مطالب مرتبط با کلیدواژه

تغییر اقلیم


۲۰۱.

تحلیل روند تغییراقلیم استان خوزستان با استفاده از مدل های آماری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تغییر اقلیم خوزستان مدل های آماری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۰ تعداد دانلود : ۱۴۴
عناصری نظیر دما، رطوبت و بارندگی براقلیم یک منطقه تأثیر گذار بوده و تعیین کننده چگونگی تغییر اقلیم آن منطقه هستند. این تحقیق در جستجوی شناخت تغییرات اقلیمی دما و بارش، طی دوره آماری مشخص، در راستای آگاهی از وجود یا عدم وجود تغییر دما و بارش می باشد تا ضمن شناخت تغییرات، نتایج حاصل از تحقیق در امور مختلف محیطی برای تدوین برنامه های منطقه ای مورد استفاده قرار گیرد. در این تحقیق محاسبات و تحلیل هادرطول سال در مقیاس زمانی ماهانه و سالانه با استفاده از روش های آماری ناپارامتری من-کندال، پیرسون و اسپیرمن وتحلیل روند با استفاده از دوره آماری 30 ساله (1987-2016). به منظور مطالعات تغییرات اقلیمی از داده های ده ایستگاه سینوپتیک در گستره استان خوزستان به طوری که کل سطح استان را پوشش دهند مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج بررسی نشان می دهد که عامل بارش در اکثر ماههای سال در ایستگاههای مورد مطالعه روند صعودی داشته و دمای ماهانه نیز دارای روند صعودی می باشد. افزایش دما در هر ده ایستگاه باعث تشدید تبخیر و تأثیر بر منابع آبی می شود. در مرکز استان و در شهر اهواز روند داده های ماهانه و سالانه نشان دهنده روند افزایشی معنی داری در سطح 1 و 5 در صداست.
۲۰۲.

اثر تغییر اقلیم بر رواناب رودخانه کارواندر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تغییر اقلیم رواناب ریزمقیاس نمایی مدلSDSM CORDEX مدل WEAP حوضه کارواندر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۹ تعداد دانلود : ۱۸۸
پدیده تغییر اقلیم در چند دهه اخیر در نتیجه افزایش گازهای گلخانه ای و گرم تر شدن دمای کلی زمین بوقوع پیوسته است. به طوری که منجر به تغییرات قابل توجه در عناصر هواشناسی و در نتیجه وضعیت منابع آب در مناطق شده است. خشکسالی های پی در پی، سیلاب های بزرگ، هاریکن های دریایی و ... از جمله پیامدهای تغییر اقلیم است. هدف از این تحقیق بررسی اثر تغییر اقلیم بر رواناب رودخانه کارواندر است. در این تحقیق از داده های CORDEX مدل REMO تحت دو سناریو RCP4.5 و RCP8.5 در بازه زمانی پایه (1384-1365) و بازه زمانی آینده (1400-1434) استفاده شد. طی این تحقیق از مدل SDSM و Linear Scaling برای ریزمقیاس سازی داده های اقلیمی استفاده گردید. نتایج بدست آمده مدل SDSM نشان داد که بین رواناب رودخانه کارواندر و 26 پارامتر بزرگ مقیاس اقلیمی (NCEP) همبستگی قابل قبولی وجود ندارد. سپس با روش Linear Scaling همبستگی بالایی بین بارش و رواناب مشاهده شد و مدل اقلیمی REMO در شبیه سازی پارامترهای اقلیمی عملکرد مناسبی نشان داد. پارامترهای اقلیمی برای دوره زمانی آینده (1400-1434) شبیه سازی و با دوره مشاهداتی (1365-1384) مقایسه شد. طبق نتایج حاصل از این پژوهش می توان گفت که رواناب کل حوضه در سری زمانی آینده و تحت هر دو سناریوRCP4.5 و RCP8.5 افزایش داشته است. جهت بررسی اثر تغییر اقلیم بر روی تخصیص آب از مدل ارزیابی و برنامه ریزی آب (WEAP) استفاده شد. نتایج مدل WEAP برای سه سناریو افزایش سطح کشاورزی، پیشرفت صنعتی و افزایش جمعیت نشان دهنده، افزایش نیاز آب در حوضه آبریز و افزایش نیاز تامین نشده برای کشاورزی، شرب و صنعت در منطقه است.  
۲۰۳.

تحلیل اثر گاز گلخانه ای متان بر نوسانات بارش فصلی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تغییر اقلیم گاز گلخانه ای گاز متان آنومالی بارش ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۲ تعداد دانلود : ۱۳۴
افزایش جوی غلظت گاز های گلخانه ای می تواند فراوانی تغییرات بارش در مناطق مختلف جهان را افزایش دهد. بنابراین، شناسایی اثرات گرمایش جهانی بر بارش کشوری نظیر ایران که در منطقه ای خشک از کره ی زمین واقع شده است از اهمیت بسزایی در برنامه ریزی های مربوط به منابع آب برخوردار می باشد. با توجه به هدف تحقیق، روش تحلیل آماری مورد استفاده قرار گرفت. جهت تحلیل ها، داده های مجموع بارش 34 ایستگاه منتخب از سال 1984 تا 2012 از سازمان هواشناسی کشور اخذ گردید. همچنین آمار و اطلاعات گاز متان (بر حسب بیلیون در قسمت) به عنوان یکی از مهمترین عوامل گرمایش جهانی، از سایت سازمانNOAA دریافت شد. ابتدا ارتباط این عناصر با روش ضریب پیرسون مشخص شده و سپس میزان تغییرات بارش نسبت به بلند مدت مورد محاسبه قرار گرفت. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که، بارش های بهاره در بخش های شمالی و شمال غربی کشور با رشدی 13 میلمتری؛ و بارش ایستگاه های نیمه جنوبی کشور با کاهش 46 درصدی نسبت به بلند مدت روبرو بوده اند. با توجه به افزایش مقدار گازهای گلخانه ای، نتایج تحلیل داده ها در فصل تابستان حاکی از کاهش 30 میلیمتری بارش ایستگاه های جنوبی ایران نسبت به بلند مدت می باشد؛ ولی بالعکس بارش در ایستگاه های غربی و شمالی، رشدی 14 میلیمتری داشته اند. همچنین نتایج نشان داد که، بارش پاییزه بیشترین ارتباط را با گرمایش جهانی داشته است؛ در این فصل، بارش ایستگاه های غربی حدود 24 میلیمتر نسبت به بلند مدت کاهش یافته است، اما ایستگاه های جنوب غربی و سپس جنوب شرقی رشدی 17 میلیمتری را تجربه کرده اند. در نهایت، نتایج حاصل از تحلیل بارش زمستانه ایران حکایت از کاهش 6/18 میلیمتری در ایستگاه های غرب و شمال غربی داشتند.
۲۰۴.

شبیه سازی و پیش بینی مؤلفه های اقلیمی دما و بارش در مناطق خشک (مطالعه موردی: دشت میناب)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تغییر اقلیم گزارش پنجم سناریو مناطق خشک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۳ تعداد دانلود : ۱۵۶
در این پژوهش تغییرات متوسط دما و بارش ماهانه دو ایستگاه سینوپتیک بندرعباس و میناب در دو دوره زمانی (2015-2044 و 2074-2045) و بر اساس خروجی مدل گردش عمومی جو CanESM2 و سه سناریو RCP2.6، RCP4.5 و RCP8.5 مورد بررسی قرار گرفت. سپس با استفاده از آزمون من-کندال، روند این دو پارامتر ارزیابی شد. همچنین داده های شبیه سازی شده توسط این مدل ها با داده های مشاهداتی با استفاده از ضرایب (NS, R2 ,RMSE) مورد ارزیابی قرار گرفتند. بررسی این ضرایب، نشان دهنده توانایی بالای مدل SDSM در مدل سازی پارامتر بارش و دما در هر دو ایستگاه می باشد. همچنین نتایج نشان داد که بارش سالانه در سناریو RCP2.6 ایستگاه سینوپتیک بندرعباس و در سناریو RCP4.5 و RCP8.5 ایستگاه میناب کاهش می یابد و بیشترین کاهش در مؤلفه بارش در ایستگاه سینوپتیک میناب اتفاق می افتد. مقادیر درجه حرارت متوسط در دوره آتی در سناریوی انتشار RCP8.5 بیشتر از سایر سناریوهای انتشار می باشد. به طور کلی، این نتایج نشان می دهد که مقادیر درجه حرارت در ابتدای قرن 21 در دشت میناب افزایش پیدا خواهد کرد، ولی مؤلفه بارندگی تنها در سناریو RCP2.6 افزایش می یابد. در حالی که در میانه قرن (2045-2074) در ایستگاه سینوپتیک میناب و بندرعباس تنها در سناریو RCP2.6، شاهد کاهش دما در مقیاس سالانه می باشیم. لذا با کاهش بارش و افزایش دما و نقش آن ها در افزایش میزان تبخیر و تعرق، پیشنهاد می گردد، برنامه ریزان به دنبال راهکار هایی برای مدیریت بهتر منابع آب و اصلاح روش های بهره برداری از آن به ویژه در بخش کشاورزی، باشند و خود را با شرایط آینده تطبیق دهند.
۲۰۵.

پیش نگری تغییرات بارش در سواحل جنوبی دریای خزر تا پایان قرن 21 با استفاده از سناریوهای مختلف واداشت تابشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بارش تغییر اقلیم دریای خزر LARS - WG6 RCPs

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۷ تعداد دانلود : ۱۳۹
بارش اصلی ترین جزء چرخه هیدرولوژی است و پیش نگری آن در بسیاری از مطالعات از جمله برنامه ریزی های محیطی و آمایش سرزمین اهمیت بالایی دارد. باتوجه به این نکته، هدف این پژوهش پیش نگری تغییرات بارش در سواحل جنوبی دریای خزر به عنوان پربارش ترین منطقه کشور است. بدین منظور از داده های مدل جهانی HadGEM2 تحت تأثیر سه سناریوی واداشت تابشی (RCP2.6، RCP 4.5 و RCP 8.5) با کاربست مدل ریزمقیاس گردانی LARS-WG6 بهره گرفته شد، سپس تغییرات بارش در سه دوره زمانی مختلف (2050-2021، 2080-2051 و 2100-2081) نسبت به دوره پایه (2018-1989) مورد بررسی قرار گرفت. جهت واسنجی و صحت سنجی مدل LARS-WG نیز از آزمون های آماری T و F و همچنین شاخص های MAE، MSE، RMSE و R 2 استفاده شد. نتایج حاصل از ارزیابی عملکرد مدل ریزمقیاس گردانی حاکی از دقت قابل قبول و بالای این مدل در ایستگاههای  مورد مطالعه است. نتایج پیش بینی مدل  نیز نشان داد که میزان بارش در دوره (2050-2021) به طور متوسط در سواحل جنوبی دریای خزر به میزان 2/0 درصد کاهش پیدا خواهد کرد، اما بارش در دوره های 2080-2051 و 2100-2081 به ترتیب به میزان 4/5 و 7/10 درصد افزایش خواهد یافت. در مجموع بر اساس نتایج حاصل، بارش در سواحل جنوبی دریای خزر تا پایان قرن 21 نسبت به دوره پایه به طور متوسط 7/5 درصد افزایش خواهد یافت. بیشترین افزایش مربوط به ایستگاه گرگان با 2/12 درصد و کمترین میزان نیز مربوط به ایستگاه بابلسر به 3/0 درصد است. کمترین و بیشترین تغییرات بارش نیز بر اساس سناریوهای RCP 8.5  و RCP 2.6 برآورد شده است.
۲۰۶.

تأثیر تغییرات اقلیم و کمبود آب بر تصمیم های آبیاری کشاورزان استان خراسان شمالی: محصولات عمده زراعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تصمیم های آبیاری تغییر اقلیم کمبود آب لاجیت کسری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۴ تعداد دانلود : ۱۶۸
در این مقاله، اثر کمبود آب و شرایط اقلیمی بر تصمیمات آبیاری کشاورزان در تولید محصولات عمده زراعی گندم، جو، پنبه، چغندرقند و یونجه در استان خراسان شمالی ارزیابی شده است. تصمیم های آبیاری کشاورزان در قالب یک مدل مدیریت شامل معادلات سهم اراضی آبی، پذیرش تکنولوژی آبیاری و دفعات آبیاری مزرعه تعریف شده است و اثر شاخص های کمبود آب و عوامل اقلیمی، روش تأمین آب مزرعه، ویژگی های اراضی و جمعیتی کشاورز مورد بررسی قرار گرفتند. برای این منظور از طریق تکمیل پرسشنامه توسط 380 کشاورز اطلاعات مورد نیاز جمع آوری و سپس با استفاده از روش های لاجیت کسری، لاجیت دوگانه و OLS معادلات مدل مدیریت برآورد شده اند. نتایج نشان داد که کمبود اقتصادی و فیزیکی منابع آب، شرایط اقلیمی دما و بارندگی و رخدادهای شدید سرمازدگی و گرمازدگی محصول و خشکسالی، تأثیر قابل توجهی بر تصمیم های آبیاری کشاورزان دارند. کشاورزان از طریق تصمیم به آبیاری مزرعه و اتخاذ تکنولوژی های جدید سعی می کنند خسارت ناشی از تغییر اقلیم و کمبود آب را کاهش دهند. همچنین نوع منبع آبیاری سطحی و زیرزمینی، روش آبیاری، کیفیت و مقیاس مزرعه بر تصمیمات کشاورز تأثیر معنادار دارد. در مناطقی که آب سطحی در دسترس نیست، سطح اراضی آبی کاهش می یابد و به دلیل کمبود آب، کشاورزان رغبت بیشتری برای سرمایه گذاری در فناوری های جدید دارند. مزارعی که از نظر جنس خاک مزرعه، جهت و شیب زمین زراعی و دسترسی به منابع از کیفیت بالاتری برخوردار هستند، کشاورزان تمایل بیشتری برای سرمایه گذاری در روش های نوین آبیاری دارند و دفعات آبیاری را در مزارع افزایش می دهند. لذا، اعمال سیاست هایی جهت بهبود کیفیت و یکپارچه سازی اراضی، میزان گسترش تکنولوژی را افزایش و حجم آب مصرفی در مزرعه را کاهش می دهد. همچنین، ویژگی های جمعیتی کشاورز از قبیل تجربه، مالکیت، تحصیلات بر تصمیماتی که کشاورز برای آبیاری مزرعه می گیرد تأثیرگذار هستند. ایجاد بستر تحصیل و آموزش کشاورزان، میزان آگاهی کشاورزان را نسبت به روش های نوین کشاورزی و اهمیت منابع آب افزایش می دهد. نتایج این تحقیق اطلاعات ارزشمندی در مورد چگونگی واکنش کشاورزان در سیستم های تولید و انطباق با تغییرات اقلیمی و اتخاذ سیاست های اثربخش فراهم می کند.
۲۰۷.

بررسی تأثیر تغییر اقلیم بر ارزش افزوده بخش کشاورزی کشورهای منتخب منا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تغییر اقلیم ارزش افزوده بخش کشاورزی پانل هم جمعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۷ تعداد دانلود : ۱۴۶
تغییرات آب وهوایی کره زمین به عنوان نتیجه روزافزون کشورها برای دستیابی به رشد اقتصادی بالاتر در دهه های اخیر اثرات زی ادی را به دنبال داش ته ک ه نمی توان تأثیر آن بر بخش کشاورزی را نادیده گرفت. بخش کشاورزی به لحاظ نقشی که در تأمین مواد غذایی مردم دارد، یکی از اصلی ترین بخش های متأثر از تغییر اقلیم است که ب ا تأثیرپ ذیری از ش رایط اقلیم ی ه ر منطق ه می تواند بر اقتصاد آن منطقه تأثیر بگذارد. در این میان برخی از مناطق در معرض تغییرات آب وهوایی شدیدتری قرار دارند؛ ازجمله منطقه خاورمیانه و کشور ایران که از این مسئله مستثنی نیستند. در این تحقیق به بررسی تأثیر تغییرات آب وهوایی بر ارزش افزوده بخش کشاورزی کشورهای منطقه منا پرداخته می شود. بدین منظور از داده های دما و بارش و ارزش افزوده بخش کشاورزی 11 کشور منطقه منا برای دوره زمانی 2001-2016 و از مدل هم جمعی با رهیافت حداقل مربعات معمولی اصلاح شده(FMOLS) و حداقل مربعات معمولی پویا(DOLS)  استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که یک رابطه بلند مدت هم جمعی میان تغییر اقلیم و ارزش افزوده بخش کشاورزی وجود دارد. در طول دوره موردبررسی متغیر دما اثر منفی و معنادار و متغیر بارش اثر مثبت و معنادار داشته است؛ به نحوی که با هر یک درصد افزایش دما و بارش در بلندمدت ارزش افزوده بخش کشاورزی در مدل (FMOLS) به ترتیب به میزان 28/0-، 03/0 درصد و در مدل (DOLS) به میزان 09/0-، 02/0 درصد تغییر می یابد.
۲۰۸.

تحلیل فضایی تغییرات اقلیمی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تغییر اقلیم شاخص های فرین خوشه بندی ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۶ تعداد دانلود : ۱۹۴
این پژوهش با هدف تحلیل فضایی تغییرات اقلیمی دما در ایران انجام شد. ابتدا با استفاده از آزمون من-کندال و شیب سن، روند تغییرات شناسایی شد. سپس با استفاده از روش های تحلیل مولفه های اصلی و خوشه بندی، گستره ایران از لحاظ روند تغییرات سالانه شاخص های فرین در چهار خوشه دسته بندی شد. 38 ،33 ، 18 و 11 درصد از ایستگاهها به ترتیب در خوشه های 1، 2، 3 و 4 قرار گرفتند. شدیدترین روندهای افزایشی در ایستگاههای خوشه یک، که در نواحی پست و کم ارتفاع ایران استقرار دارند رخ داده است. میانگین ارتفاع آنها 535 متر است. ایستگاههای خوشه 2 روند افزایشی متوسط و ایستگاههای خوشه 3 روند افزایشی ضعیفی را تجربه کرده اند. ایستگاههای خوشه 2 غالبا در نواحی شمال غرب و غرب ایران استقرار یافته اند، اما ایستگاههای خوشه 3 نظم خاصی را از نظر پراکندگی فضایی نشان نمی دهند. ایستگاههای خوشه 4 بر خلاف سه خوشه دیگر، روندهای آشکاری را نشان نمی دهند. به طور کلی، نتایج این پژوهش نشان داد که بین عامل ارتفاع و شیب روند شاخص های فرین گرم همبستگی معکوس وجود دارد. یعنی هرچه ارتفاع کاهش می یابد، شیب روند افزایش می یابد. بنابراین ایستگاههایی که در نواحی پست و کم ارتفاع قرار گرفته اند نسبت به نواحی مرتفع، تغییرات اقلیمی شدیدتری را تجربه کرده اند. همچنین تغییرات اقلیمی شاخص های حدی گرم قوی تر از شاخص های حدی سرد و روند افزایش دماهای کمینه بیشتر از دماهای بیشینه است. علاوه بر آن، تعداد شب های گرم با شیب بیشتری نسبت به تعداد روزهای گرم افزایش یافته است.
۲۰۹.

ارزیابی اثرات تغییرات اقلیم بر تقاضای گردشگری در شهرهای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تقاضای گردشگری تغییر اقلیم انتشار آلاینده الگوی ARDL شهرهای ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۷ تعداد دانلود : ۱۵۵
اهمیت گردشگری در ابعاد اقتصادی و اشتغال زایی به حدی است که می تواند به عنوان نیروی محرکه اقتصادی هر کشوری محسوب شود. در این زمینه یکی از ارکان توسعه جهانگردی، بررسی عوامل مؤثر بر تقاضای آن است؛ به طوری که پدیده تغییر اقلیم، یکی از موارد اصلی موردتوجه گردشگران می باشد. هدف از پژوهش حاضر، تعیین مهمترین عوامل اقلیمی اثرگذار بر تقاضای گردشگری بین المللی در شهرهای ایران می باشد که از الگوی خودتوضیح با وقفه های گسترده (ARDL) در دوره زمانی ۱۳۹۷-۱۳۶۰ استفاده شده است. نتایج به دست آمده از این مطالعه حاکی از آن است که متغیرهای اقلیمی شامل درجه حرارت، میزان بارندگی و میزان انتشار دی اکسیدکربن، تأثیر منفی و معنی داری بر تعداد گردشگران خارجی ورودی به شهرهای ایران داشته اند؛ به طوری که مطابق نتایج یک درصد افزایش در متغیرهای اقلیمی دما، بارندگی و انتشار دی اکسیدکربن، به ترتیب سبب کاهش ۲۳/۰، ۱۱/۱ و ۴۵/۰ درصد در میزان گردشگران خارجی شده است.
۲۱۰.

پایش تأثیر گرمایش جهانی برکشت گندم در دشت مغان (گرمی) با کاربرد مدل گردش عمومی جوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تغییر اقلیم کشت گندم سناریوهای اقلیمی دشت مغان مدل لارس دبلیوجی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴۱ تعداد دانلود : ۳۵۵
گرمایش جهانی و افزایش دما اثرات زیادی در بخش های مختلف از جمله کشاورزی خواهد داشت. افزایش دمای زمین باعث افزایش شدت تبخیر می شود و به تبع آن مقدار نیاز محصولات کشاورزی به آب بالا می رود. در پژوهش حاضر برای پایش اثر گرمایش جهانی بر نوسانات بارش و نیز در تولید و کشت محصول گندم در دشت مغان، از مدل LARS-WG و خروجی مدل اقلیمی HADCM3 تحت سناریوی A1B و نیز داده های اقلیمی (دمای حداقل، دمای حداکثر، بارش و ساعت آفتابی روزانه) ایستگاه گرمی در یک بازه زمانی 14 ساله (2017-2004) استفاده شد. با مقایسه میانگین های ماهانه پارامترهای مذکور این نتیجه حاصل شد که در سطح اطمینان یک درصد تفاوت معنی داری بین داده های شبیه سازی از مدل و داده های مشاهداتی در دوره پایه وجود نداشته و میانگین های پارامترهای اقلیمی داده های حاصل از مدل و داده های واقعی شبیه به هم بوده و همبستگی بالای بین آن ها وجود دارد. در خاتمه با مقایسه میانگین های ماهانه مشاهداتی و مدل سازی عناصر اقلیمی بارش، دمای حداقل، حداکثر و ساعت آفتابی با استفاده از پارامترهای آماری RMSE، MAE، NA و R2 نشان داده شد که مدل (LARS-WG5) استفاده شده دقت کافی را برای شبیه سازی داده های روزانه در پارامترهای مذکور در دشت مغان، استان اردبیل دارا می باشد. نتایج این پژوهش نشان داد که کاهش متوسط عملکرد گندم آبی و نیز کاهش تولید آن در منطقه موردمطالعه می تواند ناشی از کاهش بارش و نیز افزایش دمای منطقه باشد که خود ناشی از گرمایش جهانی است.
۲۱۱.

تحلیل اثربخشی سازه های تطبیق با تغییر اقلیم بر مدیریت پایدار آب در بخش فضای سبز تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تغییر اقلیم مدیریت پایدار آب فضای سبز تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۰ تعداد دانلود : ۱۸۰
فضای سبز به عنوان یکی از ارکان مهم در برنامه ریزی و مدیریت شهری، اثرات قابل توجهی در کنترل و بهبود تغییر اقلیم شهرها دارا می باشد و به عنوان یکی از بزرگترین مصرف کنندگان آب در شهرها محسوب می شود. لذا بکارگیری سازه های تطبیق با تغییر اقلیم در فضای سبز، در پایداری محیط شهری به ویژه مدیریت پایدار آب مؤثر خواهد بود. این پژوهش از نظر جهت گیری کاربردی، از لحاظ هدف، آزمون فرضیه و از نظر راهبرد، پیمایشی است. در پژوهش حاضر، جامعه آماری این تحقیق، کلیه کارشناسان فضای سبز شهر تهران بودند که تعداد کل آنان 1080 نفر بود و از این تعداد، 268 نفر به عنوان نمونه از طریق فرمول کوکران و روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای پاسخ به سؤالات تحقیق و بررسی اهداف تحقیق، پرسشنامه ای به عنوان ابزار اصلی تحقیق طراحی شد. برای تایید روایی ابزار اندازه گیری از سه نوع روایی ارزیابی تحت عنوان روایی محتوی، روایی همگرا و روایی واگرا استفاده شد که نتایج تحقیق نشان داد پرسشنامه از روایی مناسبی برخوردار است. همچنین، جهت تعیین پایایی پرسشنامه از دو معیار (ضریب آلفای کرونباخ و ضریب پایایی مرکب) بر طبق نظر فورنل و لارکر (1981) استفاده شد که در این پژوهش تمامی متغیرها از پایایی مناسبی برخوردار بودند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش معادلات ساختاری (SEM) به کمک نرم افزار Smart PLS3 صورت گرفت. یافته های تحقیق نشان دهنده ی آن است که سازه های باغبانی تطبیق با تغییر اقلیم با ضریب مسیر 447/0 تأثیر مثبت و معناداری بر بهینه سازی مصرف آب دارند، همچنین سازه های آموزشی تطبیق با تغییر اقلیم با ضریب مسیر 287/0 و سازه های اقتصادی تطبیق با تغییر اقلیم با ضریب مسیر 157/0بر بهینه سازی مصرف آب تأثیر مثبت و معناداری دارند، در حالی که سازه های سیاستگذاری تطبیق با تغییر اقلیم تاثیر معناداری بر بهینه سازی مصرف آب ندارد.
۲۱۲.

آنالیز روند تغییر اقلیم با استفاده از شاخص های حدی داده های بلند مدت بارش و دما در جنوب شرق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تغییر اقلیم شاخص های اقلیمی من-کندال روند جنوب شرق ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۴ تعداد دانلود : ۱۲۰
کاربرد نمایه های اقلیمی معرفی شده توسط تیم متخصصین شناسایی تغییر اقلیم و نمایه ها یکی از پرکاربردترین شیوه های تشخیص تغییر اقلیم می باشد. در این پژوهش به منظور تشخیص وقوع یا عدم وقوع تغییر اقلیم از داده های روزانه دما و بارش ایستگاههای سینوپتیک زابل، زاهدان و ایرانشهر طی دوره آماری 2015-1966 استفاده شد. بدین منظور 8 شاخص اقلیمی مرتبط با بارش و 2 شاخص مربوط به دما استفاده و آزمون من-کندال نیز برای تعیین روند و روش تخمین گر شیب سن برای تعیین بزرگی روند بکار گرفته شد. نتایج تحقیق حاکی از روند افزایشی غیر معنی دار در میزان بیشینه دمای بیشینه روزانه در ماه و میزان کمینه دمای کمینه روزانه در ماه می باشد. نمایه های مربوط به بارش نیز در سرتاسر استان کاهشی و بدون روند می باشند. هم چنین، نمایه روزهای خشک متوالی در ایستگاه ایرانشهر کاهشی و بدون روند اما در دو ایستگاه دیگر افزایشی و بدون روند می باشد. افزون بر این نیز نمایه روزهای مرطوب متوالی در ایستگاه ایرانشهر دارای روند کاهشی معنی دار و در زابل و زاهدان کاهشی غیر معنی دار می باشد. نمایه های بیشینه بارش یک روزه و پنج روزه نیز کاهشی می باشند که در مورد بیشینه بارش پنج روزه در ایستگاه زاهدان هیچ گونه روندی مشاهده نمی شود. به طورکلی می توان بیان کرد که شاخص های اقلیمی مربوط به دما و بارش در منطقه مطالعاتی به ترتیب رو به افزایش و کاهش می باشد. درمجموع با توجه به نبود روند معنی دار در اکثریت قریب به اتفاق شاخص ها می توان نتیجه گرفت که تغییرات و نوسانات رخ داده در منطقه مطالعاتی ارتباطی با پدیده تغییر اقلیم ندارد، هرچند که پی بردن به این تغییرات می تواند کمک بسیار شایانی به تصمیم گیری مدیران و برنامه ریزان شهری و منطقه ای، به خصوص در رابطه با امور مرتبط با توسعه کلان شهرها و کشاورزی و غیره کند.
۲۱۳.

بررسی تغییرات سوزبادهای دشت زرینه اوباتوو طی سه دهه اخیر با استفاده از روش من - کندال(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تغییر اقلیم رگرسیون چندجمله ای زرینه اوباتوو سوزباد من -کندال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۱ تعداد دانلود : ۱۲۶
هدف از این مطالعه بررسی رفتار سوزبادهای دشت زرینه اوباتوو است. پس از بررسی کمی و کیفی داده های روزانه دما و سرعت باد طی دوره ۱۳۶۸-1399 با استفاده از آزمون های K-S و Run Test، فرض نرمال و تصادفی بودن داده ها بررسی شد. شاخص سوزباد با برقراری شروط دمای پایین تر از منفی 2 درجه سلسیوس و سرعت باد بالاتر از 8 / 4 متر بر ثانیه تعریف شد. برای شناخت رفتار خطی و غیرخطی و برازش خط روند و محاسبه شیب آن، رگرسیون چندجمله ای غیرخطی به کارگیری شد. از آزمون  من - کندال و آماره T من- کندال نیز برای بررسی انحراف احتمالی و نوع و زمان تغییرپذیری و جهش در سری های زمانی یادشده و داده های سوزبادها استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که در کل میزان دمای فصل زمستان منطقه افزایش یافته و متعاقب آن هم میزان سردی سوزبادها و فراوانی وقوع آن ها تغییر کرده است؛ به طوری که دمای سرمایش سوزبادها روند کاهشی داشته و در سال 1386 جهش معنی داری را تجربه کرده است. از اواسط سال 1380 نیز فراوانی سالانه طبقه اول سوزبادها دارای روند کاهشی بوده و چند جهش معنی دار را نشان داده و حالت نرمال بلندمدت خود را از دست داده است.  
۲۱۴.

تغییرات پیش نگری شده در دما و بارش حوضه کشف رود بر مبنای روش های مقیاس-کاهی دینامیکی و آماری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تغییر اقلیم حوضه آبریز کشف رود مقیاس کاهی دینامیکی مقیاس کاهی آماری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۳ تعداد دانلود : ۱۳۸
اقلیم تحت تاثیر عوامل طبیعی و انسان ساز در سطح جهانی و منطقه ای در حال تغییر است. امروزه، مدل های سری CMIP، منابع داده ای چند مدلی را به منظور بهبود پژوهش های علمی در راستای شناخت تغییر اقلیم و خطرپذیری اقلیم آینده در مقیاس منطقه ای یا محلی و توسعه رهیافت هایی برای سازگاری با اقلیم ارایه می دهند. با این وجود، ثابت شده است که این مدل ها قادر به حل جزئیات ویژگی های تغییر اقلیم در مقیاس های مذکور نیستند. به منظور پرکردن این خلا، روش های مقیاس کاهی ( دینامیکی و آماری)، به عنوان راه های چند روشی به منظور بدست آوردن پیش نگری های با قدرت تفکیک مناسب از مدل های جهانی اقلیمی بکار می روند. ارائه اطلاعات مطمئن تر اقلیمی به صورت چند مدل، چند روش و چند مقیاس (M5S) می تواند به تصمیم گیران بخش-های مختلف همچون آب و کشاورزی در پاسخ به تغییرات اقلیم کمک نماید. در این راستا، در این پژوهش با هدف ارایه سناریوهای آتی اقلیمی دما و بارش در حوضه کشف رود (دشت مشهد) از دو روش مقیاس کاهی آماری (SDSM و BCSD) و یک مدل منطقه ای اقلیم (RegCM) استفاده شده است. برونداد مدل اقلیمی CanESM2 برای دوره حاضر (2005-1984) و دوره آینده نزدیک (2050-2021) با سه روش مذکور، مقیاس کاهی شد. نتایج نشان داد میانگین دما در حوضه کشف رود در تمام فصل ها افزایش می یابد (با سه روش). تغییرات بارش دارای نوسانات زیادی است. در دوره آتی، بارش تا 4 و 9 درصد تحت این سناریوی با دو روش SDSM و RegCM کاهش می یابد که از لحاظ آماری معنی دار نیست در حالیکه با استفاده از روش مقیاس کاهی BCSD، بارش به طور معنی داری تا 24 درصد در ایستگاه مشهد افزایش خواهد یافت.
۲۱۵.

ارزیابی تغییرهای اقلیمی در حوضه تالاب بین المللی هامون با استفاده از مدل LARS-WG6(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تغییر اقلیم تالاب بین المللی هامون LARS-WG6

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۷ تعداد دانلود : ۱۹۱
هدف این مطالعه ارزیابی وضعیت متغیرهای اقلیمی در حوضه ی تالاب بین المللی هامون با استفاده از مدل های مختلف گردش عمومی مدل ریزمقیاس گردان LARS-WG6 در دو سناریوی انتشار RCP4.5 و RCP8.5 در دوره های 2040-2021، 2060-2041 و 2080-2061 براساس داده های مشاهداتی ایستگاه سینوپتیک زابل در دوره ی پایه ی 2019-1983 است. ارزیابی دقت داده های شبیه سازی شده بیانگر تطابق بالای مقادیر شبیه سازی شده توسط مدل و مقادیر واقعی در دوره ی پایه است. نتایج ریزمقیاس گردانی نشان داد میانگین دمای کمینه و بیشینه در همه ی ماه ها در هر سه دوره، تحت دو سناریو ی در همه مدل ها افزایش خواهد یافت. روند افزایش در در دوره ی 2080-2061 نسبت به دوره های پیشین شدیدتر خواهد بود. بیشترین  و کمترین افزایش در میانگین دما ی کمینه و بیشینه ی ماهانه به ترتیب در مدل HadGEM2-EC ، سناریوی RCP8.5 و مدل MPI-ESM-MR ، سناریوی RCP4.5 پیش بینی شده است. طی دوره ی 2080-2021 دامنه ی تغییرات دمای بیشینه ماهانه در سناریوهای RCP4.5 و RCP8.5 به ترتیب 85/3-29/0 و 80/5-54/0 درجه ی سلسیوس و دامنه ی تغییرات دمای کمینه ماهانه به ترتیب 51/3-18/0 و 38/5-61/0 درجه ی سلسیوس خواهد بود. میانگین بارش ماهانه در مدل ها و سناریوهای مختلف به صورت نوسانی پیش بینی شده است. تغییرات میانگین بارش ماهانه تحت مدل ها و سناریوهای مختلف بین 68/3- الی 6/8 میلی مترخواهد بود. بیشترین میزان افزایش میانگین بارش ماهانه در ماه مارس توسط مدل HadGEM2-EC در سناریوی RCP4.5 به میزان ۶/۸ میلی متر در دوره 2060-2041 پیش بینی شده است. بیشترین میزان کاهش میانگین بارش ماهانه در ماه ژانویه توسط مدل MIROC5 در سناریوی RCP4.5 به میزان ۶۸/۳ میلی متر در دوره 2080-2061 پیش بینی شده است. نتایج این مطالعه می تواند در اتخاذ راهکارهای معیشتی و شیوه های کشاورزی سازگار با اقلیم برای مدیران عرصه های منابع طبیعی مفید باشد.
۲۱۶.

بررسی تغییرات اقلیمی شهر کرمانشاه با استفاده از روش های ضریب خشکی دومارتن، منحنی آمبروترمیک و اقلیم نمای آمبرژه در بازه ی 1370 تا 1399

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: آمبرژه آمبروترمیک تغییر اقلیم کرمانشاه دومارتن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۰ تعداد دانلود : ۱۴۱
اقلیم، شرایط پیچیده و خلاصه ای از وضع جوی منطقه ای است که به طور مشخصی در ارتباط با عرض جغرافیایی و سایر عوامل جغرافیایی است تغییر اقلیم یکی از معضلات کنونی جامعه بشری است و تهدید و بلایی برای سیاره زمین به شمار می آید. از این رو در پژوهش بررسی روند تغییرات بارندگی و دمای کرمانشاه در بازه ی زمانی 30 ساله (1370 تا 1399) از سازمان هواشناسی کشور با استفاده از روش های طبقه بندی اقلیمی دومارتن، آمبروترمیک و آمبرژه انجام گرفته است. داده های هواشناسی به بازه های 10 ساله و یک بازه ی 30 ساله تفکیک شدند. نتایج نشان داد که متوسط بارندگی کرمانشاه در بلند مدت و در طول سه دهه تغیرات فروانی داشته و بیشتر متوسط بارندگی ها کمتر از میزان استاندارد بوده اما در بعضی سال ها بارندگی بیشتر از میزان استاندارد است همچنین متوسط دما در طول این سه دهه روند افزابشی را نشان می دهد که نشان از افزایش دما کرمانشاه همزمان با تغییرات اقلیمی و افزایش دمای در زمین است. بررسی تغییرات اقلیمی با روش دومارتن در طول سه دهه تغییرات چندانی نشان نمی دهد و کرمانشاه در اقلیم نیمه خشک قرار دارد در مورد آمبرژه نیز اقلیم نیمه خشک سرد بدست آمد که در بازه زمانی مورد نظر بدون تغییر بود اما در مورد نمودار آمبروترمیک در دهه 70 شمسی (1370-1379) خرداد تا مهر دما بر بارش افزونی دارد اما در دو دهه 80 شمسی (1380-1389) و 90 شمسی (1390-1399) شمسی ماه خشک سال از اردیبهشت شروع و به مهر ختم می شود. که ناشی از تأثیر افزایش دما بر اقلیم کرمانشاه است.
۲۱۷.

ارزیابی کارایی مدل های تغییر اقلیم در شبیه سازی مولفه های دما و بارش (مطالعه موردی حوزه آبخیز کرگانرود)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: تغییر اقلیم MIROC NoerESM1-M HadGEM2-ES CCT گزارش پنجم هیات بین الدول

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۳ تعداد دانلود : ۱۳۰
با توجه به زمان بر بودن و عدم صرفه اقتصای استفاده از مدل های دینامیکی، استفاده از روش های ریزمقیاس نمایی اقلیمی آماری افزایش یافته است. در این پژوهش نتایج مدل های اقلیمیHadGEM2-ES ،MIROC و NoerESM1-M که توسط جعبه ابزار CCT پس از شبیه سازی پارامترهای اقلیمی روزانه بارش، دمای حداکثر و حداقل ریز مقیاس سازی شدند در حوزه آبخیز کرگانرود در استان گیلان ارزیابی و مقایسه شده است. از اطلاعات هواشناسی ایستگاه سینوپتیک بندرانزلی در دوره 2018-1975 به عنوان دوره مشاهداتی استفاده شده است. پارامترهای روزانه بارش، دمای حداکثر و حداقل حوزه آبخیز کرگانرود تحت سناریوهای RCP4.5 وRCP8.5 و به ترتیب در سه دوره آتی 2050-2025، 2051-2075 و 2100-2076 شبیه سازی انجام و با دوره مشاهداتی مورد مقایسه قرار گرفت. به منظور بررسی ارزیابی مدل های اقلیمیHadGEM2-ES ،MIROC و NoerESM1-M از شاخص های ارزیابی NS، R² و RMSE بهره گرفته شد. نتایج این پژوهش نشان داد که مقایسه تغییرات داده های دمای آتی منطقه با استفاده از مدل های اقلیمی بکار گرفته شده با دوره مشاهداتی با توجه به آزمون من کندال، تصادفی نبوده و تحت تاثیر عواملی، علاوه بر همبستگی، روند معنی دار از خود نشان دادند که بیشترین سطح معنی داری به ترتیب مربوط به دمای حداکثر (4.04=Z) و دمای حداقل(4.6=Z) در سطح اطمینان بالای 95 درصد در مدل اقلیمی NoerESM1-M و در دوره آتی 2075-2051 تحت سناریوی RCP8.5 و میزان آن افزایشی می باشد.
۲۱۸.

استراتژی های طراحی در ساخت و سازهای تاب آور اقلیمی (نمونه موردی: خانه عباسیان کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تغییر اقلیم تاب آوری اقلیمی استراتژی های تاب آوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۰ تعداد دانلود : ۱۵۳
تغییر شرایط اقلیمی در سطح جهان و اثرات ناشی از آن موضوع نگران کننده عصر حاضر است. تاب آوری اقلیمی به عنوان راه حل پاسخگو به رویدادهای ناگهانی اقلیمی توسط بسیاری از محققان مطرح شده است. با توجه به این که ساختمان ها موجب انتشار درصد بالایی از گازهای گلخانه ای هستند و با تکیه بر مطالعات انجام شده در زمینه روند رو به رشد تغییر اقلیم، مسأله تاب آوری اقلیمی در شهرها و در راستای آن تاب آوری ساختمان ها مطرح شده است؛ بنابراین پرداختن به استراتژی های کاربردی تاب آوری در طراحی ساختمان های آینده جهت پاسخ به سناریوهای اقلیمی ضروری است. منظور از استراتژی ها، مؤلفه ه ا و عوام ل و عملکردهایی است که در زمینه تاب آوری اقلیمی در بخش ساختمان سازی مطرح است. پژوهش حاضر با هدف یک بررسی تکمیلی در جهت بیان استراتژی های تاب آوری معماری های آینده حائز اهمیت است. مسئله مورد تأکید آن است که توجه به مؤلفه ها و استراتژی های تاب آوری ساخت وسازهای آتی با توجه به روند تغییر اقلیم جهانی در جهت استفاده در استانداردهای طراحی در ساختمان سازی لازم توجه است. این بررسی ابتدا با توجه به تأثیرات ناشی از تغییر اقلیم به عوامل خارجی و داخلی جهت بیان استراتژی های تاب آوری ساختمان و سپس زیرمجموعه های آن ها می پردازد و درنهایت به روش توصیفی _ تحلیلی و کیفی، یافته های حاصل از آن به صورت استراتژی های کلی در قالب جدول مطرح شده است. نتایج چنین است که تمامی مؤلفه های یک ساختمان از شروع طراحی تا پایان ساخت در بخش های مختلف ساختمان در تاب آوری آن مؤثر است و کوتاهی در بخش ساختمان در جهت تاب آوری، رویدادهای اقلیمی متغیر را تحت تأثیر قرار می دهد.
۲۱۹.

بررسی پالئوکلیمای حوضه آبخیز جاجرود به کمک شواهد یخچالی

کلیدواژه‌ها: کواترنر دوره های یخچالی تغییر اقلیم کانون های مدنی روش رایت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹ تعداد دانلود : ۷۹
اقلیم با تغییرات تناوبی خود طی دوره کواترنر، منشا تحولات بسیاری در فرم های اراضی و شکل گیری تمدن های بشری بوده است؛ لذا در این مطالعه در صدد ترسیم شرایط اقلیمی حاکم بر حوضه جاجرود در کواترنر پایانی با بهره گیری از شواهد ژئومورفیک هستیم. بدین منظور آثار و شواهد یخچالی بجا مانده از دوره های یخچالی در ارتفاعات حوضه جاجرود، به کمک نقشه های توپوگرافی، تصاویر ماهواره ای و بازدید های میدانی ردیابی گردید. این شواهد به صورت 440 سیرک در ارتفاعات شمالی حوضه، با حداقل ارتفاع 2500 متر و حداکثر 4300 متر شناسایی شد. به کمک روش رایت و موقعیت ارتفاعی سیرک ها، خط برف 3000 متر برای حوضه تعیین گردید. نقشه های همدما و همباران حوضه در شرایط کنونی و در کواترنر پایانی، به کمک آمار ایستگاه های سینوپتیک، رابطه سنجی بین دما، بارش، ارتفاع و همچنین با در نظر گرفتن ارتفاع خط برف، ترسیم گردید. نتایج حاکی از افزایش 4/4 درجه ای دما و کاهش 5/151 میلیمتری بارش حال حاضر نسبت به گذشته است. وجود پادگانه های رودخانه ای رودخانه های جاجرود و کرج، مخروط افکنه های گسترده در دامنه های جنوبی البرز، وجود آثار دریاچه ها و چاله های بجا مانده از گذشته و موقعیت تمدن ها و کانون های مدنی شکل گرفته در حوضه موید این تغییرات اقلیمی هستند.  
۲۲۰.

جفت کردن مدل ریز مقیاس نمایی اقلیمی SDSM با WMS در پیش بینی رواناب حوضه آبریز خوانسار هرات تحت شرایط تغییر اقلیم آینده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تغییر اقلیم ریز مقیاس نمایی حوضه آبریز HEC-HMS رواناب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۲ تعداد دانلود : ۹۵
مدل های ریزمقیاس، نمایی در پیش بینی عناصر اقلیمی دارای کاربرد اساسی است. یکی از کاربردهای نتایج ریز مقیاس نمایی مدل های گردش عمومی هوا [1](GCM)، استفاده در پیش بینی های هیدرولوژیکی حوضه های آبریز است. بدین منظور در این تحقیق از داده های بارندگی ایستگاه باران سنجی مشکان در دوره مشاهداتی 1971-2010 و دوره نرمال 1971 تا 2000 استفاده و شرایط تغییر اقلیم آینده با مدل [2]SDSM و داده های [3]HadCM3 با سناریوA2 در حوضه آبریز خوانسار یزد ریزمقیاس نمایی گردید. شبیه سازی هیدرولوژیکی و پیش بینی رواناب حوضه در دوره 30 ساله 2011-2040 با استفاده از نرم افزار WMS[4] و مدل هیدرولوژیکی HEC-HMS[5] انجام گرفت. نتایج نشان می دهد علی رغم اینکه بارندگی در دوره پیش بینی دارای افزایش 6 درصدی نسبت به دوره نرمال بوده، اما میزان رواناب حوضه از 3/19میلیون متر مکعب در دوره 30 ساله (نرمال اقلیمی) 1971-2000، به 4/17 میلیون متر مکعب در دوره 30 ساله 2011 تا 2040 می رسد که حدود 9 درصد کاهش دارد. بیشتر کاهش رواناب به ماه های فصل بهار اختصاص داشته که این کاهش ناشی از اثرات تغییر در توزیع زمانی بارش است.