مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
ادغام
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، شناسایی عوامل اثرگذار بر ادغام موفقیت آمیز سازمان های دولتی ایران (مورد وزارت ورزش و جوانان) است. طرح پژوهش/ روش شناسی/ رویکرد: روش پژوهش برحسب هدف کاربردی، برحسب زمان گردآوری داده، مقطعی و برحسب روش گردآوری داده ها توصیفی-پیمایشی بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان وزارتخانه ورزش و جوانان است و مشارکت کنندگان پژوهش تشکیل می شوند از متخصصان و خبرگان منابع انسانی، که قبل و بعد از ادغام در وزارت ورزش و جوانان مشغول بوده اند و خبرگان دانشگاهی شامل استادان حوزه منابع انسانی که دست کم 10 سال در این حوزه تدریس و پژوهش داشته اند. برای تحلیل داده های جمع آوری شده از رویکرد تحلیل مضمون استفاده شد. یافته ها: عوامل اثرگذار بر ادغام موفقیت آمیز در سازمان های دولتی در شش عامل اصلی شامل عوامل فردی، سازمانی، قانونی، ارتباطی، راهبردی، و مدیریتی و 21 زیرشاخص شناسایی شدند. از طرفی، توجه به این عوامل باعث کاهش تنش های سازمانی و جلوگیری از شکست سازمان بعد از ادغام می شود، و از طرف دیگر، موجب ایجاد تسهیل در مدیریت بعد از ادغام و افزایش هم افزایی و ایجاد وحدت هویت سازمانی و افزایش شناخت و آگاهی در این حوزه می شود و می تواند زمینه ساز ادغام کاربردی، اثربخش و موفقیت آمیز باشد. ارزش/ اصالت پژوهش: سهم پژوهش حاضر در این است که نشان می دهد در جهت رسیدن به یک تغییر درست (ادغام صحیح)، چه راهبردهایی باید مورد استفاده قرار گیرد، باید به چه عواملی توجه کرد و به چه میزان بر انجام آن ها پافشاری نمود. بنابراین، ارائه چارچوبی منسجم که تمامی عوامل اثرگذار بر ادغام موفقیت آمیز را با رویکرد تحلیل مضمون بررسی کند، سهم دیگر پژوهش حاضر در پر کردن شکاف موجود در ادبیات است.
تجزیه وتحلیل الگوریتم های خطی سازی ساختار های اشراف چندگانه: در جستجوی یک تعمیم نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸
111 - 152
حوزه های تخصصی:
ادغام موازی در ساخت همپایگی، منجر به اشتقاق ساختاری می شود که دربرگیرنده رابطه متقارن دوسویه است. در رابطه متقارن مذکور، یک عنصر اشراف چندگانه می شود و در بین دو بند همپایه به اشتراک گذاشته می شود. در این حالت، عنصر مشترک֯ دو گره مادر خواهد داشت و طبیعتاً خطی سازیِ ساختارهای مشتق از ادغام موازی که دارای اشراف چندگانه هستند با مشکل مواجه خواهد شد. هدف از این پژوهش واکاوی و کالبدشکافی الگوریتم هایی بود که تاکنون در ادبیات مربوطه جهت مرتفع شدن چالش خطی سازی ساختارهای اشراف چندگانه مطرح گردیده اند. به طور مشخص، در این پژوهش محتوای الگوریتم های ارائه شده در خصوص خطی سازی ساختار اشراف چندگانه به صورت کیفی و با بهره گیری از ابزارهای گراف و (نظریه) مجموعه تحلیل شد. رویکردهای تجربی و محاسباتی کمّی موجود در رابطه با موجودیت این نوع از ساختار نشان داد که ساختار اشراف چندگانه پیش از اینکه مشخصاً محصول ادغام موازی باشد، برایند طبیعی عملکرد ادغام در فضای کاری است. در ادامه تحلیل، جهت پرتوافکنی بر عملکرد و ماهیت ادغام در فضای کاری، مبحث ترتیب گذاری بر ادغام مجموعه ای مطرح شد تا از این منظر بخشی از خطی سازی، در نحو محض رقم بخورد.
ارزیابی خروجی ادغام شده مدل های اقلیمی CMIP6 برای تخمین شدت - فراوانی بارش های 24 ساعته در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منحنی های شدت-مدت-فراوانی (IDF) از جمله ابزارهای مهم در طراحی سازه های آبی و هیدرولیکی هستند. این منحنی ها براساس داده های بارش ایستگاه های باران سنجی تخمین زده می شوند. اما تغییر اقلیم می تواند بر شدت و فراوانی وقوع پدیده های حدی مانند بارش های شدید تاثیرگذار باشد. بنابراین، منحنی های IDF موجود ممکن است برای طراحی سازه ها قابل اعتماد نباشند و باید مجدداً بر اساس داده های جدیدتر تخمین زده شوند. بر اساس خروجی مدل های اقلیمی می توان اثر تغییر اقلیم بر منحنی های IDF را بررسی نمود. برای این کار معمولاً پس از استخراج منحنی های IDF از هر مدل اقلیمی، منحنی نهایی مورد استفاده بر اساس میانه (median) داده ها استخراج می شود. در این مطالعه، 5 مدل اقلیمی از مدل های اقلیمی آخرین گزارش کمیته بین الدول تغییر اقلیم (CMIP6) انتخاب شده و دقت آنها در تخمین منحنی های شدت-فراوانی بارش 24 ساعته در 12 ایستگاه در ایران ارزیابی شد. همچنین، علاوه بر ارزیابی هر مدل، خروجی ادغام شده (pooled) مدل ها نیز مورد ارزیابی قرار گرفت و نتایج آن با منحنی حاصل از میانه داده ها مقایسه شد. معیارهای خطاسنجی شامل خطای میانگین (ME)، جذر میانگین مربعات خطا (RMSE) و خطای نسبی (RE) نشان داد که از بین مدل های مورد بررسی، مدل CMCC-CM2-SR5 در اغلب ایستگاه ها بهتر از سایر مدل ها شدت بارش 24 ساعته را تخمین می زند که این مسئله می تواند به دلیل توان تفکیک بهتر این مدل باشد. همچنین ادغام مدل ها و تخمین منحنی IDF با داده های ادغام شده نتایج بهتری از روش میانه و همچنین از اغلب مدل ها به ویژه در دوره های بازگشت طولانی تر به همراه داشت.
تعیین LST در تصاویر سنجش از دور و افزایش دقت آن با استفاده از ادغام الگوریتم های مختلف و روش های تصمیم گیری چند معیاره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
63 - 78
حوزه های تخصصی:
-چکیده:دمای سطح زمین (LST) یکی از معیارهای مهم در برنامه های کاربردی است و پایش دقیق زمانی و مکانی آن جهت مطالعات محیطی و مدیریت و برنامه ریزی امری ضروری محسوب می شود. با توجه به محدودیت هایی که در ایستگاه های هواشناسی برای تعیین این پارامتر ضروری وجود دارد، به کمک الگوریتم های مختلف و به کمک سنجنده های حاوی باندهای مادون قرمز حرارتی، می توان این پارامتر را در سطح گسترده ای تعیین کرد. دقت الگوریتم های مختلف تعیین دمای سطح زمین با استفاده از تصاویر سنجش از دور، در مناطق مختلف و با استفاده از سنجنده های مختلف تغییر می کند و تاکنون الگوریتم مشخصی با دقت بالا برای تمام مناطق در نظر گرفته نشده است. در این مقاله هدف تعیین دمای سطح زمین با استفاده از الگوریتم های تک کاناله، پنجره مجزا، پلانک، تک پنجره و معادله انتقال تابشی و همچنین استفاده از روش ادغام الگوریتم های تعیین LST به صورت وزن دار و ساده است. در روش وزن دار، وزن هر روش به کمک الگوریتم های تصمیم گیری چندمعیاره TOPSIS و SAW مشخص شده است. همزمان با عبور ماهواره لندست8 از منطقه مورد مطالعه، دمای سطح زمین برای 25 نقطه برداشت شده است. برای ارزیابی عملکرد روش پیشنهادی ادغام الگوریتم های تعیین LST، از معیار آماری ریشه میانگین مربعات خطا (RMSE) استفاده شده است تا مقایسه ای بین برداشت های زمینی و مقادیر محاسبه شده به وسیله الگوریتم ها انجام شود. نتایج نشان می دهد روش ادغام الگوریتم ها که ضریب هر الگوریتم با استفاده از روش تصمیم گیری چند معیاره TOPSIS محاسبه شده است دارای بیشترین دقت است(RMSE=0.552oK). با استفاده از این الگوریتم ترکیبی، به روش های دارای دقت بیشتر وزن بیشتری تعلق می گیرد. از بین پنج الگوریتم به طور مجزا، الگوریتم تک کاناله دارای بیسترین دقت (RMSE=0.5623oK) و الگوریتم تک پنجره دارای کم ترین دقت می باشد (RMSE=1.0046ok).
هم افزایی حاصل از ادغام و تملیک با استفاده از شبیه سازی مونت کارلو و رویکرد اختیارات واقعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات و سیاست های اقتصادی دوره ۱۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
131 - 155
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر الگویی برای ارزش گذاری هم افزایی حاصل از ادغام و تملیک از طریق شبیه سازی مونت کارلو و رویکرد اختیارات واقعی است. امروزه تکیه بر کارایی درونی و نقاط قوت بنگاه به تنهایی موجب دوام و رشد نمی شود، شرکت ها با اتخاذ روش های ترکیب از منابع قابل بهره برداری یکدیگر به صورت مشترک بهره می برند و با هم افزایی گروهی در مقابل تهدیدهای محیط رقابتی ایستادگی می کنند. این مقاله پس از بیان روش تحلیل اختیار واقعی و انواع آن، به معرفی مسئله بهینه سازی تصادفی و روش شبیه سازی مونت کارلو در دوره زمانی ۱۳۸۸-۱۳۹۷ می پردازد. در ادامه برای حل عددی مسئله از روش شبیه سازی مونت کارلو استفاده می شود. نتایج به دست آمده از الگوی تحقیق بیانگر این است که ادغام تملیک، نوعی رشد در فعالیت ها و عملیات شرکت به شمار می رود که باعث متنوع تر شدن فعالیت های شرکت می شود و ازجمله استراتژی های شرکت ها جهت افزایش موقعیت رقابتی و یک تصمیم مهم و استراتژیک در مدیریت مالی تلقی می شود. نتایج، بیانگر آن است که هم افزایی هزینه ها و درآمد منجر به افزایش NPV مربوط به کل هم افزایی ها می شود. همچنین، هم افزایی رشد و بهبود در وضعیت مالیات دهی شرکت ها منجر به بهبود در وضعیت هم افزایی وام گیری می شود که این موضوع ارزش حال خالص مربوط به کل هم افزایی را می افزاید.
تجزیه و تحلیل ادغام در صنایع پتروشیمی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اقتصاد صنعتی سال ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۵
17 - 32
صنعت پتروشیمی از جمله صنایع مادر و اشتغال زا در ایران است که می تواند نقش اساسی در رشد و توسعه و سیاست های صنعتی کشور داشته باشد. پتروشیمی از جمله بخش های است که بیشترین قابلیت ها را در تنوع محصولی، سودآوری بالا، بازارهای مصرف گسترده، اشتغال زایی بالا، نرخ بازگشت سرمایه بیشتر در مقایسه با سایر صنایع کارخانه ای، اثرگذاری بیشتری در حرکت بسوی تولیدات رقابتی و صادرات گرا در بخش صنعت کشور دارد. در کشور ایران به دلیل وجود ذخایر عظیم نفت و گاز از یک سو و وجود سرمایه انسانی متخصص و کارآزموده از سوی دیگر و هم چنین با توجه به نقش صنایع پتروشیمی در تولیدات سایر صنایع کارخانه ای که نشان دهنده روابط پسین و پیشین گسترده این صنعت با صنایع دیگر کشور است، می توان این صنعت را به عنوان پیشران صنایع کشور مورد توجه ویژه قرار داد. همچنین، مقیاس فعلی بنگاه های صنایع پتروشیمی کشور، به آن ها اجازه ایفای نقشی موثر در بازارهای جهانی را نمی دهد . از این رو، سامان دهی این بنگاه ها و ترغیب آن ها به ادغام می تواند به عنوان صرفه های ناشی از مقیاس در جهت ارتقای قدرت رقابت پذیری و کاهش هزینه های خود استفاده شود. لذا هدف از این مطالعه تجزیه و تحلیل ادغام صنایع پتروشیمی کشور با استفاده از آمار و اطلاعات 1400-1388 و روش ادغام افقی است. نتایج نشان می دهد که با استفاده از شاخص های مختلف ادغام و تمرکز از قبیل شاخص های تمرکز چهار بنگاهی، هشت بنگاهی و شاخص هرفیندال – هرشیمن، صنایع پتروشیمی قابلیت ادغام را دارند.
بررسی سازوکارهای مقابله با تصاحب خصمانه در حقوق انگلیس و امکان سنجی آن ها در حقوق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«تصاحب» شرکت های تجاری به عنوان یک نهاد حقوقی مستقل از «ادغام»، یعنی به دست آوردن کنترل مدیریتی شرکت های دیگر (شرکت هدف) توسط یک فرد یا شخص (شرکت پیشنهاددهنده یا تصاحب کننده)، از طریق خرید دارایی های اصلی یا اکتساب اکثریت سهام دارای حق رأی در انتخاب مدیران (سهام کنترلی در شرکت های سهامی عام). این نهاد حقوقی یک استراتژی با انگیزه هایی نظیر ایجاد انحصار در بازار، کسب قدرت برتر، اشتراک مساعی و هم افزایی و... بوده که با عنایت به ماهیت آن، بیشتر به صورت تصاحب خصمانه یک شرکت هدف توسط شرکت تصاحب کننده و بدون رضایت هیأت مدیره شرکت هدف به وقوع می پیوندد. در این میان، هیأت مدیره شرکت هدف برای مقاومت در برابر تصاحب خصمانه معمولا متوسل به یک سری اقدامات می گردد تا از تصاحب شرکت متبوع خود جلوگیری نماید که از این تدابیر به عنوان سازوکارها یا دفاع های مقابله با تصاحب خصمانه یاد می شود. در این مقاله سعی می شود دفاع های مزبور در حقوق انگلیس معرفی و موضع قانونگذار ایران با روش توصیفی-تحلیلی و با نگاه تطبیقی مورد بررسی قرار گیرد. لذا بنا بر نتایج به دست آمده از این پژوهش و با عنایت به قوانین حقوقی متمایز، لزوما امکان بکارگیری تدابیر دفاعی ارائه شده در حقوق انگلیس در حقوق ایران میسر نمی باشد. مضافا با توجه به خلا قانونگذاری صریح و مبسوط در حقوق ایران در رابطه با نهاد تصاحب، اولا لزوم و نیاز به تدوین قوانین و مقررات مختصِ نهاد تصاحب (مستقل از ادغام) در حقوق کشورمان احساس می گردد. ثانیا در زمان فرآیند تصاحب خصمانه و بکارگیری سازوکارهای دفاعی در مقابل آن، سهامداران شرکت های ایرانی (به طور ویژه شرکت های سهامی عام) نیازمند حمایت های صریح تر قانونگذار در برابر تصمیمات هیأت مدیره می باشند تا سودجویی یا بلندپروازی های مدیران شرکت ها در فرآیند تصاحب موجب افت ارزش سهام یا تضییع سایر حقوق سهامداران شرکت تصاحب کننده یا شرکت هدف نگردد.