مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
توصیف
منبع:
مطالعات قرآنی سال هشتم بهار ۱۳۹۶ شماره ۲۹
33 - 48
حوزه های تخصصی:
به همان اندازه که جنبه محتوایی قرآن متعالی است ویژگی های ادبی آن نیز جایگاهی والا و ارزشمند دارد. در نظرگرفتن هر یک از این دو حوزه بدون توجه به حوزه دیگر امکان پذیر نیست به گونه ای که اثرگذاری معانی قرآن و جنبه اعجاز آن در تلفیق این دو حوزه است. از همین منظر علمای بلاغت جنبه های اعجاز قرآن را به بعد معنایی و محتوایی محدود نمی سازند. هدف این مقاله بررسی چگونگی ساخت بستر و فضایی است که در قرآن برای پرداخت معانی ایجاد شده است. فضاسازی از ویژگی های اصلی هر اثر ادبی ولو قطعات کوتاه است که موجب می شود معانی اثر در بستری مناسب به پیش رود. ساخت فضا بیش تر از دیدگاه ادبی است اما در پیوند مستقیم با آیاتی است که محتوای اصلی سوره را حمل می کند.
کاربرد نمادین رنگ ها در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال نهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۳
163 - 179
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم کلام راستین الهی، علاوه بر اینکه یک مجموعه کامل از پیام های دینی- عقیدتی است، در زمره کتاب های غنی ادبی نیز محسوب می گردد. این کتاب الهی دارای تصویرهایی با خیالی گسترده و عمیق بوده که در گستره خیال آن ها، عناصری چون تشبیه، استعاره، موسیقی، حس آمیزی، رنگ و ... نقش اساسی دارند. یکی از ارکان و عناصر مؤثر در زیبایی ادبی این تصویرها، استفاده از رنگ می باشد؛ هرچند تنوع و گوناگونی رنگ ها در این کتاب آسمانی اندک است، اما همین تنوع اندک نیز در پروردن خیال مخاطب، نقشی ارزنده دارد. رنگ های بکاررفته در قرآن کریم یا به منظور توصیف یک چیز یا یک پدیده، مورد استفاده واقع شده اند یا دارای معانی استعاری، کنایی و گاه تشبیهی می باشند؛ پژوهش حاضر می کوشد با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و ابزار کتابخانه ای به تبیین و بررسی کاربردهای رنگ های موجود در قرآن کریم پرداخته و دلالت های هر یک را تبیین کنند.
واکاوی توصیفات عرفانی در دو اثر «آواز پرجبرئیل» و «رود راوی» از ابوتراب خسروی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۷
9 - 26
حوزه های تخصصی:
جهان و آن چه پیرامون آن است پیوسته در حال دگرگونی و تحول است. یکی از علومی که به صورت مبسوط از دیرباز به شناخت هستی و تغییرات مداوم آن می پردازد علم عرفان است. به هر میزان که قوه عقلانی و روحانی بشر پرورش می یابد مبناهای شناخت حقیقت و وجود نیز تغییر و تکامل می یابد. ابوتراب خسروی از جمله نویسندگان معاصری است که به مقوله عرفان از دریچه نگاه انسان معاصر نگریسته است. طریقه شناخت، کشف، شهود و ذوق وصال به حقیقت که از مبانی عرفان است با زبان و دریافتی متفاوت در دو اثر «آواز پر جبرئیل» و «رود راوی» تحلیل و تبیین می شود. چهار مبحث بنیادی «آفرینش»، «وحدت وجود»، «اساطیر» و «نور و رنگ» در این دو اثر از منظری بدیع بررسی شده است. مداقه روایت های داستانی او از جهت بن مایه های عرفانی و تأثیر آن بر شگردهای توصیفی، حائز اهمیت است که این پژوهش به آن می پردازد. شیوه این جستار (توصیفی - تحلیلی) می باشد. پرسش اصلی این تحقیق مبتنی بر این مطلب است که آیا با مطالعه آثار عرفانی ابوتراب خسروی، می توان به دیدگاهی نو در زمینه عرفان و به تبع آن واکاوی بافت های متفاوت توصیفی در متن دست یافت؟ نتایج این بررسی نشان می دهد که آثار عرفانی ابوتراب خسروی، توانایی نمود رگه های بدیعی از عرفان و واکاوی زنجیره های نوین توصیفی را در خود دارد.
پتروگرافی و کاربرد آن در شناسایی مواد باستان شناختی (مطالعه موردی: سنگ)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۶ پاییز و زمستان ۱۳۸۸ شماره ۱۲
121-140
حوزه های تخصصی:
باستان شناسی مانند هر رشته علمی دیگر، در معرض دگرگونی و تحول های بنیادی است؛ به نحوی که گاهی صورت تحول یافته آن، در نظر باستان شناسان نسل گذشته و آن عده ای که از پیشرفت های گسترده آن در دو دهه اخیر آگاه نیستند، نامأنوس می نماید. مهمترین گام در پیشبرد رشته باستان شناسی اقتباس روش های علمی با تکیه بر اصول مطالعه مسائل مشخص فرهنگی، فرضیه پردازی و آزمون میدانی بود که امروزه در تمام علوم رایج است. بنابراین، گسترش علم باستان شناسی در چند دهه اخیر و توجه روزافزون به تعامل و نقش منابع زیست محیطی در فعالیت های بشری و خلق بناهای باستانی باعث گردیده تا باستان شناسان نیاز روزمره ای به علوم دیگر به خصوص علوم پایه و مهندسی پیدا کنند. قریب پنجاه سال است که همکاری متخصصان علوم مختلف در باستان شناسی مانند باستان زمین شناسی، باستان گیاه شناسی، باستان جانورشناسی، باستان زیست شناسی و غیره در قالب یک گروه تحقیقاتی به این شاخه از علم بُعد دیگری داده است. بنابراین، وجود یک گروه با تخصص های باستان شناسی و زمین شناسی در کنار یکدیگر سبب تحلیل هر چه بهتر موضوعات این رشته شده است. در این مقاله سعی شده است به اهمیت علوم میان رشته ای، روش های شناخت سنگ ها و اهمیت شناسایی آن در مطالعات باستان شناختی پرداخته شود.
تحلیل آسیب شناختی کتاب شناسی های توصیفی و تحلیلی حوزه اسطوره در ادبیات و هنر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
757 - 771
حوزه های تخصصی:
کتاب شناسی ها در جایگاه اساسی ترین منابع جست و جو و پژوهش، یاری گر محقّقان هستند. آن چنان که در دهه گذشته در زمینه های گوناگون شاهد روی آوردن پژوهشگران به نوشتن کتاب هایی در این زمینه بوده ایم. در این بین کتاب شناسی هایی که درباره یک رشته نوپا در کشورمان نگاشته می شوند، اهمیت دوچندان می یابند. اسطوره پژوهی در سال های متأخّر در بین پژوهشگران، علاقه مندان بسیاری یافته و چه در تألیف و چه در ترجمه از نظر کمّی و کیفی رشد قابل توجّهی پیدا کرده است. استقبال مؤلّفان و مترجمان و روی آوردن به موضوعات اسطوره، باعث چاپ و تعدّد کتاب های بسیاری درباره اسطوره های ایران و دیگر کشورهای جهان گشته و به تبع آن، برخی از محقّقان برای آسان کردن کارِ علاقه مندان به این حوزه، به سوی کتاب شناسی اسطوره رفته و سعی کرده اند تا با معرّفی و تحلیل آثار نوشته شده در این زمینه، کمک بیش تری به رشد این شاخه ارزشمند از علوم انسانی داشته باشند. مسئله ای که پژوهش حاضر دنبال می کند آسیب شناسی این نوع پژوهش ها است. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای به رشته تحریر درآمده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که با وجود ارزشمندبودن این کار، کتاب شناسیِ اسطوره، گرفتار آسیب های فراوانی شده است: رویکرد متفاوت و غیرعلمی در بخش توصیف، عدم تحلیل و یا تحلیل های غیرعلمی و گزینشی کتاب ها، عدم تسلّط نویسندگان بر موضوع اسطوره، کاستی های دانشگاهی و علمی و فرهنگی که مهم ترین آن عدم توجّه به این نوع از دانش سودمند می باشد و هم چنین حجم بالای کتاب شناسی ها که احتمال خطاهای محتوایی و نگارشی را بالا می برد- و از سویی نقطه قوّت آن به شمار می آید- از جمله این آسیب ها می باشد.اهداف پژوهش:آسیب شناسی در حوزه کتاب شناسی توصیفی- تحلیلی اسطوره و دلایل به وجود آمدن آن ها.شناسایی عوامل رشد و بالندگی کتاب شناسی حوزه اسطوره در ادبیات و هنر.سؤالات پژوهش:کتاب شناسی اسطوره در ایران چه کاستی ها، نابسامانی ها و آفت هایی دارد و را حل آن چیست؟آسیب شناسی در این حوزه چه تأثیری بر بالندگی کتاب شناسی در زمینه اسطوره خواهد داشت؟
غزل معاصر ایران و جلوه های زیبایی شناسیِ نو معشوق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال ۲۲ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۳
627 - 662
معشوق و توصیف و تصویر معشوق در غزل عاشقانه فارسی حضوری پر رنگ دارد؛ شاعران، همواره از زلف و لب و چشم و خط و خال و قد معشوق گفته اند و ابعاد زیبایی معشوق را به تصویر کشیده اند. زیبایی شناسی معشوق غزل سنّتی، زیبایی شناسی تکراری و قالبی است و شاعران اغلب، وجوه زیبایی یکسانی را در معشوق به تصویر کشیده اند؛ گویی این که همه، معشوق واحدی داشته اند و این عامل، ناشی از عدم تکیه بر تجارب فردی و واقعیت و ناشی از کلّی گویی و ذهن گرایی بوده است. این رویکرد به جمال شناسی معشوق در غزل نو، متحوّل می شود؛ شاعران با تجربه گرایی، فردیّت گرایی، واقع نمایی و تأکید بر دید شخصی، معشوق را آن چنان که هست، به تصویر می کشند و قدم در وادی خلق تصاویری متفاوت از غزل سنّتی در وجوه زیبایی معشوق نهاده و از تکرار تصاویر تکراری و ملال آور اجتناب می کنند. این تصاویر نو، نگاه نو و دیگرگونه شاعر معاصر را به معشوق و وجوه زیبایی او می نمایاند و نشان از تغییرات جدّی در تصویرگری زیبایی شناسی معشوق دارد. در مقاله حاضر تلاش شده است با روشی توصیفی–تحلیلی، به توضیح و تبیین این تغییر رویکرد در غزل معاصر در تصویر ابعاد زیبایی شناسی معشوق پرداخته شود و تصاویر و توصیفات نو و بی سابقه از وجوه زیبایی شناسی معشوق مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. نتیجه پژوهش حاضر نشان از تغییر رویکرد غزل سرایان معاصر در توصیف و تصویر معشوق دارد.
گونه های توصیف کودکان در رمان شوهر آهو خانم
منبع:
نقد، تحلیل و زیبایی شناسی متون سال ششم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۱
108 - 135
حوزه های تخصصی:
توصیف از ابزارهای مهم یک نویسنده در ساماندهی یک داستان است و می تواند به شیوه مستقیم یا به یاری گفتگو یا به یاری عمل داستانی شکل بگیرد. توصیف های دقیق خواننده را بیشتر به متن می کشاند و او را با جریان داستان همراه می کند. در متن های داستانی مانند رمان که چهره های برجسته داستان، بزرگترها هستند و کودکان در حاشیه ماجراها قرار دارند، توصیف احوال و کردار کودکان جای درنگ و بررسی دارد. این توصیف ها می توانند به گونه های ویژه ای ارایه شوند. یکی از رمان های ایرانی در دهه سی، رمان شوهر آهوخانم از علی محمد افغانی ست که در شرایطی خاص منتشر شد و تحرکی تازه به فضای داستان نویسی ایران داد. این مقاله پژوهشی ست توصیفی- تحلیل به شیوه کتابخانه ای که تلاش دارد گونه های توصیف کودکان را در رمان شوهر آهو خانم بررسی کند. نویسنده به سه شیوه به این توصیف ها دست زده است که عبارتند از روایت کلی داستان ، عمل و اکسیون، و گفتگو به توصیف های مستقیم و غیر مستقیم؛ که توصیف مستقیم از زبان راوی بسامد بیشتری دارد.
بازخوانی شعرِ نصرت رحمانی بر اساس سبک گوتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۶۰)
1 - 26
بازخوانی شعرِ نصرت رحمانی بر اساس سبک گوتیک چکیده گوتیسم و گوتیک، افزون بر هنر به عنوان سبک و شیوه ای در ادبیات شناخته و پذیرفته شده است. مؤلفه های این سبک عموماً در آثار داستانی نمود داشته؛ ولی تجلیات آن را در شعر برخی شاعران امروز ازجمله نصرت رحمانی می توان یافت. در نوشتار پیش رو به روش توصیفی – تحلیلی کوشش شده تا ابعاد و کیفیت بهره مندی ناخودآگاهانه و گاه تعمدی رحمانی از مؤلفه های گوتیسم بررسی و تحلیل شود. در این راستا اشعاری که بر اساس گوتیسم قابل ارزیابی و تحلیل بوده یا اشعاری که تکوین هنجار و محتوای آن ها مبتنی بر شاخصه هایی است که با مؤلفه های گوتیک نسبت و قرابت دارند، انتخاب و ازمنظر گوتیسم بررسی و تحلیل شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد رحمانی روایاتی همراه با رویداد، توصیف، فضاسازی و مضمون آفرینی نامتعارف و شگفت آور در شعر خود آورده که می شود آن ها را روایاتی با ماهیت گوتیک ارزیابی کرد. این روایت ها که روندی ماجراجویانه و کابوس گونه دارند و بی فرجامی عشق های جنون آمیز و تراژیک را گزارش می کنند، همچنین رویدادهایی شگفت آور، شوم و عموماً مربوط به مرگ، گور، کفن و ازاین دست موارد را دربردارند، با عناوین روایت های «گوتیک و سوررئال»، «توصیف گوتیک»، «فضاسازی گوتیک»، «گوتیک و مکان» و «گوتیک و اشیا» طبقه بندی شده است. در این روایات، تصاویر، تعبیرات و توصیفاتی به کاررفته که دارای وجه وهمی و مالیخولیایی هستند، بدین واسطه می توانند فضاهایی عجیب، تاریک و ترسناک را فراروی نگاه و نظر خواننده قرار دهند و موجب هراس و آزار او شوند. این مختصات میان روایات رحمانی و آثار گوتیک، گونه ای نزدیکی و همسانی رقم زده و رحمانی را به عنوان یکی از شاعرانی مطرح می کند که به مؤلفه های گوتیسم گرایش یافته است.
بررسی تطبیقی توصیف در رمان "شوهر آهوخانم" و رمان "زینب" با تاکید بر گفتگو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سده بیستم در مصر و ایران دو رمان تاثیر گذار به نگارش درآمد که جایگاه ویژه ای یافتند. رمان زینب از دکتر هیکل در مصر و رمان شوهر آهو خانم از علی محمد افغانی جریان تازه ای در نثر داستانی دو کشور پایه گذاری کردند. بدیهی ست به سبب ذات رمان و تفصیل در آن، عنصر توصیف جایگاهی برجسته دارد. گفتگو یکی از ابزارهای موثر در توصیف است و جریان داستان میان شخصیت های داستان را زنده تر می کند. اگر چه رمان زینب هنوز به فارسی برگردانده نشده و تنها ترجمه ای به انگلیسی از آن در دست است، پایان نامه ای در تطبیق این دو رمان تاثیرگذار تدوین شده است که مقاله ای در باب توصیف در این دو اثر فراهم شده است. این پژوهش با استفاده از شیوه توصیفی- تحلیلی و به روش کتابخانه ای به بررسی تطبیقی نقش و تاثیر و چگونگی کاربرد عنصر گفتگو در توصیف های رمان شوهر آهوخانم از محمد علی افغانی و رمان زینب از محمد حسین هیکل به عنوان دو رمان پیشگام در ادبیات فارسی و ادبیات عرب پرداخته است. حاصل ، این که عنصر گفتگو در رمان شوهر آهوخانم، پررنگ، فنی و موثرتر از گفتگو در رمان زینب، به خصوص در پیرنگ داستان است.