مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۴٬۰۸۱ تا ۶۴٬۱۰۰ مورد از کل ۵۲۴٬۹۴۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
ادبیات تطبیقی در ایران دانشی نسبتاً نوپاست که عمدتاً در دانشگاه ها و از طریق استادانی که در ادبیات کشورهای دیگر تخصص داشته اند وارد فضای آکادمیایی ما شده است ولی دانسته های ما درباره پیشگامان این رشته در ایران و آرای آنان در این زمینه گاه بسیار اندک است. یکی از کسانی که در پا گرفتن این رشته در ایران، چه از طریق تدریس در دانشگاه و چه از طریق نوشته های علمی و مطبوعاتی، نقش مهمی بازی کرده لطفعلی صورتگر است. این مقاله کوششی است تا با بررسی نوشته های صورتگر، از جمله رساله دکتری او که به تمامی در حوزه ادبیات تطبیقی است و تا کنون برای خوانندگان ایرانی ناشناخته مانده، و نیز مقالات و کتاب هایی از او که شاید سویه تطبیقی آنها چندان هم پررنگ به نظر نرسد، دیدگاه های او درباره مسئله تأثیر و تأثر در ادبیات ملل مختلف و اهمیت این مسئله در پیشرفت و افزایش غنای ادبیات بومی استخراج و تبیین شود.
تحلیل شرایط اقلیمی در جهت توسعه پایدار گردشگری شهری (مطالعه موردی: شهر بندر چابهار، ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ارزیابی و سنجش شرایط و عوامل اقلیمی در فرایندهای گردشگری با تاکید بر رضایتمندی گردشگران، در کنار داده های اقلیمی و شاخص های اقلیم گردشگری، تدوین شده است تا ارزیابی نتایج این شاخص ها، به دلیل وجود تفاوتهای طبیعی و انسانی بین مقاصد گردشگری و ویژگی های خاص گردشگران، تغییراتی را در روند ارزیابی شرایط اقلیمی برای گردشگران، اعمال و نتایج جدیدی را ارائه نماید. برای این منظور، شهر بندرچابهار در کشور ایران به عنوان مطالعه موردی جهت این ارزیابی، انتخاب شد. بندرچابهار به دلیل موقعیت مهم سیاسی، اقتصادی و گردشگری و شرایط خاص اقلیمی، مورد توجه گردشگران داخلی و بین المللی است. برای نیل به این هدف، شاخص های اقلیم آسایش یا اقلیم گردشگری TCI، PMV و CIT جهت ارزیابی ترکیبی در بازه زمانی 30 ساله (1985-2014) انتخاب شدند. نتایج پژوهش نشان دهنده این مسئله بود که بر اساس شاخص CIT، کلیه ماه ها و مقاطع زمانی در یک شبانه روز بندرچابهار، برای گردشگران، مطلوب یا قابل قبول است که این مسئله کمی با واقعیت موجود فاصله داشت.در ارزیابی شرایط اقلیمی، این پژوهش، با اعمال تغییراتی جزئی در شاخص CIT و ترکیب نتایج شاخص PMV با میزان رضایتمندی گردشگران از شرایط احساس حرارتی مختلف، به نتایج متفاوتی دست یافت که نشان از تاثیرگذاری بیشتر داده های میدانی در نظرات کارشناسانه بود. با توجه به روحیات متفاوت گردشگران نسبت به ساکنان مقاصد و تمایل آنها به کسب تجربه های خاص گردشگری، مطلوبیت اقلیم برای گردشگران ممکن است الزاما با نتایج علمی و کارشناسانه سازگاری نداشته باشد
چارچوب بازآفرینی بافت های تاریخی با رویکرد فرهنگ مبنا جهت تحقق بخشی توسعه گردشگری پایدار؛ نمونه موردی: بافت تاریخی ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۳
105 - 123
حوزههای تخصصی:
امروزه موضوع بافت های تاریخی از موضوعات اصلی شهرسازی به حساب می آید. بازآفرینی فرهنگ مبنا رویکردی جدید به بازآفرینی شهری است که با بهره گیری از ویژگی های فرهنگی اجتماعی هر منطقه، به ساخت دوباره شهر و محله پرداخته و فضای کالبدی و اجتماعی متمایزی خلق می نماید. این رویکرد تأثیری مثبت بر اقتصاد و ایجاد اشتغال در شهرها دارد و می تواند موجب افزایش پیوستگی اجتماعی و صنعت گردشگری در شهر شده و میزان جرم و جنایت را کاهش دهد. صنعت گردشگری به عنوان یکی از سودآورترین صنایع خدماتی نقش مهمی را در اقتص اد کش ورها ایف ا می کند و امروزه از آن به عنوان صنعت نامرئی در روند جهانی شدن یاد می شود. ارومیه به عنوان شهر ادیان و اقوام از مناطق مستعد گردشگری فرهنگی به شمار می آید که از توانمندی های بالایی برای جذب گردشگران برخوردا است. هدف از پژوهش حاضر بررسی ظرفیت های مولفه های بازآفرینی فرهنگ مبنا در بافت تاریخی ارومیه است و ارائه راهبرد جهت افزایش هویت مندی و توسعه گردشگری در این محدوده است. نوع تحقیق کاربردی و روش آن توصیفی تحلیلی است، برای جمع آوری اطلاعات از روش های کتابخانه ای- اسنادی و میدانی - پیمایشی با استفاده از ابزار پرسشنامه و مشاهده استفاده شده است. محدوده جغرافیایی و جامعه آماری پژوهش کلیه محلات بافت تاریخی ارومیه و حجم نمونه آماری آن طبق فرمول کوکران برابر با 379 نفر می باشد. پس از تبیین مدل مفهومی بازآفرینی فرهنگ مبنا به تدوین پرسشنامه پرداخته شده و توسط ارزش گذاری طی لیکرت به بررسی کیفی و توسط آزمون فریدمن و آزمون همبستگی به بررسی آماری داده های حاصل از پرسشنامه پرداخته شده است. نتایج حاصل از پژوهش حاکی از آن است که تأثیرپذیری مولفه های بازآفرینی شهری در محدوده مورد مطالعه به ترتیب اولویت عبارت است از: 1- اجتماع محور، 2- خلاقیت محور، 3- طراحی محور. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بافت تاریخی ارومیه پتانسیل بالایی را به لحاظ اجتماعی و توسعه گردشگری فرهنگی از جمله منابع فرهنگی و رویدادهای فرهنگی و مکان های تاریخی را داراست اما در عین حال همانگونه که چیاردی و هانیگان معتقدند، فرسودگی بافت، جدایی آن از مراکز جدید شهری و وجود فضاهای رها شده و بی دفاع و فضاهای فاقد طراحی با فضای نامناسب از موانع توسعه این نوع گردشگری و کُند شدن فرایند بازآفرینی بافت تاریخی ارومیه محسوب می شوند.
بررسی رمان شازده احتجاب براساس نظریه آلوده انگاری کریستوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ژولیا کریستوا ازجمله نظریه پردازانی است که با طرح نظریات متنوعی در حوزه هایی چون نقد ادبی، فمیسنیم و روان کاوی سعی کرده است میان ادبیات و روان کاوی پیوند نزدیکی برقرار سازد. او با طرح مفاهیمی چون سوژه سخن گو، امر نشانه ای و امر نمادین در پی آن است تا ارتباط زبان و سوژه را در فرایندی دیالکتیکی و پویا بررسی کند و در این مسیر، با نظریه آلوده انگاری سعی دارد ارتباط میان روان کاوی و زبان را روشن سازد. آلوده انگاری فرایندی است که طی آن سوژه زبانی با ورود به حوزه نمادین هرآن چیزی که مرزهای سوبژکیتویته اش را تهدید کند، دیگری پنداشته و سعی در طرد، نفی و واپس زنی آن دارد. در این پژوهش به خوانش رمان شازده احتجابِ هوشنگ گلشیری برپایه نظریه کریستوا می پردازیم. در این خوانشِ رمان با دردها و زخم ها و پلیدی های روح شازده احتجاب رویارو می شویم. او پس از تلاشی بیهوده برای بری کردن خود از هرآنچه آلوده می انگارد و پیوستن به پاکی و خلوص، خسته از بازسازی گذشته و رسیدن به فردیت مطلوب، از کنکاش در زوایای ذهنش دست برمی دارد و تسلیم مرگ می شود. نظریه آلوده انگاری در قالب ادبیات، متن را به مثابه دال برتر آلوده انگاری قلمداد می کند؛ این فرایند در ادبیات به شیوه های مختلفی ازجمله انکار و طرد مادر، نفی رابطه مادر-فرزندی، احساس جدال همیشگی با امر آلوده، تلاش برای دفاع از حریم سوبژکتیویته و ظهور واژگان و اصطلاحات ناخوشایند نشان داده می شود و متن را به جایگاهی برای نشان دادن ناخودآگاهی و تاریکی های روح و هرآنچه سایه ای از آن ترس و وحشت را به درون سوژه فرومی ریزد، تبدیل می کند تا فرد به والایش و تطهیر برسد.
اثربخشی برنامه توالی واجی لیندامود بر کارکرد اجرایی دانش آموزان با اختلال خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۳)
272 - 280
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی برنامه توالی واجی لیندامود بر کارکرد اجرایی دانش آموزان با اختلال خواندن انجام شد. روش پژوهش از نوع آزمایشی بود. تعداد 30 نفر از دانش آموزان مبتلا به اختلال خواندن که در سال تحصیلی 1399-1400 به مرکز اختلال های یادگیری شهر لارستان مراجعه کرده بودند، به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. پرسشنامه درجه بندی رفتاری کارکرد اجرایی (بریف) به عنوان پیش آزمون هر دو گروه و برنامه توالی واجی لیندامود به مدت 16 جلسه مداخله فشرده به گروه آزمایش ارائه گردید. بلافاصله پس از اتمام آموزش، هر دو گروه در پس آزمون و پس از یک ماه در آموزش پیگیری شرکت کردند. جهت تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با تکرار سنجش استفاده شد. نتایج نشان داد که تفاوت معناداری در کارکرد اجرایی بین دو گروه وجود دارد. بدین صورت که گروه آزمایش در پس آزمون و پیگیری عملکرد بهتری داشته است. به طور کلی نتایج مطالعه حاضر نشان داد که برنامه توالی واجی لیندامود منجر به بهبود کارکرد اجرایی در دانش آموزان با اختلال خواندن شده است. به این صورت که استفاده از برنامه تجسم و کلام سازی در برنامه توالی واجی لیندامود، منجر به بهبود مهارت های شناختی در کارکرد اجرایی شده است.
طراحی ماتریس خلاقیت مبتنی بر مدل اهمیت - عملکرد در بخش سلامت کشور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی منابع انسانی سال ۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۹)
117 - 97
حوزههای تخصصی:
نظر به اهمیت خلاقیت کارکنان در بخش سلامت کشور، استفاده بهینه از استراتژی های خلاقیت ضروری به نظر می رسد. از این رو پژوهش حاضر درصدد شناسائی پیشران ها و موانع بروز خلاقیت و همچنین شناسائی میزان اهمیت و عملکرد هر یک از پیشران ها در بخش سلامت کشور و ترسیم ماتریس اهمیت – عملکرد آن ها می باشد. بنابراین پژوهش حاضر درگروه پژوهش های اکتشافی طبقه بندی شده و از نظر روش گردآوری داده ها، دلفی می باشد. با توجه به محدودیت های پژوهشگر برای انجام پژوهش از میان جامعه آماری نمونه آماری انتخاب می گردد. در مطالعه حاضر 15 نفر از خبرگان حوزه مدیریت منابع و توسعه انسانی و روانشناسی و نیز 83 نفر از مدیران منابع انسانی دانشگاه های علوم پزشکی سطح کشور حضور داشتند. پرسشنامه تحقیق برگرفته از مصاحبه با خبرگان منابع انسانی می باشد و در واقع تلخیص نظرات آنان در مورد مؤلفه های تأثیرگذار در خلاقیت می باشد. یافته های تحقیق نشان می دهد که سبک رهبری، ساختار سازمانی، عوامل فردی، زمینه سازی برای بروز خلاقیت در فرد و حمایت مدیریت ارشد جزو مؤلفه های تأثیرگذار و بسیار مهم در ترویج و توسعه خلاقیت در بخش سلامت کشور محسوب می شوند.
ارزیابی نقش سرمایه اجتماعی در مدیریت مخاطرات طبیعی و انسانی با میانجیگری تاب آوری شهری، مطالعه موردی: شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۵ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
75 - 92
حوزههای تخصصی:
سرمایه اجتماعی، تاب آوری جامعه را در برابر تغییرات محیطی افزایش میدهد. روابط منطقی بین کنشگران اجتماعی و هنجارهای موثر اجتماعی، به ساکنان محلی کمک می کند که منابع و اطلاعات را در زمان وقوع بحران های شهری به اشتراک بگذارند. مطالعات نشان داده است که سرمایه اجتماعی مناسب در جوامع، عاملی حیاتی برای توانمندسازی، سازگاری و کاهش اثرات مخرب در زمان وقوع مخاطرات محیطی است. در همین راستا، هدف اصلی تحقیق، بررسی نقش سرمایه اجتماعی در تاب آوری مناطق شهری هنگام بروز بحران های طبیعی و انسانی است که با روش اسنادی، پیمایشی (زمینه یاب) انجام شده است. جامعه آماری شامل خانوارهای شهر رشت است. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران، 384 نفر و روش نمونه گیری تحقیق، خوشه ای چندمرحله ای است. روایی ابزار تحقیق با تحلیل عاملی تأییدی و پانل متخصصان و پایایی آن با آزمون آلفای کرونباخ به میزان 802/0 بررسی شد. ابزار تجزیه وتحلیل داده ها، نرم افزارهای SPSS و Lisrel8.80 است. یافته های مدل اندازه گیری نشان داده است که بین عامل های مکنون و شاخص های متناظر آن ها رابطه آماری معناداری وجود دارد و مقادیر بارهای عاملی بالاتر از 5/0 و مقادیر تی بیشتر از 96/1 به دست آمده است؛ بنابراین گویه های هر عامل به درستی و با دقت آن را موردسنجش قرار داده اند. همچنین یافته های مدل ساختاری در راستای بررسی سؤالات و آزمون فرضیات نشان دهنده اثرگذاری سرمایه اجتماعی بر تاب آوری شهری (53/0=Beta؛ 39/7=T) و همچنین تأثیر سرمایه اجتماعی بر مدیریت پایدار مخاطرات شهری (64/0=Beta؛ 66/7=T) است. در این میان مشخص شد که تاب آوری شهری بر رابطه بین سرمایه اجتماعی و مدیریت پایدار مخاطرات شهری، نقش میانجی دارد؛ به طوری که نتایج آزمون سوبل با مقدار 6533/4 این یافته را تائید کرده است.
مدل رهبری آموزشی مبتنی بر زیبایی شناختی در نظام آموزش عالی (مورد مطالعه: دانشگاه های دولتی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت سازمان های دولتی سال دهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
123 - 142
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ارائه مدل رهبری آموزشی مبتنی بر زیبایی شناسی در دانشگاه های دولتی ایران در بازه زمانی 98-1400 با رویکرد کیفی انجام گرفت. در این پژوهش کاربردی– اکتشافی، ابزار جمع آوری اطلاعات مصاحبه بوده است. جامعه آماری شامل کلیه خبرگان دانشگاه های دولتی بوده که با روش گلوله برفی 13 نفر از خبرگان، نمونه آماری را تشکیل دادند. برای تحلیل و ارائه مدل از تکنیک داده بنیاد استفاده شد. در مرحله کدگذاری باز، 952 کد اولیه استخراج شد که در نهایت 123 مفهوم تبیین شد که در قالب 33 مقوله فرعی یا مولفه، 10 مقوله اصلی و مقولات اصلی در قالب 6 طبقه، الگوی پارادایمی رهبری آموزشی مبتنی بر زیبایی شناسی را شکل دادند. در مدل ارائه شده، رهبر آموزشی زیبا با مصادیق رهبری ذهن و احساسات، رفتار آموزشی زیبا، نگاه و بینش معنوی و آراستگی به مرکز ثقل مدل پارادایمی تبدیل شد؛ ظرفیت های فردی و جو حاکم بر دانشگاه به عنوان شرایط علّی؛ ظرفیت های نهادی- سازمانی ازجمله عوامل ساختاری و فرایندی، فرهنگ، مدیریت منابع انسانی حرفه گرا و سیمای دانشگاه به عنوان بستر حاکم؛ عوامل برگرفته از محیط کلان و موانع فرهنگی و کلیشه ای و موانع ساختاری به عنوان شرایط مداخله گر؛ راهبردهای فرهنگی- اجتماعی؛ راهبردهای آموزشی-ترویجی، الگوسازی و تکریم رهبران زیبایی شناسی، بازنگری و اصلاح برنامه ها همراه با راهبردهایی جهت چابک سازی و بوروکراسی زیبا به عنوان کنش ها و تعاملات مدل و در نهایت خلق دانشگاه زیبای بالنده، تحقق بالندگی فردی و توسعه اجتماعی پیامدهای این مدل هستند
چرخه بازتولید هویت های متعارض در خاورمیانه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال بیست و پنجم بهار ۱۴۰۱ شماره ۹۷
131 - 156
حوزههای تخصصی:
خاورمیانه محل پیدایش و تلاقی هویت های متعارض است که برآیند آن بازتولید بحران در این منطقه است. مهم ترین مسئله در فهم ماهیت و تداوم بحران در خاورمیانه، کشف فرایند بازتولید هویت های متعارض در این حوزه جغرافیایی است. هویت های متعارض در خاورمیانه همواره با بروز در صورت بندی های مختلف، منشأ بحران های گوناگونی می شوند که تاکنون برای عبور از آن راه حل مشخصی ارائه نشده است. پرسش اصلی این پژوهش بر چگونگی بازتولید بحران و دائمی شدن آن در خاورمیانه متمرکز است. در پاسخ احتمالی به سؤال فوق می توان گفت، به نظر می رسد که منشأ اصلی بحران در خاورمیانه وجود هویت های متعارض در این منطقه است که موجب بازتولید هویت های متعارض و تداوم بحران در آن می شود. بخشی از تعارضات هویتی این منطقه ریشه در عناصر داخلی ای نظیر تجربه تاریخی، متغیرهای داخلی سازنده هویت های متعارض به مانند وهابیت، القاعده و داعش و نیز رابطه دولت و نخبگان دارد؛ بخش دیگری نیز ریشه در عوامل خارجی ای نظیر استعمار، اسلام سیاسی (در سطح جهان اسلام) دارد که به تهدیدات هویتی می انجامد. براساس این شاخص ها، دستاورد مقاله حاضر ارائه یک صورت بندی از چرخه بازتولید بحران در خاورمیانه در پرتو هویت های متعارض است تا در امتداد آن بتوان فهمی از ماهیت بحران و درنهایت تداوم آن به دست آوریم
آموزش برای توسعه گردشگری پایدار با تأکید بر آموزش مجازی
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۵ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۹
44 - 52
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری یکی از مهمترین و پرجاذبه ترین فعالیتها در جهان امروز است که در طول زمان، به یکی از بزرگترین و سریع ترین بخش های اقتصادی در جهان تبدیل شده است و به عنوان موتور توسعه تلقی می شود. یکی از چالش های صنعت گردشگری، کاهش شکاف بین برنامه های آموزشی فعلی گردشگری و نیازهای نیروی کار است زیرا توسعه شدید صنعت گردشگری نیاز به نیروی کار ماهر و واجد شرایط دارد. از آنجا که آموزش ابزاری کلیدی برای دست یابی به پایداری است، برنامه های آموزشی اثربخش می توانند بخشی اساسی از برنامه های پایداری گردشگری را تأمین کنند. بنابراین آموزش گردشگری در آماده سازی بازیگران اصلی خط مقدم برای مقابله با دوره بهبود در بخش گردشگری بسیار حائز اهمیت است. در این مقاله مروری با استفاده از منابع الکترونیکی و منابع مکتوب ضمن اشاره به اهمیت برنامه های آموزشی در ارتقاء توسعه گردشگری بویژه آموزش مجازی پیشنهاداتی ارائه شده است. واژه های کلیدی: آموزش مجازی، گردشگری، توسعه ی پایدار، اقتصاد
گونه های مراکز آموزشی در ایران و شیوه های تدریس در آن ها: از سده سوم تا هفتم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال دهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
57 - 33
حوزههای تخصصی:
هدف : ازجمله نهادهای موجود در هر جامعه ای و به ویژه در جامعه ایرانی نهاد آموزش است. پژوهش حاضر به بررسی مراکز آموزشی موجود در ایران قرون نخستین اسلامی می پردازد، تا مشخص شود که ورود اسلام به ایران چه اثراتی بر مسئله تعلیم و تربیت و نهادهای متولی آموزش در ایران داشته است. روش : در پژوهش حاضر از روش توصیفی-تحلیلی برای تبیین اهداف پژوهش استفاده شده است. شیوه گردآوری اطلاعات هم روش کتابخانه ای بود. یافته ها : نتایج پژوهش نشان می دهد که مراکز آموزشی ایران در قرون نخستین اسلامی به سه دسته مساجد، مدارس و مکاتب تقسیم می شود، که هرکدام از آن ها دارای شیوه تدریس خاصی است. در ضمن از خانقاه ها و کتابخانه ها هم به عنوان مراکز آموزشی استفاده می شد. نگاهی به شرایط ورود به مدارس و مراکز آموزشی در این بازه زمانی نشان می دهد که تعلیم و تربیت در این دوران عمومیت یافت و هرکسی از هر طبقه ای می توانست بسته به توان خود در مراکز آموزشی به سوادآموزی و کسب علم بپردازد. این مسئله برخلاف نظام طبقاتی و بسته دوره ساسانی (آخرین دولت ایرانی قبل از اسلام) بود که امر تحصیل و تعلیم و تربیت در انحصار اصناف و طبقات خاصی از جامعه بود.
تحلیل کرونوتوپ خانه در رمان چراغ ها را من خاموش می کنم اثر زویا پیرزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله قصد دارد به این مسئله اساسی پاسخ دهد که چگونه کرونوتوپ به عنوان ابزار تحلیل متن امکا ن های جدیدی را به روی تأویل گر می گشاید. مفهوم کرونوتوپ که اساساً ناظر به پیوستار زمان و مکان در ادبیات و هنر است، بر این حقیقت استوار است که زمان و مکان صرفاً مقولات زمانی و مکانی قلمداد نمی شوند، بلکه دلالت مندند و دارای ارزش هایی که به آنها پیوسته است. این نوشتار بر پایه روشی توصیفی- تحلیلی در دو بخش تنظیم شده است. در بخش نخست عناصر اساسی شبکه مفهومی شکل دهنده ساختار بحث میخاییل باختین درباره کرونوتوپ تشریح و تعریف می شود. در بخش دوم نیز ایده کرونوتوپ خانه که با تکیه بر آراءِ باختین ابداع شده است، در بررسی رمان چراغ ها را من خاموش می کنم اثر زویا پیرزاد به کار بسته خواهد شد. ذیل کرونوتوپ مذکور (به عنوان کرونوتوپ بنیادی داستان)، کرونوتوپ های اتاق پذیرایی و آشپزخانه که در پیوند معناداری با کرونوتوپ خانه اند نیز بررسی خواهند شد. درضمن نشان داده خواهد شد که در طرح داستان و نیز تفسیر آن، کرونوتوپ خانه با کرونوتوپ های مهم آستانه و دیدار برهم کنشی معناساز برقرار می کند؛ هم چنین کرونوتوپ خانه با مهیاساختن فضایی سازگار برای وقوع رویدادها، طرح داستان، برون فکنی ذهنیات و احوال درونی شخصیت ها را آشکار می سازد و این رویدادها به یاری نشانه های زمانی است که امکان و مجال بیان می یابند.
کندوکاوی انسان شناختی در نظام تاریخی طبقات اجتماعی جامعه ایران و هند و تحولات آن از دیدگاه اوستا، شاهنامه و ریگ ودا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تداوم و تغییر اجتماعی سال اول بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
201 - 210
حوزههای تخصصی:
این مقاله، به بررسی مقایسه ای انسان شناختی نظام تاریخی طبقات اجتماعی در دو جامعه ایران و هند از دیدگاه سه کتاب تاریخی ریگ ودا، اوستا و شاهنامه فردوسی می پردازد. در این پژوهش، از روش توصیفی-تحلیلی استفاده و گردآوری اطّلاعات تحقیق به صورت اسنادی و کتابخانه ای انجام شده است. برای این منظور، کتب اوستا، شاهنامه و ریگ ودا به صورت مقایسه ای بررسی شده است. پژوهش نشان می دهد اگرچه آریایی های مردمانی صحرانشین و گله دار و گله پرور بودند؛ ولی تصوّر این که بین آن ها هیچ گونه طبقه اجتماعی وجود نداشته است، تصوری نادرست و به دور از واقعیت به نظر می رسد. در سرودهای ریگ ودا به عنوان قدیمی ترین کتاب مقدّس دینی هندوها و همچنین در کتاب مقدّس اوستای زرتشتیان و در نهایت شاهنامه فردوسی نیز از طبقات اجتماعی با عناوین مختلف یاد شده است. مطالعه حاضر نشان می دهد هر دو نظام طبقاتی (هند-ایران) منشأ مشترکی داشته اند. مهاجران آریایی تازه وارد به این دو کشور، توانسته اند ساختارهای اجتماعی مشابه را در این دو تمدّن باستانی و کهن به وجود آورند.
Impact du jugement professionnel sur les pratiques évaluatives des enseignants du FLE en Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
Le jugement professionnel est défini comme un processus qui mène à une prise de décision à partir de différentes considérations. Ces dernières se construisent par les processus cognitifs individuels et sociaux des enseignants. Dans cette perspective, le jugement professionnel, issu du processus cognitif des enseignants, contribue à la détermination des critères d’évaluation ainsi qu’à la prise de décisions sommatives. La présente étude vise à comprendre comment l’agir évaluatif des enseignants du FLE s’effectue lorsque le jugement évaluatif s'exerce dans des pratiques d’évaluation sommative. Dans cette visée, nous avons tenté de remettre en question l’influence du jugement professionnel des enseignants sur les quatre étapes de la démarche de prise de décision et d’attribution des notes à savoir 1. La définition de l’objet d’évaluation 2. Le recueil des informations 3. L’interprétation des informations recueillies à partir des critères d’évaluation établis 4. La prise des décisions. Dans le but de la réalisation de cette recherche, nous avons mis en œuvre des entretiens semi-dirigés en tant qu’outil de recherche et nous avons analysé et interprété le récit de pratiques évaluatives des participants à l’entretien. Les résultats montrent qu’il y a un écart entre la réalité des pratiques déclarées des enseignants et celle considérée comme souhaitable ainsi qu’il y a des obstacles et des tensions en ce qui a trait à la construction de la professionnalité du jugement professionnel d'évaluation des enseignants.
نسخه خوانی (31)
حوزههای تخصصی:
نویسنده در نوشتار حاضر در قالب سی و یکمین سلسله انتشارات با عنوان نسخه خوانی، متن چند نسخه را مورد مداقه قرار داده است. این متون بدین شرح اند: حکایتی عبرت آموز از شیخ علی خان زنگنه وزیر قدرتمند صفوی دو حکایت دیگر در همان باب از میرزا حبیب الله صدر و سلطان حسین بایقرا دو نامه به مدیره و معلمه مدرسه دخترانه از سال 1335 گزارش و سفرنامه حج از سال 1124 نامه فرهاد میرزا در باره کشتی کهنه ای که به حج رفته بوده و باقی ماجرا مطایبه خاقان خلد آشیان با جناب میرزا اعلی الله مقامهما » رستم خان « اندر هجو یکی از فرماندهان سپاه شاه سلطان حسین شاه طهماسب و فرمان برای تکثیر نسخ آثار محقق کرکی دو سند در باره زخمی شدن ملاآقا دربندی توسط بابیه سندی از کارگزاری ایران در بغداد از سال 1277 ق یادداشت های روی نسخه ای از ملل و نحل
تبیین جامعه شناختی الگوی مصرف برق شهروندان شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۳
161 - 192
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی الگوی مصرف برق شهروندان شهر کرمان و تبیین جامعه شناختی آن بود. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه مشترکان برق خانگی شهر کرمان بود که تعداد 383 نفر از آنها با استفاده از شیوه نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. در مطالعه حاضر برای حصول اطمینان از اعتبار و پایایی محتوای پرسشنامه از شیوه ی اعتبار صوری و آزمون کرونباخ استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری پیرسون و تحلیل واریانس استفاده شد. یافته ها نشان داد که رابطه معنی داری بین آگاهی از الگوهای بهینه مصرف برق (الگوی های مشخص شده اداره برق)، آگاهی از نتایج مصرف بی رویه برق، حمایت اجتماعی، اعتماد اجتماعی و احساس ناامنی با الگوی مصرف برق بود. همچنین تفاوت معنی داری در میانگین های الگوی مصرف برق پاسخگویان برحسب تحصیلات، وضعیت تأهل، سن، تعداد اعضای خانوار و مدت سکونت و عدم تفاوت معنادار در میانگین الگوی مصرف برق مشترکان برحسب نوع مسکن و منطقه محل سکونت وجود داشت. درنهایت مشخص شد که قوی ترین متغیر پیش بینی کننده الگوی مصرف برق متغیر آگاهی از الگوهای بهینه مصرف است، بنابراین می توان با افزایش آگاهی شهروندان در این زمینه الگوی مصرف را بهبود بخشید.
تأثیر ترکیب بازی درمانی گروهی با نقاشی بر مشکلات درون نمود و برون نمود کودکان با اختلال اضطراب جدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر ترکیب بازی درمانی گروهی با نقاشی بر مشکلات درون نمود و برون نمود کودکان با اختالل اضطراب جدایی بود. روش: طرح پژوهش از نوع آزمایشی، از طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه استفاده شد. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان دختر پایه ششم با اخت الل اضطراب جدایی شهرستان قائم شهر در سال تحصیلی 1399 بود. نمونه پژوهش 30 کودک با اختالل اضطراب جدایی بود که به صورت در دسترس شناسایی و در 2 گروه آزمایشی و گواه )هر گروه 15 نفر (. جای دهی شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه اضطراب جدایی مارچ و همکاران و پرسشنامه مشکلات رفتاری-هیجانی آخنباخ استفاده شد. گروه آزمایشی در 10 جلسه 45 دقیقه ای ترکیب بازی درمانی گروهی با نقاشی را دریافت کرد؛ و گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. داده های پژوهش با تحلیل کوواریانس یک و چندمتغیری تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که ترکیب بازی درمانی گروهی با نقاشی منجر به کاهش مشکلات درون نمود و برون نمود کودکان با اخت الل اضطراب جدایی شد. با توجه به نتایج به دست آمده می توان از ترکیب بازی درمانی گروهی با نقاشی به عنوان روش درمانی مؤثر و مکمل در کنار سایر روش های دیگر برای ارتقاء س المت روانی و پیشگیری از مشکلات رفتاری کودکان با اختالل اضطراب جدایی استفاده کرد. شماره ی مقاله: 5
عوامل کلیدی موفقیت در احیای برندهای گورستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۹ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۲
111 - 142
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی عوامل کلیدی موفقیت در احیای برندهای گورستانی با بهره گیری از تکنیک دلفی فازی است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از حیث نحوه گردآوری اطلاعات توصیفی پیمایشی و از لحاظ نوع شناسی پژوهش در زمره پژوهش های آمیخته با رویکرد کیفی و کمی در پارادایم قیاسی استقرایی است. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی خبرگان هستند که 12 نفر از آن ها بر اساس اصل کفایت نظری و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. از طرفی در بخش کمی نیز 30 نفر براساس نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. در بخش کیفی پژوهش ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته است که روایی و پایایی آن با استفاده از ضریب نسبت روایی محتوایی و آزمون کاپای-کوهن تایید شد. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کمی نیز پرسشنامه مقایسه زوجی است که روایی و پایایی آن با استفاده از روایی محتوا و آزمون مجدد تایید شد. در بخش کیفی، داده های کیفی بدست آمده از مصاحبه با استفاده از نرم افزار اطلس. تی و روش کدگذاری تحلیل شد و عوامل کلیدی موفقیت در احیای برندهای گورستانی با استفاده از برندگذاری مجدد شناسایی شدند. به علاوه در بخش کمی پژوهش، با استفاده از روش دلفی فازی تعیین اولویت عوامل کلیدی موفقیت در احیای برندهای گورستانی با استفاده از برندگذاری مجدد انجام پذیرفت و مهمترین عوامل مشخص شد. نتایج پژوهش نشان دهنده آن است که در بخش کیفی چهارده عامل به عنوان عوامل کلیدی موفقیت در احیای برندهای گورستانی با برندگذاری مجدد شناسایی شدند. در بخش کمی نیز نتایج حکایت از آن دارد که رفع کاستی های گذشته، ذکر افتخارات گذشته، به روز رسانی تکنولوژی تحقیقات، سلایق و علایق تغییر در لوگو و رنگ برند، تغییر شعار برند و تغییر در ویژگی های بصری برند به ترتیب مهمترین عوامل کلیدی موفقیت در احیای برندهای گورستانی با استفاده از برندگذاری مجدد هستند
بررسی تاثیر تعلق سازمانی و انگیزش شغلی کارکنان بر بهره وری نیروی انسانی: تبیین نقش تعدیل گری رضایت شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمرانی و توسعه دوره ۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
89 - 110
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی تاثیر انگیزش شغلی و تعلق سازمانی با نقش تعدیل گری رضایتمندی کارکنان بر بهره وری نیروی انسانی است. رویکرد مد نظر این پژوهش، رویکرد ترکیبی است؛ مرحله کمی آن با تحلیل داده های کمی از 260 نفر و تحلیل کیفی بر اساس متن های ارائه شده از 70 نفر از نمونه آماری با تحلیل مضمون صورت پذیرفته است. جامعه آماری این پژوهش کارکنان وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی بودند. نتایج تحقیق نشان داد که میانگین متغیر بهره وری در سطح متوسط و میانگین سایر متغیرها بالای متوسط است. نتایج تحلیل رگرسیون همبستگی مثبت و معنی داری بین انگیزش شغلی، تعلق سازمانی و رضایتمندی کارکنان با بهره وری نیروی انسانی نشان داد و فرضیه های تحقیق تایید گردید. بر اساس آزمون کروسکال والیس تفاوت میانگین چهار متغیر در معاونت های وزارتخانه به لحاظ آماری معنی دار نبود ولی در مقایسه میانگین در ادارات کل و دفاتر، در خصوص متغیر انگیزش تفاوت معنی دار بود. بر اساس تحلیل کیفی عوامل بی انگیزگی در 6 مقوله طبقه بندی شدند. ارزش نظری این پژوهش تعیین نحوه ارتباط متغیرهای تحقیق و ارزش کاربردی آن پیشنهاد اقدامات اصلاحی در جهت افزایش رضایتمندی، انگیزش و تعلق سازمانی کارکنان در راستای ارتقاء بهره وری آنان می باشد.
بررسی نقش کیفیت زندگی شهری در رضایت مندی شهروندان مناطق پانزده گانه شهر اصفهان براساس منطق TOPSIS(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۱ بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۶
۱۵۱-۱۳۹
حوزههای تخصصی:
حیات اجتماعی ساکنین شهرها به شدت از فضاهای شهری متاثر است، و این موضوع می تواند از جنبه های مختلف مورد کنکاش و مداقه قرار گیرد. از مفروضات اصلی اینگونه بررسی ها می توان به یک اصل اساسی اشاره کرد: یک محیط سرزنده، باکیفیت و امن، باعث افزایش حس شادمانی و رضایت افراد می شود. هدف از انجام این پژوهش، سنجش رضایت مندی شهروندان متاثر از ابعاد کیفیت زندگی، در بین ساکنین مناطق پانزده گانه شهر اصفهان است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی – پیمایشی است و برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استفاده شده است. حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی- مورگان 400 نفر محاسبه و برای تحلیل داده ها از منطق TOPSIS استفاده شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که در بین عوامل اثرگذار در ابعاد برخورداری از کیفیت زندگی، ناحیه پنج (مناطق 6، 5، 4) با شاخص 0.938578 در رتبه اول اهمیت قرار دارد، ناحیه چهار (مناطق 3،1) با شاخص 0.753095 در رتبه دوم ، ناحیه یک (مناطق 11، 8)، با شاخص0.737805 در رتبه سوم، ناحیه سه (مناظق 15، 13، 9، 2)، با شاخص 0.378396 در رتبه چهارم و نهایتا ناحیه دو (مناطق 14، 12، 10، 7)، با شاخص0.075759 در رتبه آخر به لحاظ رضایتمندی از کیفیت زندگی قرار دارند.