مطالب مرتبط با کلیدواژه

تقوم


۱.

بررسی انتقادی صورت بندی مادی انگارانه «بیکر» از زندگی پس از مرگ(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: زندگی پس از مرگ تقوم منظر اول شخص مادی انگاری لین بیکر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۱ تعداد دانلود : ۳۸۳
در پاسخ به پرسش متافیزیکی امکان زندگی پس از مرگ، برخی امکان زندگی پس از مرگ را با مادی انگاری سازگارتر می یابند تا مجردانگاری. لین بیکر از مشهورترین فیلسوفان دین معاصر است که از این ایده دفاع کرده و با به کارگیری تعبیر «تقوم»، برای صورت بندی آن تلاش کرده است؛ اما تلاش او واکنش هایی را برانگیخته است. برخی از مخالفان، مشکل اصلی دیدگاه او را ناسازگاری درونی ایده های او می دانند که در طرح کلی او برای پاسخ گویی به مسئله زندگی پس از مرگ نقشی محوری بر عهده دارد؛ یعنی ایده «وحدت بدون این همانی». این مقاله در مسیری نزدیک و نه منطبق بر این خط انتقادی حرکت می کند. نشان دادن اینکه تأکید بر وحدت و همزمان نفی این همانی، علی الاصول ناسازگارند، هدف این مقاله نیست؛ بلکه نویسندگان در پی آن اند که نشان دهند ایده «وحدت بدون این همانی» یا مادی انگاری غیرتحویلی فارغ از اینکه علی الاصول قابل دفاع هست یا خیر، در عمل با به کارگیری مفهوم تقوم توسط بیکر، صورت بندی روشنی نمی یابد؛ بنابراین طرح کلی بیکر به شدت ابهام دارد. در بخش پایانی مقاله، کوشیده ایم با لحاظ امکان های مفهومی در ادبیات جاری متافیزیک معاصر، به ویژه مفهوم تحقق، راه های برون رفت از ابهام را بررسی کنیم.
۲.

ضرورت و چگونگی حضور انگیزه های دینی به عنوان پشتوانه تولید

کلیدواژه‌ها: فناوری تولید توسعه مصرف تقوم التقاط انقلاب صنعت سیاست فرهنگ اقتصاد انگیزه مذهب و عدالت اسلامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴ تعداد دانلود : ۷۸
این نوشتار پس از مروری بر وجود رابطه متقابل بین توسعه تکنولوژی و تولید، ضرورت پرداختن به توسعه تولید به عنوان بستر توسعه تکنولوژی را بیان داشته و با این مقدمه به شکل گیری جریان جسارت مصرف و افزایش عدم تعادل در تولید و مصرف پس از وقوع انقلاب اسلامی می پردازد. با توجه به اینکه هدف از انقلاب، ایجاد تغییرات مطلوب در حوزه ملموسات می باشد و رابطه تقومی (وابستگی متقابل) بین انقلاب سیاسی و انقلاب اقتصادی وجود دارد، رسیدن به انقلاب اقتصادی (انقلاب در حوزه عمل) در گرو وقوع انقلاب فرهنگی خواهد بود. پذیرش تدریجی بودن وصول به اهداف و پذیرش التقاط در اجرا، به عنوان درجه ای از اسلامیت جریان امور و تغییر مداوم در قوانین و نرم افزارهای اداره جامعه، الیته با حفظ جهت افزایش درجه اسلامیت، مسیر تکاملی جامعه را تداعی می کند. در نوشتار پیش رو، تکامل انقلاب فرهنگی در تحقق حرکت رو به کمال حوزه ملموسات جامعه توصیف شده و تولید و تکنولوژی، به عنوان بستر توسعه فرهنگ معرفی شده است. با بیان موارد فوق و بیان وابستگی سه حوزه سیاست، فرهنگ و اقتصاد جامعه به یکدیگر، با بررسی عدم تعادل بوجود آمده بین تولید، مصرف، تعادل جدید، نه در کاهش یکباره مصرف، بلکه در افزایش تولید بوده و با توجه به ناکارآمدی انگیزه های نظام سرمایه داری برای افزایش تولید، انگیزه های مذهبی را می توان پشتوانه تولید و تعدیل در مصرف دانست. در انتها نیز با اشاره به وجود معارف دینی گسترده و عمیق درباره تولید و سیره عملی ائمه معصومین علیهم السلام و بزرگان دینی در اکتفا به حداقل ها برای خود و تولید گسترده برای استفاده دیگران، به چگونگی پیاده شدن این سیره در جامعه امروز پرداخته می شود.
۳.

تحلیل انتقادی دلایل الهیات ماتریالیستی بر مادی انگاری بدن رستاخیزی بر پایه آراء ویلیام هاسکر و چارلز تالیافرو(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: رستاخیز مادی انگارانه بازآفرینی تقوم شخصیت بدن جسمانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۱۰
این مقاله با رویکرد توصیفی تحلیلی به سنجش انتقادی دلایلی می پردازد که ویلیام هاسکر و چارلز تالیافرو از جانب الهیدانان مادی انگار به نفع اینهمانی بدن رستاخیزی با بدن مادی انسان اقامه می کنند. هدف این مقاله از سویی ارزیابی میزان قوت پنج دلیلی است که به ترتیب توسط هیک، راجربیکر، کرکران، ون اینواگن و زیمرمن به عنوان فیلسوفان برجسته فلسفه دین معاصر در حوزه معاد، به نفع جسمانی بودن رستاخیز مطرح می گردد؛ و از سوی دیگر ارائه تصویر درستی از مدعیات آنها است تا که میزان قوام منطقی آنها سنجیده شود. در نهایت به عنوان نتایج بحث آشکار می شود که مدعای جان هیک ضرورت هویت شخصی ابدان را حفظ نمی کند. راجر بیکر بین احکام روانشناختی و احکام متافیزیکی خلط می کند. کرکران یکی از عقاید و مفروضات مسیحیت یعنی قرارداد الهی یک طرفه اجباری و همچنین قدرت مطلقه بودن خداوند را فرض می گیرد. ون ایواگن و زیمرمن در دو استدلال عامیانه، اولی با قائل شدن به تعویض بدن و دومی با قائل شدن به تقسیم بدن در روز رستاخیز، انسان را که چیزی جز اجزای اصلی یعنی مغز و یا چیزی جز جوانه زدن بدن نیست به تکه پاره های اتمی تبدیل می کنند؛ اینکه کدام یک از این وجودهای منفصل پاره پاره مادی، انسان است و کدام یک قرار است خطاب روز رستاخیز قرار بگیرد در هاله ای از ابهام قرار دارد. هرچند نهایتا هویدا می گردد که فیلسوفان مذکور در مقابل حل منطقی شکاف زمانی و مکانی که بین بدن نخستین و بدن اخروی پدید می آید و همچنین، تبیین چگونگی حفظ هویت شخصی، عاجزند، اما ثابت نمی گردد که رستاخیز جسمانی با حفظ هویت شخصی، ممتنع است.