مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
عملکرد خواندن
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره پانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
71 - 94
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه تأثیر توانبخشی شناختی به کمک رایانه و روش چندحسی بر بهبود عملکرد خواندن دانشآموزان نارسا خوان بود. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون چندگروهی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان نارساخوان مقطع ابتدایی شهر رشت در سال تحصیلی 94-1393 بود که از بین آنها 45 نفر با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و به تصادف در گروه های آزمایش و کنترل جایدهی شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس هوش وکسلر کودکان (وکسلر، 2003) و آزمون رسمی خواندن و نارساخوانی نما (کرمی نوری و مرادی، 1387) استفاده شد. برنامه توانبخشی شناختی به کمک رایانه، در طی 11 جلسه به گروه آزمایش اول و برنامه آموزش چندحسی، در طی 9 جلسه به گروه آزمایش دوم آموزش داده شد، درحالی که گروه کنترل، چنین آموزش هایی را دریافت نکردند. نتایج مقایسه میانگین های تصحیح شده دو گروه نشان داد که روش توانبخشی شناختی به کمک رایانه در مقایسه با روش چندحسی بر مؤلفه های زنجیره کلمات، قافیه ها، حذف آواها، خواندن ناکلمات، و نشانه حروف (001/0p<) و بر مؤلفه نامیدن تصاویر (05/0p<) تأثیر بیشتری دارد و تفاوت دو گروه آموزشی در سایر مؤلفه های عملکرد خواندن معنی دار نیست. شیوه های چندحسی و نرم افزارهای رایانه ای شناختی برای عمق بخشی به یادگیری و ایجاد نگرش مثبت در دانش آموزان نارساخوان مؤثر است.
نقش فرایندهای شناختی پاس در تبیین توانایی خواندن کلمه و درک متن در کودکان مبتلا به نارساخوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: نارساخوانی، اختلالی عصبی تحولی است که اخیراً پژوهشگران بر همبسته های شناختی این اختلال متمرکز شده اند. شناسایی فرایندهای شناختی این گروه از افراد می تواند درک عمیق تری از این اختلال و هدایت برنامه های مداخله ای مؤثر، فراهم کند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش فرایندهای شناختی پاس (برنامه ریزی، توجه، پردازش هم زمان، و متوالی) در تبیین توانایی خواندن کلمه و درک متن در کودکان مبتلا به نارساخوانی انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این مطالعه شامل تمامی دانش آموزان نارساخوان مشغول به تحصیل در پایه دوم تا پنجم ابتدایی شهر اصفهان در سال 1397-1396 بود که نمونه ای به حجم 100 دانش آموز از این جامعه به صورت نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از ماتریس های پیش رونده ریون (1956)، آزمون خواندن و نارساخوانی (کرمی نوری و مرادی، 1384) و ویرایش دوم نظام سنجش شناختی (ناگلیری، داس و گلدشتاین، 2014) استفاده شد. داده ها با روش آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که "خواندن کلمه" با پردازش هم زمان، متوالی، و توجه؛ و "درک متن" با پردازش هم زمان، متوالی، برنامه ریزی، و توجه، رابطه دارد (0/01p≤). بر اساس نتایج تحلیل رگرسیون، پردازش متوالی و هم زمان، 49 درصد از واریانس متغیر "خواندن کلمه"؛ و برنامه ریزی و پردازش متوالی، 44 درصد از واریانس متغیر "درک متن" را پیش بینی می کنند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که کودکان نارساخوان، دارای عملکرد ناقص در سطح پردازش هم زمان، متوالی، و برنامه ریزی هستند. این یافته ها می تواند در فرایند تشخیص و طراحی مداخلات برای اختلال نارساخوانی، مفید باشد. در واقع شناسایی فرایندهای شناختی مربوط به فرایند خواندن می تواند درک عمیق تری از چگونگی تسهیل و بهبود عملکرد خواندن از طریق آموزش صریح فرایندهای پاس، فراهم آورد.
اثربخشی بازی های توجه بر عملکرد خواندن دانش آموزان دختر با نارساخوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر بازی های توجه بر عملکرد خواندن دانش آموزان دختر با نارساخوانی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی بود و با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل همه دانش آموزان دختر پایه سوم ابتدایی شهر اصفهان بودند. نمونه پژوهش شامل 30 نفر از دانش آموزان دختر پایه سوم با نارساخوانی بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش(15 نفر) و کنترل(15 نفر) تقسیم شدند. عملکرد خواندن هر دو گروه در پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از آزمون خواندن و نارساخوانی نما کرمی نوری و مرادی(1384) ارزیابی شد. گروه آزمایش برنامه مداخله بازی های توجه را به مدت 12 جلسه دریافت کردند در حالی که به گروه کنترل این مداخله ارایه نشد. آزمون تحلیل کواریانس یک متغیره برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد که مداخله بازی های توجه منجر به بهبود عملکرد خواندن دانش آموزان دختر با نارساخوانی گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شده است. با توجه به یافته های این پژوهش، مداخله بازی های توجه بر بهبود عملکرد خواندن دانش آموزان دختر با نارساخوانی تأثیر دارد. بنابراین پیشنهاد می شود از بازی های توجه در جهت بهبود عملکرد خواندن دانش آموزان با نارساخوانی استفاده شود.
مقایسه اثربخشی روش فرنالد و روش نوروسایکولوژی بر بهبود عملکرد خواندن کودکان نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۳
171 - 148
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی روش فرنالد و نوروسایکولوژی بر بهبود عملکرد خواندن کودکان نارساخوان انجام شد. روش پژوهش از نوع نیمهآزمایشی بود. جامعه آماری تمام دانشآموزان پایه سوم نارساخوان مراجعهکننده به مراکز اختلال یادگیری شهر زاهدان در سالتحصیلی ۱۴۰۰ -۱۳۹۹ بودند که تعداد ۴۲ نفر (۲۹ پسر، ۱۳ دختر)، به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش روش فرنالد (۱۰ پسر، ۴ دختر)، روش نوروسایکولوژی (۱۰ پسر، ۴ دختر) و یک گروه کنترل (۹ پسر، ۵ دختر) جایگزین شدند. ابتدا از هر سه گروه پیشآزمون گرفته شد و گروههای آزمایش در ۱۵ جلسه ۶۰ دقیقهای تحت مداخله روش آموزشی فرنالد (فرنالد و کلر، ۱۹۲۱ (و روش نوروسایکولوژی (کولکمن، هوجتینک، کورسبرگن و لسمان، ۲۰۱۳؛ گری و همکاران، ۲۰۱۲ (قرار گرفتند و مجدداً از هر سه گروه پسآزمون گرفته شد و پس از گذشت دو ماه از اجرای پسآزمون، پیگیری گرفته شد. برای جمعآوری دادهها، از آزمون نارساخوانی (نما) استفاده شد. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد که هر دو روش فرنالد و نوروسایکولوژی بر عملکرد خواندن تأثیر معناداری دارد (۰۱/۰ نوروسایکولوژی هم حاکی از آن بود که روش فرنالد بیش از روش نوروسایکولوژی در بهبود عملکرد خواندن و مؤلفههای (خواندن کلمات، درک کلمات، حذف آواها) تأثیر دارد و روش نوروسایکولوژی بیش از روش فرنالد بر مؤلفههای (زنجیره کلمات، قافیهها، زنجیره کلمات، نشانههای حروف، نشانه های مقولهها) تأثیرگذار است (۰۱/۰ یادگیری و سازمان آموزشوپرورش استثنایی میتوانند از هر دو روش برای آموزش و درمان اختلالات یادگیری به ویژه نارساخوانی استفاده نمایند و تدوین و اجرای برنامههای مداخله ترکیبی مبتنی بر هر دو روش اثربخشی آن را دو چندان نماید.
اثربخشی پسخوراند زیستی بر بهبود عملکرد خواندن و ادراک دیداری- حرکتی کودکان با نارساخوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: نارساخوانی به عنوان اختلال عصبی تحولی رایج در دوران کودکی می تواند فرایند تحصیلی دانش آموزان را با آسیب جدی مواجه کند و بر اساس مطالعات انجام شده، پسخوراند زیستی می تواند به حل برخی از مشکلات این کودکان کمک کند. بدین ترتیب مطالعه حاضر با هدف تعیین اثربخشی پسخوراند زیستی بر بهبود عملکرد خواندن و ادراک دیداری- حرکتی کودکان با نارساخوانی انجام شد. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان پسر 8 تا 12 سال با اختلال نارساخوانی مراجعه کننده به مراکز اختلالات یادگیری ناحیه سه شهر تهران در سال 1398 بود. نمونه پژوهش شامل 24 نفر از جامعه آماری مذکور بودند که به روش نمونه گیری در دسترس و به شیوه داوطلبانه و بر حسب شرایط ورود و خروج ، انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه (12 نفر در گروه آزمایش و 12 نفر در گروه گواه) جای دهی شدند. ابزارهای گردآوری داده های این پژوهش شامل آزمون رسمی خواندن و نارساخوانی (نما) (کرمی نوری و مرادی، 1384) و آزمون ادراک دیداری- حرکتی بندرگشتالت (لورتا بندر، 1938) بود. گروه مداخله تحت 30 جلسه 45 دقیقه ای برنامه مداخله ای پسخوراند زیستی قرار گرفت، در حالی که گروه گواه فقط آموزش معمول مراکز اختلالات یادگیری را دریافت می کرد. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس در محیط SPSS-22 انجام شد. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد که پسخوراند زیستی باعث بهبود عملکرد خواندن و کاهش خطای شکل، خطای ترکیب، خطای چرخش، خطای تداوم و در نتیجه بهبود ادراک دیداری حرکتی کودکان مبتلا به نارساخوانی شده است (0/01>p). نتیجه گیری: روش پسخوراند زیستی می تواند با استفاده از اصول یادگیری شرطی سازی عاملی به تغییر و بهبود امواج مغزی، تقویت مهارت خودنظم جویی، ارتقای عملکرد مغزی، و در نتیجه بهبود عملکرد خواندن و ادراک دیداری- حرکتی کودکان با نارساخوانی کمک کند.
اثربخشی بازی درمانی والد-کودک بر بهبود عملکرد خواندن در دانش آموزان 8 تا 10 ساله درگیر با اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۶
113 - 100
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی بازی درمانی والد-کودک بر بهبود عملکرد خواندن در کودکان 8 تا 10 ساله درگیر با اختلال یادگیری انجام شد. روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی و طرح پژوهش از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود . جامعه آماری پژوهش شامل والدین دانش آموزان 8 تا 10 ساله مراجعه کننده به کلنیک های تخصصی کودک ( مرکز مشاوره توحید) در شهر اصفهان در سال 1400بودند. که از میان آنها با توجه به ملاک ورود تعداد 28 نفر به شیوه نمونه گیری دردسترس انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش(14 نفر) و کنترل (14 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش در 10 جلسه 90 دقیقه ای هفته ای یکبار به صورت گروهی تحت بازی درمانی والد-کودک قرار گرفت در حالی که گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند .ابزار های پژوهش عبارت بودند از پرسشنامه عملکرد خواندن (کرمی نوری و مرادی، 1384) بود . داده های پژوهش با استفاده از تحلیل کواریانس مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحلیل ها نشان داد که بازی درمانی والد-کودک موجب بهبود عملکرد خواندن در دانش آموزان درگیر با اختلال یادگیری می شود (005/0>.
اثربخشی آموزش آگاهی واج شناختی از طریق نرم افزار تلفن همراه بر مهارت های تنظیم رفتار، فراشناخت و بهبود عملکرد خواندن کودکان مبتلابه نارساخوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۹
37 - 62
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش آگاهی واج شناختی از طریق نرم افزار تلفن همراه بر بهبود عملکرد خواندن و مهارت های تنظیم رفتار و فراشناخت در کودکان مبتلابه اختلال یادگیری خاص با اسپسیفایر خواندن بود. روش پژوهش از نوع آزمایشی، تک آزمودنی بود. براین اساس از بین کودکان واجد شرایط پژوهش 3 کودک مبتلابه نارساخوانی به صورت هدفمند انتخاب شدند و آزمون های وکسلر (WISC-IV؛ وکسلر، 2003) و خواندن و نارساخوانی (نما) (کرمی نوری، مرادی؛ 1384). توسط دانش آموزان و پرسش نامه کارکردهای اجرایی بریف (BRiEF؛ گای، گویا، اسکوییس، کنورثی؛ 2000). توسط والدین کودکان اجرا و تکمیل شد. یافته های پژوهش با استفاده از بررسی چشمی نمودارها، درصد بهبودی و اندازه اثر بررسی شدند. نتایج نشان داد که آموزش آگاهی واج شناختی از طریق نرم افزار تلفن همراه سبب بهبود عملکرد خواندن و بالا رفتن مهارت های فراشناخت و تنظیم رفتار در کودکان دختر مبتلابه اختلال یادگیری خاص با اسپسیفایر خواندن می شود. از دستاوردهای این پژوهش، معرفی نرم افزاری آموزشی مبتنی بر آگاهی واج شناختی و برگرفته از خرده آزمون های آزمون آگاهی واج شناختی است که می تواند به عنوان ابزاری مکمل در بخشی از فرایند درمانی– ترمیمی اختلال خواندن و در جهت بهبود توانایی خواندن و مهارت های فراشناخت و کنترل رفتار دانش آموزان دارای اختلال خواندن مفید واقع گردد.
اثربخشی برنامه مداخله ای مبتنی بر سیستم های یادگیری چندگانه بر عملکرد خواندن و افزایش علاقه به خواندن در دانش آموزان نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی برنامه مداخله ای مبتنی بر سیستم های یادگیری چندگانه بر بهبود افزایش عملکرد و علاقه به خواندن در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری خاص با آسیب خواندن بود. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود، جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان نارساخوان دوره دوم ابتدایی شهرستان مراغه بودند که 30 نفر از دانش آموزان نارساخوان با استفاده از شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) تقسیم شدند. برنامه مداخله مبتنی بر سیستم های یادگیری به مدت 14 جلسه 45 دقیقه ای روی گروه آزمایش اجرا شد. در آغاز و پایان برنامه مداخله ای، شاخص های بهبود عملکرد خواندن که شامل سرعت، صحت و درک خواندن بود، به عمل آمد. همچنین شاخص علاقه به خواندن، نیز در دانش آموزان اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تحلیل شدند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد بین سرعت خواندن (00/0 P =6/1337F=)، صحت خواندن (00/0 P =6/491F =) و درک خواندن (00/0 P =5/56F=) و همچنین بهبود میزان علاقه (00/0 P =3/16284F=) در دو گروه تفاوت معنا داری وجود دارد. نتیجه گیری: برنامه مداخله مبتنی بر سیستم های یادگیری چندگانه می تواند در بهبود عملکرد خواندن دانش آموزان دارای آسیب خواندن مؤثر باشد. از این رو پیشنهاد می شود تا دست اندرکاران و مربیان مراکز مشکلات ویژه یادگیری از این برنامه برای بهبود نارساخوانی دانش آموزان استفاده کنند
اثربخشی بسته آموزشی کارکرد اجرایی مبتنی بر دلیس کاپلان بر عملکرد خواندن دانش آموزان نارساخوان
زمینه و هدف: خواندن از اولین مسیرهای اکتساب دانش تلقی می شود و دانش آموزانی که در خواندن ضعیف باشند آسیب پذیری بیشتری نسبت به یادگیری موضوعات مختلف در دوران تحصیل و پس از آن نشان می دهند. پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی مداخله ای مبتنی بر کارکردهای اجرایی دلیس کاپلان بر مهارت خواندن دانش آموزان نارساخوان انجام گرفت. روش پژوهش: روش پژوهش آزمایشی و از طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری استفاده گردید. به این منظور از بین کلیه دانش آموزان پسر و دختر نارساخوان پایه سوم ابتدایی که در سال تحصیلی 98-1397 در تهران مشغول به تحصیل بودند، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای 30 دانش آموز نارساخوان انتخاب و به صورت تصادفی به دوگروه 15 نفری تقسیم شدند و در یک گروه آزمایش و یک گروه گواه قرار گرفتند. به گروه آزمایش مداخله مبتنی بر کارکردهای اجرایی دلیس کاپلان در 17جلسه 60 دقیقه ای آموزش داده شد ولی به گروه گواه این نوع آموزش ارائه نشد. ابزار پژوهش عبارت بود از ماتریس های پیش رونده رنگی (ریون، 1956)، آزمون نارسا خوانی و خواندن کرمی نوری و مرادی (1387) و سیستم ارزیابی دلیس کاپلان (2001). برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل کوواریانس و نرم افزار SPSS-22 استفاده گردید. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که مداخله مبتنی بر کارکردهای اجرایی دلیس کاپلان موجب ارتقای مهارت خواندن درکودکان نارساخوان می شود ( p<0/001). نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان گفت ارتقای مهارت های اجرایی در کودکان نارساخوان بر ارتقای مهارت های خواندن تاثیر دارد و با مداخلاتی که کارکردهای اجرایی را هدف قرار می دهند می توان مهارت های خواندن در دانش آموزان نارساخوان را ارتقا داد.
تاثیر آموزش چند حسی فرنالد بر میزان عملکرد خواندن کودکان نارساخوان چهارم ابتدایی شهر اصفهان
منبع:
مطالعات و تحقیقات در علوم رفتاری سال چهارم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۲
224 - 234
هدف این پژوهش، مقایسه میزان تأثیر روش آموزشی چند حسی فرنالد بر عملکرد خواندن دانش آموزان نارساخوان پایه چهارم ابتدایی منطقه سه شهر تهران بود. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از حیث گردآوری داده ها، نیمه آزمایشی و از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه ی دانش رآموزان نارساخوان دختر پایه دوم ابتدایی شهر اصفهان در سال تحصیلی 1400-1399 تشکیل می داد. برای تعیین حجم نمونه ابتدا با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از بین 14 منطقه شهر اصفهان، ناحیه سه و از بین مدارس ناحیه سه یک مدرسه (مدرسه روشنگران) انتخاب گردید، سپس از بین دانش آموزان مدرسه منتخب 30 نفر آزمودنی با ناتوانی یادگیری خواندن با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب، و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل گمارده شدند. مداخله روش چند حسی فرنالد روی گروه آزمایش انجام گرفت. ابزارهای مورد استفاده دراین پژوهش علاوه بر تشخیص معلم، چک لیست نارساخوانی، ماتریس های پیش رونده ریون و آزمون خواندن و نارساخوانی (کرمی نوری و مرادی) بود. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که میانگین نمرات افراد در گروه تحت مداخله روش فرنالد نسبت به گروه کنترل تفاوت معنی داری وجود دارد (001/0p<). به عبارت دیگر روش فرنالد باعث بهبود عملکرد خواندن دانش آموزان گروه آزمایش در پس آزمون شده است.
مقایسه حافظه کوتاه مدت، عملکرد خواندن و پیشرفت تحصیلی دو زبانه ها و یک زبانه های زودهنگام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه حافظه کوتاه مدت، عملکرد خواندن و پیشرفت تحصیلی دو زبانه ها و یک زبانه های زودهنگام و ارائه یک الگوی تبینی در دانش آموزان پسریک زبانه و دو زبانه انجام شده است. تعداد380 دانش آموز پایه پنجم دبستان شهر بجنورد با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. جهت سنجش حافظه کوتاه مدت از اشکال پیچیده ری و استریت ، جهت سنجش عملکرد خواندن از ابزار عملکرد خواندن و نارساخوانی (نما) و ازمیانگین نمرات پایان سال دروس ریاضی، فارسی و علوم به منظور سنجش پیشرفت تحصیلی استفاده شد. تحلیل داده ها نشان داد که در هر دو گروه، اثر مستقیم حافظه کوتاه مدت بر پیشرفت تحصیلی و اثر غیرمستقیم حافظه کوتاه مدت بر پیشرفت تحصیلی با واسطه عملکرد خواندن مثبت و معنادا دار بود و بالاترین ضریب مسیر بین حافظه کوتاه مدت و پیشرفت تحصیلی و پایین ترین ضریب بین عملکرد خواندن و پیشرفت تحصیلی مشاهده شد. در تمام مؤلفه ها بجز خرده مقیاس های حذف آواها و خواندن ناکلمات (در متغیر عملکرد خواندن) دوزبانه ها نمرات بالاتری داشتند. نتیجه آن که یادگیری مهارت های یک زبان مانند خواندن و نوشتن به غنی سازی مهارت های زبان دیگر و افزایش آواها و معانی در حافظه کمک می کند و تبحر بدست آمده در یک زبان به زبان دیگر منتقل می شود. لذا افراد دوزبانه به دلیل برخورداری از دانش و اطلاعات و تجربه های بیشتر در حوزه های زبانی مختلف مهارت های بیشتری در مقایسه با یک زبانه ها دارند. پژوهش حاضر با هدف مقایسه حافظه کوتاه مدت، عملکرد خواندن و پیشرفت تحصیلی دو زبانه ها و یک زبانه های زودهنگام و ارائه یک الگوی تبینی در دانش آموزان پسریک زبانه و دو زبانه انجام شده است. تعداد380 دانش آموز پایه پنجم دبستان شهر بجنورد با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. جهت سنجش حافظه کوتاه مدت از اشکال پیچیده ری و استریت ، جهت سنجش عملکرد خواندن از ابزار عملکرد خواندن و نارساخوانی (نما) و ازمیانگین نمرات پایان سال دروس ریاضی، فارسی و علوم به منظور سنجش پیشرفت تحصیلی استفاده شد. تحلیل داده ها نشان داد که در هر دو گروه، اثر مستقیم حافظه کوتاه مدت بر پیشرفت تحصیلی و اثر غیرمستقیم حافظه کوتاه مدت بر پیشرفت تحصیلی با واسطه عملکرد خواندن مثبت و معنادا دار بود و بالاترین ضریب مسیر بین حافظه کوتاه مدت و پیشرفت تحصیلی و پایین ترین ضریب بین عملکرد خواندن و پیشرفت تحصیلی مشاهده شد. در تمام مؤلفه ها بجز خرده مقیاس های حذف آواها و خواندن ناکلمات (در متغیر عملکرد خواندن) دوزبانه ها نمرات بالاتری داشتند. نتیجه آن که یادگیری مهارت های یک زبان مانند خواندن و نوشتن به غنی سازی مهارت های زبان دیگر و افزایش آواها و معانی در حافظه کمک می کند و تبحر بدست آمده در یک زبان به زبان دیگر منتقل می شود. لذا افراد دوزبانه به دلیل برخورداری از دانش و اطلاعات و تجربه های بیشتر در حوزه های زبانی مختلف مهارت های بیشتری در مقایسه با یک زبانه
اثربخشی آموزش مبتنی بر مدل انگیزش خواندن بر میزان کارکردهای اجرایی و عملکرد خواندن دانش آموزان دارای مشکلات خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر مدلانگیزش خواندن بر کارکردهای اجرایی و عملکرد خواندن در دانش آ ّموزان دارای مشکلات خواندن بود. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمام دانش آموزان (دختر و پسر) پایه های چهارم و پنجم دوره ابتدایی دارای مشکلات خواندن شهر الیگودرز بود که در سال تحصیلی 1398-1399 مشغول به تحصیل بودند که از میان آنها به روش نمونه گیری هدفمند، تعداد 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه گواه) به عنوان حجم نمونه و به روش تصادفی انتخاب شد. ابزار استفاده شده در پژوهش شامل کارکردهای اجرایی کولیج و همکاران (2002) و آزمون خواندن و نارساخوانی (نما) کرمی نوری و مرادی (1384) بود. داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس چندمتغیره) تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که آموزش مبتنی بر مدل انگیزش خواندن باعث افزایش کارکردهای اجرایی و عملکرد خواندن در دانش آموزان دارای مشکلات خواندن شد (001/0>P). بحث نتیجه گیری: بنابراین می توان گفت از آن جایی که خواندن یکی از مهارت های اصلی است، شناسایی دانش آموزان پایه های پایین تر دوره ابتدایی که مشکل خواندن دارند، برای حل مشکل آنها بسیار ضروری است.
مقایسه اثربخشی توانبخشی شناختی رایانه ای با بازی درمانی شناختی-رفتاری بر عملکرد خواندن دانش آموزان نارساخوان مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ آذر ۱۴۰۲ شماره ۹ (پیاپی ۹۰)
۱۰۴-۹۵
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی توانبخشی شناختی رایانه ای با بازی درمانی شناختی-رفتاری بر عملکرد خواندن دانش آموزان نارساخوان مقطع ابتدایی انجام شد. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری یکماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان نارساخوان 12- 8 سال که در سال تحصیلی 1400-1399 به مرکز آموزش و توانبخشی مشکلات ویژه یادگیری شماره 2 ناحیه 1 آموزش و پرورش شهر کرج مراجعه کردند، بود که 45 دانش آموز بصورت هدفمند وارد مطالعه شده و بطور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. دانش آموزان گروه های مداخله هر یک به ترتیب طی 10جلسه بصورت دو جلسه هفتگی تحت مداخله توانبخشی شناختی رایانه ای و بازی درمانی شناختی-رفتاری قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل آزمون خواندن و نارساخوانی (EDT) (کرمی نوری و مرادی، 1384) و نرم افزار کاپیتان لاگ (نسخه 2018) بود. تحلیل داده ها با روش تحلیل واریانس آمیخته انجام شد. یافته ها نشان داد هر دو روش مداخله ی توانبخشی شناختی رایانه ای و بازی درمانی شناختی-رفتاری در مقایسه با گروه گواه بطور معنی داری باعث بهبود عملکرد خواندن می شوند (01/0P<)؛ و هر دو روش مداخله تا مرحله پیگیری (یک ماهه) دارای ماندگاری اثر بود. همچنین بین میزان اثربخشی دو روش تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0<P). بنابراین با بکارگیری هر یک از روش های توانبخشی شناختی-رایانه ای و بازی درمانی شناختی-رفتاری می توان گام مؤثری در بهبود عملکرد خواندن دانش آموزان نارساخوان برداشت.
ارزیابی اثر بخشی توان بخشی شناختی بر تحمل ناپذیری بلاتکلیفی، کاهش مشکلات خواندن و عملکرد خواندن کودکان دارای اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تفکر و کودک سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۲۸)
201 - 226
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارزیابی اثر بخشی درمان توان بخشی شناختی بر عملکرد خواندن، مشکلات خواندن و تحمل ناپذیری بلاتکلیفی بود. روش پژوهش شبه آزمایشی و از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری اختصاصی همراه با نقص در خواندن دختر پایه چهارم ابتدایی دبستان های شهر همدان در سال 99-1398 بود که 30 نفر از آنها با نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارش شدند. برای گروه آزمایش به مدت یک ماه (در هفته 2 جلسه 45 دقیقه ای) برنامه توانبخشی شناختی اجرا گردید. گروه کنترل در این مدت، آموزشی دریافت نکرد. عملکرد خواندن با آزمون خواندن و نارساخوانی (نما)، مشکلات خواندن توسط جدول سنجش مشکل و نوع آن (سمن) و تحمل ناپذیری بلاتکلیفی توسط پرسشنامه تحمل ناپذیری بلاتکلیفی فریستون و همکاران(1994) سنجیده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین میانگین متغیرهای عملکرد خواندن، مشکلات خواندن و تحمل ناپذیری بلاتکلیفی دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود داشت (0.05 P <). لذا، درمان توان بخشی شناختی می تواند ابزار مفیدی برای افزایش عملکرد خواندن و کاهش مشکلات خواندن و عدم بلاتکلیفی در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری اختصاصی همراه با نقص در خواندن باشد.
اثر بخشی بازی درمانی بر عملکرد خواندن، مشکلات خواندن و تحمل ناپذیری بلاتکلیفی در دانش آموزان دارای اختلال اختصاصی یادگیری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مشکلات یادگیری از جمله مشکلات خواندن یکی از بحث های مهمی است که مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته و در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی بسیار تأثیرگذار است از این رو پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثر بخشی بازی درمانی بر عملکرد خواندن، مشکلات خواندن و تحمل ناپذیری بلاتکلیفی در دانش آموزان دختر پایه چهارم ابتدایی دارای اختلال اختصاصی همراه با نقص در خواندن بود. روش ها: پژوهش حاضر شبه تجربی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با یک گروه آزمایش و یک گروه گواه می باشد و شامل دو مرحله پیش آزمون- پس آزمون بود. جامعه آماری دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری اختصاصی دختر پایه چهارم بودند. حجم نمونه برابر با 30 نفر در دو گروه بود که با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها سه پرسشنامه (عملکرد خواندن، مشکلات خواندن و تحمل ناپذیری بلاتکلیفی) استفاده شد. آزمون مورد استفاده در این پژوهش، آزمون تحلیل کوواریانس ترکیبی یا اندازه های مکرر (GLMRM) بود. پروتکل مورد استفاده برنامه بازی درمانی شناختی بود که شامل تمرین ها و بازی های تکمیلی برای افزایش مهارت خواندن، درک مطلب، ضعف های حافظه دیداری و شنیداری، دقت و توجه و عادت کودکان به مطالعه که به مدت 18 جلسه 45 دقیقه ای در 9 هفته متوالی به صورت حضوری اجرا گردید. یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که برنامه بازی درمانی شناختی موجب افزایش و بهبود عملکرد خواندن، کاهش مشکلات مربوط به خواندن و بهبود تحمل ناپذیری بلاتکلیفی می گردد. بنابراین به کارگیری آموزش بازی درمانی به مربیان، معلمان و درمانگران حوزه تعلیم و تربیت در مراکز اختلال یادگیری و آموزشی و بالینی بهره گیرند پیشنهاد می شود. نتیجه گیری: به طور کلی نتایج پژوهش حاضر نشان داد روش بازی درمانی در افزایش عملکرد خواندن، کاهش مشکلات خواندن و تحمل ناپذیری بلاتکلیفی کارآمد است.