مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۱۳٬۰۶۱ تا ۱۱۳٬۰۸۰ مورد از کل ۵۲۴٬۵۹۵ مورد.
منبع:
رج شمار دوره اول بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
173 - 184
حوزههای تخصصی:
موزه به طور کلی یکی از نخستین ابزارهایی است که انسان برای ثبت تغییرات فرهنگی ابداع کرد. موزه ها همچون شناسنامه نشانگر هویت ملی و تاریخی انسان هاست. موزه ملی فرش به لحاظ موضوعی هویت تاریخی و هنری دارد. این موزه، به عنوان یکی از غنی ترین موزه های تخصصی در سال 1356 برای بازدید گشایش یافت. هدف کلی از پژوهش پیش رو بررسی عملکرد موزه در جذب مخاطب می باشد. در جستجوی اسنادی و مطالعات کتابخانه ای مشخص شد که مطالعاتی در زمینه آسیب شناسی وضعیت نمایش آثار در موزه تخصصی فرش صورت نگرفته و در برخی از مصاحبه های چاپ شده در مجلات تخصصی به برخی از نقاط ضعف موزه به طور سطحی اشاره شده است. در تحقیق حاضر ضمن تبیین تعریف موزه و اهداف موزه و استانداردهای موزه آرایی؛ موزه فرش به لحاظ پدیده نمایش آثار از منظر بصری به شیوه مطالعات کتابخانه ای و میدانی بررسی شد. با توجه به محدودیت منابع مکتوب، این بررسی با ارائه200 عکس، تکمیل 240 پرسشنامه بین بازدیدکنندگان، مصاحبه با بازدیدکنندگان و پرسنل موزه و مشاهده صورت گرفت. نتایج نشان داد: موزه فرش در ابتدای شکل گیری و در آن مقطع زمانی جایگاه خوبی داشته ولی در حال حاضر با توجه به هدف، تاریخچه و فرایند شکل گیری موزه از ابتدا و پیشرفت تکنولوژی، از استانداردهای موزه داری فاصله گرفته و به لحاظ سطح کیفی افت کرده است و در نهایت چیزی را عرضه می دارد که پاسخگوی نیازهای جامعه نیست. علوم و تکنولوژی روز موزه داری و روش های مدرن در نمایش آثار استفاده نمی شود.
تاثیر منطقه گرائی بر توسعه اقتصادی کشور (با تاکید بر استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منطقه گرایی از مسائلی است که طی سال های اخیر مورد توجه متفکران قرار گرفته است. حضور فعال ایران در مسائل منطقه ای، ضمن تثبیت نقش های سیاسی، امنیتی و اقتصادی ایران در منطقه، اهمیت استراتژیک ایران را در صحنه نظام بین الملل نیز افزایش داده است. امروزه تلاش در جهت ارتقاء شاخص های اقتصادی، اجتماعی، محیطی و فرهنگی به منظور دستیابی به اهداف مهم توسعه پایدار، در قالب سیاست منطقه گرایی، با استفاده از الگوسازی و ارائه راهکارهای مناسب الزامی و ضروری است. در این پژوهش با تحلیل تاثیر سیاست منطقه گرایی برتوسعه اقتصادی کشور با مطالعه استان کرمانشاه از استانهای همجوار با کشور عراق پرداخته شد با مطالعه و تدوین 120پرسشنامه حاوی 50 سوال، تاثیر منطقه گرایی در ابعاد(اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی، کالبدی ، زیست محیطی وسیاسی- امنیتی) از نگاه مدیران 5 شهرستان مرزی(پاوه، جوانرود، ثلاث باباجانی، سرپل ذهاب و قصر شیرین)بررسی شده و پردازش اطلاعات با SPSS با کمک آزمونT تک نمونه ای و تحلیل واریانس یک راهه(ANOVA) برای بررسی رابطه شاخصهای آماری صورت گرفت. بنابراین از دیدگاه مدیران، منطقه گرایی تاثیر مثبتی بر توسعه مناطق مرزنشین دارد و با تحلیل آزمون واریانس می بینیم که مدیران همه شهرستانهای مورد مطالعه، تاثیر تقریبا یکسانی از منطقه گرایی را بازتاب دادند و اختلاف معنی داری بین آنها وجود ندارد. پیشنهاد می شود با توجه به پتانسیلهای استان کرمانشاه در قالب(شاخصهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، کالبدی و زیست محیطی) طرح آمایش سرزمین این استان و استانهای هم مرز عملیاتی و اجرائی شود.
تحلیل فضایی شاخص های رشد هوشمند شهری (مطالعه موردی: منطقه22 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد بیش از اندازه جمعیت و گسترش سریع شهر ها و افزایش خودرو محوری، این مکان ها را با چالش های فراوانی مواجه کرده است. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی شاخص های چهارگانه؛ حمل و نقل و دسترسی، زیست محیطی، حفاظت از منابع طبیعی و فضای سبز و برنامه ریزی کالبدی در منطقه پرداخته است. برای تحلیل، از مدل ها و آزمون هایی نظیر مدل آنتروپی شانون،آزمون تی تک نمونه ای و ضریب رگرسیون استفاده شده است. نتایج نشان می دهد؛ برنامه ریزی کالبدی اراضی و دسترسی به صورت مستقیم و غیر مستقیم بیشترین تاثیر را در رشد هوشمند منطقه 22 دارا می باشند. می توان گفت با برنامه ریزی صحیح کالبدی اراضی وضعیت دسترسی و حمل ونقل نیز بهبود می یابد. شاخص های اقتصادی اجتماعی در راستای رشد هوشمند شهری در برنامه ریزی مورد توجه قرار نگرفته اند. همچنین وضعیت حمل و نقل عمومی، دسترسی و نیز شرایط زیست محیطی در سطح منطقه بسیار پایین است. منطقه دارای بافت فرسوده کمی می-باشد و اکثرا دارای ساخت وساز های جدید است که این مورد جزو محاسن منطقه محسوب می گردد. برخورداری منطقه از شاخص فضای سبز در شرایط خوبی قرار دارد اما شاخص های مورد بررسی در برنامه ریزی کالبدی محلات منطقه مورد توجه قرار نگرفته یعنی توجه به ساخت مسکن برای گروه های مختلف درآمدی بسیار ضعیف است. در نهایت راه کار هایی چون ؛ارتقاء شاخص های دسترسی و حمل-ونقل عمومی، ارتقاء شاخص زیست محیطی در منطقه با تاکید بر حرکت پیاده و توسعه مسیر ها، به حداقل رساندن استفاده از خودروی شخصی، افزایش فضاهای سبز و مکان های عمومی جهت تقویت حس تعلق مکانی شهروندان، بهره گیری از توانایی شهروندان در تصمیم-گیری های محله ای پیشنهاد شده است.
تحلیل زمینه گرای معماری کلیسا؛ مرکزگرایی، ویژگی بارز کلیسای شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اغلب متخصصان تاریخ معماری، بر این باورند که معماری کلیسا امری است "غربی"، که سرآغاز و روند تکاملی واحدی دارد. این نگاه، حاصل شناخت نادرست تاریخ معماری کلیسا، بر بستر شرقی یا بی توجهی به آن است. مقاله حاضر در نظر دارد در یک بررسی زمینه گرایانه، سرآغاز معماری کلیسای غربی، که عمدتا ریشه در فرهنگ یونانی–رومی دارد و کلیسای ارمنی، که ریشه در فرهنگ معماری محلی از دوران پیشااورارتویی تا دوران متاخر پیشامسیحی دارد، را مورد مطالعه تطبیقی و تحلیلی قرار دهد. طبق یافته های پژوهش، علی رغم وجود هر دو نوع ساختار خطی و مرکزی در ابتدای دوران شکل گیری معماری کلیسا در ارمنستان و غرب، باید تصریح کرد که ساختار خطی در شکل آشنای باسیلیکای مسیحی در غرب و ساختار مرکزی، که به زعم برخی ذاتا "شرقی" است، در معماری ارمنی، غالب است. کلیساهای خطی و مرکزی در دو فرهنگ، دارای سرمنشا و ویژگی های متفاوت هستند. ساختارهای مرکب مرکزگرا در معماری پیش از رنسانس در کلیسای غربی، محدود به تجربیات تمدن بیزانس و وارثان معماری آن هستند. بررسی این ساختارهای ترکیبی، از جمله باسیلیک گنبددار، کلیسای پنج گنبدی وکلیسای صلیبی گنبدمرکزی، نشان دهنده تقدم این ساختارها در معماری کلیسای ارمنی و وام دار بودن معماری بیزانس و اروپا به معماری ارمنی است.
مروری بر استراتژی های تحرک دانش در سازمان های دانش محور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۰ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۶
1 - 30
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: سوق دادن دانش خلق شده در سازمان به سوی کاربران و کاربردی ساختن آن به وجود استراژی مناسب نیاز دارد. هدف اصلی این پژوهش، شناسایی استراتژی های دسترس پذیری و تحرک دانش و ارائه چارچوبی برای تسهیل دسترسی به این استراتژی ها است. روش شناسی: پژوهش حاضر نوعی مطالعه مروری است که از نظر هدف کاربردی است و با روش فراترکیب انجام شده است. منابع اطلاعاتی این پژوهش را مطالعات انجام شده در خصوص استراتژی های تحرک دانش بین سال های ۲۰۰6 تا ۲۰۲۰ تشکیل می دهند که با استفاده از کلمات کلیدی مشخص تعداد 25 مقاله شناسایی شد و پس از غربالگری در نهایت ۱۳ منبع مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته ها: به منظور سهولت دسترسی به استراتژی های استخراج شده، بر اساس شباهت ویژگی های آن ها چارچوبی ارائه شده که استراتژی ها را بر پایه موضوع، در سه مقوله پژوهش محور و خدمت رسان، مشارکت محور، و آموزش محور و آگاهی رسان دسته بندی می کند. نتیجه گیری: استفاده از استراتژی های تحرک دانش به رشد دانش و به توانمندسازی افراد برای کاربرد دانش جهت حل مسائل زندگی واقعی شان کمک می کند. بدین منظور ایجاد زیرساخت ها و فرهنگ سازی در زمینه کاربردی کردن دانش نظری تولیدشده در سازمان ها ضروری است.
نقش میانجی توانمندسازی روانشناختی در تأثیر رهبری مثبت گرا بر اعتماد سازمانی (مورد مطالعه: معلمان مدارس کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۰ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۶
101 - 124
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اعتماد سازمانی نوعی سرمایه ارزشمند است که شناخت پیشایندها و چگونگی توسعه آن می تواند موجب تسهیل همکاری و تلاش جمعی برای ارتقای بهره وری سازمان شود. این پژوهش به بررسی نقش میانجی توانمندسازی روانشناختی در تأثیر رهبری مثبت گرا بر اعتماد سازمانی پرداخته است. روش شناسی: این پژوهش از نوع کاربردی، توصیفی- همبستگی و کمی است. جامعه آماری آن را معلمان مدارس شهر کاشان تشکیل می دهند که از میان آنها 328 نفر به روش نمونه گیری تصادفی به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. داده های مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه گردآوری و با کمک نرم افزارهای SPSS و آموس در دو سطح توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: رهبری مثبت گرا هم به طور مستقیم و هم از راه توانمندسازی روانشناختی بر اعتماد سازمانی، اثر مثبت و معنادار داشته است. همچنین وضعیت موجود هر سه این متغیرها در جامعه مورد مطالعه بالاتر از حد متوسط بوده است. نتیجه گیری: رهبران سازمانی می توانند با ترویج روابط انسانی، ارتباطات، معناگرایی و جو مثبت گرایانه در سازمان خود زمینه تقویت نگرش مثبت کارکنان به نقش خود در سازمان را فراهم سازند و بدین ترتیب اعتماد سازمانی را توسعه دهند.
الزام آوری شریعت قبل از تقنین یا تدوین و رابطه آن با اصل حاکمیت قانون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال بیست و هفتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۰۴
155 - 180
اصل حاکمیت قانون و اصل قانونی بودن جرم و مجازات از اصول پراهمیت در حقوق به شمار می رود و تقنین شریعت یکی از موضوع های مهم حقوق عمومی است. مسئله این است که با وجود آیات شریفه ای مانند «ان الحکم الا لله» و اصولی مانند حاکمیت قانون و قانونی بودن جرم و مجازات، لازم الاجرا بودن احکام مسلّم اسلام قبل از تقنین در دیدگاه فقهی و حقوقی چگونه ارزیابی می شود؟ این نوشتار احکامی از شریعت را مد نظر قرار داده است که به طور صریح ذکر شده و مورد اختلاف فتوای فقها نیست و به تطبیق بر مصادیق نیاز ندارد (احکام مسلّم). تحقیق حاضر با روش تحلیلی توصیفی این مسئله را از منظر فقهی و حقوقی ارزیابی کرده است. لازم الاجرا بودن این نوع احکام قبل از تقنین یا تدوین در دیدگاه فقهی و همچنین در اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، عملکرد شورای نگهبان، برخی قوانین عادی و نظرات خبرگان قانون اساسی از نتایج این نوشتار است.
ارائه مدل روش شناسانه تأثیر فن آوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا) بر روابط خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش شناسی علوم انسانی سال ۲۶ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۰۴
81 - 100
فن آوری اطلاعات و ارتباطات ممکن است به صورت مفید و یا مضر برای عملکرد و رشد اعضای خانواده یا نظام خانواده در خانواده نفوذ کند؛ امّا به چه دلیل نتایج تحقیقات در بررسی تأثیر فن آوری اطلاعات و ارتباطات بر روابط خانواده ها به این میزان ناسازگار هستند؟ دلایل زیادی برای این تناقض بیان شده است. یک دلیل متناقض بودن یافته های تحقیقات، مبتنی نبودن تحقیقات بر یک مدل مفهومی مناسب و اجماعی بین پژوهشگران است.بیشتر تحقیقات در مورد تأثیر فاوا بر خانواده، با مدل های مورد قبول و با متغیرهای مستقل شناخته شده انجام می شوند و غالباً از تأثیر و تأثر مسائل پیچیده انسانی، متنی، فرهنگی و فن آوری چشم پوشی می کنند. به همین دلیل به مدلی نیاز است که تأثیر فن آوری بر روابط ساختاری و روابط عاطفی خانواده را به درستی بررسی کند. این مقاله درصدد است با بررسی مطالعات انجام شده در این زمینه، مدلی روش شناسانه برای بررسی تأثیر فن آوری اطلاعات و ارتباطات بر روابط خانواده را طراحی کند. مدل مفهومی تأثیر فن آوری اطلاعات و ارتباطات بر خانواده، به دنبال سازماندهی ادبیات موجود، جهت دهی به تحقیقات آینده و کاربردی کردن نتایج و اطلاعات موجود است.
گونه شناسی شباک معرق در معماری گنبدخانه مساجد (مقایسه تطبیقی شباک در گنبدخانه مساجد تیموری یزد و صفوی اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیر تحول شباک ها و شیوه نوررسانی به گنبدخانه ها، همواره یکی از دغدغه های مهم معماران بوده و واکاوی آن از حیث سیر تحول و تکنیک، در زمره پژوهش هایی است که به رغم اهمیت، مغفول مانده است. این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش است که با توجه به ارتقاء فناوری ساخت گنبد در دوره های تیموری و صفوی، از منظر فرم، تکنیک و روش اجرا، نوررسانی به فضای گنبدخانه از طریق شباک ها چگونه انجام می شده است؟ شیوه گردآوری اطلاعات این تحقیق کیفی، بر پایه مطالعات کتابخانه ای و میدانی است. در بخش مطالعات میدانی، سیر تحول شباک معرق در گنبدخانه مساجد از منظر نقوش، فرم، تعداد و ابعاد در دو دوره مهم تاریخ معماری ایران (تیموری و صفوی)، در شهرهای یزد و اصفهان مطالعه شده است. یافته ها مبین آن است که موقعیت نورگیرها در دو دوره مطالعاتی، به یک چهارم پایین گنبد (محدوده پاکار) منتقل شده است. در این بخش، به دلیل ازدیاد ضخامت گنبد، امکان ایجاد نورگیر، بیش تر وجود دارد. علاوه بر این، اندازه قاب معرق مشبک ها نیز افزایش یافته و فرم ساده و مستطیل شکل تیموری به قوس جناغی تبدیل شده است؛ اما از ظرافت نقوش نسبت به معرق مشبک های تیموری کاسته شده و به دلیل استحکام بیش تر معرق مشبک ها، از معرق های دوبندی و درشت تر استفاده شده است؛ هم چنین اضافه شدن حمیل به حاشیه نقوش نورگیرها، باعث بهتر دیده شدن آن ها از فاصله دور و تشخیص بهتر متن و حاشیه شده است. ترکیب رنگ از مباحث مهم در تنظیم میزان نور بوده و این ترکیب از دوره تیموری به رنگ های درخشان تبدیل شده و به دلیل پیشرفت های فنی در پخت لعاب در دوره صفوی، رنگ آبی متمایل به سبز به ترکیبات رنگی شباک ها اضافه شده است. در معرق مشبک های مساجد یزد، نقوش هندسی غالب است و نورگیرها مستقل از تزیینات گنبد و بسیار ساده طراحی شده اند. در معرق مشبک های مساجد اصفهان، نقوش اسلیمی و ختایی به شکل یک دوم متن به صورت آیینه ای در کل متن تکرار شده اند و به صورت قرینه در یک قاب قرار گرفته اند.
مقایسه ی شیوه های آموزش ضمن خدمت کارگاهی و غیرکارگاهی و تاثیر آن بر عملکرد معلمان مقطع ابتدایی منطقه ی چوار
اهداف :بررسی تفاوت شیوه های آموزش ضمن خدمت کارگاهی و غیرکارگاهی در مقطع ابتدایی است. همچنین به منظور بررسی تاثیر آموزش ضمن خدمت کارگاهی بر عملکرد معلمان و تاثیر آموزش ضمن خدمت غیرکارگاهی بر عملکرد معلمان انجام گرفت. این پژوهش از 50 نفر از معلمان مقطع ابتدایی آموزش و پرورش منطقه ی چوار به صورت نمونه گیری سرشماری انجام شد، با استفاده از پرسشنامه ای که شامل 30 سؤال درباره جمله بهبود کیفیت، قبولی شاگردان،کسب رتبه های بالاتر توسط دانش آموزان،استفاده از روش های مختلف در تدریس، طرح منظم در تدریس،فعالیتهای یادگیری بود،و با استفاده از آزمون تی یک نمونه و دو نمونه،رابطه ها و ویژگی ها تحلیل شد. پایایی پرسشنامه تحقیق از طریق ضریب آلفای کرونباخ 97/0 به دست آمد. شیوه های آموزش ضمن خدمت کارگاهی بر عملکرد معلمان تاثیر دارد(سطح معناداری 0.000)، شیوه های آموزش ضمن خدمت غیرکارگاهی بر عملکرد معلمان تاثیر دارد(سطح معناداری 0.000) بین تاثیر شیوه های آموزش ضمن خدمت کارگاهی و غیرکارگاهی در عملکرد معلمان تفاوت معنی داری وجود ندارد. نتیجه گیری:هم آموزش ضمن خدمت کارگاهی و هم غیرکارگاهی بر عملکرد معلمان موثر هستند، تاثیر آموزش ضمن خدمت کارگاهی از آموزش ضمن خدمت غیرکارگاهی بیشتر است.
بررسی تطبیقی مطالعات انجام شده در حوزه زباهنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درهم تنیدگی زبان و فرهنگ مدت هاست که توجه اندیشمندان حوزه فلسفه، جامعه شناسی، مردم شناسی، زبان شناسی و کاربردشناسی زبان را به خود جلب کرده است. در این راستا، پیش قدم (1391) با الهام از نظریات هالیدی (1975 و 1994)، ویگوتسکی (1978 و 1986) و سپیر-ورف (1956) که به رابطه میان فرهنگ، اندیشه و زبان تأکید می کنند، مفهوم زباهنگ را معرفی کرد. وی معتقد است بررسی و شناخت زباهنگ های موجود در هر جامعه راه را برای تشخیص سریع تر رفتارهای فرهنگی درست و نادرست هموار می سازد و اصلاحات فرهنگی که به تعالی زبانی و «بِه فرهنگی» می انجامند، به مراتب راحت تر صورت می پذیرند. با توجه به اهمیت شناسایی و بررسی زباهنگ ها، مطالعات متعددی به تحلیل آن ها پرداخته اند، هرچند کمبود پژوهشی که به بررسی تطبیقی مطالعات انجام شده در حوزه زباهنگ بپردازد به وضوح دیده می شود. از این رو، در پژوهش حاضر چارچوب نظری، پیکره و یافته های تمام مقالات مربوط به زباهنگ به طور تطبیقی بررسی شدند. نتایج این بررسی نشان داد که اکثر مقالات حوزه زباهنگ، داده های خود را از طریق واکاوی پاره گفتارهای اتفاق افتاده در موقعیت های طبیعی جمع آوری نموده و برای تحلیل این پاره گفتارها از الگوی SPEAKING هایمز (1967) استفاده نمودند. این نتایج همچنین حاکی از آن است که تعداد مطالعات اندکی به واکاوی زباهنگ های متنی پرداخته اند. همچنین هیچ پژوهشی به ارزیابی محتوای کتب درسی براساس زباهنگ های موجود در آن نپرداخته است. در پایان، براساس نتایج و یافته های حاصل از بررسی مقالات انجام شده، پیشنهادهایی برای مطالعات آینده ارائه شده است.
بازنمون روابط تبارشناختی علمی در متون درسی رشته علم اطلاعات و دانش شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نسب شناسی به عنوان یکی از قدیمی ترین علوم، به مطالعه رابطه خویشاوندی افراد بشر و توالی و تناسب نسل آنها می پردازد و کارکردی مشابه در فضای علمی دانشگاهی با عنوان «نسب شناسی علمی» به کار می رود. روابط در یک خاندان و تبار علمی شامل روابط نسبی و روابط غیرنسبی است. غنی سازی پیشینه های کتابشناختی از طریق شناسایی و افزودن حداکثر روابط میان موجودیت ها برای ساختن سوپر رکورد (فراپیشینه) حائز اهمیت است و سازماندهی دانش به دنبال رفع این مسئله برای نیل به وب معنایی است. هدف از این پژوهشی بررسی این رابطه و شناخت ابعاد و ویژگی های آن به منظور بازتعریف در فهرست های رایانه ای است. روش شناسی: پژوهش حاضر با رویکرد ترکیبی و با استفاده از روش های تحلیل استنادی و پیمایشی و با ابزارهای سیاهه وارسی، مصاحبه و پرسشنامه انجام شده است. جامعه آماری پژوهش را کتاب های درسی رشته علم اطلاعات و دانش شناسی به تعداد 30 عنوان کتاب و 1452 رکورد استنادی تشکیل می دهند. تمامی رکوردها در قالب شناسنامه استناد مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. در مرحله بعد، شناسنامه هر کتاب، شامل تحلیل استنادها و روابط نویسندگان، طی مصاحبه نیمه ساختاریافته، مورد تأیید نویسندگان قرار گرفت. یافته ها: میزان تأثیرپذیری هر یک از نویسندگان از افراد مورد استناد مشخص شد. سپس بر اساس یافته های مصاحبه و همچنین تحلیل رزومه نویسندگان، انواع روابط نسبی و غیرنسبی پدیدآور با افراد تحلیل شد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که روابط علمی در خاندان علمی نویسندگان کتاب های درسی به روشنی قابل ردیابی است؛ دانشجویان برای تبیین و توضیح و توجیه و اعتباربخشی به اساتید خود استناد می دهند. بیشترین استناد در مقام تکریم و قدردانی به اساتید است درحالی که بیشترین استناد به دانشجویان در مرور پیشینه ها است. با پیوند این یافته ها به یافته های اثرگذاری، می توان به شبکه دلایل استناددهی افراد با توجه به نقش آنها در یک خاندان و تبار علمی پی برد. چنان که رابطه روابط تبار علمی با دلایل استناددهی نیز معنادار شده است. استنادها بیشتر در بخش مقدمات و تعاریف و بحث استفاده شده که بیانگر اتکا به دیگران برای توجیه و ارائه تعاریف به کاررفته است. یافته ها در بررسی وضعیت نویسندگان نشان داد که گستره نفوذ اندیشه افراد صاحب نام در حوزه علوم اطلاعات و دانش شناسی از جایگاه و مقبولیت علمی و همچنین در برخی موارد جایگاه های اداری آنها نشئت می گیرد. همچنین مشخص شد که روابط نسبی جایگاه مهمی در ظهور و بروز اندیشه این افراد در کتاب های درسی داشته است. یافته ها در بخش اثرگذاری از روابط نسبی نشان داد که استناد دهندگان دارای روابط نسبی تحت تأثیر خاندان علمی خود قرار دارند.
بررسی دیدگاه دنبال کنندگان صفحه های اینستاگرام کتابخانه های عمومی ایران در رابطه با نحوه مشارکت و ویژگی های محتواهای ارائه شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش بر آن است تا دیدگاه دنبال کنندگان صفحه های اینستاگرام کتابخانه های عمومی ایران را در رابطه با نحوه مشارکت و ویژگی های محتواهای ارائه شده در آن ها بررسی کند. روش شناسی: پژوهش حاضر با رویکرد کمی و روش پیمایشی انجام شده است. جامعه پژوهش شامل دنبال کنندگان صفحات اینستاگرام کتابخانه های عمومی ایران بوده است. از میان 602 نفر جامعه پژوهش (دنبال کنندگان صفحات کتابخانه های عمومی ایران)، با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 235 نفر از آن ها به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. پس از تکمیل پرسشنامه ها نیز با استفاده از ابزار spss و آمار توصیفی و استنباطی، پاسخ شرکت کنندگان مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: اکثریت شرکت کنندگان در پژوهش معتقدند که دریافت اطلاعات مربوط به رویدادهای کتابخانه، اطلاع از اخبار کتابخانه و آشنایی با منابع کتابخانه مهمترین انگیزه های آن ها برای دنبال کردن صفحات اینستاگرام کتابخانه های عمومی ایران است. همچنین دیدگاه کاربران در مورد چگونگی مشارکت خود متوسط و در مورد ویژگی محتواهای ارائه شده نسبتاً خوب بوده است. رابطه میان متغیر مشارکت کاربران و متغیرهای انگیزه، مدت زمان عضویت و سن کاربران معنی دار و مستقیم و رابطه میان متغیر مشارکت و متغیر عضویت معنی دار و معکوس است. همچنین میان متغیر ویژگی محتواهای ارائه شده با متغیرهای جمعیت شناختی رابطه معنی داری مشاهده نشد. نتیجه گیری: شبکه اجتماعی اینستاگرام ابزار مناسبی برای بازاریابی کتابخانه ها در شبکه های اجتماعی است و پیشنهاد می شود که کتابداران از محتواهای معرفی منابع کتابخانه، اطلاع رسانی رویدادهای کتابخانه به صورت مختصر و مفید و به روز و همچنین قالب های عکس و فیلم که مشارکت کاربران در آن ها بیشتر بوده است استفاده کنند.
تأثیر ویژگی های مرتبط با فناوری اطلاعات و ارتباطات بر سواد اطلاعاتی در افراد مادرزاد دیجیتال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: برخی پژوهشگران افراد مادرزاد دیجیتال را دارای توانایی های طبیعی همپوشان با قابلیت های سواد اطلاعاتی دانسته اند. هدف از این پژوهش ارزیابی میزان تأثیر ویژگی های افراد مادرزاد دیجیتال (از قبیل مالکیت بر ابزار فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا)، تجارب فاوا، اعتماد به نفس اینترنتی، و تعداد شرکت در دوره های فاوا) بر سطح سواد اطلاعاتی آنان بود. روش شناسی: جامعه آماری این پیمایش کاربردی، 2610 نفر از دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) قزوین در مقاطع تحصیلات تکمیلی بود که 336 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند و 255 نفر به طور کامل در آزمون شرکت و پرسشنامه ای 75 گویه ای مربوط به متغیرهای تحقیق را تکمیل کردند. برای بررسی فرضیه های تحقیق از روش معادلات ساختاری و تحلیل مسیر در نرم افزارهای SPSS 22.0 و SmartPLS 3.0 استفاده شد. یافته ها: مالکیت بر/کاربرد ابزار فاوا به طور مستقیم و همچنین به صورت غیرمستقیم از طریق اعتمادبه نفس اینترنتی، بر سواد اطلاعاتی تأثیری معنا دار ندارد؛ ولی از طریق تجارب فاوا دارای تأثیر معنا داری بر سواد اطلاعاتی است. گذراندن دوره های فاوا به صورت مستقیم بر سواد اطلاعاتی تأثیر دارد؛ ولی از طریق تجارب فاوا و نیز از طریق اعتماد به نفس اینترنتی بر سواد اطلاعاتی تأثیری ندارد. تجارب فاوا از طریق اعتماد به نفس اینترنتی دارای تأثیر معنا داری بر سواد اطلاعاتی است و اعتمادبه نفس در استفاده از اینترنت به صورت مستقیم بر سواد اطلاعاتی تأثیر معنا دار دارد. نتیجه : نتایج حاصل از تحلیل داده ها، ضمن تأیید نسبی برخی از وجوه روابط متغیرهای مورد پژوهش، نشان داد که نمی توان ویژگی های افراد نسل مادرزاد دیجیتال را عامل ارتقای سواد اطلاعاتی آنان دانست. از این رو، لازم است برنامه های درسی با مباحث سواد اطلاعاتی به کمک افراد متخصص تلفیق و به این نسل آموزش داده شود.
اثربخشی قصه درمانی بر کاهش مشکلات رفتاری و بهبود ادراک خود دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره هفتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۲۵)
297-312
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مشکلات رفتاری کودکان می تواند آثاری طولانی مدت بر کنش وری رفتاری، جسمانی، و شناختی آنها داشته باشد و به تجربه شکست و احساس ناشایستگی در دوران تحصیل منجر شود. استمرار این وضعیت بر ادراک کودک از خود به عنوان فردی فعال، هوشیار، و با اراده، تأثیر نامطلوب گذاشته و مشکلات او را دوچندان می کند. بدین ترتیب مطالعه حاضر با هدف تعیین اثربخشی قصه درمانی بر کاهش مشکلات رفتاری و بهبود ادراک خود دانش آموزان انجام شد. روش: پژوهش حاضر شبه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. از جامعه آماری که شامل تمامی دانش آموزان پسر پایه چهارم ابتدایی شهر شیراز سال تحصیلی 1399-1398 بودند، تعداد 30 دانش آموز به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) جایدهی شدند. گروه آزمایش در 12 جلسه60 دقیقه ای تحت قصه درمانی قرار گرفتند، اما افراد گروه گواه هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. ابزارهای جمع آوری این پژوهش شامل پرسش نامه ادراک خود هارتر (1989) و مشکلات رفتاری شهیم و یوسفی (1378) بودند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس با نسخه 23 نرم افزار SPSS انجام شد. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد که قصه درمانی بر ادراک خود (0/001 > p ) مؤثر بوده و به افزایش این مؤلفه در دانش آموزان منجر می شود. همچنین، قصه درمانی بر مشکلات رفتاری و مؤلفه های آن (ترس و نارسایی توجه) (0/01> p ) مؤثر بوده و باعث کاهش این مؤلفه ها در دانش آموزان می شود. نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه می توان نتیجه گیری کرد که به کارگیری قصه درمانی باعث کاهش ترس و مشکلات مربوط به نارسایی توجه و در نهایت بهبود ارتباط کودک با اطرافیان شده و در نتیجه میزان ادراک خود آنها افزایش پیدا می کند. بدین منظور پیشنهاد می شود که از قصه درمانی برای بهبود مشکلات رفتاری کودکان و ارتقای اعتماد به خود و ادراک خود آنها استفاده شود.
شناسایی سناریوهای موثر بر آینده دیپلماسی عمومی تحت تاثیر فراروندهای فضای سایبر با رویکرد تحلیل ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۴
80 - 106
حوزههای تخصصی:
با توجه به جایگاه و اثرگذاری فراروندهای فضای سایبری در تمامی حوزه های حیات جمعی و حتی فردی، و نقش تأثیرگذار آن در برتری کشورها در دفاع از منافع ملی شان، این تحقیق در پی آن است که به بررسی و تحلیل نقش این عامل مهم و حساس در آینده حوزه دیپلماسی عمومی بپردازد. فهرستی از فراروندهای فضای سایبر، موثر بر آینده دیپلماسی عمومی با بهره گیری از روش های آینده نگاری شناسایی ، ماتریس تاثیر متقابل طراحی گردید . با تحلیل داده های بدست آمده با نرم افزار میک مک روندهای راهبردی و بازیگران موثر شناخته شدند که شامل ترویج هوش مصنوعی، افزایش اتصالات، مدل های نوین در کسب وکار، تهدیدات خارجی، جهانی شدن، حمایت از سرمایه فکری، تجارت جهانی، ثبات سیاسی، تغییرات گفتمانی، موزانه قوا، ارتباطات استراتژیک، افزایش شبکه های مجازی، ارتباطات اقتصادی، ارتباطات فرهنگی و اجتماعی .با تکنیک سناریو نویسی و با بهره گیری از نرم افزار سناریو ویزارد تاثیرات وقوع هر یک از وضعیت ها وقوع یا عدم وقوع آنها مشخص گردید ، . نتیجه این پژوهش حاکی از آن است که هفت عامل به عنوان بازیگران اصلی و موثر بر آینده دیپلماسی عمومی هستند که در دو دسته سناریو های مطلوب شامل سه سناریو و نامطلوب شامل یک سناریو پیاده سازی گردیدند .
الگوی استاندارد آزمون توانایی های حرکتی جسمانی جهت تعیین رسته دانشجویان دانشگاه های آجا (مورد مطالعه: دانشگاه علوم دریایی امام خمینی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات علوم مدیریت دریایی دوره ۱ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
111 - 130
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش طراحی الگوی استاندارد آزمون توانایی های حرکتی و جسمانی جهت تعیین رسته دانشجویان دانشگاه های آجا است که دانشگاه علوم دریایی امام خمینی(ره) به عنوان مورد مطالعه در نظر گرفته شده است. روش: این پژوهش از نوع کاربردی و روش انجام آن توصیفی میدانی است، پس از طراحی مجموعه آزمون سنجش توانایی حرکتی و جسمانی با استفاده از نظرات متخصصین رفتار حرکتی و با توجه به تحلیل مهارت هایی که یک افسر نداجا می بایست بیاموزد؛ مواد آزمون و نحوه چینش ایستگاه های آن به تأیید صاحب نظران در حوزه تربیت بدنی و علوم ورزشی رسید و با استفاده از شیوه بازآزمون اعتبار و تکرارپذیری آن سنجیده شد که در سطح بسیار مطلوبی قرار داشتند؛ داده های آماری با اندازه گیری های میدانی جمع آوری و برای تعیین سطح مهارت های حرکتی هر یک از رسته های نداجا از روش دلفی استفاده گردید که پرسشنامه آن تعیین روایی و اعتبار شد؛ جامعه آماری این پژوهش را دانشجویان در سال تحصیلی 9۸-9۷ تشکیل دادند که با استفاده از جدول مورگان 260 نفر به صورت تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند و با استفاده از آزمون های آماری Z و T به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته و هنجار مورد نظر ساخته شد. یافته ها: این مجموعه آزمون به طور کلی توانایی های حرکتی و جسمانی زیر را می سنجد: تعادل پویا، قدرت انفجاری پاها، استقامت عضلات کمربند شانه، استقامت عضلات کمربند لگنی، چابکی عمومی بدن، هماهنگی اندامی و استقامت قلبی تنفسی که در یک مجموعه آزمون ایستگاهی و در پیست دو و میدانی به اجرا در آمده است. هم چنین تیراندازی و چالاکی انگشتان دست در مجموعه آزمون میدان تیر و آزمون مهارت شناوری انجام شده است. نتیجه گیری: مجموعه آزمون هنجار شده سنجش آمادگی جسمانی و حرکتی برای تعیین رسته دانشجویان نداجا و برای تعیین میزان اهمیت هر یک از توانایی های حرکتی و جسمانی در رسته های مختلف نداجا که در دانشگاه سازماندهی و آموزش داده می شوند و نتایج آن به عنوان ضریب در نتایج آزمون وارد گردید، به این ترتیب که پس از دو مرحله توزیع پرسشنامه، نتیجه نهایی که یک الگوی استاندارد برای آزمون توانایی های حرکتی جسمانی جهت تعیین رسته دانشجویان دانشگاه ها است به دست آمد.
ساختار عاملی و ویژگی های روان سنجی پرسش نامه ذهنی سازی: یک ابزار خودگزارشی برای ارزیابی ظرفیت ذهنی سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی ویژگی های روان سنجی پرسش نامه ذهنی سازی دیمیتریویچ و همکاران (2017) در جمعیت ایرانی بود. پژوهش حاضر کمّی و از نوع غیرآزمایشی بود. نمونه پژوهش حاضر را 333 نفر از دانشجویان دانشگاه پیام نور شهر الشتر تشکیل می دادند که به روش نمونه گیری دردَسترس از رشته های مختلف انتخاب شدند و به پرسش نامه های ذهنی سازی، سبک دلبستگی، شناخت اجتماعی و ذهن آگاهی پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از آلفای کرونباخ، روایی واگرا و همگرا و تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. آلفای کرونباخ برای نمره کل و سه مؤلفه آن بین 73/0 تا 86/0 بود که نشان دهنده پایایی مطلوب این پرسش نامه است. یافته های تحلیل عاملی تأییدی نشان داد این مقیاس در جامعه ایرانی دارای سه مؤلفه است و شاخص های برازش مدل و بارهای عاملی از میزان مطلوبی برخوردار بودند. ذهنی سازی و مؤلفه های آن با ذهن آگاهی، سبک دلبستگی ایمن و شناخت اجتماعیْ همبستگی مثبت دارند که حاکی از روایی همگرای مطلوب این پرسش نامه است و با سبک دلبستگی اجتنابی و اضطرابی رابطه منفی داشتند که بیانگر روایی واگرای مطلوب این پرسش نامه است. به طورکلی نسخه فارسی پرسش نامه ذهنی سازی از ویژگی های روان سنجی مناسبی برای کاربرد در پژوهش های روان شناختی در جامعه ایرانی برخوردار است.
اثربخشی درمان نوروفیدبک بر اضطراب کارکنان شرکت نفت و گاز کارون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تأثیر درمان نوروفیدبک بر اضطراب کارکنان شرکت نفت و گاز کارون بود. طرح پژوهش، آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش، شامل تمامی کارکنان مرد شرکت نفت و گاز کارون بودند. 40 نفر از کارکنان مرد به صورت در دسترس انتخاب شدند. پس از مصاحبه بالینی و با در نظر گرفتن ملاک های ورود و خروج، شرکت کنندگان انتخاب شده و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. پس از آن، اعضای گروه آزمایش 40 جلسه آموزش نوروفیدبک را در طول 20 هفته و به صورت 2 جلسه 45 دقیقه ای در هر هفته دریافت کردند، در حالی که گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. مداخله نوروفیدبک، با استفاده از ابزار نکسوز4 و نرم افزار بیوتریس صورت گرفت و برای سنجش اضطراب نیز مقیاس خود سنجی اضطراب زانک (S.A.S) مورد استفاده قرار گرفت. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-21 و روش آماری تحلیل کوواریانس تک متغیری انجام گرفت. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که تفاوت معنی داری میان گروه آزمایش و گواه از لحاظ اضطراب وجود دارد. میزان اضطراب در گروه آزمایش نسبت به پیش آزمون و گروه گواه به طور معنی داری کاهش یافت. نوروفیدبک باعث کاهش اضطراب شرکت کنندگان در مرحله پس آزمون شد و این اثر در مرحله پیگیری نیز تداوم داشت.
بررسی مراحل سلوکی «تخلیه» «تحلیه» «تجلیه» و «فنا» در عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۶۵
60 - 77
حوزههای تخصصی:
به باور اهل معرفت و سلوک، در یک نگاه کلی و جامع می توان مراحل سیر و سلوک الی الله را به چهار مرحله اصلی «تخلیه»، یعنی تهی ساختن درون از رذیلت های اخلاقی، «تحلیه»، یعنی آراستن به فضائل اخلاقی، «تجلیه»، یعنی تابیدن انوار الهی بر قلب، و «فنا»، یعنی گذار از همه ما سوی و وصول به حق متعال تقسیم کرد. اصل و محتوای این نگاه، یعنی ترتّب سلوک بر مراحل مزبور، ریشه در سخنان عارفان صدر اول داشته و سراج طوسی اولین عارفی است که تعریفی از هر چهار مرحله، ارائه داده است. امتیازاتی که این تقسیم چهارگانه دارد موجب شده تا این مبحث عرفانی، تا کنون نیز ادامه یابد. افزون بر آن، ریشه های این چهار اصطلاح عرفانی را می توان در آموزه های دینی نیز دنبال کرد. در میان این چهار مرحله، عارفان بر دو مقام تخلیه و تحلیه تاکید ویژه و بیشتری دارند و حتی گاهی، مجموعه سلوک را در این دو خلاصه کرده اند. و البته نزد مشایخ سلوک، در اولویت سنجی میان این دو، تخلیه، مقدم بر تحلیه است.