مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۹٬۰۶۱ تا ۱۹٬۰۸۰ مورد از کل ۵۲۴٬۹۴۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
مهارت های نرم مترادف کلمه "مهارت های فرد" هستند. این اصطلاح آن دسته از ویژگی های شخصی را توصیف می کند که نشان دهنده سطح بالایی از هوش هیجانی است. مهارت های نرم شامل مهارت های بین فردی نیز می شود که شخصیت یک فرد و روابط بین فردی او را با دیگران نشان می دهد. داشتن مهارت های نرم با ارزش ترین ابزار در قرن بیست و یکم برای رسیدن به موفقیت است. در همین راستا هدف پژوهش حاضر بررسی نقش مهارت های نرم در فرآیند آموزش معلمان می باشد.روش شناسی پژوهش: این تحقیق از نوع تحقیقات بنیادی نظری و روش اجرای آن به صورت مطالعات کتابخانه ای و تحلیلی و توصیفی است.یافته ها: یافته ها نشان می دهد که هدف از آموزش، ساختن انسان های خوب با مهارت و تخصص است. انسان های روشنفکر می توانند توسط معلمان پرورش یابند بنابراین آموزش ابزاری ضروری برای دستیابی به پایداری در همه عرصه می باشد. معلمان وزن و مسئولیت آموزش را بر دوش می کشند و منبع اصلی دانش و ارزش هستند. برای معلمان، توانایی استفاده از مهارت های نرم موثر می تواند باعث ایجاد یا شکستن یک حرفه شود. بدیهی به نظر می رسد که چنین مهارت هایی در کلاس درس اهمیت زیادی دارند، مهارت های نرم هنگام کار با والدین، مدیریت و سایر معلمان نیز از اهمیت بالایی برخوردار هستند. چنین مهارت هایی می تواند اثربخشی معلمان را بهبود بخشد.نتیجه گیری: معلم نقشی حیاتی در جامعه ما و همچنین الگویی برای دانش آموزان مدرسه ای دارد. آموزش معلمان بر آموزش مدرسه تأثیری مواج دارد. برنامه آموزش معلمان با کیفیت منجر به آموزش با کیفیت مدرسه می شود.آموزش معلم نه تنها مسئول بهبود آموزش مدرسه است، بلکه مسئول آماده سازی معلمان شایسته، متعهد و حرفه ای است که می توانند نیازهای نوظهور سیستم و جامعه را برآورده سازند.
وقف قرآنی در سال 614 هجری بر خانقاه برپاشده در بازار مشهد: درباره قرآن علی بن حمزه بن الحسین بندار مموله مشهدی
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ مرداد و شهریور ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۲۰۷)
567 - 577
حوزههای تخصصی:
بررسی نقش میانجی فناوری اطلاعات بر رابطه حرفه ای گرایی و شایستگی با عملکرد حسابرسان
حوزههای تخصصی:
حرفه ای گرایی و شایستگی در حسابرسی از عوامل کلیدی تأثیرگذار بر عملکرد حسابرسان به شمار می روند. حرفه ای گرایی شامل ویژگی هایی مانند تعهد اجتماعی، استقلال و دانش و مهارت های تخصصی است که به حسابرسان کمک می کند تا به طور مؤثر و با کیفیت بالا عمل کنند. شایستگی حرفه ای به مجموعه ای از مهارت ها، دانش و تجربیات اشاره دارد که حسابرسان باید برای انجام وظایف خود داشته باشند. همچنین فناوری اطلاعات تأثیر عمیقی بر عملکرد حسابرسان دارد، زیرا فناوری اطلاعات باعث تغییر در ماهیت شواهد حسابرسی می شود. پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش میانجی فناوری اطلاعات بر رابطه حرفه ای گرایی و شایستگی با عملکرد حسابرسان در بازه زمانی سه ماه اول سال 1403 صورت گرفته است. پژوهش حاضر، از نوع پژوهش های توصیفی-پیمایشی بوده و از نظر هدف، کاربردی قلمداد می گردد. جامعه آماری متشکل از حسابرسان شاغل در موسسات حسابرسی شهرستان یزد می باشد و از روش نمونه گیری در دسترس و قاعده 5 برابر حجم گویه ها، برای تعیین حجم نمونه استفاده شده است. لذا بر اساس قاعده مذکور حجم نمونه 100 نفر در نظر گرفته شد. گردآوری داده ها پرسش نامه بوده که برای سنجش حرفه ای گرایی، صلاحیت (شایستگی)، عملکرد حسابرسی و فناوری اطلاعات از پرسش نامه استاندارد ایندودوی و فرونیکا (2023) استفاده شده است. تحلیل عاملی تأییدی، روایی همگرا و واگرای ابزار پژوهش بررسی و مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آن نیز با استفاده از آزمون ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی سنجیده شد و با توجه به اینکه مقدار آلفا برای همه متغیر های پژوهش بیشتر از 0.7 به دست آمد، با اطمینان می توان پایایی ابزار پژوهش را تأیید کرد. به منظور تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از 198پرسشنامه تکمیل شده، از روش آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است که در بخش اول جداول و نمودارهای فراوانی و در بخش دوم از روش حداقل مربعات جزئی، به وسیله نرم افزارهای Excel و 3 SmartPLS ، جهت آزمون فرضیات و ارائه نتایج پژوهش استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از تاثیر مثبت و معنی دار حرفه ای گرایی، شایستگی و فناوری اطلاعات بر عملکرد حسابرسان بوده است. نتایج دلالت بر تاثیر معنی دار (مثبت) حرفه ای گرایی و شایستگی بر فناوری اطلاعات بوده است. همچنین فناوری اطلاعات رابطه بین حرفه ای گرایی و شایستگی و عملکرد حسابرسان را میانجی نموده است.
پردازش شنیداری جمله و پلنیوم گیجگاهی: شواهدی از تصویربرداری تشدید مغناطیسی عملکردی در دوزبانه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش ناحیه پلنیوم گیجگاهی چپ و راست در پردازش شنیداری جملات زبان اول و دوم در افراد دوزبانه اجرا شد. روش کار: جامعه آماری پژوهش حاضر، دانشجویان دوزبانه ترکی_فارسی شهر تهران در سال 1398 بود. داده های 36 فرد دوزبانه که به روش هدفمند انتخاب شده بودند، در حین اجرای یک تکلیف شنیداری دوزبانه به روش تصویربرداری تشدید مغناطیسی کارکردی (fMRI) اخذ شد. به منظور شناسایی الگوی فعالیت محرک های دستوری_نادستوری زبان اول و دوم در ناحیه پلنیوم گیجگاهی، آنالیزی بر مبنای ناحیه مطلوب (ROI-based) در نرم افزار FSL اجرا شد و درصد تغییر سیگنال به عنوان معیار «شدت» برای هر شرکت کننده استخراج و در نرم افزار SPSS نسخه 26 تجزیه و تحلیل آماری شد. یافته ها: اگرچه معناداری اثر دستوری بودگی برای هر دو زبان اول و دوم در پلنیوم گیجگاهی چپ و راست مشاهده شد (0/001>P)، برانگیختگی پلنیوم گیجگاهی چپ بیشتر بود. افزون بر این، پاسخ مغزی بزرگتر به جملات نادستوری زبان اول در مقایسه با جملات نادستوری زبان دوم در پلنیوم گیجگاهی چپ محرز شد. نتیجه گیری: هم پوشانی همبسته های نورونی دو زبان در پلنیوم گیجگاهی، به عنوان یک واسط محاسباتی، سطح بالای بسندگی دوزبانه های حاضر به زبان دومشان را که در سن 7 سالگی آموخته بودند، تأیید می کند. پلنیوم گیجگاهی چپ نقش برجسته تری در پردازش شنیداری جملات در افراد دوزبانه دارد که ممکن است دال بر یک سویه شدگی این ناحیه باشد. فعالیت بیشتر زبان اول نسبت به زبان دوم در پلنیوم گیجگاهی چپ، حاکی از این است که در حالت دوزبانه و در شرایطی که فرد دوزبانه به هر دو زبان اول و دوم خود به یک میزان مسلط است، زبان اول به عنوان زبان پایه عمل می کند که مستلزم صرف زمان و منابع شناختی بیشتر برای مهار و فعال سازی مجدد این زبان است.
ذیلی بر معنی واژه های عروس و حاجب در فرهنگ بزرگ سخن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این جستار معنیِ دو واژه عروس و حاجب در دو ترکیبِ کشتیِ عروس و حاجبِ خورشید در فرهنگ بزرگ سخن بررسی شده است. این دو ترکیب در تاریخ بیهقی و غزلیّات شمس نیز آمده و در این مقاله با ذکر چند شاهد دیگر و با آوردن دلیل ها و شاهدهایی، یکی دیگر از معنی های این دو واژه به دست داده شده است.
تهیه نقشه پتانسیل خطر وقوع سیل با استفاده از روش آماری EBF، مطالعه موردی: حوضه آبریز آذرشهر چای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حوضه آبریز آذرشهر چای واقع در دامنه غربی کوهستان سهند، یکی از حوضه های مستعد وقوع سیل است که همه ساله با شروع بارش های بهاری شاهد جاری شدن آب در دره ها وقوع سیل در این حوضه می باشد. لذا بررسی و شناسایی مناطق مستعد سیل، گامی اساسی جهت مدیریت و کاهش خسارات سیل در این حوضه می باشد. هدف اصلی این پژوهش تعیین اثربخشی روش آماری دو متغیره EBF (عملکرد شاهد- باور) با استفاده از متغیرهای مؤثر در وقوع سیل و سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) است. جهت دستیابی به این هدف ابتدا موقعیت 82 نقطه سیل گیر تهیه گردید که از این تعداد به طور تصادفی 57 نقطه جهت آموزش مدل و 25 نقطه جهت اعتبارسنجی استفاده گردید. در گام بعد 14 پارامتر مؤثر در وقوع سیل شامل ارتفاع، شیب، جهت شیب، انحنای شیب، لیتولوژی، جنس خاک، فاصله از آبراهه، فاصله از جاده، تراکم رودخانه، شاخص رطوبت توپوگرافی (TWI)، بارش، شاخص تفاضل نرمال شده پوشش گیاهی (NDVI)، کاربری اراضی و شاخص توان آبراهه (SPI) جهت تهیه نقشه خطر وقوع سیل انتخاب شدند. نتایج بررسی پارامترها نشان داد که طبقات ارتفاعی 1500-1289 متر، مناطق دارای شیب 15-0 درجه، جهت شیب مسطح، مناطق دارای شیب هایی با انحنای مقعر، مناطق نزدیک آبراهه ها و جاده ها از پتانسیل بالایی جهت وقوع سیل برخوردارند. ارزیابی دقت مدل تحقیق با استفاده از منحنی ROC و سطح زیر منحنی (AUC) نشان داد که مدل EBF با مقدار 973/0 عملکرد عالی در تهیه نقشه پتانسیل خطر وقوع سیل در منطقه موردمطالعه داشته است. لذا نقشه تهیه شده می تواند یک چهارچوب مرجع برای بهبود و کاهش خطرات سیل برای برنامه ریزان همراه با فعالیت های مدیریتی خطر سیل در این حوضه باشد.
اثر کارکردی فضاهای عمومی در پایداری حس تعلق مکانی، مطالعه موردی: فضاهای عمومی بافت مرکزی شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
97 - 115
حوزههای تخصصی:
حس تعلق به مکان نمودی از حس انسان به فضایی است که با آن روابط عاطفی برقرار کرده و از بودن در آن احساس سرزندگی توأم با دل بستگی و وابستگی می کند. بنیان روش این تحقیق به صورت ترکیبی (کیفی و کمی) مبتنی بر روش تفسیری و آماری پایه گذاری گردیده است. شیوه گردآوری داده های به صورت کتابخانه ای - میدانی (مصاحبه، مشاهده و پرسش نامه) می باشد. جامعه موردمطالعه دربرگیرنده استفاده کنندگان فضاهای عمومی بافت مرکزی شهر زنجان می باشد که در نمونه ای با حجم 380 موردمطالعه شده است. شاخص های پژوهش شامل چهار مؤلفه اصلی هویت مکان، دل بستگی مکان، وابستگی مکان و پیوند اجتماعی است. تجزیه وتحلیل داده ها به روش تفسیری مبتنی بر استقرا و کمی مبتنی بر رگرسیون چندمتغیره منطبق بر ساختار تحلیل مسیر و مدل تعقیبی می باشد. نتایج نشان می دهد فضاهای عمومی با کارکردهای مختلف در بافت مرکزی شهر زنجان علی رغم گرایش به مطلوبیت متفاوت از هم عمل نموده و فضاهای با عملکرد جمعی حس تعلق مکانی بیشتری ایجاد می نمایند. حس تعلق مکانی در دو وجه حس به مکان اصلی و حس به مکان پیرامون شکل گرفته است که شدت آن به تناسب قشربندی اجتماعی از کانون به پیرامون کمتر شده، ولی به اضمحلال کامل نمی رسد. رگرسیون چندمتغیره در سطح اطمینان 95 درصد با اثرگذاری 96 درصد مسیر شاخص های حس تعلق مکانی را تبیین نموده و مدل تعقیبی تفاوت معنادار متغیرهای حس تعلق مکانی در کارکردهای مختلف فضا با سطح معناداری قابل قبول (pvalue= 0/03) را نشان می دهد. یافته ها بیان می دارد ساختار فعالیت و حس مکان به تناسب نوع عملکرد فضا متفاوت از هم می باشند طوری که مکان های واقع در فضاهای با عملکرد مشابه دارای حس تعلق همسان با حداقل اختلاف معناداری باشد. لذا تنوع کارکردهای فضا، اثرگذار بر میزان حس تعلق محلی بوده و متناسب با نوع عملکردی فضا شدت و ضعف می گیرد.
شناسایی چالش ها و راهکارهای توسعه ژئوتوریسم در سکونتگاه های روستایی منتخب در استان های کردستان، کرمانشاه و همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی و توسعه گردشگری دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۱
215 - 237
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در راستای بهره برداری بهینه از ظرفیت های ژئوتوریسم در راستای نیل به توسعه پایدار روستایی، فراهم نمودن بستر شناختی و علمی، از الزامات اساسی است. از این رو هدف اصلی این پژوهش، شناسایی چالش ها و راهکارهای توسعه ژئوتوریسم در سکونتگاه های روستایی است که به صورت مطالعه موردی در سه روستای یوزباشی کندی، قوری قلعه و علیصدر انجام گرفته است. روش شناسی: از نظر روش شناسی این مطالعه کمی و کاربردی با ترکیبی از روش های توصیفی تحلیلی و همبستگی اکتشافی انجام گرفته است. جامعه آماری شامل تمامی ساکنان روستاهای منتخب است که در نهایت 314 نفر به عنوان نمونه آماری در نظر گرفته شده اند. ابزار اصلی جمع آوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته است که روایی و پایایی آن تأیید شده است.یافته ها: نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد مهم ترین چالش های توسعه ژئوتوریسم به ترتیب اهمیت عبارت اند از: ضعف تبلیغات و محدودیت اقامتگاه های گردشگری (352/15 درصد)، ضعف مدیریت محلی و زیرساخت های حمل و نقل (576/11 درصد)، محدودیت های اداری و ضعف دانش و بنیه مالی (37/11 درصد)، ضعف بازاریابی و تنوع مقصد (429/10 درصد)، چالش های فرهنگی امنیتی (294/8 درصد) و ضعف زیرساخت های بهداشتی (507/7 درصد). نتیجه گیری و پیشنهادات: راهکارهای ارائه شده توسعه ژئوتوریسم از سوی جامعه محلی، تا حد زیادی بر چالش های شناسایی شده منطبق بوده و جامعه محلی درک جامعی را از چالش-ها و راهکارهای توسعه ژئوتوریسم دارند.نوآوری و اصالت: در کشورمان تاکنون در خصوص چالش ها و راهکارهای توسعه ژئوتوریسم از دیدیگاه جامعه محلی مطالعه ای انجام نگرفته است و پژوهش حاضر می تواند مبنایی برای سایر مطالعات در آینده باشد.
بررسی وضعیت حقوقی تسلیحات الکترومغناطیسی در پرتو فقه و حقوق بشردوستانه بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه جزای تطبیقی دوره ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
149 - 162
حوزههای تخصصی:
یکی از چالش های اساسی حقوق جنگ، تسلیحات جدیدی مانند سلاح های الکترومغناطیسی است که با سرعت نور عمل می کنند، کشنده بوده و افراد را در حد شکنجه آزار دهند. هدف مقاله حاضر بررسی این سؤال است که وضعیت حقوقی تسلیحات الکترومغناطیسی در پرتو فقه و حقوق بشردوستانه بین المللی چگونه است؟ مقاله حاضر توصیفی تحلیلی است و با استفاده از روش کتابخانه ای به بررسی سؤال مورد اشاره پرداخته است. نتایج بر این امر دلالت دارد که در حقوق بشردوستانه، اصل تفکیک غیرنظامیان از نظامیان, اصل تناسب در استفاده از سلاح ها، اصل منع رنج بیهوه و اصل عدم تخریب محیط زیست حکم فرماست و در استفاده از هرگونه از تسلیحات لازم است اصول مورد اشاره رعایت شود. در فقه نیز بر رعایت اصول حقوق بشردوستانه در جنگ ها تأکید شده است. به عنوان دستاورد مقاله باید گفت که قواعد ویژه ای درخصوص استفاده از تسلیحات الکترومغناطیس وضع نشده است، اما از منظر فقه و حقوق بشردوستانه بین المللی استفاده از تسلیحات الکترومغناطیسی تابع رعایت اصول حقوق بشردوستانه است که به عنوان قواعده آمره در حقوق جنگ پذیرفته شده است.
شمایل نگاری نقش مایه دوشیزه روشنی و دو بانوی گزیده در هنر مانوی ابریشم نگاره MIK III 6251 محفوظ در موزه هنر آسیایی برلین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی یکی از ابریشم نگاره های مانوی از مجموعه تورفان در موزه هنرهای آسیایی برلین با نقشی از ایزدبانویی-احتمالاً، دوشیزه روشنی است که رهنمایِ پاره های نور به سرچشمه هستی خویش «بهشت روشنی» است. او سبب رستاخیز روشنی ها (آزادسازی پاره های نور) محبوس در گیاهان و دیگر رستنی هاست. از این رو، مقاله حاضر می کوشد خویشکاری های او را در تناظر با ایزدبانو اَناهیتای زردشتی و ایشتار بابلی ببیند. فرضیه این پژوهش، که برای نخستین بار در این جا مطرح می شود، بر این مبنا پی ریزی شده است. ما در این جا می کوشیم با استفاده از روش ِ توصیفی-تحلیلی و با بهره وری از منابع کتابخانه ای به کندوکاو در نقش مایه انسانیِ مرکزیِ «ابریشم نگاره دوشیزه روشنی و دو بانوی گزیده» پرداخته، همانندی های این سه ایزدبانو را در سنجش هم قرار دهیم و نشان دهیم که مانیِ بابلی و ایرانی تا چه اندازه می توانسته از اسطوره های سرزمینش الهام گرفته باشد.
بررسی ارتباط بین تولید چابک با عملکرد مالی و عملیاتی شرکت های قطعه سازی با روش روش حداقل مربعات جزئی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹۶
۳۷۶-۳۵۶
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی سودمندی استفاده از سیستم تولید چابک بر عملکرد مالی و عملیاتی شرکت های قطعه سازی خودرو در استان سمنان است. با توجه به اینکه احتمال می رفت استراتژی های خرید به هنگام و تولید به هنگام از عواملی باشند که باعث بهبود سیستم تولید چابک می شوند، لذا این دو متغیر نیز در مدل تحقیق مد نظر قرار گرفتند. بخشی از داده های پژوهش حاضر مانند نسبت های مالی، از صورت های مالی شرکت های مزبور استخراج شد و بخشی دیگر از داده ها به روش پیمایشی جمع آوری گردید. به دلیل پیچیدگی مدل به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از روش حداقل مربعات جزئی به کمک نرم افزار Smart Pls استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد استراتژی خرید به هنگام اثری مستقیم و معنی دار بر چابکی تولید دارد اما استراتژی تولید به هنگام اثر معنی داری بر چابکی تولید ندارد. ضمناً نتایج مؤید اثر معنی دار و مستقیم چابکی تولید بر عملکرد مالی و عملکرد عملیاتی شرکت های مورد مطالعه است.
نقش میانجی تحمل ناپذیری بلاتکلیفی در رابطه بین استرس والدینی و نشانه های اختلال اضطراب فراگیر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به شیوع بالای اختلالهای اضطرابی در نوجوانان، این دوره مرحله اصلی شکلگیری نشانگان اضطرابی ازجمله اختلال اضطراب فراگیر است. علل و عوامل متعددی در ایجاد این اختلال دخیل هستند. هدف این پژوهش بررسی نقش میانجی تحملناپذیری بلاتکلیفی در رابطه بین استرس والدینی و نشانههای اختلال اضطراب فراگیر بود. مواد و روشها: پژوهش حاضر بنیادی، مقطعی و توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان متوسطه دوم شهر مشهد (63000 =N) در سال 1403-1402 بود که تعداد 203 نفر از آنها و یکی از والدینشان (203 والد) به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. در این پژوهش از شاخص استرس والدینی (آبیدین، 1995)، مقیاس تحملناپذیری بلاتکلیفی (کارتون و همکاران، 2007) و پرسشنامه اضطراب کودکان و نوجوانان مبتنی بر پنجمین راهنمای تشخیص و آماری اختلالهای روانی (موریس و همکاران، 2017) استفاده شد. برای تحلیل دادهها از روش همبستگی پیرسون، تحلیل عاملی تائیدی و همچنین تحلیل مسیر در نرمافزارهای آماری SPSS نسخه 26 و LISREL نسخه 8/8 استفاده شد. یافتهها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بین استرس والدینی، تحملناپذیری بلاتکلیفی و نشانههای اختلال اضطراب فراگیر همبستگی مثبت وجود دارد (05/0>p). بررسی ضرایب نشاندهنده آن است که اثر مستقیم استرس والدینی بر تحملناپذیری بلاتکلیفی معنادار است، اما اثر آن بر نشانههای اختلال اضطراب فراگیر معنادار نیست. اثر مستقیم تحملناپذیری بلاتکلیفی بر نشانههای اختلال اضطراب فراگیر معنادار است. اثر غیرمستقیم استرس والدینی بر نشانههای اختلال اضطراب فراگیر از طریق تحملناپذیری بلاتکلیفی معنادار است (99/0 =CFI، 97/0 =NFI، 96/0 =NNFI، 99/0 IFI، 92/0 =RFI، 9/0 =GFI، 064/0 =RMSEA). با توجه به یافتههای بهدستآمده میتوان گفت تحملناپذیری بلاتکلیفی در رابطه بین استرس والدینی و نشانههای اختلال اضطراب فراگیر نقش میانجی ایفا میکند. نتیجهگیری: نتایج نشان میدهد که استرس والدینی و تحملناپذیری بلاتکلیفی نوجوانان نقش مهمی در تجربه نشانههای اختلال اضطراب فراگیر دارند. یافتههای این پژوهش نشاندهنده اهمیت مداخلههای مبتنی بر کاهش استرس و مبتنی بر تحملناپذیری بلاتکلیفی برای کاهش استرس والدینی و تحملناپذیری بلاتکلیفی نوجوانان و درنتیجه نشانههای اختلال اضطراب فراگیر است.
واکاوی انتقادی دولت داعش
منبع:
فرهنگ پژوهش بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷ ویژه علوم سیاسی
161 - 199
حوزههای تخصصی:
میزان گستردگی و وسعت فقه در دین مبین اسلام به نحوی است که اگر نگاه حداکثری به آن داشته باشیم می توان آن را در تمامی مراحل و مقاصد زندگی بشر به کار بست؛ امکان و توانایی که در دیگر ادیان موجود آسمانی به دلیل فردگرایی و تحریف و نداشتن مدعای جهان گستر وجود ندارد. وجود این برتری و مزیت در فقه اسلامی، بسیاری از مسلمانان و به خصوص علمای اسلام را به سمت به کارگیری این دین و مبانی نظری آن در عمل و در بخش های مختلف زندگی بشری و برپایی حکومتی بر پایه و اساس فقه و مبانی مکتبی دین مبین اسلام سوق داده است و تحقق آن را به آرزو و آمال بسیاری از علمای اسلام تبدیل کرده است. آرزویی که به بلندای تاریخ اسلام سابقه دارد و در این میان مدعیان راستین و دروغین بسیاری داشته است. مدعیانی که به اسم اسلام به مقابله با مدعی دیگر که او هم با نام اسلام به میدان آمده بود، می پرداختند؛ اما به راستی از میان مدعیان تشکیل حکومت بر اساس اسلام کدام یک صادق و مدعی واقعی بوده اند؟ راه چاره چیست؟ ملاک تشخیص کدام است؟ بدیهی است که راهی جز رجوع به مبانی اسلامی برای تبیین حق وجود ندارد. مبانی که می تواند به عنوان شاخص و معیار تشخیص حق از باطل در این میان قضاوت کند. در عصر حاضر نیز مدعیانی برای تحقق این آرزوی دیرینه پیدا شده است که می توان از میان آنان به گروه مدعی تشکیل دولت اسلامی عراق و شامات تحت عنوان داعش اشاره کرد. دولت داعش نیز همانند اجدادش، خود را نشئت گرفته از دل اسلام معرفی می کند و دقیقاً به همان میزان که مدعی این امر خطیر است از اسلام دور بوده و مبانی کاملاً ضد اسلام داشته و دارد. مبانی که نه با مبانی اهل سنت از مسلمین سازگاری دارد و نه با مبانی شیعیان هم خوانی دارد. این نوشتار درصدد بررسی انتقادی مبانی فقهی دولت داعش است و سعی دارد با تکیه بر مبانی فریقین از مسلمین به این نقد و بررسی بپردازد. بر اساس نظریه ی دولت و بررسی های دانشگاهی، نظریه دولت بر پایه ی چهار اصل؛ حکومت، حاکمیت، سرزمین و ملت است که داعش به علت فرصت کمی که برای تبیین مبانی نظری خود در اختیار داشته است و همچنین به علت اشتغال به رویکرد نظامی در تمامی این سال ها از ارائه نظریه دولت خود در قالب این چهار اصل غافل یا عاجز مانده است اما این نوشتار درصدد این است که با رجوع به مبانی اندیشه سیاسی داعش، چهارگانه فوق را تا حد امکان پوشش دهد و بر اساس مبانی داعش، نظریه دولت داعش را استخراج و مورد نقد و بررسی قرار دهد.
مفهوم «هبیتوس» از منظر شناخت بدنمند: نگاهی به «تکنیک های بدن» مارسل موس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۰۱
191 - 219
حوزههای تخصصی:
این مقاله در امتداد کوشش های پژوهشگرانی قرار می گیرد که در چند سال اخیر به بازخوانی احیاگرانه ای از آثار کلاسیک جامعه شناسی و انسان شناسی پرداخته اند تا دیوار تقسیم بندی ها میان علوم شناختی و علوم اجتماعی را کوتاه کنند و از خلال آن ها مفاهیمی را استخراج نمایند که در ایجاد زبان مشترک میان این دو حوزه از علم و فراهم آوردن بستری برای استحکام بخشیدن به پایه های رشته های جدیدی مانند علوم اجتماعی شناختی راهگشا باشند. یکی از این مفاهیم بنیادی «هبیتوس» است که گفته می شود نخست بار توسط مارسل موس فرانسوی در گفتمان علوم اجتماعی مطرح و بعدها در سایر سنت ها، به خصوص جامعه /انسان شناسی فرانسوی پرورانده شد. در همین راستا، پژوهش حاضر با تکیه بر رویکرد شناخت بدنمند، که یکی از نظریه های مطرح در علوم شناختی است و به تأثیر و تأثر ذهن، بدن و محیط بر هم تأکید دارد، به بازخوانی مفهوم «هبیتوس» در سخنرانی «تکنیک های بدن» موس پرداخته و چهار تفسیر از آن را بر مبنای پژوهش های انجام گرفته در جامعه/انسان شناسی شناختی با روشی توصیفی-تحلیلی ارائه می دهد. یافته ها نشان دادند که تلقی موس از هبیتوس به عنوان «واقعیت اجتماعی تام» که در آن به طور هم زمان می توان تجلی امر زیستی، روانی و اجتماعی را شاهد بود، با رویکرد بدنمندی شناخت و برهمکنش بدن، ذهن و محیط به عنوان یک اکوسیستم شناختی انطباقی معنادار دارد. از همین رو، ادعای این مقاله آن است که هبیتوس را می توان به عنوان یکی از مفاهیم پیونددهنده میان علوم شناختی و علوم اجتماعی در نظر گرفت و از آن برای تأسیس و تحکیم پایه های علوم اجتماعی شناختی استفاده کرد.
بررسی جامعه شناختی عوامل مؤثر بر انتخاب نام نوزادان در استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۲۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۷)
105 - 129
انتخاب نام به مثابه تکمله ای بر فرایند تولد و ضرورتی اجتناب ناپذیر برای بودن در ساختار روابط اجتماعی، نخستین تجربه اجتماعی نوزاد انسان است که در نهاد خانواده و برمبنای مجموعه ارزش های اجتماعی و فرهنگی انجام می گیرد. بر این اساس، تحقیق حاضر به عنوان حوزه ای که می تواند بازتاب دهنده فضای فرهنگی جامعه اردبیل باشد، به روش پیمایش و در بین نمونه ای به حجم 384 نفر مطالعه شده است. تحلیل نام ها برمبنای ریشه زبانی و گرایش هویتی، نشان داد که اغلب نام ها ریشه فارسی دارند. خانواده ها زمان زیادی برای انتخاب نام ها صرف کرده اند و این انتخاب اکثراً برمبنای توافق والدین انجام گرفته است. انتخاب نام نوزادان به شدت تابع جنسیت و تاحدودی، مؤلفه هایی چون سرمایه فرهنگی، تماشای تلویزیون و به شکل جزئی تر، تابع تحصیلات والدین است. بین متغیرهایی چون طبقه اجتماعی و خاستگاه شهری یا روستایی خانواده با متغیرهای فضای انتخاب نام، رابطه معنی داری مشاهده نشد. کم رنگ شدن تفاوت ها در زمینه های مختلف اجتماعی فضای انتخاب نام و وجود نوعی همگرایی در انتخاب نام های خنثی با محوریت جنسیت در یک ساختار خانوادگی هسته ای بر این مهم دلالت دارد که فضای فرهنگی حاکم بر جامعه مورد مطالعه، در راستای کم رنگ شدن اثرات متغیرهای تعین بخش پیشین، دگرگون و بیش از گذشته پیچیده شده است
موانع تربیت در بستر سوره مبارکه جمعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۳۲)
37 - 64
حوزههای تخصصی:
در سوره مبارک جمعه، نمای کلی نظام تربیت وحیانی به تصویر کشیده شده و شاخص های اصلی آن برشمرده شده است. در این سوره، مبانی و مبادی تربیتی، منابع تربیت، موانع تربیت و نتایج و آثار تربیت به عنوان مؤلفه های نظام تربیت وحیانی قابل تحلیل و ارزیابی است. این مقاله، موانع تربیت در نظام تربیت وحیانی را برپایه معارف سوره جمعه شناسانده و انطباق آن بر سیر ترتیبی آیات سوره را می نمایاند. بر اساس نتایج این پژوهش، مهمترین موانع تربیت را می توان در شش محور بر اساس آیات سوره جمعه بیان کرد. اولین محور، غفلت از مفهوم فضل خدا و آن حقیقتی است که در آیات قرآن به عنوان فضل مورد اشاره قرار گرفته است. محور دوم، غفلت از ارتباط صحیح با کتاب وحی است. محور سوم، غفلت نسبت به مفهوم ولی خدا و جایگاه اولیاء الهی است که نقش بسیار پررنگ و زیربنایی در فرآیند تربیت توحیدی به عهده دارد. محور چهارم، غفلت از حقیقت مرگ بوده که از مهمترین موانع تربیت محسوب می شود و محور پنجم از موانع تربیت، عدم توجه به موضوع ذکر و به صورت خاص ذکر خداوند است. محور نهایی از موانع تربیت نیز مسئله لهوگرایی بوده و که در معارف سوره جمعه در پیوند با مفهوم «ما عندالله» بیان شده و این پیوند، به عنوان یکی از نکات بی بدیل قرآن در حوزه موضوع تربیت و موانع آن قابل تحلیل است.
ارزیابی ریسک گذر خطوط لوله گاز از محدوده های کوهستانی و بررسی تهدید آنها توسط لغزش های دامنه ای با استفاده از بکارگیری الگوریتم های هیبریدی- فازی (مطالعه موردی : خط سوم تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ژئومورفولوژی کمی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
128 - 149
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی تهدیدات خطوط لوله گاز توسط لغزش و ارزیابی کارآمدی الگوریتم های هیبریدی- فازی در مدل سازی ریسک شبکه های انتقال گاز در بخش هایی از استان تهران و قم انجام شد. در این پژوهش با استفاده از سیستم های هوشمند ،شامل شبکه عصبی پرسپترون چندلایه، جنگل تصادفی، فازی – تحلیل شبکه، فازی و فرآیند تحلیل شبکه، به منظور ارزیابی ریسک خط لوله گاز 36 اینچ استفاده گردید. برای ارزیابی ریسک خط لوله گاز(با در نظر گرفتن 11 متغیر)، از مدل های Fuzzy،Fuzzy_ANP ،ANP، MLP و RF استفاده گردید. پس از اجرای مدل ها، مقادیر بدست آمده از هر مدل مورد مقایسه قرارگرفت .نتایج مطالعات نشان داد که شبکه عصبی پرسپترون چند لایه با توجه به ساختار غیر خطی و توانمند، در مدلسازی با کمترین خطا، از کارآیی بالاتری برخوردار است. در مدل پرسپترون چند لایه ای، خطای سیستماتیک 002812/ 0، خطای مطلق 0.042168 و خطای جذر میانگین مربعات با 05020 /0بهترین نتیجه را در ارزیابی ریسک نشان داد . تهیه نقشه های کیفی حاصل از پهنه بندی زمین لغزش در مدل MLP نشان داد که محدوده شمالی از آسیب پذیری بیشتری نسبت به سایر مناطق برخوردارند . بر اساس نتایج و استفاده از مدل MLP، و با در نظر گرفتن تهدیدات توسط زمین لغزش می توان گفت که ، 78/9 درصد منطقه در کلاس کم خطر، 17/47 درصد در کلاس خطر متوسط، 95/36 درصد در کلاس نسبتا زیاد و 10/6 درصد در کلاس با خطر زیاد می باشد. نتایج همچنین نشان داد که اکثر محدوده مورد مطالعه و خط لوله با توجه به معیارهای بیان شده در این پژوهش از آسیب پذیری متوسط و نسبتا زیاد برخوردارند.
هیدروپلیتیک حوضه آبریز دجله و فرات و پیامدهای زیست محیطی آن برای کشورهای ذینفع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۸۲
165 - 181
حوزههای تخصصی:
بحران های زیست محیطی صرف نظر از اینکه در کدام کشور رخ می دهند بحرانی جهانی محسوب می شوند و به راحتی از مرزهای جغرافیایی عبور می کنند. بنابراین مسائل و مشکلات زیست محیطی جمهوری اسلامی ایران در پیوند و ارتباط مستقیم با کشورهای همسایه می باشد. بر اساس اهمیت این مسئله، پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای در تلاش برای مطالعه شناخت پیامدهای زیست محیطی کشورهای ذینفع و بخصوص کشور جمهوری اسلامی ایران از تحولات دجله و فرات در چند دهه گذشته می باشد. نتایج تحقیق نشان می دهد، دجله و فرات بر محیط زیست، اقتصاد، فرهنگ، سیاست و امنیت کشورهای ترکیه عراق، سوریه، ایران، اردن عربستان کویت و اکثر کشورهای حوزه خلیج فارس تاثیرگذار هستند. مسدودسازی جریان طبیعی رودهای بین المللی دجله و فرات مخاطرات زیست محیطی، زیان های اقتصادی، آسیب های فرهنگی - اجتماعی و معضلات سیاسی - امنیتی گسترده ای بر منطقه و کشورهای تاثیر پذیر وارد ساخته است. در پی خشک شدن تالاب های منطقه میان رودان (بین النهرین) به خصوص خشک شدن بخش های وسیعی از بزرگترین و با ارزش ترین اکوسیستم طبیعی خاورمیانه (تالاب هور العظیم)، سلامت انسانی به خطر افتاده است. این تالاب در دو دهه اخیر به بزرگترین کانون شکل گیری و انتقال گرد و غبار و ریزگرد تبدیل شده است. تضعیف اکوسیستم های طبیعی منطقه به دلیل گسترده بودن پیامدهای آن در ابعاد مختلف امنیت ملی کشورهای تاثیر پذیر از رودهای دجله و فرات به خصوص عراق سوریه و ایران را تا حدی قابل توجه به خطر انداخته است. پروژه گاپ و سد ایلیسو به افزایش بیماری، بیکاری، ناامنی، گسترش فقر و آسیب های فرهنگی اجتماعی ناشی از مهاجرت منجر شده و منطقه و کشورهای تاثیر پذیر را با بحران های فزاینده مواجه ساخته است.
تدوین راهبردهای تأمین امنیت آبی جوامع روستایی استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
51 - 66
حوزههای تخصصی:
آسیب پذیری جوامع روستایی در برابر بحران های مرتبط با کم آبی بسیار ملموس است؛ زیرا آب یک ابزار اصلی تولید در این نواحی می باشد و امنیت آب دارای ویژگی ها و آثار بزرگ اجتماعی اقتصادی و جمعیتی است و نبود امنیت آب سبب ایجاد اعتراضات و درگیری هایی گسترده در جوامع روستایی می شود. لذا با توجه به ضرورت موضوع و آنچه در مورد اهمیت آب و ناامنی آن در جوامع روستایی ذکر شد، هدف تحقیق حاضر تدوین راهبردهای تأمین امنیت آبی در جوامع روستایی استان ایلام می باشد که در این راستا از رویکرد آینده نگاری و تکنیک تحلیل پیشران ها بهره برده شده است. اطلاعات موردنیاز توسط مصاحبه نیمه ساختارمند با 16 تن از کارشناسان سازمان جهاد کشاورزی، شرکت سهامی آب منطقه ای و اساتید دانشگاه آزاد اسلامی در استان ایلام گردآوری شد. با استفاده از تحلیل محتوا، مصاحبه های جمع آوری شده تحلیل شدند و نتایج اولیه 76 مؤلفه بود و در ادامه این فرایند و بعد از دسته بندی مؤلفه ها، موارد تکراری و مشابه حذف گردید و تعداد 41 مؤلفه نهایی شدند. سپس ماتریس تأثیرات متقاطع طراحی گردید و برای امتیازدهی، مجدداً به مصاحبه شوندگان ارسال شد. وزن دهی این ماتریس به صورت مقایسه ای زوجی و میزان ارتباط مؤلفه ها با همدیگر و با اعداد بین صفر تا سه سنجیده شد. بعد از گردآوری پرسش نامه ها، داده های حاصله تجزیه وتحلیل شدند که در این بخش از نرم افزار میک مک استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان داد که تحقق امنیت آب در منطقه موردمطالعه مستلزم توجه به حوزه هایی می باشد که بیشترین توانایی اثرگذاری بر سایر مؤلفه ها را دارند. بدین طریق که " مشخص کردن متولی توسعه روستایی، سیاست گذاری برای مدیریت بحران در روستا، پایش و بررسی میزان مصرف آب در مزارع/ نصب کنتور دیجیتال، تغییر آب بها به تناسب نوع کشت، تشکیل انجمن های آب بران و توسعه سامانه نوین آبیاری" جز مواردی هستند که می توانند هدف مدنظر را پوشش دهند.
بررسی اثر گرمایش جهانی بر روند گردش های وردسپهری در خاورمیانه در دوره آماری 2020-1961(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش برای بررسی اثر گرمایش جهانی بر تغییر گردش های وردسپهری، با استفاده از داده های باز تحلیل NCEP/NCAR و به کارگیری آماره z و برآوردگر شیب سن به روش من-کندال، وجود روند در میانگین پارامترهای جوی سطوح فشاری در دوره اقلیمی سی ساله 1990-1961 و 2020-1991، در ماه های دسامبر، ژانویه و فوریه در خاورمیانه بررسی شد. نتایج نشان داد که در دوره اقلیمی سی ساله اول در جنوب محدوده مطالعاتی، روند افزایشی در فشار سطح متوسط دریا، دما و ارتفاع ترازهای مختلف فشاری آشکار شد که بیانگر تضعیف کم فشار مدیترانه ای و تقویت پرفشارهای دینامیکی است. اثر این شرایط می تواند به صورت کاهش مقدار بارش در محدوده فوق ظاهر شود. روند کاهشی نم ویژه در ترازهای زیرین (5/2- گرم بر کیلوگرم در هر دهه) در نوار غربی ایران و کشورهای هم جوار، معرف کاهش بخار آب موجود در جو این مناطق است که می تواند شرایط مربوط به بارش در این مناطق را کاهش دهد. در دوره اقلیمی سی ساله دوم، وجود روند افزایشی دما (5/0+ درجه در هر دهه) در مناطق خاورمیانه می تواند عامل افزایش انرژی گرمایی در لایه های جو، افزایش حرکت بالاسو، افزایش فراوانی رخداد پدیده های همرفتی خرد و میان مقیاس و در نتیجه تشدید بارش های همرفتی و بارش های حدی در مناطق فوق باشد. افزون بر آن، در دوره اقلیمی سی ساله دوم در جنوب دریاچه بالخاش در روی افغانستان، روند کاهشی فشار و افزایشی دما آشکار شد که می تواند عامل تضعیف پرفشار سرد و در نتیجه کاهش فراوانی روزهای با هوای بسیار سرد در مناطق تحت تأثیر آن باشد.