مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
پذیرش و تعهد
منبع:
شناخت اجتماعی سال دهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۹)
119 - 134
حوزه های تخصصی:
مقدمه: رضایت زناشویی اصل تداوم بخش یک پیوند زوجی است و شناسایی مداخلات مؤثر در تقویت آن حائز اهمیت است. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اجتناب شناختی و رضایت زناشویی زنان با مشکلات زناشویی انجام شد. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان مراجعه کننده مراجعه کننده به مرکز خدمات روانشناسی مشاوره طلوع سلامت در منطقه 3 شهر تهران در سال 1398 بود. از این بین تعداد 32 نفر به روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس ملاک های ورود به مطالعه انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند (16 نفر در هر گروه). گروه آزمایش تحت 8 جلسه 90 دقیقه ای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد قرار گرفت. ابزار جمع آوری داده ها عبارت بود از پرسشنامه اجتناب شناختی سکستون و داگاس و مقیاس سازگاری زناشویی اسپانیر. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-21 و از طریق آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیری تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در کاهش اجتناب شناختی و افزایش رضایت زناشویی زنان دارای مشکلات زناشویی اثربخش است (05/0>P). نتیجه گیری: طبق نتایج می توان در طراحی برنامه های مرتبط با ارتقای سلامت خانواده و روابط زوجین از درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به عنوان مداخله ای مؤثر در بهبود اجتناب شناختی و رضایت زناشویی استفاده نمود.
اثربخشی روان درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر انگیزش درمان و خودکارآمدی ترک در افراد وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انگیزش درمان و خودکارآمدی ترک به عنوان متغیرهای روانشناختی از عوامل مهم درمان موفق در ترک مواد محسوب می شوند، بنابراین شناسایی پروتکل های آموزشی جهت افزایش انگیزش درمان و خودکارآمدی ترک برای افراد تحت درمان دارای اهمیت است. پژوهش حاضر با هدف اثربخشی روان درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خودکارآمدی ترک و انگیزش درمان در افراد وابسته به مواد انجام شد. روش تحقیق از نوع آزمایشی و با طرح پیش آزمون، پس-آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی بیماران مرکز ترک اعتیاد تسلیم آرامش شهرستان تالش در سال 1397 بودند. که از میان آنان، 30 نفر با تشخیص وابستگی به مواد افیونی (بر پایه معیارهای تشخیصیDSM-V ) که مرحله سم زدایی را به پایان رسانده بودند به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایشی و گروه کنترل گمارده شدند و به پرسش نامه های انگیزش درمان میلر و تونیگان (1996) و پرسشنامه خودکارآمدی ترک برامسون (1999) پاسخ دادند. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس چند متغیری نشان داد پس از تعدیل نمرات پیش آزمون، بین گروه آزمایش و کنترل در متغیر انگیزش درمان و خودکارآمدی ترک تفاوت معنی دار بود (05/0P). با توجه به یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که روان درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر انگیزش درمان و خودکارآمدی ترک بیماران وابسته به مواد تأثیر معنی داری دارد. با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت روان درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد موجب افزایش انگیزش درمان و خودکارآمدی ترک در افراد وابسته به مواد شده است؛ بنابراین به متخصصان فعال در درمان روانشناختی اعتیاد و مراکز ترک اعتیاد پیشنهاد می شود که از پروتکل روان درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد جهت افزایش انگیزش درمان و خودکارآمدی ترک آزمودنی های تحت درمان استفاده کنند.
مقایسه اثربخشی رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد و تئوری انتخاب به شیوه گروهی بر نشانگان اضطراب نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره اول زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
148 - 163
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، مقایسه اثر بخشی مداخله آموزشی رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهّد و رویکرد تئوری انتخاب به شیوه گروهی بر نشانگان اضطراب در نوجوانان بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی، با طرح پیش آزمون-پس آزمون و با گروه گواه و پیگیری یکماهه بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر پایه دوم، دوره دوم متوسطه منطقه پنج آموزش و پرورش استان تهران در سال تحصیلی 98-99 بودند که 30 دانش آموز به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد و در دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه (هر گروه 10 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد از بسته درمانی هیس و همکاران (1999) و گروه آزمایش تئوری انتخاب از بسته درمانی صاحبی (1394) به صورت هفته ای دو جلسه و به مدت ده جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند. ابزار پژوهش پرسش نامه اضطراب کتل بود. داده های به دست آمده با استفاده از تحلیل واریانس اندازه های مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج حاکی از تأثیر مداخله رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد (38/6=F، 022/0 =P) و مداخله تئوری انتخاب بر نمره اضطراب (73/6=F، 019/0 =P) و پایداری این تأثیر در مرحله پیگیری بود. نتیجه گیری: با توجه به اثربخش تر بودن تئوری انتخاب نسبت به رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهّد بر نشانگان اضطراب نوجوانان، می توان پیشنهاد کرد از این رویکرد در کاهش نشانگان اضطراب به ویژه برای نوجوانان بیشتر استفاده شود.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذرش وتعهد بر تصمیم گیری تکانشی وافکار خودکشی در زنان و مردان وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۶)
270 - 283
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از مطالعه حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تصمیم گیری تکانشی و افکار خودکشی وابستگان به مواد بود. روش پژوهش: روش پژوهش نیمه آزمایشی باطرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود و جامعه آماری 1700 نفر از زنان و مردان وابسته به مواد مراجعه کننده به مراکز درمان سوء مصرف مواد شهر ساری بودند که پس از غربالگری به صورت هدفمند 30 نفر به عنوان نمونه انتخاب و در دو گروه آزمایش (15نفر) و گواه (15نفر) به صورت تصادفی جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش مقیاس تکانش گری پاتون، استانفورد و بارت (1995) و مقیاس افکار خودکشی بک (1961) بود. گروه آزمایش هشت جلسه درمان پذیرش و تعهد مبتنی بر بسته درمانی هیز و همکاران (1999) را دریافت کرد و گروه گواه در حالت انتظار قرار گرفت؛ داده ها با استفاده از واریانس اندازه های مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش تصمیم گیری تکانشی (87/4=F، 036/0 =P) و نمره افکار خودکشی (02/5=F، 033/0 =P) موثر بود و این تاثیر در مرحله پیگیری پایدار گزارش شد (01/0=P). نتیجه گیری: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد راهبردی مناسب برای کاهش تکانشگری و افکار خودکشی زنان و مردان وابسته به مواد است و می توان از آن به عنوان یک شیوه مداخله مؤثر استفاده کرد.
مقایسه اثربخشی آموزش فرزندپروری مبتنی بر پذیرش و تعهد و فرزندپروری مبتنی بر روان شناسی مثبت گرا بر تاب آوری و رابطه مادر-کودک در مادران کودکان دارای اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۷)
337 - 360
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش فرزندپروری مبتنی بر پذیرش و تعهد و فرزندپروری مبتنی بر روان شناسی مثبت گرا بر تاب آوری و رابطه مادر-کودک در مادران کودکان دارای اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی بود. روش پژوهش: مطالعه حاضر به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری مادران کودکان دچار اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی 8 تا 12 ساله پسر شهر تهران بودند که پس از غربالگری با مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) و مقیاس رابطه مادر-کودک پیانتا (2011) به شیوه نمونه گیری هدفمند و در دسترس، 45 مادر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه جایگزین شدند. گروه آزمایشی فرزندپروری مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اساس پروتکل کوین و مورل (2009) و گروه آزمایشی روان شناسی مثبت گرا بر اساس پروتکل سلیگمن (2005) به مدت هشت جلسه 90 دقیقه ای تحت مداخله قرار گرفتند. داده ها با استفاده از واریانس اندازه های مکرر تحلیل شد. یافته ها: بین اثربخشی آموزش فرزندپروری مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تاب آوری (38/5=F، 029/0=P) و رابطه مادر-کودک (95/7=F، 009/0=P) و آموزش فرزندپروری مبتنی بر روان شناسی مثبت گرا بر تاب آوری (59/5=F، 027/0=P) و رابطه مادر-کودک (07/6=F، 021/0=P) مادران کودکان دارای اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی مؤثر بود و این تأثیر در مرحله پیگیری نیز پایدار بود (05/0 p<). نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش هر دو رویکرد بر تاب آوری و رابطه مادر-کودک در مادران کودکان دارای اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی مؤثرند؛ بنابراین به مشاوران و درمانگران توصیه می شود از یافته های مطالعه حاضر در راستای مداخلات بالینی و درمانی جهت کمک به افزایش تاب آوری و ارتقا کیفیت رابطه مادر-کودک در مادران کودکان دارای نارسایی توجه/ بیش فعالی استفاده نمایند.
اثربخشی بسته درمانی تلفیقی مبتنی بر پذیرش و تعهد، ذهن آگاهی و طرحواره درمانی بر روابط بین فردی در زنان و مردان مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۸)
215 - 234
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تعیین اثربخشی بسته درمانی تلفیقی مبتنی بر پذیرش و تعهد، ذهن آگاهی و طرحواره درمانی بر روابط بین فردی زنان و مردان مبتلا به اختلال وسواس-جبری بود. روش: این پژوهش به روش آزمایشی و با طرح پیش آزمون–پس آزمون با یک گروه کنترل همراه با مرحله پیگیری (سه ماهه) صورت گرفت. با توجه به ملاک های ورود کلیه مراجعینِ زن و مردِ کلینیک نیکتا با تشخیص اختلال وسواس فکری-عملی، در شرایط پیش آزمون به پرسشنامه مهارت های ارتباطی بین فردی (ماتسون و همکاران، 1995) پاسخ داده و آنهایی که یک انحراف استاندارد پایین تر (زیر نمره 62) در این پرسشنامه کسب کردند، به تعداد 77 نفر غربال شده و از بین آنها تعداد 30 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب و در 2 گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. سپس گروه آزمایش تحت بیست جلسه 120 دقیقه ای و هفته ای دو جلسه بسته درمانی تلفیقی محقق ساخته قرار گرفتند. در پایان دوره درمان مجددا در مرحله پس آزمون از هر دو گروه خواسته شد تا به پرسشنامه پژوهش پاسخ دهند. دادهها با استفاده از واریانس اندازه های مکرر تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان دهنده بسته درمانی تلفیقی بر روابط بین فردی در گروه آزمایش (12/30 = F، 001/0 ˂ P) موثر بود و این تاثیر در مرحله پیگیری پایدار بود (001/0 > p). نتیجه گیری: براساس نتایج حاصل از این پژوهش، با توجه به اینکه افراد با آگاهی از پذیرش و تعهد نسبت به آموزش های دریافتی و تقویت توجه آگاهی در کنار بهره گیری از آموزش های طرحواره درمانی، به طور مؤثری در بهبود روابط بین فردی عمل کردند، تلفیق این سه رویکرد در پیشبرد اهداف درمانی در درمان افراد مبتلا به اختلال وسواس مؤثر خواهد بود.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی بر انعطاف پذیری تصویر ذهنی از بدن و تکانشگری در زنان مبتلا به اختلال پرخوری افراطی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۸)
285 - 309
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی بر انعطاف پذیری تصویر ذهنی از بدن و تکانشگری در زنان مبتلا به پرخوری افراطی بود. روش پژوهش: طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس-آزمون و پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان مبتلا به اختلال پرخوری افراطی بود که در سال 1397 به کلینیک های تغذیه در شهر قم مراجعه نموده و ملاک های ورود به پژوهش را دارا بودند. حجم نمونه 45 نفر زن مبتلا به اختلال پرخوری بود که به روش هدفمند انتخاب شد و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بسته باخ و موردان، 2012؛ و گروه آزمایشی طرحواره درمانی بسته یانگ و همکاران، 1394؛ را در 12 جلسه 2 ساعته به صورت گروهی دریافت کردند. ابزار پژوهش شامل مقیاس تشخیص اختلالات خوردن (استیک، تلچ و ریزوی، 2000)، انعطاف پذیری تصویر ذهنی از بدن (ساندوز، ویلسون، مروین و کیت-کلوم، 2013) و تکانشگری (بارت، 2014) بود. داده ها با روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج حاکی از تأثیر مداخله درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی بر نمره انعطاف پذیری تصویر ذهنی (31/4=F، 020/0 =P) و تکانشگری (73/6=F، 020/0 =P) و پایداری این تأثیر در مرحله پیگیری بود؛ همچنین نتایج مقایسه دو به دو و آزمون تعقیبی توکی نشان داد که بین تأثیر دو روش درمانی تفاوت معناداری وجود ندارد. نتیجه گیری: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد اثربخشی بیشتری نسبت به طرحواره درمانی در انعطاف پذیری روان شناختی تصویر ذهنی از بدن، اضطراب و تکانشگری حرکتی دارد.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و تکنیک گسلش شناختی بر رضایت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۸)
351 - 368
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تعیین میزان اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در مقایسه با تکنیک گسلش شناختی بر رضایت زناشویی بود. روش پژوهش: این پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. از جامعه آماری مراجعه کنندگان متأهل مراکز مشاوره شهر تهران، تعداد 45 نفر به عنوان نمونه پژوهش به صورت در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه آزمایش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (15 نفر)، گروه آزمایش تکنیک گسلش شناختی (15 نفر) و گروه گواه (15 نفر) قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ (1989) بود. درمان پذیرش و تعهد و گروه تکنیک گسلش شناختی توسط بسته درمانی هایز (2011) به مدت دوازده جلسه برای گروه های آزمایش اجرا شد ولی گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با استفاده از واریانس اندازه های مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد مداخله درمان پذیرش و تعهد (0.024=F=4.57، P) و گروه گسلش شناختی (0.007=F=7.54، ) بر رضایت زناشویی مؤثر است؛ این تأثیر در مرحله پیگیری نیز پایدار بود. نتیجه گیری: بنابراین می توان جهت بهبود زندگی زناشویی از روش پذیرش و تعهد بهره گرفت و تکنیک گسلش شناختی بیشتر کارایی داشت. علت اینکه تکنیک گسلش شناختی در رضایت زناشویی کارایی داشت متأهلین می توانستد افکار خود را جداگانه ببینند و بدانند که از افکارشان جدا هستند و می توانند آن را تغییر دهند.
اثربخشی آموزش تلفیقی فرزندپروری مبتنی بر (ACT) و (CFT) و غنی شده با آموزه های اسلامی، بر عزّت نفس عمومی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش تلفیقی فرزندپروری مبتنی بر رویکرد پذیرش و تعهد (ACT) و رویکرد متمرکز بر شفقت (CFT) و غنی شده، با آموزه های اسلامی بر عزّت نفس عمومی والدگری عزّت نفس عمومی کودکان 7-6 سال بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری مادران کودکان کلاس اول دبستان 7-6 سال شهر اصقهان، در سال 97-1396 بودند که 30 نفر از آنان به عنوان نمونه، به طور تصادفی از نوع خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده و در دو گروه کنترل و آزمایش (15 نفر) قرار گرفتند. ابزار پژوهش، پرسش نامه عزّت نفس کوپراسمیت و چک لیست سنجش میزان عزّت نفس کودکان پیش دبستانی بود. برای گروه آزمایشی، آموزش در 10 جلسه 120 دقیقه ای برگزار شد. داده ها با استفاده آزمون تحلیل کواریانس یک راهه، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که آموزش تلفیقی فرزندپروری مبتنی بر رویکرد پذیرش و تعهد (ACT) و رویکرد متمرکز بر شفقت (CFT) و غنی شده، با آموزه های اسلامی، عزّت نفس عمومی والد و کودک را افزایش می دهد (05/0p<).
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل پریشانی و افسردگی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از شایع ترین و ناتوان کننده ترین مشکلات دانش آموزان در دوره های مختلف سنی، افسردگی است که پژوهشگران در سبب شناسی افسردگی مؤلفه های مختلفی از جمله تحمل پریشانی را بررسی کرده اند. بدین ترتیب هدف این پژوهش تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در تحمل پریشانی و افسردگی دانش آموزان بود. روش: طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه آزمایش و گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر پایه هفتم شهر قائن در سال تحصیلی 1399-1398 بودند که 30 نفر از آنها به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) جای دهی شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسش نامه تجدیدنظر شده افسردگی بک و همکاران (1996) و مقیاس تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) استفاده شد. سپس درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در 8 جلسه 60 دقیقه ای تنها بر روی گروه آزمایش انجام شد و گروه گواه در آموزش شرکت نکردند. برای تحلیل داده ها از نسخه 24 نرم افزار SPSS و تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین میانگین نمرات تحمل پریشانی و افسردگی در گروه آزمایش و گواه تفاوت وجود دارد، به طوری که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد موجب کاهش افسردگی و بهبود تحمل پریشانی دانش آموزان شده است (0/01>P). نتیجه گیری: در درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد از طریق تمرین های ذهن آگاهی، پذیرش افکار، باورها، احساسات و دریافت های حسی و بدنی تسهیل می شود. در نتیجه مجموعه مکانیسم های زیربنایی این شیوه درمان باعث کاهش افسردگی و بهبود تحمل پریشانی در دانش آموزان در این مطالعه شده است.
بررسی مقایسه ای اثربخشی درمان پذیرش و تعهد با واقعیت درمانی گلاسر بر نگرش به زندگی و اضطراب اجتماعی زنان سرپرست خانوار
حوزه های تخصصی:
سرپرست خانوار در معرض آسیب های روان شناختی و اجتماعی شدن قرار ندارند و بر همین اساس باید به دنبال شناسایی و کاربرد مداخلات روانشناسی مؤثر در جهت کاهش این آسیب ها بود. این پژوهش باهدف مقایسه اثربخشی درمان پذیرش و تعهد با واقعیت درمانی کالا در بر نگرش به زندگی و اضطراب اجتماعی زنان سرپرست خانوار با نشانه های اضطراب اجتماعی انجام شد. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون، پیگیری و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان سرپرست خانوار مراجعه شده به کلینیک مددکاری اجتماعی یارا شهر تهران در سال ۱۴۰۰ بود که ازاین بین، ۴۵ نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در گروه های آزمایش (درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد واقعیت درمانی گلاسر) و کنترل قرار گرفتند. ابزارهای مورداستفاده شامل شاخص نگرش به زندگی باتیستا و الموند (۱۹۷۳) و مقیاس اضطراب اجتماعی جرابک (۱۹۹۶) بود. آنالیز داده ها با روش تحلیل واریانس آمیخته همراه با اندازه گیری مکرر و با استفاده از نسخه ۲۶ نرم افزار SPSS انجام شد. نتایج آنالیز داده ها نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد واقعیت درمانی گلاسر بر بهبود نگرش به زندگی و اضطراب اجتماعی در زنان سرپرست خانوار با نشانه های اضطراب اجتماعی مؤثر است. تفاوت میانگین گروه واقعیت درمانی با درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در این متغیرها غیر معنادار بود. بر اساس نتایج حاصل از این مطالعه، در مورد زنان سرپرست خانوار، متخصصان حوزه باعث می توانند مداخلات واقعیت درمانی و درمان پذیرش و تعهد را به منظور بهبود اضطراب اجتماعی و نگرش به زندگی در آن ها مورداستفاده قرار دهند.
مقایسه اثربخشی رویکرد نظریه انتخاب و رویکرد پذیرش و تعهد بر ابعاد پردازش هیجانی، تصویر بدنی و نمایه توده چربی بدن (FMI) در زنان دچار اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۵
228 - 238
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی رویکرد نظریه انتخاب و رویکرد پذیرش و تعهد بر ابعاد پردازش هیجانی، تصویر بدنی و نمایه توده چربی بدن (FMI) در زنان دچار اضافه وزن انجام شد. روش، نیمه آزمایشی با طرح پیش-آزمون-پس آزمون سه گروهی بود. جامعه آماری را تمامی زنان دچار اضافه وزن شهر تهران تشکیل دادند که به مراکز خانه سلامت شهر تهران مراجعه کردند (2417=N). از بین آنان چند مرکز به طور تصادفی انتخاب شد , و سپس، 36 نفر بر اساس ملاک های ورود انتخاب شدند و به طور تصادفی در سه گروه جایگزین شدند. گروه آزمایشی اول، نظریه انتخاب با رویکرد گلاسر (2010) در 12 جلسه 60 دقیقه ای، گروه آزمایشی دوم، درمان پذیرش و تعهد با رویکرد هیز و همکاران (2013) در 12 جلسه 60 دقیقه ای دریافت کردند. ابزارهای پژوهش، مقیاس پردازش هیجانی باکر و همکاران (2010)، پرسشنامه تترس از تصویر بدنی لیتلتون و همکاران (2005) و بود. داده ها با تحلیل کواریانس چندمتغیره و آزمون تعقیبی LSD و توسط نرم افزارSPSS25 تحلیل شد.نتایج نشان داد در ابعاد سرکوبی، تجربه هیجانی ناخوشایند، نشانه های هیجانی پردازش، اجتناب ،کنترل هیجانی، نارضایتی و خجالت از ظاهر خود و نمایه توده چربی بدن بین گروه های آزمایش و گروه کنترل تفاوت معنی دار وجود دارد )05/0p <). همچنین آزمون تعقیبی LSD حاکی از آن بود که جهت بهبود ابعاد پردازش هیجانی، مداخله مبتنی بر نظریه انتخاب نسبت به درمان پذیرش و تعهد اثربخشی بیشتری داشته است. بر اساس نتایج پژوهش حاضر استفاده از درمان های نوین موج سوم می تواند در ارتقای وضعیت روانشناختی زنان دچار اضافه وزن کارآمد باشد.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر هیجان و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر فاجعه پنداری و بهزیستی ذهنی در افراد بهبود یافته از بیماری کووید- 19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵ (پیاپی ۹) مجموعه مقالات کووید- ۱۹
373 - 389
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر هیجان و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر فاجعه پنداری و بهزیستی ذهنی در افراد بهبود یافته از بیماری کووید- 19 انجام شد. روش پژوهش: پژوهش از نوع پژوهش های نیمه تجربی سه گروهی (دو گروه آزمایش و یک گروه گواه) همراه با سه مرحله (پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه) بود. جامعه آماری شامل کلیه بهبودیافتگان از بیماری کووید-19 که در سه ماه اول سال 1400 از بیمارستان امام رضا (ع) در مشهد، مرخص شده اند بود. از این جامعه 45 نفر با روش نمونه گیری در دسترس مبتنی بر هدف و با استفاده از ملاک های ورود انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 15 نفری (آزمایش1 و آزمایش2 و گواه) جایگزین شدند. گروه آموزش (1) ده جلسه 90 دقیقه ای درمان مبتنی بر هیجان و گروه آموزش (2) هشت جلسه 90 دقیقه ای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را دریافت کردند، در حالی که گروه گواه آموزشی دریافت نکردند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه فاجعه پنداری سولیوان (2009) و پرسشنامه بهزیستی ذهنی کییز و ماگیارمو (2003) بود. روش تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس اندازه گیری مختلط به کمک نرم افزار spss22 انجام گردید. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد میانگین نمرات فاجعه پنداری و بهزیستی ذهنی در گروه های آزمایش نسبت به گروه گواه، در مرحله پس آزمون تفاوت معناداری پیدا کرد (0.001>P). این نتایج در مرحله پیگیری نیز پایدار ماند. همچنین نتایج نشان داد بین اثربخشی دو گروه درمان مبتنی بر هیجان و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد تفاوت معناداری یافت نشد. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که درمان مبتنی بر هیجان و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند به عنوان روش های مداخله ای مؤثر در کاهش فاجعه پنداری و ارتقاء بهزیستی ذهنی در افراد بهبود یافته از بیماری کووید- 19 مورد توجه قرار گیرد.
مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) و آموزش مبتنی بر رویکرد بر ساخت گرایی بر جهت گیری مسیر شغلی متنوع کارکنان پیمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ تابستان(شهریور) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۴
۱۱۹۲-۱۱۷۹
حوزه های تخصصی:
زمینه: در دنیایی که پدیده شغل زدایی به سرعت در حال گسترش است، تمایل به سرمایه گذاری های مداوم در مسیر شغلی متنوع که منجر به صرفه جویی در سرمایه های انسانی، اجتماعی و روانشناختی افراد خواهد داشت امری ضروری است. هدف: هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی مشاوره مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) و مشاوره مبتنی بر رویکرد برساخت گرایی بر جهت گیری مسیر شغلی متنوع کارکنان پیمانی یک شرکت صنعتی بود. روش: روش پژوهش کنونی آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری، شامل کلیه کارکنان پیمانی نیروگاه حرارتی شهرستان شازند بودکه 36 نفر از آن ها به شیوه نمونه گیری تصادفی انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (هر گروه 12 نفر) قرار گرفتند. گروه های آزمایش، طی هشت جلسه بصورت هفتگی، تحت آموزش مبتنی بر تعهد و پذیرش (ACT) و نیز آموزش مبتنی بر رویکرد برساخت گرایی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از پرسشنامه نگرش مسیر شغلی متنوع (PCAS) گردآوری و از طریق تحلیل واریانس و آزمون مقایسه زوجی بن فرونی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که هم آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) و هم آموزش مبتنی بر رویکرد برساختگرایی در شکل گیری جهت گیری مسیر شغلی متنوع کارکنان پیمانی در خرده مقیاس های خودجهت دهی مدیریت مسیر شغلی (42/61 =F و 0/001 ) و برانگیختگی ارزشی (39/78 =F و 0/001 <P) اثر معنادار دارد. همچنین، تفاوت معناداری بین دو نوع مداخله وجود ندارد. نتیجه گیری: از یافته های این پژوهش نتیجه گرفته می شود که هر دو نوع آموزش بسته به شرایط می تواند توسط سازمان ها و صنایع جهت افزایش جهت گیری مسیر شغلی متنوع کارکنان مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهزیستی روانشناختی، تحمل پریشانی و ناگویی هیجانی زوجین
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر اثربخشی آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهزیستی روانشناختی، تحمل پریشانی و ناگویی هیجانی زوجین بود. جامعه آماری در پژوهش حاضر شامل کلیه زوجین مراجه کننده به مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی منطقه 6 شهر تهران در سال 1400 بود که برای دریافت خدمات درمانی به این مرکز مراجعه کردند که تعداد آن ها برابر با 2450 نفر بود. حجم نمونه در تحقیقات نیمه آزمایشی برابر 30 نفر از زوجین را که تمام ملاک های ورود را داشته باشند، به صورت هدفمند انتخاب و سپس بصورت تصادفی ساده (قرعه کشی) در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شد. ابزار گردآوری اطلاعات شامل خلاصه آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد ،پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف (1980)، تحمل پریشانی سیمونز و گاهر(2005) (DTS) و مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو (FTAS-20) بود. تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده، به دو روش توصیفی و استنباطی از طریق نرم افزار SPSS22 انجام شد. در این تحقیق از آمار توصیفی برای محاسبه میانگین و انحراف معیار متغیرهای تحقیق و نشان دادن فراوانی و نمودارهای مربوط به آن استفاده شده و از آمار استنباطی به منظور بررسی فرضیه های تحقیق استفاده گردیده. قبل از آزمودن فرضیه ها، مفروضه نرمال بودن توزیع داده ها از طریق آزمون کولموگروف-اسمیرنف انجام شده. سپس مفروضه همگنی واریانس ها از طریق آزمون لوین در تمام متغیرهای دو گروه بررسی شد. برای گزارش نتایج از معناداری آزمون های آماری مورد نظر و اندازه از اثر متغیر مستقل استفاده شده. برای تجزیه و تحلیل داده های آمار استنباطی از تحلیل کوواریانس چند متغیره و تک متغیره استفاده شده است. نتایج نشان داد که آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهزیستی روانشناختی، تحمل پریشانی و ناگویی هیجانی زوجین اثربخش است. با توجه به شدت اثر، درمان مبتنى بر پذیرش و تعهد بر بهزیستی روانشناختی زوجین تاثیر بیشتری نسبت به تحمل پریشانی و ناگویی هیجانی زوجین دارد.
اثربخشی آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهزیستی روانشناختی زوجین
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال پنجم شهریور ۱۴۰۱ شماره ۵۱
15 - 28
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر اثربخشی آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهزیستی روانشناختی زوجین بود. جامعه آماری در پژوهش حاضر شامل کلیه زوجین مراجه کننده به مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی منطقه 6 شهر تهران در سال 1400 بود که برای دریافت خدمات درمانی به این مرکز مراجعه کردند که تعداد آن ها برابر با 2450 نفر بود. حجم نمونه در تحقیقات نیمه آزمایشی برابر 30 نفر از زوجین را که تمام ملاک های ورود را داشته باشند، به صورت هدفمند انتخاب و سپس بصورت تصادفی ساده (قرعه کشی) در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شد. ابزار گردآوری اطلاعات شامل خلاصه آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد ،پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف (1980) بود. تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده، به دو روش توصیفی و استنباطی از طریق نرم افزار SPSS22 انجام شد. در این تحقیق از آمار توصیفی برای محاسبه میانگین و انحراف معیار متغیرهای تحقیق و نشان دادن فراوانی و نمودارهای مربوط به آن استفاده شده و از آمار استنباطی به منظور بررسی فرضیه های تحقیق استفاده گردیده. قبل از آزمودن فرضیه ها، مفروضه نرمال بودن توزیع داده ها از طریق آزمون کولموگروف-اسمیرنف انجام شده. سپس مفروضه همگنی واریانس ها از طریق آزمون لوین در تمام متغیرهای دو گروه بررسی شد. برای گزارش نتایج از معناداری آزمون های آماری مورد نظر و اندازه از اثر متغیر مستقل استفاده شده. برای تجزیه و تحلیل داده های آمار استنباطی از تحلیل کوواریانس چند متغیره و تک متغیره استفاده شده است. نتایج نشان داد که آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهزیستی روانشناختی زوجین اثربخش است.
مقایسه اثربخشی رفتار درمانی عقلانی هیجانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر رفتارهای خودمراقبتی (رﻓﺘﺎرﻫﺎی ﺗﻐﺬﯾﻪای، ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﺑﺪﻧﯽ، ﮐﻨﺘﺮل ﻗﻨﺪﺧﻮن، ﻣﺮاﻗﺒﺖ از ﭘﺎ و ﺗﺒﻌﯿﺖ داروﯾﯽ ﺑﯿﻤﺎران) در زنان مبتلاء به دیابت نوع دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی رفتار درمانی عقلانی هیجانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، بر رفتارهای خودمراقبتی (رفتارهای تغذیه ای، فعالیت بدنی، کنترل قند خون، مراقبت از پا و تبعیت دارویی بیماران) در افراد مبتلا به دیابت نوع دوم انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه گواه و پیگیری است. جامعه آماری پژوهش را کلیه بیماران مبتلا به دیابت نوع دوم زن دارای پرونده در کلینیک پارسیان اسلام شهر در سال 1398 تشکیل دادند که از بین آن ها، 45 نفر به روش نمونه گیری در دسترس و هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (هر گروه 15 نفر) و یک گروه کنترل (15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش درمان پذیرش و تعهد 8 جلسه 60 دقیقه ای و گروه رفتار درمانی عقلانی هیجانی 8 جلسه 60 دقیقه ای تحت آموزش قرار گرفتند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. ابزار مورد استفاده در پژوهش حاضر شامل پرسشنامه رفتارهای خودمراقبتی دیابتی (توبرت و گلاسکو، 1994) بود که در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون مورد استفاده قرار گرفت. داده ها با استفاده از واریانس اندازه های مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو مداخله به کار رفته در این پژوهش می توانند به طور معناداری رفتارهای خودمراقبتی (رفتارهای تغذیه ای، فعالیت بدنی، کنترل قند خون، مراقبت از پا و تبعیت دارویی بیماران) در بیماران مبتلا به دیابت نوع دوم را بهبود بخشیدند (05/0p<)، با این تفاوت که مداخله مبتنی بر درمان پذیرش و تعهد دارای تأثیر بیشتری بر رفتارهای خودمراقبتی در بیماران مبتلا به دیابت نوع دوم داشت. به علاوه درمرحله پس آزمون-پیگیری تفاوت معنی دار مشاهده نشد (05/0p<) بیانگر پایداری تغییرات مداخله است. نتیجه گیری: بر اساس نتایج این پژوهش، درمان پذیرش و تعهد و رفتار درمانی عقلانی هیجانی، مداخلات موثری در افزایش رفتارهای خودمراقبتی بیماران مبتلا به دیابت داشتند
اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد با نگاهی بر شفقت درمانی در تنظیم شناختی هیجان های مثبت و شادکامی بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۰)
263 - 284
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد با نگاهی بر شفقت درمانی در تنظیم شناختی هیجان و شادکامی بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی بود. روش: روش پژوهش از نوع مطالعات نیمه آزمایشی است که به صورت پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و مرحله ی پیگیری سه ماهه مداخله درمانی بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس از بین بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی شهرستان جم، سیراف، کنگان، عسلویه و شهرک های پردیس و شهرک نفت جم در سال 1399 انتخاب و به صورت تصادفی در یک گروه 8 نفره آزمایش و یک گروه 8 نفره کنترل گمارده شدند. پس از اجرای پیش آزمون گروه های آزمایش به مدت 8 جلسه (جلسات 90 دقیقه در 8 هفته متوالی) در معرض گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد با نگاهی بر شفقت درمانی قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل؛ پرسشنامه های تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران و شادکامی آکسفورد بود. داده ها با استفاده از روش آماری نتایج تحلیل واریانس با رویکرد اندازه گیری مکرر و با استفاده از نرم افزار 25 SPSS مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها نشان داد که گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد با نگاهی بر شفقت موجب افزایش تنظیم شناختی هیجان سازگار و شادکامی در گروه آزمایش گردیده است، بنابراین می توان گفت؛ این درمان در بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی در پس آزمون بیشتر مؤثر واقع شده است. نتیجه گیری: نتایج کلی این پژوهش بیانگر تأثیر گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد با نگاهی بر شفقت درمانی بر بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی می باشد که در نهایت منجر به افزایش تنظیم شناختی هیجان های مثبت و شادکامی می گردد
مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل پریشانی هیجانی، کژکاری عملکرد جنسی و سرمایه روانشناختی در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۰)
461 - 485
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر باهدف مقایسه اثربخشی طرح واره درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل پریشانی هیجانی، کژکاری عملکرد جنسی و سرمایه روانشناختی در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_ پس آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه گواه است. جامعه آماری شامل کلیه جمعیت بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس استان مرکزی در سال 1400 بودند که براساس هماهنگی های بعمل آمده با انجمن ام اس شهر اراک تعداد کلیه آنان 1200 نفره می باشد، در این مطالعه، نمونه های آماری به صورت دردسترس به تعداد 45 نفر انتخاب و سپس به صورت گمارش تصادفی به 3 گروه 15 نفری شامل گروه های طرحوره درمانی (15 نفر)، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر)به صورت تصادفی جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش شاملپرسشنامه تحمل پریشانی هیجانی (DTS)، پرسشنامه کژکاری عملکرد جنسی (2000) و پرسشنامه سرمایه روان شناختی (1999) بودند و طرحواره درمانی براساس پروتکل 12 جلسه ای و درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش بر اساس پروتکل 8 جلسه ای ایفرت و فورسایت تنظیم شدند. درنهایت از تحلیل کوواریانس چندمتغیره و تک متغیره با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 جهت تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین اثر طرح واره درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل پریشانی هیجانی، کژکاری عملکرد جنسی و سرمایه روان-شناختی در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس تفاوت معناداری وجود دارد. بنابراین می توان گفت که بین سه گروه در نمرات پس آزمون بعد از تعدیل نمرات پیش آزمون تفاوت معنی داری وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج تایید نشان داد که طرحواره درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل پریشانی هیجانی، کژکاری عملکرد جنسی و سرمایه روانشناختی در میان بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس از پایداری مناسبی برخوردار بوده است.
مقایسه اثر بخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) و درمان شناختی –رفتاری(CBT) برمکان کنترل سلامت، باورهای غیر منطقی سلامت و پیروی از درمان در مردان و زنان مبتلا به دیابت II(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۰)
542 - 564
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی –رفتاری بر مکان کنترل سلامت، باورهای غیر منطقی سلامت و پیروی از درمان در افراد مبتلا به دیابت II بود. روش پژوهش: این پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پییگیری همراه با گروه های آزمایش و گواه بود. جامعه آماری در این پژوهش مردان و زنان دارای تشخیص اختلال دیابت نوع IIمراجعه کننده به درمانگاه امام حسین شهرستان ساری بود که طی یک فراخوان عمومی (درمانگاه امام حسین واقع در ساری)، مردان و زنانی حائز شرایط شرکت در پژوهش به صورت در دسترس 45 نفر انتخاب و سپس به صورت تصادفی در سه گروه درمان شناختی –رفتاری (15 نفر)، درمان پذیرش و تعهد (15 نفر) و گروه گواه (15 نفر) جایگزین شدند. گروه درمان شناختی رفتاری پروتکل درمانی فری (2005) را در دوازده جلسه و گروه درمان پذیرش مبتنی بر تعهد پروتکل هیز (2004) را در هشت جلسه دریافت کردند. هر سه گروه در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با پرسشنامه های باورهای منطقی سلامت توسط کریستنسن و همکاران (1999)، چندوجهی کانون کنترل سلامت والستون و والستون (1982) و پرسشنامه پیروی از درمان مدانلو (1392) ارزیابی شدند. داده های جمع آوری شده با استفاده از واریانس اندازه های مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان شناختی-رفتاری و درمان پذیرش و تعهد به شیوه گروهی بر باورهای غیرمنطقی سلامت (043/0=P و 497/3=F)، کنترل بیرونی (022/0=P و 342/4=F)، کنترل درونی (023/0=P و 236/5=F) و پیروی از درمان (001/0=P و 606/12=F) در مرحله پس آزمون تاثیر دارد و این تاثیر در مرحله پیگیری پایدار گزارش شد. نتیجه گیری: هر دو روش درمانی می توانند باورهای غیرمنطقی سلامت، کنترل درونی و بیرونی و پیروی از درمان را بهبود بخشند؛ اما درمان پذیرش و تعهد دارای تأثیر بیشتری بر متغیرهای پژوهش بود.