مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۰۱.
۴۰۲.
۴۰۳.
۴۰۴.
۴۰۵.
۴۰۶.
۴۰۷.
۴۰۸.
۴۰۹.
۴۱۰.
۴۱۱.
۴۱۲.
۴۱۳.
۴۱۴.
۴۱۵.
۴۱۶.
۴۱۷.
۴۱۸.
۴۱۹.
۴۲۰.
منطق فازی
منبع:
سنجش از دور و GIS ایران سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۳)
123 - 146
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: نقطه تزریق انرژی از شبکه انتقال به شبکه توزیع، پست های 20/63 کیلوولت هستند. تعیین محل احداث پست، از نظر فنی و اقتصادی برای شرکت های برق منطقه ای و شرکت های توزیع برق اهمیت ویژه ای دارد. هدف این پژوهش، تعیین محدوده بهینه احداث پست 20/63 کیلوولت است و تفاوت روش تحقیق این پژوهش با دیگر مطالعات مشابه، استفاده از معیارهای مرتبط با شرکت توزیع برق و لحاظ کردن تأثیر و ارتباطات درونی معیارها با یکدیگر است.مواد و روش ها: در این پژوهش از روش فرایند تحلیل شبکه ای و توابع فازی در بستر GIS استفاده شده است. با بررسی منابع و نظر سنجی از کارشناسان خبره، تعداد 13 معیار به عنوان عوامل اصلی و تأثیرگذار در تعیین محل احداث پست تعیین و سپس با استفاده از نرم افزار ArcGIS، نقشه های معیارها تهیه شد. به منظور همگن کردن لایه های اطلاعاتی، داده ها با استفاده از توابع عضویت فازی بین 0 و 1 قرار گرفتند. وزن نهایی معیارها با استفاده از روش ANP تعیین و در نقشه فازی خود اعمال شدند. برای تحلیل نهایی موضوع پژوهش، از عملگر گاما با مقادیر گامای 7/0، 8/0 و 9/0 استفاده شد. به منظور انتخاب بهینه گامای فازی، داده ها در نرم افزار SPSS و با استفاده از آزمون ضریب همبستگی گاما، تجزیه وتحلیل شدند که در نتیجه، مقدار ضریب همبستگی و انحراف از معیار محاسبه شد.نتایج و بحث: نتایج حاصل از محاسبه انحراف معیار نشان داد که دقت گامای 7/0 از دو گامای دیگر بالاتر است. در نقشه نهایی به دست آمده، محدوده شهر کهک، محدوده بهینه برای احداث پست 20/63 کیلوولت در سطح استان قم است.
بررسی مسیرهای علّی شکنندگی دولت ها در آسیای مرکزی بر اساس «منطق فازی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۱
111 - 130
حوزه های تخصصی:
مفهوم شکنندگی دولت ازجمله کلیدواژه هایی است که در دوران پس از جنگ جهانی دوم و به ویژه پس از پایان جنگ سرد، در علوم سیاسی مورد توجه قرار گرفت. آسیای مرکزی نیز از جمله مناطق جغرافیایی بوده است که دیدگاه ها و تحلیل های فراوانی را درباره دولت های موجود در این منطقه و شکنندگی آنها برانگیخته است. اما بایست توجه نمود که مسیرهایی که منجر به شکننده شدن دولت ها می شوند،یکتا نبوده و می توان الگوهای متفاوتی را از مسیرهایی که به شکنندگی دولت ها منتهی می شوند، متصور شد. سؤال اصلی تحقیق حاضر، اول این است که «وضعیت شکنندگی دولت های آسیای مرکزی چگونه است؟» و دو دیگر اینکه، «ویژگی مسیرهای علّی ای که به شکنندگی دولت های آسیای مرکزی منتهی می شوند، چیست؟». با توجه به ماهیت اکتشافی سؤال اصلی تحقیق نیز، فرضیه ای ارائه نشده و به تفسیر نتایج پرداخته شده است. برای پاسخ به سؤال های مورد نظر، با سود جستن از منطق فازی، مسیرهای علّی ای که از ترکیب چندین عامل ایجاد می شوند، مورد بررسی قرار گرفته است. نتیجه بررسی نیز نشان می دهد که 5 دولت در کشورهای آسیای مرکزی جزء دولت های شکننده هستند و 5 مسیر علّی را در میان آنها می توان مورد شناسایی قرار داد. همچنین در میان عوامل موجود در میان این مسیرهای علّی، عدم مشروعیت دولت و وجود گروه های متعارض را می توان به عنوان شروط ناکازم شکنندگی دولت های آسیای مرکزی، شناسایی نمود.
روش جدید مبتنی بر اعداد Z برای ارزیابی آسیب پذیری ویژه آب های زیرزمینی مطالعه موردی: دشت های اردبیل و قروه-دهگلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی دوره ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۸
122 - 98
حوزه های تخصصی:
سیستم های ارزیابی آسیب پذیری آب های زیرزمینی برای دستیابی به روشی مناسب برای حفاظت از این منابع در برابر آلاینده ها توسعه یافته اند. یکی از روش های شناخته شده برای تعیین حساسیت آب های زیرزمینی، روش DRASTIC است. از آنجایی که ارزیابی آلودگی آب های زیرزمینی اغلب با عدم قطعیت همراه است، مطالعه حاضر از مفهوم اعداد Z به عنوان نسل جدیدی از منطق فازی برای تخمین آسیب پذیری ویژه آبخوان ها استفاده کرده است. در این مطالعه، از پارامترهای مدل DRASTIC (ورودی ها) و مقادیر غلظت نیترات (خروجی) در دو سناریو برای برآورد آسیب پذیری ویژه آبخوان های دشت های اردبیل و قروه- دهگلان استفاده شد و نتایج به دست آمده با نتایج مدل DRASTIC به عنوان مدل معیار مقایسه شد. تجزیه وتحلیل نتایج نشان داد که مدل سازی مبتنی بر اعداد Z به دلیل درنظرگرفتن قابلیت اطمینان داده ها و تخصیص وزن مناسب به قوانین، کیفیت نتایج را نسبت به منطق فازی کلاسیک به میزان 53 درصد (برای سناریوی اول)، 184 درصد (برای سناریوی دوم) در دشت اردبیل و 127 درصد (برای سناریوی اول)، 311 درصد (برای سناریوی دوم) در دشت قروه_دهگلان بهبود بخشید. همچنین بر اساس نتایج، ممکن است کیفیت قوانین استخراج شده برای مدل مبتنی بر اعداد Z در دشت هایی با ضریب تغییرات داده بالاتر، پایین باشد (برای مثال ضریب تغییرات داده بالای دشت اردبیل نسبت به دشت قروه_دهگلان در این مطالعه)، بنابراین در این شرایط، نتایج مدل مبتنی بر اعداد Z ممکن است بهبود قابل توجهی نسبت به نتایج منطق فازی مرسوم نداشته باشد. روش پیشنهادی در این مطالعه به دلیل قابلیت بالای آن می تواند برای طراحی کنترل کننده های هوشمند مدیریت آب زیرزمینی مورد استفاده قرار گیرد.
کاربرد رویکرد منطق فازی در مدلسازی تجارت غیرقانونی (قاچاق) در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد مقداری دوره ۷ زمستان ۱۳۸۹ شماره ۴
117 - 149
حوزه های تخصصی:
در مطالعه ی حاضر اندازه ی فعالیت های تجاری غیرقانونی (قاچاق) در ایران با استفاده از رویکرد منطق فازی برای دوره ی 85-1350 مدلسازی و نهایتاً شاخصی برای آن استخراج می شود. برای این منظور سه شاخص بار مالیات وارداتی, نرخ بیکاری و میزان شکاف نرخ ارز (نرخ ارز رسمی و غیررسمی) به عنوان شاخص هایی که سهم بالایی در توضیح دهندگی میزان قاچاق در کشور دارند، تشخیص داده شدند و پایگاه قواعد با اتکا به نقطه نظرات خبرگان اقتصادی تشکیل شد. در انتها شاخص قاچاق کالا استخراج گردید و با دو مطالعه دیگر صورت گرفته در این خصوص (هر دو از رویکرد MIMIC استفاده نموده اند) مقایسه گردید. نتایج مطالعه ی حاضر بعضاً تخمین های نسبتاً متفاوتی را نسبت به مطالعات پیشین نشان می دهد که این موضوع عمدتاً به تفاوت در رویکرد بررسی و نیز دوره ی مدلسازی ارتباط می یابد. هر چند در دو مطالعه ی پیشین نیز استفاده از یک رویکرد مشابه به نتایج متفاوتی انجامیده است.
برآورد شاخص فساد اقتصادی در ایران به روش فازی و بررسی رابطه آن با اقتصاد زیرزمینی با استفاده از آزمون علیت هشیائو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد مقداری دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳
1 - 25
حوزه های تخصصی:
اخیراً عوامل موثر بر فساد اقتصادی، توجه زیادی در میان اقتصاددانان و سیاست گذاران به خود جلب کرده است، زیرا فساد یکی از موانع اصلی رشد اقتصادی، کاهش مشروعیت دولت، افزایش فعالیت های غیرقانونی و بی ثباتی های سیاسی کشورها است؛ از این رو هدف این مطالعه برآورد شاخص فساد اقتصادی در ایران به روش فازی و بررسی رابطه علی آن با اقتصاد زیرزمینی با استفاده از آزمون علیت هشیائو طی دوره زمانی 1391-1357 بود. نتایج این مطالعه نشان داد که روند شاخص فساد اقتصادی در ایران علی رغم نوسان زیاد در برخی از سال ها طی سال های اخیر روند فزاینده ای به خود گرفته است. بر اساس سایر نتایج این مطالعه نیز، یک رابطه علی دو طرفه بین اقتصادزیرزمینی و فساد اقتصادی در ایران وجود داشته است.
پیش بینی رشد اقتصادی بدون نفت در اقتصاد ایران به تفکیک بخش های اقتصادی با استفاده از مدل فازی- عصبی تطبیقی(ANFIS)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد مقداری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
25 - 48
حوزه های تخصصی:
درادبیات اقتصادی رشد اقتصادی و پیش بینی روند آن به عنوان یکی از شاخص های مهم اقتصادی، نقش مهمی در سیاست گذاری و برنامه ریزی اقتصادی دارد و می تواند به سیاست گذاران در تصمیم گیری های آتی یاری رساند. هدف از این پژوهش نیز پیش بینی میزان تولید ناخالص داخلی بدون نفت به تفکیک بخش های اصلی اقتصاد (صنعت، کشاورزی و خدمات) و رشد اقتصادی بدون نفت تا سال1397 شمسی است. برای این منظور نیز با توجه به ساختار غیرخطی و همراه با عدم قطعیت داده های مربوط به ارزش افزوده بخش های اقتصادی، از الگوی غیرخطی مبتنی بر شبکه های عصبی– فازی تطبیقی (ANFIS) که به داده های کمتری نیاز دارد، استفاده شده است. دراین پژوهش، داده های فصلی مربوط به سه بخش اصلی اقتصاد و تولید ناخالص داخلی ایران از بهار 1385 تا نه ماهه نخست 1395 بکار گرفته شده است. مدل سازی شبکه عصبی- فازی در قالب سه مدل با توابع عضویت مختلف بررسی و نهایتاً با توجه به قدرت مدل ها در پیش بینی، درهر سه بخش به تفکیک، بهترین مدل انتخاب شده است. نتایج حاصل از داده های تست که مربوط به نه ماهه ی نخست سال 1395 بوده، دقت بالای مدل ANFIS درپیش بینی را نشان می دهند. میزان خطای مدل ها نیز با استفاده از معیارهای اندازه گیری خطا محاسبه ودرنهایت باتوجه به مقدارخطای هریک ازمدل ها، از الگوی منتخب برای پیش بینی مقادیر تولید برای 9 دوره ی روبه جلو استفاده شده است. با توجه به مقادیربدست آمده، رشد اقتصادی بدون نفت کشور درسال 1395 حدود 6 درصد برآورد شده که پیش بینی گردیده این مقدار در سال های 1396 و 1397 نیز به ترتیب حدود 2 و 5/3 درصد باشد.
برآورد شاخص توسعه انسانی استان های ایران و بررسی تأثیر آن بر رشد اقتصادی با استفاده از منطق فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد مقداری دوره ۱۷ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
89 - 121
حوزه های تخصصی:
ازنظر سازمان ملل هدف اساسی توسعه بهبود کیفیت زندگی انسان است. بر این اساس شاخص توسعه ی انسانی توسط نهاد مذکور به عنوان معیار کیفیت زندگی معرفی شده است. شاخص توسعه انسانی یک شاخص ترکیبی خالص است که متوسط موفقیت یک کشور را در سه معیار پایه از توسعه اندازه می گیرد: بهداشت و سلامتی، آموزش و رفاه اقتصادی. در این مقاله، ابتدا شاخص توسعه ی انسانی (بدون نفت) برای استان های ایران در سال های 1385، 1390 و 1395 با تکیه بر روش جدید سازمان ملل محاسبه شده است سپس تأثیر این شاخص بر رشد اقتصادی با استفاده از داده های استانی و روش منطق فازی بررسی گردیده است. در مقوله فازی سازی، پروسه طراحی با توجه به نوع ممدانی و همراه با در نظر گرفتن تابع عضویت مثلثی و ذوزنقه ای دنبال خواهد شد. مطابق نتایج حاصله بیشترین و کمترین شاخص توسعه ی انسانی استان ها در سال های 1385، 1390 و 1395 به ترتیب برابر با 733/0، 751/0 و 769/0 برای استان تهران و 595/0، 539/0 و 631/0 برای استان سیستان و بلوچستان است. بعد از سیستان و بلوچستان استان های کردستان، خراسان شمالی، کهگیلویه و بویراحمد و لرستان پایین ترین شاخص توسعه ی انسانی را در بین استان های کشور دارند. داده های به دست آمده نشان می دهد، متوسط توسعه ی انسانی استان ها در کشور در فاصله 1385 الی 1390 رشدی معادل 3 درصد داشته است درحالی که این رشد در فاصله 1390 الی 1395 به 5/0 درصد کاهش یافته است. بررسی اجزاء شاخص توسعه ی انسانی نشان می دهد مهم ترین عامل کندی بهبود توسعه ی انسانی رشد منفی درآمد سرانه ی استان ها در فاصله 1385 الی 1395 است. در این فاصله درآمد سرانه ی استان ها به طور متوسط حدود 20 درصد کاهش یافته است. با دقت در یافته ها ملاحظه می گردد که شاخص آموزش استان ها، نقطه قوت شاخص توسعه انسانی استان ها است که نشان می دهد تحولات خوبی در سال های اخیر رخ داده است و وضعیت آموزش وپرورش در کشور از دوره 1385 تا 1395 همواره رو به بهبود بوده و از 577/0 به 736/0 افزایش یافته است. توجه به این که در فاصله 1390 الی 1395 روند بهبودی توسعه ی انسانی نسبت به قبل از آن بسیار اندک بوده است لازم است برنامه ریزان کشور نسبت به سرمایه گذاری در آموزش و بهداشت و سلامتی که اجزای اثرگذار شاخص توسعه اند، توجه بیشتری داشته باشند. همچنین برای بهبود شرایط زندگی ساکنین استان های که شاخص توسعه ی انسانی پایینی دارند و بنابراین دچار فقر و محرومیت بیشتری هستند، نسبت به سرمایه گذاری در آموزش و بهداشت و سلامتی این مناطق توجه بیشتری صورت گیرد تا ضمن افزایش درآمد سرانه ی و اشتغال این مناطق، شرایط برای کاهش فقر و محرومیت فراهم شود؛ اقداماتی که درنهایت می تواند نابرابری منطقه ای و بین استانی در کشور را کاهش دهد.
این نکته نیز قابل تأمل است که در طول سه دهه ی گذشته دولت و برنامه ریزان توسعه ی کشور، از طرق مختلف مناطق محروم و کمتر توسعه یافته را شناسائی نموده که با یافته های این مقاله همسو بوده اند اما آنچه که باعث شده که در طول سه دهه گذشته و به رغم ادعای توجه مسئولین به این مناطق، تفاوت معنی داری در وضعیت اجتماعی اقتصادی این استان ها رخ ندهد، شاید نگاه تک بعدی به مسئله ی توسعه و انجام سرمایه گذاری های کور در این مناطق بوده است. نتیجه دیگر تحقیق بیانگر تأثیر توسعه ی انسانی بر رشد اقتصادی استان ها با استفاده از روش فازی ممدانی است. با توجه به قوانین فازی طراحی شده در نرم افزار متلب، میزان تأثیر شاخص توسعه ی انسانی بر رشد اقتصادی استان ها مشخص می شود. تحقق قوانین دوم و سوم از قوانین منتج از روش فازی بیانگر تأثیر مثبت شاخص توسعه ی انسانی بر رشد اقتصادی به عنوان خروجی سیستم فازی استان ها بوده است. با دقت در یافته ها ملاحظه می گردد که تا قبل از سطح توسعه ی انسانی به میزان 4/0 رابطه چندانی بین توسعه ی انسانی و رشد اقتصادی ملاحظه نمی شود اما بعد از آن به وضوح رابطه مثبت است.
ارزیابی و پهنه بندی پتانسیل فرسایش خاک با استفاده از شاخص های ژئومورفومتری و رویکرد فازی در حوضه خیاوچای مشگین شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: فرسایش به عنوان یکی از مهم ترین فرایندهای ژئومورفولوژیک، به دلیل خسارات قابل توجه مخصوصاً تخریب اراضی، کاهش حاصل خیزی و اثرات محیط زیستی بر اکوسیستم های آبی به عنوان یک مخاطره محیطی نیز مطرح است. در پژوهش حاضر پتانسیل فرسایش خاک در حوزه خیاوچای مشگین شهر با استفاده از شاخص های ژئومورفومتری و رویکرد فازی پهنه بندی شده است.روش و داده: متغیرهای مورد استفاده در ارزیابی وضعیت فرسایش شامل شیب، جهت، انحنای سطح، طول دامنه، ضریب ناهمواری ملتون، توان آبراهه، تراکم زهکشی، شاخص رطوبت توپوگرافی، فاصله از آبراهه، پوشش گیاهی، بارش و سازندهای زمین شناسی بوده است. پس از تهیه لایه های اطلاعاتی، با توجه به نقش و میزان اثرگذاری در فرسایش با استفاده از توابع مختلف فازی ساز همسان شدند. در ادامه ترکیب و روی هم گذاری شاخص ها با عملگر گامای فازی در بستر GIS انجام شده است.یافته ها: نتایج نشان داد که حدود ۸/۴ درصد مساحت منطقه مورد مطالعه در کلاس با پتانسیل فرسایشی بسیار زیاد و حدود ۱۸/۷ درصد آن در کلاس با پتانسیل فرسایش زیاد واقع شده اند که در قست های میانی حوضه توزیع شده اند. دلایل شرایط مساعد فرسایش پذیری این پهنه ها را می توان با وجود سازندهای زمین شناسی فرسایش پذیر، شیب زیاد، تراکم زهکشی بالا توجیه نمود. علاوه بر این، غالبیت جهت های شیب جنوبی و غربی، طول بیش تر دامنه ها و ضعف پوشش گیاهی از دیگر عوامل مؤثر بر پتانسیل بالای فرسایش در مناطقی با فرسایش بالا است. نتیجه گیری: شاخص های مورد استفاده در این پژوهش، منعکس کننده وضعیت ژئومورفولوژیکی و هیدرولوژیکی منطقه مورد مطالعه است. تهیه نقشه های پتانسیل فرسایش گامی اساسی در راستای مدیریت و کاهش اثرات فرسایش محسوب می شود. نقشه فرسایش تهیه شده می تواند مبنای اولویت بندی مناطق از نظر اقدامات مدیریتی باشد.نوآوری، کاربرد نتایج: در این تحقیق از ترکیبی از شاخص های ژئومورفومتریک و رویکرد فازی برای ارزیابی دقیق پتانسیل فرسایش خاک استفاده شده است. کاربرد عملی یافته های مطالعه حاضر در راستای اولویت بندی مؤثر مناطق برای اجرای اقدامات کاهش فرسایش و حفاظت خاک در مدیریت اراضی است.
رتبه بندی حاکمیت شرکتی با استفاده از منطق فازی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد مالی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۶۶)
27 - 50
حوزه های تخصصی:
در سالهای اخیر حمایت از حاکمیت شرکتی مورد توجه نهادهای نظارتی بازار سرمایه از جمله بورس اوراق بهادار قرار گرفته است. در این راستا شاخص حاکمیت شرکتی به عنوان یک ابزار نظارت بر شرکتها مورد توجه قرار گرفته تا شرکتهایی که ساز و کارهای حاکمیت شرکتی را بهتر رعایت می کنند از شرکتهایی که این ساز و کارها را کمتر رعایت می کنند از هم متمایز شوند و بر همین اساس شرکتها در جهت ارتقاء این ساز و کارها تلاش کرده و برای ایجاد بازده و ارزش بیشتر و در نتیجه بهبود شرایط بازار سرمایه قدم های موثرتری برداشته شود. در این پژوهش سعی بر آن است که شاخصی جدید تحت عنوان شاخص حاکمیت شرکتی فازی بکار گرفته شود و با توجه به نظر خواهی از خبرگان و تدوین قواعد استنتاج فازی، سه سیستم خبره فازی برای ارزیابی معیارهای حاکمیت شرکتی طراحی شده است. همچنین داده های مربوط به 160 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به عنوان نمونه، گردآوری شده و داده های آنها با استفاده از سیستم های فازی پیش گفته، مورد پردازش قرار گرفته است. خروجی سیستم اول، کیفیت شاخص مالکیت و شفافیت را در شرکت های نمونه نشان می دهد. خروجی سیستم دوم، کیفیت شاخص ساختار هیات مدیره و نهایتا خروجی سیستم سوم، کیفیت حاکمیت شرکتی را در شرکت های مزبور نشان می دهد. نتیجه این ارزیابی ها در لیستی از ضعیف ترین و برترین شرکتها از نظر مالکیت و شفافیت، ساختار هیات مدیره و نیز کیفیت حاکمیت شرکتی نشان داده شده است.
بهینه سازی پرتفو با استفاده از آنتروپی اطلاعاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۵
153 - 172
حوزه های تخصصی:
مهمترین عامل در سرمایه گذاری انتخاب دارایی است که بیشترین بازده مورد انتظار را برای ما به ارمغان آورد. هر سرمایه گذاری با پیش بینی ریسک سرمایه گذاری و تخمین بازده مورد انتظار سبد خود را تشکیل می دهد. روش های مختلفی برای تخمین بازده مورد انتظار سرمایه گذاری در دهه های اخیر استفاده شده که مهم ترین آن مدل میانگین-واریانس مارکوویتز است. لیکن این مدل با ایراداتی مواجه بوده لذا محققان مالی طی دهه های بعد تلاش کردند تا با افزودن گشتاورهای بالاتر همچون چولگی و کشیدگی و آنتروپی یافته های قابل اتکاتری برای بهینه سازی پرتفوی به دست آورند. جامعه آماری این پژوهش بر مبنای داده های معاملاتی(قیمت تعدیل شده) 35 نماد برتر بازار سرمایه ایران طی بازه زمانی ده سال اخیر سال های1391 تا 1491 از نرم افزار bourseview ,tsetmc گردآوری و متغیرها شامل واریانس،میانگین،چولگی، کشیدگی و آنتروپی پس از پردازش داده ها بااستفاده از نرم افزار Matlab نسخه 6.7 پیاده سازی شدند و بهینه سازی پرتفوی بر اساس مدل های mv, mvs,mvsk و در نهایت مدل MVSKE انجام شد که یافته های بدست آمده از این پژوهش حکایت از آن دارد که آنتروپی اطلاعاتی متغیری قابل اتکا در بهینه سازی پرتفو است.
کنترل بهینه موجودی در شرایط ناپایدار با استفاده از الگوریتم ترکیبی فازی - ژنتیک
حوزه های تخصصی:
در این مقاله برای اولین بار روشی نوین جهت کنترل فرآیند تهیه مواد و تجهیزات در کارخانه با استفاده از الگوریتم های ترکیبی ژنتیک - فازی معرفی و در این روش به صورت ویژه اثر عوامل تصادفی خارجی را به صورت تقاضا و هدایت عدم قطعیت زمانی در نظر گرفته شده است. در مدل پیشنهادی از پارامترهای توابع عضو متغییر زمانی به صورت دینامیک استفاده گردیده تا مقادیر مجموعه های مختلط خروجی های مدل شده را توصیف نماید. روش ارائه شده در این مقاله بر اساس چهار معیار تایید شده که بر پایه اطلاعات واقعی استخراج شده از شهرک صنعتی ناحیه ساوجبلاغ استفاده شده که در ادامه به بررسی و تحلیل هر کدام از معیارها پرداخته شده است.
تحلیل پدیده فرسودگی شغلی در سازمان، مبتنی بر منطق فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، تحلیل پدیده فرسودگی شغلی کادر درمان مبتنی بر منطق فازی و با استفاده از آزمون فرض فازی، برحسب ویژگی های جمعیت شناختی است. این پژوهش بصورت مطالعه موردی، در یک بیمارستان تخصصی پیاده سازی گردیده است. بدین منظور، پرسشنامه استاندارد فرسودگی شغلی مازلاک، توسط یک نمونه 120 نفری تکمیل شده و فرسودگی شغلی در سه بعد تحلیل(خستگی)عاطفی، مسخ شخصیت و کاهش پیشرفت فردی، مورد بررسی قرار گرفت. همچنین درمورد ویژگی های جمعیت-شناختی، اطلاعاتی از قبیل سن، تحصیلات، تأهل، سابقه ، درآمد، نوع شغل و نوع استخدام از افراد اخذ گردید. ازآنجا که بحث درحوزه علوم انسانی، با قطعیت همراه نیست، نمی توان بطور قطعی فرضیه هایی را در این حوزه رد یا تأیید نمود؛ بنابراین استفاده از آزمون فرض فازی در این حوزه، پیشنهاد شد. در آزمون فرض فازی، تأیید یا رد یک فرضیه مطرح نیست، بلکه درجه درستی آنها مهم است؛ لذا در این تحقیق، 3888 فرضیه وجود داشت که فقط 350 مورد آن درجه تأیید بالاتر از صفر داشتند. از این میان درنهایت 12 فرضیه ای که بیشترین درجه تأیید را دارا بودند، مورد بررسی قرار گرفتند. فرضیاتی که دارای درجه تأیید بالایی هستند، نشان دهنده فرسودگی متوسط کادر درمانی در این بیمارستان تخصصی می باشند.
ارزیابی پتانسیل آب زیرزمینی با استفاده از تکنیک های AHP و منطق فازی (مطالعه ی موردی حوضه ی شمالی استان ایلام)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۳ بهار ۱۳۹۵ شماره ۶
75 - 93
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات مهم در مدیریت منابع آب، تشخیص رفتار آب های زیرزمینی است. هدف از این مقاله تهیه ی نقشه ی مناطق مستعد آب زیرزمینی با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و روش منطق فازی و مقایسه ی نتایج آنها می باشد. برای رسیدن به این هدف از 8 پارامتر تأثیرگذار مانند لیتولوژی، تراکم زهکشی ، تغییرات شیب، کاربری اراضی، توپوگرافی، جمعیت و چشمه و چاه و گسل و شکستگی به صورت لایه ی اطلاعاتی این محدوده به وسعت 5218 کیلومتر مربع در شمال استان ایلام واقع شده است. نقشه ی نهایی حاصل از روش AHP نشان می دهد که بیشترین پتانسیل آب زیرزمینی در بخش های آهکی با تراکم بالای شکستگی وجود دارد. ارزیابی مدل های مختلف همپوشانی، با توجه به میزان تطابق با لیتولوژی، نشان می دهد که روش تلفیقی فازی or (جمع جبری) نسبت به سایر روش ها برای پتانسیل یابی آب زیرزمینی در منطقه ی مورد مطالعه مناسب تر است. این روش با 1000 کیلومترمربع پتانسیل زیاد و خیلی زیاد در بخش های مرکزی نقشه، همخوانی قابل قبولی را با نقشه ی نهایی حاصل از روش تحلیل سلسله مراتبی نشان می دهد و تطابق نقشه های مربوطه با نقشه ی چشمه و چاه در منطقه نیز صحت این روش ها را تأئید می کند.
مقایسه ی کارآیی مدل های شبکه ی عصبی مصنوعی، منطق فازی و سیستم استنتاج نرو-فازی تطبیقی در تخمین هدایت هیدرولیکی آبخوان دشت مراغه-بناب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۴ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱۰
21 - 40
حوزه های تخصصی:
تخمین دقیق پارامترهای هیدروژئولوژیکی مانند هدایت هیدرولیکی یکی از مهم ترین بخش مطالعات هیدروژئولوژی می باشد که برای مدیریت و حفاظت دقیق از منابع آب زیرزمینی بسیار ضروری است. تا حال روش های مختلف صحرایی و آزمایشگاهی برای تخمین هدایت هیدرولیکی ارائه شده است که عموماً با استفاده از داده های هیدروژئولوژیکی انجام می شوند. از این میان بهترین و کامل ترین روش، روش صحرایی آزمون پمپاژ می باشد که بسیار وقت گیر و پرهزینه بوده و پارامترهای هیدروژئولوژیکی تخمین زده شده به وسیله ی آنها دارای عدم قطعیت ذاتی می باشند. لذا در این تحقیق تلاش شد تا از روش های هوش مصنوعی مختلف مانند شبکه ی عصبی مصنوعی (ANN)، فازی ممدانی (MFL)، فازی ساگنو (SFL) و سیستم استنتاج نرو-فازی تطبیقی (ANFIS) برای تخمین هدایت هیدرولیکی استفاده شود. در این مطالعه برای تخمین دقیق هدایت هیدرولیکی در دشت مراغه- بناب توسط این مدل ها از داده های ژئوفیزیکی به همراه داده های هیدروژئولوژیکی به عنوان ورودی مدل ها استفاده شد و نتایج آنها با استفاده از معیارهای ارزیابی با هم مقایسه و بهترین مدل براساس مقدار RMSE انتخاب شد. بر این اساس مدل ANFIS با داشتن RMSE=1.12 در مرحله ی تست، نسبت به مدل های دیگر قدرت بالایی در تخمین هدایت هیدرولیکی دارد. شعاع دسته بندی، تعداد قوانین فازی و تعداد دسته ها در مدل های فازی و نروفازی، از اهمیت بالایی برخوردار است. شعاع دسته بندی در مدل ANFIS، براساس کمترین مقدار RMSE برابر 4/0و تعداد قوانین فازی براساس تعداد دسته ها 9 قانون اگر-آنگاه به دست آمد. روش های ارائه شده در این مطالعه که کارآیی بالایی در تخمین هدایت هیدرولیکی در دشت مراغه-بناب نشان دادند، می تواند در تخمین هدایت هیدرولیکی در سایر دشت ها با شرایط هیدروژئولوژیکی مشابه نیز مورد استفاده قرار بگیرند.
شناسایی مناطق مستعد وقوع زمین لغزش در حوضه ی سرپل ذهاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۶ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۲۰
121 - 140
حوزه های تخصصی:
زمین لغزش ها به عنوان یکی از مخاطرات ژئومورفولوژی محسوب می شوند که می توانند با خسارات زیادی همراه باشند. این مخاطره همزمان با دست کاری انسان درسیستم های طبیعی در دهه های اخیر شتاب فزاینده ای داشته است. اهمیت زمین لغزش ها سبب شده است تا در این تحقیق به شناسایی مناطق مستعد وقوع زمین لغزش در حوضه ی سرپل ذهاب پرداخته شود. در این تحقیق به منظور دستیابی به اهداف مورد نظر از سه مدل منطق فازی، OWA و WLCبرای پهنه بندی و همچنین از مدل تحلیل سلسله مراتبی برای وزن دهی به لایه ها استفاده شده است. روش کار به این صورت است که ابتدا لایه های اطلاعاتی تهیه و بر اساس نظر کارشناسان و با استفاده از مدل AHP وزن دهی شده است و سپس وزن بدست آمده بر روی لایه های اطلاعاتی اعمال شده است و در نهایت لایه های اطلاعاتی با استفاده از سه روش منطق فازی، OWA و WLC با هم تلفیق شده است. نتایج تحقیق بیانگر این است که به دلیل به وجود مناطق پرشیب و همچنین فراهم بودن سایر پارامترها، حوضه ی مورد مطالعه دارای پتانسیل بالایی جهت وقوع حرکات دامنه ای بخصوص لغزش است و همین امر سبب شده است تا بخش عمده ای از مناطق شرقی حوضه در طبقه با پتانسیل زیاد و خیلی زیاد وقوع زمین لغزش قرار گیرد. مقایسه ی روش های پتانسیل سنجی بیانگر این است که در هر سه روش مناطق شرقی دارای بالاترین و مناطق غربی دارای کم ترین پتانسیل جهت وقوع زمین لغزش هستند.
بررسی و پهنه بندی آسیب پذیری آبهای زیرزمینی، با کمک روش DRASTI و الگوریتم های فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۸ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۹
108 - 87
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با استفاده از مدل های DRASTIC و فازی ،پتانسیل آلودگی آبخوان و همچنین پهنه بندی کیفیت آب زیرزمینی با شاخص GQI دشت تبریز بررسی و مورد ارزیابی قرار گرفت.در این ارزیابی، از نرم افزار Arc map و همپوشانی هفت لایه اطلاعاتی: عمق سطح آب، تغذیه خالص، محیط آبخوان، جنس خاک، توپوگرافی، محیط غیر اشباع، هدایت هیدرولیکی بهره گیری شد.نتایج بررسی ها و ارزیابی ها با استفاده از مدل در استیک نشان داد که، شاخص آسیب پذیری 57 تا 165 است که در تقسیم بندی توصیفی در طبقات بدون خطر آلودگی تا خطر آلودگی زیاد قرار می گیرد. نتایج حاصل از مدلسازی فازی نیز نشان داد که47درصد از مساحت دشت ،دارای آسیب پذیری زیاد است . نقشه های ترسیمی نیز نشان می دهد که در هر دو نقشه حاصل از دور روش مورداستفاده ، قسمت های شمال غربی تا جنوب غربی که محل قرار گیری شهر تبریز می باشد، بیشترین پتانسیل و قسمت های جنوب غربی کمترین پتانسیل برای آلودگی را دارا می باشد. در نهایت ،با استفاده از شاخص GQI و بر اساس استاندارد شرب WHO و با بهره گیری از ده پارامتر: هدایت هیدرولیکی، کلر، کلسیم، بیکربنات، منیزیم، پتاسیم،کل جامدات محلول، سدیم، سولفات و سختی کل ، شاخص کیفی منطقه مورد مطالعه بررسی شد و نتیجه حاصل نشان داد که کیفیت آب در قسمت های پر خطر(شمال غربی و جنوب غربی آبخوان) که بر اساس دو مدل پیشین شناسایی شده ،دارای کمترین شاخص کیفیت نسبت به قسمت های جنوب شرقی آبخوان می باشد.
پهنه بندی خطر وقوع زمین لغزش در حوضه آبریز رودخانه زرد با استفاده از منطق فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۹ بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۰
48 - 25
حوزه های تخصصی:
زمین لغزش هر ساله جان هزاران نفر را در سراسر جهان می گیرد و خسارت های هنگفتی را به مردم و دولت ها تحمیل می کند. پهنه بندی خطر زمین لغزش، نواحی سطح زمین را به مناطق ویژه و تفکیک شده ای از درجات بالقوه و بالفعل به لحاظ خطرپذیری تقسیم بندی می کند. این امر می تواند مبنایی برای برنامه ریزی های بلندمدت در سطح منطقه ای و محلی محسوب شود. هدف از انجام این پژوهش، بررسی و پهنه بندی خطر زمین لغزش در حوضه رود زرد واقع در شرق استان خوزستان با استفاده از روش منطق فازی است. بدین منظور ابتدا از طریق بازدیدهای میدانی، نقشه های زمین شناسی و توپوگرافی و با مرور منابع قبلی و بررسی شرایط منطقه، نه عامل طبقات ارتفاعی، شیب، جهت شیب، فاصله از گسل، فاصله از رودخانه، فاصله از جاده، بارش، لیتولوژی و کاربری اراضی به عنوان عوامل مؤثر، بررسی و انتخاب شدند. پس از طبقه بندی داده ها و مرحله فازی سازی، نقشه های پهنه بندی خطر زمین لغزش با استفاده از عملگر گامای فازی با مقادیر 7/0، 8/0، 9/0 تهیه شدند. نقشه های به دست آمده در 5 کلاس بسیار زیاد، زیاد، متوسط، کم و بسیار کم طبقه بندی شدند. نتایج حاصل از جمع کیفی نشان داد که عملگر گامای 9/0 فازی در مقایسه با دیگر عملگرهای فازی مناسب تر است. تحلیل نقشه های طبقه بندی شده نشان داد که 56/21 درصد از مساحت منطقه در پهنه با خطر زیاد و 24/43 درصد از مساحت منطقه در پهنه با خطر کم قرار گرفته است. در مجموع، می توان گفت که بخشی از مناطق مرکزی و شمال غربی منطقه در معرض خطر بالا قرار گرفته و مناطق غربی و شرقی حوضه در پهنه خطر متوسط تا پایین می باشند.
غربالگری مؤلفه های کالبد- رفتار منطبق بر الگوهای بومی مورد پژوهی: راستای شرقی- غربی بازار کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۲
21 - 38
حوزه های تخصصی:
روند رشد شهر نشینی در دوران معاصر باعث کاهش مقوله سرمایه های اجتماعی گردیده است که این امر را می توان عدم ارتباط کالبد با حوزه نوع فعالیت و یا عملکرد خاص در فضا می باشد. فضای عمومی شهری از نوع تجاری محل حضور افراد برای داد و ستد و خرید مایحتاج زندگی است. از دیر باز بازار رکن اصلی را در شهرها برای انجام این مهم برعهئه داشته است. کالبد بازارها به گونه ای استکه هماهنگی متناسبی با نوع عملکرد در فضا ایجاد کرده است. این پزوهش با هدف استخراج و غربالگر ی مولفه های کالبد- رفتار در راستای شرقی- غربی بازار کرمان بر پایه دلفی فازی است. به منظور ارزیابی مولفه های کالبد- رفتار و ویژگی های که کیفیت آن ها توسط کارشناسان خبره با توجه به شاخص کیفی موردنظر تعیین شده بود، از منطق فازی و نرم افزار Matlab استفاده شد و نتیجه به عنوان خروجی مدل فازی مورداستفاده قرار گرفت. طبقه نهایی L بدلیل کم اثر بود نسبت به دیگر مولفه ها حذف می گردد؛ پاسخگوئی کالبدی در حوزه ارزشهای اجتماعی با درجه عضویت41/0، جمع آوری مناسب آب باران با درجه عضویت 48/0، حجم فعال جهت دریافت نور و تهویه با مقدار42/0، پنجره و خصوصیات ظاهری و کالبدیش با مقدار4/0 و مساحت کل نسبت سطح به زمین با مقدار 45/0 است.
بررسی محتوای کتب حسابان مقطع متوسطه با رویکرد خلاصه سازی متن بر اساس منطق فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: مهم ترین هدف ارائه یک ماشین هوشمند مبتنی بر منطق فازی در جهت خلاصه سازی خودکار متن و اسناد مختلف می باشد، لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی محتوای کتب حسابان مقطع متوسطه با رویکرد خلاصه سازی متن فازی بود. روش شناسی: تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی بود که بر اساس منطق فازی طراحی و اجرا شد. جامعه اماری پژوهش کتب حسابان مقطع متوسطه بود که به روش سرشماری به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. در این تحقیق از سیستم خلاصه ساز متن مبتنی بر منطق فازی استفاده شد که در مرحله اول از استراتژی پیشنهادی، سیستم فازی بر اساس ویژگی های تعیین شده به ارزیابی جملات پرداخته و جملات با اهمیت را شناسایی و آن هارا برای تولید خلاصه نهایی تدوین کرد. در مرحله نهایی، با استفاده از الگوریتم جستجوی هارمونی، برای تولید خلاصه ای با میزان سادگی خواندن و فهمیدن نوشته ها و پیوستگی مناسب، تلاش گردید. همچنین به منظور ارزیابی عملکرد روش پیشنهادی، خلاصه سازی کتب حسابان دوره متوسطه از نرم افزار MATLAB انجام شد.یافته ها: نتایج به دست آمده از پیاده سازی ماشین خلاصه ساز متنی پیشنهادی، بیانگر پیوستگی معنایی، دقت بالا در استخراج بخش های اصلی کتاب و کارآمد بودن سند خلاصه در یادگیری و یاددهی مباحث، بود.بحث و نتیجه گیری: بر اساس نتایج بدست آمده، می توان دریافت که ازجمله مهم ترین دستاوردهای استراتژی پیشنهادی، خلاصه سازی متون فارسی و از نوع علمی- تخصصی با دقت بسیار بالا است که می توان از آن به عنوان یک رویکرد نوین در تدریس استفاده کرد.
کاربرد سیستم استنتاج فازی در زمینه سنجش کیفی مبلمان شهری (مطالعه موردی منطقه 1 و 2 شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه مبلمان شهری به دلیل نقش چشم گیری که در زمینه بهبود کیفیت زندگی شهری دارد، موردتوجه مدیران و برنامه ریزان شهری قرارگرفته است. ازاین رو تغییری هرچند کوچک در کیفیت هرکدام از مؤلفه های آن، تأثیر مستقیمی بر کمیت و کیفیت مؤلفه ها و متغیرهای دیگر آن دارد. هدف پژوهش حاضر ارزیابی کیفی مبلمان شهری مناطق 1 و 2 شهر تبریز با استفاده از سیستم استنتاج منطق فازی است در محیط نرم افزار Matlab است. پژوهش حاضر ازنظر روش شناسی توصیفی و ازنظر هدف کاربردی است. به منظور جمع آوری داده ها و اطلاعات مورداستفاده در پژوهش از روش کتابخانه ای و بررسی میدانی استفاده شده است. مؤلفه های مورداستفاده در این پژوهش شامل دو مؤلفه زیبایی و تناسب مبلمان شهری و استاندارد مبلمان شهری است که هرکدام در قالب سه شاخص اصلی با تکیه بر استنتاجات منطق فازی موردبررسی قرار گرفت. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که منطقه 1 و 2 شهر تبریز ازنظر کیفیت مبلمان شهری به ترتیب با کسب امتیاز 39/0 و 35/0 وضعیت مناسبی ندارد و نتوانسته است رضایت مردم را جلب کند. ازاین رو ضرورت بازنگری در برنامه های مصوب مبلمان شهری و همچنین تدوین برنامه های جدید مبتنی بر نقاط ضعف و قوت مناطق موردبررسی احساس می شود. در پایان باید اشاره کرد که استفاده از روش مقایسه ای به منظور سنجش وضعیت کیفی مبلمان مناطق مختلف شهری می تواند ضمن ارائه دیدی جامع نسبت به شناخت میزان اختلاف مناطق در زمینه برخورداری از امکانات شهری، برنامه ریزی های لازم به منظور برقراری عدالت فضایی بین مناطق محروم و مناطق برخوردار را فراهم آورد.