مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
آخرت
حوزه های تخصصی:
شفاعت از مسلّمات دین اسلام به شمار می رود و اصل آن تردیدناپذیر است. در این فرایند، شفاعت شونده برای اسقاط عقاب یا افزایش پاداش، نیروى خود را با نیروى شفیع گره مى زند و سبب تکامل و ارتقای هستی خود می شود. بنابراین نفوس مستعد با یاری جستن از مقربان درگاه حق از ظلمت نجات می یابند و به رحمت بیکران الهی می پیوندند. ازآ نجاکه روح انسان برای دریافت وضعیت جدید و رسیدن به کمال، نیازمند استعداد و آمادگی است، هرگاه این آمادگی به وجود آید، با رفع موانع و حجاب ها، موقعیت برای نورانی شدن باطن و ترقی آن فراهم می شود و شفاعت رخ می دهد. ازاین رو، شفاعت یکی از راه های ترقی و تکامل نفس بعد از مرگ به شمار می رود. حال، این پرسش مطرح می شود که مگر در عالم برزخ و به ویژه در نشئه آخرت نیز قوه و ماده وجود دارد؟! به این پرسش از سوی فیلسوفان پیروِ حکمت متعالیه پاسخ هایی داده شده است. در مقاله حاضر، هریک از این پاسخ ها پس از مرور به روش توصیفی تحلیلی، ارزیابی و دیدگاه مناسب تر تبیین شود.
بدن اخروی و فاعل آن از دیدگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انسان پژوهی دینی سال هجدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
25 - 40
حوزه های تخصصی:
ملاصدرا به عنوان فیلسوفی اسلامی دو عنصر نفس و بدن را در عرصه قیامت حاضر دانسته، و در صدد اثبات عقلی آن است. در این راستا پرسش مطرح شده آنست که، آیا بدن در معاد همان بدن قبلی اوست ؛ یا بدن نو و جدیدی است؟ و اینکه مبدأ ایجاد این بدن کدام است ؟ ملاصدرا در خصوص پرسش اول قائل است که بین بدن دنیایی وجسم عنصری تمایز باید قائل شد . و به اعتقاد وی بدن عنصری انسان بعد از مرگ هلاک شده و حضور جسم عنصری با حفظ عنصریت در آخرت با نظام تکاملی که در عالم هستی مستقر است مغایرت دارد. و نفس بعد از مرگ به بدن مثالی تعلق می گیرد.امّا درپاسخ به سؤال دوم با مقایسه در آثار فلسفی وتفسیری ملاصدرا که البته تاپیش از این صورت نگرفته است ؛ باید گفت؛ ملاصدرا درآثار فلسفی برای حل معاد جسمانی بر اساس حرکت جوهری نفس به نوعی از پاسخ می پردازد به این بیان که اجساد در این عالم قابل نفوس خویش بوده و درآخرت، نفوس فاعل ابدان خود هستند. یعنی نفس در آخرت فاعل وایجاد کننده بدن اخروی است ؛ درصورتی که براساس اثرتفسیری خود در سوره یس بیان می کند ؛ ایجاد بدن در عرصه قیامت نتیجه خلق امری مستقیم خداوند است که در این صورت با روال سیر حرکت نفس بر اساس آثار فلسفی مغایرت دارد. بنابراین برای بدن اخروی در آثار فلسفی و تفسیری ملاصدرا با دو نحو از پاسخ روبرو هستیم که در وهله اوّل متفاوت به نظر می رسد . امّا با تأمل می توان به جمع دو بیان نزدیک شد. در جمع دو بیان می توان گفت : چون نفس در عرصه قیامت موجودی مجرد بوده و از ماده و خصوصیات آن مبری است لذا او می تواند معلول خویش را که بدن باشد با خلق امری که نوعی امتثال انسان به اراده الهی است خلق نماید که رافع نقض در هر دو بیان ملاصدرا است.
بررسی تناقضات در نظریه تکوینی بودن جزای اخروی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴۹
87 - 116
حوزه های تخصصی:
متکلّمان و متألهین در مسأله تکوینی و یا قراردادی بودن جزای اخروی آراء و دیدگاه های متفاوتی ارائه نموده اند. برخی طرفدار تکوینی بودن و برخی مخالف آن هستند. ظاهر آیات و روایات نیز با هر دو دیدگاه تکوینی و قراردادی همسو است. از این رو برخی دیگر از محققان در این مسأله قائل به جمع هر دو نظر شده و به وجود هر دو قسم از جزاء معتقد شده اند و به نحوی تناقض ظاهری آیات را پذیرفته اند. در این مقاله ضمن تبیین مسأله و طرح پرسش های مربوطه، به بیان آراء حکیمان و متکلمان پرداخته شده و سرانجام دیدگاه تکوینی بودن جزای اخروی انتخاب و هر گونه جنبه اعتباری و قراردادی ناصواب دانسته شده است، و با تبیین اشکال جمع هر دو قسم از جزاء تکوینی و قراردادی، راه حل تناقض ظاهری آیات را در تقریر صحیح و توجه به نظام توحیدی می داند و نهایتاً پاسخی قرآنی، استدلالی و عرفانی برای حلّ این تناقض ارائه می گردد.
تحلیل انتقادی علم دینی در اندیشG ابن حزم قرطبی(مقاله علمی وزارت علوم)
مسئله اصلی این پژوهش، چیستی علم دینی با مطالعه موردی دیدگاه ابن حزم قرطبی است. یافته اصلی این پژوهش که به شیوه کتابخانه ای در جمع آوری مطالب و توصیف و تحلیل عقلانی داده ها به نگارش درآمده آن است که از دیدگاه ابن حزم، ملاک دینی بودنِ علم این است که علم از طریق منبع یا غایت خود با دین در ارتباط باشد و همین مطلب وجه تمایز ابن حزم با دیدگاه برخی از اندیشمندان معاصر مانند آیت الله جوادی آملی است که ملاک دینی بودنِ علم را به موضوع یا همان معلوم می دانند. ابن حزم براساس اهداف بشری، علوم را به دو دسته دنیوی و اخروی تقسیم می کند و علم اخروی را به نام «علم شریعت» معرفی می نماید. به اعتقاد او، علم شریعت به علاوه همه علومی که در خدمت علم شریعت هستند، به میزانی که به علم شریعت خدمت می کنند، علم دینی به شمار می آیند؛ درحالی که وی از اشتراک لفظی معنای دنیا و آخرت غافل بوده است.
مدل مفهومی معنای زندگی براساس آیات قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
5 - 35
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تبیین مدل مفهومی معنای زندگی براساس آیات قرآن کریم و بررسی میزان روایی آن بود. برای این منظور، مفاهیم و گزاره های مرتبط با معنای زندگی با استفاده از دو راهبرد "جست و جوی واژگانی" و "متن خوانی باز" از قرآن کریم گردآوری و با استفاده از روش تحلیل کیفی محتوای متون دینی (شجاعی، 1399الف) مورد بررسی قرار گرفت. سپس برای حصول اطمینان از تطابق آن ها با محتوای متون دینی از یک سو و کاربرد آن در حوزه روان شناسی از سوی دیگر، اعتبار یافته ها با استفاده از ارزیابی نظرات متخصصان به وسیله 8 کارشناس با محاسبه شاخص روایی محتوا (CVI) و نسبت روایی محتوا (CVR) مورد بررسی قرار گرفت. پس از بررسی گزاره های قرآنی، هفت مولفه به دست آمد که شامل: خدا به عنوان مبدأ و مقصد هستی، هدفمندی خلقت، مسیر زندگی یگانه، ناپایداری زندگی دنیا، آسیب پذیری زندگی دنیا، گریز ناپذیری مرگ و زندگی جاودانه آخرت بود. سپس مدل مفهومی معنای زندگی براساس آیات قرآن استخراج گردید. براساس مدل مفهومی، این جهان دارای مبدأ و مقصدی است و همه موجودات تکوینا به سمت مقصد در حرکتند. هدف نهایی زندگی، رسیدن به زندگی سعادتمند اخروی است و راه رسیدن به این هدف، مسیر یگانه و صراط مستقیم است.
خداشناسی و آخرت شناسی عرفانی از منظر آیت الله شاه آبادی(ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۶۵
335 - 346
حوزه های تخصصی:
در دیدگاه های آیت الله شاه آبادی (ره) دید عرفانی بر نگاه فقهی، کلامی غلبه دارد. مبنای همه اندیشه های او از آموزه فطرت گرفته شده است. خداوند عاشق خود و کمالش و عالم، تابش و محضر خداست. خودنمایی و اظهار کمال انگیزه افعالش است. حق دو ظهور علمی و فعلی دارد که موجب ظهور عوالم گوناگون در قوس نزولی می شود و آنها در طول هم اند. غایت و هدف فعل حق خود اوست. از دید ایشان به حکم فطرت انسان، عالم دیگری وجود دارد که در آن راحتی کامل و حیات جاودانی است. مرگ انتقال از نشئه دنیوی به حیات برزخی و اخروی است. برزخ ویژگی های عالم ماده و عوالم بالاتر را با هم دارد و انسان صورت ملکوتی اعمالش را در آخرت می یابد. در پایان این نتیجه حاصل می شود ایشان با آموزه محوری خود؛ یعنی فطرت علاوه بر نگاه عرفانی در باب خدا و آخرت، شبهات بسیاری را در مورد مسأله شرور، شیطان، جسم انگاری خدا و رجعت و... پاسخ می دهد.
نسبت و رابطه بین دنیا و آخرت از منظر صحیفه سجادیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سفینه سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۸۱ «ویژه باورشناخت»
86 - 104
حوزه های تخصصی:
رابطه دنیا و آخرت، رابطه ای است که بین اوّل و آخر انسان در یک مسیر وجود دارد. در حقیقت، دنیا و آخرت، دو چهره یک واقعیت هستند. با نگرش منظومه ای به معارف صحیفه سجادیه، در می یابیم که گاهی نشئه دنیا در راستای آخرت ترسیم شده و نظام اعتباری دنیا به نظام حقیقی آخرت منتهی گشته است؛ گاهی دنیا در تقابل با آخرت قرار گرفته به طوری که گرایش به یکی، مایه دوری از دیگری خواهد بود؛ گاهی نیز با این نگاه که اساساً جهان بینی قرآن، جمع بین حسنات دنیا و حسنات آخرت است، جمع میان دنیا و آخرت مطرح شده است؛ به گونه ای که باید از هر دوی آنها بهره برد تا به مجموع سعادت دنیا و آخرت رسید.
روش: این نوشتار با روش توصیفی – تحلیلی، به مطالعه روشمند صحیفه سجادیه، با بهره گیری از آیات و روایات، و نیز بررسی تفاسیر و شروح معتبر صحیفه، در موضوع دنیا و آخرت، پرداخته و نسبت و رابطه نظام مند دنیا و آخرت را از دیدگاه مبارک حضرت امام سجاد؟ع؟ نشان داده است.
یافته ها: نگرش امام سجاد؟ع؟ در صحیفه سجادیه به نسبت و رابطه دنیا و آخرت، در یک محور «دنیا در راستای آخرت» است که با این نگاه، حیات طیبه و پارسایی در دنیا، مقدمه ورود به بهشت است، و اساساً دنیا تجارتخانه ای برای آخرت و راه رسیدن به بالاترین مراتب آن می تواند باشد. در محور دیگری «دنیا در تقابل با آخرت» قرار می گیرد و محبت دنیا مانع رسیدن به «ما عندالله» و قرب الهی تلقی می شود؛ چنان که رغبت به دنیا مانع آمادگی برای آخرت، کمالات اعتباری دنیا مانع رسیدن به اندوخته های جاوید آخرت، و انس با اهل دنیا مانع انس با خدا و اولیای او، یاد دنیا عامل فراموشی یاد آخرت قلمداد می گردد. آن حضرت در محور سوم یعنی «جمع میان دنیا و آخرت و امکان»، مطلوب انسان را حسنه دنیا و آخرت، حیات و ممات طیب آن، اصلاح دنیا و آخرت، و عافیت دنیا و آخرت به نحو توأمان می داند؛ آن گونه که نه امور مادی و دنیوی، انسان را از امور اخروی و معنوی غافل کند نه بالعکس.
ابعاد دلالی نقش های نحوی - بلاغی واژه آخرت در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۶
807 - 828
حوزه های تخصصی:
آخرت از کلماتی است که در قرآن کریم صد و سیزده بار تکرار شده و بنا بر اقتضای حال، در نقش های متفاوت نحوی هم چون مبتدا، خبر، صفت، مفعول پیام الهی را ابلاغ می کند و توجه به این ترکیب های مختلف، تاثیر بسزایی در معانی برگرفته از آیات دارد.سؤال اصلی این جستار آنست که توجه به مسائل صرفی و نحوی چه تغییری در معناشناسی آخرت ایجاد می کند.روش ما برای رسیدن به پاسخ این سؤال، روش توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر منابع کتابخانه ای است ابتدا برخی از آیاتی که کلمه آخرت در آن آمده، استخراج گردید و آنگاه با توجه به تفاسیر و کتب مربوط، تغییرات معنایی و دلالی آن بررسی شد.هدف از این تحقیق آشنایی هر چه بیشتر با واژه آخرت در کلام الهی بود. از جمله مهمترین نتایج پژوهش می توان به نکات ذیل اشاره داشت:معانی حدوثی آخرت در قرآن کریم با فعل مضارع بیان گشته و دلالت های ثبوتی آن باجمله اسمیه آمده است.در آیاتی که قصد خداوند حکمی در خصوص آخرت و تاکید بر آنست،آخرت مبتدا آمده؛ زیرا مبتدا محکوم علیه است و در آیاتی که تخصیص آخرت مورد نظر است، به صورت مبتدای مؤخر آمده تا اختصاص را نشان دهد.در آیات مذکور، مقصود از نعت آخرت غالبا توضیح موصوف است و آخرت در نقش مضاف الیهی آن، برای نشان دادن معانی ملکی و ظرفی و تعظیم مضاف است که این معانی با نقش وصفی افاده نمی گردد. آخرت در نقش مفعولی، مسند رامقید نموده وفایده کلام را افزون می کند وآمدن اسامی گوناگون پروردگار در این آیات، متناسب با ترکیب معنایی آیات است.
واکاوی سندی و متنی روایت«آخِرُ مَنْ یَدْخُلُ اَلْجَنَّهَ مِنَ اَلنَّبِیِّینَ سلیمان...»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم قرآن و حدیث سال ۵۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱۲
35 - 57
حوزه های تخصصی:
بخشی از میراث حدیثی ما به زندگی، شخصیت و سیرهٔ انبیای الهی مربوط می شود. ازجملهٔ این روایات، حدیث «آخِرُ مَنْ یَدْخُلُ اَلْجَنَّهَ مِنَ اَلنَّبِیِّینَ سُلَیْمَانُ بْنُ دَاوُدَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ وَ ذَلِکَ لِمَا أُعْطِیَ فِی اَلدُّنْیَا» است. بنابر ظاهر این روایت، حضرت سلیمان(ع) به سبب موهبتی که در دنیا به وی عطا شده بود، از میان پیامبران الهی آخرین فردی است که وارد بهشت می شود. طی جست وجو در منابع حدیثی، تنها دو روایت با این مضمون در کتب روایی شیعه و سه مورد در کتب روایی اهل سنت با اختلاف نسخه به چشم خورده است. این روایات نیازمند واکاوی سندی و متنی است. در خصوص مضمون روایت این پرسش مطرح است که باتوجه به عظمت، عصمت و برگزیدگی انبیای الهی، چگونه ملک سلیمان که از ویژگی خاص نبوت اوست، زمینه ساز تأخیر ورود این پیامبر الهی به بهشت می شود؟ بررسی ها نشان می دهد که این روایات به لحاظ سندی فاقد اعتبار و به لحاظ دلالت متن با متون قرآنی و حدیثی موجود در این زمینه ناسازگار است.