مطالب مرتبط با کلیدواژه

منطق اسلامی


۱.

نگاهی انتقادی به الگوی نُه بخشی دو بخشی - در بررسی منطق دوره اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تاریخ منطق منطق اسلامی الگوی شرقی - غربی الگوی نه بخشی - دو بخشی خوانش حداکثری از الگوی نه بخشی - دو بخشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۹ تعداد دانلود : ۳۹۵
در بخش نخست این مقاله، دیدگاه رشر در دسرهه بنرد منقر دانرا درره اسلامی که در درجه نخست ب تضاد میا منق دانا مکهب بغداد ر ابن سینا ر پیر رانش مبهنری اسرت، مردرد ب رسری ر ار مری گیر د ر بره ب رری از نارسایی ها آ اشاره می شدد؛ پس از آ ، در دانش مهفارت از الگد نُره مع فی می شرد ند؛ - » حداکث « ر » کلاسیک « بخشی در بخشی تحت عنارین ص فاً به ت تیب ر انسجام مباحث منققی ر حذف یا ،» کلاسیک « در دانش عدم حذف مبحث مقدلات در مهد منققی تدجه می شدد، در حرالی کره در همین عدامل در جهت تبیین آمدزه ها مهفارت منققی ،» حداکث « دانش در سی منق دررة اسلامی به کار گ فهه می شدند. در ادامه، ناکارآمد هرا در صرد دسرهه بنرد منقر دانرا دررة اسرلامی ر » حداکث « دانش تشخیص ر تبیین آمدزه ها منققی مهفارت این منق دانا مدرد تأکید ر ار می گی ند ر به ب ی انهقادات مشه کی که ب ه در الگد شر ی غ بری ر - نُه بخشی در بخشی رارد می شدند، از جمله عدم تدجه به تحردلات مهرأ - منق در جها اسلام اشاره می شدد.
۲.

تاریخ قاعده عکس در منطق دوره اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۷۵۶ تعداد دانلود : ۵۴۲
«عکس» نام یکی از قواعد منطق ارسطویی است که به اشتراک بر عکس مستوی و عکس نقیض اطلاق می شود. هدف از مقاله پیش رو ترسیم هندسه تاریخی این دو قاعده است، تا از این رهگذر قطعه ای کوچک از جورچین بزرگ «تاریخ منطق دوره اسلامی» به دست آید. به همین سبب، مطالعه کنونی، با کرانمندسازی خود به تاریخ و جغرافیای جهان اسلام، خط سیر تحوّلات را بلافاصله پس از ارسطو، در فارابی و ابن سینا پی می گیرد؛ آن را در ابوالبرکات بغدادی، شهاب الدین سهروردی، فخرالدین رازی، زین الدین کَشّی، افضل الدین بامیانی، افضل الدین خونَجی، سراج الدین ارموی، اثیرالدین ابهری، نصیرالدین طوسی، نجم الدین کاتبی، و جمال الدین حلّی دنبال می کند؛ و در قطب الدین رازی به فرجام می برد. پس از قطب الدین، منطق دوره اسلامی دچار ایستایی می شود و در قرن های بعدی حتّی افت می کند. از این رو نه تنها در مبحث عکس، بلکه در دیگر مباحث منطقی نیز نمی توان نوآوری مهمی را از منطق دانان بعدی چشم داشت.
۳.

مفهوم شناسی «فلسفه منطق اسلامی» و پیشینه شناسی مس ائل آن در تُراث منطق اسلامی

کلیدواژه‌ها: فلسفه مضاف فلسفه منطق منطق اسلامی فلسفه منطق اسلامی موضوع منطق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۳ تعداد دانلود : ۹۶
«فلسفه منطق» مانند دیگر فلسفه های مضاف از جمله دانش های نوپایی است که خاستگاه آن به عنوان دانشی مستقل، مغرب زمین  است. منطق به عنوان یکی از قدیمی ترین دانش ها در تمدّن اسلامی، معمول و بالیده بوده است. مقایسه قدمت طولانی دانش منطق و نوپا بودن فلسفه منطق، این پرسش را پدید می آورد که آیا حکمای منطق اسلامی، منطق را بریده از فلسفه آن طرح و بحث کرده اند یا مسائل منطق اسلامی ناظر بر فلسفه مضاف متناسب خود -هرچند پنهان و غیرمدون- طرح و بحث شده است و منطق دانان اسلامی نیز در تُراث منطق اسلامی، به مباحثی پرداخته اند که امروزه جزء مسائل فلسفه منطق می دانیم؟ پاسخ به این پرسش افزون بر آنکه مسائل «فلسفه منطق اسلامی» را مسائلی ریشه دار و باسابقه معرفی می کند، تولید فلسفه های مضاف را سرعت می بخشد. از سوی دیگر توجه به این پیشینه، زمینه ساز روش شناسی حکمای اسلامی در مسائل فلسفه مضاف خواهد بود. در این مقاله، تعاریف مطرح شده درباره «فلسفه منطق اسلامی» نقد و بررسی شده و سپس با روش تحلیلی به چهار مسئله از مسائل فلسفه منطق اشاره گردیده است. در نهایت، با ارائه اقوال و نظراتی که منطقیّون درباره این مسائل بیان کرده اند، پیشینه داشتن این مباحث در تُراث منطق اسلامی اثبات شده است.
۴.

تحلیل مفهوم «پیامد منطقی» در منطق اسلامی و سازگاری آن با واقع گرایی متافیزیکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: منطق اسلامی پیامد منطقی تحلیل نظریه برهانی تحلیل نظریه مدلی واقع گرایی متافیزیکی واقع گرایی معرفتی ناواقع گرایی متافیزیکی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۹
رابطه ی پیامد منطقی را دست کم براساسِ دو نگاه کلیِ نظریه برهانی و نظریه مدلی می توان تبیین کرد. براساسِ تحلیل نظریه برهانیْ وجود یک برهان از مقدمات به نتیجه است که نشان می دهد نتیجهْ پیامدِ منطقی مقدمات است؛ درحالی که براساسِ تحلیل نظریه مدلی در هر شرایطی که همه ی مقدمات صادق باشند و نتیجه نیز صادق باشد، نتیجه پیامد منطقی مقدمات است. در مقاله ی حاضر ابتدا مشخص شده که نگاه منطق دانان مسلمان به رابطه ی پیامد منطقی درواقع تقریری از تحلیل نظریه برهانی است. پس از آن، به این دلیل که تحلیل نظریه برهانی بیش تر ازجانبِ قائلین به موضع متافیزیکی ناواقع گرایی پذیرفته شده است، تلاش شده تا چگونگیِ سازگاری موضع واقع گرایانه ی منطق دانان مسلمان با اخذ تحلیل نظریه برهانی از پیامد منطقی تبیین گردد. براساسِ این پژوهش باتوجه به نگاه منطق دانان مسلمان به دانش منطق، و بداهت اصول و قواعد منطقی ازنظرِ ایشان و موضع واقع گرایانه ی ایشان درموردِ معرفت، پذیرش تحلیل نظریه برهانی از پیامد منطقی را می توان با واقع گرایی متافیزیکی این منطق دانان قابل جمع دانست. در این نگاهْ منطق براساسِ قواعدِ استنتاج خود که یا بدیهی اند یا به قواعد بدیهی بازمی گردند پیامدهای منطقی مقدمات را مشخص می کند و این پیامدهای معتبر منطقی با واقعیت مستقلّ از ما مطابق اند و به همین دلیل صادق.