مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
امنیت سازی
آموزة "عملیات پیشدستانه" با هدف دگرگونی در ساختار رژیم های حاکم بر منطقه، تحت پوشش مبارزه با تروریسم پس از 11سپتامبر2001 در دستور کار واشنگتن قرارگرفت که حمله به افغانستان سرآغاز آن بود. پیروزی زود هنگام و سقوط طالبان موجب شد تا با وجود مخالفت های همه جانبه، عراق در یک ائتلاف نمادین اشغال گردد. واقعیات، ابهامات ژئوپولیتیکی صحنه عراق و واکنش منفی بازیگران باعث شد تا فضای منطقه ای و جهانی به گونه ای شکل گیرد که سراب سیاست "امپراتوری جویانه" آمریکا به فرآیند معطوف به چندجانبه گرایی مبدل گردد. اکنون با گذشت 5سال از این عملیات و تحمل خسارات بیش از انتظار، دکترین مزبور و اقدامات اعمالی در فرایند"دموکراسی سازی" و "امنیت سازی" فاقد مطلوبیت های مورد انتظار بوده و موجب تصاعد بحران امنیتی در عراق و منطقه گشته است. هدف نوشتار حاضر تحلیل این روند می باشد و به نظر می رسد، سیاست تعامل سازنده بین ایالات متحِده و ج.ا.ایران راهبرد اساسی برای برون رفت از این بن بست و برقراری ثبات و امنیت پایدار در منطقه می باشد که به دلیل ذاتی بودن نظام سلطه، تحقق این امر دور از انتظار است.
امنیت سازی با توسعه پایدار در مناطق مرزی (مطالعه موردی، شهر مریوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اﻣﺮوزه ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﮔﺴﺘﺮدﮔی ﺷﻬﺮﻧﺸیﻨی و رواج ﻧﺎ اﻣﻨی ﻫﺎی اﺟﺘﻤﺎﻋی در ﺷﻬﺮﻫﺎ، ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻣﻮﺿﻮع اﻣﻨیﺖ سازی، ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺆﺛﺮ ﺑ ﺮآن و راﻫکﺎرﻫﺎی ﺗﻘﻮیﺖ اﻣﻨیﺖ در ﺷﻬﺮﻫﺎ ﺿﺮورت یﺎﻓﺘﻪ اﺳﺖ و ایﻦ ﻣﻮﺿﻮع در ﺷﻬﺮﻫﺎی ﻣﺮزی از ﺣﺴﺎﺳیﺖ ﺑیﺸﺘﺮی ﺑﺮﺧﻮردار اﺳ ﺖ. ﺣﻔﻆ و ﮔﺴﺘﺮش اﻣﻨیﺖ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﻣﺮزی دﻏﺪﻏﻪ ﻫﻤیﺸﮕی کﺸﻮرﻫﺎیی اﺳﺖ کﻪ دارای ﻣﺮزﻫﺎی ﻣﺸﺘﺮک ﻃﻮﻻﻧی ﺑﺎ ﻫﻤﺴﺎیﮕﺎن ﺧﻮد ﻣی ﺑﺎﺷﻨﺪ. دیﺪﮔﺎه ﻫﺎی ﻧﻮیﻦ در زﻣیﻨﻪ اﻣﻨیﺖ سازی ﻣﻨﺎﻃﻖ ﻣﺮزی ﺑﺮ اﺳﺘﺮاﺗﮋی ﺗﻮﺳﻌﻪ ﭘﺎیﺪار ﻣﻨﺎﻃﻖ ﻣﺮزی ﺗﺎکیﺪ ﻓﺮاوان دارﻧﺪ. در ﺣﻘیﻘﺖ آﻧﭽﻪ کﻪ ﻣی ﺗﻮاﻧﺪ اﻣﻨیﺖ مناطقﻣﺮزی را ﺗﻀﻤیﻦ ﻧﻤﺎیﺪ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﭘﺎیﺪار ﻣﻨﺎﻃﻖ ﻣﺮزی اﺳﺖ. در ایﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ ﺗﻼش ﺑﺮ ایﻦ اﺳﺖ کﻪ ﺑﺎ ﻣﻌﺮﻓی ﺗﻮﺳﻌﻪ ﭘﺎیﺪار ﻣﻨﺎﻃﻖ ﻣﺮزی ﺑﻪ ﻋﻨﻮان راﻫﺒﺮد اﺳﺎﺳی ﺣﻔﻆ و ﮔﺴﺘﺮش اﻣﻨیﺖ مناطق ﻣﺮزی ﺑﻪ ﺑﺮرﺳی یکی از ﻣﻨﺎﻃﻖ ﻣﺮزی کﺸﻮر ﺑﺮ اﺳﺎس ایﻦ دیﺪﮔﺎه ﺑﭙﺮدازد. ایﻦ ﭘﮋوﻫﺶ از نوع کاربردی واز روش ﻫﺎی ﺗﻮﺻیﻔی و ﺗﺤﻠیﻠی اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪه اﺳﺖ، که اطلا عات ازطریق منابع کتابخانه ای، واسنادی ومنابع اینترنتی ومشاهدات میدانی جمع آوری شده در ایﻦ ﭘﮋوﻫﺶ، ﭘﺲ از ﺑﺮرﺳی ﻧﻈﺮیﻪ ﻫﺎ در ﺧﺼﻮص ﺗﻮﺳﻌﻪ ﭘﺎیﺪار ﻣﻨﺎﻃﻖ ﻣﺮزی، ﺑﺎ اﻧﺘﺨﺎب ﻣﻨﻄﻘﻪ ﻣﺮزی ﺷﻬﺮ مریوان ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻣﻮردی، ﺑﻪ ﺗﺎﺛیﺮ ﻣﺮزی ﺑﻮدن ﻣﻨﻄﻘﻪ ﺑﺮ ﺳﺎﺧﺘﺎر ﻓﻀﺎیی، ﻣکﺎﻧی آن ﭘﺮداﺧﺘﻪ ﺷﻮد. و در نهایت به این نتیجه منتج شده است کﻪ توسعه پایدار ارمغان امنیت وامنیت پایدار ارمغان توسعه است و اﻣکﺎﻧﺎت در ﻣﻨﻄﻘﻪ ﻣﻄﺎﺑﻖ اﻟﮕﻮی ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺗﻮزیﻊ ﻧﺸﺪه و در ﺟﻬﺖ ﺗﺤﻘﻖ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﭘﺎیﺪار ﻧﻤی ﺑﺎﺷﺪ. ﺑﺎ ﻋﻨﺎیﺖ ﺑﻪ ایﻨکﻪ ﻧﻈﺎم ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ریﺰی ایﺮان ﺑﻪ ﺻﻮرت ﺑﺨﺸی ﻣی ﺑﺎﺷﺪ و ایﻦ ﻧﻮع ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ریﺰی ﺑﻪ ویﮋﮔی ﻫﺎی ﻣﻨﺎﻃﻖ ﻣﺮزی ﺑی ﺗﻮﺟﻪ اﺳﺖ.
سیاست گذاری امنیت منطقه ای متداخل و رقابتی در قفقاز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظام های امنیت منطقه ای در سال های بعد از جنگ سرد با تغییرهای مشهودی روبه رو شده است. برخی از نظریه پردازان علت آن را «سیاستگذاری رشد نهادهای امنیت منطقه ای» می دانند. اگرچه دربارة ارزش های امنیتی و راهبردی نهادهای منطقه ای و بین المللی اتفاق نظر چندانی وجود ندارد، واقعیت این است که این نهادها از اوایل دهة 1990 به بعد، رشد چشمگیری پیدا کرده اند. پیش از جنگ جهانی دوم، نهادهای منطقه ای و بین المللی رسمی چندانی در فرایند سیاستگذاری امنیتی وجود نداشت. پرسش بنیادین این نوشتار این است که «فرایند و نشانه های سیاستگذاری امنیت منطقه ای قفقاز چه ویژگی و نشانه ای دارد؟» فرضیه نوشتار بیانگر آن است که «سیاستگذاری امنیت منطقه ای قفقاز در دوران بعد از جنگ سرد، ماهیت متداخل و رقابتی دارد». چارچوب نظری نوشتار براساس «سیاستگذاری امنیت متداخل در فضای شبه آشوب» است. در تنظیم نوشتار از روش شناسی «تحلیل محتوا و تحلیل داده ها» استفاده می شود.
اولویت بندی تهدیدهای جمهوری اسلامی ایران از راه قفقاز جنوبی: راهبردها و راهکارها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همواره تحول ها و پویش های امنیتی قفقاز جنوبی تأثیر مستقیمی بر منافع و امنیت ملی ایران داشته اند. امروزه جمهوری اسلامی ایران با توجه به همسایگی با فققاز جنوبی و داشتن مرز با دو جمهوری آذربایجان و ارمنستان از تحول های این منطقه تأثیر زیادی می پذیرد. در سال های اولیه استقلالِ جمهوری های آذربایجان، ارمنستان و گرجستان، پیدایش چالش های داخلی، دشواری های دوران استقلال، ضعف در دولت سازی و ملت سازی، تنش های مرزی و مناقشه های سرزمینی، سرایت بحران های داخلی به فراسوی مرزها، خلأ ژئوپلیتیکی در چندسال نخست فروپاشی شوروی و ورود قدرت های خارجی پس از یازده سپتامبر، مسائل مهمی از نگاه ایران بودند. در سال های اخیر شکل گیری پویش های نوین امنیتی در حوزه محیط زیست، فرهنگی و اجتماعی، ژئواکونومی و رقابت راهروهای فرامرزی در حوزه انرژی و حمل ونقل، محیط امنیتی قفقاز جنوبی را برای امنیت ملی ایران برجسته تر کرد. برای تصمیم گیری مناسب در برابر تحول های این دو منطقه، تهدیدهای این مجموعه امنیتی باید اولویت بندی شوند؛ آن گاه می توان راهبردها و راهکارهای مناسبی نیز در برابر این تهدیدها اجرا کرد. شناسایی و اولویت بندی مهم ترین تهدیدها در این منطقه را به عنوان مسئله محوری این نوشتار در نظر گرفتیم و تلاش می کنیم با اولویت بندی این تهدیدها در منطقه، راهبردها و راهکارهایی ارائه دهیم. پرسش اصلی این است که«اولویت بندی مهم ترین پویش های تهدیدزای متوجه جمهوری اسلامی ایران از راه قفقاز جنوبی چیست؟» روش نوشتار پیمایش با پرسشنامه است. نتیجه کلی اینکه در قفقاز جنوبی تهدیدهای امنیتی و اقتصادی/ژئواکونومیکی اولویت زیادی دارند و می توان در چارچوب راهبردهای پیشنهادی چالش ها و تهدیدها را مهار کرد.
گذار از بلوغ تقابل به الگوی تعامل نئولیبرال؛ تأملی مقایسه ای به سیاست خارجی ترامپ و بایدن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات اصلی در مورد رفتار سیاست خارجی کشور ها در عرصه نظام بین الملل نوع جهت گیری سیاست خارجی آنان نسبت به موضوعات و تهدیدات بین المللی-منطقه ای می باشد. در سال ۲۰۱۶ با روی کار آمدن دونالد ترامپ به نوعی سیاست خارجی آمریکا دچار چرخش پارادایمی در جهت گیری سیاست خارجی شد. سیاست خارجی آمریکا در دوران دونالد ترامپ به نوعی بر مبنای ظهور نشانگان تقابل با ساختار نظام بین الملل و ساخت یابی روایت بازدارندگی شده بود، رهیافتی که اساساً به دنبال امتیازگیری از رقبا در حوزه های مختلف بود؛ اما با انتخابات سال ۲۰۲۰ و روی کار آمدن جو بایدن، نشانگان تعامل و همکاری مشروط با ساختار جهانی در گفتمان سیاست خارجی آمریکا مفصل بندی شد. بر همین اساس، سؤال اصلی پژوهش حاضر آن است که سیاست خارجی آمریکا در فاصله سال های ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۱ دارای چه نشانگانی با نظام بین الملل است؟ سیاست خارجی آمریکا در این سال ها دچار نوعی شیفت پارادایمی گشته و نوع تعامل و کنشگری در عرصه روابط بین الملل دارای نشانگان تقابلی و تعاملی با ساختار و سیستم جهانی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که سیاست خارجی آمریکا از دوران ترامپ تا بایدن در الگو های رفتاری از بلوغ تقابل به مدل رفتاری تعاملی در محور رئالیسم مشروط به همکاری گذار پیدا کرده است. این نوشتار با روشی توصیفی–تحلیلی مطابق چارچوب نظری گام بر خواهد داشت
سیاست آبی اسرائیل در مدیترانه شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۳۴)
219 - 252
ماهیت سیاسی منابع آب در خاورمیانه و پیش بینی اینکه آب جای نفت را به عنوان یک منبع منازعه بگیرد به عنصری تعیین کننده در تامین ثبات و آرامش منطقه به شمار می رود. مصرف زیاد آب با توجه به الگوی رشد جمعیتی خاورمیانه و سیاست های پر تنش آبی دولت ها برای سیطره بر آب های مرزی و زیرزمینی بخصوص در مدیترانه شرقی، مدیریت آب را در آن منطقه بحران زا کرده است. اسرائیل با ترکیبی از سیاست تهدید و ترغیب به صلح با اعراب به سرقت آب از رودخانه های مرزی و سفره های زیرزمینی دست زده است و هرگونه قرارداد آبی را منوط به تامین آب اسرائیل دانسته است و کنترل بر منابع آبی رود اردن، یرموک، حصبانی، بانیاس و کلیه سفره های آبی کلیدی را به عنوان حداقل نیاز امنیتی خود تلقی می کند. علاوه بر این با استفاده از تکنولوژی نمک زدایی آب به دنبال حل کمبود آب خود در مقایسه با محیط پیرامونی گام برداشته است. با تشریح مبحث سوال مقاله آن است که، اسرائیل چگونه به تامین امنیت آبی در قیاس با محیط پیرامونی خود دست زده است؟ نتایج حاکی از آن بوده که اسرائیل با سیاست توسعه سرزمینی مناطق جولان و کرانه باختری و بهره گیری از راهبرد نمک زدایی به همراه اصلاح الگوی مصرف و هزینه به تامین امنیت آبی خود دست زده است. نویسندگان این مقاله با روش تبیینی بر اساس داده های کتابخانه ای و اظهارنظر مقامات سیاسی به تبیین آن پرداخته اند.
تاثیر چند جانبه گرایی تاکتیکی بر جهت گیری و نقش ملی ایران در جنوب غرب آسیا
منبع:
غرب آسیا سال ۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳
7 - 22
حوزه های تخصصی:
در سال های قرن 21 زمینه برای تغییرات ژئوپلیتیکی در جنوب غرب آسیا به وجود آمد. هرگونه جابه جایی در موازنه قدرت تأثیر خود را در سیاست منطقه ای و الگوی راهبردی کشورها به جا می گذارد. ایران از راهبرد چندجانبه گرایی و سیاست همسایگی برای نقش یابی موثر در جنوب غربی آسیا بهره گرفت. علت اصلی بهره گیری از چنین انگاره ای را می توان ماهیت بحران ساز و پرمخاطره محیط منطقه ای ایران دانست. «سائول کوهن» مفهوم «کمربند شکننده» را در تبیین ویژگی های ساختاری غرب آسیا به کار گرفت. کوهن بر واقعیت های ژئوپلیتیکی تأکید داشت. در چنین شرایطی مهمترین مسئله کشورها از جمله ایران آن است که از چه سازوکارهایی برای امنیت سازی منطقه ای بهره می گیرند؟ ایران منطقه ای نیازمند همکاری های ژئوپلیتیکی، اقتصادی، تاکتیکی و راهبردی با کشورهای منطقه ای است. نقش یابی امنیتی ایران در فضای کمربند شکننده جنوب غرب آسیا و خاورمیانه در شرایطی حاصل می شود که درک دقیقی نسبت به شکل بندی قدرت در سطح منطقه ای و سیاست بین الملل داشته باشد. مفروض مقاله آن است که جنوب غرب آسیا در زمره حوزه های ژئوپلیتیکی آشوب زده بوده و امنیت سازی نیازمند پیچیدگی های مبتنی بر کاربرد قدرت، انعطاف تاکتیکی، همکاری های منطقه ای و مشارکت سازنده خواهد بود. پرسش اصلی مقاله آن است که «ایران در فضای کمربند شکننده جنوب غرب آسیا، از چه راهبرد منطقه ای برای امنیت سازی می بایست استفاده نماید؟» فرضیه مقاله به این موضوع اشاره دارد که «راهبرد ایران برای امنیت سازی در محیط بحرانی و آشوب زده می بایست مبتنی بر نشانه هایی از چندجانبه گرایی و همکاری سازنده با کشورهای منطقه ای باشد.» در تنظیم مقاله از رهیافت «کمربنده شکننده سائول کوهن» استفاده خواهد شد. در تنطیم مقاله از «روش تحلیل داده ها» استفاده خواهد شد.
مشارکت مردمی؛ انتظام و امنیت سازی در سپهر اندیشه امام خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
امروزه، بهره گیری از ظرفیت های غیر سازمانی در جهت بهینه سازی ظرفیت های سازمانی پلیس، در تمام جوامع یک ضرورت اجتناب ناپذیر است؛ از این رو، می توان گفت که مشارکت مردمی ناظر بر شناسایی امور و رخدادهایی است که ماهیت راهبردی یافته اند؛ پس برای دستیابی به رویکردی نسبتا پایدار در تبیین راهبردهای انتظام و امنیت سازی در عرصه مردمی و دیگر عرصه های نیازمند اتکا به مشارکت مردمی، تبیین ماهیت و مبانی نظری و نیز عناصر و مختصات مشارکت، از اهمیتی اساسی برخوردار است و یکی از منابع اصلی و مطمئن برای استخراج خطوط راهنما، اندیشه ها و دیدگاه های رهبران فکری انقلاب اسلامی است. بر این اساس، مقاله حاضر با هدف پاسخ گویی به این پرسش شکل گرفت که «مشارکت مردمی در دیدگاه امام خامنه ای دارای چه بنیان ها، ابعاد، عناصر و مختصاتی است و این دیدگاه، چه بایسته ها و راهبردهایی را در راستای مأموریت های پلیس در جمهوری اسلامی ایران الزام آور می سازد». به منظور پاسخ به این پرسش در پژوهش حاضر، با ارائه یک الگو از مفهوم مشارکت مردمی و با روش تبارشناسی، تحولات و کاربردهای این مفهوم در زمینه های مختلف به صورت تحلیل محتوای کیفی از متن بیانات حضرت آیت الله خامنه ای بررسی شده و با روشی دیالکتیک در ارتباطی دوسویه میان تصور از مشارکت و امر واقعی مشارکت، ابعاد و اجزای نادیده این مفهوم بازنمایی و تعریف گردید. اجزا، ابعاد و مؤلفه های سازنده و مرتبط ذیل 10 مقوله مشارکت به مثابه جهان بینی یا روش، موضوع، اهداف، مشارکت کننده، کیفیت، فرآیند و مراحل، میدان، آثار و پیامدها و نتایج، پایدارسازی و مبانی نظری ترسیم و در حد لازم و تااندازه ای که برای ادراک استقرار معنای واحد از کلام در موضوع مورد نظر از کفایت لازم برخوردار باشد، تبیین شد که در مقام مقایسه با ادبیات موجود، نوعی تعمیق و توسعه فضای معنایی این مفهوم نیز به شمار می رود.