مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
اخباریان
حوزههای تخصصی:
مسئله حجیت ظواهر قرآن از جمله مسائل مشترک بین دانش اصول فقه، تفسیر و علوم قرآنی است. در مقاله حاضر این مهم با طرح برجسته ترین نظریات پیرامون آن نظیر دیدگاه اخباری ها، عالمان اصول مورد تجزیه و تحلیل و واکاوی قرار گرفته، نقدهای مطرح شده درباره نظریه ای که به دنبال نفی این حجیت است نوعاً ناظر به جمع بندی و رسیدن به تفاهم در بین دیدگاههای رقیب است. مسئله ای که علاوه بر اختلافی بودن بین عالمان اصولی و اخباری، در میان خود اصولیان نیز محل نظر و تأمل است، از این رو اغلب نظریات مطرح شده مبتنی بر قول به تفصیل اند، از میان تحلیل ها و نقدهای ارائه شده نظریه میرزاعلی ایروانی از اتقان بیشتری برخوردار است، وی با تأکید بر طبقه بندی ظهورات نصوص دینی به تعبدی و غیرتعبدی، راه جدیدی را پیشنهاد نموده است.
نسخه خوانی (21): پرسش و پاسخ هایی در باب مسئله اخباری- اصولی، غنا و تصوف از دوره اخیر صفوی بر اساس یک متن تازه یاب
حوزههای تخصصی:
متن پیش رو، بخشی از نسخه ای دو قسمتی است که نویسنده بخش اول آن را مورد مداقه قرار داده است. بخش مذکور، شامل یادداشت هایی درباره مسائل اخباری اصولی، تصوف و غنا از مباحث اصلی و جاری نیم قرن آخر صفوی است. این متون توسط شخصی به نام حاجی حسین زاوانی تهیه و تنظیم شده و چندین قسمت را دربرمی گیرد. نویسنده در این جستار، مباحث مطرح شده در قسمت های مختلف این نسخه را بیان می کند. نخستین قسمت از بخش اخباری اصولی، بحثی نسبتاً مفصل درباره ترجیح اجتهاد و اصول گرایی بر اخباریگری بوده و خلاصه ای از مهم ترین ادله ای را که اصولی ها در نقد اخباریگری دارند، بیان می شود. دومین قسمت شامل متنی از محقق سبزواری که رساله فارسی ای است و به جهت متعلمان نوشته و درباره مبحث اجتهاد و تقلید است، نقد می شود. سومین قسمت، مربوط به سوال تازه ای است که حاجی حسین زاوانی درباره حدیث انما علینا ان نلقی الیکم الاصول و علیکم ان تفرعوا مطرح کرده و اینکه آیا معنای این حدیث، تجویز اجتهاد است یا خیر را تشریح می کند.
تواتر تاریخی در حوزه قرآن و حدیث (با تأکید بر نقد دیدگاه خاورشناسان و اخباریان)
حوزههای تخصصی:
رویکرد تاریخی نگری خاورشناسان در ورود به مسائل دینی و از جمله علوم قرآنی به ویژه مسئله تاریخ و تفسیر قرآن کریم، با آسیب جدی عدم نگاه ساختاری به مکتب تاریخ نگاری اسلامی مواجه است. این رویکرد البته در محافل اخباری گری نیز مشاهده می شود. علت این آسیب را می توان تفکیک تاریخ از حدیث و ارائه تعریفی ناقص از مفهوم حدیث دانست. تواتر تاریخی نیز یکی از شاخصه های تاریخ نگاری اسلامی است که در رویکرد تاریخی نگری باید موردتوجه باشد. تواتر، اصطلاحی اسلامی است که بر مبنای آن اعتبار تاریخ بیشتر از آنکه بر گزاره های منفرد تاریخی باشد بر متواترات تاریخی بنا نهاده شده است. تواتر تاریخی البته توسعه معنایی دارد و صرفاً شامل تواتر لفظی نمی شود. تحلیل های خاورشناسان و رویکرد اخباریان در حوزه تاریخ قرآن و روایات تفسیری تاریخی، به مسئله تواتر بی توجه بوده و یکان یکان اخبار تاریخی را صرفاً بر مبنای مقام بیانشان، مبنای تحلیل خود قرار داده اند.
بررسی تطبیقی شش قاعده تفسیری از دیدگاه اخباریان و عقل گرایان شیعه
منبع:
پژوهشنامه تأویلات قرآنی دوره ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۸
264 - 288
گرایش اخباری، رویکردی معرفتی در حوزه دانش های شیعی نظیر: فقه، اصول، تفسیر و ...و یکی از جریان های فعال و تاثیرگذار محسوب می شود. پرسش پژوهش حاضر که به روش توصیفی ،تحلیلی و بنیادین نگاشته شده، مقایسه دیدگاه های اخباریان و مفسران عقل گرای شیعه در قلمرو شش قاعده تفسیری است .هرچند اندیشه های نخستین اخباری گری ظاهرا حدود پنج قرن قبل از محمد امین استرابادی به شکل نهفته و پنهان وجود داشته، ولی عمدتاً در قالب محدثان شیعه و در تضاد با اصولیانی همچون شیخ مفید، سید مرتضی، شیخ طوسی نبوده است. دستاورد مقایسه تطبیقی دو رویکرد فوق در مورد شش قاعده تفسیرگری عبارتست از: انکار مطلق اعتبار ظن در آموزه های دینی؛ اعتبار ظنون که برخاسته از عقل ناقص، قیاس ،استحسان، رای شخصی و هوای نفس نباشد، با تفاوت دیدگاهشان با عقل گرایان در خصوص ظنون برخاسته از عقل محض؛ ظنی و غیر معتبر دانستن احکام نظری در اصول و فروع دین برخاسته از ظواهرقران؛انحصار تحصیل یقین در احکام دینی صرفاً از طریق روایات اهل بیت(ع)؛ انکار مطلق یا محدود ساختن قلمرو قواعد چهارگانه : پیوستگی متن قرآن ،سیاق ،جری و تطبیق و توأمانی ظاهر و باطن قران
ریشه های پیدایش مکتب اخباری گری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه و اصول سال پنجاه و چهارم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۳۱
175 - 194
مبتکرانِ تقسیم بندی چهارگانه ی احادیث تمهیداتی اندیشیدند تا اخباری را که سند صحیح ندارد، در زمره ی روایات معتبر بگنجانند؛ اینان برخی روایات را در شمار صحاح گنجاندند که بر طبق اصطلاح جدید صحیح محسوب نمی شود. در این زمینه، مهمترین ابزار، نظریه ی انجبار؛ یعنی جبران ضعف سند در صورت عمل مشهور به آن بود. عالمان متأخرِ مکتب حله، یعنی محقق اردبیلی و شاگردانش، با پشت کردن به نظریه ی انجبار و از سوی دیگر با منحصریافتن خبر حجت در خبر صحیح، بخش بزرگی از روایات را کنار گذاشتند و با اعراض از عمل مشهور، عملاً آخرین ابزار تقویت روایت را حذف کردند. این گونه بود که اخباریان به داعی بیم ازدست رفتن سنت و لزوم احیای سیره ی متقدمان، بر ضد مکتب اجتهاد قیام کردند. در این میان، برخی عوامل سیاسی و فرهنگی و اجتماعی نیز در شکل گیری و رشد اخباری گری مؤثر بود، ازجمله تأثیرپذیری استرآبادی از جو فکری حاکم بر مکه و مدینه، حمایت صفویان از اخباری گری به منظور افزایش تقابل شیعی سنی و کاهش قدرت مجتهدان، عوام پسندبودن تفکر اخباری گری و دیگر اینکه علوم مقدماتی اجتهاد، مثل فقه و اصول فقه و درایه الحدیث، اصالت سنی دارد.
تأثیر دیدگاه های فقهی اخباریان بر عدم حضور اجتماعی زنان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
جستارهای فقهی و اصولی سال ۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۲
101 - 135
حوزههای تخصصی:
آشنایی با مکتب فکری فقها و فضای فرهنگی جامعه و تأثیر آنها بر مباحث زنان در طول تاریخ یکی از پیش نیازهای داوری درباره دیدگاه اسلام در مسأله زنان است. یکی از مکاتب تأثیرگذار در این زمینه، مکتب اخباری گری است. درمطالعه حاضر تلاش می شود تا تأثیرات دیدگاه های اخباریان و فضای سیاسی دوره صفویه، در زمینه مشارکت اجتماعی زنان ارائه گردد. در این مطالعه برآنیم تا رفتار علمی و عملی اخباریان دوره صفویه را بر خانه نشینی زنان واکاوی کرده و دیدگاه های فقهی آنها را در زمینه منع حضور اجتماعی زنان و تشویق بر خانه نشینی شان بررسی کنیم. مسأله مشارکت زنان و منع خروج آن ها تا قبل از اخباری ها به این نحو محدود نبوده و منع نشده بود. اخباری ها، خصوصاً شیخ حر عاملی، از طریق فتوا و روایاتی که گاه نیز غیرصحیح می باشند، نقش بسزایی در ایجاد این محدودیت داشته اند. استحباب حبس زنان در خانه، حرمت دیدن نامحرم، کراهت سلام کردن به زنان، کراهت خروج از منزل به اذن شوهر، استحباب نخ ریسی بر زنان و فتاوایی از این قبیل بر محدودیت حضور و عدم مشارکت اجتماعی زنان تأثیر گذاشته که تا قبل از اخباری ها در کتب متقدم چنین روح کلی و ابواب و فتاوا وجود نداشته یا به این شدت نبوده است.
بررسی نظری و تطبیقی مبانی حدیثی محمدامین استرآبادی با شیخ یوسف بحرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
305 - 332
حوزههای تخصصی:
اخباریان از جریان های فکری برآمده در مکتب تشیع امامیه اند که با دو شاخصه حدیث بسندگی و دوری گزینی از عقل در قرن یازدهم ظهور یافتند. دو محدث و فقیه وارسته، صاحب فوائد المدنیه و صاحب حدائق الناضره که هریک به دو طیف از اخباریان منتسب اند، به رغم داشتن یک خط کلی، دارای رویکردها و کارکرد های متفاوتی نسبت به حیثیت صدوری روایات و اعتبار حجیت اخبارند. این مقاله به روش تحلیلی توصیفی درصدد است تا از رهگذر استخراج آراء و باورهای بنیادین این دو عالِم و تطبیق این آراء با یکدیگر، به مبانی ای که آنان بدان تصریح داشته، دست یابد و موارد اشتراک و اختلاف ناشی از مبنای هر دو را نسبت به اعتبار روایات مورد ارزیابی قرار دهد. نتایج نشان می دهد که هر دو به اجمال بر مبانی مشترکی همچون صحیح شمردن احادیث کتب روایی، ناکارآمدی تنویع حدیث، عدم اعتبار عقل در تفسیر نصوص، حجیت خبر واحد در احکام و عقاید تکیه نموده اند. ازجمله موارد اختلاف ناشی از مبنای آنان نسبت به اعتبار روایات که قابل ذکر است، حجیت نداشتن ظواهر قرآن و روایات نبوی از غیر طریق اهل بیتk توسط استرآبادی است که محدث بحرانی در این باب با وی همراه نیست.
بررسی دلایل رویکرد اخباریان به علم رجال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۱۸ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴ (پیاپی ۷۰)
104 - 128
حوزههای تخصصی:
اخباریان، در قرون اخیر، بر گروهی از عالمان اطلاق می شود که نسبت به اخبار رسیده از معصومان: توجه ویژه نشان می دهند. در این میان، دیدگاه این گروه نسبت به علم رجال و ارزش آن در خور تأمل است. آنچه مشهور است، رویکرد منفی اخباریان به علم رجال و انکار نیاز به این دانش از سوی آنان است. شاید مخالفت اخباریان با علم درایه و در پی آن، تنویع حدیث و از سوی دیگر، رابطه تنگاتنگ میان علم درایه و دانش رجال همگان را بدین باور واداشته است. این پژوهش در صدد است که مشخص کند اخباریان به طور مطلق منکر علم رجال نبوده اند. تألیفات رجالی و گاه بررسی سندی روایات توسط آنان، این مدعا را تأیید می کند که آنان خود، منهج رجالی خاصی را داشته اند و در قبال آن اهداف خاصی را دنبال می کردند.
تحلیل دیدگاه شیخ بهایی و اخباریان در علل تغییر شیوه اعتبارسنجی متأخران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۳ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۸۷)
115 - 142
حوزههای تخصصی:
علامه حلی، به پیروی از استادش سید احمد بن طاووس، احادیث را در چهار گروه «صحیح»، «حسن»، «موثق/قوی» و «ضعیف» جای داد. این تقسیم پیش از آن از سوی قدما کاربرد نداشته است. شیخ بهایی، «نابودی منابع و از دست رفتن قراین» را علت تغییر در شیوه اعتبارسنجی احادیث دانسته است.در این مقاله ضمن پذیرش نابودی بخشی از منابع حدیثی، دیدگاه شیخ بهایی با تکیه بر مستنداتی که ثابت می کند بخش قابل توجهی از منابع تا اواخر قرن هشتم در دسترس بوده، نقد شده است. البته بر فرض پذیرش این نظریه، بخشی از سؤالات مطرح نیز بی پاسخ مانده است.از سوی دیگر، اخباریان، «پیروی از عامه» را دلیل اتخاذ شیوه جدید اعتبارسنجی معرفی نموده اند. با مراجعه به منابع معتبر عامه پیش از این دوره و هماهنگی بین آن ها و تقسیم ارائه شده از سوی علامه حلی، می توان تا حدودی دیدگاه اخباریان را قابل تأیید ارزیابی کرد. برخلاف اعتقاد اخباریان، این به خودی خود اشکال و انحراف تلقی نمی شود، بلکه تفاوت در پیش زمینه ها، و فقدان هماهنگی شیوه جدید با بستر نقل و انتقال احادیث در میان امامیه، کاربست این شیوه از اعتبارسنجی را نادرست نموده است.
نقد عقیده اخباریان با قواعد برآمده از روایات تفسیر عصری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۵ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۹۵)
88 - 113
حوزههای تخصصی:
برخی عالمان شیعی - که به اخباریان معروف اند - عقاید مختلفی درباره آیات و روایات دارند. یکی از باورهای شان این است که منکر حجیت همه آیات اند و استدلال به قرآن را مشروط به در دست داشتن تأییدی از سوی اهل بیت: می دانند و تفسیر قرآن را مخصوص اهل بیت: می دانند. در رد باور آن ها، استدلال ها و کتب زیادی نوشته شده است، اما برآیند این مقاله، یکی از بهترین نقدهای این عقیده اخباریان محسوب می شود.در این مقاله با تکیه بر روایات تفسیر عصری و اثبات عصری بودن آن ها، به استخراج قواعد برآمده از آن ها پرداخته شده است. این قواعد عبارت اند از: لزوم پیوند تفسیر با قواعد زبان شناختی عربی، لزوم پیوند تفسیر با دیگر آیات قرآن، لزوم اعمال قواعد علوم قرآنی در تفسیر - که ارجاع متشابهات به محکمات، و لزوم توجه به زمان نزول آیات از جمله مکی و مدنی بودن آن ها از مصادیق این قاعده است -، لزوم استفاده از قرینه روایات اهل بیت:، عدم جواز تأویل به مصداق یا ذکر بطون برای آیات و لزوم استفاده از عقل و قوانین عقلی در تفسیر.از رهگذر این قواعد نتیجه می گیریم که اهل بیت: به وسیله اشاره به این قواعد تفسیری، راه را برای تفسیر قاعده مند دیگران نیز بازکرده اند.