فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۸۸۱ تا ۳٬۹۰۰ مورد از کل ۸٬۳۶۳ مورد.
تحقق رویای صد دلاری
ارائه ی مدل مدیریت تأمین انرژی در ایران براساس معیارهای فنی، اقتصادی و زیست محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دست یابی به مدل بهینه و تعریف نقشه ی جامع تأمین انرژی در شرایط امروز کشور به یک ضرورت تبدیل شده است. پژوهش حاضر با رویکردی کل نگر و ترسیم وضعیت مطلوب در ابعاد مختلف پایداری مشتمل بر جنبه های فنی، اقتصادی و زیست محیطی، مدل بهینه ای را به منظور دست یابی به منابع انرژی کم هزینه و سازگار بامحیط زیست تحت سناریو های مختلف زمانی 100 تا 500 ساله با بهره گیری از الگوریتم ژنتیک ارائه نمود. نتایج ضمن مشخص نمودن ترکیب مناسب انرژی در هر دوره ی زمانی،حاکی ازسهم بیش تر سوخت های فسیلی جهت تأمین انرژی در دوره های زمانی کوتاه و تأثیر نسبی بیش تر شاخص مالی نسبت به زیست محیطی بوده درحالی که این روند به سرعت به سمت انرژی های تجدیدپذیر درحال تغییر بوده به گونه ای که سهم 63 درصدی سوخت های فسیلی در دوره ی 100 ساله به سهم 62 درصدی انرژی های تجدید پذیر در افق 500 ساله تغییر یافته است. همچنین،برآورد میزان برداشت هریک از منابع انرژی از کل ظرفیت منبع درطی یک سال نشان داد با افزایش طول دوره در سناریوهای مختلف، میزان استفاده از انرژی های تجدیدپذیر و دوستدار محیط زیست تقریباً نزدیک به ظرفیت کامل بهره برداری از این منابع مورد توصیه بوده است.
بررسی الگوی مصرف کالاهای خوراکی خانوارهای شهری استان سیستان و بلوچستان با رویکرد امنیت غذایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به افزایش روزافزون شهرنشینی و وابستگی خانوارهای شهری به مصرف موادغذایی، امنیت غذایی خانوارهای شهری از اهمیت زیادی برخودار است. از طرفی مساله ی امنیت غذایی همواره در استان سیستان و بلوچستان که جزء مناطق محروم کشور محسوب می شود، اهمیت بسیاری دارد. لذا در این مطالعه با استفاده از داده های بودجه و هزینه ی خانوارهای استان سیستان و بلوچستان در سال 1390 الگوی مصرف مواد غذایی در این استان بررسی شد و 223 قلم کالای خوراکی برای سهولت در تحلیل به 9 گروه اصلی تقسیم شده و خانوارها دهک بندی شدند. آنگاه منحنی انگل هر گروه کالای خوراکی برای تحلیل مصرف بر اساس درآمد با استفاده از الگوریتم LOWESS و نرم افزار متلب رسم شد. نتایج نشان داد که در دهک های پایین درآمدی با توجه به بزرگ تر بودن ابعاد خانوارها، مصرف مواد غذایی بسیار کمتر بوده و ناامنی غذایی وجود داشته است. مصرف دو گروه «انواع گوشت» و «میوه ها و خشکبار» که منابع اصلی پروتئین و کربوهیدرات هستند، تنها با افزایش درآمد و مخارج خانوار افزایش یافته و خانوارهای شهری کم درآمد قدرت خرید پایینی برای این کالاها دارند. لذا توصیه می گردد که با اتخاذ سیاست های درآمدی مناسب نظیر توزیع سبد کالای خوراکی میان دهک های پایین درآمدی، به قدرت خرید این خانوارها افزوده شود. همچنین تغییرات قیمتی دو گروه کالای «نان و غلات» و « انواع گوشت» که بیشترین سهم هزینه را به خود اختصاص دادند، می تواند تاثیر به سزایی بر امنیت غذایی خانوارهای شهری این استان داشته باشد، بنابراین پیشنهاد می شود که به الگوی قیمت گذاری این کالاها در سبد مصرفی خوراکی خانوارها توجه شود.
راههای مقابله با پیامدهای افزایش قیمت بنزین
حوزههای تخصصی:
مزایای واگذاری تصمیمات اقتصادی به بخش خصوصی به خوبی مشخص است.طبیعت تمرکززدایی این تصمیمات و همچنین ترتیبات رقابتی که تحت آنها تصمیمات اتخاذمیشود، موجب کارایی در تخصیص منابع میشود. از این نظر، مداخله دولت قطع! نوعیشکست بازار به شمار میرود. مداخله دولت زمانی موجه است که سود تصمیمگیری جمعی برزیان تصمیمگیری فردی غیرمتمرکز بچربد. اینکه آیا این حالت در هر وضعیتی صادق است یانه، شایان بررسی و داوری است. برای مثال، وقتی بخش خصوصی به نتایج ناکارایی دستمییابد، نقش بخش عمومی بسیار گسترده شده و تا حدودی به ضرر بخش خصوصی میشود.بدین روی، اهمیت شناخت درست سهم نسبی سرمایهگذاریهای متعدد خصوصی و عمومی درتسریع رشد اقتصادی برای سیاستگذاران در کشورهای در حال توسعه بسیار زیاد است و درتعریف صحیح نقش دولت مؤثر است. این مقاله، تصویری روشن از سهم و مشارکت نسبیعوامل مختلف در رشد اقتصادی را به نمایش میگذارد، و بدین وسیله، اساس تصمیمگیری درمورد وسعت و اهمیت فعالیتهای بخش خصوصی را فراهم میسازد. در نظریه رشد درونزا، از مهمترین عوامل ایجاد تمایزات بین کشوری چه از نظر درآمد سرانهو چه از نظر نرخهای رشد، میتوان به سرمایهگذاری در سرمایه انسانی، سرریزهای علمی وسرمایهگذاری در سرمایه فیزیکی و زیربناها اشاره نمود. با در نظر گرفتن جنبههای کلاناقتصادی موارد مذکور، بررسیها و مطالعات در سالهای اخیر عمدت! بر موضوع بهرهوری مخارجعمومی در زیرساختها متمرکز شده است. با وجود این، تخصیص بخشی سرمایهگذاریهایعمومی (یعنی سرمایههای زیرساختی، سرمایه توسعه نیروی انسانی، سرمایههای دفاعی وجز اینها) و اثرهای متقابل آن با سرمایه گذاریهای خصوصی و همچنین گرفتاریها و دغدغههایآن با رشد اقتصادی، هنوز پژوهشها و مطالعات فراوانی را میطلبد. مقاله حاضر در نظر دارد تا بر دانستههای ما در این گونه پژوهشها و مطالعات بیفزاید،بهویژه اینکه ما یک روششناسی با ساختار تولیدی انعطافپذیر را به خدمت میگیریم که اینامکان را فراهم میآورد تا دادههای خصوصی و عمومی متعدد در مشارکت بازده کل، اثرهایمتقابلی را داشته باشند. به علاوه
انتخاب مناسب ترین روش برای جبران خسارات طبیعی وارد بر بخش کشاورزی در ایران به روش AHP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایران در بین کشورهای جهان از حیث وجود انواع بلایای طبیعی رتبه دهم را به خود اختصاص داده است. آمار خسارت وارد بر کل بخش کشاورزی در دو دهه گذشته نشان می دهد که این بخش به طور متوسط در هر سال بین 8500 تا 10 هزار میلیارد ریال متحمل خسارت می شود که تنها مبلغ ناچیزی از آن را دولت تأمین می کند. در مطالعه حاضر به منظور شناسایی مناسب ترین روش برای جبران خسارات طبیعی وارد بر بخش کشاورزی ایران از مدل سلسله مراتبی (AHP) استفاده شد. برای دستیابی به این هدف، تجارب ایران و برخی از کشورهای توسعه یافته (نظیر، امریکا، کانادا، سوئد، فرانسه، انگلستان، آلمان، استرالیا، فنلاند، روسیه، مجارستان، لهستان و ژاپن ) و تعدادی از کشورهای در حال توسعه (شامل، بنگلادش، فیلیپین، هندوستان، پاکستان، کاستاریکا و کلمبیا) در زمینه روش های جبران خسارت ناشی از عوامل طبیعی بررسی و مدل AHP تدوین شد. در این مدل مجموعاً 9 روش معمول در زمینه جبران خسارت طبیعی وارد بر کشاورزان، براساس 10 معیار مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفتند. این روش ها از طریق پرسش نامه AHP و به صورت مصاحبه چهره به چهره در معرض قضاوت 60 نفر از کارشناسان مرتبط در 6 استان کشور قرار گرفت. نتایج تحلیل AHP نشان داد که ایجاد صندوق ذخیره بلایای طبیعی مناسب ترین روش برای مدیریت خسارات طبیعی وارد بر کشاورزان، باغداران بزرگ مالک و دامداری های صنعتی و نیمه صنعتی تشخیص داده شد. پس از آن، صندوق قرض الحسنه محلی، به عنوان دومین روش، برای کشاورزان متوسط و حتی خرده پا مناسب تشخیص داده شد. استفاده از بیمه کشاورزی نیز سومین روش مناسب برای جبران خسارت شناخته شد. با توجه به نتایج حاصل از این مطالعه، در نهایت برنامه پیشنهادی برای ایجاد الگویی مناسب برای جبران خسارات طبیعی وارد بر بخش کشاورزی ارائه گردید.
تاثیر توسعه ی مالی بر امنیت غذایی خانوار های روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امنیت غذایی مستلزم عرضه ی کافی مواد غذایی در سطح کلان و توزیع عادلانه به منظور دستیابی همه به آن می باشد و در حقیقت سنگ بنای یک جامعه ی توسعه یافته و عنصر اصلی سلامت فکری، روانی و جسمی اعضای آن به شمار می رود. توسعه ی مالی، در حقیقت توسعه ی نظام یا بخش مالی شامل بازارها، نهادها و ابزارهای مالی می باشند. در مطالعه ی حاضر به بررسی تاثیر توسعه ی مالی بر امنیت غذایی خانوارهای روستایی در طی دوره ی 1389-1365 پرداخته شد. برای این کار ابتدا از شاخص کلی امنیت غذایی خانوار، برای محاسبه ی میزان امنیت غذایی خانوارهای روستایی و شاخص توسعه ی مالی برای مشخص کردن میزان توسعه ی مالی در کشور استفاده شد و درنهایت با استفاده از روش خود توضیح برداری با وقفه های گسترده، میزان اثرگذاری توسعه ی مالی بر امنیت غذایی خانوارهای روستایی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که شاخص توسعه ی مالی که بر مبنای ژرفای مالی ظاهر شد، اثرات کوتاه مدت و بلندمدت قابل انتظاری را بر امنیت غذایی خانوارهای روستایی کشور ایجاد می کند که این اثرات در کوتاه مدت و بلندمدت مثبت و معنی دار است. بنابراین سیاست های توسعه ی مالی که بر پایه ی شاخص مشخص و تعریف شده ای قرار گیرند، منجر به افزایش امنیت غذایی در مناطق روستایی می شوند.
ارزیابی اثرات نابهنگامی تغییر اقلیم بر تولیدات کشاورزی و وضعیت درآمدی کشاورزان اراضی پایین دست سد طالقان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییر اقلیم پدیده ای است که از راه اثرات مستقیم تغییر دما و بارش بر بخش کشاورزی تأثیرگذار است. به همین منظور، در این پژوهش اثرات نابهنگامی تغییر اقلیم بر تولیدات بخش کشاورزی و وضعیت درآمدی کشاورزان در سطح منطقه ای و در محدوده مطالعاتی اراضی پایین دست سد طالقان ارزیابی شد. ابتدا الگوی رفتاری متغیرهای اقلیمی دما و بارش طی دوره 1395-1370 بررسی شد و سپس با استفاده از روش های اقتصادسنجی اثر متغیرهای بالا بر عملکرد محصولات منتخب اراضی پایین دست سد طالقان بررسی شد. در ادامه، با لحاظ کردن نتایج تحلیل های رگرسیونی در مدل برنامه ریزی ریاضی اثباتی چند دوره ای ( MP-PMP ) با رهیافت تابع هزینه ترانسندنتال، اثر سناریوی تلفیقی دو درجه افزایش دما و پانزده میلی متر کاهش بارش بر تولیدات کشاورزی و وضعیت درآمدی کشاورزان اراضی پایین دست سد طالقان تحلیل شد. نتایج نشان دادند که با اعمال سناریوی تلفیقی بالا، عملکرد جو آبی، ذرت دانه ای، چغندر قند و یونجه به ترتیب 9/14، 1/19، 4/17 و 0/13 درصد افزایش و عملکرد گندم آبی، گوجه فرنگی و کلزا به ترتیب 4/21، 5/16 و 2/26 درصد کاهش می یابد. مجموع بازده ناخالص کشاورزان نیز نسبت به سال پایه 16/5 درصد کاهش می یابد و از 9208 به 8733 میلیون ریال می رسد. در پایان، با توجه به نابهنگامی تغییرات اقلیمی در برنامه ریزی منطقه ای، برای افزایش مقدار تولید محصولات کشاورزی در اراضی پایین دست سد طالقان پیشنهاد می شود که ابتدا به عامل بهبود عملکرد در واحد سطح (با توجه به اثرات مثبت تغییر اقلیم بر عملکرد محصولات منتخب) پرداخته شود و توسعه سطح زیرکشت محصولاتی چون ذرت، چغندر و یونجه در اولویت بعدی قرار گیرد