مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
تحلیل شبکه
حوزه های تخصصی:
بر اساس روش تجزیه و تحلیل هم رخدادی واژگان می توان موضوعات علمی را استخراج و ارتباط میان آنها را به صورت مستقیم از محتوای موضوعی کشف کرد. با این دیدگاه این پژوهش در صدد است با استفاده از روش هم واژگانی به این مسئله که دانش اطلاع سنجی از چه زیرحوزه های موضوعی تشکیل شده است و ارتباط این زیرحوزه ها با یکدیگر چگونه است؟ پاسخ داده و بدین ترتیب کاربرد این روش و میزان کارآیی آن را در ترسیم ساختار حوزه های علمی بررسی نماید. این پژوهش از نظر نوع کاربردی است و در آن از روش های مختلف علم سنجی، تحلیل هم واژگانی و تحلیل شبکه استفاده می شود. به منظور احصای مفاهیم اصلی حوزه اطلاع سنجی و جنبه های مختلف موضوعی آن، پس از استخراج کلیه مقالات علمی محققان حوزه اطلاع سنجی در عرصه بین المللی (نمایه شده در پایگاه «وب آو ساینس» از سال 1991 تا 2012 شامل 7375 رکورد) و انجام پالایش های لازم بر روی کلیدواژه های این مقالات واستانداردسازی آنها، فهرست منتخبی از واژه ها تهیه شد. با استفاده از نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها، ابتدا روند رشد انتشارات در حوزه اطلاع سنجی و هریک از زیرحوزه های آن شناسایی شد. سپس با ترسیم نقشه موضوعی این حوزه به کمک نرم افزارهای Vosviewer و Nodexl ، کار تجزیه و تحلیل اطلاعات بدست آمده از نقشه ها، ساختار و خوشه های تشکیل شده و روابط درونی آنها و نیز پردازش هایی برای رسیدن به نقشه های مطلوب تر، انجام شد. بر اساس نقشه های حاصل شده از تحلیل مدارک مورد مطالعه، مفاهیمی از قبیل: علم اطلاعات، کتابخانه، تحلیل کتاب سنجی، نوآوری و متن کاوی از جمله پرکاربردترین موضوعات در حوزه اطلاع سنجی در سطح بین المللی بشمار می روند. ترسیم نقشه های هم واژگانی در مقاطع زمانی مختلف مورد بررسی، تغییرات و پایداری هایی را در مفاهیم و واژه های مرتبط با حوزه اطلاع سنجی نشان می دهد. برخی از واژه ها نظیر «تحلیل کتاب سنجی» در تمامی سال های مورد مطالعه حضور دارند درحالی که برخی دیگر در طول زمان ناپدید می شوند. مفاهیم جدید بعنوان بازترکیبی از واژه های موجود و در تعامل با تحولات و فناوری های جدید پدید می آیند.
تحلیل فضایی پراکنش مراکز فرهنگی و مکان یابی بهینه آن، پژوهش موردی: شهر سقز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توزیع بهینه کاربری ها و مراکز خدماتی مسأله ای است که اغلب برنامه ریزان شهری برآن تأکید دارند، چرا که امروزه رشد پرشتاب جمعیت و گسترش کالبد شهرها، توزیع فضایی نامتناسب کاربری های شهری را دامن زده است. مراکز فرهنگی، از جمله کاربری هایی است که توزیع و پراکنش آن در عرصه های شهری هم از بعد شهرسازی و هم به لحاظ عدالت اجتماعی حائز اهمیت است. اینک هدف از این پژوهش تحلیل پراکنش مراکزفرهنگی در سطح شهر سقز و مکان یابی مراکز فرهنگی جدید با توجه به کمبود شهر می باشد. روش انجام تحقیق توصیفی- تحلیلی است. به منظور طبقه بندی و تجزیه و تحلیل اطلاعات از مدل ANP ، شاخص هایMoran'sI, Moran'sI Anselin local و مدل تحلیل شبکه استفاده شده است. همچنین از نرم افزارهای ARC/GIS و Super Decisions برای ترسیم لایه ها بهره گرفته شده است. نتایج تحقیق بیانگر آن است که با توجه به بررسی های به عمل آمده از نحوه توزیع مراکز فرهنگی موجود و تعیین شعاع عملکردی استاندارد آن ها 11/41 درصد از مساحت شهر خارج از محدوده دسترسی به مراکز فرهنگی می باشند و یافته های وضع موجود نشان می دهد که مراکز فرهنگی شهر سقز از نظر سازگاری با سایر کاربری ها و همچنین از نظر دسترسی، نامتناسب است. لذا با تلفیق لایه های مختلف کاربری های تأثیر گذار، نقشه نهایی فضاهای بهینه برای احداث مراکز فرهنگی جدید در 5 دسته از بسیارخوب تا بسیار ضعیف تقسیم بندی و پیشنهاد گردید.
تحلیل افتراق فضایی در محله های شهر یزد با استفاده از تحلیل شبکه و چیدمان فضا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث مهم در حیطة تخصصی مسائل شهری، سازمان فضایی شهر و افتراق ها و جدایی گزینی های فضایی در آن است. به طورکلی، ساختار فضایی شهر تا حد زیادی تعیین کنندة عملکرد آن است و تأثیر زیادی بر دسترسی، پایداری زیست محیطی، اقتصاد، رفاه، عدالت اجتماعی، سرمایة اجتماعی و نوآوری فرهنگی دارد.یکی از عوامل تأثیرگذار بر چگونگی شکل گیری این ساختار، نحوة توزیع و سطح سرویس خدمات شهری و رابطة متقابل آن با شبکة راه های شهری است؛ به طوری که توزیع نامتناسب هزینه ها و ایجاد زیرساخت های شهری به ارائة خدمات و تسهیلات شهری، به سطوح افتراق های فضایی به ویژه پراکنده رویی در شهر دامن می زند. در شهر یزد، با گسترش افقی 15 برابری در سال های 1345- 1385 و رشد جمعیت 6/4 برابری در همین دوره، شاهد ازهم گسیختگی زیادی در سازمان فضایی شهری بوده ایم. در این راستا هدف از این پژوهش، تبیین افتراق های فضایی در شهر یزد، مبتنی بر پراکنش خدمات عمومی و ساختار فضایی شبکة راه های شهری با استفاده از تحلیل شبکه و چیدمان فضاست. مقایسه این دو تحلیل، نشانگر ساختار فضایی منسجم در مناطق مرکزی، همراه با سطح خدمات رسانی مناسب شهری است. همچنین تحلیل خوشه بندی امتیازهای فضایی با استفاده از آمارة گتیس- آرد جی، نشان دهندة تمرکز مناطق با امتیاز بالا در فضاهای میانی در امتداد شمال به جنوب شهر است و با فاصله گرفتن از آن ها، تمرکز فضاها با امتیاز پایین شکل می گیرد.
استخراج ابعاد و شبکه بندی مؤلفه های ساختاری دانشگاه کارآفرین: رویکردی میان رشته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف: هدف از این مقاله، شناسایی و شبکه بندی مؤلفه های ساختاری دانشگاه کارآفرین با رویکردی میان رشته ای بود. دانشگاه کارآفرین، دانشگاهی است که سه وظیفه مهم حفاظت از دانش بشری و انتشار آن، پژوهش و بسترسازی برای نقش آفرینی دانشگاه در توسعه اقتصادی و اجتماعی را در محیط متلاطم خود بر عهده دارد. روش: این پژوهش به روش آمیخته انجام شده است. پژوهشگران پس از انجام مطالعات کتابخانه ای، با استفاده از روش شناسی دلفی در سه دور به شناسایی ابعاد ساختاری مؤثر بر ساختار دانشگاه کارآفرین پرداختند. انتخاب خبرگان گزینشی و با ترکیب 10 خبره کاملاً دانشگاهی، سه خبره کاملاً عملیاتی و شش خبره دانشگاهی- عملیاتی همراه بود. سپس با استفاده از روش تحلیل شبکه که از مهم ترین روشهای اولویت بندی گزینه های وابسته به یکدیگر است، به رتبه بندی مؤلفه ها پرداخته شد. یافته ها: ابعاد ساختاری شناسایی شده پس از اجرای دلفی و رتبه بندی تحلیل شبکه ای به ترتیب عبارت بودند از: استقلال، ترکیب، حرفه ای گرایی، پیچیدگی، تمرکز و رسمیت. نتیجه گیری: به منظور تحقق دانشگاه کارآفرین، می بایست تغییرات ساختاری گسترده در نظام آموزش عالی به ویژه در ابعاد استقلال، ترکیب و حرفه ای گرایی صورت گیرد؛ زیرا محیط ساختاری دانشگاه کارآفرین باید مشوق فضای خلاقیت و هم افزایی باشد.
بررسی وضعیت شعاع عملکردی و پوشش دهی پارک های شهری (مورد مطالعه: شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر تحلیل مطلوبیت شعاع عملکردی و خدمات دهی پارک های شهر اردبیل در سطوح همسایگی، محلی، ناحیه ای و شهری، بررسی میزان ارتباط توزیع این پارک ها با سطوح آبی موجود در سطح شهر اردبیل، از جمله دریاچه شورابیل و رودخانة بالیقلو و بررسی جهت توزیع پارکها است. برای جمع آوری داده ها و اطلاعات مورد نیاز روش کتابخانه ای و اسنادی به کار گرفته شد. در تجزیه وتحلیل داد ه ها و اطلاعات نیز پلیگون های تیسن به منظور سنجش مطلوبیت شعاع عملکردی، تحلیل شبکه برای ارزیابی شعاع سرویس دهی یا پوشش دهی پارک ها و تحلیل بیضی انحراف معیار نیز برای بررسی جهت توزیع پارک ها به کار گرفته شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد شعاع عملکردی و خدمات دهی پارک ها در مرکز شهر و مناطق همجوار با سطوح آبی مطلوب و در نواحی پیرامونی شهر نامطلوب بوده است. علاوه بر این، آزمون بیضی انحراف معیار نیز مشخص کرد جهت توزیع پارک های موجود در شهر اردبیل شمال شرقی، جنوب غربی بوده و بیشتر در جهت مسیر رودخانه بالیقلو استقرار یافته اند. همچنین، با بررسی سطح سرانة پارک ها در مناطق شهر مشخص شد، منطقة 2 بیشترین سرانه و منطقة 4 شهرداری نیز کمترین سرانه را به خود اختصاص داده اند.
بررسی آسیب پذیری شهر از منظر پدافند غیرعامل (مطالعه موردی: شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به موقعیت استراتژیک ایران در منطقه خاورمیانه و تهدیدات مستمر کشورهای همسایه و غیرهمسایه، متأسفانه پروژه ها و تأسیسات اقتصادی و زیر بنایی بدون ملاحظات دفاعی و امنیتی در شهرها به صورت یک هدف تهدیدی قابل دسترس دشمن و هر تهاجمی استقرار یافته اند. از این رو، تحقیق حاضر با هدف بررسی آسیب پذیری شهرها از منظر پدافند غیرعامل با مورد نمونه شهر اردبیل انجام گرفته است. این تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی – توسعه ای و از لحاظ ماهیت، توصیفی و تحلیلی است. در چارچوب مباحث پدافند غیر عامل داده های 18 شاخص در قالب 5 مؤلفه شریان های حیاتی، مراکز مدیریت بحران، مراکز نظامی و انتظامی، تجهیزات شهری و مراکز پشتیبانی با سه اولویت انهدام راهبردی، روانی و پشتیبانی تهیه شد. داده های گردآوری شده در نرم افزار SuperDecision (تحلیل شبکه) وزن دهی، سپس در محیط GISنقشه سازی شده است. نتایج به دست آمده از بررسی هانشان می دهد، در سطح اردبیل شش پهنه مخاطره آمیز عمده در شرایط بحران و مستعد آسیب وجود دارد که مهم ترین آن ها خروجی شمال شرقی اردبیل (میدان جهاد منتهی به دروازه آستارا)، جهت جنوبغربی اردبیل (از ایستگاه سرعین منتهی به میدان بسیج و به طرف روستای شاماسبی) ودر نهایت بخش هایی از شمال و شمال غربی اردبیل (میدان وحدت) با مجموع 17 درصد از کل مساحت کاربری های سطح شهر بیشترین میزان آسیب پذیری را شامل شده که علت این امر وضعیت نامناسب شاخص های کالبدی و تمرکز نهادهای مدیریتی، سازمانی، نظامی و استانی در این مناطق از شهر اردبیل می باشد.
ارزیابی روش های تحلیل شبکه ( ANP ) و رگرسیون لجستیک در بررسی پتانسیل وقوع زمین لغزش در محدوده محور و مخزن سد، مطالعه موردی: سد قلعه چای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزیابی پتانسیل وقوع زمین لغزش در منطقه ای که به دلیل وضعیت جغرافیایی و ساخت وسازهای انسانی مستعد لغزش می باشد ضروری می نماید. سد مخزنی قلعه چای عجب شیر، یکی از این نوع نواحی می باشد. در این مطالعه، جهت بررسی پتانسیل وقوع زمین لغزش، روش های تحلیل شبکه ( ANP ) و رگرسیون لجستیک مورد ارزیابی قرار گرفت . جهت این مطالعه از تصویر TM، 2011 ماهواره لندست استفاده شد. فاکتورهای مؤثر وقوع زمین لغزش ( شیب، جهت دامنه، لیتولوژی، کاربری زمین، فاصله از گسل، فاصله از رودخانه، فاصله از جاده، طبقات ارتفاعی ) در محیط GIS آماده و سپس با لایه پراکنش زمین لغزش ها قطع داده شده و نقشه های پهنه بندی خطر زمین لغزش در روش های فوق تولید شد. نتایج نشان داد که فرآیند تحلیل شبکه نسبت به روش رگرسیون لجستیک عملکرد بهتری را در بررسی پتانسیل وقوع زمین لغزش در منطقه موردمطالعه دارد همچنین تفسیر ضرایب نشان داد که ، کاربری اراضی، طبقات ارتفاعی، جهت دامنه، نقش مهمی در وقوع زمین لغزش دارند. و با استفاده از نقشه پیش بینی احتمال وقوع زمین لغزش، منطقه به پنج گروه حساسیت تقسیم: بسیار پایین، پایین، متوسط، بالا، بسیار بالا.
وجوه اشتراک موضوعی در حوزه های علمی فعال مدیریت دانش براساس شاخص مرکزیت بینابینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: بررسی ساختار موضوعی حوزه مدیریت دانش و تعیین جایگاه حوزه های علمی فعال در این زمینه (حوزه های دارای بیشترین تعداد مدارک علمی و کلیدواژه ها)؛ با تحلیل کلیدواژه های مدارک موجود در پایگاه وب آوساینس است.
روش/ رویکرد پژوهش: از روش تحلیل هم واژگانی برای بررسی ساختار موضوعی حوزه مدیریت دانش، به منظور نشان دادن وضعیت هم نشینی موضوعات از روش تحلیل شبکه، و از محاسبه شاخص جاکاردی برای میزان شباهت موضوعی حوزه های مرتبط استفاده شده است.
یافته ها: از بین سه حوزه علمی فعال در زمینه مدیریت دانش، حوزه ""سامانه های اطلاعاتی"" بیشترین کلیدواژه های با مرکزیت بالا را به خود اختصاص می دهد و بعد از آن به ترتیب، حوزه های ""مدیریت"" و ""علم اطلاعات و دانش شناسی"" قرار دارند. knowledge sharing مرکزی ترین کلیدواژه در سه حوزه مورد بررسی است. میانگین شاخص جاکاردی حوزه ها به صورت دو به دو نشان می دهد که بیشترین شباهت، مربوط به حوزه های ""مدیریت"" و ""علم اطلاعات و دانش شناسی"" و بعد از آن، حوزه های ""سامانه های اطلاعاتی"" و ""علم اطلاعات و دانش شناسی"" است.
نتیجه گیری: ارائه تعریفی انتزاعی از مدیریت دانش با استفاده از کلیدواژه های دارای مرکزیت بالا از مهم ترین نتایج این پژوهش است که به تعریف دالکر بسیار نزدیک است.
ارزیابی و اولویت بندی مناطق شهری براساس شاخص های شهر خلاق (نمونه ی موردی: شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق، کاربردی و روش بررسی آن توصیفی – تحلیلی است و برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل های تحلیل شبکه ای، تاپسیس، رگرسیون چندمتغیره و تحلیل پرسشنامه استفاده شده است. جامعه ی آماری پژوهش، مناطق پنج گانه ی شهر سنندج و شاخص های تحقیق شامل بیست ویک زیرشاخص شهر خلّاق در قالب چهار شاخص کلی است. نتایج به دست آمده از مدل ANP نشان می دهد معیار نوآوری با 063/0 بیشترین تأثیر را در حرکت یک منطقه به سمت منطقه ی خلاق در شهر سنندج دارد. در ای ن می ان، شاخص های تعداد محققان با 116/0 و تعداد اختراعات با 088/0 در تحقق شهرخلاق سنندج بیشترین نق ش را دارند. منطقه ی سه با میزان تاپسیس 9596/0 در رتبه ی اول و منطقه ی چهار با میزان تاپسیس 2851/0 در رتبه ی آخر از لحاظ سطح خلاقیت قرار گرفته اند. محاسبه ی رابطه ی مؤلفه های شهر خلّاق و وضعیت موجود این مؤلفه ها نشان می دهد که 7/63 درصد از تغییرات تحقق مناطق خلاق سنندج ناشی از بهبود و افزایش به کارگیری مؤلفه های شهرخلاق است. براساس تحلیل آماری پرسشنامه، شاخص سرمایه ی انسانی بیشترین تأثیر را با میزان (24/4) درصد و کیفیت زندگی با میزان (82/3) کمترین تأثیر را در حرکت یک منطقه به سمت منطقه ی خلاق در سنندج دارند.
راهبردهای توسعه پایدار حمل و نقل شهری با استفاده از تحلیل شبکه (مطالعه موردی: ساختار مدیریت حمل و نقل کلانشهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حمل و نقل شهری یکی از مهم ترین مسایل کلانشهرهای ایران است و علی رغم اهمیتی که این سیستم در کلانشهرهای ایران دارد، برنامه ریزی راهبردی مدونی که راهنمای توسعه این سیستم باشد کم تر به چشم می خورد. شهر تبریز نیز به عنوان یکی از کلانشهرهای کشور از مشکلات ناشی از سیستم حمل و نقل ناکارآمد مستثنی نمی باشد. و حمل و نقل این شهر نیز نیازمند یک برنامه جامع و راهبردی می باشد. مقاله حاضر با هدف ارایه راهبردهای توسعه حمل و نقل هوشمند شهر ت بریز به روش کاربردی تهیه شده است؛ از ن ظر روش، این پژوه ش، توصیفی- تحلیلی و ش یوه جمع آوری داده ها به صورت کتابخانه ای و مطالعات میدانی (مصاحبه و پرسشنامه) می باشد. در این فرایند، روایی پرسشنامه در زمینه موضوع پژوهش بر اساس نظر کارشناسان حاصل گردید و پایایی پرسشنامه ها نیز با استفاده از بررسی آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. در ادامه با استفاده از تکنیک SWOT نقاط ضعف و قوت و فرصت ها و تهدیدها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و سپس راهبردهای حاصل از اعمال روش دلفی و تکنیک SWOT، با استفاده از تکنیک ANP اولویت بندی شده اند. نتیجه حاصل از این فرایند پژوهش، نشان دهنده این است که راهبردهای مورد قبول در این برنامه ریزی، راه بردهای تهاجمی بر پایه ت قویت نقاط قوت و استفاده از فرصت ها می باشد. لذا، راهبرد های موجود در رویکرد تهاجمی با استفاده از مدل ANP تجزیه و تحلیل شده و اولویت نهایی آن ها به همراه میزان وزن هر کدام از راهکارها ارایه شده است. نتیجه نهایی حاصل از تحلیل ANP نشان می دهد که بیش ترین نمره (395/0) مربوط به راهبرد SO1؛ (بهره گیری از تجربیات طرح های پایلوت اجرا شده شهر تبریز و سایر کلانشهرهای ایران در زمینه حمل و نقل هوشمند در جهت ارتقاء و توسعه سامانه های هوشمند حمل و نقل) می باشد و اجرای این راهبرد در اولویت اول قرار دارد
ارزیابی سرانه و دسترسی پارک ها و فضاهای سبز شهری با رویکرد اکولوژیکی (مورد نمونه: پارک های محله ای کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توزیع مناسب فضاهای سبز شهری در تمامی محلات شهرها علاوه بر برقراری عدالت اجتماعی برای دستیابی عادلانه همه شهروندان، باعث خلق فضاهای سبز فعال، با بازدهی زیست محیطی مستمر می شود. این پژوهش با استفاده از تحلیل سرانه های موجود و قیاس آن با سرانه های استاندارد، مقدار مساحت فضاهای سبز مورد نیاز برای تمامی محلات کلان شهر تبریز را برآورد نموده و همچنین با استفاده از تحلیل شبکه معابر کلان شهر تبریز، میزان دسترسی به پارک های محله ای را در قالب زمان دسترسی پیاده تحلیل نموده و پهنه هایی را که خارج از شعاع دسترسی شهروندان هستند، برآورد نموده تا برای برنامه ریزی های آتی مدیران و مسئولین شهری در نظر گرفته شود. مطابق نتایج به دست آمده مناطق ۹، ۵، ۷ به ترتیب دارای بیشترین سرانه فضاهای سبز می باشد و نیز مناطق ۵، ۷ و ۳ شهرداری تبریز، به ترتیب دارای کمترین دسترسی به پارک های محله ای می باشند. این نتایج بیانگر عدم تعادل اکولوژیک در سطح شهر می باشد.
ارزیابی و تحلیل فضایی وضعیت کالبدی مسکن محلاّت شهری پیرانشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: شهر باید به گونه ای باشد که نیازهای جمعیتی را پاسخ گو باشد. براین اساس در مقوله مسکن به عنوان یکی از اساسی ترین نیازهای زندگی انسان، این امر باید به گونه ای تدوین گردد که افراد با کمترین شکاف و اعتراض نسبت به استحقاق حقوق خود مواجه باشند. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف ارزیابی و تحلیل فضایی وضعیت کالبدی مسکن محلاّت شهری پیرانشهر صورت گرفته است. روش تحقیق: نوع تحقیق در این پژوهش «کاربردی توسعه ای» و روش بررسی «توصیفی تحلیلی» است. جامعه آماری محلاّت شهر پیرانشهر در سال ۱۳۹۱ می باشد. شاخص های موردبررسی شامل ۵ دسته اصلی قدمت بنا، کیفیت ابنیه، ریزدانگی واحدهای مسکونی، تعداد طبقات و مصالح می باشد. جهت تجزیه وتحلیل اطّلاعات مذکور، از مدل Fuzzy TOPSIS و ANP استفاده گردید. یافته ها و نتایج: نتایج حاصل از تحلیل های انجام شده، نشان می دهد که ۷/۲۶ درصد از محلاّت شهر دارای تعداد طبقات با کیفیت مطلوب، ۳/۳۳ درصد با کیفیت متوسّط و ۴۰ درصد دارای کیفیت نامناسب می باشند. نتیجه گیری: یافته های به دست آمده حاکی از آن است که بیشتر محلاّت در بخش جنوبی شهر به لحاظ شاخص های کلّی مسکن، در وضعیت مناسبی نمی باشند. این خود نشان دهنده نوعی بی عدالتی فضایی می باشد. امید است هرچه سریع تر درجهت بهبود کلّی وضعیت مسکن این منطقه، به خصوص نواحی محروم و بهبود کیفیت زندگی اقدامات لازم انجام شود.
لزوم برنامه ریزی توسعه درونی با تأکید بر پایداری شهری (نمونه مورد مطالعه: شهر مراغه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیاست توسعه درون زای شهری، از سیاست های سه گانه توسعه شهری است که می تواند پاسخگوی بسیاری از نیازهای مردم، ازجمله اسکان سرریز جمعیت شهری و ارتقای سرانه های خدمات شهری باشد و مادامی که در شهر ظرفیت لازم وجود دارد، استفاده از سایر سیاست های توسعه شهری، تحمیل هزینه های اضافه بر محیط است. شهر مراغه باوجود ظرفیت های توسعه درونی، بدون توجه به موانع فیزیکی به رشد پراکنده وار خود ادامه می دهد که موجب اتلاف هزینه ها و ناپایداری محیطی شده است که هدایت آگاهانه و ساماندهی اساسی را می طلبد. ازاین رو پژوهش حاضر درصد است تا ضمن شناخت موانع توسعه فیزیکی شهر مراغه به منظور مقابله با گسترش پراکنده وار شهر و احیاء بافت فرسوده و قدیمی مرکز شهر در جهت ایجاد توسعه پایدار شهری، لزوم برنامه ریزی توسعه درونی شهر مراغه را بیان می کند. روش این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی باهدف کاربردی است. جهت ارزیابی شاخص ها برای تعیین پهنه های مناسب توسعه شهری، از مدل ANP در رویکرد تلفیقی با GIS استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد: شاخص های مؤثر در توسعه درونی شهر مراغه؛ شاخص متوسط تراکم ساختمانی85 درصد، متوسط سطح اشغال کل شهر 61 درصد، باغات و فضای سبز از بین رفته در فاصله سال های 1373 تا 1385 در طول 13 سال، 1859273مترمربع معادل 92/185هکتار، توزیع سازگاری کاربری ها کاملاً سازگار 25/89 درصد، 1/57درصد بناهای مسکونی دارای قدمت زیاد و مقاومت کمتراند، و 1/56 درصد ساختمان های مسکونی از کیفیت پایین برخوردارند، سرانه کلی معابر برابر 88/27 مترمربع می باشد اگرچه سرانه کلی معبر در حد بالایی است ولی تناسب لازم بین عملکردهای مختلف وجود ندارد. بافت قدیمی و تاریخی شهر مراغه دارای بافت سنتی با تسلط کاربری مسکونی و کوچه های باریک و پرپیچ وخم می باشد. نتیجه به دست آمده حاکی از آن است که شهر مراغه شرایط و ظرفیت های لازم برای توسعه درون زای، جهت نوسازی بافت فرسوده و ایجاد ساختمان های با تراکم بالا و کاربری مختلط مسکونی - خدماتی و دسترسی بهتر را دارا است.
مکان یابی کاربری فرهنگی با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی(AHP) و تحلیل شبکه(N.A)، نمونه موردی: منطقه 8 کلان شهر کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد روزافزون شهرگرایی و شهرنشینی صرف نظر از علل آن، سبب تبدیل شدن نقاط جمعیتی به شهر، بزرگ شدن شهرهای متوسط و کلان شدن شهرهای بزرگ شده است. در این میان هر چه که شهر بزرگ تر باشد، مسائل و مشکلات پیش روی آن نیز بیش تر شده و برنامه ریزی برای آن پیچیده تر می گردد. یکی از مهم ترین کاربری های شهری به دلیل ماهیت خدماتی، آموزشی و اجتماعی آن، کاربری فرهنگی است. هدف از مطالعه حاضر مکانیابی کاربری فرهنگی در منطقه 8 کلان شهر کرج با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و تحلیل شبکه (N.A) می باشد که به روش توصیفی- تحلیلی و تطبیقی انجام گرفت. نتایج نشان می دهد، در این منطقه به میزان446610 متر مربع کمبود سطح فرهنگی وجود دارد و بسیاری از محلات از دسترسی و بهره مندی از کاربری فرهنگی محروم می باشند. ضمن اینکه برخی از معیارهای مکانیابی نیز رعایت نشده است. در پایان با استفاده از استانداردهای مکان یابی و تحلیل سلسله مراتبی (AHP) از میان زمین های منطقه 8، اراضی مستعد برای احداث کاربری مزبور انتخاب شدند. سپس با استفاده از تکنیک تحلیل شبکه ای (N.A) نحوه پوشش شبکه، شعاع عملکردی و دسترسی محلات مختلف به کاربری فرهنگی در سطح منطقه ارائه گردید.
تحلیل شبکه مهاجرت های بین استانی در ایران (90-1385)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهاجرت از نخستین نیروهای نهان تغییرات تکنولوژیکی و اجتماعی در سرتاسر جهان است. بر این اساس بسیار مهم است که هر کشوری نسبت به تغییرات فضایی جمعیت خود آگاهی یافته و در جهت پیشگیری از وضعیت های ناخواسته اقدام نماید. مهاجرت های بین استانی یکی از مهمترین نمودها و انعکاس فضایی ساختارهای حاکم است که پرداختن به آن می تواند شناخت مناسبی از پویایی های جمعیت در سطح ملی، فراهم آورد. جهت حصول چنین شناختی، در پژوهش حاضر با عنایت به روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و با استفاده از نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن (1390)، به تحلیل شبکه و تحلیل شاخه درختی مهاجرت های بین استانی با استفاده از نرم افزار UCINET 6 پرداخته شده است. نتایج تحلیل های انجام یافته به صورت نمودارهای تحلیلی ارائه شده و حاکی از وجود چند خوشه ی اصلی در مهاجرت های بین استانی است که با میزان جریان متفاوتی شکل گرفته و در نهایت به شاخه ی اصلی (استان های تهران و البرز) می پیوندند. بعلاوه برخی استان ها توانسته اند نقش منطقه ای قابل توجهی در جذب مهاجر از استان های همجوار ایفا نمایند که شامل استان های البرز، اصفهان، آذربایجان شرقی، بوشهر و خراسان رضوی است.
ارزیابی و مکان یابی سامانة مدیریت پسماند روستایی با استفاده از تحلیل شبکه مورد شناسی: شهرستان شیروان و چرداول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روند روزافزون دورریز پسماندهای روستایی کشور، نیاز مبرم به توجه بیشتر به مدیریت پسماندهای روستایی و نقش آن در حفظ محیط زیست را توجیه می کند. گردآوری پسماند روستایی به دلیل تعدد روستاها و مقدار اندک پسماند روستایی نیازمند به برنامه ریزی فضایی است تا با بهره گیری اقتصادی و مشترک از تجهیزات، حوزة وسیع تری را تحت پوشش قرار داد. هدف اصلی مطالعة حاضر نیز بررسی ارزیابی پتانسیل و مکان یابی سامانة مدیریت پسماند روستایی شهرستان شیروان و چرداول می باشد. روش تحقیق مطالعة حاضر ترکیبی پیمایشی، توسعه ای و دلفی است که رویکرد غالب آن پیمایشی است. جامعة آماری مطالعة حاضر، کلیة روستاهای دارای سکنة دائمی، 198 روستا، بودند. به منظور بررسی جامعه، همة روستاها مورد بررسی قرار گرفتند و اطلاعات مورد نیاز، از دهیاران (55 دهیار) و افراد مطلع (در روستاهای فاقد دهیاری) (143 نفر) و اعضای شورای اسلامی روستایی (55 عضو شورای اسلامی روستایی) از طریق پرسشنامه گردآوری شد. همچنین، به منظور تعیین استانداردهای مناسب گردآوری پسماند روستایی، اطلاعات مورد نیاز از 65 نفر مدیران عامل تعاونی های دهیاری ها و کارشناسان سازمان شهرداری ها و دهیاری های کشور و نیز استانداری ایلام دریافت شد. برای ارزیابی سناریوهای پوشش خدمات مدیریت پسماند روستایی، از تحلیل شبکه در نرم افزار Arc gis استفاده شد. نتایج تحقیق نشان می دهد، فقط در 52/1 درصد از روستاهای مورد مطالعه، زبالة تولیدشده جمع آوری و دفن می شود، 62/11 درصد جمع آوری، دفن و در خارج از روستا تلنبار می شود و 87/86 درصد از زباله ها جمع آوری نمی شود. همچنین، بیشترین رضایتمندی روستاییان از دورة زمانی یک روز در میان و هفتگی است. براساس نظر کارشناسان، بهترین شعاع خدمات رسانی اشتراکی مدیریت پسماند، شعاع 15 و 20 کیلومتر (69 درصد) می باشد. به منظور پوشش خدمات روستایی با توجه به تجهیزات موجود، در مجموع سه سناریو مورد ارزیابی قرار گرفت. ارزیابی سناریوها نشان می دهد، در صورت سازماندهی مناسب تجهیزات، امکان خدمات رسانی کامل به روستاهای شهرستان فراهم است.
تحلیل خصوصیات ساختاری سرمایه اجتماعی در استقرار مدیریت اجتماع محور روستایی (مورد مطالعه: شهرستان ریگان، استان کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت اجتماع محور جوامع روستایی یکی از موضوعات مهم و در اولویت کشور است که باعث تسهیل و کاهش هزینه دوره گذار توسعه در یک منطقه می شود. بر همین اساس ضروری است تمامی مسئولان مربوطه برای دستیابی به این مهم در تعامل باشند. در این میان تقویت سرمایه اجتماعی و به ویژه خصوصیات ساختاری سرمایه اجتماعی که شامل جنبه های قابل لمس تر مفهوم سرمایه اجتماعی است، کنشگران را قادر به ارتباط مؤثر با یکدیگر می کند. در این مقاله، ارزیابی خصوصیت ساختاری سرمایه اجتماعی در دو بعد درون و برون گروهی در میان اعضای کمیته های خرد روستایی، برای استقرار مدیریت اجتماع محور روستایی در روستای علی آباد هشتصدمتری که تحت پوشش پروژه توانمندسازی جوامع محلی است، صورت گرفته است. در این تحقیق با استفاده از پرسش نامه تحلیل شبکه و مصاحبه مستقیم، پیوندهای اعتماد و مشارکت در دو بازه زمانی قبل و بعد از اجرای پروژه بررسی شد. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که میزان بسته بودن شبکه و در نیتجه آن سرمایه اجتماعی طی دو مرحله پایش، در دو بعد بررسی شده با افزایش همراه بود. همچنین نتایج حاکی از افزایش میزان نهادینه شدن، پایداری و سرعت انتقال اعتماد و مشارکت در شبکه بعد از اجرای پروژه بود. بر این اساس می توان بیان کرد که اجرای این پروژه با تقویت هرچه بیشتر سرمایه اجتماعی ضمن اعتمادسازی در شبکه و ایجاد تمایل در بهره برداران به منظور مشارکت، زمینه های لازم برای توفیق هرگونه فعالیت مدیریتی جامعه محور را فراهم کرده است.
تحلیل شبکه سازمانی مؤثر بر خزش روستایی در سکونتگاه های روستایی پیرامون همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمین به عنوان یکی از منابع تولید روستایی نیازمند مدیریت خردمندانه و حفاظت است. یکی از پدیده های کالبدی در سکونتگاه های پیرامون فضاهای شهری، پدیده خزش روستایی است که منجر به تغییرکاربری زمین های کشاورزی و باغی به نفع دیگر کاربری ها می شود. عوامل مختلفی در بروز این پدیده تأثیرگذارند؛ یکی از مهم ترین آن ها عوامل و نیروهای سازمانی است. این پژوهش به دنبال شناخت پدیده خزش روستایی و تحلیل میزان مداخلات نقش آفرینان مدیریت زمین و شبکه های تأثیرگذار بر آن ها در عرصه های روستایی و پیرامون شهری است. محدوده پژوهش 24 سکونتگاه روستایی پیرامون شهر همدان است. برای شناسایی نظام شبکه موجود و روابط میان سازمان ها و ارگان های تأثیرگذار بر فرایند تغییر کاربری زمین از روش تحلیل شبکه استفاده شد. نتایج نشان داد نیمی از دست اندرکاران نهادی بیش از 5 نوع تضاد با دیگر نهادها دارند. یک سوم از پیوندهای شبکه در اختیار دست اندرکاران مرکزی و نهادهای کلیدی و سیاست گذارهای اصلی قرار دارد و بقیه نهادها در جریان تغییر کاربری، نقش منفعلانه، حاشیه ای و تسهیل کننده دارند. جذب سرمایه ها و سرمایه گذاری در پیرامون شهر، کمبود زمین در محدوده شهر، تلاش برای ایجاد شغل و زمینه های کسب درآمد و تقاضای گسترده برای ایجاد واحدهای تک خانواری روند تغییر کاربری را شدت بخشیده است. لزوم توجه به منطقه شهری همدان و پیوندهای روستایی شهری و اتخاذ سیاست های تعاملی با تأکید بر صیانت از عرصه های سکونتگاهی می تواند به مدیریت خردمندانه اراضی منجر شود.
مدل سازی آسیب پذیری مناطق شهری در زمان وقوع زلزله (نمونه موردی: منطقه سه کلانشهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زلزله یکی از خطرناک ترین بلایای طبیعی عصر حاضر می باشد که اهمیت خود را به طور عینی نمایان کرده است. بنابراین مقابله با این بحران از طریق شناسایی نقاط آسیب پذیر و برطرف کردن آنها در جهت کاهش آسیب های ناشی از زلزله مؤثر است. بسیاری از شهرهای ایران بر روی پهنه های با خطر نسبی متوسط و زیاد زلزله واقع شده اند. شهر تهران به علت قرار گرفتن چندین گسل فعال در اطراف و درون آن از ریسک بالایی در برابر خطر زلزله برخوردار است. لذا به منظور برنامه ریزی اصولی برای کاهش آسیب پذیری ساختمان های شهری و ارائه تصویری روشن از وقوع احتمالی زلزله و عواقب، ارزیابی پهنه های آسیب پذیری شهری ضروری است. براین اساس در پژوهش حاضر به مدل سازی آسیب پذیری بافت شهری منطقه سه تهران در زمان وقوع زلزله پرداخته شده است. روش تحقیق ترکیبی از روشهای توصیفی-تحلیلی می باشد که با بهره گیری از مدل های ANP و تحلیل شبکه در سیستم اطلاعات جغرافیایی به مدل سازی و ارزیابی آسیب پذیری بافت شهری در منطقه سه پرداخته شده است. نتایج آسیب پذیری بافت شهری منطقه 3 تهران در صورت وقوع زلزله بدین صورت است که از مساحت 2296 هکتاری این منطقه، حدود 36.2 درصد از کل مساحت منطقه در وضعیت آسیب پذیری خیلی زیاد و زیاد، حدود 30.8 درصد کل مساحت منطقه در وضعیت متوسط و حدود 33 درصد کل مساحت منطقه در وضعیت کم و خیلی کم از لحاظ آسیب پذیری در مواقع بحران قرار دارد؛ و توزیع فضایی آسیب پذیری مربوط به بخش شمال شرقی و شرق منطقه می باشد که دارای بافت مسکونی متراکمی می باشد، براین اساس با در نظرگرفتن مشکلات کالبدی بافت مسکونی آسیب پذیر، رویکرد مدیریت بحران زلزله یک راهکار مؤثر در راستای حفظ بافت و کاهش آسیب های وارده به این بافت در اثر وقوع زلزله خواهد بود.
تحلیل فضایی خدمات شهری با استفاده از تحلیلگر شبکه در محیط ArcGIS (مطالعة موردی: شهر بابلسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد شتابان شهرنشینی و نیاز روزافزون به ارائه و توزیع عادلانة خدمات شهری، یکی از مسائل و چالش های مهم پیش روی مدیران و برنامه ریزان شهری در کشورهای در حال توسعه مانند ایران است. شهر بابلسر، طی دهه های اخیر، با شهرنشینی شتابان مواجه بوده است. این موضوع منجر به عدم تعادل در توزیع خدمات شهری شده است. هدف این پژوهش، تعیین حوزه و شعاع پوشش دهی خدمات عمومی شهر بابلسر و نحوة توزیع آنها است؛ برای این منظور داده های مربوط به برخی از خدمات نظیر ایستگاه های آتش نشانی، مدارس، فضای سبز و بهداشتی جمع آوری و پس از تعریف آنها، با استفاده از تحلیل شبکه در محیط ArcGISمورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهند که شهر بابلسر از نظر شعاع خدمات دهی و حوزة پوشش خدمات عمومی، از توزیع عادلانة خدمات برخوردار نیست و بخش های قابل توجهی از شهر خارج از حوزة پوشش و خدمات رسانی در بخش خدمات عمومی هستند. از آن جمله می توان به توزیع خدماتی مانند واحدهای اورژانس، آتش نشانی، مراکز آموزشی و پارک ها اشاره کرد که امکان دسترسی شهروندان به این خدمات با مشکل مواجه بوده است. برای این منظور در پایان این پژوهش پیشنهاداتی نیز برای رفع این مشکل ارائه شده است.