مطالب مرتبط با کلیدواژه

عقلانیت نقاد


۲۱.

آیا ویتگنشتاین متاخر به ورطه نسبی گرایی درمی غلتد؟ یک ارزیابی از منظر عقلانیت نقاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ویتگنشتاین پوپر بازی های زبانی قیاس ناپذیری نسبی گرایی عقلانیت نقاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۶ تعداد دانلود : ۱۸۰
ویتگنشتاین متاخر هر نوع شناختی را در قالب بازی های زبانی معرفی می کند که بر شکل های زندگی مبتنی اند. از جمله لوازم دیدگاه او در دوره متاخر تاملات فلسفی اش، یکی نیز این است که بازی های زبانی خاص به اعتبار ارتباط وثیق با اشکال زندگی خاصی که در درون آن ها ظهور یافته اند، نوعی رابطه قیاس ناپذیری با هم دارند. هر فردی صرفا از طریق اشکال زندگی و بازی های زبانی خاص خود می تواند نسبت به جهان شناخت پیدا کند و از آن جا که اشکال زندگی قیاس ناپذیرند درک درستی از شکل زندگی دیگران نخواهد داشت و قادر به نقد و ارزیابی شناخت های آنان نخواهد بود؛ مگر آن که شکل زندگی مألوف خود را ترک کند و شکل زندگی دیگری را که خواهان شناخت آن است درونی کند، یعنی به یکی از اعضای جامعه ای که بر اساس شکل زندگی مورد نظر پدید آمده است، بدل شود. در مقابل، پوپر با در نظر گرفتن واقعیت بیرونی به عنوان معیار عینیت، بر شناخت عینی تاکید دارد و معتقد است که رشد معرفت انسان از طریق نقد و ارزیابی نقادانه شناخت های پیشین و عرضه مستمر گمانه های جدید برای فراچنگ آوردن واقعیت و نقد مستمر آن ها صورت می گیرد. در این مقاله، به دنبال شرح کوتاهی از رویکردهای فلسفی ویتگنشتاین و پوپر (بخش های 1 و 2) و توضیح مختصری در خصوص سویه ضد نسبی گرایانه عقلانیت نقاد (بخش 3)، رویکرد نسبی گرایانه ویتگنشتاین را از منظر عقلانیت نقاد مورد نقد و ارزیابی قرار می دهیم (بخش 4). آخرین بخش نوشتار (بخش 5) به نتیجه گیری کوتاهی از مباحث ارائه شده اختصاص دارد.
۲۲.

از قرآن چه و چگونه می توان آموخت؟ یک بررسی از منظر عقلانیت نقاد(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۹۸ تعداد دانلود : ۱۵۲
هدف این مقاله معرفی رویکرد عقلانیت نقاد به قرآن پژوهی است. پس از ارائه برخی ملاحظات مقدماتی درباره قرآن و قرآن پژوهی در بخش نخست، در دومین بخش توضیحاتی مختصر درباره دیدگاه عقلانیت نقاد ارائه خواهد شد. در دنبال نکاتی به اختصار و اجمال درباره دیدگاه عقل گرایان نقاد در خصوص دین بازگو می گردد و سپس در بخش چهارم یک مجموعه از مفاهیم مرتبط یعنی «قابلیت فشرده شدن به نحو آلگوریتمی»، «سیستم های پیچیده» و «عمق منطقی» معرفی خواهند شد. در بخش پنجم و با استفاده از مقدماتی که در بخش های پیشین عرضه شده اند، استدلال خواهد شد قرآن یک سیستم پیچیده با عمق منطقی زیاد است و پیام آن را به بهترین نحو می توان به مدد رویکرد عقلانیت نقاد فهم و درک کرد. بخش ششم در بردارنده بحث کوتاهی است در خصوص رابطه قرآن با بحث های معنایی. در بخش هفتم یک مقایسه نقادانه (هرچند مختصر) میان رویکردی که به امام علی (ع) برای فهم قرآن نسبت داده شده و به «روش استنطاق از قرآن» شهرت یافته است و رویکرد عقلانیت نقاد به انجام می رسد. در بخش هشتم برخی انتقادات های احتمالی به رویکرد عقل گرایی نقاد به قرآن مطرح و ارزیابی می شوند. بخش نهم به جمع بندی مطالب مطروحه اختصاص دارد.
۲۳.

تربیت اقتصادی به مثابه تکنولوژی دینی: چیستی و امکان تحقق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عقلانیت نقاد تربیت اقتصادی فناوری نرم سند تحول بنیادین آموزش و پرورش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۲ تعداد دانلود : ۹۴
اندیشه مربوط به علوم انسانی به مثابه تکنولوژی با هدف اعمال تغییرات مختلف در حوزه ها و موقعیت های مختلف انسانی، اهمیت فراوانی یافته است. در مقاله حاضر استدلال می شود که تربیت اقتصادی مبتنی بر سند تحول بنیادین آموزش و پرورش دربردارنده اهداف معرفتی و غیر معرفتی است؛ تربیت اقتصادی پیش گفته، علاوه بر اینکه شناخت صاحب عالم را هدف غایی خود می داند، درصدد آماده کردن یادگیرندگانی به منظور سازماندهی و مقابله با موقعیت های زندگی آینده در شرایط مختلف اقتصادی نیز می باشد و با توجه به اینکه تکنولوژی ها در پی اعمال تغییرات در فرد و جامعه هستند، پرسش این است که آیا می توان تربیت اقتصادی مبتنی بر سند تحول بنیادین آموزش و پرورش را به مثابه تکنولوژی قلمداد کرد و با تکنولوژیک کردن تربیت اقتصادی، فضای داوری در مورد پیشرفت با ملاک های پراگماتیستی (توانایی در حل مسائل عملی) را میسور ساخت؟ این پژوهش با رویکرد کیفی و روش اسنادی - تحلیلی به توصیف و تحلیل ابعاد علم و تکنولوژی می پردازد و قابلیت این نوع تکنولوژی نرم انسانی را در تفهیم و تبیین مسائل موجود در نظام تعلیم و تربیت به منظور تغییر واقعیت موجود تبیین می نماید؛ البته بر اساس یافته ها باید گفت که تحقق بخشیدن به چنین فضایی نیازمند داشتن بستر شفافی از اطلاعات است، به طوری که تمام دست اندرکاران حوزه تعلیم و تربیت بتوانند به طور کامل و دقیق به اطلاعات نظام تعلیم و تربیت دست یابند تا بتوانند تکنولوژی مناسب با زمان و مکان را ابداع نمایند.
۲۴.

بررسی و نقد عقلانیت نقاد مبتنی بر مقاله «غلبه بر اعتیاد به موجه سازی» از دیوید میلر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عقلانیت فراگیر موجه سازی دیوید میلر عقلانیت نقاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷ تعداد دانلود : ۲۹
میلر در مقاله «غلبه بر اعتیاد به موجه سازی» سعی می کند به خوانندگان نشان دهد که اساساً پیوند بین عقلانیت و موجه سازی، امری اشتباه و غیرقابل دفاع است. او در این مقاله رئوس عقلانیت نقاد پوپر را بیان می کند. وی پس از بحث کوتاهی در باب چگونگی ظهور عقلانیت نقاد، درباره سه مسئله مرتبط به هم که حل نشده باقی مانده اند، یعنی: بی فایده بودن موجه سازی، عینیت روش شناسانه و جایگاه قوانین منطق در عقلانیت نقاد، نکاتی را مطرح می کند. ما در این مقاله پس از طرح مباحث میلر، ضمن نشان دادن عدم تمامیت استدلال پوپر و میلر علیه عقلانیت غیرنقاد، عدم برتری برهان خلف با توجه به عقلانیت نقاد را نشان می دهیم؛ سپس به عدم امکان پذیرش ابتدایی عقلانیت نقاد می پردازیم و امکان پذیرش خرافات را مبتنی بر این دیدگاه بیان می کنیم؛ ضمن اینکه نشان خواهیم داد نسبی گرایی موفقیت بیشتری در ارضای بین الاذهانیت در مقایسه با عقلانیت نقاد دارد. در مجموع نشان خواهیم داد که آموزه عقلانیت نقاد برای اینکه بتواند یک نظریه مقبول باشد، هنوز راهی طولانی در پیش دارد.
۲۵.

الزامات نهادی مدیریتی تحوّل علوم انسانی در گام دوم انقلاب تحلیلی بر مبنای عقلانیت نقّاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحول علوم انسانی علم دینی عقلانیت نقاد تحلیل نهادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵ تعداد دانلود : ۲۲
هدف: هدف از انجام این این پژوهش، بررسی عوامل نهادیِ عدم توفیق مطلوب در زمینه تحوّل علوم انسانی در گام اول انقلاب اسلامی و ارائه رهنمودهایی برای برنامه ریزی بهتر در آینده، با الهام از بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی رهبر معظم انقلاب اسلامی بود. روش: این بررسی مبتنی بر رویکرد عقلانیت نقّاد در ارتباط با رشد و توسعه علم و فنّاوری و مطالعه آسیب شناسانه اقدامات انجام شده در گام اول انقلاب(تأسیس مراکز فرهنگی، آموزشی، پژوهشی، برنامه ریزی و سیاستگذاری) انجام شده است. یافته ها: «رویکرد محوری نداشتن مراکز فعال در زمینه تحوّل علوم انسانی»؛ «گستردگی اهداف و برنامه های این مراکز»؛ «انجام فعالیتهای غیر مرتبط با مأموریت اصلی آنها»؛ «نداشتن خبرگزاری تخصصی با محوریت تحوّل علوم انسانی» و «نداشتن نقشه راه تحوّل و ارتقای علوم انسانی» از عواملی اند که تحوّل علوم انسانی را با مانع روبه رو کرده اند. نتیجه: بدون انجام آسیب شناسی مرتب اقدامات گذشته در زمینه تحوّل علوم انسانی و رفع موانع پیش روی این حرکت، دستیابی به هدفی که در چندین سند بالادستی نظام مرتب بر آن تأکید شده است، ممکن نیست.