منصور عبداللهی

منصور عبداللهی

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
۱.

«بررسی تطبیقی ماهیت معیت یا عدم معیت حق و خلق از منظر متکلمان اسلامی و ملاصدرا با تکیه بر نهج البلاغه»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حق تعالی خلق معیت علمی متکلمان ملاصدرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹ تعداد دانلود : ۱۰۷
مسئله معیت حق تعالی با مخلوقات از جمله مسائل بنیادینی است که در حوزه الهیات و مسائل آن نقش اساسی ایفا می کند و مباحثی همچون جبر و اختیار بر اساس آن تبیین و تحلیل می گردند. در نگاه کلامی رابطه حق تعالی با مخلوقات، بینونت عزلی است؛ به طوری که از دیدگاه متکلمان، موجودات و عالم ماسوا در برابر خداوند به عنوان موجودات مستقل در نظر گرفته می شوند و هرگونه سنخیت و معیت میان آن دو نفی می شود . معیت رایج و مطرح در منظومه فکری متکلمان؛ معیت میان موجودات مادی و به معنای همراهی جسمانی است. اما قاطبه متکلمان در تفسیر و برداشت خود از آیات و روایات، همراهی و معیت حق تعالی و خلق را به احاطه علمی و آگاهی تفسیر نموده اند. در حکمت صدرایی، مسئله معیت حق با خلق، با توجه به مبانی آن صبغه کاملا متفاوتی با دیدگاه متکلمین دارد. ملاصدرا بر مبنای سیر دوم فلسفی گرچه معیت علی و معلولی را می پذیرد اما در سیر سوم با مطرح ساختن وحدت شخصی وجود و نگاه ربطی و ظلّی به موجودات عالم، نظریه نهایی خویش را ابراز می دارد و معیت حق تعالی با خلق را یک طرفه معیت بالحق و قیومیه می خواند. ملاصدرا با طرح معیت قیومیه مخاطب را از نگرش ظاهری به نگرش باطنی از معنای معیت می رساند و اقسام معیت های ماهوی را رد می کند. در این تحقیق با روش توصیفی-تحلیلی سعی بر این است تا فراز «مع کل شیء لا بمقارنه و غیر کل شیء لابمزایله» از منظر متکلمان اسلامی و ملاصدرا مورد بررسی و مداقه قرار گیرد. از منظر ملاصدرا و برخلاف دیدگاه متکلمان، بینونت میان حق و خلق، بینونت عزلی نیست، و بینونت صفتی، میان آنها برقرار است، به این معنا که خداوند محیط، مطلق و نامتناهی و اشیاء و مخلوقات محاط، مقید و متناهی هستند.
۲.

خوانش اشاعره و ملاصدرا از آیه شریفه «وهوَ مَعَکُمْ أَیْنَ ما کُنْتُمْ»: بررسی تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حق تعالی خلق معیت اشاعره ملاصدرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۱۱
با مطالعه رویکردهای کلامی و فلسفی محرز می شود که متکلمان و حکمای اسلامی تبیینات متفاوتی از «معیّت» حق تعالی با خلق ارائه داده اند. اشاعره با توجه به مبانی خود، معیّت وجودی حق تعالی و مخلوقات را بر نتابیده و با ارائه تفاسیر مختلف از معیّت در آیه شریفه «و هوَ مَعَکُمْ أَیْنَ ما کُنْتُمْ»، نوعِ معیّت را معیّت علمی دانسته اند. حال آنکه از منظر ملاصدرا در این آیه شریفه هم معیّت علمی قابلیت طرح دارد و هم معیّت وجودی. متکلمان در تبیین معیّت علمی حق تعالی، از براهین اتقان صنع و برهان قدرت و اختیار بهره می گیرند. آن ها اغلب معیّت علمی خداوند را فرع بر قدرت او می دانند. در حالی که بر مبنای اصول حکمت متعالیه، معیّت فرع بر وجود و وجود نیز با علم مساوق است. معیّت علمی حق تعالی هم بر مبنای اصالت وجود وحدت تشکیکی و هم بر مبنای اصالت وجود وحدت شخصی، قابل تفسیر است. ملاصدرا در تبیین معیّت قیومیه حق تعالی با دیگر وجودات هستی، از قاعده بسیط الحقیقه و وجود رابط معلول و روایات دینی بهره می گیرد و رابطه نفس و بدن را بهترین مثال برای تقریر معیّت حق تعالی ذکر می کند. در این تحقیق با روش توصیفی-تحلیلی سعی بر این است که به بررسی و تحلیل آیه شریفه «و هوَ مَعَکُمْ أَیْنَ ما کُنْتُمْ» از دیدگاه اشاعره و ملاصدرا پرداخته شود و نقاط اشتراک و افتراق آن ها در این زمینه تبیین گردد. ملاصدرا در تبیین معیّت مطرح در این آیه شریفه، به معیّت علمی مطرح در اقوال متکلمان بسنده نمی کند، بلکه با طرح معیّت وجودی و قیومی، رابطه حق با خلق را تبیین می کند. بر مبنای احاطه قیومی، معلول خالی از وجود علت نیست و علت نزدیک تر از معلول به ذات معلول است.
۳.

«معیتِ مطلق و مقید» بر مبنای سه سیر فلسفی مفهومی، وجودی، ظهوری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اطلاق تقیید معیت ملاصدرا سه سیر فلسفی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵ تعداد دانلود : ۸۸
تعابیرِ مطلق و مقید از تعابیری هستند که گاه مفهومی و گاه مصداقی در معیتِ هم مطرح می شوند؛ از نظر بر تحقق سه سیرِ فلسفی، بر مبنای سیر اول، اطلاق به معنای سعه ی مفهومی و تقیید به معنی ضیق مفهومی است. و معیت میان دو مفهوم شکل می گیرد. بر مبنای سیر دوم و پذیرش اصالت وجود و وحدت تشکیکی آن، و نفی سعه ماهوی، کلیت و اطلاق در وجود عبارت است: از تمامیت ذات وجود و احاطه او نسبت به مادون؛ و چون هستی در این سیر، دارای مراتب است، سعه و شمولیت و اطلاق به معنای احاطه ی مراتبِ بالاترِ وجود بر مراتبِ مادون آن است؛ وجود مطلق شامل وجود مقید است و وجود آن را در بر می گیرد ولی مقید شامل مطلق نیست؛ بر مبنای سیر سوم نیز اطلاق به معنی سعه ی وجودی است اما چون وجود واحد است و حتی نمی توان وجود را در اوجِ مباحث به مطلق و مقید تقسیم کرد، کلیت و احاطه به نحوِ احاطه ی قیومی مطرح است. در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی سه سیر فلسفی ملاصدرا در باب معیت مطلق و مقید خواهیم پرداخت.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان