مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
معلمان ابتدایی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، رابطه بین خودکارآمدی تدریس و خلاق با رفتار تدریس خلاقانه معلمان مقطع ابتدایی بود. روش پژوهش، توصیفی-پیمایشی است و به لحاظ هدف کاربردی است. جامعه آماری پژوهش حاضر، کلیه معلمان مقطع ابتدایی شهرستان دالاهو می باشد. که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و در دسترس تعداد173 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه استاندارد تدریس خلاق، پرسشنامه ای محقق ساخته با اقتباس مدل اکوال، پرسشنامه خودکارآمدی خلاق بیگیتو و مقیاس مقیاس خودکارآمدی معلم اسچانن و همکاران استفاده گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از تحلیل واریانس و آزمونTجهت تأیید و معادلات ساختار و تحلیل مسیر با نرم افزار 20SPSS و PLs مورد استفاده قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که مقدار آماره T بدست آمده برای تاثیر خودکارآمدی تدریس بر رفتار تدریس خلاقانه برابر با 72/6 و برای خودکارآمدی تدریس خلاق برابر با 27/5 که بزرگتر از 1.96 می باشد لذا بین خودکارآمدی تدریس و خلاق با رفتار تدریس خلاقانه معلمان مقطع ابتدایی ارتباط معناداری وجود دارد، نتایج همچنین نشان داد که با اطمینان 95 درصد، بین خودکارآمدی تدریس، خودکارآمدی خلاق معلمان مقطع ابتدایی بر حسب جنسیت، تفاوت وجود ندارد. اما بین این دو گروه( زن و مرد) تفاوت معنی داری در میزان رفتار تدریس خلاقانه مشاهده شد.
بررسی سنجش صلاحیت های آموزش مجازی معلمان در شبکه آموزش دانش آموزی (شاد) (مورد مطالعه؛ معلمان ابتدایی منطقه موسیان در استان ایلام)
منبع:
آموزش پژوهی دوره هشتم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۳۰)
97 - 111
حوزه های تخصصی:
این پژوهش از نوع تحقیقات کاربردی و غیر آزمایشی می باشد. روش آماری هم روش تحلیل عاملی است. ابزار جمع آوری اطلاعات هم مصاحبه مستقیم و هدفمند با مربیان است. نتایج نشان داد که مهمترین صلاحیت های حرفه ای مجازی و الکترونیکی مربیان در ایام کرونا به ترتیب عبارت اند از: صلاحیت های فنی شامل: توسعه زیر ساخت ها و تامین سخت افزار و تجهیزات مورد نیاز الکترونیکی، تولید محتوا و برنامه های نرم افزاری و منابع آموزشی الکترونیکی نظری و عملی، تسلط بر کار فنی با اینترنت و شبکه های مختلف مجازی و توجه به موقعیت و زمینه فنی و کاری. صلاحیت های علمی شامل: شناخت مبانی علمی آموزش مجازی، معنی دار کردن یادگیری مجازی برای مهارت آموزان و هنر جویان، اعتماد به نفس و مسئولیت پذیری فناورانه، انگیزش، مشارکت، خلاقیت، نوآوری و توانمندی های عملی مجازی، رشد و توسعه دانش و مهارتهای نظری و عملی کار با فضای مجازی و مهارتهای ارتباطی از راه دور با مهارت آموزان و هنر جویان و توانایی غبله بر موانع موجود آموزش های مجازی و الکترونیکی و بالاخره صلاحیت های تعلیمی شامل: یادگیری مشارکتی و تیمی، راهبرد حل مسئله، عمل گرایی، محیط یادگیری خود راهبر، خودگردان و خود دستیاب مجازی و الکترونیکی.
شناسایی ابعاد اساسی بی تفاوتی سازمانی معلمان: پژوهشی ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف : پژوهش حاضر با هدفِ شناسایی و رتبه بندی ابعاد اساسی بی تفاوتی سازمانی در بین معلمان مدارس مقطع ابتدایی شهرستان فردیس انجام شده است.
روش شناسی پژوهش : رویکرد پژوهش آمیخته و با طرح اکتشافی بود. در بخش کیفی این پژوهش از روش نظریه برخاسته از داده ها و در بخش کمی از روش توصیفی از نوع پیمایشی استفاده شد. روش نمونه گیری در بخش کیفی هدفمند و در بخش کمی تصادفی طبقه ای بود. نمونه آماری در بخش کیفی با در نظر گرفتن قانون اشباع نظری، تعداد 14 نفر و در بخش کمی، براساس فرمول کوکران تعداد 320 نفر بود. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخته با 32 سؤال بود. در بخش کیفی برای دستیابی به روایی از چک کردن به وسیله شرکت کنندگان و برای تعیین پایایی از راهبرد تائید همکاران پژوهشی استفاده شد. در بخش کمی به منظور بررسی روایی پرسشنامه ازنظرات خبرگان استفاده شد، نتیجه آزمون آلفای کرونباخ 84/0 به دست آمد که نشان دهنده پایایی بالای پرسشنامه بود. روش تحلیل داده ها در بخش کیفی، تحلیل محتوایی استقرایی با بهره گیری از کدگذاری در سه سطح باز، محوری و انتخابی بود که 32 نشانگر و 9 بُعد (بی تفاوتی ناشی از حوادث، بی تفاوتی ناشی از علل مادی، بی تفاوتی ناشی از عوامل روحی و روانی، بی تفاوتی ناشی از علل مدیریتی، بی تفاوتی ناشی از عدم مشارکت همکاران، بی تفاوتی ناشی از اظهارنظر افراد غیرمتخصص، بی تفاوتی ناشی از محیط کار، بی تفاوتی ناشی از سازمان و بی تفاوتی ناشی از حضور ارباب رجوع) شناسایی شد. در بخش کمی، از نرم افزار SPSS برای تحلیل عاملی اکتشافی و آزمون فریدمن و از نرم افزار AMOS برای تحلیل عاملی تائیدی، معادله های ساختاری، تحلیل مسیر و برازش مدل بهره گرفته شد.
یافته ها : نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که؛ با توجه به بار عاملی بالای هر یک از گویه ها، ابعاد بی تفاوتی سازمانی معلمان تائید شد. براساس نتایج تحلیل عاملی تأییدی، مدل پژوهش مدلی روا می باشد و چهارچوب مناسبی را جهت بررسی ابعاد بی تفاوتی سازمانی معلمان ارائه می دهد. همچنین نتایج نشان داد که؛ بی تفاوتی ناشی از اظهارنظر افراد غیرمتخصص مهم ترین بُعد بی تفاوتی در بین معلمان می باشد و سایر ابعاد در جایگاه های بعدی قرار دارند.
تعیین رابطه ذهن آگاهی و سرمایه روانشناختی با سلامت روانی در معلمان ابتدایی شیروان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال سوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۰
17 - 42
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور تعیین اثربخشی آموزش تاب آوری بر بهبود کیفیت زندگی و سرسختی روانشناختی زنان سرپرست خانوار انجام شد. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود.جامعه آماری پژوهش را کلیه زنان سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد شهرستان کرمانشاه در سال 1397 بودند. از میان این زنان 30 نفر به روش هدفمند در دسترس انتخاب و سپس به صورت تصادفی در دوگروه 15 نفره آزمایش و کنترل جایگزین شدند. جهت گردآوری اطلاعات، پرسشنامه های کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی(QFQ) و سرسختی روانشناختی اهواز ((AHI مورد استفاده قرار گرفت. بعد از انجام پیش آزمون، گروه آزمایش در 8 جلسه هفتگی 90 دقیقه ای، آموزش تاب آوری بر اساس نظریه هندرسون را دریافت کرد. آنگاه پس آزمون برای هر دو گروه اجرا شد. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که آموزش تاب آوری باعث افزایش معنادار میانگین نمرات مولفه های کیفیت زندگی (به جز مولفه های سلامت جسمانی و سلامت محیط) و سرسختی روانشناختی در زنان سرپرست شده است(001/0p<).
رابطه سلامت روانی با تعادل کار - زندگی در معلمان مدارس ابتدایی منطقه ۲۰ شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال سوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۰
123 - 144
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تأثیر آموزش مهارت های زندگی بر باورهای ارتباطی غیرمنطقی مردان دارای تجربه رابطه فرازناشویی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه مردان دارای تجربه رابطه فرازناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره خانواده منطقه 9 تهران در سال 1399 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 30 نفر از این افراد انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه ( 15 نفر در گروه آزمایش، 15 نفر در گوه گواه) گمارده شدند. همچنین ابزار استفاده شده در این پژوهش سیاهه باورهای ارتباطی غیرمنطقی ایدلسون و اپشتاین (1982) و پروتکل آموزشی مهارت های زندگی است. گروه آزمایش در8 جلسه 50 دقیقه ای تحت آموزش برنامه مهارت های زندگی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس تک متغیری و چند متغیری (MANCONA) و نرم افزار Spss-24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد آموزش مهارت های زندگی بر کاهش باورهای ارتباطی غیر منطقی مردان دارای تجربه رابطه فرازناشویی تاثیرگذار است و نتایج حاکی از کاهش باورهای غیر منطقی (تخریب کنندگی مخالفت، عدم تغییر پذیری همسر، توقع ذهن خوانی، کمال گرایی جنسی و تفاوت های جنسیتی) در اثر آموزش مهارت های زندگی به گروه آزمایش است.
مدل کیفی و داده بنیاد از توسعه استعداد آموزگاران (مطالعه موردی: معلمان دوره ابتدایی شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال دهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
169 - 144
حوزه های تخصصی:
پیشرفت سازمان های امروزی منوط به رشد و توسعه نیروی انسانی آن هاست در این راستا، رهبران سازمانی به دنبال مدیریت بهینه استعدادهایشان هستند. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف طراحی و ارائه الگوی توسعه استعداد معلمان دوره ابتدایی در شهر اردبیل با رویکرد کیفی و مبتنی بر طرح نظام مند اشتراوس_کوربین (1998) انجام شد. جامعه آماری شامل معلمان نمونه سه سال اخیر، مدیران، خبرگان آموزش وپرورش و اساتید دانشگاه می باشد که از طریق روش نمونه گیری هدفمند با 20 نفر از آنان مصاحبه به عمل آمد. داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری شد و به روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی تجزیه وتحلیل گردید. یافته های پژوهش نشان داد که «شایستگی استعدادها» به عنوان پدیده محوری؛ عوامل مدیریتی و عوامل سازمانی در قالب عوامل علی؛ مدیریت عملکرد به عنوان راهبرد؛ استراتژی سازمانی تحت عنوان عوامل زمینه ای؛ مدیریت مدرسه محور به عنوان عامل مداخله گر و پیامدهای توسعه سازمانی و توانمندی فردی معلمان عناصر الگوی ارائه شده را تشکیل دادند. طبق نتایج این تحقیق، آموزش وپرورش می تواند از طریق ارتقای شایستگی معلمان و بکارگیری مدیریت عملکرد به تعالی سازمانی دست یابد.
واکاوی تجارب زیستۀ معلمان دوره ابتدایی از نقاط قوت و ضعف شبکه آموزشی شاد در دوران پاندمیک کووید 19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، واکاوی تجارب زیسته معلمان از نقاط قوت و ضعف شبکه آموزشی شاد در دوران پاندمیک کووید 19 است. روش پژوهش، آمیخته از نوع اکتشافی متوالی ناهم زمان (کیفی از نوع پدیدارشناسی و کمی از نوع توصیفی پیمایشی) است. جامعه مدنظر در این پژوهش، تمامی معلمان ابتدایی شهرستان زاهدان به تعداد 600 نفراست. نمونه مدنظر در بخش کیفی، 50نفر است که به صورت هدفمند متناسب با اشباع نظری و در بخش کمی نمونه مدنظر 250 نفر از معلمان با استفاده از جدول کرجسی و مورگان به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. روش گردآوری اطلاعات در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختمند و در بخش کمی پرسشنامه مستخرج از مصاحبه ها بود. تجزیه و تحلیل مصاحبه ها با استفاده از روش کدگذاری هفت مرحله ای کلایزی و دربخش کمی با استفاده از آماره های توصیفی درصد و فراوانی با بهره گیری از نرم افزار spss انجام شد. یافته های بخش کیفی نشان دهنده آن بود که پنج نمونه تسهیل فرایند یادگیری، تدریس، ارزیابی، قابلیت های زیرساختی و فنی برنامه و توسعه حرفه ای معلمان برای نقاط قوت وسه نمونه محدودیت های ساختاری برنامه، اهمال کاری شغلی و تهدید برای دانش آموزان به عنوان نقاط ضعف شبکه شاد حاصل شد. یافته ها در بخش کمی نشان دهنده آن بود که درصد بالایی از مشارکت کنندگان در این بخش، با نظرهای مشارکت کنندگان بخش کیفی موافق هستند.
گونه شناسی ادراک معلمان نمونه ابتدایی از تدریس: یک مطالعه پدیدارنگارانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هجدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۸
33 - 56
هدف اصلی این مقاله، گونه شناسی ادراک معلمان نمونه ابتدایی از تدریس از منظر گفتمان دانش عملی است. در این راستا، از رویکرد کیفی و روش پژوهش پدیدارنگاری استفاده شد. 11 معلم نمونه ابتدایی از تمام پایه ها از سطح شهرستان ساری به روش نمونه گیری هدفمند، از نوع ملاکی با حداکثر تنوع با رعایت اصل اشباع نظری انتخاب شدند. داده های پژوهش از طریق یادداشت های میدانی، مصاحبه نیمه ساختارمند و مصاحبه بازسازی شده در طول یکسال تحصیلی گردآوری شد. برای تحلیل داده ها، از رویکرد تحلیل محتوا در پنج سطح استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد معلمان مورد مطالعه، سه رویکرد محتوامحوری، انتقادی جامعه محوری و یادگیرنده محوری نسبت به مفهوم تدریس دارند. از بین رویکردها، رویکرد یادگیرنده محوری، رویکردی جامع تری از مفهوم تدریس می باشد. همچنین، تحقق راهبردهای یاددهی- یادگیری سند برنامه درسی ملی در گرو تغییر وضعیت ادراک معلمان از تدریس، اصلاح فرهنگ آموزش و انتظارات اجتماعی از معلمان است.
تجربه ی زیسته ی معلمان ابتدایی از آموزش مجازی در دوران شیوع کرونا: یک مطالعه پدیدارشناختی
هدف از پژوهش حاضر مطالعه ی کیفی تجربه های زیسته ی معلمان ابتدایی بخش جرقویه استان اصفهان پیرامون آموزش مجازی بود. روش پژوهش از نوع مطالعات کیفی بود که با رویکرد پدیدارشناسی انجام گرفت و گردآوری داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته و گروه کانونی انجام شد. داده های حاصل از مصاحبه ها با مطالعه عمیق و طبقه بندی تحلیل شدند. یافته ها حاکی از آن بود که تجربه ی زیسته ی معلمان در 5 طبقه «آموزش و تدریس»، «دانش آموزان»، «والدین»، «بُعد فردی» و «سازمان و دولت» جای گرفت. نتایج حاصل از این مطالعه تجربه های مثبت و منفی معلمان را درباره ی هر طبقه نشان داد. در واقع معلمان به شناخت فرصت های آموزش مجازی پی بردند و عنوان کردند برای آموزش مؤثرتر باید پیش زمینه های زیر ساختی و آموزش بیشتر خود معلمان و خانواده ها، آماده سازی بانک های اطلاعاتی محتوای آموزشی و اتخاذ تدابیری خاص برای دانش آموزان عشایر انجام شود. البته به نظر آنان در برخی دروس مفهومی آموزش مجازی به تنهایی نمی تواند منجر یه یادگیری دانش آموزان شود.
رابطه ذهنیت فلسفی و سرمایه های روانشناختی با کیفیت تدریس معلمان دوره ابتدایی شهر کرمانشاه
منبع:
پژوهش و مطالعات علوم اسلامی سال چهارم دی ۱۴۰۱ شماره ۴۲
21 - 42
هدف پژوهش حاضر رابطه ذهنیت فلسفی وسرمایه های روانشناختی با کیفیت تدریس معلمان دوره ابتدایی شهر کرمانشاه می باشد، روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری تحقیق مورد نظر معلمان دوره ی ابتدایی شهر کرمانشاه می باشد (N=4500) که با استفاده از جدول کرچسی و مورگان 350 نفر را به عنوان حجم نمونه آماری انتخاب و با روش تصادفی منظم به جدایی گزینی آنها اقدام نمودیم، ابزار اندازه گیری در این تحقیق پرسشنامه های استاندارد از جمله سرمایه های روانشناختی لوتانز (2010) می باشد که با توجه به استاندارد بودن آن ها روایی و پایی آن ها مورد تایید اساتید متخصص قرار گرفته است؛ برای تجزیه و تحلیل اطلاعات استنباطی ازضریب همبستگی، تحلیل واریانس، آزمون تی، رگرسیون چندگانه استفاده می شود و همچنین برای غنای بیشتر تحقیق از روش های آماری توصیفی نمودارها، جداول توزیع فراوانی، شاخص های مرکزی وپراکندگی نیز بهره گرفته می شود، در ضمن کلیه ی عملیات اجرایی پردازش داده ها با استفاده از نرم افزار spss صورت می گیرد. ماحصل تحقیق را می توان این گونه بیان نمود که بین متغییرهای ذهنیت فلسفی و سرمایه های روانشناختی با کیفیت تدریس معلمان رابطه ی معنادار و همبستگی مثبتی وجود دارد.
ساخت و اعتباریابی آزمون شایستگی های فناورانه ی معلمان دوره ی ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۲۷ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
241 - 262
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ساخت و اعتباریابی آزمون شایستگی های فناورانه برای معلمان دوره ی ابتدایی ابتدایی بود. بدین منظور پرسشنامه ای حاوی 69 ماده تهیه شد و بر روی 414 معلم دوره ی ابتدایی شهر اهواز که به روش نمونه گیری خوشه ای دو مرحله-ای انتخاب شده بودند، اجرا گردید. سپس داده های جمع آوری شده تحلیل عاملی شدند و بدین وسیله آزمون شایستگی های فناورانه ی معلمان مشتمل بر 3 عامل و 47 ماده استخراج گردید که نزدیک به 60 درصد از واریانس سازه را تبیین می کرد. در این آزمون 20 ماده روی عامل اول (شایستگی های تلفیق فناوری در آموزش)، 17 ماده روی عامل دوم (شایستگی های شناسایی، انتخاب و کاربست ابزارهای فناورانه) و 10 ماده روی عامل سوم (گرایش به کاربرد فناوری) قرار داشت. نتایج بررسی پایایی آزمون شایستگی های فناورانه ی معلمان به روش آلفای کرونباخ برای عوامل 3 گانه آزمون به ترتیب 91/0، 95/0، و 97/0 محاسبه گردید. نتایج کلی نشان داد که اکثر سوالات پرسشنامه، شایستگی های فناورانه ی معلمان را می سنجد و از اعتبار و روایی مناسبی برخوردار است و عوامل بدست آمده از تحلیل عاملی می تواند شایستگی های فناورانه ی معلمان را به گونه ای مناسب اندازه گیری کند.
تبیین نقش خوش بینی و سرزندگی در رفتار نوآورانه معلمان دوره ابتدایی با میانجیگری انعطاف پذیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۵۳
۱۰۸-۹۱
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش خوش بینی و سرزندگی در رفتار نوآورانه معلمان با میانجیگری انعطاف پذیری انجام گرفته است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل معلمان مقطع ابتدایی شهر بیرجند در سال تحصیلی 98-1397 به تعداد 1500 نفر بود که با استفاده از نمونه گیری طبقه ای(بر مبنای جنسیت و میزان برخورداری) و بر اساس جدول مورگان تعداد 306 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای سنجش متغیر خوش بینی و انعطاف پذیری از پرسشنامه لوتانز (2007)، رفتار نوآورانه از پرسشنامه کانتر (1988) و سرزندگی از پرسشنامه شایروم (2004) استفاده شده است. روایی محتوایی پرسشنامه ها را متخصصان تأیید کرده اند. در این پژوهش ضریب پایایی پرسشنامه ها با به کارگیری ضریب آلفای کرونباخ برای پرسشنامه خوش بینی و انعطاف پذیری 0/80، رفتار نوآورانه 0/88 و برای سرزندگی 0/72 برآورد شده است. تجزیه و تحلیل داده ها در سطح توصیفی (فراوانی، میانگین، انحراف معیار) و سطح استنباطی (همبستگی پیرسون، رگرسیون و مدل الگویابی معادلات ساختاری) انجام گرفته است. نتایج حاکی از آن بود که خوش بینی با میزان بتای 0/42، سرزندگی 0/61 و انعطاف پذیری 0/50 پیش بینی کننده رفتار نوآورانه و خوش بینی با بتای 0/39 و سرزندگی با بتای 0/42 پیش بینی کننده انعطاف پذیری است. یافته ها نشان دادند که انعطاف پذیری نقش میانجی را ایفا می کند.
بررسی نقش میانجی فضائل و توانمندی های شخصیت در رابطه بین جنسیت و هیجان های مثبت و منفی معلمان ابتدایی در کلاس درس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۵
123 - 143
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر ، با هدف بررسی نقش میانجی فضائل و توانمندی های شخصیت در رابطه بین جنسیت و هیجان های مثبت و منقی معلمان ابتدایی در کلاس درس انجام شد. پژوهش حاضر یک پژوهش بنیادی بود؛ که در دسته تحقیقات توصیفی و به طور دقیق تر همبستگی از نوع معادلات ساختاری جای می گیرد. جامعه آماری این مطالعه شامل تمامی معلمان دوره ابتدایی در سال تحصیلی 1400-1399 شهرستان اشکذر به تعداد 207 نفر بود؛ که با استفاده از روش تمام شماری تمامی معلمان در پژوهش شرکت کردند. جهت گردآوری داده ها ی پژوهش از پرسشنامه فضائل و توانمندی های شخصیت پیترسون و سلیگمن (2004)، و پرسشنامه هیجان پذیری در تدریس ویلاویسنسیو (2010)، استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Amos در دو سطح توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج مدلسازی معادلات ساختاری نشان دادند که جنسیت به طور مثبت و معنادار (55/0 = β) توانمندی ها و فضائل شخصیت را پیش بینی می کند. فضائل و توانمندی های شخصیت نیز به طور مثبت و معنادار (32/0 = β) هیجانات مثبت تدریس و به صورت منفی و معنادار هیجانات منفی تدریس (42/0- = β) را پیش بینی می کند. بررسی شاخص های برازش مدل نیز نشان داد که مدل نهایی پژوهش از برازش مناسبی برخوردار می باشد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که با تقویت فضائل و توانمندی های شخصیت معلمان ابتدایی می توان تا حدودی تجربه هیجانات مثبت تدریس را در آنان افزایش و تجربه هیجانات منفی را کاهش داد.
تجارب زیسته معلمان ابتدایی از شایستگی های دیجیتالی مورد نیاز برای دوران پساکرونا: یک مطالعه پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
173 - 201
حوزه های تخصصی:
با توجه به این که هدف پژوهش حاضر بررسی و شناسایی تجارب و ادراکات زیسته معلمان ابتدایی از شایستگی های دیجیتالی موردنیاز آنان برای دوران پساکرونا می باشد، رویکرد پژوهش به کار برده شده کیفی، روش پدیدارشناسی توصیفی (2020) می باشد. بدین منظور با استفاده از فن مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته، ادراک و تجربه زیسته 27 نفر از معلمان مقطع ابتدایی شهرستان ساری که به صورت نمونه گیری هدفمند با شیوه های بیشینه تغییرات و ملاک محور انتخاب شدند، مورد بررسی و واکاوی قرار گرفت. لازم به ذکر است که جهت اعتباربخشی به یافته ها از روش بازبینی توسط اعضا و بررسی دو متخصص بیرونی جهت کنترل داده ها استفاده گردید. داده ها مبتنی بر راهبرد هفت مرحله ای Colaizzi (1969) تحلیل گشت. یافته های پژوهش در بخش مصاحبه با معلمان مقطع ابتدایی نشان داد که ادراک معلمان از شایستگی دیجیتالی در عصر پساکرونا شامل 12 مضمون (استراتژی های آموزش دیجیتالی، اهداف آموزش و یادگیری در فضای دیجیتال، زیرساخت های آموزش دیجیتال، همکاری با ذی نفعان، گسترش ارتباطات فناورانه، نفوذ معنوی معلمان در محیط دیجیتال، دیجیتالی سازی رفتار، جهت گیری به سمت دیجیتالی سازی، سیستم مدیریت دیجیتالی، مهارت های اطلاعاتی، مهارت های تولید محتوا، مهارت های استفاده از ابزار دیجیتالی) و 36 زیر مضمون است. بدین سان برای پیشبرد و پیشرفت شایستگی دیجیتالی معلمان، سیاست گذاران و برنامه ریزان آموزشی می توانند باتوجه به مولفه های شناسایی شده از شایستگی های دیجیتالی معلمان به ویرایش اسناد بالادستی بپردازند و هم چنین مدرسان کاردان و متخصص تکنولوژی آموزشی را جهت آماده سازی معلمان با مهارت و شایستگی دیجیتالی منصوب کنند.
بررسی تاثیر آموزش مجازی و خوکارآمدی معلمان دوره ابتدایی بر کیفیت تدریس
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر که با هدف اثربخشی آموزش مجازی بر کیفیت تدریس و خودکارآمدی معلمان دوره ابتدایی انجام شده است و از نوع نیمه آزمایشی همراه با پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل کلیه معلمان ابتدایی شهرستان آبدانان بود. که نمونه آماری این پژوهش شامل 30 نفر از جامعه آماری خواهد بود، که به دو گروه ،گواه (15 نفر) و آزمایش (15 نفر) جایگزین شده اند. روش نمونه گیری پژوهش به شیوه خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شد و به صورت تصلدفی در گروه های آزمایش و کنترل جایگزین شدند. در این پژوهش از دو پرسشنامه کیفیت تدریس رسولی (1389) و خودکارآمدی اسچانن موران و وولفورک (2001) استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون کوواریانس آنکوا و مانکوا استفاده شد.پایایی پرسشنامه کیفیت تدریس با استفاده از آلفای کرونباخ، 86/0 بود و پایایی پرسشنامه خودکارآمدی (اسچانن موران و وولفورک) 83/0 برآورد گردیده است، روایی پرسشنامه ها توسط متخصصین امر، مورد تأیید قرار گرفت. به منظور تحلیل داده ها از نرم افزار Spss نسخه 21 استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد؛ آموزش مجازی باعث بهبود کیفیت تدریس و خودکارآمدی معلمان می گردد.
بررسی رابطه بین طرحواره های ناسازگار اولیه با استرس شغلی و خودکارآمدی شغلی آموزگاران ابتدایی ناحیه 2 کرمان
حوزه های تخصصی:
هدف : با توجه به اهمیت توجه به مشکلات شغلی از جمله استرس و خودکارآمدی شغلی و نقش طرحواره های ناسازگار اولیه(EMS) در محیط شغلی، در این مطالعه به بررسی نقش طرحواره های ایثار، اطاعت، بازداری هیجانی و معیارهای سخت گیرانه با استرس و خودکارآمدی شغلی معلمان پرداخته شد. روش : به این منظور پرسشنامه های خودکارآمدی معلم بندورا(۱۹۹۷)، استرس شغلی کاهن و همکاران(1964) و سوالات مرتبط پرسشنامه طرحواره های یانگ (1994) مورد استفاده قرار گرفت. جامعه آماری شامل آموزگاران ابتدایی شاغل در سال تحصیلی 1400-1401 در ناحیه 2 کرمان بودند که براساس جدول مورگان تعداد 201 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای مورد بررسی قرار گرفتند و داده ها با روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون خطی چندگانه در فضای آماری spss22 مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که استرس شغلی با خودکارآمدی رابطه منفی و معناداری دارد و نتایج رگرسیون نیز تائید کننده رابطه استرس شغلی و خودکارآمدی بود. طرحواره های ناسازگار اولیه ی اطاعت، ایثار، بازداری هیجانی و معیارهای سختگیرانه با افزایش استرس شغلی و کاهش خودکارآمدی شغلی مرتبط هستند و حتی می توانند نقش پیش بین برای این دو متغیر داشته باشند. نتیجه گیری: از این رو با توجه به تاثیرات منفی طرحواره های ناسازگار اولیه در تمام ابعاد زندگی فرد و از طرفی اهمیت نقش و تاثیرگذاری معلم در تعلیم و تربیت دانش آموزان به خصوص در دوران ابتدایی ضرورت دارد که به تعدیل طرحواره ها در معلمان پرداخته شود تا هم استرس شغلی آنها کاهش یابد و هم اینکه خودکارآمدی شغلی آنها در امر آموزش افزایش یابد.
بررسی رابطه جو مدرسه و تعادل کار و زندگی معلمان آموزش ابتدایی با میانجی گری نقش استرس شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
146 - 158
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه جو مدرسه و تعادل کار و زندگی معلمان آموزش ابتدایی با میانجی گری نقش استرس شغلی انجام شد. روش این پژوهش کمّی، بنیادی، همبستگی و به طور دقیق تر مدلسازی معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش شامل تمامی معلمان مدارس ابتدایی (دخترانه و پسرانه) شهر یزد در سال 1400-1399 به تعداد 1759 نفر بود. 317 معلم از جامعه مورد مطالعه به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. ابزار های گردآوری پژوهش، پرسشنامه جو مدرسه پاشیاردیس (1390)، پرسشنامه استرس کریاکو (1976) و ساتکلیف و پرسشنامه تعادل کار و زندگی وونگ وکو (2009) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Amos 24 انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد جو مدرسه به صورت منفی و معنادار استرس شغلی (42/0- = β) و به صورت مثبت و معنادار تعادل کار زندگی(54/0 = β) را پیش بینی می کند. یافته ها همچنین نشان داد استرس شغلی به صورت منفی و معنادار تعادل کار- زندگی (42/0- = β) را در معلمان مقطع ابتدایی پیش بینی می کند. نتایج آزمون بوت استراپ نشان داد که در رابطه بین جو مدرسه و تعادل کار- زندگی، متغیر استرس شغلی نقش میانجی دارد. در نهایت بررسی شاخص های برازش نشان داد که مدل پیشنهادی پژوهش از طریق داده های تجربی مورد تایید قرار می-گیرد. بنابراین با بهبود بخشیدن به ابعاد مختلف جو مدرسه می توان استرس شغلی معلمان را کاهش داد و در نهایت تعادل بین کار و زندگی را در این قشر از جامعه افزایش داد و بدین طریق موجبات افزایش رضایت شغلی و بهبود عملکرد شغلی را فراهم کرد.
تأثیر برنامه درسی پنهان بر تربیت دینی دانش آموزان از دیدگاه معلمان مطالعه موردی (مدارس ابتدایی منطقه خمینی شهر استان اصفهان)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر برنامه درسی پنهان بر تربیت دینی دانش آموزان از دیدگاه معلمان مطالعه موردی (مدارس ابتدایی منطقه خمینی شهر استان اصفهان) بود. روش کار: روش انجام پژوهش، توصیفی- پیمایشی بوده است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی معلمان شاغل در مدارس ابتدایی منطقه خمینی شهر اصفهان بوده است که تعداد آن ها 1200 نفر بود و بر اساس جدول کرجسی و مورگان 291 نفر به صورت نمونه گیری خوشه ای مرحله ای از مدارس منطقه انتخاب شدند. ابزار پژوهش مورد استفاده پرسشنامه برنامه درسی پنهان حسینی (1389) بود. جهت تجزیه و تحلیل سؤالات پژوهش از آزمون t تک نمونه استفاده شد. نتایج: نتایج این پژوهش نشان داد که عامل جو اجتماعی، ساختار سازمانی و تعامل متقابل معلم و دانش آموز بر تربیت دینی از دیدگاه معلمان مدارس ابتدایی تأثیر دارد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های تحقیق و تأثیر برنامه درسی پنهان بر تربیت دینی دانش آموز لازم است برنامه ریزان و مجریان و معلمان از ظرفیت برنامه درسی پنهان برای تربیت دینی دانش آموزان غافل نباشند.
طراحی و اعتباریابی چارچوب سواد فرهنگی معلمان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال بیست و چهارم تابستان ۱۴۰۲شماره ۶۲
119 - 164
حوزه های تخصصی:
پژوهش پیش رو با هدف طراحی و اعتباریابی چارچوب سواد فرهنگی معلمان دوره ابتدایی و با رویکرد آمیخته از نوع اکتشافی متوالی انجام شد. در بخش کیفی، از روش تحلیل مضمون استفاده شد. مشارکت کنندگان بالقوه بخش کیفی متخصصان دانشگاهی در سال تحصیلی 1399 بودند که از میان آن ها یازده نفر به شیوه هدفمند از نوع گلوله برفی انتخاب شدند. اصالت و صحت داده ها در بخش کیفی با زاویه بندی تحلیلی و بررسی قابلیت اعتمادپذیری داده های پژوهش تأمین شد و برای تحلیل داده های کیفی از روش تحلیل مضمون استفاده شد. در بخش کمّی، روش توصیفی از نوع پیمایشی به کار گرفته شد و از تحلیل عامل تأییدی برای روایی و از ضریب آلفای کرونباخ برای تأیید پایایی استفاده شد. یافته های بخش کیفی شامل 1020 گزاره مفهومی اوّلیه، 3 مؤلفه اصلی، 10 ملاک و 85 نشانگر بود که با ترسیم روابط بین آن ها، چارچوب مفهومی سواد فرهنگی معلمان شکل گرفت. در پایان بخش کیفی، براساس چارچوب اوّلیه حاصل از این بخش، پرسشنامه ای در خصوص ارتباط و تناسب اجزای چارچوب تنظیم شد و در اختیار 200 نفر از معلمان دوره ابتدایی ناحیه یک شهر شیراز قرار گرفت. تحلیل عامل تأییدی بر داده های بخش کمّی چارچوب پیشنهادی برآمده از یافته های بخش کیفی را تأیید کرد. از این چارچوب می توان در سنجش سواد فرهنگی و نیز طراحی برنامه های توسعه حرفه ای معلمان دوره ابتدایی بهره گرفت.
واکاوی رابطه فرهنگ سازمانی با یادگیری ضمنی دوران کرونا در نظام آموزش و پرورش (مطالعه موردی: معلمان مدارس ابتدایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فناوری های آموزشی در یادگیری دوره ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۹
130 - 146
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف واکاوی رابطه فرهنگ سازمانی با یادگیری ضمنی دوران کرونا در نظام آموزش و پرورش (مطالعه موردی: معلمان مدارس ابتدایی) انجام شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری شامل کلیه معلمان ابتدایی شاغل در مدارس دولتی استان البرز به تعداد 6657 نفر بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای و بر اساس جدول کوکران تعداد 363 نفر از معلمان به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه فرهنگ سازمانی دنیسون و برای سنجش یادگیری ضمنی در سازمان، از پرسشنامه محقق ساخته یادگیری ضمنی استفاده شد. بررسی ارتباط فرهنگ سازمانی با یادگیری ضمنی با همبستگی پیرسون و بررسی توانایی فرهنگ سازمانی در پیش بینی یادگیری ضمنی با تحلیل رگرسیون انجام شده است. نتایج نشان داد که بین فرهنگ سازمانی و یادگیری ضمنی در مدرسه ارتباط معناداری وجود دارد. همچنین فرهنگ سازمانی، می تواند پیش بینی کننده یادگیری ضمنی در مدرسه باشد.