مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۴۱.
۱۴۲.
۱۴۳.
۱۴۴.
۱۴۵.
۱۴۶.
۱۴۷.
۱۴۸.
۱۴۹.
۱۵۰.
۱۵۱.
۱۵۲.
۱۵۳.
۱۵۴.
۱۵۵.
۱۵۶.
۱۵۷.
۱۵۸.
۱۵۹.
۱۶۰.
مدیریت سود
حوزه های تخصصی:
سود خالص یکی از مهم ترین اقلامی است که بر مبنای روش تعهدی حسابداری محاسبه شده و می تواند در معرض دستکاری مدیران و قضاوت تحلیلگران باشد. تحقیقات نشان می دهد مدیران تمایل دارند با استفاده از اقلام تعهدی، سودهای گزارش شده را با اهداف گوناگون از جمله کاهش نوسانات قیمت سهم، هموار کنند. پژوهش حاضر به دنبال یافتن شواهدی مبنی بر مدیریت سود در صنعت بانکداری ایران با استفاده از ذخیره (هزینه) مطالبات مشکوک الوصول به عنوان مهم ترین قلم تعهدی گزارشگری مالی بانک ها، در بازه زمانی 10 ساله 1385 تا 1394 است. بر پایه پیشینه پژوهشی انتظار می رود بانک های با عملکرد واقعی قوی (ضعیف) و پیش بینی عملکرد ضعیف (قوی) اقدام به ذخیره (مصرف) سود آتی، با کاهش (افزایش) سود واقعی از طریق ذخیره مطالبات مشکوک الوصول - به ویژه، ذخیره مطالبات مشکوک الوصول خاص - کنند. به منظور ارزیابی اثر عملکرد جاری و آتی بر ذخیره مطالبات مشکوک الوصول خاص از جمله نیاز به تأمین مالی خارجی، در دسترس بودن سایر روش های مدیریت سود نظیر شناسایی سود و زیان غیرعملیاتی و پایش نهادهای ناظر در ارتباط با الزامات سرمایه ای و ارتباط ذخیره مطالبات مشکوک الوصول خاص با ریسک از رگرسیون خطی استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که مدیران در صورت عملکرد جاری قوی (سود بالا) اقدام به ذخیره سود کرده و در صورت عملکرد جاری ضعیف (سود پایین)، اقدام به مصرف سود آینده می کنند. نتایج همچنین نشان می دهد، ذخیره مطالبات مشکوک الوصول خاص با نوسان قیمتی سهام بانک ها رابطه معنادار منفی دارد
بررسی عوامل زمانی و اقتصادی مؤثر بر رابطه بین اقلام تعهدی و جریان وجه نقد عملیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی رابطه بین اقلام تعهدی و جریان وجه نقد عملیاتی و عوامل موثر بر آن می تواند برای سرمایه گذاران و تحلیل گران بازار سرمایه ارزشمند باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین اقلام تعهدی و جریان وجه نقد عملیاتی و عوامل زمانی و اقتصادی بالقوه موثر بر این رابطه است. بدین منظور 107 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادر تهران برای بازه زمانی 11 سال (1384-1394) مورد بررسی قرار گرفت. ابتدا با استفاده از رگرسیون مقطعی رابطه بین اقلام تعهدی و جریان وجه نقد عملیاتی برای هر سال در طول دوره زمانی پژوهش آزمون شد. سپس عوامل بالقوه اقتصادی و زمانی که می توانند بر رابطه مذکور تأثیر داشته باشند با استفاده از تکنیک های آماری مورد بررسی قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد رابطه منفی بین اقلام تعهدی و جریان وجه نقد عملیاتی در طول ده سال گذشته کاهش یافته و از 997/0- در سال 1384 به 347/0- در سال 1394 رسیده است. همچنین از بین پنج عامل بالقوه، سه عاملِ شوک های جریان وجه نقد مبتنی بر زمان، اقلام تعهدی غیر مرتبط با زمان و نگهداری دارایی های نامشهود در کاهش رابطه بین اقلام تعهدی و جریان وجه نقد عملیاتی نقش دارند. به عبارت دیگر، افزایش حجم و تکرار عوامل فوق موجب کاهش همبستگی منفی بین اقلام تعهدی و جریان وجه نقد عملیاتی در طول دوره پژوهش شده است.
حق انتخاب حسابرس و مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی بر اساس نظریه انتخاب گلاسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تجربی حسابداری مالی سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۶۰
103 - 123
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر برای نخستین بار به تعیین تاثیر حق انتخاب حسابرس بر مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی بر اساس نظریه انتخاب گلاسر پرداخته شده است. یافته های حاصل از بررسی های تجربی انجام شده با استفاده از رگرسیون حداقل مربعات معمولی بر روی نمونه ای متشکل از 173 شرکت فعال در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی 1386 الی 1395 (1730 سال – شرکت) نشان می دهد که مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی برای شرکتهای دارای حق انتخاب حسابرس، بطور معناداری بیشتر از شرکتهای فاقد حق انتخاب حسابرس می باشد. نتایج پژوهش حاضر برای نخستین بار نشان می دهد که فرایند انتخاب حسابرس در ایران از یک رویکرد فرصت طلبانه تبعیت می کند و این در حالی است که در پژوهشهای قبلی چنین نتیجه ای گزارش نشده است. بنابراین یافته های پژوهش حاضر می تواند به سهامداران شرکتها و سازمان بورس اوراق بهادار کشور در حوزه قانون گذاری، به منظور مقابله با رفتارهای فرصت طلبانه مدیران همچون دستکاری اقلام تعهدی در شرکتهای دارای حق انتخاب حسابرس ، کمک کند.
راهکارهای اسلامی برای مدیریت سود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفاهیم اسلامی یک زمینه ای هوشمندانه ای است که تمام تفکرات و احساسات از آن استخراج می گردد. از اینرو، هدف پژوهش حاضر، این است چارچوبی از مفاهیم اسلامی در خصوص مدیریت سود، ارائه نمایدکه آیا بکارگیری چنین مفاهیمی می تواند انگیزه های غیراخلاقی مدیران در مدیریت سود را کاهش دهد. روش این تحقیق، روش شناخت در چارچوب مطالعات کتابخانه ای و از نوع پژوهش های تئوریک و نظری می باشد. این پژوهش با پیاده سازی پنج اصل اسلامی (فطرت، اخلاق، نیت، اجتهاد، و مصلحت)، به دنبال راه حلی برای مشکل مدیریت سود بوجود آمده توسط مدیران، است. یافته ها از مبانی نظری نشان می دهد که اگر قصد (نیت) مدیران را بتوان از طریق آموزش رفتار مناسب (اخلاق) اصلاح کرد، در آن صورت می توان انتظار داشت که مدیران بیشترین تلاش و دانش خود (اجتهاد) را برای تضمین منافع ذینفعان (مصلحت) به کار گیرند. این رویکرد می تواند یک راه کار مناسب برای کاهش مدیریت سود در شرکت ها باشد. به عبارت دیگر یک چارچوب از مفاهیم اسلامی و مساله مدیریت سود طرح می نماید که راهنمایی برای نیت مدیران و همچنین رفتارهای آنان به سوی حالات بهتر باشد.
مدیریت سود در شرکتهای بورسی و شرکتهای غیر بورسی تابعه آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۱
256 - 282
حوزه های تخصصی:
پژوهش های قبلی نشان می دهد که سود گزارش شده با کیفیت پائین، یکی از مهم ترین دغدغه های سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار تهران است. شواهد نظری و تجربی موجود بیانگر آن است که انگیزه های مدیریت شرکت در ارتباط با دستکاری سود در یک شرکت بورسی و غیربورسی می تواند متفاوت باشد. دو نظریه متضاد در این رابطه وجود دارد. نظریه "تقاضا" پیش بینی می کند که کیفیت سود شرکت های بورسی بالاتر باشد، اما پیش بینی نظریه "رفتار فرصت طلبانه" برعکس نظریه تقاضاست. در نبود شواهد تجربی کافی در این زمینه و فرصتی که افشای صورت های مالی حسابرسی شده شرکت های غیربورسی تابعه شرکت های بورسی در سایت کدال ایجاد کرده است؛ پژوهش حاضر تفاوت احتمالی مدیریت سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و شرکت های غیربورسی تابعه آن ها طی دوره زمانی 1390 تا 1394 را آزمون می کند. نتایج نشان می دهد که بین نوع شرکت (غیربورسی در مقایسه با بورسی) و مدیریت سود از طریق اقلام تعهدی اختیاری (براساس هر سه مدل به کار رفته) و جهت مدیریت سود (رو به بالا) رابطه معناداری وجود ندارد. یافته های پژوهش می تواند بیانگر آن باشد که به این دلیل که صورت های مالی شرکت های غیربورسی تابعه شرکت های بورسی در سایت کدال در دسترس همگان قرار می گیرد، انگیزه های حسابرسان و مدیران این شرکت ها همانند شرکت های بورسی می باشد.
سیاست تقسیم سود در شرکت های مشکوک به تقلب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شرکت هایی که مدیریت سود انجام می دهند وجه نقد کافی برای تقسیم سود ندارند. اگرچه آن ها می توانند این پول را قرض بگیرند ولی این کار منجر به موشکافی ناخواسته در صورت های مالی آن ها خواهد شد. بنابراین می توان نتیجه گرفت شرکت هایی که تقسیم سود سهام دارند کمتر از دیگران احتمال دارد مرتکب تقلب شوند زیرا آن ها می دانند که نمی توانند بر مبنای درآمد اغراق آمیزی که اعلام کرده اند سود تقسیم کنند]11.[ همچنین وجه نقد نگهداری شده در شرکت سهامداران با اطلاعات نهانی را قادر به بهره برداری از مزایای شخصی می کند اما از وجه نقد پرداخت شده نمی تواند منافعی حاصل گردد. پس مدیران و سهامداران دارای نهانی در شرکت هایی که پرداخت سود انجام می دهند قادر به کسب مزایای شخصی کمتری هستند و در نتیجه انگیزه کمتری برای پنهان سازی دارند. بنابراین سود گزارش شده توسط این شرکت ها با احتمال کمتری دست کاری شده است]14[. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه سیاست تقسیم سود و تقلب در شرکت های پذیرفته شده در سازمان بورس و اوراق بهادار طی سال های 1384 تا 1391 می باشد. برای این کار نخست ارتباط بین تقسیم سود و تقلب آزمون شده سپس سیاست تقسیم سود در شرکت های متقلب و غیر متقلب مقایسه گردیده است. یافته ها حاکی از آن است که سود تقسیمی با تقلب رابطه معکوس معنادار دارد یعنی شرکت هایی که تقسیم سود سهام دارند کمتر از دیگران احتمال دارد مرتکب تقلب شوند. همچنین رابطه سود شرکت و سود تقسیمی در شرکت های متقلب، ضعیف تر از شرکت های غیر متقلب است بدین معنا که سیاست تقسیم سود در شرکت های متقلب و غیر متقلب متفاوت است.
اثر حقوق سهامداران و مالکیت درونی بر مدیریت سود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت سود که یکی از اثرات تئوری نمایندگی می باشد می تواند زیان های زیادی را به سرمایه گذاران تحمیل نموده و منجر به تضعیف حقوق سهامداران گردد، به همین دلیل هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر حقوق سهامداران و مالکیت درونی بر مدیریت سود می باشد. برای اندازه گیری حقوق سهامداران از مدل ارائه شده توسط صفرزاده (1392) استفاده شده است و برای اندازه گیری مدیریت سود از مدل تعدیل شده جونز (1991) استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادارا تهران می باشد، در این تحقیق اطلاعات مالی 96 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی بازه زمانی 1388 تا 1392 بررسی شده است. نتایج پژوهش با استفاده از الگوی رگرسیون چند متغیره و روش داده های تابلویی با اثرات ثابت، نشان داد که بین حقوق سهامداران و اقلام تعهدی ختیاری رابطه معناداری وجود داشته و این رابطه، یک رابطه منفی می باشد، اما بین سطح مالکیت درونی و اقلام تعهدی اختیاری رابطه معناداری مشاهده نشده است.
بررسی اثر راهبری شرکتی بر رابطه بین مدیریت سود و سیاست های تقسیم سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی نقش تعدیل کنندگی راهبری شرکتی در رابطه بین مدیریت سود و سیاست تقسیم سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. به این منظور، اطلاعات مربوط به 100 شرکت پذیرفته شده در سازمان بورس و اوراق بهادار تهران در طول سال های 1392-1396 مورد مطالعه قرار گرفته است. تحقیق پیش رو از لحاظ هدف کاربردی بوده و از بعد روش شناسی از نوع تحقیقات توصیفی همبستگی است. برای انجام این تحقیق از سیاست تقسیم سود به عنوان متغیر وابسته، از مدیریت سود به عنوان متغیر مستقل و از راهبری شرکتی به عنوان متغیر تعدیلی استفاده شده است؛ شاخص مزبور متشکل از سه معیار استقلال هیأت مدیره، استقلال حسابرس و مالکیت نهادی می باشد. تحلیل رگرسیونی داده های ترکیبی با استفاده از نرم افزار Eviews نشان می دهد که استقلال هیأت مدیره یک تاثیر منفی و معنی دار و استقلال حسابرس یک تاثیر مثبت و معنی دار بر رابطه بین سیاست تقسیم سود و مدیریت سود دارد. ولی مالکیت نهادی تاثیر معنی داری بر رابطه بین سیاست تقسیم سود و مدیریت سود ندارد.
بررسی ارتباط بین مسئولیت اجتماعی با فرار مالیاتی و مدیریت سود شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزه های تخصصی:
مسئولیت اجتماعی شرکت، همان باورها واعتقادات شرکت ها می باشد واین گونه بیان می کند که اقدامات شرکت ها (اعم از فرار مالیاتی ومدیریت سود و... ) برمنافع تمام ذینفعان شرکت از جمله سهامداران،کارکنان،جامعه،دولت وسایرین اثرگذار می باشد. پس توجه واقعی به مسئولیت های اجتماعی شرکت ،یعنی حذف مدیریت سود از صورتهای مالی و تصمیمات مدیران و ارایه صورتها و گزارشات مالیاتی واقعی و بدون تحریف و تقلب، از موارد مهم استقرار مسئولیت اجتماعی شرکتها می باشد. در همین راستا هدف از انجام این تحقیق تبیین ارتباط بین مسئولیت اجتماعی با فرار مالیاتی و مدیریت سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. این تحقیق با توجه به نوع هدف، پژوهشی کاربردی و از منظر گردآوری داده ها، پژوهشی توصیفی است. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشدکه با استفاده از محدودیت های اعمال شده و پرسش نامه های تکمیل شده دریافتی ، تعداد82 شرکت به عنوان نمونه آماری انتخاب شد . برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون های رگرسیون و ضریب همبستگی پیرسون جهت تبیین رابطه و میزان پیش بینی کنندگی متغیر ها و آزمون فرضیه ها استفاده شده است. نتایج نشان داد که بین مسئولیت اجتماعی با فرار مالیاتی و مدیریت سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه معناداری وجود دارد و همچنین بین ابعاد اقتصادی ، قانونی، اخلاقی و بشردوستانه مسئولیت اجتماعی با متغیرهای وابسته پژوهش رابطه معناداری وجود دارد .
بررسی تأثیر نقد شوندگی سهام بر مدیریت سود شرکت های بیمه عضو بورس اوراق بهادار تهران
حوزه های تخصصی:
در تحقیقات صورت گرفته شده در خارج از کشور استدلال های متفاوتی را از قبیل لزوم حفظ هماهنگی بین سود گزارش شده و میزان سرمایه گذاری ها، یا اتخاذ تصمیم های مربوط به سرمایه گذاری بر اساس سود گزارش شده و اطلاعات نادرست، و یا اطلاع از بهره وری پایین و پذیرش سرمایه گذاری هایی با ریسک بالا به منظور بهبود بهره وری در صنعت بیمه، برانگیخته است. هدف این تحقیق، پاسخگویی به این سوال است که آیا نقدشوندگی سهام بر مدیریت سود شرکت های بیمه عضو بورس اوراق بهادار تهران تاثیر معناداری دارد یا خیر؟ به این منظور، از اطلاعات 14 شرکت بیمه عضو بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی بین 1389 الی 1396 مورد بررسی قرار گرفته شده است. درنهایت به منظور بررسی هر یک از فرضیه ها از مدل های رگرسیونی استفاده گردید. بر اساس نوع روش تخمین مشخص شده طی آزمون های F لیمر و هاسمن، مدل های تحقیق برآورد گردید و نتایج تخمین برای فرضیه تحقیق مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ی تحقیق بیانگر این است که نقد شوندگی سهام بر مدیریت سود شرکت های بیمه عضو بورس اوراق بهادار تهران تاثیر مستقیم و معناداری دارد.
تأثیر تحریم بانک مرکزی بر مدیریت سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزه های تخصصی:
سیستم بانکی ایران بعد از پیروزی انقلاب بازوی اقتصادی دولت به شمار می-رود. به ویژه در اجرای برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، بخش مهمی از موفقیت این برنامه متأثر از میزان توانمندی نظام بانکی است که با تحریم بانک مرکزی، این توانمندی مورد هدف واقع شده است. از طرفی تاکنون تأثیر برخی متغیرهای کلان اقتصادی مثل تحریم های بانکی بر میزان دستکاری سود توسط مدیریت مشخص نشده است. به همین دلیل در این پژوهش تلاش می شود تأثیر تحریم بانک مرکزی بر میزان مدیریت سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس تهران مورد مطالعه قرار گیرد. برای آزمون این اثرات، تعداد 145 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، در طی دوره زمانی 1389 الی 1393، مورد مطالعه قرار گرفتند. در این پژوهش شاخص های مدیریت سود با استفاده از مدل-های تعدیل شده جونز و نیز میزان هموارسازی سود اندازه گیری و بیان شده است. در تحلیل آماری از آزمون t استفاده شده است. نتایج حاکی از این است که میزان مدیریت سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال-های تحریم بانک مرکزی، افزایش یافته است.
بررسی ارتباط بین اعتماد به نفس کاذب مدیرعامل با بازده شرکت و مدیریت سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزه های تخصصی:
مدیریت سود هنگامی رخ می دهد که مدیران از قضاوت های شخصی خود در گزارشگری مالی استفاده کنند. اعتماد به نفس کاذب مدیرعامل می تواند بازده شرکت را تحت تاثیر قرار داده و بر مدیریت سود نیز اثرگذار باشد. پژوهش حاضر به بررسی بررسی ارتباط بین اعتماد به نفس کاذب مدیرعامل با بازده شرکت و مدیریت سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد و از لحاظ هدف، کاربردی بوده و از بعد روش شناسی همبستگی از نوع علّی (پس رویدادی) می باشد. جامعه آماری پژوهش، کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بوده و با استفاده از روش نمونه گیری حذف سیستماتیک، 135 شرکت به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و در دوره ی زمانی 6 ساله بین سال های 1391 تا 1396 مورد تحقیق قرار گرفتند. برای آزمون فرضیه های پژوهش از نرم افزار Eviews نسخه 10 و از رگرسیون چندگانه با الگوی داده های تابلویی استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد بین اعتماد به نفس کاذب مدیرعامل و بازده شرکت ارتباط مستقیم و معنادار وجود دارد. همچنین، بین اعتماد به نفس کاذب مدیرعامل و مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی ارتباط مستقیم و معنادار وجود دارد.
بررسی تطبیقی روابط عرضه اولیه سهام و مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی اختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال هفتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۵
63 - 90
حوزه های تخصصی:
یکی از مواقعی که انگیزه های مدیریت برای مدیریت سود برانگیخته می شود، عرضه اولیه عمومی است. با توجه به بالا بودن عدم تقارن اطلاعاتی در عرضه اولیه سهام، مدیریت شرکت های در معرض عرضه اولیه، با مدیریت سودافزایشی از طریق اقلام تعهدی اختیاری تلاش می کنند تصویری مطلوب تر از شرکت ارائه دهند. لذا پژوهش حاضر به دنبال بررسی تأثیر عرضه اولیه سهام بر مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی است. به منظور نیل به این هدف 1408 سال-شرکت (128 شرکت برای یازده سال) مشاهده جمع آوری شده از گزارش ها مالی سالیانه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی دوره زمانی 1386 تا 1396 مورد آزمون قرارگرفته اند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که مدیریت سود از طریق اقلام تعهدی باعرضه اولیه سهام رابطه مثبت و معنی داری دارد. تجزیه وتحلیل بیشتر نشان می دهد که مدیریت سود از طریق اقلام تعهدی در سال قبل از عرضه اولیه نسبت به سال عرضه بیشتر است این در حالی است که، مدیریت سود از طریق اقلام تعهدی در سال پس از عرضه اولیه نسبت به سال عرضه اولیه کمتر است.
تأثیر مدیریت سود و محدودیت مالی بر خوانایی گزارشگری مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۶
5 - 25
حوزه های تخصصی:
اگر چه شرکت ها خبرهای خوب را در مورد دستیابی به اهداف منتشر می کنند اما آنها انگیزه لازم را برای مخفی کردن ابزار مورد استفاده برای به دست آوردن آن را دارند. به عبارت دیگر هنگامی که عملکرد گزارش شده متفاوت از واقعیت است، انتظار می-رود مدیران تلاش کنند تا شناسایی رفتار مدیریت سود را برای سرمایه گذاران سخت تر کنند. پژوهش حاضر به بررسی تأثیر مدیریت سود و محدودیت مالی بر خوانایی گزارش گری مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. جامعه آماری پژوهش، شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1390 لغایت 1394 بوده و رابطه مذکور در 350 سال شرکت مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه پژوهش نشان می دهد که مدیریت سود بر خوانایی گزارش گری مالی شرکت تأثیر منفی و محدودیت مالی اثر مثبتی بر خوانایی گزارش گری مالی دارد. به علاوه متغیرهای کنترلی اندازه شرکت و سن شرکت تأثیر مثبت و هزینه نمایندگی و رشد شرکت تأثیر منفی بر خوانایی گزارش گری مالی دارد. در حالی که اهرم مالی و ارزش دفتری به ارزش بازار تأثیری بر خوانایی گزارشگری مالی تأثیری ندارند.
تأثیر توانایی مدیریت بر میزان قابلیت مقایسه صورت های مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۷
21 - 42
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، بررسی تأثیر توانایی مدیر بر ویژگی قابلیت مقایسه صورت های مالی در 120 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1384 تا 1396 است. روش: در این پژوهش برای سنجش توانایی مدیریت، از الگوی دمرجیان و همکاران ( 2012 ) و به منظور سنجش قابلیت مقایسه، از الگوی دیفرانکو و همکاران ( 2011 ) استفاده شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه پژوهش از الگوی رگرسیون چندمتغیره استفاده شده است. همچنین، به عنوان آزمون های تکمیلی، از دو معیار جایگزین برای سنجش قابلیت مقایسه استفاده شده و الگوی اصلی مجدداً برآورد گردیده است. نتایج آزمون های تکمیلی، یافته های پژوهش را تأیید می کنند. یافته ها: نتایج نشان می دهد که توانایی مدیریت، تأثیر مثبت و معنا داری بر قابلیت مقایسه صورت های مالی دارد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش می توان دریافت که شرکت ها می توانند با به کارگیری مدیران تواناتر، قابلیت مقایسه صورت های مالی را تقویت کنند.
اثر مدیریت سود و مدیریت جریان نقد صاحبکار، بر نوع حسابرس مستقل ( شواهد تجربی : بورس اوراق بهادار تهران )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر به بررسی اثر مدیریت سود و مدیریت جریان نقد بر نوع حسابرس، در ارتباط با شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1390-1395 پرداخته شده است . جامعه آماری در این تحقیق تمامی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشند که با در نظر گرفتن معیارهایی و به روش هدفمند، تعداد 120 شرکت به عنوان نمونه در تحقیق حاضر انتخاب شده است . فرضیه اول تحقیق عبارت است از اینکه میزان مدیریت سود صاحبکار، بر نوع حسابرس آن تاثیر گذار است . فرضیه دوم تحقیق عبارت است از اینکه میزان مدیریت جریان نقد صاحبکار، بر نوع حسابرس آن تاثیر گذار است. به منظور آزمون فرضیه های تحقیق به دلیل مجازی بودن و غیر نرمال بودن متغیر وابسته تحقیق (نوع حسابرس) از مدل رگرسیون لجستیک(تابع لاجیت) استفاده شده است. یافته های حاصل از آزمون فرضیه های تحقیق، با استفاده از مدل رگرسیون لاجیت، نشان می دهد صاحبکارانی که بیشتر اقدام به مدیریت سود و مدیریت جریان نقد می کنند ،به حسابرسان تراز اول گرایش کمتری دارند . بنابراین میزان مدیریت سود و مدیریت جریان نقد صاحبکار بر نوع حسابرس مستقل تاثیر گذار است. واژگان کلیدی مدیریت سود ˛ مدیریت جریان نقد ˛ حسابرسی . نوع حسابرس.
تأثیر مدیریت سود بر سطح افشا و عملکرد مالی واقعی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۲
21 - 48
حوزه های تخصصی:
دراین مقاله تأثیر مدیریت سود بر سطح افشا و عملکرد مالی واقعی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بررسی می شود این مطالعه با استفاده از شرکت های تولیدی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران که در معرض افزایش میزان افشا هستند، نشان می دهد که سود خالص افشا وابسته به شرایطی مانند کیفیت اطلاعات ارائه شده توسط یک شرکت م ی باشد. یافته های بررسی اطلاعات 191 شرکت در طول دوره ی 1389 الی 1394 بیانگر آن است که بین کیفیت افشا و عملکرد مالی واقعی شرکت (که بوسیله بازده دارایی های تعدیل شده و حقوق صاحبان سهام تعدیل شده اندازه گیری شده) یک رابطه مثبت و مستقیم وجود دارد. نتایج مطالعه ما نشان می دهد که افشای شرکت احتمال دارد به منافعی منجر شود، اما پس از یک سطح بهینه، افزایش افشا عملکرد مالی واقعی شرکت را کاهش می دهد. همچنین، این سطح بهینه زمانی که بین محیط های نظارتی شرکت ها تفاوت (به عنوان مثال، هیئت مدیره مستقل) وجود دارد، تغییری نمی کند. این نتایج نشان می دهد که نظارت شدید بر مدیران ارشد اجرایی تاثیری بر افشای بیشتر شرکت ندارد.
تأثیر نگرش کوتاه مدت مدیران در چسبندگی هزینه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: توضیح رفتار هزینه ها، اهمیت ویژه ای در مطالعات حسابداری و مالی دارد و مطالعات اخیر نشان داده است چسبندگی هزینه ها، بخشی جدانشدنی از انگیزه مدیران را در کنترل و مدیریت هزینه ها شامل می شود. هدف از این پژوهش، بررسی ارتباط نگرش کوتاه مدت مدیریت و چسبندگی هزینه ها است. روش: برای اندازه گیری نگرش کوتاه مدت مدیریت، از سه معیار اقلام تعهدی اختیاری جاری و اقلام واقعی (با دستکاری فروش و کاهش مخارج اختیاری) و همچنین از سایر متغیرهای کنترلی مؤثر در چسبندگی هزینه همچون تعداد کارکنان، حجم دارایی، کاهش فروش متوالی، لگاریتم طبیعی به علاوه بازده سهام سالانه اولیه، جریان نقد آزاد و پرداخت های ثابت مدیران استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر، 95 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دوره زمانی 1384-1393 است. نتایج: براساس نتایج پژوهش، رابطه مدیریت سود بر مبنای اقلام واقعی با کاهش مخارج اختیاری و چسبندگی هزینه ها پذیرفته می شود و گفتنی است نگرش کوتاه مدت مدیران، ارتباط منفی و معناداری با چسبندگی هزینه دارد.
بررسی تأثیر رقابت در بازار محصول بر مدیریت سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر در جستجوی بررسی رابطه بین رقابت در بازار محصولات و انگیزه های مدیران برای تحریف سودهای گزارش شده به وسیله آنان است ادبیات وسیعی در اقتصاد و حسابداری رهنمودهای نظری را در این زمینه فراهم کرده اند که چه گونه رقابت در بازار می تواند به کاهش مشکلات نمایندگی منجر شود یا گاهی اوقات به تشدید مشکلات نمایندگی منجر گردد. برای آزمون فرضیه ها از روش رو گرسیون خطی استفاده شده است شاخص لرنر و مارک بیشتری داشته باشند میزان سطح مدیریت سود بیشتری دارند.
تأثیر مشارکت سرمایه گذاران نهادی در سیاست گذاری مالی شرکت بر مدیریت سود طی عرضه عمومی اولیه سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی تأثیر مشارکت سرمایه گذاران نهادی در سیاست گذاری مالی شرکت بر مدیریت سود طی عرضه عمومی اولیه سهام است. قلمرو مکانی این تحقیق کلیه شرکت های دارای عرضه عمومی اولیه سهام در بورس اوراق بهادار تهران و قلمرو زمانی سال های بین 1390 تا 1395 بوده است. در این تحقیق، سیاست گذاری مالی (شیوه تقسیم سود و شیوه تأمین مالی) متغیر مستقل و مدیریت سود متغیر وابسته و سرمایه گذاران نهادی متغیر تعدیل گر در نظر گرفته شد. بر اساس روش نمونه گیری هدفمند تعداد 14 شرکت به عنوان نمونه آماری انتخاب شد. به منظور توصیف و تلخیص داده های جمع آوری شده از آمار توصیفی و استنباطی بهره گرفته شده است. نتایج تحقیق نشان داد ضریب برآوردی متغیر شیوه تقسیم سود بر مدیریت سود شرکت برابر با 294/0 است که نشان می دهد بین متغیر شیوه تقسیم سود و مدیریت سود رابطه مثبت و مستقیم وجود دارد؛ یعنی با افزایش سود تقسیمی، مدیریت سود افزایش می یابد. مشارکت سرمایه گذاران نهادی در شیوه تأمین مالی شرکت بر مدیریت سود طی عرضه عمومی اولیه سهام تأثیر دارد. ضریب برآوردی متغیر هم افزایی سرمایه گذاران نهادی شیوه تأمین مالی بر مدیریت سود برابر با 666/1- است که نشان می دهد سرمایه گذاران نهادی رابطه مثبت بین شیوه تأمین مالی و مدیریت سود را خنثی می کنند.