مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸٬۷۸۱ تا ۴۸٬۸۰۰ مورد از کل ۵۲۴٬۵۹۵ مورد.
منبع:
پژوهش های فلسفی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۴
21 - 44
حوزههای تخصصی:
انسان شناسی در شاخۀ نوپای روانشناسی، ذیل عنوان «نظریه های شخصیت» توانسته است در عرصۀ مطالعات رفتاری و ارتباط متقابل افراد کارآمد باشد. ضرورت تبیین و تحلیل ماهیت حقیقی انسان در حوزۀ «بود» - برخلاف نظریه های شخصیت روانشناختی که عموماً به شناسایی ماهیت انسان در حوزۀ «نمود» می پردازند- موجب شد این مقاله بر اساس آراء انسان شناسانۀ صدرا و با نگاهی به نظریۀ صفات آلپورت که خود یکی از پیشتازان رویکرد صفات است، با روش توصیفی- تحلیلی سامان یابد. رویکرد فردنگرانۀ مبتنی بر صفات، شاخصۀ اصلی نظریۀ شخصیت آلپورت و ملاصدرا ست؛ بنیاد شخصیت در هر دو نظریه بر عمیق ترین ویژگی های فرد نهاده شده است که این ویژگی ها در نگاه آلپورت به صفات بنیادی، مرکزی و پیرامونی- بدون بیان چرایی پیدایش آنها و رشد شخصیت بر اساس این صفات- تقسیم می شوند؛ حال آن که در تحلیلِ متون فلسفیِ ملاصدرا، کیفیت پیدایشِ این صفات و چراییِ تأثیر آنها در ساختار شخصیت و به تبع آن رفتار آدمی تبیین شده است. «خود» یا نفس نیز برخلاف مفهوم انتزاعیِ آن در نگرش آلپورت، در نظام صدرایی امری حقیقی و وجودی است. به طوریکه پویایی و وحدت شخصیت آلپورتی به واسطۀ قاعدۀ «اتحاد عالم و معلوم» و «حرکت جوهری ارادی» قابل تبیین و توجیه عقلانی است.
ردّ چشم اندازگرایی نویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۴
634 - 655
حوزههای تخصصی:
بنا به چشم اندازگرایی نویی، اعیان پایه ای تجربه ادراکی ویژگی های چشم اندازی منظره، در تمایز با ویژگی های واقعی آن، هستند. این مفهوم از چشم اندازگرایی قرابتی با آموزه های نظریّه داده حسّی دارد. این قرابت، نتیجه پذیرش ایده اصلی نظریّه داده حسّی توسّط نویی است: ویژگی های چشم اندازی به لحاظ ادراکی پایه ای هستند. با این حال نویی با اصلاح بنیادین این ویژگی های چشم اندازی تلاش کرده است تا از نظریّه خود برابر مشکلات متعدّد نظریّه داده حسّی حفاظت کند. ویژگی های چشم اندازی نویی عینی هستند نه ذهنی. نشان داده می شود که این اصلاح کارا نیست. استنتاج «آنچه ما می بینیم چشم اندازی از یک منظره است» از «ما آن منظره را از یک چشم انداز خاص می بینم» ضرورتاً صادق نیست. هم چنین این چشم اندازگرایی با پدیدارشناسی متعارف تجربه ادراکی ناسازگار است. در تجربه ادراکی متداول ویژگی های چشم اندازی دیده نمی شوند؛ بلکه آنها در نهایت با تمرکز و تمرین تشخیص داده می شوند. در نهایت این که شواهد تجربی نیز چشم اندازگرایی نویی را رد می کنند.
بررسی انتقادی رویکرد میر سید شریف گرگانی (جرجانی) به نظریۀ توحید وجودی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جاویدان خرد بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۳
47 - 71
حوزههای تخصصی:
بررسی آثار میرسیدشریف گرگانی (م816ق) حکایت از آن دارد که نظریۀ وحدت وجود، یکی از پرسش های اصلی او بوده است و گرگانی سعی داشته تا آنجا که مقدور است، استدلال و شهود را در این موضوع به هم نزدیک کند. در نظر او، درک صحیح و تصدیق وحدت وجود عارفان، تنها با طوری ورای طور عقل، یعنی شهود، حاصل می شود؛ عقل می تواند «وحدت وجود» را ثابت کند، اما نه آنطور که عارفان بدان باور دارند، چراکه انکار کثرت در «موجود» در تعارض با حکم عقل به بداهت موجود بودن کثرات است. او متأثر از پیشینیان خویش، بر اساس استدلال ابن سینا بر توحید وجوبی، سعی در استدلال بر گونه ای از توحید وجودی نموده است که البته با مغالطات متعددی همراه است که قبول آن را غیرممکن می سازد. در این نوشتار، بر اساس روش اسنادی، بیانات گرگانی درخصوص توحید وجودی گردآوری شده است و سپس مورد توصیف و تحلیل فلسفی قرار گرفته است.
کارکرد هندسه؛ در زیرساخت معماری و نقوش گنبد مسجد امام و مسجد مدرسه چهارباغ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۰
737 - 755
حوزههای تخصصی:
هندسه همواره در معماری ایرانی و اسلامی نقش مهمی داشته است. دوره صفویه و مساجد آن نیز که از ادوار طلایی معماری دوره اسلامی به شمار می روند، از این نظم هندسی به شکل مدون و آگاهانه ایی برخوردار بوده اند. مسلماً در ساخت کالبد و تزئینات گنبدهای این دوره نسبت های هندسی به کار رفته است. در میان این آثار می توان مسجد امام و مسجد مدرسه چهار باغ از دوران صفوی در اصفهان را نام برد. بررسی، مطالعه و مقایسه نقوش هندسی در معماری گنبد این دو بنا می تواند موجب بازشناسی هویت فرهنگی این دو اثر شود. تحقیق حاضر بر آن شد که با روش توصیفی- تحلیلی و با اتکاء به منابع کتابخانه ای و میدانی به بررسی و مقایسه نقوش دو بنا بپردازد. داده های این پژوهش نشان می دهد که در طراحی گنبد هر دو بنا نسبت طلایی، تقارن و تناسب به کار رفته است. در ساختارهای اصلی این دو بنا به شکل گسترده از هندسه استفاده شده است؛ از سوی دیگر نقوش هندسی یکی از اصلی ترین نقوش در تزئینات گنبدهای این دو بنا است. اهداف پژوهش:بررسی نقش هندسه در کاشی کاری گنبدهای مسجد امام و مسجد-مدرسه چهارباغ صفوی در اصفهان.تأثیر نسبت های طلایی در ساختار معماری گنبدهای مسجد امام و مسجد-مدرسه چهارباغ صفوی در اصفهان.سوالات پژوهش:نقوش هندسی بر روی کاشی کاری گنبدهای مسجد امام و مسجد مدرسه چهارباغ در اصفهان چه جایگاهی دارد؟نسبت طلایی چه تأثیری در ساختار طراحی گنبدهای مسجد امام و مسجد مدرسه چهارباغ در اصفهان داشته است؟
تبارشناسی مفهوم شاهی در نقش برجسته های اردشیر بابکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
115 - 126
حوزههای تخصصی:
اردشیر بابکان پس از رسیدن به قدرت، برنامه ای منسجم را در جهت مشروعیت بخشیدن به نظام پادشاهی اش به مرحله اجرا درآورد. از مهمترین کارهای وی در این زمینه، ایجاد نقش برجسته های تاج ستانی در نواحی گوناگون فارس بود. این شاه ساسانی در این نقش برجسته ها، سنت های بصری پیشین را آگاهانه به کار گرفت و از بر هم نهاد آنها به ترکیب بندی ای دست یافت که شکل نهایی اش را در دو نقش برجسته نقش رجب و نقش رستم به دست آورد و الگویی برای دیگر نقش برجسته های شاهان ساسانی قرار گرفت. در این ترکیب بندی بدیع، دو عنصر اصلی به چشم می خورد: نخست اعطاء «حلقه» از سوی ایزد به شاه و دودیگر رویارویی «شاه» با «ایزد» و بهره گیری از عناصر بصری مشابه در جهت نشان دادن تساوی جایگاه آنها. بنیان های چنین عناصری ریشه در فرهنگ میان دو رود باستان دارند و با درک درست مبانی فرهنگی آنها است که می توان درک درستی از «شاهی» در نقش برجسته های اردشیر بابکان به دست آورد. در این مقاله با بررسی ریشه های قراردادهای تصویری ای که در نقش برجسته های تاج ستانی اردشیر بابکان به کار گرفته می شوند، نشان داده می شود که برای دریافت بهتر این نقش برجسته ها، «شاهی» را باید مرتبه ای هستی شناختی و نه صرفاً جایگاهی سیاسی در نظر گرفت.
بازخوانی میراث بلاغت قدیم در پرتو پژوهش های زبانشناسی جدید خوانشی در کتاب «البِنیَهُ المُتِحَوِّلَهُ فی البَلاغه العَربیهِ»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال ۲۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۲)
125 - 148
حوزههای تخصصی:
امروزه در چگونگی بهره گرفتن از میراث بلاغت قدیم در محافل علمی، میان پژوهشگران اختلاف نظر است. گروهی براین باورند که باید این میراث بلاغی را کناری نهاد و با بلاغت جدید غربی همگام شد. گروهی دیگر بر این باورند که باید بلاغت قدیم را اصل قرار داد و از یافته های زبانشناسی و سبک شناسی کمک گرفت و بین این دو ارتباط برقرار کرد. کتاب«البِنیَهُ المُتِحَوِّلَهُ فی البَلاغهِ العَربیهِ» نوشته أسامه البُحَیری تلاش می کند تا دیدگاه دوم را اساس کار خود قرار دهد تا پلی بین بلاغت قدیم و یافته های جدید زبانی و بلاغی ایجاد کند. این مقاله با کمک گرفتن از روش توصیفی تحلیلی در پی آن است تا پس از نقد شکلی کتاب، دیدگاه های نویسنده را استخراج و سپس به تحلیل آن ها بپردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد که تغییر در تقسیم بندی سکاکی، توجه به مساله خروج از مقتضای ظاهر در علم بدیع، توجه به ساختار داخلی متن، پرداختن به نقش خواننده در هنجارگریزی و پر رنگ شدن هنجارگریزی در گفتمان ادبی معاصر از مهمترین ویژگی های کتاب است. اشکال های تایپی فراوان، انتخاب فونت نامناسب، نداشتن فهرست اعلام و ابیات و اشعار، از مهمترین کاستی های کتاب است. نویسنده در مقدمه کتاب تاکید دارد که در تحلیل بلاغی خود متن را اساس قرار داده، اما در کتاب اثری از اساس قرار دادن متن به عنوان یک واحد تحلیل بلاغی نیست.
تجربه زیسته کارگری در عراق (1979- 1940م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله تبیین پدیده کارگری ایرانیان در عراق برپایه تجربه زیسته است. مسئله اصلی دستیابی به واقعیت کارگری (باربری) عشایر ایرانی در عراق بر اساس تجربه زیسته آنهاست. تحقیق حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که پدیده کارگری اشتراکی بر چه قاعده و اسلوبی استوار بود؟ عمده داده های تحقیق با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته و بخشی نیز، از آرشیو ملی اسناد گردآوری و به روش پدیدارشناسی تفسیری ون منن (Van Manen) تجزیه و تحلیل شده اند. این اولین تحقیق تاریخ کارگری ایرانیان در عراق است که بر پایه تجربه زیسته کارگران انجام شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد در طول دوران پهلوی حدود 10000 نفر از کارگران ایرانی –جمعیت غالب از عشایر کُرد ایلام- به صورت مستمر در عراق (بصره و بغداد) مشغول کارگری و باربری (حمالی) بودند. مهم ترین عوامل مهاجرت کارگران، فقر، بیکاری و جنگ جهانی دوم بود. کارگری به صورت اشتراکی و بر اساس سازمانی به نام «جَوکه» بود. هر جوکه از یک نفر سرجوکه، دو نفر بارزن، دو نفر بارچین، تعداد 8 الی 16 نفر حمال و 3 الی 5 نفر عضو علی البدل (تعویضی) تشکیل می شد. همچنین، ورود کارگران به جنبش های سیاسی- اجتماعی از پیامدهای پدیده کارگری در عراق بود. در روایت اسنادی، حکومت پهلوی -به خاطر کارگری ایرانیان در عراق- مورد انتقاد قرار گرفته است. در روایت تجربه زیسته کارگری و باربری بر اساس مقتضیات آن زمان تداعی کننده غیرت و قدرت جسمانی بود.
بررسی خاستگاه های اضطراب اجتماعی در شخصیت های نوجوان رمان «طعم سیب زرد» براساس نظریه داغ ننگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بین رشته ای ادبی سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲شماره ۹
282 - 309
حوزههای تخصصی:
دوره نوجوانی از حساس ترین برهه های زندگی محسوب می شود. موضوع شکل گیری هویت و دغدغه های مربوط به آن، از مسائل مهم این دوره است که هرگونه اختلال در آن، می تواند آثار منفی بلندمدتی بر روان نوجوان داشته باشد؛ به ویژه آنکه قضاوت های دیگران در شکل گیری ساختار هویتی نوجوان نقش دارد. دراین میان وجود نقص های جسمانی و شخصیتی مشهود یا غیرمشهود، می تواند بر قضاوت دیگران و همچنین نگرش نوجوان به هویت خویشتن اثرگذار باشد. اروینگ گافمن جامعه شناس مشهور کانادایی طی نظریه کنش اجتماعی به بررسی انواع نقص ها یا به تعبیر او داغ های ننگ مؤثر بر شخصیت و روابط افراد پرداخته است. از نگاه او هویت افراد از سه راه عیب های جسمانی، اختلال های شخصیتی و تفاوت قومیتی می تواند دچار داغ خوردگی شود. در این وضعیت یا داغ خوردگی فرد از سوی دیگران قابل مشاهده است و یا اینکه نشانی از عیب در ظاهر وجود ندارد. در حالت اول شخص در پی مدیریت اثرات منفی داغ خواهد بود و در حالت دوم اصلی ترین دغدغه، پنهان کردن داغ ننگ است. موقعیتی که پدیدآورنده ترس و اضطراب است. رمان «طعم سیب زرد» از ناصر یوسفی ازجمله رمان های موفق نوجوان است که نویسنده طی آن به موضوع تأثیر داغ های ننگ شخصیتی و قومیتی بر روان شخصیت ها پرداخته است. پژوهش حاضر که به روش توصیفی – تحلیلی انجام شده است در پی بررسی تأثیر داغ ننگ بر ایجاد اضطراب در شخصیت های اصلی این رمان یعنی «سینا» و «نثار» است که اولی به دلیل نقص های شخصیتی و دومی بر اثر ملیت افغانی اش دچار داغ خوردگی اند. مسئله ای که باعث بروز بحران های جدی و انزوای آنان شده است.
تبیینی بر تاب آوری با استفاده از آموزه های امام سجاد (ع)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تبیینی بر تاب آوری با استفاده از آموزه های امام سجاد (ع) انجام شده است. تاب آوری مقوله ای است که به عنوان قدرتی ذهنی یا احساسی مطرح شده است که به انسان توان مقابله با بحران ها را می دهد و انسان را قادر می سازد سریع به وضعیت پیش از بحران باز گردد. تفاوت هایی میان تاب آوری و مفهوم قرآنی صبر و حلم در سنت اسلامی وجود دارد. به نظر می رسد این مفاهیم در مولفه های درونی و عوامل ایجاد کننده، اشتراکات زیادی داشته باشند. روش کار: این پژوهش در زمره پژوهش های کتابخانه ای است که با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. حوزه پژوهش شامل متون مرتبط با آموزه های امام سجاد (ع) با استفاده از رویکرد هدفمند بود. ابزار گردآوری اطلاعات شامل فیش برداری مرتبط با مفهوم تاب آوری در آموزه های امام سجاد (ع) بود. یافته ها: بر اساس نتایج این تحقیق عوامل ایجاد کننده تاب آوری شامل تلقین مثبت، حفظ آمادگی، حفظ روابط خوب با خانواده، قابل تحمل دیدن مشکلات و بحران ها، پذیرش شرایط غیر قابل تغییر، داشتن اهداف واقع بینانه و حرکت به سمت آن ها و اعتماد به نفس، که همگی اینها در سنت الهی و آیات و روایات دارای مفاهیم متناظر هستند و بر آنها تاکید شده است. نتیجه گیری: نتیجه گیری کلی پژوهش نشان داد که با تقویت تاب آوری از طریق آموزه های امام سجاد (ع) در بین متربیان می توان به بهبود تاب آوری آنان در مدارس کمک فراوانی نمود.
تحلیل تطبیقی نظریه «عدم خشونت» در اندیشه گاندی و مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۵
27 - 44
مولوی و گاندی، دو مصلح بزرگ جهانی متعلق به دو دوره، قوم و فرهنگ جداگانه هستند که در اندیشه و عمل، مشابهت های زیادی دارند. جستار پیشِ رو، تلاشی است درجهت پاسخگویی به این پرسش ها که آیا پیوندی بین اندیشه عدم خشونت گاندی و اندیشه های مولوی در مثنوی وجود دارد؟ وجوه اشتراک و بعضاً افتراق اندیشه های خشونت پرهیزانه این دو و دلایل آن کدامند؟ این پژوهش که از دیدگاه مکتب فرانسوی ادبیات تطبیقی و به شیوه توصیفی و با رویکرد تحلیل محتوا انجام شده است، مشخص می کند که عدم خشونت (مهم ترین اندیشه گاندی) جزو مبانی فکری مولانا نیز محسوب می شود؛ زیرا علاوه بر شواهد صریحی که در مثنوی به خشونت پرهیزی اشاره دارد، محتوای عدم خشونت در آثار مولانا نیز گسترده و متنوع است و بخش وسیعی از اندیشه هایش به نحوی غیرصریح به اندیشه عدم خشونت گاندی پیوند می خورد؛ به عبارتی دیگر، تمام باورهای مولانا چون؛ تساهل ، دگرپذیری، شهرت گریزی، شمول گرایی و... در راستای توسعه و تعالی معنوی انسان است و برونداد و ماحصل آن چیزی نیست جز انسان خودساخته و کمال یافته ای که با خود و تمامی اجزای کاینات بر سر صلح و مهرورزی است و مهم تر ازهمه این ها اندیشه «عشق» در باور مولاناست که به تنهایی نفی صددرصد خشونت گرایی است؛ البته عدم خشونت در نگاه مولانا، صبغه عرفانی دارد، اما در نظرگاه گاندی، بیشتر وجهه سیاسی می گیرد.
دگردیسی هویت «خود» و « دگر» در اندیشه اقبال لاهوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۵
45 - 60
هدف این مقاله، واکاوی تطور مفهوم و مصداق خود و دگر در اندیشه و کنش سیاسی علامه اقبال لاهوری است. اقبال، نه تنها از اندیشه ورزان بزرگ شبه قاره، بلکه شاعر مبرز پارسی گوی و از احیاکنندگان بزرگ هویت اسلامی و درعین حال از بنیانگذاران دولت پاکستان محسوب می شود. سؤال اصلی مقاله این است که تحول «خود» و «دگرِ» هویتی در اندیشه فکری و سیاسی اقبال لاهوری چگونه بود؟ فرضیه مقاله نیز این گونه صورت بندی شده است: اندیشه سیاسی اقبال از «خود» سازنده عرفانی در برابر «دگر» انزواطلب صوفیانه و هویت فردی به هویت جمعی تحول یافت. هویت اجتماعی خودی مورد نظر اقبال ابتدا در برابر دگر استعماری بریتانیا معنا می یافت و پس از آن به هویت اسلامی در برابر هویت هندی و سپس به هویت ناسیونالیستی تحول یافت. اندیشه های اقبال موجب شکل گیری کشور پاکستان شده است. ابهام در بین هویت خود و دگر که در اندیشه اقبال وجود داشت، برای دولت پاکستان به ارث گذاشته شده است. فرضیه مقاله با روش توصیفی-تحلیلی پردازش شده است.
صورت بندی فلسفه نظام اجتماعی در اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال ۲۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱۰
73 - 96
حوزههای تخصصی:
بحث از فلسفه نظام اجتماعی، فراتر از سطح توصیف دغدغه مند تحلیل های مفهومی و کاوش های نظری است تا با صورت بندی کلی مباحث، شالوده های حقیقی تأملات در باره جامعه و اجتماع را پی ریزی کند و به نوعی فهم اجتماعی برسد. این مباحث عمدتاً موضوعات را به بنیادهای اصلی آن پیوند داده و مفاهیم را در شبکه ای منسجم تبیین کرده است و ظرفیت آن را دارد که با نگاهی کلی نگر و عقلانی در صدد پاسخ گویی به چیستی نظام اجتماعی اسلام، اهداف، مبانی، روش و جایگاه آن برآید. این مبحث، از یک سو، یک مقوله مهم فلسفی درباره اجتماع به مثابه نظامِ معرفتی را مورد لحاظ قرار می دهد و از دیگرسو، سامانه ای قلمداد می شود که معمولاً توسط حاکمیت، از طریق نهادها اجرا و اعمال می شود. درواقع باید و نبایدها از یک نظام معرفتی اخذ شده و چارچوب ها در نظام اجرایی دنبال می شود. در این مقاله که از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شده، سعی بر این است یافته های بحث حدالامکان با توجه به ادبیات درون دینی در زمینه های گستره، اهداف، مبانی، منابع و روش شناسی کشف نظام رفتارهای اجتماعی صورت بندی شود.
شناسایی عوامل ارزش پیشنهادی سالمندان مجموعه های تفریحی ورزشی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت ورزشی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۶۳)
217 - 202
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر شناسایی عوامل ارزش پیشنهادی سالمندان مجموعه های تفریحی ورزشی شهر تهران بود.روش پژوهش: روش تحقیق کیفی (نظریه داده بنیاد) است. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل مربیان، کارکنان و سالمندان (مشتریان) مجموعه های تفریحی ورزشی شهر تهران و همچنین خبرگان دانشگاهی در حوزه بازاریابی و کسب وکارهای ورزشی بود. روش نمونه گیری هدفمند و به تکنیک گلوله برفی بود. ابزار تحقیق مصاحبه بود که از 59 نفر به عمل آمد. روایی ابزار پژوهش (مصاحبه)، توسط مصاحبه شوندگان و سپس استادان متخصص، بررسی و تأیید شد و برای سنجش پایایی از روش توافق درون موضوعی استفاده شد که مطابق این روش مقدار پایایی برابر با 87/0 بود.یافته ها: در راستای تجزیه وتحلیل داده ها از روش نظریه داده بنیاد استفاده شد. یافته ها نشان داد که عوامل ارزش پیشنهادی مشتریان مجموعه های تفریحی، ورزشی شهر تهران در قالب پنج مقوله اصلی دسته بندی شدند. مقوله ها شامل ارزش پیشنهادی کارکردی، ارزش پیشنهادی موقعیتی، ارزش پیشنهادی احساسی، ارزش پیشنهادی اجتماعی، ارزش پیشنهادی شناختی اند که این پنج مورد خود شامل 25 مفهوم و 121 عامل یا کد باز هستند.نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش نتیجه می گیریم برای توسعه مجموعه های تفریحی و ورزشی شهر تهران باید بر مقوله های استخراجی از این پژوهش متمرکز شد که از طریق شناسایی ارزش های پیشنهادی موردنظر مشتریان بتوان در جهت رفع نیازهای آنها گام های اساسی برداشت.
نقش الهام در تصمیم به بهره برداری از فرصت های کارآفرینانه در کسب و کارهای ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت ورزشی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۶۳)
257 - 237
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با پیچیده تر شدن رقابت در کسب وکارهای ورزشی، زمان و اطلاعات در تصمیم گیری اهمیت زیادی یافته اند. در این زمینه شهود می تواند برای کارآفرینان بهترین گزینه باشد، ازاین رو این پژوهش به دنبال یافتن نقش الهام در تصمیم به بهره برداری از فرصت های کارآفرینانه است.
روش پژوهش: این پژوهش از نظر روش آمیخته، از نظر هدف توسعه ای- کاربردی و از نظر راهبرد در بخش مروری فراتحلیل و در بخش کیفی دلفی و تحلیل تماتیک است.
یافته ها: در گام اول با فراترکیب پیشینه از تعداد 26 مقاله، 42 شاخص شناسایی شد. در گام دوم در مصاحبه با خبرگان دانشگاهی 29 شاخص به روش تحلیل تِم استخراج و به روش دلفی 23 شاخص تأیید شدند که روایی به روش لاوشه و پایایی با آلفای کرونباخ بررسی شد و در گام سوم 40 مضمون از تجربه زیسته شش نفر از رهبران کارآفرین ورزشی به روش روایت پژوهشی شناسایی شد که پایایی کدگذاری به روش ضریب پایایی هولستی تأیید شد که در نهایت پس از ترکیب و ادغام مراحل سه گانه 63 شاخص شناسایی شدند که تناسب و اعتبار 61 شاخص در قالب 10 بُعد با استفاده از آزمون t و معیارهای چهارگانه تطبیق، قابلیت فهم، قابلیت تعمیم و کنترل تأیید شد.
نتیجه گیری: بر اساس یافته ها الهام کارآفرینانه با ایجاد هشت نقش قابلیت های هوشمندی، بهبود تصمیم گیری، قصد کارآفرینی، بهبود نگرش کارآفرینانه، تسهیل کسب وکار، تقویت روحیه و شخصیت کارآفرین، تشخیص فرصت و اثربخشی فرصت در تصمیم به بهره برداری از فرصت های کارآفرینی نقش مثبت و با کانونی کردن ابعاد عدم اطمینان و تصمیم گیری غیرمنطقی در تصمیم به بهره برداری از فرصت های کارآفرینی نقش منفی دارد.
سمانتیک غیر تابع ارزشی حاج حسینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نشریه فلسفه سال ۵۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
149 - 166
حوزههای تخصصی:
مرتضی حاج حسینی در ویراست دوم کتاب خویش «طرحی نو از اصول و مبانی منطق» دو نظام تابع ارزشی و غیر تابع ارزشی معرفی کرده است که دستگاه استنتاج طبیعی آن دو و سمانتیک نظام تابع ارزشی را در مقاله های دیگری بررسی کرده ام. در این مقاله به سمانتیک نظام غیر تابع ارزشی خواهم پرداخت و فرا قضایای صحت و تمامیت را که او اثبات کرده است مورد واکاوی قرار خواهم داد. نشان می دهم که 1. این سمانتیک مبتنی بر یک نظریه مجموعه های جدید است که تاکنون تدوین نشده است. 2. تعریف مدل در این کتاب مربوط است به «مدل کامل» در حالی که مدل های معرفی شده همگی «مدل ناقص» هستند. 3. شرایط صدق فرمول های غیر تابع ارزشی یادآور شرایط صدق فرمول های مشابه در منطق استلزام اکید سی. آی. لوئیس اما در سمانتیک موجهاتی لایب نیتزی است. 4. این سمانتیک با نظریه برهان کتاب هماهنگ نیست. 5. از این رو، قضایای صحت و تمامیت در واقع نادرست هستند و مثال های نقض دارند. 6. ادات ناقض در این سمانتیک تابع ارزشی شمرده شده است در حالی که باید غیر تابع ارزشی باشد. 7. تعداد روابط در این سمانتیک متناهی (دقیقاً پنج) معرفی شده است در حالی که این تعداد بی نهایت (ناشمارا) است. 8. به همین دلیل منطق غیرتابع ارزشی باید تصمیم ناپذیر باشد، در حالی که در نظام تابع غیر ارزشی تصمیم پذیر اعلام شده است
تحلیل صورت در نظریه ماده - صورت گرایی ابن سینا و کیت فاین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نشریه فلسفه سال ۵۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
191 - 219
حوزههای تخصصی:
بر اساس نظریه «ماده-صورت گرایی» ساختار اجسام مادی از دو جزء ماده و صورت ترکیب یافته است. «ابن سینا» و فیلسوف متافیزیک تحلیلی معاصر «کیت فاین» معتقد به ماده-صورت گرایی هستند. بر این اساس محور مقاله آن است که دریابیم، ابن سینا به مسائل مطرح شده در نظریه ماده-صورت گرایی معاصر، چه پاسخی دارد؟ این تلاش متمرکز بر مسئله صورت و چند موضوع درباره آن است؛ 1. ماهیت صورت، 2. اثبات صورت، 3. امکان ارائه تصویر سلسله مراتبی از ساختار متافیزیکی اشیاء. از نظر فاین، صورت، جزء غیرمادی و مقوم شی است. در اجسام دارای اجزاء بی زمان، صورت، ویژگیِ چند موضعی یا رابطه ای است که میان مؤلفه های مادی شی برقرار می شود و در اجسام دارای اجزاء زمانمند، صورت، تابعی از زمان بر روی اشیاء است و بقاء شی را در طول زمان حفظ می کند. ابن سینا قائل به حضور حداقل دو نوع صورت (دو نوع ویژگی ذاتی) است؛ صورت جسمیه که ویژگی ذاتی مشترک در همه اشیاست و حداقل یک ویژگی ذاتی غیر از اتصال جوهری یا صورت نوعیه. نیز ابن سینا همچون فاین، صورت در اشیاء مرکب را جزء مقوم و غیرمادی جسم می داند، اما به باور او ماهیت صورت در همه اشیاء مرکب یکسان است. صورت، به عنوان جزء مقوم غیرمادی همان ویژگی های ذاتی هستند و البته این ویژگی های ذاتی، حالّ نیز هستند. پس ابن سینا، مانند فاین، صورت را نوعی ویژگی می داند، اما با این تفاوت که این ویژگی ذاتی حالّ است و باید بین ماده و ویژگی ذاتی، رابطه حلولی برقرار شود. هرچند شیوه استدلال ابن سینا برای اثبات صورت با فاین متفاوت است، اما با عنایت به نظر ابن سینا و فاین درباره ذاتی، این رویکرد کمابیش شبیه است. هردو می پذیرند ویژگی ای که ذاتی شی باشد جزء مقوم شی است و این جزء مقوم جز صورت است. اما مهم ترین برهان اثبات صورت نوعیه نزد ابن سینا، نیازمند اصلاح است. چکیده استدلال اصلاح شده این گونه است که ذاتی بودن به معنای مقوم بودن است، مقوم بودن نیز همان صورت و مبدأ اثر شی است. نتیجه اینکه بر اساس استدلال بازسازی شده، ابن سینا راهی دارد که از ذاتی بودن ویژگی ها برسد به یک ویژگی مقوم و به چنین ویژگی مقوم غیرمادی، صورت گفته می شود. فاین و ابن سینا می پذیرند ویژگی ای که ذاتی شی باشد جزء مقوم شی است و برعکس و این جزء مقوم نیز چیزی نیست، جز صورت. از مزایای تبیینی نظریه فاین آن است که اشیاء مادی از ساختار سلسله مراتبی برخوردارند، در فلسفه ابن سینا نیز ظرفیّت ارائه چنین تصویری وجود دارد که با تفسیر جدیدی ممکن است و می توان تصویری سلسله مراتبی در ساختار متافیزیکیِ اشیاء با توجه به تفکیک میان اعتبار به شرط لا و اعتبار لابشرط ارائه کرد
ساخت و اعتباریابی پرسش نامۀ به کارگیری نخبگان علمی ورزشی در سازمان های ورزشی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت ورزشی مرداد و شهریور ۱۴۰۲ شماره ۷۹
57 - 82
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ساخت و اعتباریابی ابزار مدل به کارگیری نخبگان علمی ورزشی در سازمان های ورزشی کشور است و برای انجام آن از روش تحقیق ترکیبی استفاده شد. در بخش کیفی باتوجه به مبانی نظری تحقیق و دریافت نظرات نخبگان علمی ورزشی 62 سؤال طراحی گردید سپس برای کسب اعتبار صوری و محتوایی، سؤالات بین 15 نخبه علمی ورزشی، توزیع و نتایج از طریق فرمول لاوشه محاسبه و پنج سؤال حذف گردید و 57 سؤال باقیمانده در بین 337 نفر از نخبگان علمی ورزشی با درنظرگرفتن روش انتخاب حجم نمونه در معادلات ساختاری از طریق نمونه گیری احتمالی به روش طبقه ای نسبتی، به صورت تصادفی توزیع شد. برای کسب روایی سازه از طریق معادلات ساختاری، تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی اقدام گردید. داده ها با استفاده از نرم افزارهای لیزرل و اس.پی. اس. اس مورد بررسی قرار گرفت. مؤلفه های اصلی با چرخش واریماکس، پنج مؤلفه را با عناوین و ضرایب پایایی به ترتیب، بسترحاکم (78/0)، شرایط علّی (82/0)، راهبردها (95/0)، پیامدها (93/0) و شرایط مداخله گر (93/0) مشخص کرد و ضریب کل آلفای کرونباخ پرسش نامه 93/0 حاصل گردید. نتایج تحلیل عاملی تأییدی برازش الگوی پنج عاملی را تأیید نمود. در نهایت پرسش نامه طراحی شده در این مطالعه می تواند به عنوان ابزار مناسبی برای مدل به کارگیری نخبگان علمی ورزشی در سازمان های ورزشی کشور مورداستفاده قرار گیرد.
طراحی مدل ارائۀ تسهیلات اعطایی بانک ها در صنعت ورزش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت ورزشی مرداد و شهریور ۱۴۰۲ شماره ۷۹
209 - 232
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر باهدف طراحی مدل ارائه تسهیلات اعطایی بانک ها در صنعت ورزش طراحی گردید. تحقیق حاضر ازجمله تحقیقات کیفی بود که به صورت میدانی اجرایی گردید. روش کیفی مورداستفاده در تحقیق حاضر از نوع گرانندتئوری بود. مشارکت کنندگان در تحقیق حاضر شامل خبرگان آگاه به موضوع تحقیق بودند. مشارکت کنندگان در این پژوهش با استفاده از نمونه گیری هدفمند و با رویکرد انتخاب نمونه گیری همگون و با رعایت حداکثر تنوع نمونه گیری شدند. این مسئله تا رسیدن به اشباع نظری شکل گرفت. درنهایت تعداد 15 مصاحبه در این خصوص انجام گردید. این افراد شامل خبرگانی بودند که به موضوع پژوهش حاضر اشراف کامل داشتند. به عبارتی از منظر علمی و عملی سوابق ارزشمندی در این خصوص داشتند. ابزار گردآوری اطلاعات در تحقیق حاضر مصاحبه نیمهساختاریافته بود. نتایج تحقیق حاضر نشان داد که تعداد 56 کد از مصاحبهها استخراج گردید که این کدها در 15 مقوله دستهبندی گردید. به صورتی که مقولهها مطابق با مدل پارادیمی در ابعاد ۶ گانه مدل پارادایمی به صورت موجبات علی (2 مقوله)، مقوله اصلی: طراحی مدل تسهیلات اعطایی بانک ها در صنعت ورزش (1 مقوله)، راهبردها (4 مقوله)، شرایط زمینه ای (3 مقوله)، شرایط مداخلهگر (2 مقوله) و پیامدها (3 مقوله) جای گرفتند. توجه به عوامل زمینه ای و عوامل مداخله گر و عملیاتی نمودن راهبردها می تواند زمینه جدی جهت بهبود تسهیلات اعطایی بانک ها در صنعت ورزش را فراهم نماید. با توجه به نتایج پیشنهاد میگردد تا با ارزیابی نحوه ارائه تسهیلات بانکی و همچنین ایجاد بسته های تسهیلاتی متنوع با توجه به ضوابط بانکی؛ شرایطی جهت افزایش تسهیلات اعطایی بانک ها در صنعت ورزش ارائه داد.
نقش یهودیان در تجارت برده در ایران قرون نخستین اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاجران یهودی در ایرانِ قرون نخستین اسلامی، بیشتر به تجارت برده شهرت داشتند. همچنین جغرافیانویسان قرون نخستین، از گروهی تجار یهودی به نام راذانی ها نام می برند که به نقاط مختلف سفر می کردند و به تجارت برده مشغول بودند. آنها بردگان را از اروپا به سمت بیزانس و از آن طریق، به جهان اسلام حمل کردند و باعث رشد و ترقی این تجارت، در این دوره تاریخی شدند. به نظر می رسد جنگ های مختلف در اروپا و آسیا که به اسارت مردم از دو طرف در طی این جنگ ها منجر می شد، بر مسئله تجارت برده، تأثیرگذار بوده است و تاجران یهود با خرید و فروش این اسرا، سهم زیادی در گسترش این تجارت داشته اند. در هر حال، به رغم رونق تجارت برده در دوره بحث شده، این موضوع بازتاب زیادی در منابع تاریخی این دوره نداشته و حتی در پژوهش های جدید نیز، کمتر بررسی شده است؛ بنابراین پژوهش حاضر درصدد است تا با استفاده از منابع قدیم و مرتبط و به شیوه توصیفی تحلیلی، نقش تاجران یهودی را در تجارت برده در ایران قرون نخستین اسلامی تا پایان سده چهارم هجری مطالعه کند. برای این منظور، تلاش خواهد شد تا با استفاده از شیوه مطالعات تاریخی، داده های تاریخی از منابع کتابخانه ای گردآوری و دسته بندی و درنهایت یافته های پژوهش، بیان شود.
بررسی مخاطرات طبیعی و انسانی و آسیب پذیری بافت تاریخی در محله فردوسی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
113 - 128
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزان شهری بافت تاریخی را قلب تپنده شهرها می دانند. شهرها و به ویژه بافت های تاریخی آنها دائماً تحت تأثیر مخاطرات طبیعی و انسانی قرار دارند. هدف این پژوهش، بررسی آسیب پذیری محله فردوسی به عنوان نمونه ای از محلات بافت تاریخی شهر تهران است. داده ها از فایل های سیستم اطلاعات جغرافیایی و پیمایش به دست آمده اند. همچنین زمینه ها و اسناد تاریخی به عنوان بخشی از این مطالعه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. 10 کارشناس شهرداری برای هر یک از 29 شاخص در مقایسه با سطوح استاندارد نمره 1 تا 5 تعیین و میانگین این نمرات برای ارزیابی نقش هر پارامتر در آسیب پذیری این محله مورد تحلیل قرار گرفته است. یافته های تحقیق حکایت از پتانسیل بالای وقوع مخاطرات طبیعی و انسانی در منطقه مورد مطالعه دارد. فراوانی ساختمان های چند طبقه ناپایدار و شبکه های فرسوده برق و آب، نگهداری مواد اشتعال زا در انبارها و نبود شبکه فاضلاب برای نیمی از ساختمان ها از مهم ترین عوامل آسیب پذیری بافت مورد مطالعه هستند. مسائلی مانند ناامنی، سوء مصرف مواد مخدر در فضاهای عمومی، ازدحام بیش از حد و شلوغی هنگام روز نیز منجر به مهاجرت ساکنان محله گردیده است که در پی آن، با فعالیت های تجاری و انبارها جایگزین شده اند. مشکلات متعددی به آسیب پذیری بافت تاریخی این محله دامن می زنند و احتمال بروز چنین مشکلاتی در سایر بافت های تاریخی شهری تهران نیز زیاد است.