به دلیل فاصله نسبتا طولانی بین وقوع حوادث رانندگی و تصفیه خسارت از سوی شرکت های بیمه ، عمده دعاوی دیه با افزایش نرخ دیه مواجه می شوند . از طرفی نیز پرداخت دیه به زیاندیده باید به نرخ روز صورت گیرد و در برخی از موارد حداکثر تعهد بیمه گر فقط معادل مبلغ بیمه در زمان وقوع حادثه است و مقدار افزایش یافته را تحت پوشش قرار نمی دهد . اکنون که دیه افزایش یافته و مبلغ آن فراتر از حداکثر تعهد در بیمه نامه است ، چه کسی مسئول پرداخت ما به التفاوت است ؟ فرض های مختلف مسئله در این مقاله بررسی و مسئولیت شرکت های بیمه در هر یک از حالت های مزبور مشخص شده است .
بیمه، نقش بسیار مهمی در رشد و توسعه اقتصادی کشورها دارد. دوام و بقای آن در گرو توجه به مشتری و تامین رضایت اوست. این مقاله درصدد پاسخ به این سوال است که استراتژی ها و راهکارهای مورد انتظار مشتری مداری در صنعت بیمه کشور کدام است و ویژگی های ساختاری جهت تحقق آن چگونه باید باشند؟ در این تحقیق، ضمن بهره گیری از نظریه های موجود، از مطالعات و تجربه های صنعت بیمه در تعدادی از کشورها نیز استفاده شده است....
مقاله حاضر با توجه به مفهوم خطر اخلاقی در بیمه های درمان تلاش می کند تا چگونگی وضع انواع سیاست های بیمه ای در بخش درمان را با توجه به این مفهوم تبیین کند . سیاست های بیمه ای در هر خدمت درمانی ، در ارتباط مستقیم با شدت خطر اخلاقی در آن خدمت است و هر تلاشی برای وضع سیاست های بهینه بیمه ای و بهبود وضعیت بازار بیمه ، لاجرم باید با شناختی کامل از این مفهوم و آثار وتبعات ناشی از آن صورت پذیرد . با توجه به این موضوع و اهمیت بخش درمان و منابع مالی محدود این بخش ، لزوم بحث جامع و قانع کننده درباره این مفهومی ضروری به نظر می رسد
هدف از این تحقیق، سنجش عملکرد و رتبه بندی شرکت های پذیرفته شده در بورس تهران بر اساس مدل تصمیم گیری چند معیاره TOPSIS می باشد. برای این منظور با بررسی های انجام گرفته، 9 شاخص که بتواند تا حد ممکن ابعاد اصلی یک ارزیابی را در بر گیرد انتخاب شده است. این 9 معیار عبارتند از: بازده فروش، بازده داریی ها (سرمایه گذاری ها)، بازده سرمایه در گردش، شاخص سنجش سودمندی وام، دوره متوسط وصول مطالبات، نسبت درصد هزینه ها به کل فروش، سود هر سهم، نسبت قیمت به سود و ارزش افزوده اقتصادی. به منظور اجرای این تحقیق، 2 برنامه کامپیوتری جداگانه برای تکنیک آنتروپی و مدل TOPSIS تهیه گردید. به دلیل وجود شاخص های با مقادیر منفی در مساله و عدم تکنیک آنتروپی جهت حل آن، مدل طوری توسعه داده شد که بتواند مقادیر منفی را بپذیرد. شاخص های 9 گانه برای حدود 170 شرکت مورد تحقیق در 13 صنعت جداگانه محاسبه شد و مقادیر به دست آمده در برنامه تهیه شده برای تکنیک آنتروپی به منظور تعیین درجه اهمیت هر شاخص (وزن شاخصها) وارد گردید. اوزان به دست آمده، به همراه مقادیر شاخص هر صنعت، در برنامه مدل TOPSIS وارد شد. عملیات فوق برای هر یک از 13 صنعت جداگانه انجام گرفت و نهایتاً رتبه هر شرکت در صنعت خاص خود مشخص گردید.