مطالعات راهبردی ناجا

مطالعات راهبردی ناجا

مطالعات راهبردی ناجا سال 10 تابستان 1404 شماره 2 (پیاپی 36) (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

مکتب انتظامی جمهوری اسلامی ایران در سپهر اندیشه حضرت امام خامنه ای (مدظله العالی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مکتب انتظامی نظم انضباط اندیشه امام خامنه ای (مدظله العالی)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : ۱
زمینه و هدف: مکتب انتظامی جمهوری اسلامی ایران با تکیه بر مبانی اسلامی، فلسفی و مدیریتی، الگویی جامع برای برقراری نظم، انضباط و امنیت در جامعه ارائه می دهد. این مکتب علاوه بر تأمین امنیت داخلی و خارجی، تحقق عدالت اجتماعی و حفظ هویت اسلامی و انقلابی کشور را دنبال می کند. هدف این پژوهش، تدوین مکتب انتظامی جمهوری اسلامی ایران در سپهر اندیشه حضرت امام خامنه ای (مدظله العالی) است. روش: این پژوهش توصیفی تحلیلی است که با رویکرد کیفی انجام شده است. داده ها به روش کتابخانه ای گردآوری و از طریق تحلیل محتوای کیفی بررسی شده اند. پژوهش در دو مرحله انجام شده است: ابتدا مفاهیم کلیدی نظم، انضباط و امنیت استخراج و مفهوم پردازی شده و سپس داده های متون دینی، فقهی و مدیریتی تحلیل شده است. یافته ها: یافته ها نشان می دهد که مکتب انتظامی جمهوری اسلامی ایران دارای بنیان نظری منسجمی است که نظم را به عنوان یک اصل الهی، اجتماعی و مدیریتی تبیین می کند. در هستی شناسی، نظم برای بقا و پیشرفت جامعه ضروری دانسته شده و در معرفت شناسی، ترکیب علم، عقل، وحی و تجربه مورد تأکید است. در بعد انسان شناسی، کرامت انسانی و مسئولیت پذیری مبنای نظم اجتماعی قرار دارد. همچنین، تحقق عدالت اجتماعی، امنیت پایدار و همبستگی اجتماعی به عنوان غایت این مکتب معرفی شده و اجرای قوانین، فرهنگ سازی و مشارکت عمومی ابزارهای عملیاتی آن محسوب می شوند. نتایج: نتایج پژوهش نشان می دهد که مکتب انتظامی جمهوری اسلامی ایران فراتر از یک نظام انتظامی، چارچوبی جامع را برای مدیریت اجتماعی، فرهنگی و امنیتی کشور ارائه می دهد و بر این اساس، پیشنهاد می شود که این مهم در سیاست گذاری ها، آموزش های فرهنگی و مشارکت عمومی تقویت شود.
۲.

مطالعه تطبیقی نقش فرهنگ ساز پلیس زن در امنیت اجتماعی با تأکید بر الگوی پلیس اجتماعی در کشورهای درحال توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: پلیس اجتماعی پلیس زن امنیت اجتماعی مشارکت اجتماعی کشورهای درحال توسعه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱ تعداد دانلود : ۲
زمینه و هدف: نیروی پلیس به عنوان یکی از نهادهای اصلی در جوامع، نقش بی بدیلی در حفظ امنیت، اجرای قوانین و شکل دهی به هنجارها ایفا می کند. این پژوهش به بررسی نقش فرهنگ ساز پلیس زن در امنیت اجتماعی با تأکید بر الگوی پلیس اجتماعی در کشورهای هند، رواندا و برزیل می پردازد.  روش: پژوهش کاربردی حاضر از نظر ماهیت، تحلیلی توصیفی با استفاده از رویکرد کیفی و راهبرد تحلیل مضمون انجام شده است و داده های پژوهش نیز از گزارش های رسمی دولتی و بین المللی، مقالات علمی و مطالعات موردی از برنامه های پلیس اجتماعی در کشورهای هدف استخراج شده است. به منظور افزایش اعتبار یافته ها، از سه روش اعتبارسنجی متخصصین پژوهش، مقایسه تحلیلی یافته ها با داده های خام پژوهش و  بازرسی خارجی بهره گرفته شده است. یافته ها: یافته ها نشان می دهد که مشارکت زنان در پلیس اجتماعی دارای کارکردهایی در پنج محور اصلی است که شامل «حمایت از گروه های آسیب پذیر»، «پیشگیری از جرم و کاهش خشونت»، «افزایش اعتماد عمومی به پلیس»، «مشارکت فعال جامعه» و «ارتقای جایگاه زنان در نیروی پلیس» است. نتایج: پلیس اجتماعی، به ویژه با حضور زنان، نقش مهمی را در افزایش امنیت عمومی، کاهش خشونت ها و ارتقای اعتماد عمومی به پلیس در جوامع مختلف ایفا می کند. برای ارتقای امنیت عمومی در ایران، تقویت پلیس اجتماعی، به ویژه در مناطق حاشیه نشین، امری ضروری است و حضور زنان در نیروی پلیس اجتماعی، به طورحتم به بهبود امنیت کمک خواهدکرد. آموزش های تخصصی در زمینه های ارتباطی و حساسیت های جنسیتی برای افسران پلیس و نیز استفاده از فناوری هایی همچون نرم افزارهای تلفن همراه و همکاری با سازمان های مردم نهاد برای تقویت امنیت مؤثر است. همچنین، برای موفقیت پلیس اجتماعی، ایجاد زیرساخت های مناسب، هماهنگی نهادها و تمرکز بر پیشگیری بلندمدت از جرم، امری ضروری است. 
۳.

الگوی مشارکت مردمی در پیشگیری انتظامی از قاچاق موادمخدر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مشارکت مردمی پیشگیری انتظامی قاچاق موادمخدر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : ۱
زمینه و هدف: امروزه، قاچاق موادمخدر، تهدید بزرگی است که امنیت ملی کشورها را به مخاطره انداخته است. مقام معظم رهبری(مدظله العالی) در سیاست های کلی مبارزه با موادمخدر، همواره به اتخاذ راهکارهای پیشگیرانه در مقابله با تهدیدات و آسیب های ناشی از موادمخدر و روان گردان و همچنین، به اتخاذ تدابیر لازم برای حضور و مشارکت جدی مردم و خانواده ها در زمینه های پیشگیری، کاهش آسیب و درمان معتادان تأکید داشته اند. این پژوهش در پی ارائه الگوی مشارکت مردمی در پیشگیری انتظامی از قاچاق موادمخدر است. روش : پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، کمی و کیفی (آمیخته) انجام شده است. جامعه مورد مطالعه پژوهش در بخش کیفی، کلیه اندیشمندان، خبرگان و نخبگان در زمینه پیشگیری از قاچاق موادمخدر است و نمونه گیری آن نیز به روش هدفمند و بااستفاده از روش گلوله برفی انجام شده است و پس از مصاحبه با 16 نفر اشباع داده انجام شد. بخش کمی شامل کلیه فرماندهان، مدیران و کارشناسان شاغل در پلیس پیشگیری فراجا، اعضای شورای هماهنگی مبارزه با موادمخدر و مانند آن است و از بین جامعه موردمطالعه در بخش کمی نمونه گیری به روش احتمالی و به صورت تصادفی دردسترس انجام و پرسش نامه بر روی نمونه های انتخاب شده طبق فرمول کوکران به تعداد 265 نفر اجرا شد و نظرات آنها اخذ گردید. داده های به دست آمده در بخش کمی نیز ازطریق نرم افزار PLS مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته است. یافته ها: با توجه به یافته های به دست آمده، الگوی مشارکت مردمی در پیشگیری انتظامی از قاچاق موادمخدر دارای سه بعد شامل مشارکت مردمی در فرآیند تکوین جرم، کاهش فرصت و کنترل جرم و مقابله و مبارزه با جرم می باشد. برای ابعاد شناسایی شده، یازده مولفه و برای مولفه های شناسایی شده، 70 شاخص جمع بندی و تعیین شده است. نتایج : با توجه به رتبه بندی صورت گرفته برای شاخص های به دست آمده، گسترش همکاری سازمان های مردم نهاد و دولتی فعال در همکاری با پلیس، تشدید اقدامات مربوط به انواع روش های پیشگیری با پررنگ شدن نقش سازمان های مردم نهاد و گسترش همکاری های بین المللی با مشارکت سازمان های مردم نهاد بین المللی، به عنوان سه اولویت اول در بین شاخص ها تعیین شدند که لازم است فراجا متناسب با محیط و شرایط جامعه ازطریق تقویت مولفه ها و شاخص های به دست آمده در پژوهش، به خصوص سه شاخص اولویت دار، اقدام نماید.
۴.

دوگانه خط مشی گذاری قضایی و انتظامی در مواجهه با جرم سرقت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خط مشی دستگاه قضایی دستگاه انتظامی جرم سرقت مجرمان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : ۱
زمینه و هدف: جوامع مدرن با چالش های پیچیده ای در حوزه امنیت عمومی روبه رو هستند و سرقت به عنوان جرمی مالی اجتماعی، تأثیرات گسترده ای بر ثبات جامعه و اعتماد شهروندان برجای می نهد. در ایران، نهادهای قضایی و انتظامی مسئول کنترل این جرم هستند، اما تفاوت رویکردها، مسئله هم سویی یا تعارض خط مشی ها را به چالشی پژوهشی تبدیل کرده است. این مطالعه با هدف تحلیل تطبیقی خط مشی های دو نهاد و ارائه راهکارهایی برای بهبود هماهنگی بین سازمانی انجام شده است. روش: این پژوهش با رویکرد کیفی و روش تحلیل مضمونی، مصاحبه های نیمه ساختاریافته با ۲۳ کارشناس و مدیر قضایی و انتظامی (انتخاب شده بر اساس تجربه زیسته، تخصص علمی و نقش عملی) انجام شد. داده ها با نرم افزار مکس کیودا کدگذاری و پایایی آنها نیز ازطریق بازبینی مشارکت کنندگان و توافق کدگذاران تأیید گردیده است. یافته ها: سه مضمون اصلی و هشت مضمون سازمان دهنده استخراج شد. پژوهش شامل موارد ذیل است: 1. پیشگیری فعال (شامل نظارت اجتماعی، آموزش شهروندی و بازدارندگی ازطریق حضور پلیس)؛ 2.جرم زدایی اصلاحگر (اصلاح قوانین مجازات سرقت، جایگزینی زندان با روش های جایگزین و کاهش انگیزه های اقتصادی جرم)؛ 3. ناکارآمدی شبکه همکاری (ناهماهنگی در تبادل اطلاعات، محدودیت منابع انسانی و چالش های اجرای دستورکار های مشترک). نتایج: باوجود تفاوت مأموریت های ذاتی، خط مشی های پیشگیری و مجازات در چارچوبی یکپارچه هم پوشانی دارند. نبود سازوکارهای نهادی (مانند سامانه های نظارتی یکپارچه یا دستورکار های واکنش سریع) به عنوان مانع اصلی شناسایی شد. این پژوهش ضرورت تلفیق پیشگیری وضعی با عدالت ترمیمی را برای مقابله جامع با سرقت برجسته می کند. رفع شکاف های خط مشی و عملیاتی بین نهادها می تواند به افزایش اثربخشی کنترل جرم و اعتماد عمومی بیانجامد.  
۵.

حجاب، فرهنگ پذیری و گفتمان سازی تمدن اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: حجاب فرهنگ پذیری نهادینه سازی گفتمان سازی تمدن اسلامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱ تعداد دانلود : ۱
زمینه و هدف: در تمدن اسلامی، حجاب به عنوان عنصری برای تأمین کرامت انسانی، تقویت پیوند های اجتماعی و حفظ ارزش های اخلاقی موردتوجه بوده و رعایت حجاب به عنوان نمادی از تمدن نوین اسلامی موردتوجه جهان قرار گرفته است. این پژوهش با توجه به تأثیر حجاب در گفتمان سازی تمدن اسلامی، به چگونگی نقش آفرینی حجاب به عنوان یک فرهنگ دینی در این زمینه می پردازد. روش: این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و با رویکرد کیفی و بهره گیری از روش تحلیل محتوای جهت دار با مصاحبه نیمه ساختاریافته از خبرگان مطلع از موضوع که به شیوه هدفمند مبتنی بر معیار شامل اساتید دانشگاه مرتبط با رشته های فرهنگی و فعالان امور پژوهشی اسلامی زنان و درحد اشباع نظری به تعداد 17 نفر انتخاب شده اند، صورت گرفت و برای روایی از سه شاخص اعتمادپذیری، اطمینان پذیری و تأییدپذیری استفاده شد. یافته ها: در پاسخ به پرسش «چگونگی نهادینه سازی فرهنگ حجاب در جامعه» 66 مفهوم در 10 مقوله به عنوان راهکار مطرح شد، در پاسخ به پرسش «نقش گفتمان سازی حجاب در تمدن سازی اسلامی» 24 مفهوم در 4 مقوله به دست آمد و برای پاسخ به پرسش «نقش حجاب در تمدن سازی اسلامی» 39 مفهوم در 7 مقوله مطرح شدند. نتایج: چگونگی ترویج حجاب ازسوی مشارکت کنندگان با تکرار ارزش حجاب در طولانی مدت، اقدامات حمایتی خانواده، آموزش پذیرش حجاب، آگاهی بخشی، ارائه الگو های مثبت از افراد با حجاب، استفاده از هنر و رسانه برای ترویج حجاب، استدلال منطقی برای پذیرش حجاب، نقش حمایتی دولت، تقویت جنبه های دینی حجاب و توجه به جنبه های زیبایی شناختی حجاب مطرح شد. نقش گفتمان سازی حجاب در تمدن سازی اسلامی با اقداماتی مانند معرفی دستاورد های زنان موفق، گفتمان هویتی، دینی و اخلاقی، حجاب گفتمان غیرکلامی و گفتمان سازی حجاب در رسانه و نقش حجاب در تمدن سازی اسلامی با اقداماتی چون حجاب نماد تمدن اسلامی، وجود زنان موفق باحجاب نماد تمدنی، حجاب شیک و جذاب، گفتمان سازی تمدنی حجاب، حضور زن با حجاب در مجامع جهانی، حجاب رسانه تمدنی و حجاب نماد هویت و تمدن اسلامی دسته بندی شدند.
۶.

ارزیابی عوامل موثر بر آمادگی هوش مصنوعی در خدمات الکترونیک انتظامی بااستفاده از تحلیل اهمیت عملکرد فازی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: هوش مصنوعی آمادگی خدمات تحلیل اهمیت عملکرد خدمات الکترونیک انتظامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : ۱
زمینه و هدف: هوش مصنوعی  به عنوان یکی از مهم ترین فناوری های نوین، در حال متحول ساختن شیوه های ارائه خدمات، تعامل با مشتریان و مدیریت داده ها در سازمان هاست. ورود هوش مصنوعی به خدمات الکترونیک دولتی، به ویژه در حوزه هایی مانند خدمات انتظامی، می تواند موجب بهبود کیفیت، سرعت و دقت پاسخ گویی شود. هدف اصلی این پژوهش، شناسایی و ارزیابی مؤلفه های کلیدی است که بر آمادگی سازمانی برای پذیرش هوش مصنوعی در دفاتر خدمات الکترونیک انتظامی تأثیرگذارند. روش: روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر اجرا، توصیفی پیمایشی است. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه ای مبتنی بر تحلیل اهمیت عملکرد فازی است که به منظور اندازه گیری هم زمان اهمیت و عملکرد شاخص ها طراحی شده است. جامعه آماری شامل ۸۷ نفر از مدیران اجرایی و خبرگان دانشگاهی آشنا با حوزه های هوش مصنوعی و خدمات انتظامی است و نمونه گیری به صورت هدفمند انجام شده است. یافته ها: یافته ها نشان دهنده وجود عوامل گوناگون برای ارزیابی میزان آمادگی سازمان در بهره مندی از فناوری هوش مصنوعی در سازمان های مختلف بر اساس عوامل فناورانه، زیرساختی، سازمانی، فردی (مشتریان و کارکنان) است. نتایج: نتایج نشان دهنده دسته بندی عوامل موثر بر آمادگی هوش مصنوعی در سازمان فراجا در ۴ ناحیه و لزوم تمرکز بر عوامل انسانی و آموزشی (مرتبط با توانمندسازی سرمایه های انسانی در مواجهه با هوش مصنوعی)، زیرساختی و فرآیندی (برای سازگاری بهتر با تحولات سریع هوش مصنوعی) و منابع مالی (برای پشتیبانی بهتر از عملیات سازمان) در این حوزه می باشند.

آرشیو

آرشیو شماره‌ها:
۳۷