با پایان مدت امتیاز بانک شاهنشاهی ایران (1888- 1949م) در بهمن ماه1327ش/ ژانویه1949م، بانک جدیدی با عنوان «بانک انگلیس در ایران و خاورمیانه» در ایران تأسیس شد.
هدف پژوهش: بررسی چگونگی شکل گیری و دلایل ناکامی و پایان کار «بانک انگلیس در ایران و خاورمیانه» در ایران است.
روش و رویکرد پژوهش: برای تبیین موضوع پژوهش از الگو یا روش «ردیابی فرایند» پیروی شده است. ردیابی فرایند، روشی است که در آن، تحلیل گر تلاش می کند، مکانیسم های علّی ای را مشخص کند که متغیر تبیین را به یک پیامد پیوند می دهد
یافته های پژوهش: ما را به نتایج زیر رهنمون می کند: جامعة ایرانی، عموماً، نظر مساعدی نسبت به تداوم فعالیت های «بانک انگلیس در ایران و خاورمیانه»، در ایران نداشتند و آن را مانند ابزاری برای پیشبرد اهداف استعماری انگلیس در ایران ارزیابی می کردند. همچنین، تقارن زمانی تأسیس و فعالیت «بانک انگلیس در ایران و خاورمیانه» با گسترش بحران در روابط ایران و انگلیس به دلیل نهضت ملی کردن صنعت نفت ایران، ، نقش مهمی در ناکامی زودهنگام بانک مذکور در ایران ایفا کرد.
شیوخ برزنجی وابسته به فرقه قادریه از مشهورترین طریقت های صوفیه هستند که فعالیت خود را از نیمه اول سده دوازدهم هجری قمری آغاز کردند. بررسی منابع تاریخی نشان می دهد که این شیوخ به کمک تشکیلات منظم درویشی خود توانستند روابطی منسجم با دولت عثمانی برقرار کنند و با وجود فراز و نشیبهایی در این روابط به بالاترین مراتب سیاسی و اجتماعی در کردستان عراق دست یابند؛ هر چند رویکرد غالب قوم گرایانه در تاریخ سیاسی معاصر کردستان موجب شده است نقش فعال آنها در تحولات کردستان به خوبی دیده نشود. این مقاله می کوشد ضمن ارائه گزارشی مستند از روابط سیاسی حاکمان محلی برزنجی با دولت مرکزی عثمانی، عوامل و زمینه های به وجود آمدن جایگاه و اعتبار سیاسی و اجتماعی این دولت محلی را در کردستان عراق تبیین نماید.