مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
صفات شخصیت
حوزه های تخصصی:
" مقدمه : پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تفاوت های جنسیتی بر پنج عامل بزرگ شخصیت، بررسی اثر غیر مستقیم جنسیت بر عملکرد تحصیلی از طریق صفات شخصیت و اثر مستقیم صفات شخصیت بر عملکرد تحصیلی اجرا شد.
روش : 419 دانشجو (166 پسر و 253 دختر) پرسشنامه پنج عامل ( BFI ) را کامل کردند. به منظور بررسی تفاوت های جنسیتی در پنج عامل بزرگ شخصیت (برون گرایی، وظیفه شناسی، پذیرش، روان رنجورخویی، سازگاری) از تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA) و به منظور بررسی اثر غیر مستقیم جنسیت بر عملکرد تحصیلی از طریق صفات شخصیت و اثر مستقیم صفات شخصیت بر عملکرد تحصیلی از تحلیل مسیر استفاده شد.
نتایج : نتایج تحلیل واریانس چند متغیری اثر اصلی معنادار عامل جنسیت را نشان داد. نتایج تحلیل مسیر نیز نشان داد که اثر غیرمستقیم و اثر کل متغیر برونزای پژوهش (جنسیت) تنها از طریق عامل های وظیفه شناسی و روان رنجورخویی بر عملکرد تحصیلی معنادار است. اثر مستقیم پنج عامل بزرگ شخصیت (برون گرایی، وظیفه شناسی، پذیرش، روان رنجورخویی، سازگاری) بر عملکرد تحصیلی معنادار به دست آمد.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نقش میانجی گر صفات شخصیتی وظیفه شناسی و روان رنجورخویی را در بررسی رابطه بین جنسیت و عملکرد تحصیلی دانشجویان مورد تاکید قرار می دهد. همچنین، نتایج مطالعه حاضر همسو با ادبیات پژوهش نشان می دهد که صفات شخصیت ـ حتی پس از کنترل پیش بینی کننده های سنتی عملکرد تحصیلی دانشجویان از قبیل بهره هوشی ـ اثر مستقل و افزوده ای بر عملکرد تحصیلی دانشجویان دارند. تلویحات پژوهش حاضر با تاکید بر برخی از همبسته های صفات شخصیت به منظور بهبود عملکرد تحصیلی دانشجویان مورد بحث قرار می گیرد."
صفات شخصیت، استرس تحصیلی و عملکرد تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین صفات شخصیت، استرس تحصیلی و عملکرد تحصیلی در دانشجویان اجرا شد. نمونه ای متشکل از 419 دانشجو (166 پسر و 253 دختر) فرم خلاصه شده پرسشنامه پنج عامل و پرسشنامه استرس دوران دانشجویی را تکمیل کردند. به منظور بررسی رابطه بین صفات شخصیت، استرس تحصیلی و عملکرد تحصیلی، و همچنین به منظور آگاهی از نقش صفات شخصیت در پیش بینی استرس تحصیلی و آگاهی از نقش صفات شخصیت و استرس تحصیلی در پیش بینی عملکرد تحصیلی به ترتیب از همبستگی گشتاوری پیرسون و تحلیل های رگرسیون سلسله مراتبی استفاده شد. نتایج ماتریس همبستگی بین متغیرها نشان داد که بین عامل های وظیفه شناسی، برون گرایی، پذیرش و سازگاری با عملکرد تحصیلی رابطه مثبت و معنادار، و بین عامل های روان نژندخویی با عملکرد تحصیلی رابطه منفی و معنادار وجود دارد. نتایج همچنین نشان داد که بین استرس تحصیلی و عملکرد تحصیلی رابطه منفی و معنادار وجود دارد. عامل های برون گرایی و وظیفه شناسی با استرس تحصیلی رابطه منفی و معنادار و با عامل روان نژندخویی رابطه مثبت و معنادار نشان داد. نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که صفات شخصیتی برون گرایی و روان نژندخویی هر کدام به ترتیب 5% و 3% از واریانس استرس تحصیلی را تبیین کردند. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی در پیش بینی عملکرد تحصیلی نشان داد که عامل های شخصیتی وظیفه شناسی و روان نژندخویی و متغیر استرس تحصیلی هر کدام به ترتیب 12%، 10% ، 6% از واریانس عملکرد تحصیلی را تبیین کردند. نتایج پژوهش حاضر ضرورت بازشناسی نقش صفات شخصیت در تجربه استرس تحصیلی و نقش صفات شخصیت و استرس تحصیلی را بر عملکرد تحصیلی مورد تاکید قرار می دهد. تلویحات پژوهش حاضر برای بهبود عملکرد تحصیلی بحث می شود.
"
نقش صفات شخصیت و سبک های مقابله، در سلامت روانی دانشجویان: ارائه مدل های علی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این تحقیق به منظور بررسی نقش صفات شخصیت و سبک های مقابله با تنیدگی در سلامت روانی دانشجویان انجام گرفت.
روش: در این مطالعه مقطعی و تحلیلی (مدل سازی) در نمونه ای متشکل از 328 آزمودنی (177 پسر و 151 دختر)، فرم خلاصه شده پرسشنامه پنج عامل بزرگ شخصیت، پرسشنامه مقابله با موقعیت های تنیدگی زا و پرسشنامه سلامت عمومی اجرا و با استفاده از تحلیل مسیر، اثرات مستقیم و غیر مستقیم صفات شخصیت بر سبک های مقابله و سلامت روان بررسی شدند.
یافته ها: وظیفه شناسی و پذیرش، بر سبک مساله مداری اثر مثبت و معنی دار و جنس اثر منفی و معنی دار، در حالی که پذیرش و وظیفه شناسی بر سلامت روان اثر منفی و معنی دار و روان رنجورخویی و هیجان مداری اثر مثبت و معنی دار داشت. اثر غیر مستقیم جنس بر سلامت روان، از طریق مساله مداری، مثبت و معنی دار و اثر برون گرایی و پذیرش بر سلامت روان به وسیله هیجان مداری منفی و معنی دار به دست آمد و جنس از طریق هیجان مداری اثر مثبت و معنی دار داشت.
نتیجه گیری: به طور کلی، نتایج این پژوهش موید آن است که توجه به نقش صفات شخصیت و سبک های مقابله ای در مطالعه سلامت روانی افراد بسیار مهم است.
بررسی رابطه میان پنج عامل بزرگ شخصیت سبک های مقابله ای و سلامت روانی در دانشجویان کارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه رابطه بین پنج عامل بزرگ شخصیت سبک های مقابله با تنیدگی و سلامت روانی است فرم خلاصه شده پرسشنامه پنج عامل پرسشنامه مقابله با موقعیتهای تندیگی زا و پرسشنامه سلامت عمومی در مورد نمونه ای تصادفی از 235 آزمودنی اجرا شد و روابط صفات شخصیتی سبک های مقابله ای و سلامت روانی به کمک همبستگی و تحلیل رگرسیون مطالعه گردید نتایج نشان داد که 1) میان عامل های روان رنجور خویی پذیرش و برون گرایی با سلامت روانی رابطه معنی دار وجود دارد 2) میان سبک مقابله ای مسئله مدار و هیجان مدار با سلامت روانی رابطه معنی دار وجود دارد در حالیکه میان سبک مقابله ای اجتنابی و سلامت روانی رابطه ای وجود ندارد 3) میان عامل های پذیرش وظیفه شناسی برونگرایی و سازگاری با سبک مقابله ای مسئله مدار ربطه مثبت معنی دار وجود دارد و 4) از متغیر سبک های مقابله ای دو سطح و از متغیر پنج عامل شخصیت تنها یک سطح در پیش بینی متغیر سلامت روانی سهیم هستند در نهایت پژوهش نشان می دهد که صفات شخصیتی و سبک های مقابله ای آزمودنی ها بطور معنی داری با سلامت روانی آنها ارتباط می یابد.
بررسی نقش صفات شخصیت و سبک های شناختی در گرایش و اجتناب از بحث و استدلال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی گرایش و اجتناب از بحث و استدلال دانشجویان و رابطه آن با ویژگی های شخصیتی و سبک های شناختی انجام شده است. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای 289 دانشجوی دوره کارشناسی از گروه های تحصیلی هنر، علوم پایه و حقوق و علوم سیاسی در دانشگاه مازندران انتخاب شدند. داده ها از طریق مقیاس انداز ه گیری گرایش و اجتناب از بـحث و استدلال، مقیاس پنج عامل بزرگ شخصیت و مـقیاس سبک های شـناختی A-E جمع آوری گردید. تحلیل واریانس نشان داد بین میانگین نمرات دانشجویان گروه های تحصیلی مورد مطالعه در گرایش و اجتناب از بحث و استدلال تفاوتی وجود ندارد و بین سبک های شناختی جذب کننده و کاوش کننده با گرایش و اجتناب از بحث و استدلال نیز همبستگی مشاهده نگردید. از میان پنج عامل بزرگ شخصیت، برون گرایی و گشودگی به ترتیب همبستگی 25/0 و 26/0 را با گرایش به بحث و استدلال نشان دادند. ویژگی شخصیتی با وجدان بودن همبستگی 12/0 را با گرایش به بحث و استدلال و 12/0- را با اجتناب از بحث و استدلال نشان داده است و بین روان رنجورخویی و برون گرایی به ترتیب با اجتناب از بحث و استدلال همبستگی 17/0 و 15/0- مشاهده گردید. تحلیل رگرسیون نشان داد که از میان متغیرهای مورد مطالعه فقط دو صفت شخصیتی برون گرایی و گشودگی می توانند تا حدی تغییرات در گرایش به بحث و استدلال را تبیین نمایند و این نمایانگر آن است ویژگی هایی چون معاشرتی بودن، ابراز وجود و قاطعیت و گشودگی نسبت به تجربه های جدید می توانند در تبیین گرایش به بحث و استدلال دخالت داشته باشد.
مقایسه ویژگی های شخصیتی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروز (M.S ) و افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور مقایسه صفات شخصیتی در بیماران مبتلا به M.S و مقایسه آن با افراد عادی اجرا شد. به منظور آزمون فرضیه های پژوهش از طرح علی - مقایسه ای استفاده شد. بدین منظور ، تعداد 76 نفر بیمارM.S مراجعه کننده به انجمن M.S ایران که دارای تشخیص کمتر از دو سال بیماری بوده اند با استفاده از نمونه گیری در دسترس انتخاب و به لحاظ ویژگی های سن، جنس، میزان تحصیلات، نوع منزل (استیجاری و شخصی) و شغل از گروه سالم نمونه ای همتا گرفته شد. برای بررسی صفات شخصیتی از فرم کوتاه پرسشنامه NEOاستفاده شد. به منظور طبقه بندی داده ها از نرم افزار SPSS و به منظور تحلیل داده ها از آزمون tتست برای دو گروه مستقل استفاده شد. نتایج تحلیل ها نشان داد ٰدر بعدهای شخصیتی با توجه به آزمون انجام شده بین بیمارانM.S و عادی از لحاظ صفات روان رنجور خویی و توافق پذیری تفاوت معناداری وجود دارد. به گونه ای که به طور معناداری افراد دارای بیماری M.S از لحاظ میزان روان رنجور خویی نمره بالا و در بعد توافق نمره پایین تری نسبت به افراد عادی کسب کردند، ولی در سه بعد شخصیتی دیگر یعنی، برون گرایی ، باز بودن ، وجدانی بودن بین دو گروه تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتایج نشان داد که بیماران مبتلا به M.S در دو بعد شخصیتی روان رنجور خویی و توافق پذیری با افراد عادی متفاوت بوده و در حقیقت افراد دارای صفت روان رنجور خویی و افرادی که به لحاظ ارتباطات اجتماعی در سطح پایینی قرار دارند آمادگی بیشتری برای کسب بیماری M.S دارند.
بررسی رابطه بین الکسی تایمیا با صفات شخصیتی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین سازه الکسی تایمیا و صفات شخصیتی در دانشجویان دانشگاه بود. روش: نمونه ای به حجم 112 نفر (56 دختر و 56 پسر) از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز، به روش تصادفی ساده انتخاب شدند و به هریک پرسشنامه های 20 ماده ای الکسی تایمیای تورنتو (20TAS-) و پرسشنامه شخصیتی نئو- فرم 60 سوالی (NEO-FFI) ارائه گردید. جهت تحلیل داده ها از روش تحلیل همبستگی متعارف استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که فقط یکی از دو تابع متعارف به دست آمده، معنی دار است. این تابع متعارف نشان می دهد که روان رنجورخویی بالا و توافق و فراخ ذهنی پایین با الکسی تایمیا رابطه دارد (01/0≥ p)، اما برون گرایی و وجدانی بودن در پیش بینی الکسی تایمیا نقش به سزایی ندارند. نتیجه گیری: صفات شخصیتی می توانند پیش بینی کننده ویژگی های الکسی تایمیک در افراد باشند.
نقش صفات شخصیت و سلامت روان شناختی در رضایت شغلی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش صفات شخصیت و سلامت روان شناختی در رضایت شغلی در کارکنان انجام شد.
مواد و روش ها: با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 110 نفر از کارکنان دانشگاه خوارزمی در سال 1390 انتخاب شدند و توسط پرسش نامه پنج عامل بزرگ شخصیت، پرسش نامه ی سلامت روان شناختی و پرسش نامه ی رضایت شغلی مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیری به شیوه گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد که رابطه ی ابعاد رضایت شغلی با عامل های گشودگی (05/0 (P< ، نرم خوبی (05/0 (P< ، برون گرایی (01/0 (P< و وجدان(05/0 (P< مستقیم و معنی دار و با مؤلفه های سلامت روان شناختی معکوس و معنی دار است. عامل های برون گرایی و نرم خویی ابعاد همکاران، منافع، فرایند و ماهیت رضایت شغلی و مؤلفه های روان پریشی، شکایات جسمانی، وسواس و ترس مرضی، ابعاد سرپرست، همکاران، ارتباط، فرایند و ماهیت رضایت شغلی را مورد پیش بینی قرار دادند.
نتیجه گیری: با توجه به نقش صفات شخصیت و سلامت روان شناختی در رضایت شغلی، پیشنهاد می شود که این مؤلفه ها در مرحله استخدام و زمان اشتغال بیشتر مورد توجه سازمان ها و مسؤولان قرار گیرد.
مقایسه صفات شخصیت، اضطراب صفت - حالت و اضطراب وجودی در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر و افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اختلال اضطراب فراگیر یکی از شایع ترین اختلالات اضطرابی مشاهده شده در جمعیت عمومی و مراکز بالینی است. هدف این مطالعه مقایسه صفات شخصیت، اضطراب صفت - حالت و اضطراب وجودی در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر و افراد عادی بود.
روش: طرح این پژوهش از نوع علی - مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی افراد مراجعه کننده به درمانگاه ها، مراکز تخصصی روان پزشکی و مراکز مشاوره شهر های ارومیه و تبریز در سه ماهه آخر سال 1393 و سه ماهه نخست سال 1394 تشکیل می دادند و از بین آنها 80 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. این نمونه به دو گروه تقسیم شد؛ یک گروه 40 نفری با تشخیص اختلال اضطراب فراگیر و گروه دیگر 40 فرد عادی را در بر می گرفت. شرکت کنندگان فرم کوتاه پرسشنامه شخصیتی نئو، سیاهه اضطراب حالت - صفت اشپیل برگر و مقیاس اضطراب وجودی گود را تکمیل نمودند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس چند متغیری استفاده شد.
یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که میانگین نمرات روان آزردگی، گشودگی، خوشایندی و اضطراب حالت در افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر بطور معنی داری بیشتر است. همچنین تفاوت معناداری در میانگین نمرات اضطراب وجودی در بین گروه ها مشاهده نشد.
نتیجه گیری: نتایج حاکی از اهمیت متغیرهای صفات شخصیت و اضطراب صفت - حالت در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر بود.
رابطه سبک های یادگیری و صفات شخصیت با پیشرفت تحصیلی دانشجویان در درس زبان انگلیسی
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی ارتباط سبک های یادگیری (وابسته به زمینه و نابسته به زمینه) و صفات شخصیت (روان رنجورخویی، برون گرایی، پذیرش، سازگاری و وظیفه شناسی) با پیشرفت تحصیلی انجام شد. جامعه این پژوهش همه دانشجویان رشته های علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد بودند. برای انجام این پژوهش 360 دانشجو (196 دختر و 164 پسر) به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. همه آنها پرسشنامه سبک های یادگیری (التمن، راسکین و ویتکین، 1971) و پرسشنامه صفات شخصیت (کاستا و مک کری، 1992) را تکمیل کردند. یک آزمون محقق ساخته به عنوان شاخص پیشرفت تحصیلی زبان انگلیسی در نظر گرفته شد. یافته ها نشان داد که سبک وابسته به زمینه و وظیفه شناسی با پیشرفت تحصیلی رابطه مثبت و معنی دار (p≤0/01)، پذیرش با پیشرفت تحصیلی رابطه مثبت و معنی دار (p≤0/05) و روان رنجور خویی با پیشرفت تحصیلی رابطه منفی و معنی دار داشته است (p≤0/01). وظیفه شناسی، سبک وابسته به زمینه و پذیرش در یک مدل توانستند 49 درصد از واریانس پیشرفت تحصیلی را پیش بینی کنند و نیز سهم وظیفه شناسی در پیش بینی پیشرفت تحصیلی بیش از سایر متغیرها بود.
نقش جهت گیری مذهبی و صفات شخصیت در پیش بینی نشانه های اختلال شخصیت دستة «ب»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش جهت گیری مذهبی و صفات شخصیت در پیش بینی نشانه های اختلال شخصیت دستة «ب» بود. برای این منظور، تعداد 290 نفر از دانشجویان دانشگاه شهید مدنی آذربایجان با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب و به وسیلة پرسش نامه «میلون-3»، پرسش نامة کوتاه «شخصیت نئو»، و «مقیاس جهت گیری مذهبی» ارزیابی شدند. داده ها با استفاده از روش «تحلیل رگرسیون چندگانه» تحلیل شد. نتایج نشان داد عامل روی آوری به مذهب با اختلالات شخصیت به صورت مثبت همبسته است و توانست نشانه های اختلال شخصیت نمایشی، ضداجتماعی و مرزی را پیش بینی کند. همچنین صفات شخصیت تجربه پذیری، توافق جویی، برون گرایی و روان نژندی با اختلالات شخصیت به صورت متفاوت همبسته بود و توانست نشانه های آنها را پیش بینی کند. جهت گیری مذهبی و صفات شخصیت با اختلالات شخصیت مرتبط است و می تواند نشانه های اختلال شخصیت را پیش بینی نماید.
مقایسه ویژگی های شخصیتی و سبک های کنارآمدن در هنرمندان و افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه پنج عامل بزرگ شخصیت و شیوه های کنار آمدن لازاروس در هنرمندان رشته های شعر، موسیقی، تئاتر و نقاشی با افراد عادی می باشد. برای انجام نمونه گیری گروه هنرمند از هنرمندان مشغول به فعالیت در موزه هنرهای معاصر شهر، فرهنگسرای خورشید و اعضای انجمن های شعر و ادب اصفهان به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای افراد غیرهنرمند نیز از روش تصادفی ساده استفاده شد. برای جمع آوری اطلاعات از دو پرسشنامه ی ویژگیهای شخصیتی نئو فرم کوتاه 60 سوال و پرسشنامه شیوه های کنارآمدن لازاروس استفاده شد. در بین ویژگی های شخصیتی، بازبودن به تجربه و توافق پذیری و دربین سبک های کنارآمدن، خویشتنداری و حل مدبرانه مسئله در افراد هنرمند و عادی تفاوت دارد. با توجه به میانگین نمرات در این متغیرها، در تمامی این متغیرها، هنرمندان میانگین بالاتری از افراد عادی داشته اند.
پیش بینی رابطه بین صفات شخصیت و بهزیستی ذهنی با میانجیگری طرحواره های ناسازگار اولیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدفامروزه کیفیت زندگی در مقابل کمیت قرار گرفته و با توجه به ابعاد گسترده سلامتی، تعریف می شود و منظور از آن، سالهایی از عمر است که با رضایت و شادکامی و تلاش برای زندگی مطلوب و دستیابی به موفقیتها همراه باشد. از این رو، پژوهش حاضر، با هدف مطالعه نقش میانجی گر طرحواره های ناسازگار اولیه در رابطه بین صفات شخصیت و بهزیستی ذهنی انجام شد. روش بررسیاین مطالعه مقطعی در سال 1394 بر روی 366 نفر (171 پسر) از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد قزوین بعد از انتخاب به روش نمونه گیری چند مرحله ای، انجام شد. پرسشنامه های طرحواره ناسازگار اولیه، پرسشنامه صفات شخصیت ، و مقیاس بهزیستی ذهنی مورد استفاده قرار گرفت. داده ها به روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته هانتایج تحلیل نشان داد متغیرهای مکنون طرحواره های ناسازگار اولیه و صفات شخصیت در کل 47 درصد از واریانس بهزیستی ذهنی را تبیین می کنند. همچنین ملاحظه شد که برونگرایی به صورت مثبت و معنادار و روان رنجورخویی به صورت منفی و معنادار بهزیستی ذهنی را پیش بینی می کنند. بعلاوه نتایج نشان داد طرحوارهای ناسازگار اولیه رابطه بین سازگاری و بهزیستی ذهنی را به صورت مثبت، رابطه بین روان رنجورخویی و بهزیستی ذهنی را به صورت منفی و رابطه بین برونگرایی و بهزیستی ذهنی را به صورت مثبت میانجیگری می کند. نتیجه گیریبا نتایج بدست آمده می توان چنین نتبجه گیری نمود که احتمالا طرحواره های ناسازگار اولیه نقش اساسی در رابطه بین صفات شخصیت و بهزیستی ذهنی ایفا می کند بنابراین با بهبود طرحواره ها می توان افراد را در افزایش بهزیستی ذهنی و پیشگیری از اختلالات و آسیبهای روانی یاری رساند.
پیش بینی رویکردهای مطالعه دانشجویان از طریق صفات شخصیت با واسطه گری اهداف پیشرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۹ بهار ۱۳۹۴ شماره ۲۸
31 - 58
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پی شبینی رویکردهای مطالعه دانشجویان از طریق صفات شخصیت با واسط هگری اهداف پیشرفت بود. نمونه پژوهش نیز شامل 384 نفر از دانشجویان دانشگاه رازی کرمانشاه بود که به روش نمون هگیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزار: پرسشنامه R-SPQ-2F )بیگز، کمبر و لیونگ، 2001 (، پرسشنامه AGQ )الیوت و مک گرگور، 2001 ( و سیاهه BFI )جان، دوناهو و کنتل، 1991 (. روش تحلیل داده ها تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار AMOS بود. یافته ها: نتایج نشان داد که صفات شخصیت علاوه بر اثرات مستقیم بر رویکردهای مطالعه )عمقی و سطحی( دارای اثرات غیرمستقیم بر رویکردهای مطالعه با واسط هگری اهداف پیشرفت م یباشند. نتیج هگیری: با توجه به نتایج می توان در دانشگاهها افرادی را که صفات شخصیتی بخصوصی دارند شناسایی کرده و به سمت اهداف و رویکرد مناسب برای مطالعه و یادگیری )اهداف مهارتی و رویکرد عمقی( هدایت کرده تا میزان موفقیت تحصیلی آنان را افزایش داد.
پیش بینی بهزیستی روان شناختی دانشجویان سلفی گیر بر اساس صفات سه گانه تاریک شخصیت، نیازهای روان شناختی و احساس بیگانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ در دانشگاه اسلامی سال هشتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۲۷)
205 - 224
هدف:هدف از انجام این مطالعه، پیش بینی بهزیستی روان شناختی دانشجویان سلفی گیر بر اساس صفات سه گانه تاریک شخصیت، نیازهای روان شناختی و احساس بیگانگی بود. روش: روش این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است. 263 نفر(136زن و 127 مرد) از میان دانشجویان دانشگاه گیلان، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های بهزیستی روانی ریف ، صفات سه گانه تاریک شخصیت جوناسن و وبستر ، نیازهای مازلو لستر و احساس بیگانگی دین و چک لیست سلفی محقق ساخته پاسخ دادند. یافته ها: نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که مؤلفه های ماکیاولیسم، نیازهای ایمنی و عزّت، احساس ناتوانی و انزوا، می توانند بهزیستی روان شناختی دانشجویان سلفی گیر را پیش بینی کنند. نتیجه گیری: یافته ها حاکی از آن است که اشکال در ارضای نیازهای عزّت و ایمنی و احساس بیگانگی و صفت ماکیاولیسم در بهزیستی روان شناختی دانشجویان سلفی گیر که عکسهای سلفی خود را در شبکه های اجتماعی مجازی به اشتراک می گذارند، نقش مهمی دارند.
نقش واسطه ای تصویربدنی منفی و مکانیسم های دفاعی نوروتیک در رابطه صفات شخصیت و تمایل به جراحی زیبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقش میانجی گر باورهای خودکارآمدی در رابطه با صفات شخصیت و سبک اسنادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف پژوهش شناسایی نقش واسطه ای باورهای خودکارآمدی در رابطه با صفات شخصیتی روان رنجورخویی، برون گرایی و وظیفه شناسی و سبک های اسناد بود. روش: روش پژوهش همبستگی بود و جهت تحلیل از معادلات ساختاری استفاده شد. حجم نمونه شامل 414 زن و مرد 20 تا 60 سال بود که از شرکت های دولتی در دسترس دو ناحیه از شهر تهران انتخاب شد. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه های نئو مک کری و کاستا 1985، سبک اسنادی پترسون، سمل، ون بایر، آبرامسون، متالسکی و سلیگمن (1982) و خودکارآمدی عمومی شرر (1989) بود. یافته ها: نتایج نشان داد الگو های اسنادهای خوش بینانه و بدبینانه برازش مناسبی با داده ها دارند اما تنها در الگوی پیشنهادی سبک خوش بینانه، خودکارآمدی نقش میانجی گر را ایفا می کند. 67 درصد خودکارآمدی از طریق روان رنجورخویی، برون گرایی و وظیفه شناسی، و 12 درصد از سبک خوش بینانه توسط روان رنجورخویی، برون گرایی، وظیفه شناسی و خودکارآمدی تبیین می شود. هم چنین رابطه خودکارآمدی با روان رنجورخویی، وظیفه شناسی و سبک خوش بینانه معنی دار بود، اما رابطه خودکارآمدی با برون گرایی و سبک بدبینانه معنی دار نبود. نتیجه گیری: با توجه به تاثیر باورهای خودکارآمدی بر صفات روان رنجورخویی و وظیفه شناسی و ایجاد سبک خوش بینانه، می توان با تقویت منابع خودکارآمدی و افزایش خودکارآمدی، هم از اثرهای منفی روان رنجورخویی کاست و هم از فواید خوش بینی در نیل به موفقیت برخوردار شد.
رابطه صفات شخصیتی مادران با کمال گرایی دختران نوجوان آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه صفات شخصیتی مادران با کمال گرایی دختران نوجوان آن ها بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه استان البرز به تعداد 49999 نفر بود. با استفاده از جدول کرجسی-مورگان 1970 تعداد 380 نفر از میان آن ها به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شد. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه صفات شخصیتی نئو مک کری و کاستا 1985 برای مادران و از پرسشنامه کمال گرایی هیل، هولزمن، فیور، کیبلر، وی سنت و کندی (2004) برای دختران شان و برای تحلیل داده ها از روش همبستگی و تحلیل رگرسیون استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد، روابط مادران و دختران در فرایندی دو سویه باهم در تعاملند. روان رنجورخویی با کمال گرایی غیرانطباقی دختران رابطه مثبت و گشودگی در برابر تجربیات با این نوع کمال گرایی رابطه منفی داشت. همچنین مسئولیت پذیری و برون گرایی با کمال گرایی انطباقی رابطه مثبت و روان رنجورخویی با این نوع کمال گرایی رابطه منفی داشت. نتیجه گیری: از آن جا که روان رنجوری و گشودگی در برابر تجارب قادر به پیش بینی کمال گرایی غیرانطباقی دختران است، با اندکی تفکر و تامل در کیفیت این روابط می توان به نقش حساس مادر در ارتباط با فرزندان پی برد. بنابراین مادران با آموزش مناسب می توانند از بروز کمال گرایی غیر انطباقی فرزندان شان جلوگیری کنند.
تبیین خودشناسی بر اساس مولفه های باورهای معرفت شناختی و صفات شخصیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه:این پژوهش باهدف تبیین خودشناسی براساس مولفه های باورهای معرفت شناختی و صفات شخصیت انجام گرفت. روش: طرح تحقیق در این پژوهش همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان دانشگاه های (سراسری، آزاد، علمی-کابردی و غیرانتفاعی) شهرتهران درسال تحصیلی97- 1396بود. بدین منظور، تعداد 400 نفرازدانشجویان، به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه خودشناسی (قربانی، واتسن و هارگیس، 2003)، پرسشنامه پنج عاملی شخصیت فرم کوتاه (مک کری و کاستا، 1985) و پرسشنامه باورهای معرفت شناسی (شومر، 1993) بود. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: بررسی نتایج پژوهش نشان داد که بین خودشناسی با صفات شخصیت (توافق پذیری و وظیفه شناسی) و باورهای معرفت شناختی (توانایی ذاتی و توانایی وقوف بر همه چیز) همبستگی معنادار مستقیم وجود دارد (05/0P<). همچنین متغیرهای صفات شخصیت (توافق پذیری و وظیفه شناسی) و باورهای معرفت شناختی (توانایی وقوف بر همه چیز) با ضریب بتاهای 260/0، 156/0 و 150/0 توانستند خودشناسی را تبیین و پیش بینی نمایند. نتیجه گیری:از آنجایی که باورهای معرفت شناختی (توانایی وقوف بر همه چیز) و صفات شخصیت (توافق پذیری و وظیفه شناسی) می توانند خودشناسی را تبیین و پیش بینی نمایند، به نظر می رسد که می توان با ارتقاء چنین ویژگی هایی میزان خودشناسی دانشجویان را افزایش داد.
پیش بینی اندیشه پردازی خودکشی براساس صفات پنج عاملی شخصیت با واسطه گری سازوکارهای دفاعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر پیش بینی اندیشه پردازی خودکشی براساس صفات پنج عاملی شخصیت با واسطه گری سازوکارهای دفاعی بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری پژوهش شامل تمام شهروندان ساکن در شهر کرج در زمستان سال 1397 بود که از میان آن ها به روش نمونه برداری تصادفی دو مرحله ای و داوطلبانه 550 نفر انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه پنج عاملی نئو؛ پرسشنامه سازوکارهای دفاعی-40 آندروز، سینگ و بوند؛ پرسشنامه اندیشه پردازی خودکشی بک بود. جهت تحلیل داده ها از روش الگویابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: در پژوهش حاضر ضریب مسیر غیرمستقیم بین صفت روان رنجورخویی با اندیشه پردازی خودکشی مثبت ومعنادار بود (0/001=P) همچنین ضریب مسیر غیرمستقیم بین صفت وظیفه شناسی و اندیشه پردازی خودکشی منفی ومعنادار بود (0/001=P) نتیجه گیری: عواطفی نظیر احساس گناه که از تعارض های ناهشیار و خودسرزنش گری در شخصیت های روان رنجور ناشی می شوند و ناتوانی در به تأخیر انداختن ارضای خواسته ها و تکانه ها در شخصیت هایی که از وظیفه شناسی بالایی برخوردار نیستند موجب متوسل شدن شخص به سازوکارهای دفاعی مختلف و اجتناب ازعواطف ناخوشایند درونی و درگیر شدن در اندیشه پردازی خودکشی می شود. به مسئولین، بالینگران و درمانگران پیشنهاد می شود، آموزش های همگانی را ترتیب دهند که آن دسته از سازوکارهای دفاعی را در افراد هدف قرار می دهند که به هنگام تخطی گری موجب اندیشه پردازی خودکشی می-شوند.