی پژوهش بیانگر این واقعیت است که مولفه های موثر در مدل اندازه گیری ابعاد محیطِی، اجتماعی، اقتصادی، مدیریتی دارای برازش قوی است.
وضعیت سرمایه اجتماعی در تعاونی های تولید روستایی شهرستان کوهدشت عوامل مرتبط با آن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۰ شماره ۴۲
۱۵۲-۱۲۹
حوزه های تخصصی:
Introduction: The aim of this study is to analyze the rate of social capital in rural production cooperatives and analysis of its related factors. Method: The statistical population of the study consists of 2820 members of 18 rural production corporations of Koohdasht County in Lorestan province which from 93 people were selected using Cochran formula. In order to increase the accuracy of the data, 100 members were selected by two-stage random sampling technique and were interviewed. The reliability of the main scales of the questionnaire was confrmed as Cronbach alpha coefficients were above 0.70. The questionnaire was validated through getting the comments and opinions of some faculty members and cooperative experts. Finally, the data were analyzed using SPSS (version 11.5). the Findings: There are significant differences between two with high and low social capital in the gender, marital situation, literacy level, income level, whole of land under ownership, membership precedence in corporation, cooperative principals , participation knowledge of production in productive activities, participation in decision-making meetings and participation in performed training periods. Conclusion: according to results of stepwise Discriminate Analysis, 5 variables of matrimony situation, whole of land under ownership, membership precedence in cooperative, knowledge of cooperative principals, and participation in productive activities, discriminated two groups with high and low social capital in the best way.
بررسی رابطه بین اعتیاد به مواد مخدر و ارتکاب جرم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۰ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۷۷
۲۱۳-۱۸۱
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مصرف مواد مخدر و روان گردان نه تنها به دلیل آثار سوء فردی، بلکه همچنین به دلیل پیامدهای منفی آن برای جامعه، به مسئله اجتماعی بسیار مهم و خطرناکی تبدیل شده است. محقق در پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین اعتیاد به مواد مخدر و ارتکاب جرم پرداخته است. روش: روش تحقیق در این پژوهش علی-مقایسه ای بود و جامعه آماری این تحقیق شامل دو گروه، 150 نفر، گروه آزمون که این گروه معتادان مجرمی بودند که به علت ارتکاب جرم در زندان به سر می بردند.؛ ملاک انتخاب این افراد این بود که در زمان انجام پژوهش در زندان به سر ببرند و گروه مقایسه نیز شامل 150 نفر از معتادان مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد که تابه حال جرمی را مرتکب نشده اند بودند، ملاک انتخاب این افراد نیز این بود که تا زمان انجام پژوهش دارای سوءپیشینه و محکومیت کیفری نباشند. یافته ها: بین نوع مواد مخدر مصرفی (صنعتی و سنتی) با ارتکاب جرم رابطه وجود دارد ولی بین نوع مواد مخدر مصرفی و نوع جرم رابطه ای وجود ندارد. نتایج تحقیق گویای این بود که بین مدت زمان اعتیاد و سابقه جرم رابطه وجود دارد. همچنین بین جنسیت فرد مجرم با نوع جرم رابطه وجود دارد. بر اساس نتایج به دست آمده از تحقیق بین معتادان مجرم و معتادان غیر مجرم از نظر وضعیت اقتصادی، خودکنترلی و پیوند افتراقی (معاشرت با دوستان مجرم) تفاوت معناداری وجود دارد. بحث: رفتارهای بزهکارانه ناشی از اعتیاد، امری اجتناب ناپذیر است و اعمال بزهکارانه معتادان و مرتبطان با دیگر جرایم موادمخدر از قبیل قاچاق، حمل، نگهداری و ... بسیار زیاد و متنوع است. حتی در کشورهایی که دولت خود مواد مخدر در اختیار معتادان قرار داده است باز هم اعمال بزهکارانه کاهش نیافته است؛ بنابراین «رابطه اعتیاد و بزهکاری یک پدیده دائمی و عمومی غیرقابل اجتناب» تلقی می شود. با توجه به نتایج پژوهش این رفتار مجرمانه صرفا جنبه اقتصادی و مادی ندارد و ناشی از ناهنجاریهای رفتاری نیز است. باید به اهمیت این مطلب واقف بود که اگر بتوان گامی اساسی در جهت کاهش و درنهایت پیشگیری از گرایش به مواد مخدر برداشت به تبع، جرایمی که مرتبط با این مواد به وقوع می پیوندد به طور محسوس و ملموسی کاهش خواهند یافت.
نقش عوامل موثر بر توسعه اقتصادی در استان لرستان
حوزه های تخصصی:
در این مقاله عوامل موثر بر توسعه اقتصادی در استان لرستان مورد بررسی قرار گرفته و 11 عامل که به نظر می رسید با توسعه اقتصادی لرستان مرتبط می باشند، به عنوان ابعاد موضوع مطرح گردید. پس از آن به جمع آوری اطلاعات و شناسایی جنبه های مختلف موضوع از طریق مصاحبه با کارشناسان مختلف و مطالعات کتابخانه ای استفاده شده است. توسعه اقتصادی عبارت فراگردی است که درآمد سرانه واقعی یک کشور طی یک دوره بلند مدت افزایش می یابد. بطور کلی توسعه اقتصادی یک فراگرد و شامل عملکرد نیروهای به هم پیوسته ای است که به صورت مستمر با یکدیگر در ارتباطند. براساس فهرست وسیعی از انواع شاخص های اقتصادی، استان لرستان از نظر اقتصادی در بین استانهای کشور و در مجموع در اقتصاد ملی از موقعیت ضعیفی برخوردار است. با وجود منابع غنی طبیعی، تنوع آب و هوایی، آب فراوان، دشت های وسیع، معادن متنوع، نیروی کار جوان و فراوان و سرشار از قابلیت های گردشگری و ... این استان نتوانسته است به تناسب توانمندی ها و فرصت های خود از اقتصاد ملی سهم مناسبی کسب کند. نوسانات در نرخ رشد بخشهای مختلف اقتصاد استان، وضعیت توسعه یافتگی این استان را بسیار نامناسبتر جلوه گر می کند. تفکر علمی و توسعه اقتصادی، توسعه اقتصادی و برنامه ریزی، توسعه اقتصادی و تکمیل اقتصادهای پیشرفته صنعتی، بهره برداری از تنوع آب و هوایی، فرهنگ ها و آداب و رسوم، بهره برداری از تنوع طبیعی تولیدات، بهره برداری از میراث فرهنگی و سوابق تاریخی، توسعه بخش خدمات، همگرایی در تعریف صورت مساله و مفاهیم پایه، اعتماد عمومی به دولت و قوه قضائیه، اصلاح فرهنگ اقتصادی، اقتدار دولت برای رشد و هدایت بخش خصوصی، اصلاح نهادهای پولی و مالی، اصلاح نظام مالیاتی، تامین اجتماعی و ضرورت یارانه ها، وجه بیشتر به ماهیت طرح های سرمایه گذاری، دموکراسی و توسعه اقتصادی، از مهمترین راهکارها و لوازم توسعه اقتصادی در استان لرستان می باشد.
ارزیابی تاثیر سرمایه اجتماعی بر توسعه گردشگری سلامت با نقش میانجی احساس امنیت عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق کوهستانی سال ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
۲۱۸-۲۰۷
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارزیابی تاثیر سرمایه اجتماعی بر توسعه گردشگری سلامت با نقش میانجی احساس امنیت عمومی می باشد. پژوهش حاضر از نوع کاربردی است. روش تحقیق ازنوع توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری مورد پژوهش شامل متخصصین و کارشناسان حوزه گردشگری سلامت در استان لرستان به تعداد 62 نفر می باشد که تعداد نمونه به شیوه کل سرشماری به تعداد 62 نفر تعیین شدند. ابزار پژوهش مشتمل بر پرسشنامه 55 سوالی که در سه قسمت اصلی احساس امنیت، سرمایه اجتماعی و گردشگری سلامت به ترتیب با 15، 15 و 25 سوال می باشد. روایی پرسشنامه به شیوه صوری و محتوایی بوده است و پایایی کل پرسشنامه نیز بر اساس آلفای کرونباخ به میزان 81/0 مورد تایید واقع شده است. داده های گردآوری شده بر اساس تحلیل معادلات ساختاری در نرم افزار پی ال اس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بیانگر آن بود که به طور کلی سرمایه اجتماعی بر توسعه گردشگری سلامت با نقش میانجی احساس امنیت عمومی تاثیر داشته است و بر این اساس سرمایه اجتماعی بر گردشگری سلامت، سرمایه اجتماعی بر احساس امنیت عمومی بو احساس امنیت عمومی بر گردشگری سلامت تاثیر داشته است. بر این اساس بهره گیری از مشارکت مردم محلی در توسعه گردشگری سلامت در استان لرستان ضمن ایجاد اعتماد عمومی زمینه ساز افزایش سرمایه اجتماعی و در نهایت امنیت می شود.
برنامه ریزی استراتژیک توسعه استان لرستان بر پایه هویت رقابت پذیر منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف پژوهش حاضر عبارت اند از: 1- شناسایی موقعیت استان لرستان در ابعاد گردشگری و کشاورزی در مقایسه با رقبا (استان های کرمانشاه، کردستان، همدان، خوزستان، ایلام، اصفهان، مرکزی) در بحث رقابت پذیری منطقه ای با توجه به منابع و قابلیت های درونی استان؛ 2- مشخص کردن عوامل کلان محیطی تأثیرگذار بر توسعه استان لرستان؛ 3- ترسیم نقشه راهبردی تناسبی که نشان دهنده میزان تناسب راهبردی بین منابع و پتانسیل های استان لرستان با عوامل کلان محیطی و اهداف تعیین شده در سند چشم انداز توسعه استان است. برای تدوین راهبردی توسعه و تشریح اهداف، منابع، توانایی ها و عوامل کلان محیطی از تکنیک تحلیلی Meta-SWOT استفاده شد. داده ها و اطلاعات موردنیاز به روش اسنادی و پیمایشی (پرسشنامه ای) تهیه شد. افراد نمونه 40 نفر از کارشناسان در دو حیطه کارکنان ادارات مرتبط و پژوهشگران دانشگاهی بودند که به روش هدفمند انتخاب شدند. اعتبارات اختصاص یافته به استان لرستان در نهادهای قانون گذار، مدیریت کلان کشور، تحریم های بین المللی، سرمایه گذاری نکردن بخش خصوصی، نگاه قومیت گرا در استان و تبلیغات منفی، به عنوان مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر توسعه لرستان هستند. در بحث رقابت پذیری منطقه ای در بعد گردشگری، استان های اصفهان با امتیاز 4 از 5 امتیاز ممکن و کرمانشاه با امتیاز 3، به عنوان مهم ترین رقبا شناسایی شدند و در بعد کشاورزی استان های خوزستان با امتیاز 80/3 و کرمانشاه و اصفهان با امتیاز 3 از 5 امتیاز ممکن، به عنوان مهم ترین رقبای منطقه ای برای لرستان شناسایی شدند. با توجه به منابع و قابلیت های موجود استان لرستان در ابعاد گردشگری و کشاورزی، این استان می تواند با برنامه ریزی و مدیریت مناسب، در سال نهایی سند توسعه کشور یعنی 1408 در جایگاه مناسب تری از لحاظ توسعه در منطقه قرار گیرد.
سنجش سطح توسعه یافتگی دهستان های استان لرستان با استفاده از روش ویکور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
99 - 136
حوزه های تخصصی:
توسعه صرفاً پدیده ای اقتصادی نیست و بسیاری از جوامع به منظور تقویت پایه های توسعه و رفع و تعدیل عدم تعادل ها و انبوه مسائل و مشکلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود، نیازمند برنامه ریزی و شناسایی امکانات و منابع بالفعل و بالقوه شان هستند. پژوهش حاضر به منظور تعیین درجه توسعه یافتگی دهستان های استان لرستان و رتبه بندی آن ها بر اساس میزان توسعه یافتگی با استفاده از روش آنالیز ویکور و تاپسیس انجام شده است. در این پژوهش با استفاده از آخرین آمار و اطلاعات مربوط به سال 1395 و بر اساس ادبیات موجود، صد و ده متغیر در قالب هشت شاخص (آموزشی، جمعیتی، زیربنایی، اقتصادی، بهداشت و درمان، خدماتی، فرهنگی، رفاهی و عملکردی کشاورزی) مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته است. نتایج حاکی از آن است که توزیع امکانات و خدمات بین دهستان های این استان به صورت ناهمگن صورت گرفته است؛ به طوری که دهستان شیروان، رتبه اول را دارا بوده و عنوان منطقه توسعه یافته را کسب کرده است. دهستان های بازوند و گودرزی نیز رتبه های دوم و سوم را دارند که جزء مناطق در حال توسعه محسوب می شوند و دیگر دهستان ها جزء مناطق نسبتاً محروم و محروم هستند. همچنین دهستان های گل گل، کرگاه غربی، رومیانی، ژان، شیروان، ازنا، چالانچولان و چم سنگر به ترتیب در شاخص های آموزشی، جمعیتی، زیربنایی، اقتصادی، بهداشت و درمان، خدماتی، فرهنگی، رفاهی، عملکردی کشاورزی رتبه های اول را دارا بودند. استناد به یافته های این پژوهش می تواند به منظور بهبود مدیریت و سیاست گذاری توسعه دهستان های مورد مطالعه در راستای دستیابی به توسعه پایدار توسط سیاست گذاران، برنامه ریزان و مدیران ذی ربط مورد بهره برداری قرار گیرد.
شناسایی و تبیین ابعاد و مؤلفه های توانمندسازی زنان روستایی استان لرستان با استفاده از پژوهش روش های آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
227 - 254
حوزه های تخصصی:
زنان روستایی از پتانسیل قابل توجهی برای مشارکت در فعالیت های اجتماعی-اقتصادی برخوردار هستند و ارتقای توانمندسازی آن ها، موجب حرکت به سمت توسعه می شود. هدف از این پژوهش، شناسایی و تبیین ابعاد و مؤلفه های توانمندسازی زنان روستایی استان لرستان با رویکرد اکتشافی و استفاده از پژوهش روش های آمیخته کیفی- کمّی متوالی است. جامعه آماری مراحل کیفی (تحلیل داده بنیاد) و کمّی بعدی مطالعه شامل زنان روستایی شرکت کننده در برنامه های آموزشی- ترویجی سازمان جهاد کشاورزی استان لرستان و کارشناسان حوزه زنان روستایی استان لرستان در سال 1399 است. داده ها از طریق مرور منابع، اجرای مصاحبه گروه متمرکز و پیمایش پرسش نامه ای جمع آوری شد. روایی صوری و محتوایی و پایایی ابزار سنجش با کسب نظر اصلاحی کارشناسان حوزه زنان روستایی و انجام آزمون های مربوطه تأیید شد. یافته ها نشان داد که پنج بعد آموزش جامع، ویژگی های فردی- روان شناختی، اقتصادی، ساختاری و اجتماعی- فرهنگی در توانمندسازی زنان روستایی استان لرستان نقش دارند. 52 گویه نیز برای مؤلفه nهای این ابعاد تبیین شد. بنابراین، توصیه می شود که این ابعاد و مؤلفه های توانمندسازی برای بهبود کیفیت اجرای پروژه ها و برنامه های ویژه زنان روستایی استان لرستان مورد توجه قرار گیرد.
ارزیابی ژئودایورسیتی با استفاده از شاخص کیفی-کمی GI (مطالعه موردی: استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تنوع عناصر غیر جاندار کره زمین و فرآیند های مرتبط با آنان که در مقیاس های گوناگون عمل می کنند، ژئودایورسیتی نام دارد. به طور کلی ارزیابی ژئودایورسیتی با استفاده از روش های کمی، کیفی و کمی-کیفی انجام می شود. هر یک از این روش ها، با گذر زمان و برای ارزیابی های ژئودایورسیتی توسط پژوهشگران مورد استفاده قرار گرفته اند. به این صورت که در روش کیفی-کمی هر یک از زیر شاخص ها بر اساس میزان تاثیر گذاری بر ژئودایورسیتی وزن دهی می شود، که نتایج حاصل از آن نسبت به بقیه روش ها به واقعیت نزدیکتر است. با توجه به این مورد که تاکنون ارزیابی هایی که در درون کشور از ژئودایورسیتی مناطق مختلف انجام شده، کمی-کیفی نبوده است به همین منظور در این پژوهش اطلاعات مربوط به تنوع های ژئومورفولوژیکی، سنگ شناسی، واحد های خاک شناسی و هیدروژئولوژیکی تهیه و با استفاده از شاخص کیفی-کمی (GI) که مبتنی بر فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و استفاده از پرسشنامه می باشد برای بررسی ژئودایورسیتی استان لرستان مورد استفاده قرار گرفت. سپس با استفاده از بازدید های میدانی، پدیده های ژئومورفولوژیکی و زمین شناختی منطقه مورد مطالعه بررسی و با خروجی شاخص (GI) مقایسه و صحت سنجی شدند. نتایج نشان می دهد که مناطق جنوب غربی (پلدختر)، غربی (کانیون شیرز) و شرقی (اشتران کوه و قالی کوه) استان لرستان در طبقات ژئودایورسیتی بالا قرار می گیرند. مناطق اشاره شده می بایست به منظور بهره بندی از خدمات ژئوسیستمی آنان، مورد حفاظت زمین شناختی قرار بگیرند.
بررسی شاخص محرومیت نسبی (IRSD) شهرهای استان لرستان
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۲
257 - 277
حوزه های تخصصی:
شاخص محرومیت نسبی در ابعاد اجتماعی و اقتصادی برای تعیین جهت گیریهای توسعه متناسب با شرایط موجود و ظرفیت ها نقش کلیدی دارند، بدیهی است برنامه ریزی علمی– منطقی که به ضرورت بهره گیری از دانش و استدلال در توسعه فضای جغرافیایی تاکید دارد، بدون آگاهی دقیق از وضعیت موجود شاخص ها ، ناموفق و صرفا تلف کردن زمان و هدر دادن منابع است. از طرف دیگر مراکز جمع آوری، تحلیل و نمایه شاخص ها که اغلب سازمانهای دولتی هستند نیز می بایست با لحاظ مقتضیات و ضرورتها نسبت به شاخص سازی اقتضایی به کمک متخصصین برنامه ریزی متناسب با وضعیت موجود اقدام تا بتوان در نهایت به برنامه ریزی متناسب با مزیت ها دست پیدا کرد. هر چند فقر نسبی در ابعاد فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، علمی و حتی آموزشی و تربیتی قابل بررسی است اما براساس هدف های مدنظر این مقاله، شاخص IRSD در دو حوزه اقتصادی- اجتماعی در محدوده جغرافیایی استان لرستان و براساس آمارهای رسمی در شهرهای این استان مورد بررسی قرارگرفته است. براساس مطالعات انجام شده با موضوع سطح بندی توسعه استان لرستان بویژه در ابعاد اجتماعی- اقتصادی و نتایج حاصل از متغیرهای شاخص IRSD، استان لرستان نسبت به میانگین شاخص های کشور از سطح توسعه یافتگی پایینی برخوردار است. در10 شهر این استان از 11 شهر، درصد شاخص ها پایین تر از میانگین کشوری است به تعبیر ساده تر از قابلیت لازم برای زندگی برخوردار نیستند. در این میان شهرهای دوره چگنی، رومشگان، پلدختر و سلسله نسبت به سایر شهرهای استان محرومیت نسبی بیشتری دارند. مالکیت مسکن و وسیله نقلیه بعنوان دو دارایی ضروری دراین استان از پایین ترین نسبت در میان 9 متغیر مورد مطالعه هستند.
بررسی نگرش دانشجو- معلّمان استان لرستان نسبت به دانشگاه فرهنگیان
منبع:
مطالعات بین رشته ای در آموزش سال ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
73 - 100
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی تعریف شده در همه سازمان های آموزشی و پژوهشی همواره دستیابی به سطح مطلوبی از موفقیت و دستآورد های علمی توسط اساتید و دانشجویان بوده است و دانشگاه فرهنگیان نیز به عنوان یکی از مراکز مهم و پر بازده ، از این قاعده مستثنی نیست. لذا بررسی دیدگاه افراد ذینفع در این محیط، که دراین پژوهش دانشجویان تلقی میشوند، میتواند در راستای بهبود هر چه بهتر عملکرد این سازمان آموزشی یاری رسان باشد.این پژوهش از نظر هدف کاربردی بوده و از آنجا که در صدد توصیف میزان رضایت دانشجویان از دانشگاه فرهنگیان میاشد، توصیفی است.روش جمع آوری اطلاعات در این تحقیق استفاده از مقیاس کیفی با عنوان «طیف آزگود» است.این روش جهت سنجش تفکیک معنایی یا افتراق معنایی بین دو متغیر به کار می رود. بدین صورت که ابتدا ، محرک های ارائه شده به دانشجویان جهت دریافت دیدگاه آنها از دانشگاه فرهگیان که شامل مواردی چون : اساتید ، برنامه درسی ، سرای دانشجویی و کارکنان دانشگاهی بود را به دانشجویان در غالب پرسشنامه طیفی آزگود ارائه دادیم .لازم به ذکر است پایایی پرسشنامه ذکر شده با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ ، 7/ بدست آمد و روایی آن نیز از طریق روایی صوری که توسط اساتید مجرب مورد بررسی قرار گرفته بدست آمده. جامعه آماری انتخاب شده عبارت بود از کلیه دانشجویان در حال تحصیل در دانشگاه های فرهنگیان استان لرستان که ورودی سال های ۹۶، ۹۷، ۹۸ و۹۹ بودند و تعداد آنها ۱۶۸۸ نفر گزارش شد.حجم نمونه طبق فرمول کوکران برابر با ۳۱۳ است.
ارزشگذاری اقتصادی منطقه گردشگری کهمان استان لرستان با استفاده از روش ارزشگذاری مشروط (CVM)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۴ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۱۴
71 - 81
حوزه های تخصصی:
رشد جمعیت، شهرنشینی، توسعه فعالیت های اقتصادی و بالارفتن سطح استانداردهای زندگی سبب افزایش چشمگیر تقاضا برای گردشگری در محیط های طبیعی شده است. کمیابی این منابع و محدودیت های منابع مالی برای احیاء و ایجاد محیط های مناسب تفرجی، مدیریت منابع طبیعی را به سوی ارزشگذاری جاذبه های گردشگری طبیعی و استفاده از مشارکت مردم در جهت حفظ و احیای این منابع سوق می دهد. پژوهش حاضر میزان تمایل به پرداخت ورودیه مردم برای استفاده از منطقه گردشگری کهمان در استان لرستان و تعیین ارزش اکوتوریسمی آن را مورد توجه قرار داده است. میزان تمایل به پرداخت افراد برای بازدید از این منطقه با استفاده از روش ارزشگذاری مشروط از طریق پرسش نامه دوگانه دو بعدی محاسبه شده است. برای بررسی تاثیر متغیرها بر میزان تمایل به پرداخت از الگوی لاجیت استفاده شده و پارامترهای این الگو با استفاده از حداکثر درستنمایی برآورد شده اند. نتایج نشان داد که بیش از 96 درصد افراد مورد پرسش حاضرند برای بازدید از منطقه کهمان مبلغی به عنوان ورودیه پرداخت کنند و متوسط تمایل به پرداخت برای هر بازدید 9784 ریال می باشد. بر این اساس ارزش تفرجی این منطقه در سال 1761120000 ریال می باشد. این نکته می تواند برنامه ریزان و مدیران اجرایی را در برنامه ریزی تفرجی و بهره برداری پایدار از این منطقه یاری نماید.