هدف از انجام پژوهش حاضر مقایسه میزان کاربرد انواع استعاره دستوری در مقالات علمی فیزیک، شیمی، زبانشناسی و علوم سیاسی نوشته شده به زبان فارسی در چارچوب نظریه نقش گرای نظام مند هلیدی (1985) به صورت علمی و پیکره بنیاد است. برای این منظور، 60 مقاله مربوط به رشته های مذکور موردمطالعه قرار گرفتند. بررسی پیکره موردپژوهش، نشان می دهد که در هر دو گروه از متون، فرایند اسم سازی بیشترین میزان از انواع فرایندها را به خود اختصاص داده است. علاوه براین، نتایج نشان می دهد که در مقالات شیمی و فیزیک (علوم تجربی) به ترتیب بیشتر از علوم سیاسی و زبانشناسی (علوم انسانی) از انواع استعاره دستوری استفاده شده است. همچنین بر اساس نتایج این پژوهش، میانگین استفاده از انواع استعاره دستوری در سه دهه موردمطالعه افزایش معناداری نداشته است. این نتیجه نشان می دهد که رشد نگارش مقالات علمی به زبان فارسی در سی سال اخیر کند بوده و برنامه ریزی و توجه بیشتری را می طلبد .