ابصار یکی از حواس پنج گانه ی ظاهری است که در فلسفه اسلامی همواره از آن بحث شده است، به گونه ای که هر یک از سه مکتب مهم فلسفه اسلامی، نظریه ای خاص و متفاوت درباره آن مطرح کرده اند. حکمت متعالیه -که مکتب غالب در فلسفه اسلامی کنونی است- ابصار را امری مجرّد و حاصل خلاقیّت نفس می داند. براساس این دیدگاه، شرایط مادّی ابصار، مخصّصِ افاضه نفس است. یکی از ادله ای که برای اثبات این مدعا اقامه می شود، امتناع انطباع کبیر در صغیر است؛ استدلالی که در پاسخ به نظریه انطباع -که مبتنی بر طبیعیات قدیم بود- مطرح شد. در پژوهش حاضر تلاش شده است تا به شیوه عقلی و با استفاده از شواهد تجربی جدید، چگونگی ابصار و دیدن تصاویر، تحلیل و بررسی گردد. در همین راستا با استفاده از یافته های علوم اعصاب درباره ابصار، استحکام و کاربرد استدلال امتناع کبیر در صغیر بررسی گردیده و در پایان، این نتیجه به دست آمده است که یافته های علوم اعصاب، دیدگاه طبیعیات قدیم را در خصوص انطباع رد می کنند. با این وجود، هنوز یافته های یادشده نمی تواند تمام ویژگی های مربوط به ابصار را تبیین کند. در عین حال، استدلال ملاصدرا درباره تجرّد ابصار را می توان با علوم جدید نیز تطبیق داد و اساساً یافته های علوم اعصاب مانعی برای تجرّد به معنای صدرایی نیست.