بازسازی معنایی فرهنگ فقر زنان سرپرست خانواده
خانواده در تعامل دو سویه با اعضای خود و اجتماع، باز آفرینی می شود.تحولات زیستی و اجتماعی منجر به پیدایش زنان سرپرست خانواده گردیده است. این گروه به دلیل ضعف و یا عدم سرپرستی مرد با چالش هایی روبه رو هستند. افزایش تعداد این خانواده ها در مقام مقایسه با سال های پیشین مطالعه این موضوع را حیاتی می نماید.هدف این پژوهش بازسازی معنایی از مفهوم فرهنگ فقر و شناسایی ماهیت و ابعاد آن در بین زنان سرپرست خانواده در منطقه 19 تهران در سال 1400 است و نیز دستیابی به شناختی عمیق و بر پایه ی روش امیک به معنای شناخت از درون و آگاهی از تجربه زیست این گروه های اجتماعی می باشد. روش این پژوهش کیفی است. با 23 نفر از زنان سرپرست خانواده در این منطقه مصاحبه عمیق انجام شد. حجم نمونه براساس معیار اشباع نظری 20 تعیین شد. به جهت تنظیم کد های استخراجی از شیوه ی تحلیل مضمونی روایت بر مبنای روش براون و کلارک در نرم افزار Nvivo بهره جسته ایم. تحلیل ها درنهایت سبب ظهور سه مقوله اصلی شد: زیست حداقلی ، ساخت اجتماعی مادرانگی و درماندگی پذیرفته شده. مدل مفهومی فرهنگ فقرِ مضامین استخراجی نیز ترسیم گردید.این یافته ها نشان می دهند فرهنگ فقر با مولفه های اکتشاف شده در خانواده هایی با سرپرستی زنان در حال بازتولید است. وجود وضعیت دشوار و شرایط نامطلوب زندگی این دسته از زنان، فقرفزاینده ای را برایشان به ارمغان می آورد که هر روز خروج از آن بیشتر برایشان نا ممکن می گردد.