فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۰۱ تا ۱٬۸۲۰ مورد از کل ۴٬۰۴۵ مورد.
عوامل موثر بر جذب منابع سپرده ای خصوصی در شبکه بانک های تجاری و تخصصی دولتی کشور
منبع:
اقتصاد مالی سال ۳ زمستان ۱۳۸۸ شماره ۹
50-69
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به بررسی عوامل موثر بر جذب منابع سپرده ای بخش خصوصی در بانکهای تجاری و تخصصی منتخب(دولتی) پرداخته شده است.الگوی برآورد بر اساس نظریه تقاضای پول میلتون فریدمن و ادبیات مرتبط به پس انداز افراد بر اساس دو گروه از متغیرها بنا شده است.گروه اول متغیرهای اقتصاد کلان شامل،درآمد ملی،نرخ سود،نرخ ارز وشاخص بهای املاک و مستغلات و گروه دوم متغیرهای مختص صنعت بانکداری تعداد شامل شعب،حجم تسهیلات و تعداد پرسنل بانکها است.دو مدل با استفاده از داده های سالانه شش بانک تجاری و چهار بانک تخصصی دولتی به صورت مدل داده های تابلویی متوازن برای سالهای 1378-86 برآورده شده است.نتایج تخمین نشان می دهد درآمد ملی،نرخ سود واقعی و حجم تسهیلات اثر مثبت و نرخ ارز و شاخص بهای املاک و مستغلات اثر منفی بر روی میزان جذب سپرده های بخش خصوصی در شبکه بانک های تجاری و تخصصی دولتی دارا است.تعداد شعب و تعداد پرسنل نیز آثار معناداری روی میزان جذب منابع مالی پس انداز بخش خصوصی ندارد.
نقش حسابداری در جرایم مالی آری یا نه ؟
حوزههای تخصصی:
بخش بندی بازار بانک های مشهد بر مبنای مزایای مورد انتظار مشتریان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه بخش بندی بازار یا شناسایی گروه هایی از مشتریان بانک ها است که به یک طرح بازاریابی، پاسخ یکسان نشان می دهند. بدین منظور از تعداد 640 پرسشنامه به روش نمونه برداری ناحیه ای در قالب واحد خانوار پس از تعیین روایی (منطقی) و پایایی (محاسبه آلفای کرونباخ) آن استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی، تحلیل خوشه ای و آزمون کای دو پیرسون استفاده گردید. نتایج حاصل از تحلیل عاملی نشان داد که 61 معیار انتخاب بانک در قالب 9 عامل قرار می گیرند که در مجموع بیش از 65 درصد از رفتار مشتریان را در زمینه انتخاب بانک توضیح می دهند. با توجه به عوامل شناسایی شده، از تحلیل خوشه ای دو مرحله ای استفاده شد. نتایج نشان داد، مشتریان بر حسب شباهت پاسخ هایشان نسبت به 9 عامل اصلی، به 3 خوشه (بخش) تقسیم شده اند، همچنین نتایج حاصل از آزمون کای دو پیرسون نشان داد که خوشه ها از نظر سطح تحصیلات، وضعیت تاهل، میزان درآمد خانواده، میزان درآمد شخصی و میزان استفاده از اینترنت با یکدیگر تفاوت دارند. نتیجه اینکه بهتر است بانک ها به جای آن که تلاش های بازاریابی خود را به طور پراکنده و در جهات مختلف جهت دهند، تلاش هایشان را دقیقا بر مشتریانی که برای تامین انتظارات و خواسته های آنها از بالاترین شانس برخوردارند، معطوف نمایند.
بررسی رابطه ی بین نرخ بازده مورد انتظار و ریسک نظام مند (بتا) در چهار طبقه ی دارایی عمده در اقتصاد ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الگوی قیمت گذاری داراییهای سرمایه ای ، یک الگوی تعادلی برای نشان دادن رابطهی بین ریسک و بازده داراییهای منفرد است. به عبارت دیگر، CAPM نشان می دهد که داراییها چگونه با توجه به ریسکشان قیمت گذاری می شوند. اساس CAPM بر این فرض استوار است که سرمایه گذاران برای یافتن پرتفوی کارا ، نظریه ی پرتفوی و کاهش ریسک نظام مند از طریق تنوع بخشی را می دانند و به آن عمل می کنند و هر یک بنا به درجه ی ریسک گریزی خود یکی از پرتفوهای کارا را انتخاب می کنند. تاکنون مطالعات مبتنی بر الگوی قیمت گذاری داراییهای سرمایه ای که در داخل و خارج از کشور انجام شده اند، تنها در سطح سهام شرکتهای منفرد یا حداکثر یک ترکیبی از سهام شرکتها (و یا داراییهای منفرد) و یا شاخصهای زیرمجموعه ی شاخص کل بازار بوده اند و مطالعات معدودی وجود دارند که این الگو را برای داراییهای کلان یک اقتصاد به کار برده باشند. در این مقاله تلاش شده است تا ریسک نظام مند در سطح چهار دارایی عمده ی اقتصاد ایران محاسبه شده و رابطه آن با بازده انتظاری شان بررسی شود. ریسک نظام مند و بازده موردانتظار چهار طبقه دارایی عمده ی اقتصاد ایران، مسکن و مستغلات، طلا، سهام و ارز در دورهی زمانی سالهای 1374 تا نیمه ی اول سال 1386 محاسبه شده است.
هیات داوری ؛ مرجع حل و فصل عادلانه اختلاف در بازار سرمایه
حوزههای تخصصی:
باتلاق یورو
حوزههای تخصصی:
تحلیل تجربی نوسانات و کارایی اطلاعاتی بازار سهام (مطالعه موردی بورس اوراق بهادار تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت بازار سهام به عنوان ابزاری قدرتمند در جذب وجوه پس انداز کنندگان و هدایت آن به سمت سرمایه گذاران، همچنین، ضرورت و اهمیت مدل سازی نوسانات بازده، در این پژوهش برخی از ویژگی های بازار بورس اوراق بهادار تهران را مورد بررسی قرار داده ایم. بدین منظور، با به کارگیری داده های ماهانه شاخص کل سهام در دوره زمانی 1370:01 تا 1386:06 از تکنیک واریانس ناهمسان شرطی استفاده کرده ایم. یافته های این پژوهش نشان می دهد که: 1. توزیع بازدهی دارای چولگی مثبت بوده و بر این اساس، عاملان بازار وقوع بازدهی های منفی را محتمل تر می دانند، 2. سری بازدهی فاقد توزیع نرمال و در مقایسه با منحنی نرمال کشیده تر است. بر اساس این نتیجه، عوامل بازار افزایش ها و کاهش های ناگهانی بازدهی را محتمل می دانند، 3. ماه های سال به استثنای ماه های اردیبهشت، مرداد و آذر اثر معناداری بر بازدهی ندارند، 4. فرضیه وجود کارایی اطلاعاتی رد می شود. لذا، تمام عاملان بازار به طور حرفه ای معامله نمی کنند و اطلاعات و اخبار نه به صورت آنی، بلکه با گذر زمان بر قیمت ها اثر می گذارد. در نتیجه، احتمال کسب سود و زیان نامتعارف در این بازار وجود دارد، 5. تورم، توضیح دهنده معناداری برای نوسانات بازدهی نیست؛ هرچند این اثر مثبت برآورد شده است، 6. نرخ برابری دلار به ریال اثر مثبت معناداری در ایجاد نوسانات بازدهی دارد. ضریب این متغیر احتمالاً به دلیل سهم ناچیز دلار در سبد دارایی سهامداران، کوچک برآورد شده است، 7. فرض توزیع نرمال برای باقیمانده های مدل فرض مناسبی نیست. در مقابل، توزیع t و توزیع خطای عمومی با لحاظ کردن کشیدگی مازاد، فروض مناسب تری هستند.
با تعرفه یا بی تعرفه
طراحی مدل ارزیابی کارایی و درجه بندی شعب بانک های تجاری با استفاده از تکنیک تحلیل پوششی داده ها
فروغ آتی بازار سرمایه
بورس تهران؛ تافته جدابافته
حوزههای تخصصی:
شـناسایی و ارزیابی مـوانع شـکل ضعیف کارآیی بـورس اوراق بـهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی و ارزیابی موانع شکل ضعیف کارآیی بورس اوراق بهادار تهران پرداخته است. بر این اساس، راهکارهایی جهت افزایش کارآیی و رفع آن موانع ارائه شده است. روش تحقیق، توصیفی- پیمایشی و روش جمعآوری دادهها، به صورت کتابخانهای- میدانی میباشد. در راستای اهداف تحقیق، نخست با به کارگیری دیدگاه های کارشناسان و با استفاده از تکنیک دلفی و تحلیل عاملی، موانع مؤثر بر کارآیی شکل ضعیف بورس شناسایی شد. بدین ترتیب، عواملی که مانع دستیابی بورس اوراق بهادار تهران در چهار دیدگاه BSC به اهداف استراتژیک خود میشود، را به عنوان موانع کارآیی شکل ضعیف بورس اوراق بهادار تهران بیان کردیم. سپس برای اولویتبندی و تعیین درجه اهمیت این موانع از تکنیکهای MADM، نظیر AHP و TOPSIS استفاده و نتایج این پژوهش نشان میدهد که به صورت کلی، محدودیتهای مربوط به دیدگاههای چهارگانه BSC، بر عدم کارآیی شکل ضعیف بازار سرمایه در بورس اوراق بهادار تهران، دارای تأثیر معناداری است. همچنین یافتههای این تحقیق بیانگر آن است که موانع مربوط به دیدگاه فرایندهای داخلی بورس دارای بیشترین تأثیر بر عدم کارآیی شکل ضعیف بورس اوراق بهادار تهران میباشد. همچنین در پایان، پیشنهاداتی به منظور بهبود و ارتقای عملکرد بورس اوراق بهادار ارائه شده است.