مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
۱۳۳.
۱۳۴.
۱۳۵.
۱۳۶.
۱۳۷.
۱۳۸.
۱۳۹.
۱۴۰.
مدیریت سود
حوزه های تخصصی:
در اکثر کشورها، بخش عمده ای از منابع درآمدی دولت از طریق مالیات تأمین می-شود. ایجاد ساختار مناسب، چه از نظر تدوین قوانین و مقررات مالیاتی و چه از نظر سازمانی، برای فرآیند مالیات ستانی بر مبنای علمی و متکی بر عدالت ضروری است. نظام مالیاتی مطلوب نظامی است که دارای بیشترین آثار اقتصادی مطلوب و مساعد باشد. با توجه به نگرانی در مورد وضعیت مالیاتی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار و نیز انگیزه مدیریت در هموارسازی سود جهت تطبیق آن با وضعیت مالیاتی، در این پژوهش به مطالعه ی رابطه ی انطباق مالیاتی و مدیریت سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران شامل ۲۳۶ شرکت بین سال های ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۴ پرداخته شده است. با استفاده از مدل های مدیریت سود جونز تعدیل شده و کاسنیک، نتایج حاصل از آزمون های انجام شده نشان می دهد که بین انطباق مالیات دفتری با مدیریت سود رابطه ی معنادار و مثبتی دارد. به همین جهت، فرضیه انطباق مالیاتی و مدیریت سود قابل پذیرش است
تأثیر هزینه های نمایندگی بر رابطه بین کیفیت کنترل های داخلی و مدیریت سود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۴
65 - 87
حوزه های تخصصی:
طبق بیانیه سازمان بورس اوراق بهادار تهران، گزارش نقاط ضعف با اهمیت کنترل های داخلی و طراحی یک سیستم کنترل داخلی اثربخش جهت پیشبرد اهداف خرد و کلان شرکت، دارای اهمیت است. هدف این نوشتار، بررسی اثر هزینه های نمایندگی بر رابطه بین کیفیت کنترل های داخلی و مدیریت سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. ازاین رو، داده های استخراج شده از 96 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، طی سال های 1389 تا 1395 (در مجموع 672 مشاهده) از طریق الگوی رگرسیون با استفاده از داده های ترکیبی مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که هزینه های نمایندگی رابطه میان کیفیت کنترل های داخلی و مدیریت سود شرکت ها را تعدیل می نماید. بین کیفیت کنترل های داخلی و مدیریت سود شرکت ها در شرایط عدم وجود هزینه های نمایندگی رابطه معکوس وجود دارد. این ارتباط معکوس در شرایط وجود هزینه های نمایندگی تشدید می گردد چرا که کیفیت کنترل های داخلی از طریق کاهش در هزینه های نمایندگی نیز بر مدیریت سود شرکت ها اثرگذار است.
چسبندگی هزینه و مدیریت سود با تمرکز بر انگیزه های مدیریتی در صنعت سیمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۵
129 - 151
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش بیان می کند که چسبندگی هزینه و هموارسازی سود، به عنوان رویدادهایی ناشی شده از انگیزه های مدیریت در صنعت سیمان هستند. دلیل انتخاب صنعت سیمان ماهیت خاص هزینه ها و بهای تمام شده سیمان است که می تواند با تأثیرگذاری بر انگیزه های مدیران منجر به مدیریت سود توسط آنها شود.<br /> روش: این پژوهش از نوع پژوهش های آزمایشی توصیفی و مربوط به داده های مالی سال 1385 الی 1394 است و با فرض اینکه مدیران مشغول در صنعت سیمان به دلیل مواجه شدن با مازاد عرضه بر تقاضای سیمان طی سال های مورد مطالعه در بازار داخل، مستعد یکسری از رفتارهای تحریفی در گزارشگری مالی بوده اند، به بررسی رابطه موجود بین چسبندگی هزینه و هموارسازی سود در این صنعت می پردازد.<br /> یافته ها: برخلاف پیشینه تحقیق، نتایج به دست آمده از آزمون فرضیه ها نشان داد که رابطه منفی و معناداری بین چسبندگی هزینه و هموارسازی سود در صنعت سیمان وجود ندارد.<br /> نتیجه گیری: چون واکنش نامتقارن هزینه ها بر تغییر فعالیت ها مانع گزارش هموارسازی سود می شود، انتظار می رود که همبستگی منفی بین این دو رویداد مدیریتی وجود داشته باشد. اما به دلیل شرایط خاص صنعت سیمان این رابطه مشاهده نشد.
بررسی رابطه بین محدودیت در پتانسیل فرصت طلبی مدیران و زبان بدبینانه در گزارشگری مالی
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، تعیین رابطه بین محدودیت در پتانسیل فرصتطلبی مدیران و زبان بدبینانه در گزارشگری مالی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراقبهادار تهران می باشد که طی سال های 1391 الی 1395 در بورس اوراق بهادار تهران حضور داشته اند و بر اساس روش حذف سیستماتیک تعداد 153 شرکت به عنوان نمونه آماری انتخاب گردیده است. در این تحقیق، مدیریت سود، محافظه کاری سود، توان حاکمیت شرکتی، مولفه های هدایت تحلیلگران، متغیر مستقل و زبان بدبینانه در گزارشگری مالی، متغیر وابسته در نظر گرفته شده است. تحقیق حاضر در زمره تحقیقات کاربردی قرار دارد، از لحاظ روش نیز در دسته تحقیقات همبستگی محسوب می گردد. برای جمع آوری داده ها و اطلاعات، از روش کتابخانه ای و در بخش داده ها از مراجعه به صورت های مالی، یادداشت های توضیحی و ماهنامه بورس اوراق بهادار استفاده شده است. به منظور توصیف و تلخیص داده های جمع آوری شده از آمار توصیفی و استنباطی بهره گرفته شده است. به منظور تحلیل داده ها ابتدا پیش آزمون های ناهمسانی واریانس، آزمون F لیمر، آزمون هاسمن و آزمون جارک– برا و سپس از آزمون رگرسیون چند متغیره برای تأیید و رد فرضیه های تحقیق از نرم افزار Eviews استفاده گردیده است. نتایج نشان داد که محدودیت در پتانسیل فرصتطلبی مدیران مشتمل بر دستکاری سود توسط مدیران، محافظه کاری سود، توان حاکمیت شرکتی و مولفههای هدایت تحلیلگران ﺑﺮ زبان بدبینانه در گزارشگری مالی تاثیر معنادار دارد.
رابطه مدیریت سود و چرخه های کسب سود در شرکت ها
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت و جایگاه مدیریت سود در بین متغیرهای مالی و حسابداری و اثری که این متغیر می تواند بر تصمیمات سرمایه گذاران و میزان سرمایه گذاری آنها داشته باشد، در پژوهش حاضر به بررسی این متغیر پرداخته شد است. در واقع هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی رابطه مدیریت سود و چرخه های کسب سود در شرکت ها می باشد. برای این منظور، دوره های اقتصادی با استفاده از شاخص رشد تولید ناخالص داخلی به دو دوره رونق و رکود تفکیک شده و رابطه بین این دوره های اقتصادی با میزان مدیریت سود شرکت ها که با استفاده از مدل دی آنجلو اندازه گیری شد، مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره 9 ساله بین سال های 1387 الی 1395 می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری حذف سیستماتیک، تعداد 82 شرکت و در مجموع 738 سال-شرکت مورد بررسی قرار گرفت. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها در گروه پژوهش های توصیفی – پس رویدادی قرار دارد که برای بررسی فرضیه ها از مدل های رگرسیونی خطی چندمتغیره با استفاده از نرم افزار8 Eviews و روش داده های تلفیقی بهره گرفته شد. نتایج حاصل از بررسی فرضیه ها نشان می دهد که بین دوران رونق و رکود چرخه کسب و کار و مدیریت سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. بنابراین، می توان نتیجه گرفت شرکت ها فارغ از دوره های اقتصادی مختلف، تمایل به دستکاری سود صورت های مالی دارند.
بررسی رابطه بین معاملات با اشخاص وابسته باکیفیت افشا، مدیریت سود و سودآوری در شرکت های بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال هفتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۸
71 - 94
حوزه های تخصصی:
معاملات با اشخاص وابسته یکی از عواملی است که موجب کاهش ارزش شرکت در بازار سرمایه می شود. اگر چه تمام معاملات با اشخاص وابسته فرصت طلبانه نیستند، اما نگرش غالب این است که از عوامل تأثیرگذار بر ریسک می باشند و سرمایه گذاران، قبل از انجام سرمایه گذاری برای آن اهمیت زیادی قائل می شوند. هدف از انجام این تحقیق تعیین رابطه بین "معاملات با اشخاص وابسته"با"رتبه افشاء"، " مدیریت سود" و"سودآوری" است. ب ر اس اس مس ئله نمایندگی، به دلیل جدایی مالکیت از مدیریت و وجود تضاد منافع بین این دو، معاملات با اشخاص وابسته می تواند موجب کاهش کیفیت افشا و ازدست رفتن ثروت سهامداران شود و مدیر برای س رپوش گذاش تن روی این انتقال ثروت، ممکن است به مدیریت سود اقدام کند. بنابراین در پژوهش حاضر از معاملات با اشخاص وابسته، به منزله متغیر مستقل و از معیار اق لام تعه دی اختی اری، در جایگ اه متغی ر وابسته استفاده شده است در این پژوهش تعداد 112 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی1390- 1394 بررسی شده است. جهت آزمون فرضیه ها از مدل رگرسیونی خطی چند گانه استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد، که بین"معاملات با اشخاص وابسته" با "رتبه افشاء" رابطه منفی و با " مدیریت سود" رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. اما نتایج تحقیق وجود ارتباط معنادار بین معامله با اشخاص وابسته و سودآوری را تأیید نکرده است
شفافیت افشا در خصوص فعالیت در ارزش گذاری حسابهای ذخیره ای و مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۹
211 - 237
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی شفافیت افشا در خصوص فعالیت در ارزش گذاری حساب های ذخیره ای و مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی بوده است. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و به لحاظ روش توصیفی از نوع همبستگی و از جمله تحقیقات پس رویدادی می باشد. جامعه آماری تحقیق را کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1390 تا 1394 تشکیل می دهند که تعداد 125 شرکت به روش نمونه گیری حذفی سیستماتیک در طول دوره تحقیق به عنوان نمونه آماری انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفت. داده های تحقیق از صورت های مالی شرکت ها استخراج گردیده و با استفاده از مدل های رگرسیونی به روش داده های ترکیبی با استفاده از نرم افزار ایویوز 7 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان داد که افشای شفاف حساب های تعهدی تاثیر معکوس و معناداری بر روی تحریف اقلام تعهدی اختیاری شرکت دارد. همچنین نتایج نشان داده که اندازه مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی در شرکت هایی که حساب های ذخیره ای را در صورت های مالی و یادداشت های همراه و یا گزارش هیئت مدیره به مجمع ارائه می کنند، نسبت به شرکت هایی که این اطلاعات را افشا نمی نمایند؛ تفاوت معناداری ندارند
مدیریت، مدیریت نوشتار و مدیریت سود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۰
21 - 52
حوزه های تخصصی:
فصاحت و بلاغت استفاده شده در توصیف ها، برای درک اطلاعات کمّی حائز اهمیت است. با این وجود، هنگامی که انگیزه های نمایندگی وجود دارد، کلام استفاده شده در متن های توصیفی می تواند خواننده را فریب داده و بصورت راهبردی و نه برای اهداف اطلاع رسانی استفاده شود. مدیریت نوشتار یا مدیریت لحن نوشتار عبارت است از انتخاب لحن نوشتار در متن های کیفی به گونه ای که با اطلاعات کمّی همراه آن منطبق نباشد. مدیریت نوشتار می تواند با اهدافی مشابه مدیریت سود به نحوی فرصت طلبانه و به منظور دستکاری ادراک استفاده کنندگان از اطلاعات بنیادی شرکت استفاده شود. مدیریت نوشتار علاوه بر اینکه به باور پذیر شدن ارقام کمک می کند، قادر است از طریق انتقال بار مثبت، بر ادراک استفاده کنندگان موثر باشد. هدف نخست تحقیق حاضر بررسی رابطه بین لحن نوشتار و عملکرد مالی است. هدف دیگر تحقیق، آزمون تجربی بکارگیری فرصت طلبانه مدیریت نوشتار بصورت همزمان با مدیریت سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. قلمرو زمانی تحقیق سال های 1386 تا 1393 است. برای آزمون فرضیات تحقیق از همبستگی، تحلیل رگرسیون خطی چندگانه و تحلیل رگرسیون لجستیک استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد بین لحن نوشتار در گزارش هیات مدیره درباره فعالیت و وضع عمومی شرکت با عملکرد مالی شرکت رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. همچنین نتایج نشان می دهد بین مدیریت نوشتار و مدیریت سود رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد و انتظار می رود مدیریت نوشتار و مدیریت سود بصورت همزمان بوسیله شرکت ها استفاده شوند.
مقایسه ابزارهای مدیریت سود در شرکت های بحران زده و شرکت های سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۰
345 - 362
حوزه های تخصصی:
شناخت در مورد دستکاری اطلاعات حسابداری برای کلیه ذی نفعانی که تصمیم های خود را بر مبنای گزارش های سالیانه شرکت ها اتخاذ می کنند، مفید است. از این رو مقایسه ابزارهای مدیریت سود در شرکت های بحران زده و شرکت های سالم هدف این تحقیق قرار گرفته است. بدین منظور با بررسی 312 شرکت بورسی و فرابورسی طی سال های 1385 تا 1394 مشخص شد که هر دو گروه به مدیریت سود می پردازند و با استفاده از آزمون مقایسه میانگین مشخص شد که میزان مدیریت سود در شرکت های بحران زده مالی بیشتر از شرکت های سالم است و شرکت های بحران زده تمایل دارند در سال های قبل از وقوع بحران مالی به میزان بیشتری از ابزارهای مدیریت سود واقعی نسبت به اقلام تعهدی استفاده نمایند. همچنین مشخص شد که با نزدیک تر شدن به وقوع بحران مالی، میزان مدیریت سود در شرکت های بحران زده افزایش معنی داری پیدا نمی کند و با استفاده از آزمون گرنجر مشخص شد که ابزارهای مدیریت سود به صورت متقابل بر همدیگر تأثیر می گذارند.
مدیریت سود و خوانایی گزارشگری مالی: آزمون تجربی رویکرد فرصت طلبانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال هفدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۶۹
۲۱۷-۲۳۰
حوزه های تخصصی:
سرمایة اجتماعی و مدیریت سود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صورت های مالی نقش قابل توجهی در بازار سرمایه ایفا می کنند و از آنجا که مدیران شرکت ها مسئولیت تهیة این اطلاعات را عهده دار هستند، ممکن است با انگیزة دستیابی به سود کوتاه مدت با مدیریت اقلام تعهدی اختیاری اقدام به مبالغه یا پنهان کاری در عملکرد واقعی شرکت کنند. در این پژوهش، رابطة بین سرمایة اجتماعی و مدیریت سود با استفاده از نمونه ای شامل 112 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بین سال های 1386 تا 1390 مورد بررسی قرار گرفته است. روش شناسی به کار گرفته در این تحقیق از نوع همبستگی-پیمایشی می باشد. برای بررسی مدیریت سود از مدل تعدیل شدة جونز استفاده شده است و برای بررسی سرمایة اجتماعی از روش پرسشنامه ای بهره گرفته شده است. در این پژوهش برای تست آزمون فرضیه ها از مدل رگرسیونی خی دو در نرم افزار SPSS استفاده شده است. یافته های پژوهش بیانگر این است که رابطة مثبتی بین سرمایة اجتماعی و مدیریت سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران وجود دارد.
بررسی رابطه بین تغییرات سود با خوانایی گزارش سالانه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
گزارش ها و صورت های مالی، یکی از مهم ترین اجزاء سیستم مدیریت است. وجود اطلاعات مالی شفاف و قابل مقایسه یکی از ارکان اصلی پاسخگویی مدیران اجرایی و از نیازهای اساسی تصمیم گیری اقتصادی است. علیرغم اهمیتی که افراد حرفه ای و قانون گذاران برای شفافیت و طول افشا قائل هستند، فرضیه مدیریت مبهم بیان می کند وقتی عملکرد شرکت ضعیف است مدیران تمایل دارند تا اطلاعات را به صورت مبهم ارائه کنند زیرا ممکن است بازار به اطلاعاتی که به شکل پیچیده ای (ازنظر خوانایی) افشاشده با تأخیر واکنش نشان بدهد. ازاین رو مدیران ممکن است به منظور جلوگیری از تأثیرگذاری اطلاعات بر روی قیمت بازار سهام، اطلاعاتی که نمی خواهند توسط سرمایه گذاران بررسی شود را به شیوه ای پیچید ه تر منتشر کنند. در همین راستا پژوهش حاضر، به بررسی ارتباط بین تغییرات سود با خوانایی گزارش سالانه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. به منظور دستیابی به این هدف یک فرضیه تدوین شده و جهت آزمون این فرضیه، نمونه ای از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار طی سال های1391-1395 انتخاب گردید. یافته های پژوهش حاضر، حاکی از آن است که بین تغییرات سود و خوانایی گزارش سالانه، رابطه ی معنادار وجود دارد.
تاثیر کیفیت حسابرسی بر مدیریت سود واقعی و تعهدی در بورس اوراق بهادار تهران
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مقاله بررسی اثرکیفیت حسابرسی برمدیریت سود واقعی وتعهدی درشرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادرتهران می باشد. به عبارت دیگر دراین مقاله علمی سعی شده است به این سوال پاسخ داده شود که آیابالابودن کیفیت حسابرسی میتوانداعتباربخشی به صورت های مالی راافزایش دهد مدیریت سود برآیند درجه ای از قابلیت انعطاف و اعمال نظری است که مدیران در گزارشگری مالی خود دارند. مدیران ممکن است از این قدرت خود برای مدیریت فرصت طلبانه سود یا انتقال اطلاعات محرمانه درباره عملکرد آتی شرکت استفاده کنند.به طورخاص آن ها می توانندزمان وفعالیت های واقعی درسراسر دوره حسابداری رابه گونه ای تغییردهند که به یک هدف درامدی خاصی دست پیداکنند.
تحلیل تجربی تأثیر حضور سرمایه گذاران نهادی فعال دارای نماینده در هیأت مدیره بر انگیزه های اختیاری مدیران جهت مدیریت سود (فرضیه نظارت کارا یا فرضیه همگرایی استراتژیک؟)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر تحلیل چگونگی تأثیر حضور سرمایه گذاران نهادی فعال بر انگیزه های اختیاری مدیران جهت مدیریت سود در راستای ارزابی جایگاه فرضیه نظارت کارا و فرضیه همگرایی استراتژیک منافع است. مدیریت سود با استفاده از مدل کوتاری و همکاران (2005) برای هر شرکت-سال در صنعت مربوطه طبق الگوی رگرسیون چرخشی ارزیابی گردید. سرمایه-گذاران نهادی به دو شیوه واقعی و برآوردی مورد بررسی قرار گرفتند. سرمایه گذاران نهادی برآوردی با استفاده از مدل لو و همکاران (2017) اندازه گیری شدند. جامعه آماری غربال شده پژوهش شامل تعداد 201 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی سال های ١391تا ١٣٩٥ است. به منظور آزمون فرضیه های پژوهش از مدل های رگرسیونی چندگانه مشتمل بر داده های ترکیبی با اثرات ثابت و روش حداقل مربعات تعمیم یافته استفاده شده است. یافته ها بیانگر این است که سرمایه-گذاران نهادی واقعی تأثیر مثبت و معنی داری بر انگیزه های اختیاری مدیریت سود دارند؛ اما، تأثیر سرمایه گذاران نهادی برآوردی بر انگیزه های اختیاری مدیریت سود معنی دار مشاهده نشد. همچنین سرمایه گذاران نهادی فعال واقعی و برآوردی بر انگیزه های اختیاری مدیریت سود از اثرگذاری معنی داری برخوردار نیستند. شواهد بدست آمده مبنی بر تأثیر سرمایه گذاران نهادی کل بر مدیریت سود حاکی از انطباق نتایج پژوهش حاضر با مبانی مطرح در فرضیه همگرایی استراتژیک منافع است. فرضیه همگرایی منافع بیان می دارد سهامداران نهادی بزرگ اتحاد و پیوستگی استراتژیکی با مدیریت دارند. در چنین شرایطی، سرمایه گذاران نهادی تأثیر افزاینده بر مدیریت سود دارند. این در حالی است که نتایج مربوط به تأثیر سرمایه گذاران نهادی فعال بر مدیریت سود نتوانست شواهدی در تأیید یا رد فرضیه نظارت کارا و فرضیه همگرایی استراتژیک منافع ارائه نماید.
تخصص مالی کمیته حسابرسی و مدیریت سود شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزه های تخصصی:
این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نوع توصیفی – تحلیلی همبستگی است. برای گردآوری داده های مورد نیاز این پژوهش از نرم افزارهای اطلاعاتی ره آورد نوین و همچنین از آرشیو الکترونیکی کتابخانه بورس اوراق بهادار تهران استفاده شده است.لازم به توضیح است که اطلاعات مربوط به تخصص مالی اعضا از سایت بورس اوراق بهادار تهران قسمت حسابرسی شرکت ها گردآوری شده در این قسمت اسامی 219 شرکت بورسی و فرابورسی که کمیته حسابرسی دارند درج گردیده و اطلاعاتی همچون عضو مالی، مستقل اعضای کمیته حسابرسی مشخص گردیده است. در ضمن اطلاعات تکمیلی مربوط به اعضای کمیته حسابرسی در شبکه کدال موجود می باشد (که بعضا ممکن است تغییراتی هم در اواخر سال 1393 در ترکیب اعضا داده شده باشد). برای آزمون فرضیه های پژوهش از تحلیل ضرایب رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش، شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران هستند که بر اساس حذف سیستماتیک و بر اساس شرایطی که بایستی شرکت دارای کمیته حسابرسی باشد تنها 95 شرکت به عنوان نمونه آماری در نظر گرفته شد.داده ها با استفاده از نرم افزار eviwes 9 مورد تجریه و تحلیل قرار گرفتند نتایج نشان داد که تخصص اعضای کمیته حسابرسی بر مدیریت سود واقعی را افزایش و مدیریت سود تعهدی را کاهش خواهد داد.
بررسی رابطه تجدید ارائه های صورت های مالی ناشی از مدیریت سود و مدیریت جریان نقد با اندازه موسسه حسابرسی
حوزه های تخصصی:
از دیدگاه سرمایه گذاران، تجدید ارائه صورت های مالی فقط بیانگر مشکلات عملکرد دوره گذشته نیست بلکه نوعی پیش بینی مشکلات آتی برای شرکت و مدیریت آن نیز محسوب می شود و موجب سلب اطمینان سرمایه گذاران نسبت به اعتبار و شایستگی مدیریت می شود. با این وجود، در حال حاضر تجدید ارائه صورت های مالی در ایران به صورت نسبتا گسترده ای در حال افزایش است (نیکبخت و رفیعی، 1391). در این پژوهش ما رابطه بین اندازه موسسه حسابرسی و تجدید ارائه صورت های مالی را بررسی می کنیم. این پژوهش هم تجدید ارائه جریان غیر نقد ناشی از اقلام تعهدی که بر صورت سود و زیان و ترازنامه اثرگذار است و هم تجدید ارائه ناشی از جریان نقد که بر صورت جریان نقد تأثیرگذار است را بررسی می کند. این پژوهش از نظر هدف کاربردی محسوب می شود و روش انجام آن توصیفی – همبستگی می باشد. نمونه آماری پژوهش حاضر با انتخاب 90 شرکت از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دوره زمانی 5 ساله از سال 1389 تا 1393 انجام شده است. به منظور ارزیابی پارامترهای پژوهش از مدل رگرسیون لجستیک استفاده شده است و با استفاده از نرم افزار Eviews7 اقدام به محاسبه آماره های توصیفی متغیرها به تفکیک برای هر یک از مدل های مورد استفاده در پژوهش کرده و سپس فرضیه های پژوهش با روش های مناسب آماری توسط نرم افزار R.3.1.1 مورد آزمون قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد که رابطه معناداری بین اندازه موسسه حسابرسی و تجدید ارائه صورت های مالی ناشی از مدیریت سود وجود ندارد. بین اندازه موسسه حسابرسی و تجدید ارائه صورت های مالی ناشی از مدیریت جریان نقد نیز رابطه معناداری مشاهده نشد.
مروری بر معیارها و مدل های اندازه گیری کیفیت سود
حوزه های تخصصی:
کیفیت سود یکی از واژگان حسابداری بوده که هیچ گونه اتفاق نظری درخصوص تعریف آن وجود ندارد. کیفیت سود مفهومی است که دارای جنبه های متفاوتی می باشد و از این رو تعاریف مختلف و معیارهای متفاوتی در رابطه با آن مطرح شده اند. پنمن و ژانگ (2002)، کیفیت سود را توانایی سود در نشان دادن عایدات آتی تعریف می کنند. شیپر و وینسنت (2004)، کیفیت سود را مرتبط با سود مورد نظر هیکس می دانند، یعنی از دید آنها کیفیت سود حدی از صداقت است که عایدات گزارش شده در گزارش سود مورد نظر هیکس را نشان دهد. از آنجایی که سود اقتصادی قابل مشاهده نیست، لذا امکان کمی سازی آن وجود ندارد. با توجه به دشواری موجود در تعریف عملیاتی کیفیت سود، از معیارهای مختلفی برای اندازه گیری این سازه استفاده می شود. این مقاله از نوع مروری بوده و هدف از آن بررسی معیارها و مدل های اندازه گیری کیفیت سود می باشد.
تأثیر محدودیت مالی بر ریسک سقوط قیمت سهام با در نظر گرفتن اثر اقلام تعهدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۶
67 - 90
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر محدودیت تأمین مالی بر ریسک سقوط قیمت سهام با در نظر گرفتن اثر اقلام تعهدی برای دوره زمانی 1389 الی 1395 است . روش: روش گردآوری داده ها، روش اسناد کاوی و مراجعه به بانک های اطلاعاتی و روش تحلیل داده ها از نوع استنباطی است؛ نرم افزار به کار رفته برای آماده سازی داده ها و تخمین مدل ها، استتا و ایویوز است. جهت آزمون فرضیه های پژوهش از الگو داده های ترکیبی استفاده شد. یافته ها: نتایج آژمون نشان می دهد که محدودیت تأمین مالی موجب افزایش احتمال ریزش قیمت سهام می گردد. هم چنین تأثیر مثبت بین محدودیت تأمین مالی و احتمال خطر سقوط قیمت سهام با در نظر گرفتن اثر اقلام تعهدی تشدید می گردد. نتیجه گیری: شرکت هایی که با محدودیت تأمین مالی مواجه هستند احتمال انباشت و مخفی سازی اخبار بد توسط مدیران برای دستیابی به منابع مالی افزایش می یابد همچنین مدیران از طریق اقلام تعهدی اقدام به مدیریت سود و مخفی نمودن اخبار بد می نمایند.
بررسی توانایی سیستم حسابداری شرکت در ارائه اطلاعات قابل مقایسه و مدیریت سود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۶
91 - 113
حوزه های تخصصی:
هدف: با توجه به اینکه سود، یکی از مهم ترین عوامل مؤثر بر تصمیم گیری های اقتصادی است، مدیران شرکت ها ممکن است به منظور نشان دادن ثبات در بهبود و کارایی اقدام به مدیریت سود نمایند. مدیران می توانند سود را از طریق انتخاب اقلام تعهدی اختیاری و یا از طریق تنظیم فعالیت های واقعی شرکت دستکاری کنند. اگر سیستم حسابداری یک شرکت و نتایج آن قابلیت مقایسه بالایی داشته باشد، منجر به کاهش انگیزه مدیران برای رفتار فرصت طلبانه مدیریت سود می شود و در نتیجه، استفاده کنندگان بیرونی می توانند عملکرد اقتصادی واقعی شرکت را با دقت بیش تری بررسی کنند. هدف از انجام این پژوهش، بررسی رابطه بین قابلیت مقایسه ارقام حسابداری، مدیریت سود حسابداری و مدیریت سود واقعی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. روش: این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت، همبستگی است. به منظور دستیابی به هدف پژوهش، تعداد 122 شرکت از میان شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1390 تا 1394 به روش نمونه گیری حذف سیستماتیک انتخاب و به عنوان نمونه اصلی در نظر گرفته شد. به منظور بررسی روابط بین متغیرها از رگرسیون چندمتغیره استفاده گردید. یافته ها: نتایج پژوهش بیانگر آن است که، زمانی که سیستم حسابداری شرکت، ارقام قابل مقایسه تری ارائه می دهد، مدیریت سود حسابداری شرکت کاهش می یابد و بنابراین مدیران جهت مدیریت سود به دستکاری فعالیت های واقعی می پردازند که این عمل منجر به افزایش مدیریت سود واقعی می شود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصل از تحقیق، به مدیران شرکت ها پیشنهاد می شود به ویژگی قابلیت مقایسه صورت های مالی به دلیل نقش آن در مدیریت سود، توجه بیشتری داشته باشند.
بررسی نقش تعدیل گر کیفیت حسابرسی بر ارتباط بین اثربخشی کمیته حسابرسی و مدیریت سود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال نوزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۷۴
107-126
حوزه های تخصصی:
رسوایی اخیر شرکت های بزرگ موجب نگرانی عمومی در یکپارچگی اطلاعات منتشرشده در بازار سرمایه و عملکرد اخلاقی در فرایند گزارشگری مالی شده است. کمیته حسابرسی به عنوان یکی از کمیته های فرعی از هیئت مدیره و جزئی ضروری از ساختار اثربخش کنترل داخلی شرکت به حساب آمده و همچنین وظیفه بااهمیتی از طرف سهامداران جهت نظارت بر فرایند گزارشگری مالی و حسابرسی داخلی و همچنین حسابرسی مستقل دارد. لذا بر پایه این استدلال، هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیلی کیفیت حسابرسی بر ارتباط بین اثربخشی کمیته حسابرسی و مدیریت سود است. جامعه آماری پژوهش، متشکل از 96 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی بازه زمانی 1391 الی 1395 است. جهت آزمون فرضیات پژوهش از مدل رگرسیونی چند متغیره استفاده شده است. نتایج بدست آمده از فرضیات پژوهش نشان می دهد که هنگامی که یک کمیته حسابرسی اثربخش با یک حسابرس متخصص در صنعت در تعامل هستند، احتمال کاهش مدیریت سود وجود دارد. همچنین نتایج حاکی از آن است که اثر تعدیل گر اندازه موسسه حسابرسی بر اثربخشی کمیته حسابرسی و مدیریت سود تأثیر معناداری دارد. و بنابر نتایج بدست آمده از فرضیه سوم نشان م یدهد که هنگامی که یک کمیته حسابرسی اثربخش با دوره تصدی حسابرس در تعامل است احتمال کاهش مدیریت سود وجود دارد.