مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۸۱.
۱۸۲.
۱۸۳.
۱۸۴.
۱۸۵.
۱۸۶.
۱۸۷.
۱۸۸.
۱۸۹.
۱۹۰.
۱۹۱.
۱۹۲.
۱۹۳.
۱۹۴.
۱۹۵.
۱۹۶.
۱۹۷.
۱۹۸.
۱۹۹.
۲۰۰.
مسئولیت پذیری
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین تفاوت عامل های شخصیتی دبیران ریاضی موفق و ناموفق صورت گرفت. این پژوهش از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه این پژوهش، شامل دبیران ریاضی موفق و ناموفق شهر تبریز بود که به صورت هدفمند در نواحی پنج گانه آموزش و پرورش تبریز ، تعداد 100 نفر (50 نفر از هر گروه) انتخاب و به سیاهه ی بازنگری شده ی شخصیتی نئو (NEOPI-R) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس چندمتغیره تحلیل شد. نتایج نشان داد که دو گروه مورد مطالعه در ترکیب متغیرهای مورد مطالعه با یکدیگر تفاوت معنی دار داشته و در عامل های شخصیتی برونگرایی، گشودگی، توافق پذیری و مسئولیت پذیری، میانگین دبیران موفق، بیشتر از دبیران ناموفق و در مؤلفه ی روان رنجورخویی، میانگین این گروه کمتر از دبیران ناموفق است. مبتنی بر یافته ها، برونگرایی، گشودگی، توافق پذیری و مسئولیت پذیری می توانند از مسیر فعال بودن، قاطعیت، نوع دوستی، خوش قلبی، کنجکاوی ذهنی و استقلال، اجتماعی بودن و وظیفه شناسی زمینه موفقیت دبیران را فراهم می آورند و روان رنجوری بواسطه خشم و خصومت و ناپایداری به موقعییت دبیران آسیب وارد می کند. نتیجه اینکه این پژوهش در هنگام گزینش دبیران توجه به عامل های شخصیتی مثبت و منفی ضروری می نماید.
طراحی و اعتباریابی الگوی مطلوب مسئولیت پذیری دینی دانش آموزان در برنامه درسی دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۰ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۵
365 - 381
حوزه های تخصصی:
مسئولیت پذیری یکی از اهداف فرهنگی و اجتماعی مهم تعلیم و تربیت است که در آموزه های دین اسلام نیز بر آن تأکید شده است. هدف مهمی که آموزش وپرورش برای تربیت نسل های آینده دارد، نهادینه نمودن مسئولیت پذیری افراد است تا مسئولیت های مختلف را در زندگی خود در ابعاد جامعه، خانواده و خود ایفا نمایند. هدف اصلی تحقیق حاضر طراحی و اعتباریابی الگوی مطلوب مسئولیت پذیری دانش آموزان در برنامه درسی دوره ابتدایی است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش آمیخته از نوع اکتشافی است که برای طراحی الگوی مطلوب، از روش کیفی و برای اعتباریابی الگوی پیشنهادی از روش کمی استفاده شد. جامعه آماری برای طراحی الگوی مطلوب، پیشینه تحقیقات داخلی و خارجی، مبانی نظری، تجربیات جهانی و الگوهای موجود در زمینه پژوهش و همچنین مصاحبه نیمه ساختاریافته با 15 نفر از متخصصان برنامه ریزی درسی و برای اعتبارسنجی الگوی مطلوب، متشکل از متخصصان برنامه ریزی درسی با ملاک هایی مانند مدرک تحصیلی PhD، دارای تجربه عملی و همچنین تألیف مقالات و کتب در زمینه پژوهش بود. نمونه گیری نظری از نوع هدفمند و ملاک محور بود. ابزار گردآوری اطلاعات برای طراحی الگوی مطلوب با استفاده از الگوی اکر و برای اعتباریابی الگوی پیشنهادی پرسشنامه بود. روش تجزیه وتحلیل یافته ها توصیفی- تحلیلی استنتاجی بوده و از روش سنتزپژوهی و آزمون t تک نمونه ای استفاده شد. بر اساس مصاحبه حضوری از افراد موردنظر، طبق عناصر ده گانه اکر از نتایج مصاحبه حضوری انجام یافته، کدگذاری باز- کدگذاری محوری- کدگذاری انتخابی صورت گرفت و تحلیل محتوای کیفی با توجه به نظریه اکر با نتیجه گیری و به دست آمدن مؤلفه های مسئولیت پذیری بر اساس مبانی نظری، مکتوب و پیشینه تحقیق به دست آمد. سپس با توجه به عناصر ده گانه اکر سنتزپژوهی انجام شد. در نهایت یافته ها نشان می دهد که الگوی مطلوب برنامه درسی مسئولیت پذیری بر اساس مبانی نظری و برنامه درسی متشکل از سه بخش ابعاد (اجتماعی، اخلاقی، قانونی، محیط زیست و سیاسی)، مقوله های اصلی (شناختی، عاطفی (احساسی)، خلاقیت و مهارت)، و عناصر ده گانه اکر است که از نظر صاحب نظران و متخصصان و کارشناسان برنامه ریزی درسی نتایج آزمون تی تک نمونه های ارزیابی اعتبار درونی الگوی طراحی شده نشان داد که نظر متخصصان مربوط به ارزیابی با سطح معنی داری 001/0 و در سطح آلفای 01/0 به طور معنی داری بیشتر از حد وسط بوده است (01/0>P) معتبر تشخیص داده شد؛ بنابراین در این پژوهش تلاش شد طراحی الگوی مناسب برای برنامه درسی مسئولیت پذیری دانش آ موزان به نحوی انجام گیرد که اجزای آن با یکدیگر تعامل لازم را داشته و الگوی مذکور بتواند در زمان اجرا، نتایج کاربردی لازم را ارائه نماید و در نهایت با اعتبارسنجی الگوی پیشنهادی متخصصان بیان نمودند که با توجه به الگوی برنامه درسی به ویژه در برنامه درسی مسئولیت پذیری دانش آ موزان بین حوزه های موردمطالعه و عناصر برنامه درسی ارتباط منطقی وجود دارد.
اثربخشی واقعیت درمانی گروهی مبتنی بر تئوری انتخاب بر مسئولیت پذیری، منبع کنترل، و کاهش دوز داروهای آگونیست در افراد وابسته به مواد تحت درمان نگهدارنده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۵
۲۵۴-۲۲۷
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی واقعیت درمانی گروهی مبتنی بر تئوری انتخاب بر مسئولیت پذیری، منبع کنترل و کاهش دوز داروهای آگونیست در افراد وابسته به مواد تحت درمان نگهدارنده بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون، و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل همه مراجعه کنندگان به مراکز درمان اعتیاد شهر اردکان در سال 1399 بود که 16 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. واقعیت درمانی گروهی مبتنی بر تئوری انتخاب در 10 جلسه 90 دقیقه ای با فراوانی یک جلسه در هفته بر روی گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با استفاده از مقیاس مسئولیت پذیری روان شناختی، مقیاس منبع کنترل، و میزان دوز تجویزی داروهای آگونیست در پرونده درمانی آزمودنی ها، جمع آوری و با روش تحلیل واریانس مکرر تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد واقعیت درمانی گروهی مبتنی بر نظریه انتخاب، بر بهبود مسئولیت پذیری، منبع کنترل، و کاهش دوز مصرف داروهای آگونیست افراد وابسته به مواد تحت درمان نگهدارنده اثربخش بود. نتیجه گیری: این پژوهش، حمایتی تجربی برای مداخله موردنظر جهت بهبود منبع کنترل، مسئولیت پذیری، و کاهش دوز مصرفی افراد وابسته به مواد تحت درمان نگهدارنده فراهم می کند.
اثربخشی قصه گویی به روش هدفمند بر ارزش های زندگی ( مسئولیت پذیری – احترام ) و قضاوت اخلاقی کودکان دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قصه گویی به عنوان ابزاری جهت انتقال پیام های اخلاقی و رفتاری در جوامع گوناگون محسوب می گردد. پژوهش حاضر با هدف آموزش قصه گویی به روش هدفمند بر ارزش های زندگی (مسئولیت پذیری -احترام) و قضاوت اخلاقی کودکان دبستانی انجام شد. پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر دبستانی شهر رشت در سال تحصیلی1396-1395 بودند. نمونه شامل 30 نفر (۱۵ نفر گواه، 15 نفر آﺯمایش) بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به پرسشنامه های مسئولیت پذیری، احترام (آرن و همکاران 1993) و ﻗﻀﺎوت اﺧﻼﻗﯽ لنیک و کیل (2005) پاسخ دادند. سپس 8 جلسه مداخله برای گروه آزمایش انجام و گروه گواه آموزشی نگرفت. پس از اتمام جلسات مجدداً پرسشنامه های مذکور مجددا برای هر دو گروه تکمیل شد. نتایج بدست آمده با استفاده از شاخص های آماری تحلیل کوواریانس نشان داد آموزش قصه گویی به روش هدفمند بر ارزش های زندگی (مسئولیت پذیری -احترام) و قضاوت اخلاقی موثر بوده است (001/0 >P). از این رو می توان از قصه گویی به عنوان یک روش آموزشی غیرمستقیم و متناسب با دنیای کودکی به صورت آزاد با روش های از پیش تعیین شده با توجه به آموزه خاص و هدفمند اخلاقی بهره گرفت.
رابطه سبک های فرزندپروری والدین با تعارض والد-نوجوان و مسؤولیت پذیری در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی رابطه سبک های فرزندپروری والدین با تعارض والد-نوجوان و مسئولیت پذیری در نوجوانان انجام گرفت. روش پژوهش پیش رو، توصیفی-همبستگی بود و جامعه آماری آن را کلیه نوجوانان مراجعه کننده به مرکز مشاوره و مددکاری فرماندهی انتظامی استان همدان که 250 نفر بودند، تشکیل دادند که از این جامعه، به شیوه نمونه گیری تصادقی ساده، 112 نفر، شامل 56 پسر و 56 دختر برگزیده شدند. به منظور گردآوری داده های مورد نیاز، از ابزار پرسشنامه استفاده گردید. یافته ها نشان داد که میزان بالای کیفیت سبک های فرزندپروری والدین با تعارض والد-نوجوان پایین نوجوانان و میزان بالای کیفیت سبک های فرزندپروری والدین با مسئولیت پذیری بالای نوجوانان همبستگی دارد.
مقایسه اثربخشی بسته درمان پذیرش و تعهد واقعیت گرا و درمان شناختی رفتاری بر اهمال کاری و مسئولیت پذیری دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی بسته درمان پذیرش و تعهد واقعیت گرا در مقایسه با درمان شناختی رفتاری بر اهمال کاری و مسئولیت پذیری دختران نوجوان بود. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه و پیگیری دو ماهه بود؛ و جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان دختر متوسط دوم ناحیه 5 اصفهان در سال 1400 بود که پس از غربالگری با پرسشنامه فرسودگی تحصیلی 45 دختر نوجوان به شیوه در دسترس انتخاب و در گروه آزمایشی بسته درمان پذیرش و تعهد واقعیت گرا (15 دختر)، گروه آزمایشی درمان شناختی رفتاری (15 دختر) و گروه گواه (15 دختر) به صورت تصادفی جایگزین شدند. گروه آزمایشی بسته درمان پذیرش و تعهد واقعیت گرا محقق ساخته و گروه آزمایشی درمان شناختی رفتاری به مدت هشت جلسه 90 دقیقه ای قرار گرفتند و گروه گواه هیچ مداخله ای را دریافت نکردند؛ هر سه گروه به پرسشنامه اهمال کاری تاکمن (1991) و مسئولیت پذیری کالیفرنیا (1951) در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری پاسخ دادند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس مختلط اندازه های مکرر تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد بسته درمان پذیرش و تعهد واقعیت گرا بر نمره اهمال کاری (09/8=F، 007/0 =P) و مسئولیت پذیری (40/9=F، 004/0 =P) و مداخله شناختی رفتاری بر نمره اهمال کاری (51/5=F، 024/0 =P) و مسئولیت پذیری (11/9=F، 005/0 =P) مؤثراست و این تأثیر در مرحله پیگیری پایدار بود. نتیجه گیری: نتایج پژوهش شواهدی را پیشنهاد می کند که مداخله بسته درمان پذیرش و تعهد واقعیت گرا محقق ساخته و درمان شناختی رفتاری برای افزایش مسئولیت پذیری و کاهش اهمال کاری در نوجوانان روش مناسبی است.
کسب و کارهای مسئولانه: سنجش سطح مسئولیت پذیری زیست محیطی صاحبان اقامتگاه های بوم گردی، مطالعه موردی: خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی و توسعه گردشگری سال هشتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۱
115 - 132
حوزه های تخصصی:
صاحبان اقامتگاه های بوم گردی به عنوان متولیان اصلی امر گردشگری مسئولیت های زیادی در کسب و کار و ارائه خدمات منطبق با استانداردهای زیست محیطی به گردشگران دارند. بر این اساس هدف این مطالعه بررسی مسئولیت پذیری زیست محیطی صاحبان اقامتگاه های بوم گردی روستایی می باشد. بنابراین جامعه آماری در پژوهش حاضر 27 صاحب اقامتگاه بوم گردی در استان خراسان رضوی می باشد. پژوهش از نظر هدف کاربردی و به لحاظ روش انجام توصیفی تحلیلی است. نتایج نشان داد که بطور کلی مسئولیت پذیری زیست محیطی در بین صاحبان اقامتگاه های بوم گردی مورد مطالعه از سطح ایده آلی(بالاتر از سطح متوسط 3) برخوردار است. بر اساس نتایج t دو نمونه ای مشخص شد توجه صاحبان اقامتگاه ها به روستاییان نسبت به گردشگران بیشتر بوده است. همچنین بر طبق آزمون همبستگی مشخص شد بین مسئولیت پذیری زیست محیطی و میزان اشتغال ایجاد شده، درآمد، تعداد گردشگران و درجه اقامتگاه ارتباط معنادار وجود دارد. در نهایت در آزمون رگرسیون خطی مشخص شد که متغیرهای سن، تحصیلات و سطح درآمد صاحبان اقامتگاه های بوم گردی بر میزان مسئولیت پذیری زیست محیطی آن ها اثرگذار بوده است.
اثربخشی آموزش تنظیم هیجان به مادران بر احساس تنهایی و مسئولیت پذیری نوجوانان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
احساس تنهایی می تواند نوجوانان را در معرض انواع مشکلات عاطفی، هیجانی و رفتاری قرار دهد، همچنین تقویت رفتار مسئولانه از شاخص های انسان سالم است در نوجوانان ضرورت دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش مدیریت هیجان به مادران بر احساس تنهایی و مسئولیت پذیری فرزندان نوجوان دختر انجام گرفت. روش پژوهش نیمه تجربی و در قالب یک طرح پیش آزمون- پس آزمون همراه با پیگیری گروه کنترل انجام شد. تمامی مادران و فرزند دخترشان که در سال تحصیلی 401-1400، در آموزشگاه مقطع متوسطه اول حضرت نرجس منطقه ۶ شهر تهران مشغول به تحصیل بودند، جامعه مورد نظر پژوهش حاضر را تشکیل دادند. نمونه مورد نظر شامل 20 مادر از جامعه مورد نظر بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار پژوهش مقیاس مسئولیت پذیری کالیفرنیا (1951) و مقیاس احساس تنهایی راسل (1978)، بود که توسط دانش آموزان در سه مرحله اندازه گیری، تکمیل شد. آموزش مدیریت هیجان به مادران گروه آزمایش بر اساس مدل گراس در هشت جلسه ارائه شد، اما گروه کنترل در طی این دوره هیچ مداخله ای دریافت نکردند. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که تأثیر آموزش مدیریت هیجان به مادران بر احساس تنهایی و مسئولیت پذیری نوجوانان در مرحله پس آزمون معنادار بوده است (05/0>P). اما در مرحله پیگیری معنادار نبود (05/0<P). از نتایج پژوهش حاضر می توان جهت آموزش تنظیم هیجان در راستای کاهش احساس تنهایی و افزایش مسئولیت پذیری فرزندان نوجوان استفاده کرد.
اعتباریابی ابزار شاخص های اخلاق رسانه-ای در برنامه های ورزشی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر اعتباریابی ابزار شاخص های اخلاق رسانه ای در برنامه های ورزشی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران بود. جامعه آماری این تحقیق(350 نفر)، نخبگان مدیریت ورزشی شامل اعضای هیأت علمی رشته تربیت بدنی گرایش مدیریت ورزشی دانشگاه های وزارت علوم، بود و نمونه گیری به صورت تصادفی و تعداد نمونه(180 نفر) بر اساس جدول مورگان تعیین شد. داده ها بر اساس سه پرسشنامه صداقت، عدالت و مسئولیت پذیری می باشد و روایی آن به صورت سازه ای مورد تایید و پایایی آن نیز بر اساس آلفای کرونباخ مورد تایید واقع شده است. نتایج بیانگر آن بود که متغیر صداقت بر اخلاق رسانه ای برنامه های ورزشی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران با ضریب تاثیر 44/0 و مقدار 71/4=T ، عدالت بر اخلاق رسانه ای برنامه های ورزشی با ضریب تاثیر 13/0 و مقدار 84/2=T و مسئولیت پذیری بر اخلاق رسانه ای برنامه های ورزشی با ضریب تاثیر 91/0 و مقدار 65/7=T اثرگذار بوده است. بر این اساس، متغیر مسئولیت پذیری بر اخلاق رسانه ای برنامه های ورزشی با ضریب تاثیر 91/0بیشترین میزان و متغیر عدالت بر اخلاق رسانه ای برنامه های ورزشی با ضریب تاثیر 13/0 کمترین میزان بوده است. نتایج پژوهش حاکی از اعتبار درونی و بیرونی ابزار شاخص های اخلاق رسانه ای و اثر معنادار آن در برنامه های ورزشی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران می باشد.
ارتباط بین رمانتیک بودن و احساس مسئولیت با عملکرد بالینی دانشجویان پرستاری دانشگاه آزاد اسلامی واحد دزفول
عملکرد بالینی دانشجویان پرستاری، همیشه موردتوجه بوده و کیفیت آن به علم پرستاری اعتبار می بخشد، عوامل مختلفی مانند رمانتیک بودن و احساس مسئولیت بر عملکرد بالینی تأثیرگذار است، لذا هدف کلی این پژوهش تعیین رابطه بین رمانتیک بودن و احساس مسئولیت با عملکرد بالینی دانشجویان پرستاری آن ها می باشد. در این مطالعه توصیفی مقطعی از 165 دانشجوی پرستاری دانشگاه آزاد اسلامی واحد دزفول به صورت سرشماری نمونه گیری صورت گرفت. داده ها از طریق 3 پرسشنامه استاندارد رمانتیک بودن، مقیاس مسئولیت پذیری (CPI-RE) و عملکرد بالینی گردآوری شدند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-16 و آزمون های توصیفی تحلیلی،t مستقل، آنوا و ضریب همبستگی پیرسون انجام شد. میانگین سنی افراد شرکت کننده در مطالعه 1/46±21/13 بود. میانگین نمره رمانتیک بودن 16/98±96/73 و مسئولیت پذیری 4/29±22/59 و عملکرد بالینی دانشجویان پرستاری 1/4±58/23% بود. میان رمانتیک بودن با عملکرد بالینی ارتباط مثبت و معنی دار (0/29=r،0/05>P) و بین مسئولیت پذیری با عملکرد بالینی ارتباط مثبت و معنی داری یافت شد (0/31= r، 0/05>P)؛ اما بین رمانتیک بودن و مسئولیت پذیری ارتباط معنی داری مشاهده نشد (0/05<P). با توجه به یافته های مطالعه ی حاضر سطح مسئولیت پذیری و رمانتیک بودن فرد می تواند عملکرد بالینی را پیش بینی کند. بدین صورت که هر چه سطح این متغیرها افزوده شود، کیفیت عملکرد بالینی ارتقا می یابد؛ بنابراین پیشنهاد می شود که متولیان آموزش این رشته تقویت روحیه مسئولیت پذیری، صمیمیت و نوع دوستی را از طریق آموزش های صحیح و بالا بردن کیفیت خدمات رسانی در دستور کار قرار دهند.
شناسایی عوامل شناختی و رفتاری مؤثر بر برنامه درسی با تأکید بر مسئولیت پذیری در دانش آموزان
مقدمه: احساس مسئولیت یک مهارت مفید برای دانش آموزان برای حفظ دستاوردهای مادام العمر است. هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل شناختی و رفتاری مؤثر بر برنامه درسی با تأکید بر مسئولیت پذیری در دانش آموزان انجام شد. روش: طرح پژوهش از نوع کیفی-کمی آمیخته اکتشافی بود. جامعه آماری شامل تمامی متخصصان برنامه ریزی درسی و سرگروه های آموزشی دوره اول متوسطه تبریز در سال ۱۴۰۱-۱۴۰۰ بود که تعداد ۲۰۵ نفر از جامعه آماری با روش نمونه گیری تمام شماری انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته ۳۵ سؤالی مبتنی بر شش بعد عوامل ارزشی، نهادی، شناختی، شخصیتی و فردی، عاطفی و عملکردی و توسعه راهبردهای مدیریت خود استفاده گردید که روی نمونه پژوهش اجرا شد. جهت تحلیل داده ها از تحلیل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۵ و Amos نسخه ۲۴ استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد تمامی شاخص ها از مقادیر قابل قبولی برای اندازه گیری عامل های ارزشی، نهادی، شناختی، شخصیتی و فردی، عاطفی و عملکردی و توسعه راهبردهای مدیریت خود برخوردار بودند. براساس نتایج مقادیر بارهای عاملی (ضرایب اثرگذاری) عوامل شناختی (۰/۹۴۲= β ) و عوامل ارزشی (۰/۹۲۳= β ) بیشترین اثرگذاری و عوامل نهادی (۰/۸۴۰= β ) کمترین اثرگذاری را بر عوامل شناختی و رفتاری مؤثر بر برنامه درسی دارند. نتیجه گیری: نتایج بدست آمده، نشان داد که عوامل ارزشی، نهادی، شناختی، شخصیتی و فردی، عاطفی و عملکردی و توسعه راهبردهای مدیریت خود به عنوان عوامل شناختی- رفتاری مؤثر بر برنامه درسی هستند که توجه به آن ها در تدوین برنامه های آموزشی و پرورشی مدارس زمینه رشد مسئولیت پذیری دانش آموزان را فراهم می نماید.
اثربخشی شیوه های فرزندپروری به مادران در بهبود مسئولیت پذیری دختران نوجوان
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر آموزش شیوه های فرزندپروری به مادران در بهبود مسئولیت پذیری فرزندان دختر نوجوان بود. روش پژوهش: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود که از بین مادران دانش آموزان دختر مقطع اول متوسطه مراجعه کننده به مرکز مشاوره آموزش وپرورش منطقه 4 تهران نمونه ای به حجم 40 نفر از مادران این دانش آموزان به شیوه در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 20 نفره آزمایش و گواه جایگزین و گروه آزمایش در معرض متغیر مستقل آموزش شیوه های فرزندپروری قرار گرفت. پیش از انجام مداخلات درمانی روی مادران، دختران هر دو گروه این مادران به پرسشنامه مسئولیت پذیری کرمی و نعمتی (1386) را اجرا و پس از گذشت هفت جلسه 90 دقیقه ای مجدداً از دختران هر دو گروه به صورت هم زمان به پرسشنامه مسئولیت پذیری پاسخ دادند که داده ها با استفاده از Spss-19 و با آزمون تحلیل کوواریانس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که آموزش شیوه های فرزندپروری به مادران در خرده مقیاس های خود مدیریتی، نظم دهی، قانون مندی، امانت داری و وظیفه شناسی در گروه آزمایش افزایش یافته است (001/0p<) و در خرده مقیاس های سازمان یافتگی و پیشرفت گرایی تأثیر چندانی نداشت (05/0 p>). نتیجه گیری: نتایج نشان داد که آموزش شیوه های فرزندپروری به مادران در گروه آزمایش باعث بهبود مسئولیت پذیری در نمونه مورد پژوهش شده است.
نقش علاقه اجتماعی در پیش بینی الگوهای ارتباطی دختران نوجوان
زمینه و هدف: خانواده همواره به عنوان مهم ترین سیستم انسانی مورد توجه بوده است و الگوهای ارتباطی که والدین با نوجوانان در محیط های اجتماعی برقرار میکنند می تواند در علاقه اجتماعی نقش مهمی داشته باشد. این پژوهش با هدف تعیین نقش علاقه اجتماعی در پیش بینی الگوهای ارتباطی دختران نوجوان انجام شد. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان شهر رشت در سال تحصیلی 99-1400 بود که 101 دانش آمواز مقطع دوره اول متوسطه به روش تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش نیز پرسشنامه علاقه اجتماعی کودکان علیزاده و همکارن (1394) و پرسشنامه الگوهای ارتباطی کریستنسن و سالاوی (1984) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با روش رگرسیون چند متغیره با استفاده از نرم افزار spss نسخه 21 محاسبه شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بین الگوهای ارتباطی با احساس برابری/ احساس برتری رابطه مثبت و معنی داری در سطح اطمینان 01/0 وجود دارد و مسئولیت پذیری انجام تکالیف، ارتباط با مردم و همدلی، جرات و اطمینان و علاقه اجتماعی می توانند درسطح اطمینان 01/0 الگوهای ارتباطی را پیش بینی کنند. همچنین در این بین متغیر ارتباط با مردم و همدلی به عنوان قوی ترین پیش بینی کننده الگوهای ارتباطی تعیین شد. نتیجه گیری: می توان اینگونه نتیجه گیری کرد که الگوهای ارتباطی موثر از جمله ارتباط و همدلی بین والدین با دانش آموزان می تواند در بهبود علاقه اجتماعی آنان نقش مهمی داشته باشد.
الگوی مبنایی تصمیم گیری توسعه پایدار در سیاست آموزشی (رویکردی جهت ارتقای بهره وری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال هفدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۴
223 - 248
آموزش و پرورش در نهادینه کردن توسعه پایدار نقش اساسی ایفا می کند. این تحقیق که توصیفی – پیمایشی است به دنبال شناسایی عوامل موجود در تصمیم گیری توسعه پایدار و میزان انحراف و وضع مطلوب در سیاستگذاری آموزشی است. برای"سنجش روایی" پرسشنامه ای طراحی شده که در مرحله اول با بهره گیری از نظرات صاحب نظران ابهامات برطرف گردید و در مرحله دوم با بهره از SPSS و نتایج تحلیل عاملی تأییدی، سؤال هایی که مقدار بار عاملی آنها بر برازش مدل تأثیر داشته اند در مدل اندازه گیری باقی ماندند. همچنین در روایی همگرا با استفاده از SMART PLS معلوم شد مقدار عوامل از 0/4 بیشتر است که روایی قابل قبول را نشان می دهد. در "سنجش پایایی" هم از آلفای کرونباخ استفاده شده و هم از سنجش پایایی ترکیبی (CR) که در هر دو، مقدار از 0/7 بالاتر بوده و نشان از وجود پایایی دارد. تلفیقی از روش های نمونه گیری: در دسترس، هدفمند، گلوله برفی و نظری به کار گرفته شد. جامعه آماری را کلیه خبرگان و سیاستگذاران آموزشی تشکیل می دهند و حجم نمونه 70 نفر می باشند که 10 نفر به عنوان نمونه کیفی جهت مصاحبه عمیق و 60 نفر به عنوان نمونه کمی انتخاب شده اند. نهایتاً مطابق خروجی PLS به ترتیب رتبه بندی مسؤولیت پذیری، جهت گیری آتی، جهت گیری سیستمی، مهارت های عملی و مشارکت فردی به عنوان عوامل تصمیم گیری توسعه پایدار در سیاستگذاری آموزشی شناخته شده که مشخص گردید بین وضع موجود و مطلوب شکافی به میزان حدود یک واحد وجود دارد.
بررسی همبستگی هوش اجتماعی و مسؤلیت پذیری اجتماعی در حسابرسان شرکت های حسابداری شهر مشهد
این پژوهش با هدف پژوهش حاضر بررسی همبستگی بین هوش اجتماعی و مسئولیت پذیری اجتماعی در حسابرسان شرکت های حسابداری در شهر مشهد صورت گرفت. نمونه پژوهش شامل 50 نفر از حسابرسان شرکت های حسابداری بود. داده ها با استفاده از پرسشنامه های مسئولیت پذیری اجتماعی کارول و هوش اجتماعی تت جمع آوری گردید. داده ها پس ازجمع آوری به وسیله نرم افزار SPSS-24 و روش همبستگی پیرسون تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد که بین هوش اجتماعی و مسئولیت پذیری اجتماعی همبستگی مثبت و معنادار در سطح 0.01 وجود دارد.
رابطه مسئولیت پذیری در سبک زندگی توسعه محور شهروندان(مقاله علمی وزارت علوم)
موضوع مقاله عبارت از رابطه مسئولیت پذیری در سبک زندگی توسعه محور شهروندان است. مسئولیت پذیری شهروندان یکی از مهم ترین ابزارهای تسلط بر مدیریت افکار عمومی تبدیل شده است. مسئولیت پذیری شهروندان از یک سو به عنوان ابزار تسلط بر افکار عمومی و از سوی دیگر در نهادینه و فراگیر شدن سبک زندگی توسعه محور نقش تعیین کننده ای دارد. هدف پژوهش نیز تعیین میزان و مسئولیت پذیری در سبک زندگی توسعه محور شهروندان و ارائه راهکار تقویت آن است. روش تحقیق برحسب هدف کاربردی، ازنظر ماهیت توصیفی و از نوع همبستگی است. سؤال اصلی تحقیق این است که مسئولیت پذیری چه تاثیری در ایجاد سبک زندگی توسعه محور دارد و چگونه می توان آن را شناخت؟ در این زمینه سه سؤال فرعی و سه فرضیه متناسب آن تبیین گرده و بدان پاسخ داده است. برای استخراج یافته های دقیق و راهگشا از روش پرسشنامه در سطح شهروندان تهرانی استفاده شده و داده ها مورد تجزیه وتحلیل کمی و کیفی قرار گرفته است. درنتیجه اکثریت قاطع پاسخ دهندگان بر تأثیر اساسی مسئولیت پذیری شهروندان در شکل گیری سبک زندگی توسعه محور تأکید دارند.
تحلیل تطبیقی و بین رشته ای مسئولیت پذیری در نظریه معنادرمانی ویکتور فرانکل و مثنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
پژوهش حاضر تحلیل تطبیقی و بین رشته ای مسئولیت پذیری در معنادرمانی ویکتور فرانکل، روان پزشک اتریشی و مولانا، شاعر و عارف نامدار ایرانی است. در معنادرمانی آزادی اراده و مسئولیت پذیری توأمان و نمایانگر انسان بودن است. به باور فرانکل شناخت مسئولیت راهی برای کشف معنای زندگی است. مولانا نیز مسئولیت پذیری را مبنای زندگی می داند و انسان را به پذیرش مسئولانه اعمال در دنیا و آخرت رهنمون می سازد. او همچون فرانکل ما را در قبال خداوند، خود، دیگران، موقعیت و سرنوشت مسئول می شمارد و از فرافکنی برحذر می دارد. هدف از این پژوهش بیان شباهت ها و تفاوت های دیدگاه این دو اندیشمند درخصوص مسئولیت پذیری و مقایسه یک نظریه مطرح روان شناسی با اندیشه عرفانی تعلیمی مولاناست. پژوهش بین رشته ای حاضر به روش توصیفی تحلیلی درصدد پاسخ به این پرسش هاست که وجوه هم سویی یا تفاوت های احتمالی این دو دیدگاه در چیست؟ دستاورد پژوهش بیانگر این است که آبشخورهای دو اندیشه برای بیان یک آموزه واحد متفاوت است. فرانکل از منظر روان شناسی وجودگرا و مولانا بر اساس آموزه های قرآنی و عرفان اسلامی به مسئولیت پذیری پرداخته است. فرانکل معتقد به کشف مسئولیتی منحصربه فرد در تمامی جنبه های زندگی است؛ اما مولانا غیر از باورمندی به مسئولیت های خاص هر فرد، مسئولیت های بنیادین انسانی را نیز بیان کرده است. به عقیده فرانکل انسان در دنیا مسئول انتخاب هایش است؛ اما در نگاه مولانا انسان نه تنها در دنیا مسئولیت انتخاب هایش را بر عهده دارد؛ بلکه با اعمال دنیایی پاداش و جزای اخروی خویش را نیز رقم می زند. فرانکل مسئولیت گریزی را نتیجه ناتوانی در کشف معنا می شمارد و مولانا آن را حاصل غلبه نفس اماره و ریشه بسیاری از بی اخلاقی ها می داند.
بررسی راهکارهای مسئولیت پذیری در کودکان و نوجوانان
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال پنجم آبان ۱۴۰۱ شماره ۵۳
258 - 267
دوران کودکی و نوجوانی مهمترین دوران فرد برای ورود به دنیا و جامعه است، هر آنجه فرد برای ورود به اجتماع نیاز است بداند و فرا بگیرددر این دوران آموزش داده می شود. مسئولیت پذیری مهمترین شاخصه اخلاقی برای کودکان و نوجوانان برای ورود به دنیای کنونی است.مسئولیت پذیری جزو آن دسته از رفتارهایی است که هم برای زندگی فردی و هم برای زندگی فرد در اجتماع مفید می باشد.عصر ارتباطات و پیشرفت های الکترونیکی و گرایش کودکان و نوجوانان به فضای مجازی اندک اندک نسل جدید را به سوی بی تفاوتی های نسبت به مسایل شخصی و اجتماعی سوق داده است، رشد بی قانونی ، عدم احترام به والدین ، عدم احترام به قانون ، عدم توجه به مسایل پیرامونی از مهمترین نشانه های بی تفاوتی نسل کنونی می باشد، لذا در این پژوهش که با روش کتابخانه ای است به بررسی راهکارها مسئولیت پذیری در کودکان و نوجوانان پرداخته ایم یافته های این پژوهش نیز در قالب 12 راهکار برای مسئولیت پذیری دانش آموزان ارایه شده است.
رابطه انگیزش تحصیلی، مسئولیت پذیری و سبک یادگیری با عملکرد تحصیلی دانش آموزان
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین انگیزش تحصیلی، سبک های یادگیری، مسئولیت پذیری با عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه در سال تحصیلی 1401-400 در شهر بوکان انجام شده است. روش مورد استفاده در پژوهش حاضر از نوع توصیفی و به روش همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه آموزان دختر دوره دوم متوسط شهرستان بوکان بودند که از میان 3735 نفر از آن ها، نمونه ای به حجم 351 دانش آموز دختر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش برای بررسی متغیرها شامل پرسشنامه های یادگیری توسط کلب در سال 1985، عملکرد تحصیلی توسط صالحی در سال 1394، انگیزش تحصیلی توسط هارتر در سال 1981 و مسئولیت پذیری توسط گاف در سال 1987 بودند. داده ها با استفاده از روش های ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون همزمان مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین انگیزش تحصیلی، مسئولیت پذیری و عملکرد تحصیلی همبستگی معنی داری وجود دارد.(p≤./01) نتایج تحلیل رگرسیون همزمان نشان داد که انگیزش درونی و بیرونی و مسئولیت پذیری و سبک های یادگیری که شامل چهار مؤلفه تجربه عینی، مشاهده تأملی، مفهوم سازی انتزاعی و آزمایشگری فعال است، به صورت مثبت و معنی داری قادر به پیش بینی عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهرستان بوکان بودند (P≤/01) .
بررسی اثربخشی آموزش نظریه انتخاب برکیفیت زندگی، مسئولیت پذیری و خودکارآمدی دانشجو معلمان سال سوم و چهارم پردیس دخترانه دانشگاه فرهنگیان تهران (پردیس نسیبه)
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال ششم فروردین ۱۴۰۲ شماره ۵۸
1 - 19
هدف این پژوهش، بررسی اثر بخشی آموزش نظریه انتخاب بر کیفیت زندگی، مسئولیت پذیری و خودکارآمدی دانشجو معلمان سال سوم و چهارم پردیس دخترانه دانشگاه فرهنگیان تهران (پردیس نسیبه) است. روش تحقیق این پژوهش از نوع آزمایشی و طرح آن شبه آزمایشی است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه دانشجومعلمان سال سوم و چهارم پردیس دخترانه دانشگاه فرهنگیان تهران (پردیس نسیبه) که در سال تحصیلی 1400- 1399 مشغول به تحصیل هستند. از بین دانشجویان، با روش نمونه گیری تصادفی در دسترس، دانشجو معلمان سال سوم و چهارم رشته های آموزش ابتدایی و مشاوره انتخاب گردید. ابتدا آزمون کیفیت زندگی به منظور سنجش غربالگری روی همه جامعه آماری اجرا شد و سپس بر اثر نتایج حاصله 50 نفری که کمترین نمره را داشتند به صورت تصادفی در دوگروه 25 نفره، گروه کنترل و آزمایش قرارگرفتند. سپس بسته آموزشی مبتنی بر نظریه انتخاب در 8 جلسه 50 دقیقه ای به گروه آزمایشی ارائه شد. آنگاه پس از پایان مداخله آموزشی، پرسشنامه ها برای هر دو گروه ارائه شد. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش عبارتند از: پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی – فرم کوتاه (WHOQOL-BREF)، مقیاس مسئولیت پذیری گاف (CPI_RE)، مقیاس خودکارآمدی معلم اسچانن، موران و وولفولک. تجزیه وتحلیل داده های جمع آوری شده، به دو روش توصیفی و استنباطی انجام شد. برای تجزیه و تحلیل داده های آمار استنباطی از آزمون های ناپارامتری من ویتنی و ویلکاکسون استفاده شد. نتایج نشان می دهد که میانگین تفاوت نمره قبل و بعد از مداخله روی سه متغیر پژوهش (کیفیت زندگی، مسئولیت پذیری و خودکارآمدی) در هر دو گروه، تفاوت معنی دار نشان داده است.