مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۸٬۶۸۱ تا ۵۸٬۷۰۰ مورد از کل ۵۲۴٬۵۹۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
توجه به ارزشیابی به عنوان یکی از مؤلفه های زیرنظام تربیت معلم، ایجاب می کند عملکرد دانشگاه فرهنگیان، بر اساس استانداردها در سطح ملی ارزیابی شود. هدف این پژوهش، مقایسه عملکرد نومعلمان دانش آموخته کارشناسی پیوسته و مهارت آموزان ماده 28 دانشگاه فرهنگیان بر اساس ملاک های مورد انتظار مبتنی بر چارچوب ارزشیابی آموزش دنیلسون با چهار دامنه برنامه ریزی و آماده سازی، محیط کلاس درس، آموزش و مسئولیت های حرفه ای بود که با روش علّی- مقایسه ای انجام شد. جامعه آماری شامل 46851 نفر از نومعلمان دانش آموخته کارشناسی پیوسته و 14467 نفر مهارت آموز ماده 28 کشور و حجم نمونه، 380 نفر از هر گروه بود که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، بازبینه مشاهده کلاسی و بررسی کارپوشه آموزشی بود. داده ها، با روش تحلیل واریانس تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد نومعلمان دانش آموخته کارشناسی پیوسته دانشگاه فرهنگیان از نومعلمان ماده 28، در همه 22 مؤلفه از چهار دامنه عملکرد، میانگین بیشتری داشتند که در 14 مؤلفه، تفاوت معنادار بود.
تحلیل شکاف مبتنی برتأثیر روش های آموزشی موثر بر توسعه پایدار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف :پژوهش حاضر با هدف بررسی روش های آموزشی مؤثر بر توسعه پایدار و بررسی وضعیت موجود و مطلوب آن انجام شد. این پژوهش توصیفی از نوع زمینه یابی، مبتنی بر روش های تحلیل شکاف وضعیت موجود و مطلوب و در گروه مطالعات آمیخته از نوع اکتشافی (کیفی و کمّی) بود. روش شناسی پژوهش : مشارکت کنندگان بخش کیفی شامل 10 نفر از صاحبنظران و متخصصان نظام آموزش و پرورش بودند که به صورت هدفمند به روش متوالی از نوع گلوله برفی انتخاب شدند. جامعه آماری در مرحله کمّی شامل ۴۴۰ نفر از مدیران، کارشناسان مسئول و کارشناسان اداره کل آموزش و پرورش شهر تهران بود. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 205 نفر محاسبه شد. نمونه گیری به روش تصادفی طبقه ای بر حسب پست سازمانی صورت گرفت. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمّی، پرسشنامه محقق ساخته بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های تحلیل عاملی تأییدی، تی همبسته و ویلکاکسون استفاده شد. یافته ها : نتایج بخش کیفی پژوهش نشان داد روش های آموزشی مؤثر بر توسعه پایدار شامل 7 مؤلفه می باشد و اختلاف وضعیت موجود و مطلوب معنادار و زیاد بوده است. بحث و نتیجه گیری: برای حرکت از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب توسعه پایدار لازم است نظام آموزش و پرورش اهمیت ویژه ای نسبت به روش های آموزشی مؤثر بر توسعه پایدار داشته باشد.
طراحی مدل آموزش کارآفرینی در نظام آموزش فنی و حرفه ای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هفدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۶
113 - 138
حوزههای تخصصی:
آموزش فنی و حرفه ای و آموزش کارآفرینی همواره به عنوان ابزاری در راستای تحول اقتصادی و اجتماعی در کشورهای مختلف مورد تأکید قرار گرفته است. هدف اصلی این پژوهش، طراحی مدل آموزش کارآفرینی در نظام آموزش فنی و حرفه ای ایران است. روش تحقیق از منظر هدف، کاربردی و بر اساس گردآوری اطلاعات، کیفی با استفاده از روش نظریه داده بنیاد می باشد. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی، با 15 نفر از خبرگان و متخصصان آموزش کارآفرینی و آموزش های فنی و حرفه ای و کاردانش، مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته صورت گرفت و داده ها با استفاده از کدگذاری باز، محوری و انتخابی از طریق نرم افزار مکس کیو دی اِی 2018 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. الگوی پارادایمی حاصل بر اساس پدیده محوری (مهارت آموزی کارآفرینانه) متأثر از شرایط علی، شرایط زمینه ای و متغیرهای مداخله گر به همراه راهبردهای کنش و واکنش و پیامدهای آموزش کارآفرینی در نظام آموزش فنی و حرفه ای (سطح فردی و سطح کلان) شکل گرفت.
الگو سازی تأثیر رهبری تحول آفرین بر خودکارآمدی معلمان با میانجی گری فرهنگ مدرسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۸۲
49 - 66
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف الگو سازی تأثیر رهبری تحول آفرین با میانجی گری فرهنگ مدرسه بر خودکارآمدی معلمان دوره ابتدایی شهرستان تالش انجام شده است. روشِ پژوهش توصیفی – همبستگی با تأکید بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش را مدیران و معلمان ابتدایی شهر تالش، به تعداد 78۵ نفر، تشکیل دادند که بر مبنای جدولِ مورگان نمونه ای به حجم ۲۵۷ نفر به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از سه پرسش نامه استاندارد، رهبری تحول آفرین باس و آولیو (2000)، فرهنگ مدرسه گرونرت (2005) و خودکارآمدی معلمان اسچانن موران و وولفولک (2001) به ترتیب با ضریب آلفای کرونباخ 0/83، 0/88 و 0/87 استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده های پژوهش با استفاده از روشِ الگوسازی معادلات ساختاری و نرم افزار اِس پی اِس اِس (SPSS) و لیزرل (LISREL) انجام شد. بر اساس یافته ها، الگوی علّی مفروض برازشِ مناسبی دارد و تعمیم پذیر به جامعه پژوهش است. اثر مستقیم رهبری تحول آفرین بر فرهنگ مدرسه (0/93) و بر خودکارآمدی معلمان (0/63) مثبت و معنادار است. همچنین اثر مستقیم فرهنگ مدرسه بر خودکارآمدی معلمان (0/43) مثبت و معنادار است. اثر غیرمستقیم رهبری تحول آفرین با میانجی گری فرهنگ مدرسه بر خودکارآمدی معلمان (0/40) مثبت و معنادار است. با توجه به یافته های آماری، فرهنگ مدرسه رابطه میان رهبری تحول آفرین با خودکارآمدی معلمان را به صورت معناداری میانجی گری می کند. لذا رهبران تحول آفرین باید با ایجاد فرهنگ سازنده و قوی در مدرسه زمینه را برای ارتقای سطح خودکارآمدی معلمان، برای عملکرد بهینه، فراهم کنند.
بررسی میزان تمایل به حفاظت از جنگل های دست کاشت استان تهران در سطوح مختلف معیشتی و عوامل موثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش جمعیت، رشد شهرنشینی و تبدیل شهرها به کانون فعالیت های اقتصادی و اجتماعی و همچنین استقرار بنگاه های صنعتی تولیدی و به دنبال آن کاهش زمین های کشاورزی و فضاهای سبز طبیعی، توسعه فضاهای سبز شهری و جنگل های دست کاشت را در استان تهران اجتناب ناپذیر کرده است. داده های مورد نیاز این پژوهش از طریق تکمیل پرسشنامه آنلاین دوگانه دو بعدی با نمونه 404 پاسخگو که با روش کوکران اورکات استخراج و برای بررسی عوامل مؤثر بر میزان تمایل به پرداخت افراد، از الگوی لاجیت و روش حداکثر راستنمایی استفاده شد. نتایج حاصل از این پژوهش با استفاده از نرم افزارهای SPSS (جهت بررسی ویژگی های اقتصادی - اجتماعی)،SHAZAM10 (جهت برآورد تابع لاجیت)، Wolfram Alpha (جهت برآورد انتگرال عددی)، استخراج گردید. متوسط تمایل به پرداخت سالیانه هر نفر ۱۱۵.۷۴۴ ریال به دست آمد و متغیرهای اخلاق گرایی در پرداخت ها، تحصیلات، سن و جمعیت خانوار از مهم ترین عوامل تاثیر گذار مثبت و معنی دار بر تمایل به پرداخت افراد برای حفاظت از جنگل های دست کاشت هستند. با توجه به نتایج حاصله که میزان تاثیر عوامل پیامدگرایانه را منفی و متقابلا تاثیر عوامل وظیفه گرایانه را مثبت شناسایی می کند، پیشنهاد می شود با سرمایه گذاری در این بخش فرهنگ سازی، آموزش و تبلیغات و شناساندن ارزش های این مناطق را به سمت وظیفه گرایانه مبتنی بر مولفه های اخلاقی سوق داد.
مقایسه اثربخشی روان درمانی معنوی و درمان شناختی رفتاری بر علایم وسواسی و سلامت معنوی بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۵
204 - 213
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر، مقایسه اثربخشی روان درمانی معنوی و شناختی رفتاری بر علایم وسواسی و سلامت معنوی بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری عملی بود.این پژوهش از نوع شبه آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. 69 بیمار غیر بستری مبتلا به اختلال وسواس فکری عملی بیمارستان روزبه درسال 1398، به صورت داوطلبانه انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه درمان شناختی رفتاری، درمان معنوی و گروه کنترل تقسیم شدند. افراد گروه های آزمایشی در 12 جلسه روان درمانی شرکت کردند. قبل و بعداز مداخلات ، هر سه گروه پرسشنامه های وسواس فکری عملی ییل براون و سلامت معنوی را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از نرم افزار آماریSPSS21 و روش کوواریانس چند متغیره تحلیل شد. یافته ها نشان داد که درمان شناختی-رفتاری و درمان معنوی در کاهش وسواس فکری و عملی موثر بودند و در هر دو بعد وسواس فکری و عملی، درمان معنوی موثرتر از درمان شناختی-رفتاری بود. در رابطه با سلامت معنوی نیز هر دو درمان به یک اندازه در افزایش سلامت مذهبی و سلامت وجودی موثر بودند و تفاوتی میان این دو درمان مشاهده نشد.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و روان نمایشگری بر دلبستگی و بهزیستی روان شناختی زنان درگیر تعارض زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
55 - 68
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و روان نمایشگری بردلبستگی و بهزیستی روان شناختی در زنان درگیرتعارض زناشویی انجام شد. روش پژوهش، نیمه آزمایشی ازنوع پیش آزمون- پس آزمون باگروه کنترل ودوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش زنان ایرانی درگیرتعارض زناشویی مراجعه کننده به کلینیک های شهرستان خمینی شهردر سال 1399بود. نمونه پژوهش به تعداد 30 نفر به روش هدفمند ازمیان این زنان انتخاب شد و به روش تصادفی در یکی ازگروه های مداخله درمان پذیرش و تعهد (گروه آزمایش 1)، مداخله روان نمایشگری (گروه آزمایش 2) و گروه کنترل قرار گرفتند. داده ها با استفاده ازپرسشنامه های تعارض زناشویی، دلبستگی بزرگسالان و بهزیستی روان شناختی جمع آوری شدند. نتایج تحلیل داده ها در گروه آزمایش 1 و 2 نشان داد مداخلات درمان پذیرش و تعهد و روان نمایشگری، هر دو موجب افزایش نمرات بهزیستی روان شناختی و کاهش نمرات تعارض زناشویی می شوند. ضمن آنکه، نمرات دلبستگی در هر دو گروه آزمایش بهبود پیدا کردند، تنها تغییرات در نمرات دلبستگی اجتنابی در گروه 1 و نمرات دلبستگی ایمن در گروه 2 معنادار بود. بنابراین هر دو مداخله در کاهش تعارض زناشویی وافزایش بهزیستی روان شناختی نقش دارند. پیشنهاد می شود با توجه به سبک دلبستگی یکی از این دو روش مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی روان درمانی بین فردی پویشی بر علائم روان شناختی، تنظیم هیجان و کیفیت زندگی بیماران روان تنی پوستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
119 - 132
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی روان درمانی بین فردی پویشی بر علائم روان شناختی، تنظیم هیجان و کیفیت زندگی بیماران روان تنی پوستی انجام شد. این پژوهش در قالب طرح شبه آزمایشی با دو گروه آزمایش و کنترل با مراحل پیش آزمون و پس آزمون اجرا شد. جامعه آماری شامل تمام بیماران روان تنی پوستی شهر کرمان بود که به کلینیک های پوستی این شهر مراجعه کردند. تشخیص بیماری روان تنی توسط مصاحبه تشخیصی روان شناس و ارزیابی متخصص پوست صورت گرفت. تعداد 30 نفر از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل قرار گرفتند. اعضای گروه آزمایش 16 جلسه درمان 45 دقیقه ای دریافت کردند. برای جمع آوری داده از پرسشنامه علائم روان شناختی، مقیاس دشواری تنظیم هیجان و مقیاس کیفیت زندگی بیماری پوستی استفاده شد. داده ها توسط آزمون تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که روان درمانی بین فردی پویشی بر کاهش علائم روان شناختی بالینی و بهبود کیفیت زندگی بیماران مبتلا به بیماری روان تنی پوستی تاثیرگذار بوده است و توانست مشکلات تنظیم هیجان این بیماران را کاهش دهد. روان درمانگران و متخصصان پوست می توانند از روا ن درمانی بین فردی پویشی برای بهبود علائم بیماران پوستی استفاده کنند.
اقتصاد سیاسی خودکفایی شهرداری ها از مستغلات شهری تا مجتمع های بزرگ تجاری کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از دیدگاه های قدرتمند که تحولات فضایی را از دیدگاه روابط سیاسی و قدرت مطالعه می کند، اقتصاد سیاسی فضا بوده که با انتقاد از روابط سرمایه داری، شکل گیری فضاها و تحولات آن ها را در راستای تسهیل روابط سرمایه داری می داند. به بیان دیگر استراتژی های نئولیبرالی که امروزه در روح و روان شهرها ریشه دوانده و قریب به اتفاق شهرها با مکانیزم های نظام سرمایه داری آمیخته شده اند، موجب بازتولید فضاهای شهری به صورت تنگاتنگ تحت تأثیر نیروهای سیاسی و اقتصادی شده تا محملی برای تسهیل روابط سرمایه داری ایجاد شود؛ بنابراین تولید فضا پدیده ای در راستای تحکیم روابط انباشت، گردش، سود و غیره به عنوان مؤلفه های اصلی سرمایه داری است. ازاین رو منطق اقتصاد سیاسی همواره به مثابه امری گریزناپذیر برای تبارشناسی هر نوع سوگیری پیرامون آینده شهری تهران مورد تأکید بوده است؛ آینده ای که بر بستری متأثر از دگرگونی فضای شهری، کلان شهر تهران را تبدیل به شهر «مال»ها کرده است. ازاین رو این سؤال مطرح می شود که علت فراگیری یک باره «مال و مجتمع های بزرگ تجاری» به عنوان پدیده ای نوظهور در تهران چیست؟ و فرایند شکل گیری آن چگونه است؟. راهبرد غالب در این پژوهش بر اساس مساله تعریف شده در ذهن پژوهشگر، راهبرد کیفی است. روش پژوهش نیز توصیفی - تبینی با تأکید بر روش تحلیل گفتمان انتقادی می باشد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که شیوه غالب اقتصادی حاکم بر دولت های ایران در چند دهه اخیر، مبتنی بر تزریق رانت در قالب فعالیت های عمرانی و جاری بوده است. درواقع دولت های حاکم فضامند شده اند و در جهت بقای خود، عادت های روزمره و فضاهای کهنی را که در طول فراز و نشیب های تاریخی به وجود آمده است
مقایسه نظریه های جدید در معماری و شهرسازی در رابطه با وضعیت پاندمی کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره سوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
68-52
حوزههای تخصصی:
اهداف: امروزه پس از تجربه اپیدمی کرونا برای بسیاری از کارشناسان، تأثیر برنامه های توسعه شهری بر انتشار ویروس مسجل شده است که نظریه های جدید در معماری و شهرسازی در رابطه با وضعیت پاندمی کرونا می تواند راه حل های مناسبی پیش روی طراحان قرار دهد. روش تحقیق: بر اساس مطالعات تحلیلی و توصیفی بوده و بر اساس روابط متقابل و مقایسه میان متغیرهای مستقل و نظریه های جدید در معماری و شهرسازی در رابطه با وضعیت پاندمی کرونا و متغیرهای وابسته تدوین گردیده است. یافته ها: توسعه متراکم شهرها و ارتباط زیاد مردم با یکدیگر به دلیل زندگی شهری متراکم، راه های شکستن زنجیره انتشار ویروس را سخت تر می کند؛ بنابراین تاب آوری شهرها با وجود نادیده گرفته شدن در مرحله توسعه، در هنگام بروز بحران اهمیت بالایی دارد. عواملی مانند الگو سکونت، استفاده از نهادهای محلی، شهرسازی محله محور، عرصه عمومی، حمل ونقل شهری، کسب وکارهای خرد و محلی و زیرساخت های هوشمند مانند توسعه خدمات شهری الکترونیک، در گسترش بیماری های واگیردار در شهرها و کلان شهرها بسیار تأثیرگذار هستند شیوع COVID-19 تغییرات الگوی بالقوه جدیدی را پیشنهاد می کند که احتمالاً الگوهای توسعه ما را تغییر می دهد، به ویژه از هر دو بخش ساخت وساز و محیط زیست. نتیجه گیری: همه گیری چشمگیرترین اختلال در فعالیت های انسانی در یک نسل بوده است. برای بسیاری از طراحان، زمانی برای تمرکز مجدد و بازنگری در نحوه طراحی محصولات، ساختمان ها و شهرها بوده است.
تاثیر تکنولوژی آموزشی در یادگیری
تکنولوژِی آموزشی مفهومی است که با توجه به پیشرفت روز افزون در زمینه های روانشناسی کامپیوتر و.... مفهوم گستردهیی تری پیدا می کند و در صورت استفاده درست از این موهبت می توان سطح یادگیری دانش آموزان را تا حد اعلایی ارتقا بخشید. این پژوهش با هدف تبیین کارکردها و فواید تکنولوژِی آموزشی و استفاده بهینه از تلفن های همراه و تبلت ها در فرآیند یادگیری انجام شده است و از این جهت پژوهشی کاربردی است و بر اساس روش انجام کار از روش پژوهش علی و هم چنین تحلیل محتوایی استفاده شده است. سرانجام پس از نزدیک به دو ماه تحقیق روی دانش آموزان مدرسه شهید سیاه کواری کوار و بررسی تاثیر مواد تکنولوژِی آموزشی بر یادگیری آنها، و هم چنین بررسی سایر منابع و تحقیقات صورت گرفته این نتیجه حاصل شد که استفاده از تکنولوژی آموزشی و دوری از روش های سنتی به تقویت خلاقیت، تفکر،و پیشرفت تحصیلی کودکان ما منجر می شود و جای این امیدواری وجود دارد که دانشجویان دانشگاه فرهنگیان و نو معلمان به تکنولوژی آموزشی بیشتر توجه کنند تا علاوه بر افزایش سطح یادگیری دانش اموزان بتوانیم زمینه های خلاقیت را در کودکان فراهم کنیم.
استراتژی های موثر بازاریابی در شرایط رکود اقتصادی
حوزههای تخصصی:
رکود دورانی است که عموما با ورشکستگی، بیکاری و افزایش فشار زندگی تداعی می شود. در این میان لازم است شرکت ها به منظور در امان ماندن از آسیب های احتمالی و یا حتی نابودی، تغییرات موجود را زیر نظر گرفته و با تدوین استراتژی های بازاریابی مناسب، خود را برای پاسخگویی هر چه بهتر به نیازهای مشتریان و نیز استفاده از فرصت های بالقوه توانمند سازند. در واقع بازاریابان به استراتژی نیاز دارند که نه تنها آنها را قادر سازد که از بحران عبور کنند، بلکه پیشرفت نیز داشته باشند. بنابراین، این پژوهش با هدف معرفی برخی استراتژی های مطرح شده در این زمینه، ضمن مرور ادبیات موضوع به بررسی اجمالی تحقیقات صورت گرفته در این باره می پردازد.
واکاوی اندیشه های جاحظ درباره ترجمه و معنا در کتاب الحیوان(مقاله علمی وزارت علوم)
جاحظ - زاده سده دوم هجری – از بزرگترینِ اندیشمندان زمان خود است. او در حوزه ترجمه و معنا اندیشه های ژرفی دارد که به خوبی با اندیشه هایِ هَم سنگ آن در جهان امروز برابری می کند. در این پژوهش، این اندیشه ها با توجه به آنچه او در کتاب «الحیوان» گفته بررسی شده است. بدین منظور، پس از «مقدمه»، جاحظ و به طور خاص کتاب «الحیوان» او معرفی شده، سپس اندیشه های او درباره ترجمه و معنا تحلیل شده است. جاحظ، در کتاب مذکور، با استدلالی قوی و روشن، سختی کار ترجمه، توانمندی هایی که باید در مترجم وجود داشته باشد و دشواریِ تا سرحدِ ناممکنی ترجمه شعر و متون دینی را تبیین کرده است. در «الحیوان»، جاحظ از جمله بر این باور است که مترجم باید به زبانی که از آن ترجمه می کند و زبانی که به آن ترجمه می کند، به یک اندازه چیره باشد و دانش مترجم در زمینه موضوعی که ترجمه می کند نیز باید هَم سنگ دانش نویسنده متن اصلی باشد. چنین دیدگاه هایی، از نظر ظرافت و دقت علمی، چیزی کم از دیدگاه های نظریه پردازان و بِنامان امروز این حوزه ندارد. همچنین آنچه که جاحظ درباره معنای متن گفته، گواهی است بر شناخت خوب و دقیقی که او از لایه های پیدا و پنهان معنای «متن» داشته است.
مبانی ارزش شناختی بیانیه گام دوم انقلاب از منظر قرآن کریم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با روش تحلیلی و اکتشافی و از طریق رجوع به بیانیه گام دوم انقلاب، با هدف بررسی مبانی ارزش شناختی آن از منظر قرآن کریم صورت پذیرفته است. آن چه در این تلاش حاصل شد، نشان می دهد بیانیه گام دوم انقلاب در همه عناصر خود خاست گاهی قرآنی و بنیانی ارزشی دارد. بیانیه بر ارزش هایی تأکید دارد که از یک سو نسبی ناپذیر هستند و از سوی دیگر، عنصر مدرَّج بودن را دارا می باشند. به علاوه توسعه و پیشرفت انقلاب اسلامی بر این مبنا استوار شده است که در هنگام تزاحم ارزش های مادی و معنوی، مصالح معنوی در سطح ملی و فراملی مقدم می شود. هم چنین در این بیانیه می توان بر این مبنای ارزشی که کمال حقیقی اختیاری است و جبرناپذیر می باشد، دست یافت، در عین حال، بر این نکته که تشکیل حکومت اسلامی به مثابه ضرورت تحقق کمال حقیقی مطرح است، عنایت شده است که لازمه این ضرورت، فراهم آوردن بسترهای لازم جهت نیل به سمت کمال حقیقی است. از دیگر مبانی ارزش شناختی کشف شده در این بررسی، می توان به توجه به عقلانیت به مثابه راه تمییز ارزش-ها و مطرح بودن عدالت به مثابه اصیل ترین ارزش اجتماعی اشاره نمود.
بررسی تطبیقی دام گستری در حقوق افغانستان و انگلستان
منبع:
مطالعات و تحقیقات در علوم رفتاری سال چهارم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۱
226 - 242
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر، کشف جرم از پیچیده ترین مراحل دادرسی می باشد، زیرا به موازات پیشرفت علم و فن آوری، جرایم نیز توسعه و پیچیدگی خاصی یافته اند که به طُرُق سنّتی قابل کشف نیستند. دام گستری و تحریک و تشویق رسمی بر ارتکاب جرم از روش های نوین کشف جرم و تحصیل دلیل کیفری است که برای حل این معضل ایجاد شده است، اما نکته ای مهم، بحث مشروعیت یا عدم مشروعیت آن است که موجب تشتّت آرا در نظام های کیفری دنیا گردیده است: برخی طرفدار استفاده ای چنین روش و تعدادی نیز بر ممنوعیت بکارگیری آن در کشف جرایم تاکید دارند. هرچند میان دام گستری در حقوق انگلستان و افغانستان شباهت های مختصری وجود دارد، اما تفاوت های چشمگیری نیز به چشم می خورد: در حقوق انگلستان دام گستری به عنوان یک دفاع به نفع متهم رسما پذیرفته نشده است. فقط از موجبات تخفیف مجازات محسوب می شود، اما در حقوق افغانستان در این مورد بحث واضحی صورت نگرفته فقط به اقدامات «مخفی کشفی» اشاره شده است، ولی از برخی مواد عمومی و اصول حاکم بر آن(مثل نقض اصل برائت و ...) عدم مشروعیت نسبی دام گستری استنباط می شود.
ارائه الگوی مدیریت منابع انسانی شرکت های دانش بنیان و نوآور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات نوظهور سرمایه انسانی نقش کارکنان دانشی را به عنوان یک منبع کلیدی نوآوری در شرکت های دانش بنیان و نوآور برجسته می کند و بروز قابلیت های نوآورانه کارکنان را نیازمند برنامه های مداخله گرایانه مدیریتی می داند. در همین راستا پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی مدیریت منابع انسانی در شرکت های دانش بنیان و نوآور با رویکرد ترکیبی (کیفی- کمی) انجام شده است. بخش کیفی با بهره گیری از روش فراترکیب صورت گرفت و در نتیجه ی طی یک فرایند هفت مرحله ای در مجموع 32 سند به عنوان نمونه بخش کیفی انتخاب و تحلیل شد. بخش کمی پژوهش نیز به روش توصیفی و بهره گیری از شیوه پیمایش صورت گرفت. نمونه گیری به شیوه در دسترس انجام شد و 102 نفر از مدیران و کارکنان شرکت های دانش بنیان و نوآور در پژوهش مشارکت کردند. داده های حاصل از طی فرایند فراترکیب به شیوه کدگذاری اولیه و ثانویه و داده های گردآوری شده بخش کمی به کمک نرم افزار SPSS و Smart PLS و در دو بخش توصیفی و استنباطی تجزیه وتحلیل شد. یافته های بخش کیفی در قالب 8 کارکرد کلیدی و 51 وظیفه مدیران منابع انسانی شرکت های دانش بنیان و نوآور احصاء و ارائه گردید و نتایج حاصل از پیمایش نیز ضمن تائید برازش الگو، حاکی از آن بود که جبران خدمات و انگیزش؛ آموزش، توسعه و ایجاد محیط یادگیری؛ تیم سازی و مشارکت؛ مدیریت ارزیابی عملکرد؛ مدیریت استعداد و صلاحیت؛ حفظ و ارتقاء کارکنان دانشی؛ شناسایی، جذب و استخدام و سیاست منابع انسانی به ترتیب در زمره مهم ترین کارکردهای مدیران منابع انسانی شرکت های دانش بنیان و نوآور قرار دارند.
پدیدارشناسی تلفیق برنامه درسی تعلیمات دینی با درس علوم تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال چهارم بهار ۱۴۰۱شماره ۱
63 - 74
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پدیدار شناسی تلفیق برنامه درسی تعلیمات دینی با درس علوم تجربی انجام گرفت. این پژوهش به شیوه کیفی و با رویکرد مبتنی بر پدیدار شناسی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش ، طراحان و متخصصان برنامه ریزی درسی و الهیات و همچنین معلمان دارای مدرک کارشناسی ارشد و دکتری بودند. مشارکت کنندگان در این پژوهش با روش نمونه گیری هدفمند به تعداد 15 نفر تا رسیدن به نقطه اشباع نظری انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختارمند جمع آوری گردید.هدف از انتخاب این افراد ، تجربه ی آن ها و قرار گرفتن در متن برنامه درسی تلفیقی بود. پس از جمع آوری داده ها و تحلیل داده ها ، نقشه مفهومی از تحلیل داده ها ارائه گردید. داده ها بر اساس تحلیل مضمون تجزیه و تحلیل شدند که نتایج حاصل از تحلیل داده ها در3 مضمون سازمان دهنده 1) تبیین حیطه های محتوایی تلفیق2) چگونگی تدوین اهداف تلفیقی3 ) چگونگی برگزاری ارزشیابی تلفیقی طبقه بندی گردید . کلمات کلیدی: پدیدارشناسی، تلفیق، برنامه درسی، تعلیمات دینی، علوم تجربی
مطالعه پدیدارشناسانه عوامل ضعف یادگیری با تمرکز بر تجارب زیسته دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم
منبع:
چشم انداز برنامه درسی و آموزش سال اول بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
53 - 69
حوزههای تخصصی:
یادگیری و پیشرفت تحصیلی مناسب دانش آموزان به عنوان مهم ترین هدف نظام های آموزشی، منوط به وجود مجموعه ای از عوامل مساعد آموزشی و غیرآموزشی است که فقدان آنها موجب عدم پیشرفت تحصیلی دانش آموزان و به هدر رفتن منابع سازمانی آموزش و پرورش کشور می شود. پژوهش حاضر با استناد به ادراکات و تجارب زیسته و پدیدارشناختی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم به واکاوی مهم ترین عوامل موثر بر ضعف یادگیری و پیشرفت تحصیلی پرداخته است. تحقیق با توجه به ماهیت و هدف آن از نوع پژوهش کیفی مبتنی بر نظریه زمینه ای است که داده های آن با رعایت اصل اشباع نظری، از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته با 22 دانش آموز دختر مقطع متوسطه دوم گردآوری شد که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند. برای تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده از روش هفت مرحله ای کلایزی استفاده شد. واکاوی داده ها نشان داد که مهم ترین عوامل مرتبط با ضعف یادگیری دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم در سه مضمون یا درون مایه کلی یعنی عوامل فردی (فقدان مهارت برنامه ریزی تحصیلی و مطالعه، ناتوانی در تصمیم گیری و حل مسئله و برنامه ریزی هدفمند برای آینده، ضعف پایه ای دروس سالهای قبل، عدم تمرکز در کلاس و موقع درس خواندن و.....)،عوامل مدرسه ای(ضعف دبیران، نحوه ارزشیابی، وضعیت فضاهای کلاسی، کتب درسی و....) و عوامل برون مدرسه ای(مشکلات خانوادگی، درگیری با موبایل و فضای مجازی، تاثیردوستان و گروه همسالان و معضلات کلان نظام آموزشی) قابل انتزاع و بررسی است. بدیهی است بکارگیری مجموعه ای از راهکارهای علمی جهت مقابله با عوامل یاد شده می تواند بهبود یادگیری دانش آموزان دختر را به دنبال داشته باشد.
هرمنوتیک عکس و تحلیل جایگاه عناصرِ هرمنوتیکی در آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم تیر ۱۴۰۱ شماره ۱۰۹
57 - 68
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: برای مشاهده موقعیت ها و شرایط اجتماعی در زندگی روزمره، عکاسی به صورتی فعال و کارآمد جایگزین دیدن غیرفعال شده و نگاه آگاهانه به رخدادهای روزانه و مطالعات تحلیلی زندگی روزانه را از طریق عکس امکان پذیرساخته است. تفسیروتحلیل عکس هایی که با زیست روزمره انسانی سروکار دارند، نیازمند روش هایی است که بتواند براساس بافتاروساختار تاریخی-اجتماعی مقولات جمعیتی، به فهم بهتری از تعاملات و باورهای روزمره مردمان بینجامد. هرمنوتیک، علم تأویل است و بنابراین، روش هرمنوتیکی تحلیل عکس این ویژگی مهم را در مطالعه عکس هایی با مقولات اجتماعی فراهم می آورد که تفسیر معانیِ ضمنیِ عکس ها را براساس شاخصه هایی چون زبان مندی، کنش های عاملان جمعیتی، قصدونیات، و قواعد اجتماعیِ مبتنی بر خلق عکس ها امکان پذیر می سازد. هرمنوتیک عکس یعنی تفسیروتأویل عکس توسط مفسری که درجهان فرهنگی-اجتماعی عکس زیسته، و آگاهی پیشینی از آن دارد، آن هم به واسطه بهره گرفتن از عوامل مؤثر تفسیرِ هرمنوتیکی. هدف پژوهش: اساساً درهرمنوتیک، چگونگی فهمیدن مورد پرسش است و بنابراین در مقولات عکاسانه، هرمنوتیک به «چگونگی فرایند فهم تحلیلی عکس» می پردازد. ازاین رو هدف تحلیل هرمنوتیکی این است که عوامل مؤثر در فرایند فهم عکس را مشخص کند؛ شرایط زمینه ایِ فهم عکس را تبیین و ویژگی ها و شاخصه های بستر تحلیل وتأویلِ درست عکس را پی ریزی کند؛ تأویل گرِ هرمنوتیکیِ عکس را تعریف کند و این که چه کسی اصولاً می تواند شرایط صادق تری را در هرمنوتیک عکس دارا باشد؟ روش پژوهش: در مقاله حاضر، روش تحلیل هرمنوتیکیِ عکس مبتنی بر آراء هرمنوتیک فلسفی هانس گئورگ گادامر و تدقیق عناصر هرمنوتیکی در خلق تأویل صحیح عکس خواهد بود. به عبارتی، جایگاه هر یک از عناصر هرمنوتیکیِ گادامری در تحلیل متن را (مفهوم سنت، پیش داوری، آگاهی مؤثر تاریخی، منطق مکالمه، افق معنایی، قصد مؤلف، و نقد هرمنوتیکی) در تأویل عکس مورد توجه قرار داده و جایگاه آن را براساس متنی تجسمی طرح می کنیم. نتیجه گیری: روش هرمنوتیک در تحلیل عکس، می تواند همه انواع تحلیل وتفسیرونقد عکس را شامل شود. به شرط آن که از ابزاروعناصر هرمنوتیکی مؤثر درتحلیل به درستی بهره ببرد. توجه به جایگاه تفسیریِ هریک از عناصر هرمنوتیکی، هرمنوتیک عکس را به سوی تحلیلی جامع تر و درست تر پیش خواهد برد.
نقش نحو فضا در تحلیل منظرین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۹
20 - 29
حوزههای تخصصی:
نحو فضا نظریه و روشی است که با یک ساماندهی منطقی به شناخت پیکره بندی فضایی می پردازد و امکان تحلیل آن را میسر می سازد. در واقع نحو فضا با مطالعه فضا به صورت کمی، خصیصه های ذاتی فضا را به صورتی کمّی و ملموس بیان می کند. این امر باعث کاربردی تر شدن و اهمیت روزافزون این روش است. از سوی دیگر در حوزه دانش منظر، الگویی که بتواند با روش های محاسباتی و اندازه گیری قابلیت محاسبه هر دو بعد عینی و ذهنی منظر را داشته باشد وجود ندارد. با توجه به این که نظریه نحو فضا روش کمّی است که به کالبد صرف توجه ندارد بلکه به مسائل اجتماعی همچون فعالیت هم می پردازد، به نظر می رسد روش نحو فضا دارای قابلیت ها و ظرفیت هایی است که می تواند ما را در ارزیابی منظر یاری کند. این پژوهش در پی دستیابی به مؤلفه های اختصاصی منظر، جهت پرکردن خلأ ها و ضعف های روش های رایج اندازه گیری و مطالعه کمّی ابعاد عینی- ذهنی منظر و به دنبال پاسخ به این پرسش است که چگونه می توان از روش نحو فضا برای تحلیل منظر استفاده کرد؟ در این پژوهش با روش ترکیبی توصیفی و تحلیلی و تبیین قیاسی، ابتدا به تحلیل محتوا برای شناخت روش نحو فضا و نظریه و مفاهیم بنیادی آن پرداخته و در ادامه این مفاهیم در کنار مفاهیم منظری تحلیل و بررسی شده است تا میزان و نحوه کارایی نحو فضا در منظر حاصل شود. در نهایت می توان گفت، منظر پدیده ای عینی-ذهنی و توأمان است. خصایص منظر وابسته به ویژگی های عینی (کالبدی فضا) و ذهنی (معنا) است. عوامل ذهنی خود به دو گروه تجسمی و درام تقسیم شدند که قابلیت و روش های اندازه گیری و ارزیابی متفاوتی دارند. مؤلفه های تجسمی، به صورت انعکاسی و حسی ادراک می شوند و مؤلفه های درام وابسته به پردازش عقلی و ایجاد رابطه میان بخش های مختلف آن هاست. روش نحو فضا برای تحلیل برخی مؤلفه های منظر قابل استفاده و در برخی دیگر با نقصان همراه است. مؤلفه های عینی منظر به واسطه خصیصه نحوی خود با استفاده از روش نحو فضا قابل بررسی هستند؛ اما هر چه مؤلفه ها معنایی تر می شوند، روش نحو فضا برای شناخت و تحلیل فضا ناکارآمدتر می شود.