پژوهشنامه مدیریت تحول
پژوهشنامه مدیریت تحول سال دوازدهم بهار و تابستان 1399 شماره 23 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف دستیابی به نظریهای در حوزه جامعهپذیری سازمانی در نظام بانکی ایران با استفاده از روش نظریهپردازی داده بنیاد صورت گرفته است. اهمیت پرداختن به موضوع جامعهپذیری سازمانی از آن رو است که با ارتقاء سازگاری کارکنان در سازمان و کسب مهارتهای فنی و کارکردی مناسب، ضمن کارآمدشدن سازمان، کارکنان رضایت بیشتری را تجربه مینمایند. برای استخراج مؤلفههای اصلی و تأثیرگذار بر جامعهپذیری کارکنان از مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شده است و با 19 نفر از متخصصان حوزه منابع انسانی در نظام بانکی در سطح شهر تهران، با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند، مصاحبه عمیق به عمل آمد. در این پژوهش با استفاده از روش داده بنیاد، در مرحله کدگذاری باز، 49 مفهوم و 19 مقوله استخراج شد. یافتههای پژوهش نشان داد که برای رسیدن به یک مدل توسعه یافته از جامعهپذیری سازمانی در نظام بانکی ایران، باید آن را به عنوان یک فرایند مستمر و مداوم در نظر گرفت تا از رهگذر حمایت گری مدیران ارشد، مسئولیتپذیری اجتماعی و فرهنگسازمانی جامعه پذیر، ارزشها و هنجارها و نقشهای مورد انتظار از فرد بهطور شفاف و مشخص، منتقل گردد.
نقش میانجی رفتارهای فراوظیفهای مثبت کارکنان در رابطه بین جو سازمانی حمایتی و رفتار مشارکت جویانه مثبت مشتری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین جو سازمانی حمایتی و رفتارهای مشارکت جویانه مثبت مشتری با توجه به نقش میانجی رفتارهای فراوظیفهای مثبت مرتبط به کار شامل رفتارهای انطباقی و پیش نگر کارمند و اثر تعدیلی سرمایه روانشناختی مثبت کارکنان انجام شد. پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ انجام آن توصیفی-پیمایشی بوده است. نمونهها شامل 513 کارمند و560 مشتری از 60 شرکت بیمه بود که به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای و در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از پرسشنامههای سرمایه روانشناختی مثبت، جو سازمانی حمایتی، که توسط کارکنان پاسخ داده شدند و پرسشنامههای رفتار انطباقی، رفتارهای پیش نگر و رفتارهای مشارکت جویانه مثبت مشتری، که توسط مشتریان پاسخ داده شدند، استفاده گردید. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از روش معادلات ساختاری و نرمافزارهای SPSS 24 و Amos 23و همچنین روش رگرسیون با استفاده از برنامه Process Macro استفاده شد. یافتههای تحقیق نشان داد که رفتارهای فراوظیفهای مثبت مرتبط به کار، نقش میانجی در رابطه بین جو سازمانی حمایتی و رفتارهای فراوظیفهای مثبت مشتری ایفا میکنند. به علاوه، نتایج تأیید کرد که سرمایه روانشناختی مثبت در تعامل با جو سازمانی حمایتی بر رفتارهای پیش نگر و انطباقی کارکنان تأثیر مثبت داشته و این اثر تعاملی بر رفتارهای پیش نگر بیشتر از رفتارهای انطباقی است.
تبیین الگوی رفتاری بهرهگیری از اینترنت در کارکنان سازمانهای دولتی با استفاده از نظریهپردازی داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سازمانهای امروزی چگونگی استفاده کارکنان از اینترنت در سازمان و چگونگی مدیریت کردن کارکنان تحت این شرایط نیاز به مطالعه و بررسی دارد. این پژوهش بر آن است تا با شناخت الگوی استفاده مطلوب و نامطلوب از اینترنت در سازمان، عوامل علّی، زمینهای، مداخلهگر، راهبردها، پیامدهای میانجی و نتایج نهایی این پدیده را به صورت جامع تبیین نماید. پژوهش از نظر هدف در دسته مطالعات تبیینی- توصیفی و از نظر نوع رویکرد چند روشی است. برای تبیین این الگو ابتدا روش کمی شرایط موجود در سازمانهای دولتی و نحوه استفاده از اینترنت بررسی گردید و سپس با استفاده از تئوری داده بنیاد و مصاحبههای عمیق با خبرگان، الگوی استفاده مطلوب و نامطلوب از اینترنت توسعه یافت. همچنین روایی و پایایی پژوهش با استفاده از چهار معیار اعتبارپذیری، انتقالپذیری، قابلیت اطمینان و تأیید پذیری بررسی شد. نتایج نشان داد مقولات شناسایی شده در خصوص پدیده محوری (استفاده مطلوب و نامطلوب از اینترنت) شامل عوامل علّی (شامل ویژگیهای فردی، سازمانی، شغلی)، راهبردها (شامل سیاستهای ایجاد محدودیت، سیاستهای رصد کارکنان، سیاستهای تحولی)، پیامدهای میانجی (شامل تغییرات در کارکنان و تغییرات در سازمان)، عوامل مداخلهگر (شامل حضور اربابرجوع در سازمان، عدم توانایی جداسازی زندگی شخصی کارکنان از زندگی سازمانی آنها، استفاده از اینترنت شخصی در سازمان، سازمانهای ناگزیر به استفاده از اینترنت، فرهنگ جامعه به سمت استفاده مطلوب از اینترنت در هر جایی)، بستر و زمینه (شامل زیرساختها و عوامل شغلی) و نتایج نهایی (شامل نتایج استفاده مطلوب و استفاده نامطلوب) است.
رهبری تحولگرا، خلاقیّت و نوآوری در صنعت پتروشیمی؛ نقش میانجی رفتارهای کاری موّلد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نیاز به خلاقیت و نوآوری در سازمانها، به ویژه آنهایی که تکنولوژی مبنا هستند، نسبت به گذشته بیشتر احساس میشود و توسعه خلاقیت و نوآوری در سازمان، وابسته به وجود رهبرانی است که روحیه مولد بودن را در زیردستان تزریق نمایند. تحقیق حاضر به بررسی تأثیر رهبری تحولگرا بر خلاقیت و نوآوری کارکنان در صنعت پتروشیمی و نقش میانجی رفتارهای کاری مولد در این بین پرداخته است. دادهها از نمونهای شامل 162 نفر از کارکنان شرکتهای فعال در صنعت پتروشیمی در استان لرستان، بهوسیله پرسشنامههای استاندارد گردآوری شد. فرضیهها با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزئی و با استفاده از نرمافزار Smartpls.3 آزمون شد. نتایج آزمون مدل ساختاری برای فرضیههای دارای تأثیر مستقیم نشان داد که رهبری تحولگرا تأثیر مستقیم، مثبت و معناداری بر متغیرهای خلاقیّت و نوآوری و رفتارهای کاری موّلد دارد (فرضیههای اول تا سوم). همچنین رفتارهای کاری مولّد تأثیر مستقیمی بر خلاقیّت و نوآوری داشت (فرضیههای چهارم و پنجم). نتایج آزمون مدل ساختاری برای فرضیههای میانجی بیانگر تأیید این فرضیهها بود و نقش میانجی رفتارهای کاری مولد در رابطه بین رهبری تحولگرا و خلاقیّت و نوآوری مورد تأیید قرار گرفت (فرضیههای ششم و هفتم). در مجموع خلق و توسعه رفتارهای کاری مولد توسط رهبران تحولگرا در صنعت پتروشیمی میتواند این رهبران را به هدف توسعه خلاقیت و نوآوری نزدیکتر سازد.
الگوی راهکارهای مدیریت رفتار سیاسی انحرافی در صنعت بانکداری با رویکرد کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صنعت بانکداری پویا، رو به رشد، سودآور و بسیار رقابتی بوده و وقوع انواع رفتارهای سیاسی انحرافی در آن برای کسب مزیتهای بالاتر غیرقابلانکار است؛ رفتارهایی که پیامدهای منفی متعددی را در پی دارد. برای این منظور، در پژوهش حاضر به ارائه الگوی راهکارهای مدیریت رفتار سیاسی انحرافی در صنعت بانکداری پرداخته شد. دادههای مورد نیاز، علاوه بر مطالعات کتابخانهای، با استفاده از روش کیفی و راهبرد تحلیل مضمون و از طریق انجام مصاحبههای عمیق به روش نمونهگیری غیرتصادفی هدفمند با 21 نفر از خبرگان صنعت بانکداری به دست آمد، سپس الگوی راهکارهای مدیریت رفتارهای سیاسی انحرافی طراحی و پس از طی مراحل ششگانه تحلیل مضمون، 36 راهکار احصاء و کدگذاری شد، درنهایت 7 راهکار جامع شامل مدیریت مسیر شغلی و توانمندسازی کارکنان، مدیریت نگرش و رفتار، استقرار سیستم مدیریتی تحولگرا، مدیریت فرهنگسازمانی، استقرار نظام جبران خدمات عادلانه، مدیریت تعامل با محیط سازمان و پرورش اخلاق حرفهای؛ برای اداره مؤثر رفتارهای سیاسی انحرافی ارائه گردید.
شناسایی عوامل مؤثر بر تصمیمگیری اخلاقی در سازمانهای مردم نهاد و داوطلبانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تصمیم-گیری اخلاقی، یک فرآیند چند وجهی است و این پدیده به عنوان چالشی برای سازمانهای مردم نهاد تلقی میشود. هدف اصلی پژوهش حاضر فهم و شناسایی ابعاد و مؤلفههای تشکیل دهنده و مؤثر بر تصمیم گیری اخلاقی افراد و ارائه مدلی بومی برای سازمانهای مردم نهاد و داوطلبانه میباشد. ماهیت این پژوهش اکتشافی بوده که به روش بنیادی و با استفاده از رویکرد نظریه داده بنیاد انجام گرفته است. مشارکتکنندگان در این پژوهش شامل مدیران و افراد کارشناس در سازمانهای مورد مطالعه در استان همدان بوده که به روش نمونهگیری هدفمند و با تکنیک گلوله برفی شناسایی شدند که با توجه به اصل اشباع و کفایت دادهها، در مجموع با 20 نفر مصاحبه شد. یافتههای حاصل از طراحی مدل پارادایمی نشان داد، تصمیمگیری اخلاقی تحت تأثیر مجموعهای از عوامل بینفردی، سازمانی و فراسازمانی و مذهبی صورت میگیرد. درنهایت نتیجهگیری شد که شرایط مذکور بهطورکلی موجب شدهاند پدیدهای به نام تصمیمگیری اخلاقی توسعه و در این نوع و شکل از سازمانها مورد توجه افراد واقع شود و پیامدهای چنین تصمیماتی، منعکس کننده رفتار اخلاقی مثبت، ایجاد انگیزه مثبت در ذینفعان و مردم، انضباط اقتصادی و انضباط اجتماعی در جامعه است.
بررسی تأثیر مدیریت دانش مشتری بر ظرفیت نوآوری با نقش میانجی ظرفیت جذب دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر مدیریت دانش مشتری بر ظرفیت نوآوری با نقش میانجی ظرفیت جذب دانش انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ روش و ماهیت جزء پژوهشهای توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری شامل مرکز تحقیقات و نوآوری صنایع خودرو سایپا واقع در شهر تهران است. با روش نمونهگیری تصادفی در دسترس، 196 نفر از مدیران و کارمندان این مرکز به عنوان اعضای نمونه انتخاب شدهاند. برای سنجش متغیرهای مدیریت دانش مشتری، ظرفیت جذب دانش و ظرفیت نوآوری به ترتیب از پرسشنامههای استاندارد جبینگ و همکاران (2013)، آلبرت- مورنت و همکاران (2018)، حمیدیانپور و حصیری (2020) استفاده گردیده است. روایی و پایایی پرسشنامهها از طریق روایی محتوا و آلفای کرونباخ تأیید گردید (83.0). دادهها از طریق رویکرد مدلسازی معادلات ساختاری به واسطه نرمافزارهایLisrel(8.80) و SPSS تحلیل شدهاند. تحلیل نتایج پژوهش در سطح خطای 5% بیانگر تأثیر مثبت و معنادار مدیریت دانش مشتری بر ظرفیت نوآوری است. بعلاوه، نتایج تحلیل مسیر غیرمستقیم گویای نقش میانجی ظرفیت جذب دانش در تأثیر مدیریت دانش مشتری بر ظرفیت نوآوری است. به عنوان یک نتیجه کلی، مدیران با شناسایی و شبیهسازی ایدهها و اطلاعات مشتریان، دانش فراسازمانی و بهرهبرداری از آنها در فرآیندها و عملیات صنعت، ضمن ارتقاء ظرفیت جذب، زمینه لازم را برای ظرفیت نوآوری فراهم میآورند.
طراحی و تبیین الگوی خودرهبری با استفاده از تعالیم اسلامی در قرآن کریم و نهجالبلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، طراحی و تبیین ابعاد خودرهبری برمبنای نظام ارزشی اسلام با استفاده از آموزههای قرآن کریم و نهجالبلاغه است. این پژوهش به روش کیفی - کمی (ترکیبی) انجام شده است و برای استخراج ابعاد و طراحی مدل از روش تحلیل مضمون و مصاحبه با متخصصین موضوعی و برای آزمون مدل از روش مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شده است. در بخش کیفی، ابتدا متون قرآن کریم و نهجالبلاغه از منظر مفاهیم مرتبط با خودرهبری (رهبری، خودرهبری، خود مدیریتی، خودکنترلی) مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته و 1536 مضمون اولیه از قرآن کریم و 435 مضمون اولیه از نهجالبلاغه استخراج گردید. سپس با استفاده از تلخیص و مقولهبندی به روش کدگذاری با تأکید بر مفاهیم مشترک در سه مرحله، ابتدا 214 مضمون ثانویه و سپس 79 تم فرعی و 20 تم اصلی شناسایی شد. درنهایت نیز 20 تم اصلی استخراج شده در چهار دسته مفهوم اصلی، پیشنیازها، راهبردها و نتایج خودرهبری طبقهبندی گردید. در بخش کمی، فرضیههای پژوهش بر روی نمونهای شامل 300 نفر از مدیران گروه توسعه سرمایهگذاری انتخاب بررسی شد. نتایج بخش کمی نشان داد که پیشنیازها و راهبردهای خودرهبری هردو با ضریب بتای 97% بر مفهوم اصلی خودرهبری تأثیر دارند و مفهوم اصلی خودرهبری نیز با ضریب بتای 89% بر نتایج خودرهبری تأثیرگذار است. پژوهش حاضر از دو منظر ارائه مدل جامع خودرهبری (به دلیل انجام پژوهشهای متعدد در این حوزه ولی فقط در بخش راهبردهای خودرهبری) و همچنین تبیین مفهوم خودرهبری بر اساس آموزههای نظام ارزشی اسلام، دارای نوآوری است.
شناسایی و اولویتبندی مؤلفههای جبران خدمات و پاداش کارکنان و مدیران گمرک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویتبندی ابعاد جبران خدمات و پاداش کارکنان و مدیران گمرک جمهوری اسلامی ایران در منطقه جنوب شرق کشور انجام شده است. روش پژوهش متوالی- اکتشافی بود. برای جمعآوری دادهها در بخش کیفی از روش مطالعه و مصاحبه نیمه ساختاریافته و جهت تحلیل دادهها از روش تحلیل محتوای کیفی و در بخش کمی از پرسشنامه محققساخته استفاده شد. روش نمونهگیری در بخش کیفی از نوع هدفمند و تکنیک گلوله برفی و در بخش کمی تصادفی طبقهای بود. جامعه آماری در بخش کیفی 30 نفر از مدیران، معاونان، رؤسای ادارهها و کارشناسان اداری و مالی و در بخش کمی شامل کلیه کارکنان و مدیران گمرکهای منطقه جنوب شرق کشور هستند. نتایج حاصل از این پژوهش مدلی از جبران خدمات و پاداش کارکنان و مدیران گمرک بود که در دو دسته عوامل برونسازمانی و عوامل درونسازمانی طبقهبندی گردید، در مقوله عوامل برونسازمانی مهمترین بعد به ترتیب عبارت از عوامل محیطی- اقتصادی، عوامل فرهنگی-اجتماعی و اسناد بالادستی است. در مقوله عوامل درونسازمانی مهمترین ابعاد به ترتیب عبارت از عوامل غیر مالی-شغلی و عوامل غیرمالی-محیط شغلی، عوامل مالی-غیرمستقیم، عوامل سازمانی، عوامل مالی مستقیم، عوامل مربوط به شاغل (فردی) و چشمانداز سازمان هستند. مهمترین گویه در مقوله عوامل برونسازمانی، گویه تحریمهای پولی و مالی بوده است. مهمترین گویه در عوامل درونسازمانی گویه فوقالعاده بهرهوری و پاداش انگیزشی بوده است.
بررسی تأثیر رهبری اخلاقی بر گرایش به نوآوری: نقش میانجی معنویت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی تأثیر رهبری اخلاقی بر گرایش به نوآوری با در نظر گرفتن نقش میانجی معنویت کارکنان میپردازد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از حیث روش جمعآوری دادهها از نوع توصیفی-همبستگی و از نظر رویکرد کمی است. جامعه آماری شامل کارشناسان شرکت مرکز تحقیقات و نوآوری صنایع خودرو سایپا است که شامل 190 نفر هستند. با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده و فرمول کوکران، تعداد 127 نفر برای پژوهش انتخاب شدند. تجزیهوتحلیل اطلاعات با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری (SEM) و نرمافزار Smart PLS صورت پذیرفت. نتایج پژوهش از یکسو حاکی از تأثیر مثبت و معنادار رهبری اخلاقی بر گرایش به نوآوری، رهبری اخلاقی بر معنویت و معنویت بر گرایش به نوآوری و از سویی دیگر، تأثیر غیرمستقیم رهبری اخلاقی بر گرایش به نوآوری از طریق متغیر میانجی معنویت است. این نتایج بینشهایی در رابطه با منشأ گرایش به نوآوری در سازمانها ارائه میکند.
شناسایی و اولویتبندی عوامل مؤثر بر ترومای سازمانی با استفاده از رویکرد دلفی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه ترومای سازمانی تهدیدی جدی در برابر عملکرد مطلوب و مناسب افراد در سازمان است که در صورت عدم رسیدگی سریع به آن؛ علاوه بر اتلاف منابع و انرژی سازمان میتواند آن را به کام مرگ بکشاند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تبیین اولویتبندی عوامل مؤثر بر ترومای سازمانی در سازمانهای دولتی انجام پذیرفت. این تحقیق از نظر روش، ترکیبی و از نظر نوع پژوهش، تحقیقی استقرایی است. جامعه آماری پژوهش، مدیران عالی و میانی سازمانهای دولتی شهرستان خرمآباد هستند که با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند 29 نفر از آنان به عنوان اعضای نمونه انتخاب گردیده است. در پژوهش حاضر با استفاده از ترکیب روش کمی و کیفی، ابتدا با استفاده از دادههای کیفی به دست آمده از مطالعات اکتشافی شامل بررسی متون اکتشافی و انجام مصاحبههای اکتشافی عوامل مؤثر بر ترومای سازمانی مشخص گردید، سپس با استخراج عوامل، از طریق تحقیق زمینهیابی این عوامل مورد ارزیابی و بررسی قرار گرفت. نتایج پژوهش مشتمل بر دو بخش است، که در بخش اول مجموعهای از عوامل مؤثر بر ترومای سازمانی شناسایی و در بخش دوم میزان اهمیت و اولویت این عوامل مشخص شد. نتایج نشان میدهند که ضعف فرهنگسازمانی، فقدان صداقت و عدالت سازمانی، عدم توجه به مدیریت مشارکتی، عدم ارتقاء و موفقیت شغلی، بیتفاوتی سازمانی، ناکارآمدی مدیران و سرپرستان، فقدان نظام شایستهسالاری و عدمحمایت سازمانی مهمترین عوامل مؤثر بر ترومای سازمانی هستند .
بررسی نقش هویت اجتماعی در رابطه بین رهبری تحولگرا و فرسودگی شغلی پرستاران با توجه به نقش تعدیلگری جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قانون ارتقای بهرهوری نیروهای بالینی در نظام سلامت شامل توجه به شرایط کاری و زندگی تمامی پرستاران بوده است. با این وجود، اجرایی نشدن قانون کاهش ساعت کاری، باعث کاهش انگیزه در پرستاران و بروز نارضایتیهایی همچون قصد ترک شغل شده است. تحقیق حاضر با هدف بررسی نقش هویت اجتماعی در رابطه بین رهبری تحولگرا و فرسودگی شغلی پرستاران با توجه به نقش تعدیلگری جنسیت انجام گرفت. جامعه آماری را پرستاران شاغل در بیمارستان تأمین اجتماعی رشت به تعداد 185 نفر تشکیل دادند. برای محاسبه حجم نمونه آماری از فرمول کوکران برای جوامع محدود استفاده شد که درنهایت حجم نمونه 130 نفر تعیین گردید. افراد مورد مطالعه به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. به منظور تجزیه و تحلیل نتایج حاصل از جمعآوری دادههای مربوط به توزیع پرسشنامههای رهبری چندعاملی، هویت اجتماعی و فرسودگی شغلی، از روش حداقل مربعات جزئی و نرمافزارهای PLS3 و SPSS21 استفاده گردید. نتایج یافتههای تحقیق نشان داد که رهبری تحولگرا با توجه به نقش میانجیگر هویت اجتماعی رابطه معکوسی با فرسودگی شغلی دارد. از طرفی در خصوص نقش تعدیلگری جنسیت پرستاران، نتایج مشخص نمود که جنسیت پرستاران نقشی در رابطه رهبری تحولگرا بر هویت اجتماعی ندارد. درنهایت، نتایج فرضیه اصلی نشان داد که بین رهبری تحولگرا و فرسودگی شغلی پرستاران بیمارستان رسول اکرم از طریق نقش هویت اجتماعی و نقش تعدیلگری جنسیت پرستاران رابطه معناداری و معکوسی وجود دارد.