مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
تفسیر کلامی
حوزه های تخصصی:
دیری است که متکلمان مسلمان درباره صحت اطلاق مخلوق بر افعال انسان به منازعه بر خاسته اند. این نزاع در کاوشهای تفسیری نیز به ظهور رسیده است. در این راستا، رویکرد سه مکتب معتزلی، اشعری و شیعی در نگاه سه مفسر «زمخشری»، «فخر رازی» و «طبرسی» نسبت به موضوع یاد شده تأمل برانگیز است. زمخشری افعال انسان را مخلوق خدا نمی داند و مخلوق بودن اعمال انسان را با عدالت خداوندی و اختیار انسان ناسازگار می بیند؛ طبرسی نیز رأیی مشابه زمخشری دارد. در این مقاله بررسی خواهد شد که این دو مفسر در مقام ابطال نظریه مخالفت با جبر گرایی اشاعره، خود به چالش بیرون انگاری افعال انسان از جرگه مخلوقات الهی گرفتار آمده اند.
اما در تفسیر فخر رازی گر چه از خداوند به عنوان خالق همه کائنات و از آن جمله افعال خیر و شر بندگان یاد می شود اما دیدگاه او نیز از پس حل مشکلاتی چون عدالت خداوندی و آزادی انسان بر نمی آید.
تفسیر تطبیقی برخی از آیات عدالت اجتماعی با تاکید بر حسن ذاتی و عقلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات روش های تفسیر و تأویل
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن احکام فقهی وحقوقی در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
عدالت اجتماعی از اهداف بعثت پیامبران و فرستادن کتاب های آسمانی است و به همین جهت، مفسران قرآن کریم در آیات زیادی بر آن تأکید دارند. برای برخی از آیات مرتبط با عدالت اجتماعی، نقش کلیدی در این زمینه تلقّی می شود و یکی از مهم ترین مباحث آنها دلالت بر حسن ذاتی و عقلی یا حسن شرعی است. مفسران امامیه و معتزله به حسن ذاتی و عقلی اعتقاد دارند و مفسران اشاعره به حسن شرعی. در این مقاله، آیات مرتبط با عدالت اجتماعی و دلالت آنها بر حسن ذاتی و عقلی یا حسن شرعی از دیدگاه مفسران عدلیه و اشاعره مورد بررسی قرار گرفته، دلالت آنها بر حسن ذاتی و عقلی تبیین می شود و سپس آثار مهم این مبنا با شواهد قرآنی بیان می گردد. از مهم ترین آثار این مبنا می توان به حُسن تکلیف به عدالت اجتماعی، تشویق بیشتر به عدالت اجتماعی، نفی نسبیت حُسن عدالت اجتماعی و حُسن عدالت اجتماعی در مصادیق فاقد نص خاص اشاره کرد.
کارآمدی تفسیر کلامی قصص قرآن در باب امامت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قصص قرآن ظرفیت ویژه ای در تبیین مسائل تفسیر کلامی دارد که در متون روایی، تفسیری و کلامی فریقین نمونه هایی از آن وجود دارد؛ لیکن در عرصه تفسیر و استنباط کلامی از قرآن، پیش از هر امر دیگری باید کارآمدی و درستی این نحوه از استدلال به قرآن کریم ثابت شود لذا این نوشتار با توجه به گستره مباحث کلامی، در صدد آن است که ادله کارآمدی تفسیر کلامی از قصص قرآن را در باب امامت واکاوی نماید. لذا با بهره گیری از میراث علمی فریقین در ابتدا مهم ترین ادله کارآمدی استدلال به قصص قرآن در موضوع امامت بیان مى شود. در ادامه گونه های ارتباط قصص قرآن با مباحث کلامی امامت مورد بررسی قرار مى گیرد. افزون بر آنچه بیان شد گونه های استدلال به قصص قرآن در عرصه تفسیر کلامی در باب امامت پژوهی با عناوینی چون جواب نقضی، جواب حلی و مفهوم اولویت از دیگر مباحث این نوشتار به شمار مى رود.
بن مایه های کلامی مهدویت در قصص قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قصص قرآن از دیرباز مورد توجه مفسران، محدثان و دانشمندان علوم قرآنی بوده و از ابعاد گوناگون پژوهش های متنوعی با رویکردهای تاریخی، جغرافیایی، زیبایی شناسی و اعجاز بیانی در این موضوع سامان یافته است. لیکن بعد کلامی آن به ویژه در مسائل کلامی امامت و مهدویت کمتر مورد توجه قرار گرفته است. لذا این نوشتار در صدد است تا بن مایه های کلامی مهدویت در قصص قرآن را مورد بررسی و تبیین قرار دهد. بررسى ها نشان مى دهد امکان پنهانی بودن ولادت، امکان تصدی امامت در کودکی، غیبت، طول عمر، پایایی دوران جوانی، صدور معجزه در وقت ظهور، حکومت جهانی حضرت مهدی(ع) از مهمترین مباحث کلامی مهدویت در قصص قرآن است. از سوی دیگر تبیین آداب انتظار در سیمای سوره یوسف، حکمت غیبت و امکان رؤیت امام عصر(ع) بى آنکه شناخته شود، از دیگر مسائل کلامی مهدویت است که در این نوشتار از منظر قصص قرآن مورد بررسی قرار گرفته است.
تحلیل تطبیقی رویکرد فریقین در مسئله رجعت بر اساس آیه 83 نمل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شیعه در اعتقادهای خود، به مسئله رجعت باور دارد، اما اهل سنت نسبت به آن بی اعتقاد است. متفکران شیعه برای اثبات این عقیده به ادله متعددی تمسک کرده اند، از جمله به متون دینی اعم از آیات قرآن و روایات معصومان ^ ، عقل و اجماع. این امور به انضمام واقعیت های تاریخی در اقوام گذشته ، امکان رجعت را اثبات می کند. در میان ادله نقلی، برخی آیات اثبات کننده این باور در آخرالزمان است. به نظر مفسران شیعه در رأس این آیات، آیه 83 سوره نمل قرار دارد که در عرف قرآن پژوهان شیعه به آیه اثبات کننده رجعت در زمان ظهور حضرت مهدی # مشهور است، اما در برابر، مفسران عامه به نقد دیدگاه عالمان شیعی پرداخته اند. در این تحقیق با رویکردی تحلیلی به بررسی موشکافانه دیدگاه مفسران فریقین در مدلول آیه فوق پرداخته و در ادامه نظر مفسران اهل سنت را به نقد کشیده است.
عقل گرایی در تفسیر آیات از منظر سید رضی و زمخشری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سید رضی و زمخشری از مفسرانی هستند که با رویکرد عقل گرایی به تفسیر آیات قرآن پرداخته اند، اما این رویکرد نشأت گرفته از دو مبنای متمایز از هم است. زمخشری بر مبنای اصول عقلی اعتزال و اصل تأویل به سراغ تفسیر آیات رفته، درحالی که سید رضی بر مبنای جایگاه عقل در گفتمان تشیع و با توجه به محدودیت آن صرفا عقل را به مثابه ابزاری در تفسیر نگاه کرده است. رویکرد سید رضی در آیات 7 و 8 سوره آل عمران، قرآن محور همراه با نوآوری است، حال آنکه زمخشری در هر دو آیه از سنت سلفی معتزلیان تبعیت کرده است. در آیات 60 و 61 این سوره رویکرد سید رضی بر اساس کتاب محوری و سنت مداری همراه با بهره گیری از نکات ادبی است، اما زمخشری با استفاده از عقل منبعی و شواهد تاریخی به تفسیر آیات مزبور پرداخته است، افزون بر این در تفسیر این دو آیه نشانه هایی از اندیشه کلامی معتزله به همراه نوعی تعصب مشاهده می شود.
بررسی تطبیقی آیات خلود در جهنم از منظر علامه طباطبایی و فخر رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آیاتی از قرآن کریم مانند: آیه 69 نساء، 64 احزاب، 23 جن و 17 حشر با لفظ «خالدین فیها» از مدت عذاب گناهکاران در جهنم یاد شده است. دائمی بودن یا پایان عذاب گناهکاران از مسائل مهمی است که از دیرباز مورد اهتمام متکلمان، فلاسفه، عرفا و مفسران بوده است؛ گروهی راه افراط را در پیش گرفته و همه گناهکاران را گرفتار عذاب دائمی می دانند و گروهی دچار تفریط شده و برای همه گناهکاران پایان عذاب را روا دانسته اند. در این میان علامه طباطبایی مفسر، فیلسوف و عارف برجسته شیعه و فخر رازی مفسر و متکلم برجسته اشعری، با تبیین عقلی مسأله خلود، طبق مبانی کلامی، تفسیری و فلسفی خویش، راه اعتدال را در پیش گرفته و مرز خلود و خالدین در جهنم را مشخص کرده اند. در مقاله پیش روی تلاش شده است تا ادله و مبانی این دو عالم بزرگ مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد و مهم ترین شبهات ارائه شده بر نظریه خلود نقد شود.
ماهیت امامت در قرآن از دیدگاه مفسران اهل سنت در ذیل آیه ابتلاء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مساله امامت در تاریخ اندیشه اسلامی همراه با رویکردهای متفاوت دارای جایگاه ویژه ای است. خدای متعال نیز آیاتی از قرآن کریم را به این امر مهم اختصاص داده است. مفسران فریقین در ذیل این آیات دیدگاه های گوناگونی را در زمینه بیان حقیقت امامت ارائه کرده اند، به دلیل عدم تبیین دیدگاه مفسران اهل سنت، این مقاله به بررسی دیدگاه آنان در این زمینه پرداخته است، با بررسی آراء مفسران اهل سنت می توان دریافت که آنان در تبیین چیستی امامت یا به بیان معنای لغوی اسوه و مقصود بودن اکتفا کرده اند یا اینکه مراد از امامت را همان نبوت دانسته اند. نتیجه کلی این پژوهش آن است که جمعی از مفسران اهل سنت قائل به عدم استقلال مقام امامت از نبوت هستند که چنین تفسیری از آیه قول بی دلیل و ناسازگار با ظاهر آیه و متاثر از مبانی کلامی آنان در باب امامت است.
تحلیل دیدگاه مفسران در تفسیر آیه 62 بقره و نقد دیدگاه پلورالیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آیه شریفه « إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ الَّذِینَ هادُوا وَ النَّصاری وَ الصَّابِئِینَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الآخِرِ وَ عَمِلَ صالِحاً فَلَهُمْ أَجْرُهُم عند ربهم ... » از جمله آیات مورد توجه در دهه های اخیر نزد عموم مفسران است. این آیه از نظر برخی از روشنفکران، تاییدی بر حقانیت همه مذاهب پیش از اسلام است. دلیل چنین باوری، گسترش اندیشه پلورالیزم دینی و به رسمیت شناختن همه ادیان و تایید حقانیت آنها نزد این دسته از روشنفکران است. آنان تلاش کرده اند مدعای خود را با آیه یادشده، مستند کنند که در نگاه نخستین، عبارت « مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الآخِرِ وَ عَمِلَ صالِحاً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِم ...» ادیان آسمانی را به شرط ایمان و عمل صالح به حق می داند. این مقاله پس از بررسی های علمی، بیانگر آن است که از نگاه مفسران، آیه فوق به ضمیمه دیگر آیات مرتبط، تاییدی بر اعتباربخشی به ادیان گذشته نیست، بلکه صراحت بر ضرورت ایمان به پیامبر اسلام ’ برای اهل کتاب دارد و هرگز موید دیدگاه پلورالیستی نمی باشد و با آمدن اسلام، اعتبار ادیان پیش از اسلام پایان یافته و دین اسلام به عنوان آخرین حلقه پیام های الهی، خواست حق تعالی، برای هدایت بشر است.
واکاوی مواجهه امام رضا(ع) با گفتمان حدوث و قدم قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال پنجم تابستان ۱۳۹۶شماره ۱۸
145-178
حوزه های تخصصی:
ازآن جاکه گفتمان حدوث و قدم قرآن، از نخستین تأملات کلامی مسلمانان درباره قرآن کریم است واکاوی مواجهه امام رضا (ع) با گفتمان مذکور که حیات مبارک ایشان مصادف با دوران شکل گیری این گفتمان کلامی بوده، بسی قابل توجه و تأمل است. این نوشتار در صدد است با تکیه بر روش تحلیل گفتمان در میراث تفسیری امام رضا (ع) و میراث کلامی و تاریخی فریقین، نحوه مواجهه آن امام همام با گفتمان مزبور را واکاوی کند. بررسی ها نشان می دهد که امام رضا (ع) در پاسخ به مسئله حدوث و قدم قرآن کوچک ترین لفظی را بر زبان جاری نساختند که مورد سوء استفاده حکام عباسی و معتزلیان درباری در تأیید مکتب فکری خویش و مشروعیت بخشی به حکومت عباسی قرار گیرد. با وجود این، دیدگاه خویش مبنی بر حدوث قرآن را گاه به صورت غیرمستقیم با تأکید بر کلام الهی بودن آن بیان فرمودند و گاه به صورت مستقیم به برخی از اصحاب بیان فرمودند که این دیدگاه، تفاوتی بنیادین با دیدگاه مخلوق بودن و دیدگاه قدم قرآن داشت. امام با این نحوه از مواجهه حکیمانه ابتکار عمل را از دربار و معتزله می گرفت و در عین حمایت نکردن از موضع غیر علمی حکام عباسی و متکلمان معتزلی دربار، شیعیان و عموم مخاطبان خویش را از پرداختن به مسائلی که فایده چندانی بر آن مترتب نبود، باز می داشت و اذهان مردم را به ابعاد مهم تری از قرآن کریم مانند ابعاد هدایتی و تربیتی آن جلب می کرد که ثمره آن حفظ جان مخاطبان خویش (به ویژه شیعیان) از خطرات و آسیب های جدی دربار عباسی بود.
استنادهای کلامی امام رضا (علیه السلام) به آیات قصص در حوزه امامت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ششم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۴
157 - 184
حوزه های تخصصی:
آیات تطهیر، ولایت، اولی الأمر، تبلیغ و آیات مشهور دیگر از دیرباز بخشی از مشهورترین استنادهای کلامی امامیه بوده است. آیات قصص کمتر مورد توجه مفسران و متکلمان امامی قرار گرفته است، در حالی که ائمه اطهار (علیهم السلام) در تبیین و دفاع از آموزه امامت عنایت بسیاری به قصص قرآن داشته اند. در این نوشتار تلاش شده با تکیه بر روایات امام رضا (علیه السلام) در مصادر روایی متقدم، به منظور بازسازی الگوی استنباط و استناد کلامی و دستیابی به شیوه های پاسخگویی به شبهات کلامی در حوزه امامت، استنادهای تفسیری کلامی امام به آیات قصص در حوزه امامت بررسی و تبیین شود. استناد امام رضا (علیه السلام) به این گونه از آیات را می توان یک رویکرد مهم در تفسیر کلامی دانست در حالی که در فضای علمی اهل سنت، گفتمان اسرائیلیات در تفسیر قصص قرآن حاکمیت دارد. بررسی ها نشان مى دهد عصمت امام، جریان امامت در ذریه ابراهیم (علیه السلام) علم لدنّی امام، دیدن و نشناختن امام، پذیرش ولایتعهدی و تفاوت معنی آل و امت، مهم ترین مباحث کلامی حضرت در استناد به قصص قرآن است. سویه تأویلی حضرت رضا (علیه السلام) به آیات قصص، یکی دیگر از مباحثی است که در این نوشتار به آن پرداخته شده است.
بررسی تأثیر سحر بر پیامبر اکرم| از دیدگاه مفسران فریقین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال نهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۳
97-118
حوزه های تخصصی:
الگو بودن پیامبر | برای بشریت و همچنین حجیت گفتار و کردار و تقریر آن حضرت با سحر شدن او طبق بعضی از روایات توسط لبید بن اعصم یهودی، ناسازگار است. جریان سحرالنبی از طریق برخی از روایات، به مباحث تفسیری وارد شده است. اندیشمندان مسلمان براساس دیدگاه های مختلف فکری مذهبی و با توجه به منابع و مبانی دین شناسی، نظرهای گوناگونی درباره مسحوریت یا عدم تأثیر سحر بر حضرت ارائه کرده اند. مفسران نیز هرکدام براساس مبانی معرفتی خود، با این موضوع برخورد نموده اند. در میان مفسران اهل سنت دو دیدگاه درباره سحرالنبی وجود دارد؛ دیدگاهی که همانند اکثرِ مفسران شیعه، سحرالنبی را مخالف قرآن و عصمت دانسته و روایات یاد شده را مطرود می داند و دیدگاهی که تأثیر سحر بر پیامبر | را می پذیرد. در نقد دیدگاه دوم باید گفت: اثبات سحر شدن پیامبر | بنابر دلایلی چون موافقت آن با سخن کفار و مخالفت قرآن با آن از یک سو و ضعف سندی روایات از سوی دیگر و همچنین منافات سحرالنبی با عصمت پیامبر | و نزول مکی بودن معوذتین، نادرست است. بدین جهت تفصیل قائلین به تفصیل سحر بین جسم و روح پیامبر | و تأثیر سحر بر بدن آن حضرت نیز قابل قبول نیست.
تحلیل تفسیری مراتب و درجات ایمان و کفر و رابطه ایمان و عمل صالح(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال نهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۳
137-160
حوزه های تخصصی:
تاریخ انبیاء بیانگر آن است که برنامه های تمام پیامبران در دعوت به اصول، بدون هیچ اختلافی یکسان بوده، هرگاه پیامبری دعوت خود را با دلایلی آشکار می ساخت، قوم او به دو گروه مؤمن و کافر تقسیم می شدند. ایمان، امری است دارای مراتب تشکیکی؛ چرا که قابل شدت و ضعف است. ممکن است برخی از مراتب ایمان به گونه ای آمیخته به نوعی از شرک خفی باشد. طبق آموزه های دینی، معیار درجه بندی و ارتقاء وجودی مؤمنان، انجام اعمال صالح و مرضی خدای سبحان است؛ یعنی ایمان و عمل صالح، مکمّل یکدیگرند. صلاح و شایستگی فعل و حُسن فاعلی بستگی به مرتبه ایمان شخص دارد و در مقابل نقش عمل نیز در ایمان، رقم زدن درجات و مراتب آن است. مسلمان نیز همواره بین مراتب اسلام و ایمان قرار دارد است. تعریف جامع کفر عبارت از انکار الوهیّت، توحید، رسالت و ضروری دین با التفات به ضروری بودن آن است. پژوهش حاضر به تحلیل مراتب ایمان و کفر و بررسی تعاریف انحرافی از مفهوم ایمان و رابطه آن با عمل در طول تاریخ اسلام و تاثیر آن در ایجاد گروه هایی چون خوارج، مرجئه، معتزله و اشاعره می پردازد و در صدد کشف مهم ترین انحراف در دیدگاه های صدر اسلام و قرون اولیه اسلامی پیرامون تعریف اصطلاحی ایمان و ارتباط آن با عمل است.
بازکاوی مسئله عصمت در اندیشه تفسیری علامه طبرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۵
23-40
حوزه های تخصصی:
مسئله عصمت از بنیادی ترین مقولات دینی است که تاثیری شگرف بر معرفت شناسی دینی می نهد، بدین روی تکاپوی مفسران در بازشناسی معنایی اصل عصمت به طرز چشمگیری خود را نشان می دهد. علامه طبرسی از مفسران برجسته امامیه در اثر تفسیری خود، ابعاد مختلف مسئله عصمت را بازکاویده است. حقیقت عصمت، گستره عصمت، دلیل عقلی عصمت، عصمت انبیاء، امامان و فرشتگان ازجمله مباحثی است که آن را از نظر گذرانیده است. رفع شبهه از قصص انبیاء و حل مسئله عصمت با برخی از مسائل قرآنی و نقد عصمت اجماع از مباحث چالش برانگیزی است که علامه طبرسی در تحلیل مسئله عصمت بدان پرداخته است. نوع روش شناسی ایشان در خصوص مسئله عصمت به دو صورت عقلی و نقلی از نمودی روشن برخوردار است. وی در خصوص عصمت انبیاء به صورت عقلی در مقام اثبات برآمده و در بیان اثبات عصمت امامان از آیات قرآنی به طرز شایسته ای سود برده است. نتایج تحقیقات حاضر نشان می دهد که علامه طبرسی به صورت جامع مهم ترین مسائل موضوع عصمت را به بحث گذاشته است.
بررسی دلالت آیه 66 طه بر سحر شدن حضرت موسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۷
29-42
حوزه های تخصصی:
یکی از مراتب عصمت پیامبران، عصمت از سحرشدن و تصرّف دیگران در نفس و عقل ایشان است. ظاهر برخی آیات قرآن کریم بر سحرشدن پیامبر الهی دلالت دارد؛ مانند آیه 66 طه: « قالَ بَلْ أَلْقُوا فَإِذا حِبالُهُمْ وَ عِصِیُّهُمْ یُخَیَّلُ إِلَیْهِ مِنْ سِحْرِهِمْ أَنَّها تَسْعی ». ممکن است از ظاهر این آیه برداشت شود که حضرت موسی × به دلیل تصرّفی که در خیال او از سوی ساحران در أثر سحرشان شد، مسحور ایشان گشت. اگر این دلالت ثابت باشد، سندی بر عدم عصمت پیامبران از این مرتبه از عصمت خواهد بود و این امر، دارای لوازم فاسدی است که با اعتقادات کلامی تشیع در تعارض است. ازاین رو در این مقاله این مسأله از جهت تفسیری و دلالی و نیز از جهت کلامی و عقلی به دقت مورد بررسی قرار گرفته است و این مطلب اثبات شده است که آیه مورد بحث گرچه بر اثرپذیری سحر ساحران در چشم و خیال موسی × دلالت دارد اما به هیچ وجه بر مسحورشدن وی و تصرّف در عقل و نفس انسانی او دلالتی ندارد و همچنین از جهت عقلی لازم است که پیامبران از هرگونه تصرّفِ دیگران در نفس، عقل و باورشان مصون و معصوم باشند.
تحلیل آیات دال بر محدودیت تصرفات شرورانه بشر نوین در مخلوقات با تأکید بر دیدگاه علامه طباطبایی در المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۷
119-136
حوزه های تخصصی:
در قرآن کریم آیاتی وجود دارد که افزون بر تحلیل مفهومی با دلالت منطوقی محظورات و محدودیت هایی را برای تصرفات شرورانه و نابودگر بشر در مخلوقات، پدیده ها و حوادث بیان می کند. از دیدگاه علامه طباطبایی مدنی بالاستخدام بودن بشر، متأثرشدن از اغوائات شیطانی و پیروی از هواوهوس نفسانی از یک سو و پیشرفت های خیره کننده علمی در تصرف و تسخیر موجودات أرضی و سمائی از سوی دیگر، به انسان قدرت شگرفی در نابودگری نوع بشر، دین خدا، مخلوقات الهی و حوادث وعده داده شده در قرآن بخشیده است. تفسیر علامه طباطبایی از این آیات نشان می دهد، بشر به هر میزانی که در ابعاد عقلانی، نفسانی و جسمانی هوشمندتر، نافذتر و قدرتمندتر شود، تأثیرات منفی و قلمرو تسلط شرورانه وی در یک مسیر بی نهایت و بدون حد و حصر قرار نمی گیرد، بلکه هم در مقام اثبات و هم در مقام ثبوت نه تنها تابعی از سنن و قوانین ساری و جاری در نظام أحسن الهی، که خود بخشی از آنها است و در صورت تجاوز از برخی از قوانین و سنت های جاری باید منتظر پیامدهای ناگوار برخی دیگر از آنها باشد. این مقاله در صدد بیان محدودیت های تصرفات شرورانه با استفاده از تحلیل های تفسیری علامه طباطبایی در المیزان است.
بررسی دیدگاه مفسران در تفسیر آیات بازگوکننده تقاضای رؤیت خدا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۹
21-30
حوزه های تخصصی:
در بخشی از آیات مربوط به رؤیت خدا مانند آیه 55 بقره، 153 نساء و 143 أعراف، از سوی گروهی از بنی إسرائیل و حضرت موسی × تقاضای رؤیت خدا شده است. در مورد این که تقاضای حضرت موسی × از جانب خود حضرت بوده یا از جانب بنی إسرائیل؟ و اگر از جانب بنی إسرائیل بوده است، در اینکه مقصود از رؤیت، رؤیت بصری بوده یا رؤیت غیربصری، در بین مفسران إختلاف نظر وجود دارد؛ برخی رؤیت مورد تقاضای حضرت موسی × را رؤیت بصری دانسته که از جانب قوم ایشان در میقات صورت گرفته است، برخی دیگر تقاضای رؤیت بصری را از جانب خود حضرت می دانند و گروه سوم رؤیت مورد تقاضا از سوی حضرت موسی × را به علم ضروری به خدا معنا کرده اند. از بررسی آیات چنین به نظر می رسد که رؤیت مورد تقاضای حضرت موسی × رؤیت بصری بوده که به إصرار قوم و از جانب آنان صورت گرفته است.
بررسی دیدگاه مفسران فریقین در تفسیر آیه «إِنَّکَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتی » با تکیه بر پاسخ گویی به شبهات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۹
83-94
حوزه های تخصصی:
سلفیان وهابی، بر أساس فهم ظاهرگرایانه از آیه 80 نمل، منکر شنیدن مردگان و به تبع آن، منکر هر گونه توسل و إستغاثه به آنان شده اند. حال آنکه، تفسیر همه جانبه و بر أساس شواهد قرآنی و سیاق این آیه، نشان می دهد آیه در صدد تشبیه کافران به مردگان است؛ کافران به مانند مردگان از شنیده های خود بهره ای نمی برند و هدایت نمی شوند و این آیه دلالتی بر نفی سماع أموات ندارد. این تفسیر، جواب مناسب و کامل بر شبهاتی است که سلفیان وهابی بر این آیه و بر روایت مشهور به روایت بدر که از مهم ترین أدله روایی در إثبات سماع موتی است وارد می کنند. همچنین پاسخ و ردّ تأویل عایشه از روایت بدر است؛ تأویلی که بر أساس برداشت ظاهری وی از همین آیه بوده و از مهم ترین إستناد مخالفان سماع است. بنابراین مخالفان سماع، دلیلی از قرآن و سنت در إثبات ادعای خود ندارند؛ حال آنکه برخی از آیات همچنین روایات فراوان، سماع موتی را إثبات می کنند.
بررسی آراء مفسران أهل سنت و نوسلفیه درباره مفهوم حکم در آیه «وَ مَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۹
95-104
حوزه های تخصصی:
تفسیر عموم مفسران فریقین از مفهوم «حکم به غیر ما أنزل الله» در آیه « وَ مَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِکَ هُمُ الْکافِرُون » با تبیین سلفیه تکفیری چه در حوزه تحدید مصادیق و چه در تنقیح مناط حکم شرعی تمایزهای گسترده ای دارد. أغلب مفسران عامه با تقیید مفهوم «حکم بغیر ما انزل الله» کفر را به مفهوم فقهی آن حمل نموده اند. باید تصریح نمود غالب مفسران أهل سنت با نظرداشت به روایت های پرشمار تفسیری ذیل آیه؛ أعم از آراء صحابه و روایات أسباب نزول، از إرائه تفاسیر واجد رویکرد تکفیری اجتناب نموده اند، اما نوسلفیان با کنار نهادن تفاسیر سه گانه و مقبول أهل سنت در تفسیر مفهوم حکم بغیر ما أنزل الله، تأکید خاص بر برخی مصادیق مفهوم حکم، تطبیق مبانی کلامی مشابه تفکر خوارج و إتکاء به برخی آراء أعاظم سلفیه معتقد به تفسیری رادیکال از این مفهوم شده اند که البته ریشه ای در آراء و منابع تفسیری أهل سنت ندارد.
بررسی نظریه دشتکی در حدوث انسان با تأکید بر آیه «هَلْ أَتَی...»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۹
105-116
حوزه های تخصصی:
حکیم دشتکی، بر پایه آیه «هَلْ أَتَی عَلَی الْإِنْسَانِ حِینٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ یَکُنْ شَیْئًا مَذْکُورً» انسان را حادث می داند و تصریح می کند که انسان موجودی حادث أبدی است و أزلی نیست. در مقابل إبن عربی، انسان را موجودی أزلی و أبدی می داند. این مقاله با بررسی آراء برخی مفسران درباره دلالت آیه یادشده و نیز واکاوی أدله دشتکی و إبن عربی در خصوص معنای آیه است. بررسی إجمالی آیه مورد بحث، نظر تفسیری مفسران و برداشت دشتکی، در إبتدای أمر حدوث انسان إستنباط می شود اما دقت بیشتر در معنای آیه و أدله مفسران، باعث ایجاد تردید در نظریه حدوث می گردد. بر این بنیاد، مراد از حدوث، حدوث زمانی است؛ یعنی انسان موجودی حادث به حدوث ذاتی و قدیم به قدیم زمانی است. همچنین مراد از انسان، حقیقت انسان؛ یعنی نفس ناطقه و ماده أولیه او و نه صورت او است.