مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۶۱.
۱۶۲.
۱۶۳.
۱۶۴.
۱۶۵.
۱۶۶.
۱۶۷.
۱۶۸.
۱۶۹.
۱۷۰.
۱۷۱.
۱۷۲.
۱۷۳.
۱۷۴.
۱۷۵.
۱۷۶.
۱۷۷.
۱۷۸.
۱۷۹.
۱۸۰.
مدیریت سود
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش طبقه بندی و خلاصه کردن نتایج تحقیقات متعددی است که درباره مدیریت سود انجام و نتایج مختلفی از آن ها حاصل شده است. نتایج مختلف بدست آمده را در یک چارچوب گرد هم آورده و به بررسی مفهوم، دلیل و چگونگی مدیریت سود پرداخته شده است. نتیجه مطالعات نشان می دهد که مدیریت سود از دو طریق اقلام تعهدی و جریان های نقدی قابل انجام است. در عمل مدیریت سود با استفاده از اقلام نقدی ترجیح داده می شود زیرا، بهتر از دید حسابرسان محفوظ می ماند. هر چند مدیریت سود با استفاده از اقلام تعهدی بیشتر در تحقیقات حسابداری مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. همچنین نتایج نشان می دهد که مدیریت سود می تواند خوب، بد و یا کارا باشد.
ارتباطات سیاسی، معاملات با اشخاص وابسته و مدیریت سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تجربی حسابداری مالی سال شانزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۶۳
129 - 155
حوزه های تخصصی:
معاملات با اشخاص وابسته می تواند موجب تسهیل در نیل به اهداف در شرکت های دارای ارتباطات سیاسی شود. از طرفی، معاملات با اشخاص وابسته در شرکت های دارای ارتباطات سیاسی به جهت وجود افراد ذی نفوذ، می تواند منجر به سوء استفاده از منابع شرکت و در نتیجه مدیریت سود گردد. بنابراین هدف از انجام پژوهش حاضر، در وهله اول، بررسی ارتباط بین روابط سیاسی و معاملات با اشخاص وابسته و در وهله دوم، تأثیر ارتباطات سیاسی بر رابطه بین معاملات با اشخاص وابسته و مدیریت سود میباشد. در این نوشتار جهت اندازه گیری متغیر ارتباطات سیاسی از تحلیلعاملی پنج متغیر ارزش بازار سهام، ارزش دفتری داراییها، مالیات بر درآمد، تعداد کارکنان و بیمه پرداختی استفادهگردیده است. همچنین به منظور آزمون فرضیه های پژوهش از اطلاعات مالیِ 120 شرکت پذیرفته شده در بورساوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1389 تا 1396 استفاده شده و تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از الگوی رگرسیون چندمتغیره و داده های ترکیبی صورت پذیرفته است. نتایج پژوهش حاکی از وجود ارتباط مثبت و معنادار بینارتباطات سیاسی و معاملات با اشخاص وابسته میباشد. افزون براین، رابطه معناداری میان معاملات با اشخاص وابسته ومدیریت سود یافت نشد؛ اما با افزودن متغیر تعدیلگر ارتباطات سیاسی، وجود رابطه مثبت و معنادار بین معاملات بااشخاص وابسته و مدیریت سود تأیید گردید
اثر پراکندگی جغرافیایی بر مدیریت سود برپایه اقلام تعهدی و مدیریت سود برپایه فعالیتهای واقعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت سود به مداخله عمومی مدیریت در فرآیند تعیین سود که غالباً در راستای اهداف دلخواه مدیریت هست، اطلاق می گردد. در کتاب شناسی حسابداری، متداول ترین روش ها برای مدیریت کردن سود، مدیریت سود بر پایه اقلام تعهدی و مدیریت سود بر پایه فعالیت های واقعی است. پژوهش حاضر، به بررسی چگونگی اثرگذاری پراکندگی جغرافیایی یک شرکت بر گزینش های مدیریت سود از میان مدیریت سود بر پایه فعالیت های واقعی و مدیریت سود بر پایه اقلام تعهدی دنبال شده است. این پژوهش، ازلحاظ هدف، بنیادی تجربی و از لحاظ ماهیت، همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی سال های 1386 تا پایان 1394 است. برای جمع آوری اطلاعات و داده های مالی 105 شرکت از صنایع مختلف، از روش نمونه گیری حذف سامانمند، کتابخانه ای و اسناد کاوی استفاده می شود. در راستای هدف پژوهش، دو فرضیه تدوین شد و با استفاده از مدل های رگرسیون چند متغیره و روش تی استیودنت، به آزمون هریک از فرضیه های پژوهش پرداخته شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد، شرکت هایی که از نگاه جغرافیایی پراکنده اند در هم سنجی با شرکت های دیگر، سطح پایین تری از مدیریت سود بر پایه اقلام تعهدی و هم چنین مدیریت سود بر پایه فعالیت های واقعی را دارند.
تاثیر ساختار مالکیتی و نظارتی هیأت مدیره و ویژگیهای حسابرس بر مدیریت سود در بورس اوراق بهادار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با وقوع مشکلات متعدد مالی در جهان، استفاده از رویکرد مقررات گذاری در حاکمیت شرکتی و نیز افزایش کیفیت حسابرسی به منظور اطمینان بخشی به صاحبان سهام، بیش از پیش اهمیت یافته است. مالکان برای تصمیم گیری و تخصیص منابع، به اطلاعات مالی و نیز اعتباربخشی آنها توسط حسابرس اتکا می کنند؛ از این رو ویژگی های حسابرس را می توان بر اقدام مدیریت به دستکاری اطلاعات مالی مؤثر دانست. از سوی دیگر ساختار هیأت مدیره می تواند بر انتخاب روش های حسابداری و به طور خاص مدیریت سود شرکت تاثیرگذار باشد. در این راستا با استفاده از اطلاعات مربوط به 220 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی سال های 1388- 1394، به بررسی اثر دوره تصدی حسابرس، اندازه حسابرس( براساس تعداد شرکا)، و ساختار مالکیتی و نظارتی هیأت مدیره بر مدیریت سود پرداخته شده است. در زمینه ساختار هیأت مدیره، نتایج پژوهش گویای رابطه مستقیم و معنادار میان مالکیت مدیرعامل و مدیریت سود است. همچنین نتایج نشان دهنده رابطه مثبت بین دوره تصدی حسابرس و مدیریت سود است. نتایج تحقیق در خصوص بررسی تاثیر تعداد شرکا و مدیران موسسات حسابرسی بر مدیریت سود حاکی از آن است که در شرکت هایی که توسط موسسات حسابرسی با پنج الی ده شریک و مدیر فنی حسابرسی می شوند، مدیریت سود کمتری صورت می گیرد
بررسی رابطه غیرخطی بین افشا و عملکرد مالی با تمرکز بر نقش مدیریت سود: شواهدی از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه، بررسی رابطه غیرخطی بین افشا و عملکرد مالی با تمرکز بر نقش مدیریت سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 95-1390 می باشد. نتایج با استفاده از روش پانل پویا (GMM) نشان می دهند که بین افشای اختیاری و عملکرد مالی شرکت ها رابطه غیرخطی (U معکوس) برقرار است. به عبارت دیگر، افزایش افشا تا سطح آستانه ای (بهینه) می تواند عملکرد مالی شرکت ها را بهبود بخشد و افشای بیشتر از سطح آستانه، عملکرد مالی را کاهش می دهد. همچنین مدیریت سود، اثر افشا بر عملکرد مالی را به طور محسوس کاهش می دهد. علاوه بر آن، تعدیل عملکرد مالی و مدیریت سود، اثر تقویت کننده استقلال هیات مدیره بر رابطه بین افشا و عملکرد مالی شرکت ها را به شدت کاهش می دهد.
بررسی رابطه بین مدیریت سود و ناکارایی سرمایه گذاری: با تأیید بر نقش هزینه های نمایندگی
حوزه های تخصصی:
یکی از پیامدهای مدیریت سود، افزایش ناکارایی سرمایه گذاری (بیش سرمایه گذاری یا کم سرمایه گذاری) شرکت ها است و این مسأله در شرکت های دارای هزینه های نمایندگی، بیشتر نمود پیدا می کند. هدف این پژوهش، بررسی رابطه بین مدیریت سود و ناکارایی سرمایه گذاری با توجه به هزینه های نمایندگی زیاد و کم در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. فرضیه های پژوهش بر مبنای یک نمونه آماری متشکل از 98 شرکت از سال 1386 لغایت 1396 و با استفاده از الگوهای رگرسیونی چند متغیره، مورد آزمون قرار گرفت. بدین منظور از باقیمانده های، الگوی جریان نقدی جنسن (1986) و الگوی توسعه یافته جریان نقدی ریچاردسون (2006)، برای محاسبه ناکارایی سرمایه گذاری استفاده شده است. باقیمانده های مثبت و منفی به ترتیب، نشان دهنده بیش و کم سرمایه گذاری است که در این پژوهش به عنوان نماینده ناکارایی سرمایه گذاری درنظر گرفته شده است. همچنین، فروش اختیاری و اقلام تعهدی اختیاری، به عنوان نماینده مدیریت سود درنظر گرفته شدند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که بین اقلام تعهدی اختیاری و ناکارایی سرمایه گذاری در شرکت های دارای هزینه های نمایندگی زیاد، رابطه منفی و معناداری وجود دارد. همچنین، نتایج با استفاده از باقیمانده های الگوی جریان نقدی جنسن (1986)، به عنوان نماینده ناکارایی سرمایه گذاری، نشان داد که بین فروش اختیاری و ناکارایی سرمایه گذاری در شرکت های دارای هزینه های نمایندگی کم، رابطه منفی و معناداری وجود دارد.
بررسی تاثیر مدیریت سود بر تداوم سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی تاثیر مدیریت سود بر تداوم سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. نمونه آماری پژوهش شامل 119 شرکت فعال در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1390 تا 1396 است. در این تحقیق هدف تعیین میزان رابطه متغیرها است. برای این منظور بر حسب مقیاس اندازه گیری متغیرها، شاخص های مناسبی اختیار می شود. انجام پژوهش در قالب قیاسی استقرایی صورت می گیرد و اطلاعات آن از نوع رویدادی است. به منظور تجزیه و تحلیل داده های تحقیق و براورد الگوی مورد نظر تحقیق، از روش داده های تابلویی استفاده شده است. این پژوهش اساساً توصیفی و تحلیلی است که از داده های ثانویه مربوط شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در کشور ایران استفاده نموده است. نرم افزار مورد استفاده برای تجزیه و تحلیل داده ها در این پژوهش نیز نرم افزار Eviwes10 می باشد. تجزیه و تحلیل داده ها در دو قسمت آمار توصیفی و آمار استنباطی انجام خواهد گرفت. در قسمت آمار توصیفی، شاخص های آماری همانند انحراف معیار برای متغیرهای تحقیق اورده می شود. در قسمت آمار استنباطی، آزمون F لیمر و آزمون هاسمن ارائه می شود. در نهایت نیز، الگوی تحقیق بر اساس روش داده های پانلی براورد می گردد. در این مقاله فرضیه: مدیریت سود از طریق کاهش غیر طبیعی هزینه های اختیاری با تداوم سود به صورت منفی در ارتباط است، مطرح شده است. نتایج داده های آماری نشان داد که مدیریت سود از طریق کاهش غیر طبیعی هزینه های اختیاری ارتباط منفی و معناداری با تداوم سود دارد.
رابطه بین کیفیت حسابرسی، تأمین مالی از طریق بدهی و مدیریت سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزه های تخصصی:
از آنجایی که بحث مدیریت سود از اهمیت ویژه ای در میان سرمایه گذاران برخوردار است و داشتن حسابرسی با کیفیت، زمانی که تامین مالی به صورت بدهی انجام می شود، بر این اهمیت افزوده می شود. لذا در این تحقیق تصمیم گرفته شد تا به بررسی ارتباط میان کیفیت حسابرسی، تامین مالی از طریق بدهی و مدیریت سود بپردازیم. برای انجام کار از میان شرکتهای حاضر در بورس اوراق بهادار در یک دوره زمانی 5 ساله 1396- 1391، 139 شرکت به عنوان نمونه انتخاب شدند. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت، یک پژوهش توصیفی با تأکید بر روابط همبستگی است نتایج به دست آمده با روش پانل دیتا در نرم افزار Eviews، که پنج فرضیه را شامل می شود، نشان داد، دوره تصدی حسابرس، اندازه حسابرس و تخصص حسابرس رابطه ای منفی را با مدیریت سود دارند، یعنی بهبود هر یک از متغیرها می تواند کنترل بهتری بر مدیریت سود باشد. اما استقلال حسابرس نتوانست ارتباط معناداری با مدیریت سود برقرار نماید و تاثیری منفی بر این گزینه داشته باشد. در نهایت اینکه تامین مالی از طریق بدهی ارتباط مثبت و معناداری با مدیریت سود برقرار می کند، که این نتیجه می تواند بسیار حائز اهمیت باشد، زیرا با افزایش اهرم مالی مدیریت سود نیز ایجاد می شود.
تأثیر عدم تقارن اطلاعاتی بر مدیریت سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با موضوع تأثیر عدم تقارن اطلاعاتی بر مدیریت سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار صورت پذیرفت. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی می باشد و از نظر ماهیت اجرا از نوع پس رویدادی می باشد. پژوهش حاضر جامعه مورد مطالعه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1392-1397 می باشد. در این پژوهش جهت گردآوری اطلاعات از اسناد و مدارک و داده های شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1392-1397 و دارای ویژگی های ذیل می باشند استفاده گردید. در این پژوهش، برای آزمون فرضیه تحقیق از داده های ترکیبی استفاده شد. در روش داده های ترکیبی برای انتخاب بین روش های تابلویی و تلفیقی از آزمون F لیمر استفاده می شود. در تمامی تحلیل های آماری از نرم افزار Eviews استفاده و در نهایت فرضیه های پژوهش از طریق آزمون t و F فیشر مورد آزمون قرار گرفت. نتایج نشان داد با توجه به ضریب شاخص ترکیبی عدم تقارن اطلاعاتی (IAindex) و سطح اهمیت مربوط، فرضیه پژوهش دال بر تأثیر معنادار عدم تقارن اطلاعاتی بر سطح مدیریت سود در سطح اطمینان 0.95 تأیید می گردد. در میان متغیرهای کنترل نیز تنها متغیر سایز شرکت (Size) دارای تأثیری منفی و معنادار بر سطح مدیریت سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است.
مدیریت سود، ساختار سرمایه و نقش مالکان نهادی شرکت های عضو بورس اوراق بهادار تهران
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با موضوع مدیریت سود، ساختار سرمایه و نقش مالکان نهادی شرکت های عضو بورس اوراق بهادار تهران صورت پذیرفت. این پژوهش بر مبنای روش های تحقیق و جمع آوری اطلاعات، از نوع کمی، توصیفی، تحلیلی و علی می باشد و از حیث هدف، از نوع پژوهش ها کاربردی همچنین از لحاظ ماهیت، پس رویدادی است. جامعه آماری این پژوهش شامل شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران که برای 4 سال متوالی در بورس حضورداشته اند و سال مالی آن ها منتهی به اسفند هست که شامل 86 شرکت می باشند. برای تحلیل داده ها ابتدا از روش های آمار توصیفی استفاده شد و در ادامه تحلیل های آماری، آزمون نرمال بودن متغیر وابسته به منظور آماده نمودن داده ها جهت آزمون های همبستگی صورت پذیرفت. در تجزیه و تحلیل فرضیات، از رگرسیون استفاده شد. نتایج تحلیل کل مدل نشان می دهد بین مالکیت نهادی و بازده حقوق صاحبان سهام نیز ارتباط معنی داری وجود ندارد. نتایج حاصل از برازش مدل های معرفی شده نشان می دهد که بین مالکیت نهادی و شاخص های سودآوری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران ارتباط معنی داری وجود ندارد. نتایج برای فرضیه دوم نشان می دهد که بین مالکیت مدیریتی و بازده دارایی ارتباط معنی داری وجود ندارد همچنین بین مالکیت مدیریتی و بازده سرمایه گذاری نیز ارتباط معنی داری وجود ندارد و در نهایت بین مالکیت مدیریتی و بازده حقوق صاحبان سهام نیز ارتباط معنی داری وجود ندارد. نتایج حاصل از برازش مدل های معرفی شده نشان می دهد که بین مالکیت مدیریتی و شاخص های سودآوری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران ارتباط معنی داری وجود ندارد. نتایج برای فرضیه سوم نشان می دهد که بین مالکیت نهادی و بازده دارایی ارتباط معنی داری وجود ندارد، همچنین بین مالکیت نهادی و بازده سرمایه گذاری نیز ارتباط معنی داری وجود ندارد و در نهایت بین مالکیت نهادی و بازده حقوق صاحبان سهام نیز ارتباط معنی داری وجود ندارد.
بررسی اثر میانجی خوانایی گزارشگری مالی بر رابطه بین مدیریت سود و هزینه سرمایه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۰
135-157
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش میانجی خوانایی گزارشگری مالی بر رابطه بین مدیریت سود و هزینه سرمایه است. روش: برای سنجش خوانایی گزارشگری مالی از دو شاخص فوگ و طول کل متن، جهت اندازه گیری مدیریت سود از الگوی دچو و دیچو (2002)و برای سنجش هزینه سرمایه از الگوی رشد گوردن استفاده شده است. بدین منظور داده های 68 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1390 تا 1396، مورد مطالعه قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها حاکی از آن است که خوانایی گزارشگری مالی بر اساس شاخص های فوگ و طول کل متن، اثر میانجی کامل بر رابطه بین مدیریت سود و هزینه سرمایه دارد. نتیجه گیری: براساس رویکرد مدیریت سود فرصت طلبانه، شرکت های دارای مدیریت سود، اقدام به انتشار گزارش های مالی پیچیده تر با خوانایی کمتر می کنند تا از این طریق، رفتار فرصت طلبانه مدیران را پنهان کنند و امکان شناسایی آن توسط سرمایه گذاران، تحلیل گران مالی و سایر نهادهای قانونی را کاهش دهند. از سوی دیگر، خوانایی کمتر گزارش های مالی و افشای پیچیده تر شرکت ها، سبب افزایش عدمتقارن اطلاعاتی و نقصان آگاهی سرمایه گذاران در مورد عملکرد آینده شرکت می گردد و موجب بازماندن توانایی سرمایه گذاران از تفسیر گزارش های مالی سالانه است. لذا، شرکت های با گزارش سالانه مبهم تر، نیازمند برآورد ریسک بالاتر بوده، که در نهایت منجر به افزایش هزینه های سرمایه آنها می شود.
رابطه ابقای مدیریتی با مدیریت سود واقعی و ارزش شرکت
حوزه های تخصصی:
نظریه پردازان نمایندگی مدت ها است که ادعا کرده اند که ابقاء مدیریت، برای ذینفعان، تعیین کننده است، زیرا مدیران را از قوانین حاکمیت شرکتی محافظت می کند. با این حال، استدلال می کنیم که ابقاء مدیریت، به عنوان فرضیه ای رقابتی، می تواند مزایایی را برای مالکان شرکت فراهم سازد:. هدف این پژوهش بررسی رابطه ابقای مدیریتی با مدیریت سود واقعی و ارزش شرکت در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. بازه زمانی در این پژوهش محدود به سال های 1396-1390 می باشد پژوهش انجام شده از نظر نوع هدف جزء پژوهش های کاربردی است و روش پژوهش از نظر ماهیت و محتوایی همبستگی می باشد. انجام پژوهش در چارچوب استدلالات قیاسی- استقرایی صورت گرفته است و برای تجزیه و تحلیل فرضیه ها از تحلیل پانلی کمک گرفته شده است
تاثیر مالکیت نهادی بر رابطه بین رقابت در بازار محصول و مدیریت سود
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی تاثیر مالکیت نهادی بر رابطه بین رقابت در بازار محصول و مدیریت سود می پردازد. پژوهش حاضر ازلحاظ هدف کاربردی بوده و از بعد روش شناسی از نوع تحقیقات علّی (پس رویدادی) می باشد. جامعه آماری پژوهش، شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بوده و با استفاده از روش نمونه گیری حذف سیستماتیک، 124 شرکت به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده و دوره ی زمانی آن بین سال های 1391 تا 1396 می باشد. روش مورداستفاده جهت جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای و برای آزمون فرضیه ها از رگرسیون چندگانه با الگوی داده های تابلویی در نرم افزار ایویوز استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بین رقابت در بازار محصول و مدیریت سود اقلام تعهدی رابطه معکوس و معنادار وجود دارد. بین رقابت در بازار محصول و مدیریت سود واقعی رابطه معکوس و معنادار وجود دارد. همچنین مالکیت نهادی بر رابطه بین رقابت در بازار محصول و مدیریت سود اقلام تعهدی تاثیر معکوس و معنادار دارد.
بررسی تاثیر رتبه بندی موسسات حسابرسی بر مدیریت سود در شرکتهای بیمه ای
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تاثیر رتبه بندی موسسات حسابرسی بر مدیریت سود در شرکتهای بیمه ای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی بوده و از بعد روش شناسی همبستگی از نوع تحقیقات علّی (پس رویدادی) می باشد. کلیه شرکت های بیمه ای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران 21 شرکت (در بورس و فرابورس) به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده و در دوره ی زمانی 5 ساله بین سال های 1393 تا 1397 مورد تحقیق قرار گرفتند. برای اندازه گیری متغیر مدیریت سود از مدل کوتاری (2005) استفاده شده است. روش مورد استفاده جهت جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای و برای آزمون فرضیه ها از رگرسیون خطی چندگانه استفاده شده است. برای اجرای آزمونها و تخمین نهایی مدلها از نرم افزار ایویوز نسخه 10 استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد که رتبه بندی موسسات حسابرسی بر مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی در شرکتهای بیمه ای تاثیر معکوس و معنادار دارد. یعنی در شرکتهایی که حسابرسی آنها توسط موسسات رتبه برتر انجام می شود مدیریت سود اقلام تعهدی کاهش می یابد.
تاثیر انتخاب موسسات رتبه الف حسابرسی بر مدیریت سود و ارزش روز سهام شرکت
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تاثیر انتخاب موسسات رتبه الف حسابرسی بر مدیریت سود و ارزش روز سهام شرکت می پردازد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی بوده و از بعد روش شناسی همبستگی از نوع تحقیقات علّی (پس رویدادی) می باشد. جامعه آماری پژوهش کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بود که به روش حذف سیستماتیک تعداد 121 شرکت به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده و در دوره ی زمانی 7 ساله بین سال های 1391 تا 1397 مورد تحقیق قرار گرفتند. برای اندازه گیری متغیر مدیریت سود از مدل جونز تعدیل شده استفاده گردید. روش مورد استفاده جهت جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای بوده و برای آزمون فرضیه ها از رگرسیون خطی چندگانه استفاده شده است. برای اجرای آزمونها و تخمین نهایی مدل ها از نرم افزار استاتا نسخه 15 استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که انتخاب موسسات رتبه الف حسابرسی بر مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی تاثیر منفی و معنادار دارد. یعنی در شرکتهایی که حسابرسی آنها توسط موسسات رتبه برتر انجام می شود مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی کاهش می یابد. ولی انتخاب موسسات رتبه الف حسابرسی بر ارزش روز سهام شرکت تاثیر ندارد.
رابطه مدیریت سود و آشفتگی مالی در دوره بحران مالی جهانی در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳۵
38-21
حوزه های تخصصی:
شرایط اقتصادی مختلف نیازمند سیاست های گزارشگری مربوط به خود است. به همین دلیل انتظار می رود در زمان آشفتگی مالی شرکت ها، رویکرد مدیران برای گزارش سود متفاوت باشد. عوامل محیطی نیز می تواند بر این مساله تاثیرگذار باشد. این پژوهش به بررسی رابطه مدیریت سود و آشفتگی مالی شرکت ها در بورس اوراق بهادار تهران و به طور خاص بررسی این رابطه در زمان بحران مالی جهانی سال 2008 پرداخته است. نمونه مورد بررسی شامل 73 شرکت بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1384 تا 1390 می باشد. نتایج رگرسیون های چندگانه نشان می دهد که بین مدیریت سود و آشفتگی مالی رابطه معنی داری وجود ندارد و این رابطه در زمان دوره بحران مالی جهانی نیز تغییری نداشته است.
بررسی نظری اهمیت و دلایل گزارشگری کاهش ارزش دارایی ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درراستای حرکت از گزارشگری مالی بر اساس بهای تمام شده تاریخی به سمت گزارشگری بر اساس ارزش های منصفانه، آزمون کاهش ارزش، یک رویه احتیاط جدیدی می باشد. اطلاعات منتشر شده در صورتهای مالی درصورتی که گزارش کننده کاهش ارزش دارایی ها نباشد، برای تصمیم گیری استفاده کنندگان مفید نخواهد بود.هدف پژوهش حاضر ارائه یک دیدگاه نظری و تئوریک نسبت به دلایل و اهمیت گزارشگری کاهش ارزش دارایی ها در قالب تئوریهای نمایندگی، علامت دهی و مشروعیت می باشد و همچنین شواهد بازار نسبت به پیامدهای گزارشگری کاهش ارزش دارایی ها از بعد ارتباط ارزشی، گزارشگری به موقع، حق الزحمه حسابرسی،مدیریت سود، بازده های غیرعادی و صحت پیش بینی تحلیلگران، مورد بررسی قرار گرفته است. بر اساس آنچه که از نتایج تحقیقات استنباط شده است، گزارشگری کاهش ارزش دارایی ها هم می تواند بستری برای اعمال قضاوت بیشتر مدیریت در قالب دستکاری فعالیت ها و رخدادهای واقعی باشد و هم می تواند از بعد پیامدهای انگیزشی استانداردهای حسابداری و مشکلات نمایندگی موجود، به دلیل انعطاف موجود در استاندارد مربوطه،ایجاد کننده انگیزه کافی در مدیریت برای مواجه با شرایط پیچیده و پیش بینی نشده باشد.
تاثیر سود عملیاتی و جریان نقدی عملیات بر AEM و REM
حوزه های تخصصی:
سود یکی از اساسی ترین عناصر صورت های مالی است که همواره مورد توجه استفاده کنندگان قرار گرفته است و از آن به عنوان معیاری برای ارزیابی تداوم فعالیت، کارایی و ... واحدهای اقتصادی یاد می شود. اثری که سود حسابداری بر تصمیمات استفاده کنندگان می گذارد آن را در کانون توجه قرار داده است. در این مقاله اثر شاخص های مالی بر مدیریت سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بر اساس صورت های مالی سالانه 120 شرکت برای دوره زمانی 1391 تا 1395 بررسی شده است. به طور کلی شواهد حاصل از پژوهش بدین صورت بوده بین سود عملیاتی و مدیریت سود تعهدی رابطه معناداری وجود ندارد و همچنین بین سود عملیاتی و مدیریت سود واقعی رابطه مثبت معناداری وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد بین جریان نقد عملیاتی و مدیریت سود تعهدی رابطه منفی معناداری وجود دارد درصورتیکه بین جریان نقد عملیاتی و مدیریت سود واقعی رابطه مثبت معناداری وجود دارد.
اثر مدیریت سود و انگیزه های مدیریتی بر چسبندگی هزینه ها
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر به بررسی اثر مدیریت سود و انگیزه های مدیریتی بر چسبندگی هزینه ها پرداخته می شود. یافته های اخیر درباره رفتار هزینه ها نشان داده است که هزینه ها متناسب با تغییرات فروش تغییر نمی کند. به عبارت دیگر، هزینه ها هنگام افزایش فروش، افزایش می یابد؛ اما در هنگام کاهش فروش، به همان میزان کاهش نمی یابد، این رفتار نامتقارن هزینه ها، چسبندگی هزینه نامیده می شود. مدیران شرکت با توجه به پیروی کردن اهدافی از سود(دوری کردن از زیان یا دوری کردن از کاهش سود)، با کاهش فروش اقدام به متعادل کردن منابع عملیاتی می کنند، که احتمالا حذف سریع منابع راکد را به دنبال خواهد داشت، حتی اگر حدس آنها در مورد کاهش فروش، موقتی باشد. بنابراین تمایل به دستیابی به اهداف سود به احتمال زیاد منجر به کم شدن میزان چسبندگی هزینه ها خواهد شد. پژوهش پیش رو دوره زمانی از 1388 تا ۱۳۹7 شامل ۱۲۰ شرکت است. همچنین خوش گمانی (بدگمانی) مدیران می تواند عاملی مهم در افزایش (کاهش) چسبندگی هزینه ها تلقی شود. نتایج پژوهش حکایت از آن دارد که در صورت وجود انگیزه دستیابی به اهداف سود، از طریق متعادل کردن منابع چسبندگی هزینه ها کاهش یافته و با کاهش فروش، هزینه ها با شدت بیشتری کاهش می یابند. اما داشتن انگیزه در دوره های متوالی در مجموع اثر قابل توجهی بر چسندگی هزینه ها نخواهد داشت. نتایج نشان می دهد مدیران هنگام کاهش فروش کنار گذاشتن منابع بدون استفاده را سرعت می دهند و منابع را به طور آگاهانه به تعادل میرساننداین تصمیم آگاهانه مدیریت، می تواند چسبندگی هزینه ها را نیز کاهش دهد.
بررسی تاثیر مدیریت حسابرسی بر توانایی کشف مدیریت سود توسط حسابرسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال بیستم بهار ۱۳۹۹ شماره ۷۸
304-323
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر بررسی تاثیر مدیریت حسابرسی بر توانایی کشف مدیریت سود توسط حسابرسان می باشد. مدیریت حسابرسی شامل استفاده راهبردی صاحبکار از انواع مختلفی از تکنیک ها به منظور عدم شناسایی یا کاهش احتمال شناسایی سودهای مدیریت شده در طی حسابرسی می باشد. مدیریت حسابرسی شامل انواعی از روشها از جمله استفاده از تاکتیک های انحرافی وتوجه برگردانها می باشد. تاکتیک های انحرافی روش هایی برای هدایت توجه حسابرسان به بخش های دیگر می باشد (بخش های دیگر که در آن بخش ها مدیریت سود و یا تقلب صورت نگرفته است). پژوهش حاضر یک پژوهش کاربردی به روش آزمایشی می باشد که در آن سرپرستان ارشد سازمان حسابرسی به انجام روش های تحلیلی می پردازند. در این پژوهش جهت آزمون فرضیه ها و ارائه نتایج اصلی پژوهش از روش های آمار توصیفی، آزمون تی و آزمون جانکهیر ترپسترا استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد که احتمال کشف مدیریت سود توسط حسابرسان موقعی که توسط صاحبکار به سمت حسابهای پاک (فاقد اشتباه) منحرف می شوند کمترین احتمال و موقعی که به سمت سایر اشتباهات (عدم تاثیر بر روی مدیریت سود) منحرف می شوند بیشترین احتمال و در سایر موارد بین این دو احتمال قرار دارد. همچنین شکاکیت بیشتر حسابرس، موجب افزایش احتمال کشف مدیریت سود خواهد شد.