۱.
کلیدواژهها:
قرآن پیامبران گراندد تئوری کافران صورت نمای برچسب زنی
صورت نمایی(برچسب زنی) پدیده ی اجتماعی فراگیری است که در روابط انسان ها با یکدیگر تأثیر گذار بوده است. این پدیده در جهان اسلام نیز رواج داشت. برای شناسایی عوامل و شرایط زمینه ساز این پدیده و پیامدهای آن و دریافت رهنمود قرآن درباره این پدیده و آشنایی با راهکارهای مقابله با آن از دیدگاه قرآن، آیات این کتاب مقدس بررسی شد.
در این تحقیق با بهره گیری از روش پیشنهادی در نظریه زمینه ای(GT) داده های قرآنی مورد بازکاوی و تحلیل قرار گرفته است. دستاورد این تحقیق پیشنهاد فرضیه های ذیل است: 1 تکبر موجب صورت نمایی پیامبران الهی و کتاب های آسمانی است. 2- در شرایط غلبه فرهنگ چند خدایی، ظهور پیامبران و آیین جدید زمینه ساز صورت نمایی ارزش های توحیدی است. 3- در شرایط حاکمیت نظام اشرافی، جهل آحاد جامعه موجب صورت نمایی پیامبران الهی است. 4- پیامدهای دنیوی و اخروی صورت نمایی با فراوانی پدیده ی صورت نمایی رابطه مستقیم دارد. پیشنهاد می شود: به کاربردی کردن فرضیه های فوق اندیشید و از روش های کیفی مانند نظریه زمینه ای در مطالعات قرآنی و تاریخی بهره جست.
۲.
کلیدواژهها:
علامه طباطبایی قرآن کریم المیزان فی تفسیرالقرآن سیوطی مجمل و مبین الاتقان فی علوم القرآن الدر المنثور
یکی از مباحث علوم قرآنی که توسط عالمان این علم مورد
توجه قرار گرفته موضوع مجمل و مبین در قرآن کریم است. جلال الدین سیوطی درکتاب الإتقان
فی علوم القرآن فصلی با عنوان « فی مجمله و مبینه » دارد و در آن فصل آیاتی که
از نظر او دارای اجمال هستند را برشمرده و معانی مختلف مترتب بر آن آیات را بیان
کرده است . او اسبابی مانند اشتراک لفظی ، حذف ، غرابت و... را برای اجمال برمی
شمارد و آیاتی را به عنوان مثال بیان می کند. به نظر می رسد در تفسیر المیزان، با
بررسی آیاتی که سیوطی آن ها را دارای اجمال برشمرده است، علامه طباطبایی در بیشتر موارد
، آن آیات را با توضیح و توجه به سیاق از شکل مجمل خارج کرده است. البته در برخی آیات
که طبق نظر سیوطی مجمل هستند ، علامه طباطبایی اظهار نظر صریح یا خاصی نداشته و تنها
به بیان وجوه مختلف معنایی آیه پرداخته است . این مقاله کوشیده است با بررسی اسباب
اجمال در آیاتی که در اتقان آمده و نیز پرداختن به روایات کتاب الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور ، دیدگاه
سیوطی درباره اسباب اجمال را مورد مطالعه قرار داده است و با مراجعه به کتب مختلف
علوم قرآنی و نیز تفسیر المیزان ، اجمال درآن آیات را تحلیل و بررسی نماید .
۳.
کلیدواژهها:
ابن حبان بستی تناقضات ابن حبان ابن حبان و امام رضا (ع) ابن حبان و اهل بیت (ع) راویان و روایات اهل بیت (ع)
ارزیابی های ناهمگونی در باره «ابن حبان بُستی»، حدیث پژوه نامبردار قرن چهارم وجود دارد. وی در نگاشته های خویش در ارتباط با عترت(ع) ، نسبت به دیگران از مکتب خلافت، اخبار بیشتری آورده و از این رهگذر در برخی منابع، شیعه خوانده شده است. در عین حال در جرح و تعدیل عترت(ع) دچار تناقض گشته و اعتبار روایات برخی امامان(ع) را دستخوش تردید قرار داده است؛ وی گاهی امام رضا(ع) را ستوده و از تجربه موفق خود در زیارت قبرش(ع) گفته و گاه، گرفتار خطا، پندار و راویِ اخباری شگفت شمرده است. او همچنین برخی روایات و راویان امام رضا(ع) خاصه «اباصلت» را، تضعیف کرده است. پژوهش حاضر که تلفیقی از روش توصیفی و تحلیلی و جامعه آماری آن، منابع رجالی - حدیثی فریقین است، در ارزیابی رفتار ناهمسان وی دست کم چهار عامل: تعصبات شدید مذهبی، عدم توازن شخصیت، غرور علمی و اشتغالات گوناگون را دخیل می داند. ارزیابی پژوهانه و منصفانه، حاوی این امرند که امام رضا(ع)، در بلندای وثاقت بوده، روایاتشان(ع) استوار و راویان آن حضرت(ع) در عِداد راویان موثق به شمار می آیند.
۴.
کلیدواژهها:
معرفت دینی تاریخی نگری حجیت سنت عصمت پیامبر (ص) تدوین سنت
ابوزید با نگرشی هرمنوتیک، با استفاده از دو اصل تمایز دین با معرفت دینی و تاریخی نگری به بررسی سنت پرداخت. او تعریف اصطلاحی سنت و حجیت بخشی گسترده به آن را، معرفت دینی و مساله ای ساخته دانشمندان، در دوره ای متأخر از پیامبر(ص) دانست بنابراین دلیلی بر پذیرش آن ندید و آن را به نقد کشید. ابوزید با تکیه بر تاریخی نگری، پیامبر(ص) را بشری محدود به شرایط زمان و مکان، دانست و سنت نبوی را مساله ای تاریخی، که نباید از آن تبعیت کرد. از دید او سنت پیامبر غیر وحیانی و همراه با خطاهای بشری بود و حتی در عصر نبوی نیز از آن تبعیت نمی شد و به همین دلیل تدوین و جمع آوری نگردید. دیدگاه ابوزید درباره سنت، به دلیل استفاده از مبانی ناکارآمد در این موضوع و استفاده سلیقه ای و غیر علمی از آنها، همچنین بی توجهی به شواهدی که ناقض دیدگاهش بود، با اشکالات جدی رو به روست؛ به همین دلیل نمیتوان دیدگاه ابوزید درباره سنت و حجیت آن را پذیرفت.
۵.
کلیدواژهها:
کلینی کافی اصحاب اجماع ابن ابی عمیر مشایخ ثقات
محمدبن ابی عمیر از یاران برجسته و خوشنام امام کاظم، امام رضا و امام جواد:و راوی و مصنف بخش مهمی از روایات امامیه است و نامش در توثیقات عام رجالی علاوه بر اصحاب اجماع، در میان مشایخ ثقات نیز به چشم می خورد. دانشوران امامیه از آغاز پیدایش این قواعد تاکنون، مواضع فکری و پیرو آن سیره های عملی مختلفی در برابر آن اتخاذ نموده و رویکردهایی، از پذیرش موسّع تا نقد و انکار قاطع روا داشته اند.
از آنجا که کافی اولین کتاب از کتب چهارگانه حدیث شیعه و مهم ترین آنهاست، بویژه اینکه گزینش روایات آن برمبنای صحت صدوری و نقد فهرستی-و نه سندی- بوده است، این نوشتار تلاش کرده است ضمن تمحیص دقیق روایات وی در این کتاب گرانسنگ به این پرسش پاسخ دهد که آیا می توان بر گمانه ی صحت مرسلات ابن ابی عمیر صحّه نهاد و میان رویکرد قدما همچون شیخ کلینی، با مبانی فقه الحدیثی امروز وفاقی ایجاد نمود؟
مطابق بررسی های انجام شده، از 2880روایت ابن ابی عمیر در کافی، 349روایت ضعیف بود که از آن میان هفت راوی بدنام در سند14روایت از وی مشاهده شد. این امر به انضمام قرائن تاریخی، پذیرش حجیت مرسلات را حتی در مورد این راوی بزرگ دشوار نموده و ضرورت نقد و بررسی روایات کافی را نیز مورد تأکید قرار می دهد.
۶.
کلیدواژهها:
قرآن روایات فقه الحدیث نقد متن نورالثقلین
بدون تردید روایات مسند و صحیح یکی از گنیجینه های ارزشمند در تبیین آیات و رمزگشایی از آنها و تأویل متشابهات است. دستیابی به روایاتی که هم به لحاظ سندی و هم به لحاظ متنی بتواند چنین نقشی را در فهم آیات قرآن کریم ایفا کند، همواره وجهه همّت قرآن پژوهان به ویژه در تفاسیر اثری بوده است؛ امّا مشکل اساسی موجود در نوع تفاسیر اثری یعنی «حذف اسانید روایات» موجب گردیده که احراز نسبت روایات به معصوم دستخوش تردید جدّی گردد؛ توجه به جنبه فقه الحدیثی و متنی روایات هر چه بیشتر ضرورت می یابد.
در این راستا از آنجا که در بسیاری از تفاسیر مأثور گردآوری روایات به منظور حفظ آنها از نابودی مورد اهتمام مفسران بوده، روایات صحیح و سقیم با هم آمیخته شده و گاه روایات ضعیف و حتی موضوع و مجعول در تفاسیر اثری جای گرفته است، به گونه ای که برخی از تفاسیر روایی سنّی و شیعی را با آسیب اساسی مواجه ساخته است.
از آنجا که بر اساس روایات معصومین (علیهم السلام) یکی از معیارهای اساسی در صحت و سقم روایات، عرضه ی آن به قرآن کریم است، در این پژوهش، روایات تفسیر نورالثقلین حویزی ذیل برخی از آیات با توجه به این معیار فقه الحدیثی مورد بررسی قرار گرفته است. این بررسی بیانگر آن است که برخی از این روایات علاوه بر تعارض و عدم مطابقت با مسلّمات عقلی و مسلّمات علمی و مانند آن، با آیات محکم قرآن کریم نیز سازگاری ندارند.
۷.
کلیدواژهها:
شیخ طوسی نجاشی تعارض جرح و تعدیل ابوسلمه سالم بن مکرم اسماء متشابه
ابوخدیجه سالم بن مکرم که به ابوسلمه نیز مکنی است، از جمله راویانی است که وثاقت او محل تضارب آرای رجالیان بوده است. وجود روایات فقهی مهمی که در صورت وثاقت سالم بن مکرم، به صحت متصف می شوند و نیز نام های مشابهی که گاه خلط آنها با سالم بن مکرم، موجب تضعیف برخی اسناد و حتی تضعیف خود سالم شده، اهمیت بررسی بیشتر وضعیت رجالی این راوی را آشکار می سازد.
این پژوهش، با توجه به داده های رجالی و مداقه در سند احادیث و با در نظر داشتن نام های مشابه، به این نتیجه رسیده است که در حل این تعارض، احتمال عدول شیخ از تضعیف، با توجه به قطعی نبودن رجوع وی به تعدیل، قابل تأمل است. با صرف نظر از تعارض درونی ادعا شده در اقوال شیخ، مقتضای «جمع» و نیز «ترجیح»، توثیق سالم است، اما صحیح تر آنست که بگوییم سالم ثقه است؛ زیرا تضعیف شیخ، ناشی از یکی دانستن سالم بن مکرم و سالم بن ابی سلمه است. در نتیجه، تضعیف شیخ درباره ی سالم بن مکرم قابل اخذ نیست و توثیق نجاشی، بدون معارض باقی می ماند.