مطالب
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۱٬۱۹۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
برقراری ارتباط با جنس مخالف بخش مهمی از زندگی انسان ها، به ویژه جوانان است؛ که عوامل متعددی از جمله تربیت جنسی، در میزان گرایش یا عدم گرایش به این گونه روابط تاثیرگذار هستند. هدف از این پژوهش، بررسی تربیت جنسی در دختران دارای روابط قبل از ازدواج بود. جامعه پژوهش دختران جوان ساکن در تهران بودند که تجربه روابط قبل از ازدواج با جنس مخالف ( اعم از جنسی، عاطفی و یا عاطفی-جنسی) را داشتند. نمونه ها شامل 12 دانشجوی دختر در گروه سنی 22-۲۸ و ساکن تهران در سال 1398-1400 و دارای چنین روابطی بودند و با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش کلایزی استفاده شد. نتایج به شناسایی 2 مقوله اصلی، 7 مقوله فرعی و 20 مفهوم اولیه منجر شد. دو مقوله اصلی عبارتند از: عملکرد و نگرش خانواده در رابطه با تربیت جنسی و منابع اطلاعاتی اجتماعی- فرهنگی در رابطه با تربیت جنسی. پژوهش حاضر نشان داد عدم تربیت جنسی مناسب، چه به صورت مستقیم و چه غیرمستقیم، افراد را به سمت برقراری رابطه با جنس مخالف در قبل از ازدواج سوق می دهد؛ بنابراین پیشنهاد می شود در مراکزی چون مهد کودک، مدارس و سرای محله ها جلساتی مبتنی بر ارائه تربیت جنسی به والدین و مربیان آموزشی صورت گیرد و شیوه های آموزشی مناسب و ارتقاء دهنده ای به آن ها اعمال گردد. همچنین، توصیه می شود به منظور جلوگیری از شیوع روزافزون روابط قبل از ازدواج، دانشگاه ها، خانواده ها، مسئولین و برنامه ریزان فرهنگی از برنامه های پیشگیرانه در این راستا استفاده نمایند.
مقایسه ترس از شفقت ورزی، اجتناب تجربه ای و بخشایشگری در دختران قربانی بدرفتاری جنسی و فاقد بدرفتاری جنسی در دوران کودکی(مقاله علمی وزارت علوم)
پژوهش حاضر با هدف مقایسه ترس از شفقت ورزی، اجتناب تجربه ای و بخشایشگری در دختران قربانی بدرفتاری جنسی دوران کودکی با دختران فاقد سابقه بدرفتاری جنسی دوران کودکی انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع علَی-مقایسه ای و نمونه شامل ۲32 دختر از دانشجویان دانشگاه سلمان فارسی کازرون بود که مقارن با شرایط آموزش مجازی پاندمی ویروس کرونا، به شیوه در دسترس و از طریق ارسال لینک پرسشنامه در کانال های اجتماعی مربوط به دانشجویان دانشگاه انتخاب شدند؛ بدین صورت که در ابتدا 116 دانشجوی دختر با رعایت ملاک های ورود داشتن سابقه بدرفتاری های جنسی دوران کودکی و با دامنه سنی 18 تا 40 سال و ملاک خروج سابقه اعتیاد به مواد مخدر به عنوان گروه قربانی در نظر گرفته شدند و به همراه 116 دانشجوی دختر دیگر که سابقه هیچ گونه بدرفتاری جنسی دوران کودکی نداشتند و از لحاظ سن و سطح تحصیلات با افراد گروه اول همتا شده بودند گروه نمونه را تشکیل دادند و پرسشنامه های ترس از شفقت (FCS)، پذیرش و عمل- نسخه دوم (AAQ-II) و بخشودگی بین فردی (IFI) را تکمیل نمودند. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیری در نرم افزارSPSS-26 انجام گرفت. یافته ها گویای وجود تفاوت معنادار قربانیان بدرفتاری جنسی و گروه فاقد سابقه بدرفتاری جنسی از نظر ترس از شفقت ورزی، اجتناب تجربه ای و بخشایشگری بود. نتایج برای روان شناسان جهت لزوم برگزاری دوره های آموزشی و مداخلاتی برای کاهش چنین پیامدهای روان شناختی مفید می باشد.
ممنوعیت ناقص سازی جنسی زنان در حقوق بین الملل بشر با نگاهی به اقدامات سازمان ها و نهادهای بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده سال دهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲۸
123 - 154
یکی از چالش های حقوق بشری زنان که در سال های اخیر مورد توجه قرار گرفته است، مسئله ناقص سازی جنسی زنان می باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی ممنوعیت ناقص سازی جنسی زنان از دیدگاه حقوق بین الملل بشر به روش توصیفی- اسنادی انجام شد. ازاین رو، این پرسش که ناقص سازی جنسی زنان بر چه اساسی از دیدگاه حقوق بین الملل بشر ممنوع شده است و سازمان ها و نهادهای بین المللی چه اقداماتی در این مورد اتخاذ نموده اند، بررسی و تحلیل گردید. نتایج نشان داد که ناقص سازی جنسی زنان ناقض حقوق بنیادین بشر زنان ازجمله حق برخورداری از سلامت کامل است و منع به کارگیری آن به اقدامات جدی تری ازسوی دولت ها، سازمان ها و نهادهای بین المللی نیازمند است. همچنین ضرورت دارد که دولت ها توصیه های مربوطه نهادهای مبتنی بر معاهدات بین المللی حقوق بشری را در این موضوع اجرایی کنند.
بررسی رابطه بین سبک های فرزند پروری با دانش و نگرش جنسی والدین و میزان علاقه مندی به گفتگو در مورد موضوعات جنسی خانواده در شهر شیراز
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی بین سبکهای فرزند پروری با میزان دانش و نگرش جنسی والدین و میزان راحتی و علاقمندی آنها به گفت وگو با فرزندان در مورد موضوعات جنسی انجام گرفت. نمونه آماری 160 نفر از والدین دارای فرزند در شهر شیراز بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند .به منظور گردآوری داده ها ، از پرسشنامه های شیوه های فرزندپروری (دیانا بامریند ،۱۹۹۱)، میزان علاقه مندی والدین به گفتگو در مورد موضوعات جنسی (کوبلینسکی و اتکینسون ،۱۹۸۲) و پرسشنامه دانش و نگرش جنسی (بشارت، ۱۳۸۴) استفاده شد . پایایی ابزارها با استفاده از روش آلفای کرونباخ محاسبه شد. با استفاده از آزمون همبستگی و تحلیل رگرسیون، رابطه هر یک از ابعاد سبک های فرزند پروری با دانش و نگرش جنسی والدین و میزان علاقه مندی به گفتگو در موضوعات جنسی مورد بررسی قرار گرفت .با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش بین سبک فرزندپروری استبدادی با علاقمندی به گفت و گو در مورد موضوعات جنسی رابطه منفی معناداری وجود دارد. بین سبک فرزندپروی مقتدرانه با دانش و نگرش جنسی رابطه مثبت معناداری وجود دارد.همچنین بین سبک فرزندپروری سهل گیر با دانش و نگرش جنسی و علاقه به گفت و گو در مورد مسائل جنسی در خانواده هیچ رابطه معناداری مشاهده نشد. با این حال ، حتی با وارد شدن دانش و نگرش جنسی به پیش بینی همچنان سبک فرزندپروری استبدادی به طور منفی میزان علاقمندی به گفت و گو در مورد موضوعات جنسی در والدین را پیش بینی می کند. نتیجه گیری : بهترین سبک فرزند پروری جهت برقرار ی ارتباط با فرزندان و گفت و گو راجع به مسائل جنسی سبک فرزند پروری مقتدرانه بوده و والدین باید نسبت به افزایش دانش و آگاهی خود در زمینه مسائل جنسی و یادگیری اصول فرزند پروری مقتدرانه اقدام کرده تا بتوانند از بروز رفتارهای پرخطر و آسیب رسان در فرزندان جلوگیری نمایند.
مبانی اخلاق جنسی در قرآن کریم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در صورتی که کنشگر اخلاقی با مبانی اخلاق در هر یک از حوزه های زندگی ارتباط مناسب داشته باشد، التزام به اصول اخلاقی و احترام به هنجارهای ارزشی برای او سهل می شود. حوزه رفتارهای جنسی از مهم ترین و مسأله خیزترین حوزه های زندگی انسان است. حضور نیروی جنسی در وجود آدمی به گونه ای است که بدون ارتباط وثیق با زیرساخت های اعتقادی، التزام به هنجارهای اخلاقی در این حوزه بسیار مشکل و بسا که غیرممکن است. به همین دلیل قرآن کریم اصول زیرساختی فعالیت جنسی را برای مخاطبان خود تبیین کرده است. بر این اساس، کشف و تبیین مبانی اخلاق جنسی از منظر قرآن کریم، کنشگران مسلمان را در التزام به اخلاق در این حوزه مهم کمک می کند. این مقاله برای پاسخ به چیستی، چونی و چندی مبانی اخلاق جنسی در قرآن کریم فراهم آمده و با روش توصیفی- تحلیلی، به تبیین اصول زیرساختی اخلاق جنسی در قرآن کریم پرداخته است. حاصل این تحقیق، کشف دو دسته اصل مبنایی شامل شش اصل در حوزه اخلاق جنسی از آیات مربوط به فعالیت جنسی در قرآن کریم است؛ اصولی که پیش از این با این سِمَت و نسبت مورد توجه قرار نگرفته است.
بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در کاهش نوسانات خلقی، کیفیت خواب و بهبود عملکرد جنسی در زنان یائسه(مقاله علمی وزارت علوم)
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر نوسانات خلقی، کیفیت خواب و عملکرد جنسی در زنان یائسه بود . روش: در یک طرح توصیفی- همبستگی، تعداد 306 نفر (204 زن، 102 مرد) از روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه زنان یائسه مراجعه کننده به خانه های سلامت منطقه هفت شهر تهران در سه ماهه اول سال 1397 بود. از بین این جامعه تعداد 30 نفر انتخاب و به دو گروه آزمایش و کنترل گمارش شدند. از جامعه آماری مورد نظر بر اساس روش نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفراز زنان برگزیده شدند، گروه آزمایشی شامل 15 نفر و گروه کنترل نیز شامل 15 نفر بود. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ﺗﻮﺳﻂ واﺗﺴﻮن و ﻫﻤﮑﺎران (۱۹۸۸)، شاخص عملکرد جنسی زنان روزن و همکاران (2000) و کیفیت خواب پیتزبورگ (1989) استفاده شد. سپس با استفاده از روش کواریانس چند متغیری نسبت به تحلیل داده ها پرداخته شد. یافته ها: نشان داد، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهبود عملکرد جنسی، کاهش خلق منفی و کیفیت خواب در زنان یائسه موثر می باشد . نتیجه گیری: این روش درمانی اجتناب ها را هدف درمانی خود قرار می دهد تا به منظور تجربه کردن به جای کنترل یا تغییر دادن ارزیابی های منفی یک بازگشایی اساسی بوجود آورد. بنابراین می توان گفت از درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد جهت بهبود عملکرد جنسی، خلق و افزایش کیفیت خواب در زنان یائسه می توان استفاده کرد.
آگاهی خانواده در خصوص بیماری های جنسی و پیامدهای آن بر رفاه و شاخص های توسعه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۲
117 - 159
حوزههای تخصصی:
روابط پر خطر جنسی و بیمارهای ناشی از آن باعث بوجود آمدن مشکلاتی در زندگی والدین و فرزندان آنها می شود. بنابراین پژوهش حاضربا توجه به ﻧﻈﺮیﻪ ﺟﻬﺎﻧﻰ ﺷﺪن وﻣﺆﻟﻔﻪﻫﺎى آن، ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺳﺒک زﻧﺪﮔﻰدر دﻫﻪ اﺧیﺮ، ﺳﺒﺐ ﮔﺮایﺶ ﺟﻮاﻧﺎن ایﺮاﻧﻰ ﺑﻪ ﺑﺮﻗﺮارى راﺑﻄﻪ ﺑﺎ ﺟﻨﺲ ﻣﺨﺎﻟﻒ ﺧﺎرج از ﭼﻬﺎرﭼﻮب ﻗﻮاﻋﺪ ﭘﺬیﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪه ى ﻓﺮﻫﻨﮕﻰ ﺷﺪه اﺳﺖ. پژوهش حاضر کیفی ،از نوع روش زمینه ای است. جامعه مورد انتخاب این پژوهش شامل کلیه متخصصین در حوزه بیماری های جنسی و والدین تهرانی بودند که تعداد 12 نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب شدند. ابزار تحقیق شامل مصاحبه های نیمه ساختار یافته بود. برای تحلیل داده ها از کدگذاری سه مرحله ای باز، محوری، انتخابی بهره گرفته شد. آگاهی از بیماریهای جنسی و شرایط علی، زمینه ای و مداخله گرای آن، الگوی پارادایمی این تحقیق بوده است. در نهایت مشخص گردید شروع زودرس رفتارهای پر خطر جنسی سبب بیماری های جنسی و مصرف مواد، افزایش میزان بیماریهای جنسی و متعاقب آن ناباروری، نازایی، کج رفتاری ها و گرفتار شدن نوجوانان به بیماری ها ی مزمن و لاعلاج و نهایتا کاهش نیروی موثر و کار آمد جامعه است. بنابراین به نظر می رسد این عدم آگاهی می تواند شاخص های رفاه اجتماعی را متاثر نماید وهزینه های اجتماعی بالایی را بر جامعه تحمیل کرده و نهایتاً منجر به پیامدهای ناگواری در سطوح رفاه و توسعه اجتماعی شود.
بازشناسی فقهی تربیت جنسی و مطابقت آن با سند 2030(مقاله علمی وزارت علوم)
تربیت جنسی مجموعه ای از اقدامات تربیتی شامل آموزش آداب، هدایت، مراقبت، و به کارگیری روش های درستی است که موجبات رشد غریزه جنسی انسان را جهت تعالی وی فراهم می نماید تا فرد بتواند قدردان وجود خود باشد و آداب لازم را جهت روابط درست با جنس موافق و مخالف خود فراگیرد. از نظر اسلامی نیز تربیت جنسی به کارگیری شیوه هایی مبتنی بر الزامات فقهی جهت ایجاد رفتارهای جنسی سالم است به گونه ای که انسان، حکم وجوب و حرمت را در مسائل جنسی تشخیص داده و عفت، خلق و خوی او باشد. این تعریف از جهت احکام فقهی وجوب، حرمت و کراهت مستنداتی مانند آیات 5 سوره مومنون و آیات 33، 58 و 59 سوره نور و ادله روایی محکم از معصومین (ع) را در باب رعایت حریم خصوصی، حفظ حیا و جدا نمودن بستر در کودکی و.. دارد. از نظر عقلی نیز دارای پشتوانه ای شدید است چرا که به استناد قاعده ملازمه آنچه عقل قبیح می شمارد شرع نیز حرام و قبیح می داند. لذا نظاره و یا اقدام بر آنچه حرام شرعی و به ضرر انسان است توسط عقل سلیم نیز تایید نمی گردد. به همین دلیل در این جستار به تربیت جنسی و نه آموزش آن به جهت ارتباط تنگاتنگ آن با ارتکاب گناه پرداخته شده و به تعدیل و هدایت آن در مسیر صواب و تاکید بر خویشتن بانی و آگاه سازی از پیامدهای ناگوار آموزش جنسی بر پایه مستندات آن پرداخته شده و در عین حال با سند 2030 که برخلاف فقه اسلامی، تاکید بر آموزش جنسی از کودکی و آزادی روابط حتی با جنس موافق دارد در مقام مقایسه و تطبیق قرار گرفته است.
رویکرد بزه دیده شناختی به افراد دارای خصلت و منش جنسی- جنسیتی خاص (کوئییرها) از منظر تقنینی و اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه جزای تطبیقی دوره دوم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
127 - 138
حوزههای تخصصی:
افراد دارای خصلت و منش جنسی - جنسیتی خاص (کوئییرها) در شمار افراد دارای اختلال جنسیتی محسوب می شوند که چندان به آنها پرداخته نشده است. در این مقاله تلاش شده رویکرد بزه دیده شناسی نسبت به این افراد از منظر حقوق بررسی شود. مقاله حاضر توصیفی-تحلیلی و با استفاده از روش کتابخانه ای سازمان دهی شده است. یافته های مقاله نشان می دهند که از منظر بزه دیده شناسی نخستین، این افراد به دلایلی چون افسردگی، اختلال در شخصیت و اختلال در هویت جنسی در معرض بزه دیدگی قرار دارند. این افراد هم در مرحله کشف جرم و تحقیقات مقدماتی (شامل مشارکت در حفظ صحنه و معاینه محل و ضبط آلات و ادوات جرم)، و هم در مرحله دادرسی کیفری (در مواردی از قبیل ضرورت حضور وکیل، علنی بودن و تسریع دادرسی و احضار بزه دیده و مطلعین واقعه و جبران خسارت) نیازمند تدابیر حمایتی قانونی و حقوقی هستند. اگرچه نمی توان این اقدامات حمایتی را خاص کوئییرها دانست. مقاله نتیجه می گیرد که با توجه به آسیب پذیری این گروه از افراد، اتخاذ یک رویکرد افتراقی در سطح سیاست گذاری جنایی ضروری است.
زیرساخت های درونی سازی و صیانت خویشتنداری جنسی ویژه نوجوانان مبتنی بر منابع اسلامی
زمینه و هدف: به طور کلی میل و رفتارجنسی در دوره نوجوانی نسبت به دوره های دیگر رشد بیشتری دارد و از آنجائی که میل جنسی کارکرد لذت آوری دارد، و با توجه به اینکه امروزه صنعت سکس و شاخه های مرتبط با آن رشد فزاینده و دسترسی به تکنولوژی های نوین به ویژه اینترنت نیز موجب تسریع این روند شده است، می تواند نوجوان را به هر دلیل در معرض آسیب روحی و روانی قرار دهد. لذا هدف این پژوهش بررسی زیرساخت های درونی سازی و صیانت خویشتنداری جنسی ویژه نوجوانان مبتنی بر منابع اسلامی بود. روش پژوهش: نوع این تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر نحوه جمع آوری مؤلفه ها، با در نظر گرفتن خانواده متون دینی، مؤلفه های درونی سازی و صیانت خویشتنداری جنسی با هدف تنظیم رفتار نسبت به هیجانات جنسی استخراج و آموزه های اسلامی و روانشناختی مرتبط با خویشتنداری جنسی از روش توصیفی- تحلیلی بررسی شد. یافته ها: نتایج نشان داد که با توجه داشتن به عقل اخلاقی به هنگام مواجهه با تحریکات جنسی و بالا بردن توانمندی های روانشناختی نوجوان در معرکه های جنسی و فشار درونی آن، از جمله مباحثی است که مورد تأکید قرار گرفته اند. عناصر مرتبط با درونی سازی و صیانت خویشتنداری ویژه دوران نوجوانی که از آموزه های اسلامی و روانشناختی استخراج شد، عبارتند از: 1. کسب مهارت مهارگری از طریق بی توجهی کردن به محرک های درونی، بالا بردن توان بازداری رفتاری، تأخیر در کامرواسازی و مقاومت در برابر وسوسه؛ 2. افزایش ظرفیت مهارگری با ابزارهای روانشناختی همچون صبر و تاب آوری و آینده نگری مثبت و 3. ایجاد محبت و مهرورزی با حفظ عزت نفس، خدادوستی، دیگردوستی و ارتباط معنوی با خداوند، می باشند. نتیجه گیری: این پژوهش با توجه به خلأ موجود در زمینه تنظیم فردی رفتارجنسی با تأکید بر درونی سازی و صیانت خویشتنداری جنسی بر اساس متون اسلامی به تبیین و شناسایی عناصر و زیرساخت آن می پردازد.
مقایسه عملکرد جنسی، نگرانی از تصویر بدنی و عزت نفس جنسی در زنان پس از زایمان طبیعی با اپیزیوتومی و سزارین(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف هدف انجام پژوهش حاضر مقایسه عملکرد جنسی، تصویر بدنی و عزت نفس جنسی در زنان پس از زایمان طبیعی با اپیزیومی و سزارین بود. مواد و روش ها این پژوهش علّی مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان مراجعه کننده به مراکز درمانی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال ۱۴۰۱ بود که 200 نفر (100 زن با زایمان طبیعی به روش اپیزیومی و 100 زن با زایمان سزارین) از آن ها به روش در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات، از شاخص عملکرد جنسی زنان، سیاهه نگرانی د رمورد تصویر بدنی و شاخص عزت نفس جنسی استفاده شد. داده ها با روش آماری آزمون تی مستقل و تحلیل واریانس چند متغیره تحلیل شدند. یافته ها یافته ها نشان داد عملکرد جنسی و عزت نفس جنسی در زنان با زایمان طبیعی به روش اپیزیومی و سزارین تفاوت معناداری در سطح (0/05= P) وجود داشت؛ به گونه ای که زنان با زایمان طبیعی به روش اپیزیومی با وجود اختلال عملکرد جنسی کمتر، عزت نفس جنسی پایین تری را نسبت به زنان با زایمان سزارین از خود نشان دادند. همچنین نتایج نشان داد اگرچه هر 2 گروه نگرانی از تصویر بدنی را تجربه کرده اند، اما تفاوت معناداری بین آن ها در نمره کل نگرانی از تصویر بدنی وجود نداشت (0/05=P). با این حال بین 2 گروه در زیر مؤلفه رضایت ظاهری تفاوت معناداری در سطح 0/05 وجود داشت. به این صورت که زنان با زایمان طبیعی از رضایت ظاهری کمتری نسبت به زنان با زایمان سزارین برخوردار بودند. نتیجه گیری شواهد حاکی از آن است که هرچند زنان با زایمان طبیعی به روش اپیزیومی اختلال عملکرد جنسی پایین تری را نسبت به زنان با زایمان سزارین تجربه می کنند، اما در عین حال از عزت نفس جنسی پایین تر و همچنین رضایت ظاهری کمتری نسبت به زنان با زایمان سزارین برخوردار بودند.
پیش بینی رضایت جنسی بر اساس کمرویی و بلوغ عاطفی در زنان متأهل
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش پیش بینی رضایت جنسی بر اساس کمرویی و بلوغ عاطفی در زنان متأهل مراجعه کننده به مراکز بهداشتی شهر یزد است. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر ماهیت و روش از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری این پژوهش شامل کلیه زنان متأهل که به مراکز بهداشت شهر یزد مراجعه می کنند، بوده است. نمونه آماری شامل 120 نفر از زنان متأهل بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و از طریق توزیع پرسشنامه رضایت جنسی لارسون، پرسشنامه بلوغ عاطفی سینک و بهارگاوا و پرسشنامه کمرویی استنفورد موردسنجش قرار گرفتند. داده های گردآوری شده در دو سطح آمار توصیفی از (میانگین و انحراف معیار) و در سطح آمار استنباطی از (ضریب همبستگی و رگرسیون) چندمتغیره به روش همزمان استفاده شد. رضایت جنسی در زنان متأهل بر اساس کم رویی و بلوغ عاطفی آن ها قابل پیش بینی است.
تحلیل جرم شناختی باورهای نادرست از مرتکبان و بزه دیدگان تجاوز جنسی در پرتو نظریه فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوقی دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
435 - 458
حوزههای تخصصی:
در تحلیل جرم تجاوز جنسی به زنان دو رویکرد مختلف شکل گرفته است: نخستین نگرش، تجاوز جنسی را«جرمی با انگیزه ی اعمال قدرت و کنترل بر زنان تحت تأثیر ساختارهای اجتماعی مردسالارانه» تبیین می نماید، و دیگری، تجاوز را «جرمی با میل و انگیزه شخصی مردان جهت ارضای نیازهای جنسی» تفهیم می کند. رویکرد اخیر، با غفلت از نقش های جنسیتی و اجتماعی پذیرفته شده توسط زنان و مردان به عنوان گونه های اجتماعی متمایز، شکل گرفته است؛ لذا جای تعجب نیست که مدافعان حقوق زنان بر دیدگاه اوّل تأکید دارند و به تجاوز جنسی به عنوان یک پدیده ی اجتماعی و نه صرفاً بیولوژیکی می نگرند. این دیدگاه که پاسخ به چرایی وقوع تجاوز جنسی را در عوامل اجتماعی و فرهنگی موجود جستجو می کند، بخشی از تحقیقات تجاوز جنسی را بر افسانه های تجاوز متمرکز می نماید. افسانه های تجاوز جنسی، نگرش های منفی و اعتقادات دروغین درباره جرم تجاوز، قربانیان تجاوز و عاملان آن، است که جملگی درصدد توجیه وقوع تجاوز جنسی و انتقال بار مسئولیت از متجاوز به قربانی جرم برآمده اند. پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیلی- توصیفی و جمع آوری اطلاعات مورد نیاز به روش کتابخانه ای و بررسی پرونده های تجاوز جنسی، به برشماری این افسانه ها مبادرت داشته است و تبیین می نماید که چگونه این اعتقادات و افسانه ها به حفظ مراتب سلطه مردانه می انجامد و تحت تأثیر ارزش ها و هنجارهای فرهنگی حاکم بر یک جامعه، فرهنگ تجاوز جنسی را ترویج و تثبیت می نماید.
نقش تعدیل گری ادراک تأیید اجتماعی در رابطه بین قصد آسیب جنسی با آسیب جنسی نسبت به زنان در محیط کار
منبع:
زن و فرهنگ سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۴
15 - 29
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیل گری ادراک تأیید اجتماعی دررابطه بین قصد آسیب جنسی با آسیب جنسی نسبت به زنان در محیط کار بود. جامعه آماری پژوهش را مردان شاغل سازمان های بانکی، بورس و بیمه در شهر تهران تشکیل داده اند. نمونه پژوهش 273 نفر بود که از جامعه مذکور به شیوه در دسترس انتخاب شدند. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی از نوع همبستگی است. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه آسیب جنسی زنان فیتزجرالد، گلفاند و دراسگو (1995)، پرسشنامه قصد آسیب جنسی حسینی، مهداد و صفاری نیا (1400) و پرسشنامه ادراک تأیید اجتماعی (1400) بود. داده ها از طریق روش های ضریب همبستگی پیرسون و الگوسازی معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته ها نشان داد که بین قصد آسیب جنسی با آسیب جنسی زنان رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (05/0≥p). هم چنین، نتایج نشان داد که ادراک تأیید اجتماعی، رابطه بین قصد آسیب جنسی با آسیب جنسی را تعدیل می کند. به عبارتی در مردان شاغل با ادراک تأیید اجتماعی پایین، قصد آسیب جنسی به آسیب جنسی زنان منجر نمی شود اما در مردان شاغل با ادراک تأیید اجتماعی بالا، قصد آسیب جنسی منجر به آسیب جنسی زنان می شود. بنابراین، برای پیشگیری از وقوع آسیب جنسی زنان در محیط کار، نیاز به همکاری اعضای سازمان در شناخت آسیب جنسی، عدم مدارا با وقوع آن و هم چنین اقدامات مداخله ای سازمانی در جهت مقابله با تبدیل قصد به رفتار است.
مفهوم سازی برنامه درسی تربیت جنسی با تاکید بر نقش خانواده- مدرسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مفهوم سازی برنامه درسی تربیت جنسی با تاکید بر نقش خانواده- مدرسه انجام شده است. این تحقیق در چارچوب رویکرد کیفی و با استفاده از راهبرد داده بنیاد و روش ظهوریابنده و ابزار مصاحبه های نیمه ساختارمند صورت گرفته است. جهت جمع آوری داده ها، از متخصصان در حوزه های مرتبط علمی، آموزشی و اجرایی استفاده شد که با استفاده از نمونه گیری نظری 32 نفر مشارکت داشتند. مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع مقوله ها و شکل گیری جوهر حوزه بنیادی ادامه یافت. همزمان با مصاحبه ها، کدگذاری باز، انتخابی و نظری صورت و مورد اعتباریابی قرار گفت. یافته ها حاکی از آن بود که ادراک متخصصان نسبت به برنامه درسی تربیت جنسی خانواده- مدرسه مرکز ثقل بودن گفتمان فرهنگی تربیت جنسی را نشان می دهد که تعادل برنامه درسی تربیت جنسی خانواده- مدرسه به تعادل آن بستگی دارد. دو مقوله منطق تربیت جنسی خانواده محور و رویکرد تربیت جنسی مدرسه محور به عنوان مقوله های محوری بودند که در ذیل آن ها به ترتیب 12 و 11 کد بنیادی شناسایی شدند. با شفاف سازی نقش های خانواده- مدرسه، زمینه لازم برای نوبسترسازی برنامه درسی فراهم می آید.
هم سنجی تأثیر زوج درمانی رفتاری و متمرکز بر راه حل بر تعارضات زناشویی، صمیمت جنسی، هماهنگی و ناهماهنگی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: خانواده به عنوان یک گروه، واحد اجتماعی است که بر پایه ازدواج و زندگی زناشویی شکل می گیرد. از عواملی که بر بقاء، دوام و رشد خانواده اثر می گذارد، روابط سالم و مبتنی بر سازگاری و تفاهم میان اعضاء به خصوص زن و شوهر است. هدف: پژوهش حاضر با هدف، هم سنجی اثربخشی زوج درمانی رفتاری و متمرکز بر راه حل بر تعارضات زناشویی، صمیمت جنسی، هماهنگی و ناهماهنگی زناشویی به انجام رسید. روش: جامعه آماری این پژوهش، دربرگیرنده همه آموزگاران دارای تعارضات زوجی مراجعه کننده به دو مرکز امید و پیوند مشاوره آموزش وپرورش ناحیه 3 شهر کرمانشاه در سه ماهه اول سال 1398 که تعداد آن ها 128 نفر است. تعداد ۶۰ نفر از این افراد، به عنوان نمونه آماری؛ به روش در نمونه گیری دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه، به تعداد برابر 20 نفر گمارده شدند. داده ها با به کارگیری مقیاس خوشنودی زناشویی انریچ و مقیاس هماهنگی و ناهماهنگی زناشویی (Xu & Lai, 2004) گردآوری شدند. سپس زوجین 2 گروه آزمایش در 8 جلسه 5/1 ساعته جلسات زوج درمانی و متمرکز بر راه حل به صورت گروهی شرکت کردند. نتایج با به کارگیری روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم افزار SPSS نسخه 24 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که زوج درمانی رفتاری در سنجش با زوج درمانی متمرکز بر راه حل بر کاهش تعارضات زناشویی، افزایش صمیمیت جنسی و هماهنگی و ناهماهنگی های زناشویی کارآمدتر است (001/0≥P). نتیجه گیری: برنامه های آموزش زوج درمانی رفتاری چه پس از آموزش و چه در دوره پیگیری سه ماهه پس از آموزش بر حل تعارضات، صمیمیت جنسی، هماهنگی و ناهماهنگی زناشویی زوجین مؤثر است؛ ازاین روی به مشاوران ازدواج پیشنهاد می شود از زوج درمانی رفتاری و متمرکز بر راه حل به صورت هم زمان در رابطه با زن و شوهرهایی که دچار تعارضات زناشویی مزمن و مشکلات صمیمیت زناشویی هستند، در مداخلات استفاده کنند.
واکاوی نقش خانواده در مصرف محتوای نامتعارف جنسی در فضای مجازی در بین نوجوانان شهر تهران؛ یک تحقیق کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۷۱
459 - 492
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق واکاوی عوامل زمینه ساز و بازدارنده در سطح خانواده است که در مصرف محتوای نامتعارف جنسی در اینترنت و فضای مجازی در بین نوجوانان دخالت دارند. همچنین شناسایی راهکارهای پیشنهادی برای کاهش آسیب از نگاه نوجوانان از اهداف دیگر این پژوهش است. به این منظور پژوهش کیفی با رویکرد تفسیری بنیادی با 54 مصاحبه عمیق با دختران و پسران 18-15 ساله در شهر تهران در سال 1395 به روش نمونه گیری هدفمند صورت گرفت. عوامل خانوادگی زمینه ساز مصرف محتوای جنسی نامتعارف در نوجوانان در سه مقوله یا طبقه اصلی استخراج گردید: "کنترل و نظارت نامتعادل"،" مشکلات ارتباطی و عاطفی در خانواده" و" ضعف شناختی و سواد رسآن های والدین". عوامل بازدارنده خانوادگی نیز عبارت بودند از :" کنترل و نظارت متعادل والدین"، "ارتباط کلامی و عاطفی اعتماد ساز در خانواده"،" پایبندی ارزشی و اخلاقی خانواده" و " حمایت عاطفی در خانواده". از نگاه نوجوان، راهکارهای پیشنهادی در سطح خانواده برای کاهش آسیب پذیری نوجوانان در دو مقوله اصلی عبارت بودند از : "اعمال کنترل و نظارت متعادل خانواده" و " تقویت رابطه عاطفی و کلامی مناسب والد-فرزند". این نتایج می تواند در مداخلات و مشاوره در حوزه ی خانواده و رسانه نقش بسزایی داشته باشد.
رابطه بین هرزه نگاری اینترنتی با عملکرد جنسی و انسجام خانواده در زوجین تحصیل کرده دانشگاه بندرعباس
مقدمه و هدف: در طول قرون متمادی که از حیات جوامع بشری می گذرد، هرزه نگاری به رشد و توسعه ی خود ادامه داده است؛ تا جایی که امروزه از آن به عنوان یک صنعت یاد می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین هرزه نگاری اینترنتی با عملکرد جنسی و انسجام خانواده در بین زوجین تحصیل کرده دانشگاه بندر عباس انجام شده است. روش شناسی پژوهش: . روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود.جامعه آماری پژوهش زوج های تحصیل کرده شهرستان بندرعباس می باشد که تعداد 79 زوج(158نفر) به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند.به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه مقیاس ارزیابی هرزه نگاری اینترنتی،مقیاس ارزیابی عملکرد جنسی و مقیاس ارزیابی تعارضات زناشویی استفاده شده است. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین هرزه نگاری اینترنتی و عملکرد جنسی رابطه معناداری وجود دارد و هرزه-نگاری اینترنتی قادر است که عملکرد جنسی را پیش بینی کند. همچنین نتایج نشان داد که بین هرزه نگاری اینترنتی و انسجام خانواده رابطه معناداری وجود ندارد و هرزه نگاری اینترنتی قادر به پیش بینی انسجام خانواده نیست. در بخش دیگر نیز نتایج نشان داد که بین مردان و زنان در عملکرد جنسی تفاوت معناداری وجود دارد ولی بین هرزهنگاری اینترنتی و انسجام خانواده مردان و زنان تفاوت معناداری دیده نشد. نتیجه گیری: عواملی وجود دارد که میتواند به عنوان یک جزء مخرب سبب کاهش یا از بین رفتن این انسجام موجود در بین خانواده ها شود که عملکرد جنسی و عوامل تأثیر گذار بر آن مانند هرزه نگاری اینترنتی می تواند جزئی انکارناپذیر باشند.
بررسی اثربخشی راهنمای بالینی کوتاه مدت درمان اختلال اعتیاد جنسی در افراد مبتلا به اعتیاد جنسی: یک کارآزمایی بالینی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف اعتیاد جنسی یکی از انواع اعتیادهای رفتاری است که با خیال پردازی های افراطی و رفتارهای جنسی سخت قابل کنترل مشخص می شود. این اختلال باعث مشکل در زندگی افراد مبتلا و همچنین افراد قربانی می شود. درمان عموماً غیردارویی و روان شناختی است که زمان بر و پرهزینه هستند. آزمایشات کوتاه مدت، یکی از راهکارها برای کمک به این افراد است. این مطالعه با هدف بررسی اثربخشی راهنمای بالینی کوتاه مدت درمان اختلال اعتیاد جنسی در افراد مبتلا انجام شده است. مواد و روش ها مطالعه یک کارآزمایی بالینی تصادفی با پیش آزمون و پس آزمون بود. جمعیت مورد مطالعه در این پژوهش، شامل همه افراد دچار اختلال اعتیاد جنسی بود که در شهر اصفهان زندگی می کنند. جامعه آماری کسانی بودند که شانس قرار گرفتن در مطالعه را داشتند. این افراد شامل مراجعه کنندگان به مراکز درمانی سرپایی و اقامتی مصرف مواد، مراکز درمانی روان پزشکی و کلینیک های درمان اختلالات جنسی بودند. با استفاده از روش بلوک های متوازن تصادفی شده، 30 آزمودنی مرد که براساس نقطه برش پرسش نامه رفتار فزون کنشی جنسی با نمره 53 و بالاتر مبتلا به اختلال اعتیاد جنسی تشخیص داده شدند به صورت تصادفی در 2 گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. برای گروه آزمایش 10 جلسه درنظر گرفته شد. مدت هر جلسه 120 دقیقه بود که به صورت هفتگی برگزار شد. جلسات با توجه به پاندمی کرونا به صورت مجازی برگزار شد (اسکایپ). گروه کنترل در حالت انتظار قرار گرفتند تا اگر راهنما اثربخش بود، بتوانند از آن بهره مند شوند. هر 2 گروه پرسش نامه رفتار فزون کنشی جنسی را در 3 نوبت تکمیل کردند. اول بلافاصله قبل از شروع ، دوم بلافاصله بعد از اتمام آزمایش و سوم 3 ماه بعد در مرحله پیگیری بود. تجزیه و تحلیل نتایج با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در نرم افزار SPSS نسخه 22 انجام شد. یافته ها در پژوهش حاضر 30 بیمار مبتلا به اختلال اعتیاد جنسی حضور داشتند که 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل قرار گرفتند (میانگین سنی افراد شرکت کننده 26/4 سال بود). میانگین نمرات رفتار فزون کنشی جنسی گروه آزمایش در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به ترتیب 67، 49 و 57 بود. میانگین نمرات رفتار فزون کنشی جنسی گروه کنترل در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به ترتیب 64، 60 و 59 بود. یافته های اندازه گیری مکرر نشان داد این راهنمای بالینی در کاهش علائم اعتیاد جنسی شرکت کنندگان مؤثر است (P<0/01). نتیجه گیری راهنمای بالینی درمان کوتاه مدت اختلال اعتیاد جنسی در کاهش علائم اختلال اعتیاد جنسی اثربخش است. استفاده از این روش که امکان برگزاری به صورت برخط را نیز دارد، به دلیل مدت کوتاه و به تبع آن کاهش هزینه درمان، این امکان را فراهم می کند تا افراد بیشتری بتوانند از مزایای آن بهره مند شوند.
پیش بینی سلامت روان بر اساس عملکرد جنسی در زنان متأهل
حوزههای تخصصی:
سلامت روان نقش مهم و بنیادی در بهتر زندگی کردن افراد، کارآمدی فعالیتشان و توانایی آنان برای عملکرد مؤثر در زندگی شان دارد. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی سلامت روان بر اساس عملکرد جنسی زنان متأهل انجام گرفت. این تحقیق از نوع توصیفی و همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان متأهل شهرستان بوانات بود که ۱۳۰ نفر از زنان متأهل به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسش نامه های سلامت روانی کیز (2002) و عملکرد جنسی روزن و همکاران FSFI (2000) استفاده شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از دو آزمون ضریب همبستگی پیرسون و ضریب رگرسیون استفاده شد. یافته ها نشان دادند بین سلامت روان و عملکرد جنسی زنان متأهل رابطه معنادار مثبتی وجود دارد و مؤلفه های میل و رضایت مندی قدرت بالاتری در پیش بینی سلامت روان دارند. نتایج حاصل نشان داد که هرچه زنان متأهل در روابط زناشویی، رضایت مندی و خرسندی بهتری داشته باشند، دارای سلامت روان بیشتری هستند. لذا عملکرد جنسی مطلوب می تواند بر سلامت روان زنان مؤثر باشد. مطالعه بر روی دانش جنسی زنان متأهل علاوه بر تأثیری که بر سلامت روان و سلامت جامعه دارد، موجب پایداری و انسجام خانواده و زندگی زناشویی و کاهش طلاق در جامعه خواهد شد.