مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
تربیت اسلامی
اشرافی گری نوعی حالت خود برتر بینی است که در برخی افراد یا بعضی گروه های جامعه مشاهده می شود. این افراد و گروه ها از نظر اجتماعی به طور غالب در رده های بالای جامعه قرار دارند و از نظر سطح زندگی معمولا در رفاهی بیش از رفاه عموم مردم هستند. زندگی اشرافی در بیشتر صور خود معمولا با مفاسد بزرگ فردی و اجتماعی همراه است. مفاسدی مانند تحقیر، تمسخر، حسادت، اسراف و از همه بدتر فروپاشی اجتماعی از نتایج اشرافی گری است. با توجه به اهمیت ساده زیستی در شرع مقدس و دوری گزیدن از تجمل گرایی و اشراقی گری، برای ایمنی یافتن فرد و اجتماع از مفاسد آن ضرورت دارد راه های مبارزه با این خوی ناپسند شناسایی شوند. این مقاله که به روش توصیفی تحلیلی است در صدد بیان راه های مبارزه با اشرافی گری از منظر آموزه های نهج البلاغه است تا با شناخت این راه ها و مبارزه با این بیماری اخلاقی گامی در راه از بین بردن اشرافی گری بردارد.
آموزش تربیت محور قرآن کریم بر پایه اندیشه های استاد صفایی حائری
حوزه های تخصصی:
اساسی ترین هدف آموزش قرآن، درک معارف و عمل به دستورات آن است. از این رو، آموزش قرآن بخشی از فرآیند تربیتی انسان می باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی آموزش تربیت محور قرآن کریم بر پایه اندیشه های استاد صفایی حائری است. روش پژوهش در ارتباط با شناسایی ملاک های آموزش تربیت محور قرآن، توصیفی تحلیلی بوده که با مصاحبه نیمه ساختاریافته کیفیت احصاء آن ها از زبان فرزند استاد اعتباریابی شده است. با تکیه بر مبانی و نکات تربیتی حاصل از اندیشه استاد علی صفائی حائری، آموزش قرآن نیازمند ملاک هایی برای تربیتی شدن است. یکم، اهداف تربیتی قبل از بلوغ باید محقق شود تا کسی که می خواهد قرآن را یاد بگیرد، بتواند ضمن مقابله با اندیشه های مهاجم، زمینه درک اهداف آموزش قرآن را برای پس از بلوغ در خود ایجاد کرده باشد. دوم، به واسطه تحقق بلوغ و کامل شدن زمینه های شناختی و عقلانی، ضرورت وحی را درک کند تا برای او علت مراجعه به قرآن روشن گردد. سوم، پس از ایجاد تمهیدات و درک ضرورت وحی، مراحل برداشت از قرآن و فهم معارف را گام به گام طی کند. مراحل برداشت از قرآن از دیدگاه استاد صفائی حائری، ابتدا تسلّط است که پیش نیاز این تسلّط، مهارت صحیح خوانی قرآن و فهم اولیه معنا است. پس از تسلّط، لازم است در مواجهه با قرآن، مراحل طرح سؤال و تفکر در سؤالات را فراگیرد.
بررسی نقش تربیت اسلامی در تأمین سلامت اجتماعی در دوره تأدیب(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با روش توصیفی _ تحلیلی به بررسی نقش اصول و روش های تربیت اسلامی در تأمین سلامت اجتماعی، در دوره تأدیب می پردازد. جامعه آماری، منابع مرتبط با موضوع تحقیق است که به روش نمونه گیری هدفمند انجام شده است. در بخش توصیفی، اطلاعات به شیوه کتابخانه ای جمع آوری و تجزیه و تحلیل به صورت کیفی و یادداشت برداری صورت گرفت. برای دستیابی به پاسخ پرسش های پژوهش، ضمن مطالعه پیشینه، منابع مرتبط با موضوع تربیت اسلامی و سلامت اجتماعی مطالعه گردید. یافته های پژوهش حاکی از این بود که رویکرد سلامت اجتماعی در دوره تأدیب، شامل مقوله های مشارکت اجتماعی، همبستگی اجتماعی، پذیرش اجتماعی و شکوفایی اجتماعی، عدم خشونت، عدم سرقت و دزدی، رعایت حقوق افراد، رضایت از زندگی و امنیت اجتماعی است. اصل تربیتی عزت، موجب مشارکت اجتماعی، پذیرش اجتماعی، شکوفایی اجتماعی و عدم سرقت؛ اصل فضل، سبب مشارکت اجتماعی؛ اصل عدل، باعث شکوفایی اجتماعی، امنیت اجتماعی و عدم خشونت؛ اصل تغییر ظاهر، موجب پذیرش اجتماعی و امنیت اجتماعی، و اصل مسئولیت سبب پذیرش اجتماعی، عدم سرقت و امنیت اجتماعی می گردد.
بازتأملی در منابع و روش هدف گذاری در تربیت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
مقصود از هدف گذاری تربیتی، تعیین اهداف تربیت در سطوح مختلف، به منظور جهت دادن به اقدامات تربیتی است. با وجود اینکه در هر هدف گذاری اتقان اهداف به دست آمده به اطمینان از چگونگی هدف گذاری وابسته است، از میان پژوهش هایی که تاکنون به ارائه نظام مند اهداف تربیتی همت گمارده اند، کمتر موردی را می توان یافت که به صراحت و به طور مستقل به بحث درباره چگونگی هدف گذاری پرداخته باشد. درواقع در این پژوهش ها به تفصیل روشن نیست منابع هدف گذاری کدام اند و در به دست دادن اهداف چه جایگاهی دارند؟ همچنین مشخص نیست این منابع با چه روشی استخراج شده و سپس در سطوح مختلف اهداف (غایی، میانی و عملیاتی) چینش یافته اند؟ در راستای این خلأ، هدف پژوهش حاضر بررسی منابع و روش هدف گذاری در تربیت اسلامی و پاسخ به دو پرسش پیش گفته است. روش پژوهش تحلیلی - اجتهادی است. نتایج این پژوهش نشان می دهد در دیدگاه اسلامی، «وحی» یگانه منبع برای دستیابی به اهداف تربیتی است، که متکی بر آن می توان به سطوح مختلف اهداف دست یافت. همچنین فرایند دستیابی به اهداف درباره منبع وحی، به دو مرحله کلی «کشف» و «چینش» تقسیم می شود. برای کشف اهداف، شناسایی قالب ها و اسلوب های بیان هدف ضرورت دارد. همچنین برای چینش اهداف، با معیار قراردادن ویژگی های مراتب مختلف هدفی، طبقه بندی اهداف ممکن شده و سپس با تحلیل اهداف بالادست، نسبت اهداف هر طبقه با یکدیگر روشن می شود.
بازخوانی راهکارهای تربیتی در بهبود روابط اجتماعی با تکیه بر قرآن و احادیث
حوزه های تخصصی:
آیات متعدّدی از قرآن کریم با موضوع سلامت روابط اجتماعی مرتبط است. در کنار آن، سیره معصومان^ از دغدغه دین در امنیت اجتماعی و بهبود روابط اعضای جامعه حکایت دارد. گسترش روزافزون ناسازگاری در ابعاد مختلف زندگی اجتماعی و افزایش رفتارهای پُرتنش، روابط اعضای جامعه را با پیچیدگی هایی همراه نموده است. از این رو بازشناسی و بازخوانی راهکارهای مؤثّر در بهبود روابط اجتماعی از دیدگاه اسلام ضرورت دارد. نوشتار حاضر با روش توصیفی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، به بررسی و تحلیل راهکارهای تربیتی دین در این خصوص می پردازد. نتایج نشان می دهد که عناوینی مانند تحکیم بنیان خانواده، تکریم شخصیت افراد، مهرورزی، حلم و بردباری، تعاون و همکاری، تفاهم و درک متقابل، مشورت پذیری، نقدپذیری و میانه روی از مهم ترین راهکارهای اسلام در بهبود روابط اجتماعی است که در نهایت به کاهش آسیب های رفتاری می انجامد. به علاوه، راهکارهای مذکور دارای روابط معناداری هستند که به تأثیرگذاری یکدیگر کمک می کنند. در نتیجه راه بهبود روابط اجتماعی از دیدگاه اسلام، ترکیبی از راهکارهای تربیتی است.
بررسی جایگاه فقه در تعلیم و تربیت اسلامی
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال پنجم شهریور ۱۴۰۱ شماره ۵۱
384 - 435
حوزه های تخصصی:
هنگامی که در موضوع علم فقه به رفتار اختیاری مکلف اشاره می شود؛ ضرورت پرداخت همه جانبه به تأثیر فقه بر تربیت از اهمیت والایی برخوردار است ؛ از این رو؛ رسالت فقه تنها در موضوعات و زمینه های خاص مرسوم نبوده و بر متولیان این عرصه لازم است در تمام ابعاد زندگی بشر که در آن رفتار اختیاری مطرح است ؛ بررسی فقهی داشته باشند. یکی از عرصه های مهم در این زمینه؛ تعلیم و تربیت است؛ عرصه ای که علاوه بر نیاز به بررسی فقهی در ابعاد نظری آن؛ از منظرکاربردی نیز نمود فراوانی دارد؛ چنانچه وجود آیات و روایات فراوان در زمینه آموزش و پرورش؛ علمای اخلاق را در طول تاریخ اسلامی بر آن داشته تا کتاب های فراوانی در این زمینه به نگارش درآورده و اثرات ماندگاری را برجای گذارند؛ اما تاکنون ورود به این عرصه به صورت منسجم و کامل از سوی پژوهشگران صورت نگرفته است؛ از این رو؛ تحقیق در زمینه فقه تربیتی ضروری است؛ در تحقیق پیش رو به بررسی ضرورت پایه گذاری فقه تربیتی می پردازیم و احکام فقهی تربیت را بررسی می نمایم و روش های تربیت را از منظراسلام و احکام اسلامی بررسی می نماییم و انواع ابعاد تربیت را به فقه پیوند می دهیم از تربیت روحی و جسمی گرفته تا تربیت عاطفی و جنسی؛ فقه تربیتی بخشی از دانش فقه است که به عرصه تربیت و مسایل آن می پردازد و در صدد استباط احکام تربیت است؛ بنابراین موضوع گزارهای فقه تربیتی از علوم تربیتی گرفته می شود و محمول آن وامدار دانش فقه است که براساس قواعد موجود؛ یکی از احکام تکلیفی وجوب؛ استحباب؛ کراهت؛ حرمت؛ اباحه یا حکم وضعی را تعیین می کند. لذا اهمیت و سرنوشت ساز بو لیم و تربیت؛ ضرورت روایی؛ اعتبار و حجیت دستورالعمل های تربیتی را دو چندان می سازد؛ از این رو لازم است میان دانش فقه و علوم تربیتی د و ستد برقرار شود. یکی از مظاهر این داد و ستد؛ تعیین اصول و روش های تربیتی بر اساس روش شناسی فقهی است. تحقیق حاضر که به صورت توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است، به تبین اصول و روش های تربیتی و نیز بررسی جایگاه فقه در تعلیم و تربیت اسلامی و انواع تربیت از منظر فقه پرداخته است که برای هرکدام مستنداتی از منابع فقه بیان شده است .سوال اصلی تحقیق این است که نقش فقدر موضوعات تعلیم و تربیت چیست؟ در ادامه به نقش فقه پرداخته شده است که به دو شکل است: نخست آنکه، تربیت به عنوان موضوعی که عرصه ها و عناصر گوناگون از قبیل مبانی، اصول، روشها، محتوا و مانند اینها دارد، در نظر گرفته شود و آنگاه هر یک از عناصر فوق، به فقه عرضه شود و دیدگاه فقه درباره آنها مورد بررسی قرار گیرد. شکل دیگر این که، تربیت و عناصر آن در یک جامعه اسلامی در نظر گرفته می شود و بررسی می شود که فقه کدام یک از این عناصر را میتواند تأمین نماید.
تربیت یافتگی سیاسی در اندیشه و سیره آیت الله مهدوی کنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تربیت سیاسی ازجمله ساحت های تربیتی ای است که در نظام آموزشی معطوف به جامعه سازی بدان پرداخته می شود. درپی بررسی اندیشه و سیره سیاستمداران که دارای شاخصه هایی قابل قبول ازحیث اعتقادی و اخلاقی هستند، می توان به مؤلفه هایی از تربیت سیاسی دست یافت که علاوه بر اعتبار، قابلیت به کارگیری دارند و به واقعیت نزدیک هستند؛ بر این اساس، هدف از پژوهش حاضر، بررسی مؤلفه های تربیت یافتگی سیاسی مبتنی بر اندیشه و سیره آیت الله مهدوی کنی بوده است. با توجه به وجود منابع مکتوب مناسب در این زمینه، با استفاده از شیوه نمونه گیری هدفمند، مرتبط ترین آثار مکتوب برجای مانده از آیت الله مهدوی کنی، مشتمل بر مباحث تربیت سیاسی انتخاب و پس از پایش اولیه، پیکره اصلی داده ها فراهم شد. در نمونه های انتخابی، کتاب های تألیفی آیت الله مهدوی کنی، کتاب های نگاشته شده درباره ایشان، مصاحبه ها و تاریخ شفاهی تدوین شده قرار دارند. با انتخاب روش تحلیل مضمون، ضمن مطالعه اسناد و تدوین فیش های مطالعه به عنوان واحد تحلیل، با بهره گیری از وجوه مشترک موجود میان مضامین، درنهایت، چهار مفهوم کلی بدین شرح به دست آمد: شرع محوری با سه مضمون التزام به ادای تکلیف، پایبندی به اصل ولایت فقیه و رعایت حق الناس؛ اخلاق مداری با چهار مضمون اعتدال پایدار، جذب حداکثری، اخلاص در سیاست ورزی و نتیجه محوری به جای نیت خوانی؛ قانونمندی با سه مضمون اجتناب از قانون شکنی، عمل کردن برمبنای قانون و جلوگیری از بی قانونی؛ انقلابی بودن با چهار مضمونِ داشتنِ شمّ سیاسی، جرئت و جسارت انقلابی، قاطعیت در اجرا و خدمت کردن به مردم. یافته های این پژوهش نشان می دهد الگوهای ظاهرشده بین مضامین و مفاهیم، متداخل هستند و درامتداد یکدیگر قرار دارند؛ بدین شرح که در اندیشه و سیره عملی موردبررسی، شرع محوری، بنای دیگر مفاهیم است و انقلابی بودن برمبنای قانونمندی و اخلاق مداری، بر پایه های شرع و آموزه های دین مبین اسلام بنا می شود.
واکاوی انواع هویت مبتنی بر رویکرد فطرت گرای توحیدی در کتب مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال دهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۸
231 - 259
حوزه های تخصصی:
کلیدی ترین نقش آموزش وپرورش، تربیت کردن افرادی آگاه و پرسشگر است که دربرابر موقعیت های پیچیده، بی ثباتی ها و نسبی گرایی های فزاینده در زمان های حال و آینده، توانایی نقد و بررسی این مسائل و نیز تعامل سازنده با آن ها را داشته باشند؛ بر این اساس، درس مطالعات اجتماعی با ابتنا بر رویکرد فطرت گرای توحیدی و اهداف ویژه خود مبنی بر پرورش دادن افرادی فعال، متفکر، کاوشگر، انتخابگر، آزاد و خودپالایشگر به ویژه در دوره ابتدایی، نقشی تعیین کننده در این زمینه ایفا می کند. ایده پژوهش حاضر درباب دستیابی به اهداف غایی این موضوع درسی، تمرکز بر مفهوم هویت به عنوان یکی از زیربنایی ترین مفاهیم در رویکرد فطرت گرای توحیدی و نیز کلیدی ترین مفاهیم مجموعه کتاب های مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی بوده و بدین ترتیب، هدف از پژوهش، به دست دادن راهکارهایی برای آموزش دادن این درس مبتنی بر کلان مفهوم هویت است. این پژوهش با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی انجام شده است و جامعه آماری آن، کتاب های مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی را شامل می شود. درنهایت، این نتیجه به دست آمده است که در محتوای کتاب های مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی به مفاهیم هویت فردی، هویت اجتماعی، هویت تاریخی، هویت ملی، هویت سیاسی، هویت اقتصادی، هویت تمدنی، هویت دینی و هویت فرهنگی به صورتی متمایز و مستقل از یکدیگر پرداخته شده است و دیگر انواع هویت همچون دو شاخه مهم هویت جنسیتی و هویت دیجیتالی در آن، مغفول ماند ه اند. پژوهش پیشِ روی به منظور دستیابی به اهداف کلان برنامه درسی براساس رویکرد فطرت گرای توحیدی، پیشنهادهای اساسی برای تدوین واحدهای یادگیری برمبنای شعبات موجود مفهوم هویت در محتوای کتاب های مذکور و شاخه های مغفول این کلان مفهوم آموزشی در کتب درسی مربوط عرضه شده است.
بررسی جایگاه معرفت افاضه ای در فلسفه تربیت اسلامی و تبیین دلالت های تربیتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۰ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۵
135 - 159
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی جایگاه معرفت افاضه ای در فلسفه تربیت اسلامی و تبیین دلالت های تربیتی آن است. ازآنجایی که هدف اساسی خلقت، علم و معرفت است، این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی جایگاه معرفت افاضه ای در فلسفه تربیت اسلامی و تبیین دلالت های تربیتی آن می پردازد و به دنبال معرفی آثار تربیتی، موانع و زمینه های دستیابی به معرفت افاضه ای است. یافته ها بیانگر این است که معرفت نه تنها هدف تعلیم و تربیت بلکه هدف اساسی خلقت و برترین نعمت پس از نعمت آفرینش است. معرفت افاضه ای، نوعی خودشناسی؛ و تقوا، اخلاص و تزکیه نفس از مبانی آن است. این معرفت گاهی به صورت وحی و گاهی به صورت الهام و گاهی به صورت تحدیث است. خودآگاهی، خداترسی، قرآن باوری، گریه تسلیم و خضوع، متانت و بردباری، سکوت، هم آوایی گفتار و رفتار، تواضع، تعبد و تقلید دینی از جمله آثار تربیتی آن است. تربیتی که بر اساس معرفت و شناخت به اسم رب پی نهاده می شود تربیتی است که به کمال و نیک بختی و بزرگداشت انسان و نیز گسترش صلح و برادری و وحدت در زندگی او می انجامد.
تدوین الگوی تربیت اسلامی جریان عاشورا؛ رهیافت نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۰ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۵
291 - 341
حوزه های تخصصی:
هدف از این نوشتار، ارائه الگوی تربیت اسلامی در بازخوانی جریان عاشورا است. پرداختن به این موضوع می تواند به غنای گفتمان و الگوی تربیت اسلامی کمک کند. هدف آشکار این پژوهش، شناسایی ابعاد و مؤلفه های تربیت اسلامی در بازخوانی واقعه عاشورا است؛ بنابراین پژوهش حاضر از یک سو، به لحاظ هدف یک پژوهش بنیادی محسوب می شود و از سوی دیگر به لحاظ کاربرد نتایج تحقیق در تعلیم و تربیت و کمک به اتخاذ تصمیم های مربوط به نظام آموزشی، از نوع پژوهش های کاربردی به شمار می رود. برای دست یابی به پاسخ سؤالات پژوهش از روش نظریه زمینه ای استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق حاضر، کلیه مقاتلی است که جریان عاشورا را نقل کرده اند. در همین راستا با روش نمونه گیری موردی نوعی، منبع جمع آوری داده ها، مقتل لهوف سید بن طاووس ملحوظ گردید. البته برای رسیدن به اشباع نهایی داده ها، کتب مقاتل نفس المهموم ، محن الابرار ، ابی مخنف ، قمقام زخار و صمصام بتار و مقتل الحسین علیه السلام نیز موردبررسی و تحلیل قرار گرفت. یافته ها حاکی از آن بود که «وراثت»، «محیط»، «شناخت و آگاهی»، «زمان و زمانه» و «انتخاب و آزادی» به عنوان عوامل زمینه ساز تربیت هستند و عوامل «هدایت»، «نیازسنجی»، «توحید»، «تأثیر متقابل ظاهر و باطن»، «تغذیه»، «فروع دین»، «عمل گرایی»، «استحکام خانواده» به عنوان عوامل مؤثر تربیت شناخته گردیدند. عامل مهمی نیز به عنوان عامل بازدارنده تربیت احصا گردید که «رذایل اخلاقی» بود. پیامدها و نتایج تربیت نیز در واقعه عاشورا مبتنی بر «مکارم اخلاق»، «خردورزی» و «شهادت طلبی» بود.
برنامه درسی ممدوح و مذموم از منظر تربیت اسلامی با تأکید بر اندیشه های تربیتی آیت الله جوادی آملی
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، معرفی برنامه درسی ممدوح و مذموم - و کیفیت عناصر آن - از منظر تربیت اسلامی و با تاکید بر اندیشه های تربیتی آیت الله جوادی آملی است. به این منظور و در ذیل این مساله به بررسی انسان و تفکرات حاکم بر جوامع انسانی پرداخته شده است. برای تحقق این هدف از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده گردید. پژوهش حاضر به دو رویکرد ممدوح و مذموم در برنامه درسی توجه دارد که هر یک هدف، روش، محتوا و شیوه ارزشیابی خاصِ خود را دارند. غایت در یک رویکرد اصالت ماده و حس و در دیگری فراتر از ماده، یعنی باور به امور مجرد است. معیار ارزشیابی فعالیت های آموزشی در برنامه درسی مذموم، بر مبنای ملاک های از پیش تعیین شده و در برنامه درسی ممدوح برحسب تأثیر یک محصول تازه تدوین شده می باشد. لذا، می توان اذعان داشت که فلسفه تعلیم و تربیت در جوامع اسلامی این ظرفیت را دارد که نظریه های متفاوتی را در خود برویاند و جامعه بشری را در مقابل افقی نو از اندیشه های تربیتی قرار دهد.
تربیت اسلامی (گذر اهداف کلی به اهداف رفتاری)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف ترسیم و ارایه مدلی برای اهداف تربیت اسلامی و به تبع آن مشخص کردن اهداف کلی؛ واسطه ای و تأکید بر اهداف رفتاری در تربیت اسلامی صورت پذیرفت. روش این پژوهش از نوع مفهومی و تحلیل محتوای متون دینی به صورت نظری (با استفاده از روش شناسی استنباط از متون دینی) بود. بدین منظور، تمام متون درجه اول دینی و بعضی از آثار صاحب نظران اسلامی، مورد جستجوی موضوعی و سپس، موضوعات یافت شده مورد مطالعه دقیق و دسته بندی در رده های مختلف قرار گرفت. از دستاوردهای این پژوهش عبارت است از یک مدل جامع برای اهداف تربیتی که به صورت مخروطی تا سه چهار ردیف ریز شده است و بعضی از قسمت های آن به عنوان نمونه، محتوی دهی شده است، از ویژگی های این مدل این است که با همه زوایای زندگی روزمره ارتباط مستقیم دارد و در عین حال به نگرش های زیرین تربیت اسلامی نیز توجه کرده است.
مبانی معرفت شناختی قرآن از دیدگاه طباطبایی و دلالت های آن در مسائل تربیتی
شناخت و ادراک انسان ازجمله مباحث فلسفی است که در مکاتب فکری گوناگون به فراخور سایر اندیشه های آن مکاتب تبیین شده است. موضوعاتی چون ماهیت، امکان، ابزار ها و مراتب شناخت همواره میان اهل نظر مورد بحث و اختلاف بوده است. از سوی دیگر، شناخت و معرفت از ارکان اساسی تربیت به شمار می رود. ازاین رو باورِ ما نسبت به آن در سامان دهی نظام تربیتی تأثیر قابل توجّهی خواهد داشت. یکی از فیلسوفان مسلمان که در تفسیر خویش بر قرآن کریم توجه وافی به مباحث معرفت شناختی نشان داده، سیدمحمدحسین طباطبایی است. در این مطالعه بنا داریم که مبانی معرفت شناختی وی در تفسیر المیزان را بازشناسیم و دست آورد های این مبانی را در بحث از دیگر مؤلّفه های نظام تربیتی هم چون اهداف، اصول و روش ها پی جویی کنیم. بنا ست از این دیدگاه دفاع کنیم که طباطبایی معتقد است از نظرگاه قرآن، معرفت به معنای مطلقِ آگاهی است که به کمک حسّ و عقل و وحی امکان پذیر می گردد و دارای مراتبی است؛ هم چنان که وی معتقد است قرآن تسبیح خدا را هم چون شیوه ای برای دست یابی به معرفت می داند، مهار نفس و بازداشتن آن از اشتغال به بدن را نیز برای دست یابی به معرفت امری ضروری بازمی نُماید، و اسوه پردازی، آموزش مستدل و دوری از تحمیل، و تقویت تفکّر نقادانه را از روش های تربیتی هماهنگ با این مبانی می شناسانَد.
طراحی الگوی سیستمی پویای تعلیم و تربیت در آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره هجدهم زمستان ۱۴۰۱شماره ۴
163 - 189
دست یافتن به مؤلفه های پویای فلسفه تعلیم و تربیت ضرورتی انکار ناپذیر برای طراحی سیستم پویای تربیت است. هدف اصلی این پژوهش طراحی سیستم پویای تربیت اسلامی با استفاده از مؤلفه های پویای تربیت بود. از روش کیفی پیمایشی دلفی استفاده شد. مؤلفه ها به عنوان متغیر مستقل در نظر گرفته شدند برای احصاء مؤلفه های پویای فلسفه تعلیم و تربیت ابتدا 54 زیرمؤلفه پیش فرض که دارای پویایی بودند در 9 مؤلفه کلی تر مقوله بندی شدند. جامعه ای از متخصصان رشته فلسفه تعلیم و تربیت151 نفر در کل کشور بود که از نمونه گیری در دسترس استفاده شد و20 نفر پرسشنامه اعتبار یابی شده افتراق معنایی تاکمن را تکمیل نمودند. متغیر های سابقه تدریس و مدارک بالای علمی، کنترل شدند. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از نرم افزارSpss در آمار توصیفی، با آزمون کندالW توافق نظر صاحب نظران سنجیده شد. یافته ها مؤلفه ها ی؛ آینده نگری، تکنولوژی پیشرفته، تبادل اطلاعات و ارتباطات، هماهنگی با طبیعت، امنیت، انعطاف، تکیه بر وحی، نقش سازنده انسان در تربیت و سیستمی بودن، بودند. در نتیجه، سیستم پویای تربیت اسلامی، متشکل از این 9 مؤلفه طراحی و ارائه گردید. این مدل برای استفاده در نظام تعلیم و تربیت کشور پیشنهاد می شود.
تحلیل مبانی، اهداف، اصول و روش های تربیت عقلانی از دیدگاه شهید مطهری (برای نظام تعلیم و تربیت رسمی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۰ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۶
317 - 348
هدف اصلی پژوهش حاضر، تحلیل مبانی، اهداف، اصول و روش های تربیت عقلانی از منظر شهید مطهری برای نظام تعلیم و تربیت رسمی است. روش مورداستفاده در این مقاله روش کیفی است که به شیوه توصیفی و تحلیلی-استنباطی نگاشته شده است. جامعه تحلیل، مجموعه کتاب ها، شرح ها و مقالات ایشان است. یافته ها حاکی از این است که وی هدف تربیت عقلانی را به معنای ایجاد زمینه های لازم برای پرورش قوه عاقله، جهت دستیابی و رسیدن به مقام انسان کامل تعریف و تبیین نموده است و پرداختن و توجه به این بُعد تربیتی را از ملزومات کلیه نظام ها بالأخص نظام تعلیم و تربیت رسمی لحاظ کرده است، به سبب این که رسالت عظیم این نظام پرورش قوه نقادی، تفکر آگاهانه و قضاوت صحیح است. مهم ترین مبانی تربیت عقلانی از منظر این فیلسوف شهیر عبارت است از «عقل عملی متأثر از حالات نفس است»، «تفکر و تعلم ارکان اساسی تربیت عقل است»، «تفاوت در عقول آدمیان امری ذاتی است»، «کلیه قوانین عقل با فطرت آدمی هماهنگ است» و... سپس به اصول تربیت عقلانی اشاره گردید (اصل تربیت عقل عملی از طریق تزکیه نفس، اصل تعقل، اصل لزوم علم آموزی، اصل باور نسبت به طبیعی بودن تفاوت عقل در آدمیان، اصل همسویی تعلیم و تربیت با فطرت انسانی و...). در نهایت به روش های و راهکارهای تربیت عقلانی پرداخته شد که برخی از این راهکارها عبارت اند از روش تزکیه، روش عادت به تفکر و تعقل، روش آموزش مبتنی بر تفاوت های فردی و روش الگوسازی و الگوپذیری.
مبانی هستی شناختی تعلیم و تربیت با تأکید بر مبانی فلسفی علامه مصباح یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۱ دی ۱۴۰۱ شماره ۳۰۱
27-38
هدف پژوهش حاضر تبیین مبانی هستی شناختی تعلیم و تربیت با تأکید بر مبانی فلسفی علامه مصباح یزدی است. شناسایی و تبیین عناصر و مؤلفه های اساسی در تعلیم و تربیت مبانی نظری تعلیم و تربیت از اساسی ترین پیش نیازها در دانش تربیت اسلامی است و ازجمله مهم ترین مبانی نظری تعلیم وتربیت، مبانی هستی شناختی آن است. ازاین رو تبیین دقیق مبانی هستی شناختی تعلیم و تربیت و جایگاه و تأثیر آن در مسائل و نظام تربیتی اسلام، مهم و ضروری است. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی و با تأکید بر مبانی و دیدگاه های فلسفی و معرفتی علامه مصباح یزدی و با رویکردی عقلی، مبانی هستی شناختی تعلیم و تربیت اسلامی را بررسی و تبیین کرده است. ازجمله این مبانی که در منظومه فلسفی فکری علامه مصباح یزدی حائز اهمیت است، می توان به اصالت وجود و بداهت آن، وجود واجب الوجود (ذات باری تعالی)، وجود ممکن، مسئله علیت و معلولیت در وجود، مراتب داشتن موجودات، گستره وجود از مادی تا فرامادی، تدریجی بودن عالم ماده و موجودات متعلق به آن، وجود تزاحم در عالم ماده، اشاره کرد.
بررسی شباهت ها و تفاوتهای مبانی پست مدرنیسم و مبانی تربیت در اسلام و اسناد بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روابط بین الملل دوره دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۳۸)
303 - 325
دوران معاصر، دوران پیچیدگی، تنوع، تناقض، ناهمنوایی، ناهمرایی و صداهای گوناگون است جامعه بشری در بستر زمان به شیوه های جدید تربیت می اندیشد یکی از این شیوه ها؛ الگو گرفتن از تربیت های جدید با در نظر داشتن تربیت اسلامی است. پست مدرنیسم از جمله جریان های فکری است که در دوران معاصر، بیشترین شهرت و تأثیرگذاری را در حوزه های مختلف، ازجمله در حوزه تعلیم و تربیت داشته است. با توجه به اینکه جامعه ما یک جامعه دینی و مذهبی است و وجه تربیتی آن نیز بر اساس دین و مذهب ترسیم و تعریف شده است، و ازآنجایی که موج های اندیشه های پست مدرنیستی به آن رسیده است، لازم است این اندیشه ها با دین اسلام مطابقت داده شود بر این اساس هدف اصلی تحقیق بررسی تفاوت ها و شباهت های دیدگاه تربیتی پست مدرنیسم با شاخص های مبانی فلسفی تربیت اسلامی می باشد که با استفاده از روش تحلیلی، استنتاجی و تطبیقی انجام شده است بر طبق یافته های بدست آمده، تنها در مبانی هستی شناسی میان مبانی پست مدرنیسم و تربیت اسلامی شباهت هایی وجود دارد این شباهت ها در خصوص اعتقاد به واقعیت و کثرت گرایی در هر دو مکتب است ضمن اینکه در بعد مبانی معرفت شناسی، انسان شناسی و ارزش شناسی پست مدرنیسم و تربیت اسلامی تفاوت های اساسی وجود دارد نتیجه تحقیق نشان می دهد که میان پست مدرنیسم و ت علیم و تربیت اسلامی، هیچ گ ونه س نخیتی نخواهیم یافت؛ چراکه این دو معنا، از نظر معرفت شناسی یکدیگر را نقض
تفکر انتقادی در فرایند تعلیم و تربیت از منظر علامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله در زمینه جایگاه تفکر انتقادی در اندیشه های فلسفی تربیتی علامه طباطبایی انجام گرفته است. هدف از انجام این تحقیق، بررسی ابعاد و مؤلفه های تفکر انتقادی و اثرات آن در فرایند تعلیم و تربیت و ارائه دلالت های ضمنی تربیتی جهت کاربرد در نظام آموزش و پرورش ایران است. روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی بوده، جامعه پژوهش را کلیه اسناد منتشر شده مرتبط با اندیشه های فلسفی-تربیتی علامه طباطبایی در پایگاه های اطلاعاتی موجود؛ تشکیل می دهد. روش گردآوری داده ها، کتابخانه ای بوده و در قالب فعالیت های تحلیلی از تلخیص و عرضه داده ها و نتیجه گیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و همچنین به منظور استخراج دلالت های ضمنی تربیتی از روش نشانه شناسی استفاده گردیده است. نتایج به دست آمده نشانگر آن است که مؤلفه ها و ابعاد تفکر انتقادی از دیدگاه علامه طباطبایی شامل: توجه به تربیت اخلاقی، پرسشگری و بحث و تبادل نظر، علم آموزی، تهذیب و تزکیّه نفس، استدلال منطقی به منظور اثبات حقایق، آزادی و اختیار در نقد و بررسی نظرات، سعه صدر در مواجهه با مسائل و مشکلات، خردورزی و عقلانیت، رهایی بخشی از جهل و کشف واقعیت ها و رسیدن به توحید و قرب الی الله می باشد. دلالت های تربیتی در خصوص جایگاه تفکر انتقادی در فرایند تعلیم و تربیت از منظر علامه نیز دربرگیرنده عناصر مختلف تعلیم و تربیت شامل محتوای برنامه درسی، تدریس و ویژگی های معلم بود که با وجود اینکه در بستری از اندیشه های اسلامی مطرح شده اند؛ در بسیاری از وجوه با نظریات تفکر انتقادی معاصر در غرب، هم خوانی دارند.
روش های تربیتی مؤثر در نهادینه کردن فرهنگ اربعین حسینی
منبع:
پژوهشنامه معارف حسینی سال هشتم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۰
45 - 58
حوزه های تخصصی:
با توجه به گسترش تهاجم و تبلیغات منفی دشمنان در قالب جنگ نرم دنیای غرب علیه نسل نوجوان که بارها از سوی مقام معظم رهبری (مدظله العالی) در قالب شبیخون فرهنگی دشمن گوشزد شده است، مفهوم اربعین حسینی، فرصتی گران بها برای افزایش مهارت های ارتباطی، تعاملات فرهنگی، کسب تجربه زیست مؤمنانه و اخوت ایمانی است. بر این اساس اربعین حسینی می تواند زمینه ساز حکومت مهدوی بر مبنای زندگی توحیدی، خادمیت، زائریت، استقامت، مدارا، گذشت، ایثار، انتظار و زیست موحدانه در برابر جبهه غیر دینی و مادی غرب و دنیای استکبار باشد. در این پژوهش مشخص شد که روش های تربیتی مانند مشاهده و تقلید، تکرار و تمرین، خطابه، آموزش به شیوه نمایش و غیرمستقیم در نهادینه کردن فرهنگ اربعین حسینی مؤثر بوده است.
آسیب شناسی تربیت اسلامی در مدارس راهنمایی استان قم و راهکارهای مدیریتی درمان آن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت فرهنگی سال سوم پاییز ۱۳۸۸ شماره ۵
37 - 59
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با اهداف ارزیابی و شناسایی وضعیت برنام ههای تربیت دینی دانش آ اسلامی در مدارس راهنمایی استان قم اجرا شده است. برای رسیدن به بهترین نتایج، جامعه آماری چهار گروه؛ مدیران، معلمان دینی و قرآن و مربیان پرورشی مدارس راهنمایی دخترانه و پسرانه استان قم به عنوان مدیران فرهنگی مدارس و دانش آموزان دختر و پسر مشغول به تحصیل در این مدارس درنظر گرفته شد. سپس بر اساس فرمول مربوطه، حجم نمونه آماری از تعداد مدیران فرهنگی در سطح نواحی چهارگانه آموزش و پرورش شهرها و روستاهای استان قم به تفکیک پایه تحصیلی، جنس مشخص شد. مجموع مدیران، معلّمان دینی و قرآن و مربیان پرورشی دراستان قم 329 نفر، و مجموع دانش آموزان 1047 نفر در نظر گرفته شد. روش جمع آوری اطلاعات، براساس توزیع و تکمیل پرسشنامه محقق ساخته در حجم نمونه آماری انجام مورد تجزیه و تحلیل آمار توصیفی و استنباطی قرار SPSS گرفت و اطلاعات موزان و آسیب شناسی تربیت پرسشنامه ها دربرنامه نرم افزاری گرفت. تحلیل اطلاعات نشان می دهد مدارس در ارائه شناخت صحیح و ایجاد گرایشات دینی موفق بود هاند. لیکن به زعم هر دو گروه مورد آزمون، مدارس کمتر توانست هاند آموزه های دینی را در زندگی دانش آموزان کاربردی نمایند. برنامه های پرورشی مدارس با توجه و تنوعی که در مدارس دارند خوب ارزیابی شده اند، لیکن برخی از آنها تأثیرگذاری مورد انتظار را نداشته اند.