مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
شهر کوچک
حوزههای تخصصی:
در برنامه ریزی توسعه ای یک کشور که همة مناطق جدا از متروپل اصلی را شامل گردد، بگونه ای که علاوه بر نقاط شهری، تمامی نواحی روستایی را در برگیرد، یکی از مهمترین و مؤثرترین تلاشها، عطف توجهات و مطالعات بر کانونهای کوچک شهری و به نوعی تعیین و ارزیابی نقش و کارکردهای آنها در توسعة منطقه ای است. در تحقیق حاضر، با توجه به برخی فرضیات و دیدگاههای مطرح در این زمینه، به ارائه و بررسی چند پرسش پرداخته شده است. همچنین با استفاده از انواع مدلها و روشهای آماری و اقتصادی سنجی، به تجزیه و تحلیل یافته ها و در نهایت حصول نتایج، نائل آمده است. برخی از این نتایج عبارتند از : 1- بین نقاط و کانونهای شهری و روستایی منطقة خوزستان، بدون در نظر گرفتن مادر شهر اهواز، ارتباط و همگونی شبکه ای برقرار است. بعبارت دیگر در شبکة شهری – روستایی منطقه،سکونتگاهها از حیث اداری، جمعیتی و کارکردی دارای ارتباط و تعاملات سلسله مراتبی و نظم نسبی فضایی هستند. 2- شهرهای کوچک در منطقة مورد مطالعه می توانند به توزیع ارائه کارکردهای اقتصادی (خدماتی، کشاورزی و صنعتی) متناسب با ساختار شهری و جمعیتی خود اقدام کنند و لذا در بهبود و توسعة کل منطقه از یکطرف و حوزة نفوذ روستایی خود از طرف دیگر، تأثیر گذار باشند. 3- شهرهای کوچک می توانند در جذب و اسکان سرریز جمعیتی و از اینرو در بسامان سازی و تعادل نظام استقرار جمعیت مؤثر واقع گردند.
نقش و عملکرد شهرهای کوچک در توسعه روستایی با استفاده از روش تحلیل شبکه مورد: دهستان رونیز(شهرستان استهبان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجود مشکلات ناشی از رشد شهرهای بزرگ، تراکم جمعیت و همچنین مهاجرت روستائیان به این شهرها موجب توجه و تاکید برنامهریزان به تقویت و رشد شهرهای کوچک گردید. این اعتقاد وجود دارد که با تقویت شهرهای کوچک میتوان مسیر مهاجرتهای روستائیان به شهرهای بزرگتر را تغییر داده و بسیاری از مشکلات موجود در نواحی روستایی را که ناشی از عدم دسترسی مناسب روستائیان به مراکز خدماتی است برطرف نمود. در ایران با اجرای سیاست تبدیل روستاها به شهر، بسیاری از نقاط روستایی بهویژه در دو ده? اخیر به شهر تبدیل شدهاند. شهر کنونی رونیز در شهرستان استهبان (استان فارس) یکی از این شهرهاست که در سال 1369 به شهر تبدیل شده است. هدف این مقاله بررسی نقش و عملکرد شهر رونیز بهعنوان یک کانون شهری کوچک در توسعه نواحی روستایی پیرامون آن است. در این راستا با انتخاب 5 عملکرد در قالب 20 متغیّر و با بهره گیری از روش تحلیل شبکه به بررسی و مقایسه جریانات و روابط موجود در سطح دهستان مورد مطالعه در دو مقطع قبل و بعد از شهر شدن رونیز پرداخته شده است. نتایج بررسیها نشان میدهد که شهر رونیز توانسته است بهعنوان مکان مرکزی نقش کلیدی در خدماترسانی به نواحی پیرامون خود ایفا نماید که به تبع آن موجب کاهش وابستگی نواحی روستایی به مرکز شهرستان گردیده است.
تحلیل توسعه ناحیه ای با تاکید بر تقویت سازمان فضایی شهرها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میان شهرهای کوچک یک ناحیه ، با شهر اصلی آن انواع روابط فضایی وجود دارد. تشدید این روابط می تواند موجب افزایش تنوع شغلی، شکل گیری موسسات جدید، افزایش سطوح کارکردی و بالاخره پویایی سازمان فضایی ناحیه شود. از آنجا که پویایی سازمان فضایی از مقدمات توسعه محسوب می شود، این پژوهش در صدد مطالعه و ارزیابی میزان تاثیر روابط متعدد فضایی و سطوح کارکردی شهرهای یک ناحیه در پویایی سازمان فضایی و توسعه آن ناحیه می باشد. به همین منظور ناحیه مرند با جمعیت 232067، نفر که یکی از مهمترین نواحی منطقه آذربایجان شرقی می باشد و شهر مرند به عنوان شهراصلی ، بزرگترین شهرناحیه و مرکزشهرستان شناخته می شود، انتخاب شده است. در این پژوهش تلاش می شود به این سوال پاسخ داده شود: آیا میان ارتباط فضایی شهرهای کوچک ناحیه مرند با شهر اصلی آن و افزایش سطوح کارکردی ناحیه رابطه معناداری وجود دارد؟ و آیا با تقویت ارتباط فضایی شهرهای یک ناحیه می توان به توسعه ناحیه ای دست یافت؟ برای پاسخگویی به این سوالها ، ابتدا انواع ارتباط های فضایی موجود بین شهرهای کوچک ناحیه مرند با شهراصلی ناحیه ، براساس متغیرهای تعریف شده، اندازه گیری و سپس شهرها براساس میزان ارتباط فضایی با شهر اصلی رتبه بندی شدند. در مرحله بعدی همچنین سطوح کارکردی شهرهای کوچک با استفاده ازشاخص مرکزیت وزنی انداره گیری و رتبه بندی شدند و در مرحله نهایی با بررسی میزان همبستگی میان نتایج رتبه بندی ارتباط فضایی به عنوان متغیر مستقل و نتایج رتبه بندی سطوح کارکردی شهرها به عنوان متغیر وابسته ، معلوم گردید در ناحیه مرند میان پویایی سازمان فضایی این ناحیه ، با ارتباط فضایی شهرهای کوچک آن با شهر اصلی ارتبـاط کاملا معنا داری وجود دارد. نتیجه مهمی که از این پژوهش بدست آمده این است که با تقویت ارتباط فضایی سکونتگاه های ناحیه ای (در این پ ژ وهش شهرها) می توان به هدف توسعه مطلوب در سطح ناحیه نایل آمد.
بررسی نقش شهر های کوچک در توسعه روستایی با استفاده از روش تحلیل شبکه
حوزههای تخصصی:
طی نیم قرن اخیر، یکی از اثرات فرآیند شهرگرایی شتابان بر ساختار فضایی و جمعیتی کشور، رشد فزاینده تعداد شهرها، از طریق تبدیل مراکز روستایی به شهرهای کوچک می باشد. شهر کنونی نگین شهر در شهرستان آزادشهر(استان گلستان) یکی از این شهرهاست، که در سال1383به شهر تبدیل شده است. هدف این مقاله بررسی نقش شهر نگین شهر به عنوان یک کانون شهری کوچک در توسعه نواحی روستایی پیرامون آن است. بدین منظور،6عملکرد درقالب35متغیر با بهره گیری از روش تحلیل شبکه بررسی و جریانات و روابط موجود در سطح دهستان مورد مطالعه، در دو مقطع قبل و بعد از شهر شدن نگین شهر مقایسه و بررسی شده است. داده های حاصل از تحلیل جریانات نشان می دهد که در دوره اول با توجه به تمرکز اکثر خدمات در شهر آزادشهر، نقاط روستایی دهستان نظام آباد بیشترین وابستگی را به این شهر داشته، اما در دوره دوم با تمرکز این نوع خدمات در شهر نگین شهر(برعکس دوره اول) از وابستگی سکونتگاه های دهستان به شهر آزادشهر کاسته شده است، همچنین درصد تراکم هر یک از عملکردها بعد از شهر شدن نگین شهر نسبت به دوره قبل تا حدودی بهبود یافته که دلیل آن استقرار و پراکندگی این نوع خدمات در نقاط روستایی دهستان می باشد. بررسی ارزش مرکزیت (نزدیکی) در دو دوره قبل و بعد از شهرشدن نگین شهر نشان می دهد در هر دو دوره در ناحیه مورد مطالعه نگین شهر نزدیکی بیشتری نسبت به سایر سکونتگاه ها داشته و به عنوان مکان مرکزی نقش مهمی را در خدمات رسانی به نواحی پیرامون خود و کاهش وابستگی نواحی روستایی به مرکز شهرستان ایفا نموده است.
تحولات استراتژیک،تکنولوژی اطلاعاتی و انقلاب در امور نظامی آمریکا -
درعرصه فضایی سکونت گاه های انسانی، نابرابری در توزیع درآمد، تخصیص منابع اعتباری و محدودیتِ دسترسی به امکانات و خدمات همواره از جمله تنگناها و مشکلات در راستای توسعه روستایی و برقراری تعادل در روابط شهر و روستا به شمار می¬رود. از این رو صاحب نظران تلاش برای ارائه راهبردها و نظریاتی به منظور توسعه همه¬جانبه و پایدار در سطوح گوناگون ناحیه¬ای نموده¬اند. در این میان رویکرد «کارکردهای شهری در توسعه روستایی » به عنوان راهبردی با تأکید بر جذب خدمات و تسهیلات معیشتی - رفاهی در شهرهای عموماً کوچک و ارائه آنها به روستاهای پیرامون، همگام با حفظ ارتباط ارگانیک در چارچوب نظام سلسله¬مراتبی میان شهر و روستاها توانسته زمینه¬های رشد و توسعه روستایی را فراهم آورد. این پژوهش بر آن است با بهره¬گیری از چارچوب نظری و سازوکارهای رویکرد یاد شده، به تبیین جایگاه شهر نورآباد (مرکز شهرستان ممسنی) در توسعه روستاهای پیرامون با مورد شناسی دهستان بکش1 بپردازد. برای دستیابی به این هدف ضمن به کارگیری شاخص مرکزیت و سطح¬بندی روستاهای این دهستان در مقایسه با شهر، به عملکردهای اقتصادی – اجتماعی به ویژه نقش واسطه¬گری نورآباد، متکی بر مطالعات میدانی توجه شده است. مطالعه صورت گرفته نشان می¬دهد که شهر نورآباد در این رابطه نقش¬آفرینی دوسویه داشته است. بدین معنا که این مناسبات هم به رشد و توسعه شهر کمک کرده است و هم زمینه¬ساز توسعه¬روستایی در ابعاد گوناگون بوده است.
بررسی تأثیر نقش شهرهای کوچک در سازماندهی نظم فضایی (مطالعه موردی، شهر بومهن)
حوزههای تخصصی:
دستیابی به توسعه متوازن و یکپارچه در فضای منطقه ای و نظام یافته سکونتگاه ها که از نیازهای اساسی به شمار می آید موجب توجه و تأکید برنامه ریزان به شهرهای کوچک شد. در حقیقت تقویت شهرهای کوچک یکی از راهکارهای توسعه فضای منطقه ای است. دراستان تهران طی با اجرای سیاست تبدیل روستاها به شهر، بسیاری از نقاط روستایی بویژه در دو دهه اخیر به شهر تبدیل شده اند. هدف این مقاله، بررسی و تحلیل فرایند تبدیل روستا به شهر و نقش آن در سازماندهی نظم فضایی است. پژوهش حاضر سعی دارد به این سوال پاسخ دهد که آیا سیاست تبدیل روستا به شهر کوچک می تواند گامی در جهت رسیدن به سازماندهی فضایی تلقی گردد؟ در این راستا شهر بومهن (یکی از نقاط پیرامونی شهر تهران) که در سال 1375 تبدیل به شهر شده، در دو دوره زمانی قبل از شهر شدن و بعد از آن، از لحاظ متغیرهای مختلف جمعیتی، اشتغال، امکانات و تسهیلات خدماتی مورد بررسی قرار گرفت و تأثیر آن بر فضاهای روستایی پیرامون مورد ارزیابی وتحلیل واقع شد. در این پژوهش از داده های اسنادی و آماری استفاده شده است. روش تحقیق میدانی و کتابخانه ای وتحلیل علمی است به طوری که نخست از طریق پرسشنامه ها تأثیرعملکرد تبدیل بومهن به شهر را از سرپرستان خانوارهای روستاهای حوزه نفوذ جویا شدیم و سپس یافته های به دست آمده از جامعه آماری را از طریق ضریب همبستگی مورد بررسی قرار دادیم تا میزان همبستگی آنها را با شاخص هایی همچون میزان تمایل به ماندگاری در روستا، ایجاد اشتغال و برخورداری از خدمات مورد بررسی قرار دهیم. نتایج حاصل از تحلیل ها نشان می دهد که این شهر، در تثبیت و نگهداری جمعیت و ارائه اشتغال و امکانات و سازماندهی سکونتگاه های روستایی پیرامون خود موفق بوده است.
ارزیابی تأثیر ارتقای روستاها به شهر در توسعه مناطق کوهستانی از دیدگاه مردم محلی (مطالعه موردی: بخش دیلمان- شهرستان سیاهکل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در اغلب کشورهای در حال توسعه، گرایش برنامه ریزان به تمرکززدایی فضایی، کاهش نابرابری های منطقه ای و دوگانگی های شهری- روستایی در دهه های اخیر، به اتخاذ راهبردهای متفاوتی در این زمینه انجامیده، که از مهم ترین آنها تبدیل روستاها به شهر و تقویت آن ها بوده است. پژوهش حاضر با تکیه بر مطالعه در بخش و شهر دیلمان، در پی ارزیابی تأثیر سیاست تبدیل روستا به شهر در توسعه مناطق کوهستانی در زمینه هایی چون رونق اقتصادی، بهبود شاخص های اجتماعی- فرهنگی و ارتقای شرایط کالبدی- محیطی است. نوع پژوهش حاضر، کاربردی و روش انجام آن توصیفی- تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات به دو صورت کتابخانه ای و میدانی است. تمرکز اصلی پژوهش در بخش مطالعه میدانی بر پرسشنامه است. داده های جمع آوری شده از طریق پرسشنامه پس از کدگذاری و انتقال به نرم افزار رایانه ای SPSS، تجزیه و تحلیل گردید. برای آزمون فرضیات، از آزمون های یو مان- ویتنی و t تک نمونه ای استفاده شده است. نتایج آزمون یو مان- ویتنی نشان می دهد که بین نظر دو گروه از پاسخگویان در مورد نقش تبدیل دیلمان به شهر در توسعه محدوده مطالعاتی تفاوت معنی داری وجود دارد. نتایج آزمون t گویای این واقعیت است که تبدیل دیلمان به شهر در رونق اقتصادی، بهبود شاخص های اجتماعی- فرهنگی و ارتقای وضعیت کالبدی- محیطی تأثیر چندانی نداشته است. بنابراین، نتایج پژوهش بر عدم موفقیت سیاست تبدیل روستا به شهر در توسعه منطقه ای، در نمونة مورد مطالعه دلالت دارد.
بررسی و تحلیل عوامل مؤثر بر تخلفات ساختمانی در شهرهای کوچک (نمونه موردی: شهر بابلسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر امروز برآیند نیروهای اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و سیاسی مختلفی است که در فیزیک و هندسه آن بروز و ظهور کالبدی یافته و هر کدام از این نیروها از طریق کُنشگران خود یعنی شهروندان به گونه ای کالبد شهر را تحت تأثیر قرار می دهند؛ پاره ای قانونمند و باضابطه و عده ای فراقانون و بی ضابطه. در این میان مدیریت شهری در راستای اداره بهینه و پایدار شهر بر اساس برنامه های توسعه با چالش های متعددی روبه روست. یکی از چالش های عمده، تخلفاتی است که در حوزه ساخت وساز رایج است و تأثیر شایان توجهی بر پیکره شهر بر جای می گذارد. این تخلفات تحت تأثیر عملکرد و نفوذ نیروهای پیش گفته در حوزه های مختلف متفاوت و متنوع است. این تحقیق با هدف پی بردن به ماهیت این تخلفات و نیز بررسی راهکارهای مدیریتی آن در شهر بابلسر، به عنوان یکی از شهرهای کوچک و ساحلی کشور، پایه ریزی شده است تا ضمن تحلیل روند این تخلفات و بازشناسی علل و عوامل مؤثر بر آن، شناخت بهتری از وضع موجود حاصل گردد و بستری مناسب برای برنامه ریزی های آتی و مدیریت بهینه شهری فراهم آید. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی با بهره گیری از نرم افزارهای GIS است. برای دستیابی به این هدف ابتدا شهر بابلسر به چهار حوزه تقسیم بندی گردید و همه اطلاعات تخلفات ساختمانی بر اساس حوزه بندی استخراج و جدول ها و نقشه های مورد نیاز تهیه و تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان می دهد که بیشتر تخلفات ساختمانی در شهر بابلسر مربوط به واحدهای مسکونی است. مؤثرترین عوامل در بروز تخلفات ساختمانی نقص در قوانین ساختمانی، نبود قوانین بومی، ناهماهنگی مدیریت های مختلف شهری، کمبود تسهیلات برای اقشار کم درآمد، نبود نظارت شبانه روزی در بحث تخلفات ساختمانی و نقصان حمایت های قضایی است.
فرآیند تبدیل سکونتگاه های روستایی به شهر و اثرات آن بر کیفیت زندگی شهروندان (مطالعه موردی: شهر بلبان آباد، شهرستان دهگلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهبود کیفیت زندگی یکی از مهم ترین اهداف و سیاست های عمومی در کشورهای مختلف است. در سال های اخیر ارتقاء روستا به شهر به عنوان یکی از راهبردهای اصلی به منظور بهبود کیفیت زندگی در سکونتگاه های روستایی ایران مورد توجه قرار گرفته و از این رهگذر بسیاری از نقاط روستایی تبدیل به شهر شده اند، در واقع مهم ترین ملاک تفکیک روستا از شهر (جمعیت)، مد نظر قرار نگرفته و چه بسیار شهرهایی که جمعیت آن ها کمتر از پنج هزار نفر است. هدف پژوهش حاضر، ارزیابی تأثیرات تبدیل روستا به شهر روی کیفیت زندگی ساکنان شهر بلبان آباد است، ماهیت آن کاربردی بوده و سؤال مطرح شده این است که تبدیل روستا به شهر چه تأثیری بر کیفیت زندگی در ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی و کالبدی داشته است؟ روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و روش گردآوری اطلاعات به دو طریق اسنادی و میدانی (پیمایشی) از جمله (پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده) بوده است، سؤالات مطرح شده در پرسشنامه بر اساس شاخص های مختلف ابعاد سه گانه کیفیت زندگی است که به روش طیف 5 گزینه ای لیکرت تنطیم گردیده است. جهت بررسی موضوع در فرآیند عملیات میدانی دو نوع پرسشنامه (خانوار و مسؤلین) تهیه گردیده است لذا به منظور تحلیل داده ها از نرم افزار Spss و روش های آمار توصیفی (میانگین و میانه) و آزمون های آمار استنباطی (T تست تک نمونه ای و ضریب همبستگی اسپیرمن) استفاده شده است، جامعه آماری تحقیق شامل تعداد 943 سرپرست خانوار شهر بلبان آباد است که بر اساس فرمول کوکران تعداد 241 نفر به عنوان نمونه تحقیق انتخاب گردیده است. یافته های حاصل از بررسی ابعاد سه گانه اقتصادی، اجتماعی و کالبدی- محیطی کیفیت زندگی، حد مطلوب (3) را نشان می دهد، مقدار sig به دست آمده (0.00)، در آزمون T، با ضریب آلفای 5%، نشان می دهد که ارتقاء روستای بلبان آباد به شهر، در بهبود کیفیت زندگی در ابعاد سه گانه تا حدودی موفق بوده است، همچنین نتایج ضریب همبستگی اسپیرمن، با ضریب اطمینان (1%)، مبین وجود رابطه معنادار و مستقیم بین ابعاد مختلف کیفیت زندگی بوده و بیشترین میزان همبستگی نیز (0.549) مربوط به ابعاد اقتصادی و کالبدی است.
تحلیل وضعیت شاخص های ساختاری- کارکردی کیفیتِ شهرنشینی در شهرهای کوچک (مورد پژوهی: شهر نورآباد ممسنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت شهرنشینی به چگونگی شرایط و وضعیت شیوه زندگی خانوارهای شهری و ساخت فضای داخلی شهرها اطلاق می شود. با توجه به پیچیدگی ذاتی ش هرها و ابع اد مختل ف تأثیرگذاری آنها، شناخت عوام ل اص لی و کلی دی در جهت دستیابی ب ه پای داری ش هری ض روری ب ه نظ ر می رس د. در ای ن راس تا، رض ایت مندی شهرنش ینان از وضعیت موجود شهرها، توجه به خواسته ه ا و نیازه ای آنان می تواند مدیران شهری را در دست یابی به پایداری بیشتر شهرها به ویژه پای داری اجتم اعی ی اری رس اند. هدف اصلی این پژوهش ارزیابی کیفیت شهرنشینی بر اساس تجزیه و تحلیل ساختار و کارکرد سیستم شهری در نورآباد ممسنی است. روش تحقیق به کار رفته توصیفی تحلیلی و از نظر هدف در زمره ی پژوهش کاربردی می باشد. با توجه ماهیت پژوهش روش گردآوری داده ها به صورت پیمایشی است. جامعه آماری تمام خانوارهای ساکنان شهر نورآباد ممسنی می باشد که به صورت تصادفی350 نمونه انتخاب و پرسش نامه بین آن ها توزیع شده است. یافته های پژوهش به وسیله مدل تاپسیس و نرم افزار SPSS به منظور تعیین کیفیت شهرنشینی در شهر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش حاکی از آن است که شهروندان بالاترین رضایت را نسبت به شاخص کارکرد امنیت اجتماعی به جز گویه کیفیت امکانات و خدمات پزشکی دارند در کارکرد امنیت اجتماعی بالاترین رتبه ی کسب شده متعلق به رضایتمندی از پاسخگویی نیروی انتظامی با رتبه 639/0 و رتبه 517/0 را رضایتمندی از امکانات پزشکی موجود در این شهر کسب نموده است. کمترین رضایت را نسبت به کارکرد تولیدی شهر دارند، در این کارکرد رضایتمندی از وضعیت اشتغال در تولیدات صنعتی در رتبه پایین با نمره 453/0 قرار دارد. همچنین بین رضایتمندی و کارکرد تولیدی بیشترین رابطه و همبستگی نسبت به سایر شاخص ها برقرار می باشد.
شناسایی و اولویت بندی چالش های مدیریت توسعه شهری ایلام
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره اول پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲
91-117
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش شناسایی و اولویت بندی چالش های مدیریت توسعه شهری ایلام است که به روش تحلیلی – اکتشافی و ترکیبی انجام گرفته است. روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی با استفاده از روش مصاحبه و پرسشنامه است. جامعه آماری پژوهش در مرحله کیفی مدیران دستگاه های اجرایی شهر ایلام به تعداد 30 نفر و در مرحله کمی کارشناسان و مدیران شهرداری، آب و فاضلاب شهری و بهداشت و درمان می باشد که تعداد 80 نفر از آنها به روش در دسترس انتخاب و بین آنها پرسشنامه توزیع شد. پرسشنامه پژوهش محقق ساخته است که روایی آن توسط کارشناسان و پایایی با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی در نرم افزار لیزرل مورد تأیید قرار گرفته است. آزمون فرضیات از طریق آزمون های دوجمله ای و فریدمن در نرم افزار SPSS انجام شده است. با بررسی چالش ها 9 چالش مدیریتی، قانونی-اداری، اقتصادی، کالبدی-فیزیکی، فرهنگی-اجتماعی، زیرساختی، نظارتی، زیست-محیطی و مالی-بودجه ای شناسایی شد که از نظر کارشناسان مهمترین آنها قانونی-اداری می باشد.
نقش مدیریت شهری در راستای تحقق توسعه پایدار شهری (مطالعه موردی: شهر ایلام)
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره اول پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲
168-192
حوزههای تخصصی:
ساختار مدیریت شهری در ایران به منظور گذر از نظام متمرکز و حرکت به سمت نظام غیرمتمرکز و بیرون رفتن از چالش های رخ داده، لاجرم باید ایجاد تحول در نظام برنامه ریزی و مدیریت، توسعه پایدار شهری را به عنوان یک راه حل اساسی پذیرا باشد. منظور از دستیابی به یک وضعیت پایدار واقعی در شهرها، تدوین سیاست هایی جهت حصول به شهرهای پایدار ضروری می نماید. امروزه شهرها به عنوان مصرف کننده و توزیع کننده اصلی کالاها و خدمات، کانون توجه بحث پایداری شده اند. بنابراین به یک مدیریت بهینه، جهت کاهش مشکلات فرهنگی، اجتماعی، خدماتی، ایجاد آرامش و آسایش، ایجاد عدالت به نحو مؤثر و تقویت روحیه مشارکت شهروندان نیازمندند. به همین منظور مقوله ای مهم تحت عنوان توسعه پایدار مورد توجه قرار گرفته است. بطوری که در دهه های اخیر یکی از ارکان اساسی توسعه پایدار، دستیابی به توسعه پایدار شهری است. این مقاله ضمن پرداختن به بیان روشن تری از مفهوم مدیریت شهری، ارتباط میان توسعه پایدار و مدیریت شهری را مورد بررسی قرار می دهد. روش تحقیق این مقاله توصیفی-تحلیلی است و جمع آوری اطلاعات آن به روش کتابخانه ای و میدانی انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که مدیریت شهری در دستیابی به توسعه پایدار شهر ایلام دارای تأثیر مثبت و معناداری می باشد همینطور همکاری ها و تعامل مدیران شهری در ارتقای شاخص های توسعه پایدار شهر تأثیر مثبت و معناداری دارد.
راهکارهای توسعه مسکن در شهرهای کوچک، مطالعه موردی: شهر خُمام در استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم آذر ۱۳۹۸ شماره ۷۸
15 - 26
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: در برنامه ریزی توسعه مسکن، رویکردی جامع نیاز است که همه عناصر و اجزای مؤثر را لحاظ کند، روابط بین آن عناصر را مشخص کند و در نهایت مجموعه ای از راه حل های مختلف با تعیین اولویت ها ارائه دهد. انتخاب و بررسی مکانی که مسکن و محیط های مسکونی جدید در آن ساخته شود یکی از اجزای این رویکرد جامع است. بنابراین ضروری است که ارائه راهکارهای توسعه مسکن متناسب با «مکان مشخص» باشد، که در این پژوهش «مکان مشخص» شهرهای کوچک است. هدف: این مقاله در پی ارائه راهکارهایی برای توسعه مطلوب مسکن در شهرهای کوچک، با توجه به نقش این شهرها در تعادل سیستم سکونت گاهی منطقه، در فرآیند تدوین برنامه ریزی جامع مسکن است. روش تحقیق: در این پژوهش در بخش تبیین مفاهیم از روش استدلال منطقی و در بخش ارائه راهکارها از روش تحلیلی-توصیفی بهره گرفته شده است و همچنین برای جمع آوری داده های پژوهش از شیوه های اسنادی و بررسی های میدانی استفاده شده است. نتیجه گیری: توسعه متناسب در بخش مسکن توسعه پایدار شهرهای کوچک را به همراه دارد و نقش آن ها را در فرآیند توسعه منطقه ای تقویت می کند. این پژوهش نشان داد در روندی مشخص، با بهره گیری از اصول معماری بومی، می توان راهکارهایی برای توسعه مناسب مسکن تدوین کرد. این راهکارها به چهار دسته فرم، عملکرد، فضا و مصالح و ساخت قابل تقسیم اند.
بررسی ایجاد شهر کوچک و تأثیرات آن بر سکونتگاه های روستاهای حریم: مطالعه موردی شهر فردوسیه، بخش مرکزی شهرستان شهریار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیستم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
49 - 71
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی ایجاد شهر کوچک و تأثیرات آن بر سکونتگاه های روستاهای حریم بود. بدین منظور، شهر فردوسیه و روستاهای حریم آن شامل یوسف آباد صیرفی، رامین و وسطر در بخش مرکزی شهرستان شهریار بررسی شد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و جامعه آماری آن شامل شهر فردوسیه به انضمام سه روستای یادشده با جمعیتی حدود 27586 نفر بود که از آن میان، بر اساس رابطه کوکران، 379 نفر (62 نفر مسئولان و 317 نفر مردم) به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. تحلیل داده ها با استفاده از قانون رتبه- اندازه و ماتریس سوات (SWOT) انجام شد. نتایج پژوهش بیانگر آن بود که توزیع نرمال جمعیت در سطح منطقه عملکرد مثبت نداشته و با عدم کاهش نابرابری های موجود بین سکونتگاه ها و نیز عدم بهبود نظام سلسله مراتب سکونتگاهی همراه بوده است؛ همچنین، نامناسب بودن و عدم کفایت تسهیلات آموزشی، فرهنگی، بهداشتی و درمانی به عنوان مهم ترین نقاط ضعف داخلی محسوب می شوند.
تحولات نظام شهری در استان مازندران با تأکید بر شهرهای کوچک
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۱ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
151 - 166
حوزههای تخصصی:
تغییر در نظام های شهری فرایندی پیوسته است که به طور همزمان در سطوح فضایی مختلف در حال رخ دادن است. این مقاله با هدف بررسی تحولات نظام شهری استان مازندران در 60 سال گذشته تدوین شده است. روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی و مبنای آماری داده ها، نتایج سرشماری های عمومی نفوس و مسکن می باشد. در این تحقیق با استفاده از نرم افزار Excel داده های جمعیّتی نقاط شهری طبقه بندی شد و با استفاده از مدل های رتبه اندازه، حداختلاف طبقه ای تصحیح شده و ضریب کشش پذیری نظام شهری استان مازندران مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. با کمکGis نقشه های توزیع فضایی نقاط و پهنه های تراکم جمعیت شهری نیز ترسیم شد. نتایج نشان می دهد شهرنشینی در مازندران هر چند همگام با کل کشور حرکت می کند، لیکن شتاب آن نسبت به کشور کندتر است. در این دوره تعداد شهرها 6 برابر، جمعیت شهرنشین 12 برابر و نسبت شهرنشینی نیز به 42.2 درصد افزایش یافت. بر اساس مدل رتبه اندازه بین جمعیت واقعی و مطلوب شهرها اختلاف رو به افزایشی به صورت مازاد جمعیّت دیده می شود، و همان گونه که گرایش به تعادل در سطوح بالا نظام سلسله مراتبی مشهود است در سطوح پایین آنچنان بهبودی ملاحظه نمی گردد. در قاعده تصحیح شده استورجس حد اختلاف طبقات به 6/5 برابر و تعداد طبقات به 10 طبقه شهری افزایش یافته است، و اختلاف چشمگیری بین تعداد شهرها و جمعیت آنها در آخرین طبقه این مدل مشاهده می شود، این امر بیانگر عدم تعادل و گسیختگی وضعیت سلسله مراتب نظام شهری است. نتایج مدل ضریب کشش پذیری نیز نشان می دهد شهرهای کوچک و روستاشهرها در دهه های اخیر رشد پایین و منفی داشته اند که افول نقش آن ها موجب شده است جهت تعادل در نظام شهری مازندران با خطر جدی روبرو شود.
بررسی نقش بندر دیلم در تعادل بخشی استان بوشهر با بهره گیری از روش های ضریب کشش پذیری و تحلیل شبکه اجتماعی
حوزههای تخصصی:
امروزه تقویت و توسعه شهرهای کوچک به عنوان راهبردی موثر در برابر عدم تعادل منطقه ای مطرح می شود و مشکلات شهرهای بزرگ نظیر تمرکز جمعیت، فعالیت و خدمات را کاهش می دهد. در ایران نیز بخش عمده ای از جمعیت، فعالیت و خدمات در شهرهای بزرگ متمرکز شده اند و عدم توازن و تعادل را در منطقه و یا سطح کشور به وجود آورده اند. استان بوشهر نیز مانند سایر نقاط کشور با نابرابری و عدم تعادل در توزیع بهینه خدمات و امکانات روبرو است و بخش اعظم جمعیت و امکانات در شهر بوشهر (مرکز سیاسی-اداری استان) قرار دارد و سایر شهرها فاقد امکانات و خدمات متناسب با جمعیت می باشند. این امر سبب مهاجرت های گسترده به سوی شهرهای بزرگ استان و یا کلانشهرهای کشور می گردد و نظم سلسله مراتبی نظام سکونتگاهی منطقه و یا کشور را بر هم می زند. بر این اساس، پژوهش حاضر بر آن است تا نقش بندر دیلم به عنوان یکی از شهرهای کوچک استان بوشهر را در تعادل بخشی شمال استان با استفاده از مدل ضریب کشش پذیری و روش تحلیل شبکه اجتماعی بررسی نماید. نتایج پژوهش حاکی از آن است که جمعیت پذیری بندر دیلم در دهه اخیر (95-1385) کاهش یافته است و این شهر از میان جریان های عملکردی مورد بررسی، تنها در زمینه های صنعتی و صیادی می تواند به سکونتگاه های پیرامونی خدمات رسانی کند و در این زمینه ها وابستگی به سایر سکونتگاه ها ندارد. ولی برای دریافت خدمات برتر در سایر زمینه های عملکردی، به بندر گناوه به عنوان شهر میانی کوچک مراجعه می کند. در مجموع بندر دیلم علی رغم قابلیت های بسیار، نقش کمی را در تعادل بخشی شمال استان ایفا می کند. در پایان، پیشنهاداتی به منظور تقویت و بهبود نقش بندر دیلم به عنوان شهر کوچک ارائه شده است.
سنجش وضعیت بافت مرکزی شهرهای کوچک برای ایجاد پیاده راه (نمونه مطالعاتی: شهر خوانسار)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، بسیاری از شهرها در سراسر جهان به تلاش هایی برای بهبود شرایط بافت مرکزی خود اقدام نموده اند. یکی از این اقدامات تبدیل برخی خیابان ها به پیاده راه بوده است که با حذف یا کاهش تردد اتومبیل ها در خیابان های پرترافیک، سعی در ارتقای کیفیت محیط داشته است. در پی تبدیل خیابان به پیاده راه، آسایش و آرامش برای عابران پیاده فراهم می شود و با افزایش تعاملات اجتماعی، ارتقای کیفیت محیطی و تقویت فعالیت های تجاری، درنهایت سرزندگی به بافت مرکزی شهر بازمی گردد. چنین نتایج مثبتی سبب گردید تا در این تحقیق شرایط بافت مرکزی شهرهای کوچک برای ایجاد پیاده راه موردبررسی قرار گیرد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر مطالعات اسنادی و بررسی های میدانی بوده است. معیارهای اصلی برای تبدیل خیابان به پیاده راه از طریق مرور منابع داخلی و خارجی و تجارب صورت گرفته در این حوزه گردآوری شده اند. در این تحقیق از فن سوات برای رسیدن به راهبردهای آماده سازی بافت مرکزی شهر خوانسار برای ایجاد پیاده راه استفاده شده است. بر این اساس، نخست عوامل درونی و بیرونی مؤثر بر ایجاد پیاده راه در بافت مرکزی نمونه موردمطالعه در 6 بعد «اقتصادی»، «جمعیتی-اجتماعی»، «زیست محیطی»، «کالبدی» «حمل ونقل» و «مدیریت شهری» شناسایی شده اند. پس ازآن با امتیازدهی به عوامل اصلی، راهبردهای مناسب استخراج گردیده اند. در ادامه اولویت های اقدام برای فراهم شدن شرایط ایجاد پیاده راه در شهر تبیین شده اند. بر اساس نتایج این تحقیق، راهبردهای اصلی برای فراهم نمودن شرایط تبدیل خیابان به پیاده راه در بافت مرکزی شهر خوانسار، شامل تکمیل و ساماندهی خیابان های سواره بافت مرکزی شهر، تسریع در نوسازی بافت فرسوده مرکز شهر، احداث پارکینگ های عمومی، ارتقای شرایط پیاده مداری در بافت و ساماندهی کاربری ها خواهد بود. درنهایت می توان انتظار داشت با دستیابی به راهبردهای اولیه، زمینه برای انتخاب یکی از خیابان های بافت مرکزی برای تبدیل شدن به پیاده راه فراهم شود.
بررسی نقش و عملکرد شهر قورچی باشی به عنوان مدلی از UFRD در توسعه روستاهای پیرامون (مطالعه موردی: دهستان چهار چشمه)
حوزههای تخصصی:
شهر قورچی باشی در شهرستان خمین از روستاهایی بوده که در سال 1382 تبدیل به شهر شده است. پژوهش حاضر به منظور بررسی نقش و عملکرد این شهر به عنوان یک مکان مرکزی جدید در توسعه روستاهای پیرامون آن انجام گرفته است. به این منظور 35 متغیر در قالب 6 عملکرد در نظر گرفته شده و با بهره گیری از روش تحلیل گراف به بررسی و مقایسه جریانات و روابط موجود در سطح منطقه در دو مقطع قبل و بعد از شهر شدن قورچی باشی پرداخته شده است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش گردآوری اطلاعات روش اسنادی و میدانی است. نتایج بررسی ها نشان می دهد که شهر قورچی باشی نتوانسته آن گونه که راندینلی انتظار دارد، به عنوان یک مکان مرکزی نقش کلیدی در خدمات رسانی به نواحی پیرامون خود ایفا نماید و به تبع آن نتوانسته موجب کاهش وابستگی نواحی روستایی پیرامون به مرکز شهرستان گردد.
تحلیل و تفسیر اثرات مفهوم اندازه قرضی در توسعه شهرهای کوچک، مطالعه موردی: شهر بهنمیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۵
53 - 76
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، برخی از محققان از مفهوم «اندازه قرضی» به عنوان توجیهی برای کارایی شهرهای کوچک و متوسط در مناطق شهری چندمرکزی استفاده نمودند. آنها معتقدند شهرهای کوچک تری که در نزدیکی یا درون یک منطقه شهری عملکردی یکپارچه قرار دارند، می توانند از جمعیت، امکانات و تسهیلات شهرهای بزرگ تر استفاده کنند در حالی که از هزینه های تجمع این شهرها مانند ترافیک، قیمت بالای مسکن و ازدحام اجتناب می کنند. در همین راستا، مقاله حاضر سعی دارد تا با کاربرد این مفهوم، علاوه بر توضیح رشد صنعت مبل در شهر بهنمیر، مسیری برای کاربست آن در سیاست های شهری و منطقه ای کشور باز کند. بدین منظور، قابلیت کاربرد این مفهوم در بهنمیر در چهار مرحله سنجیده شدند: نخست تخصصی شدن و تمرکز با استفاده از شاخص های ضریب مکانی و تراکم بنگاه ها، دوم، همپوشانی جغرافیایی بازار تقاضا به وسیله شاخص حوزه هم پیوند، سوم سنجش چندمرکزیتی با استفاده از شاخص های گرین و آنتروپی و داده های جریان سفرهای روزانه، و در نهایت، تعادل میان صرفه ها و هزینه های تجمع با استفاده از تحلیل تناظری. یافته های تحلیل ها نشان می دهند، بهنمیر توانسته با دسترسی مناسب به بازار تقاضای شهرهای بزرگتر و ساحلی، هزینه های پایین تولید به واسطه قیمت زمین، مالکیت زمین و نیروی کار ارزانتر و نیروهای جبری، به یک بازار و تولیدی تخصصی مبلمان بدل شود که با افزایش رقابت، شکستن قیمت ها، تنوع و هم رقابتی به عملکرد بهتری نسبت به شهرهای بزرگتر دست یابد. در این راستا، نتیجه گیری کلی می شود که از این مفهوم به عنوان پشتیبانی برای تجدید نظر در نقش توسعه ای شهرهای کوچک و متوسط استفاده گردد.
نقش روستا شهرها در تعادل بخشی ناحیه ای، مورد مطالعه: شهر وحیدیه در شهرستان شهریار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال هشتم پاییز ۱۳۹۰ شماره ۳ (پیاپی ۳۱)
1 - 16
حوزههای تخصصی:
تمرکز شهری در جوامع در حال توسعه سبب بروز مشکلات متعددی در درون شهرهای بزرگ گردیده است، از آن جمله می توان به تراکم جمعیت، مهاجرت، کمبود مسکن، بیکاری و تخریب محیط زیست و غیره ... اشاره کرد. در نتیجه تحلیل گران مسائل شهری و منطقه ای، توجه خود را به توسعه شهرهای کوچک و متوسط به عنوان یک راه حل ضروری برای مقابله با عدم توازن ناشی از توسعه نخست شهرها معطوف کرده اند. در تحقیق حاضر فرآیند شهر شدن وحیدیه و ناحیه شهریار به عنوان نمونه ای از شهرها و شهرستانهای استان تهران در دو دوره قبل و بعد از شهر شدن مورد ارزیابی، تحلیل و سنجش قرار گرفته است. متغیرهای مورد بررسی جمعیت، اشتغال، امکانات آموزشی- فرهنگی، بهداشتی - درمانی، سیاسی- اداری، مخابرات - ارتباطات، بازرگانی و خدمات بوده است. تجزیه و تحلیل داده های حاصل از یافته های پژوهش از طریق مدل های آماری: ضریب آنتروپی، ضریب کشش پذیری، شاخص توسعه یافتگی موریس و مدل تحلیل تغییرات سهمی - بخشی مورد ارزیابی و سنجش قرار گرفت. نتایج بدست آمده از مدلهای آماری نشان می دهد که فرایند تبدیل شهر شدن وحیدیه تاثیر مطلوبی در توزیع متعادل جمعیت و استقرار سکونتگاهها در سطح ناحیه؛ تثبیت جمعیت؛ برخورداری روستاهای منظومه، رشد بخش کشاورزی عملکرد موفقی نداشته است. اگر چه در مقطعی رشد بخش صنعت در شهرستان شهریار و شهر تهران تاثیر مثبتی بر افزایش جمعیت به دلیل هزینه پایین سکونت برای افرادی که غالباٌ کارگر خدماتی و صنعتی بوده اند داشته است. نهایتاٌ نتیجه کلی حاصل از تحقیق نشان می دهد که تبدیل شدن شهر وحیدیه درروند توسعه روستاهای پیرامونی نقش موثری ایفا نکرده است.